به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1 - صفحه 51

1703 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2177 روز

    به نام خداوند وهاب و هدایتگر

    در ۱۵مین روز سفر پربرکت هستم و خداوند را سپاس گزارم بخاطر حال خوب خانواده خوب و دوستان خوبی که دارم

    من از این فایل ارزشمند یکسری اگاهی هایی رو کسب کردم که دونه دونه میگم

    ۱-حال خوب=اتفاقات خوب اونجایی که داشتین امکانات اون خونه رو میگفتین و داشتین توضیح میدادین که تضاد ها هم باید باعث حال خوب ما باشند واقعا درک کردم که قدر تضاد هایی رو که دارم بدونم ولی به خواسته ها توجه کنم

    ۲-تغییر باور درواقع وقتی ما به زیبایی ها توجه میکنیم متناسب با باور هامون زیبایی هایه دیگ ایی رو به زندگیمون وارد میکنیم مثلا وقتی من به زیبایی ها توجه میکنم یکسری اتفاقات خوب وارد زندگیم میشن ولی فردی با باورهای استاد زیبایی هایه دیگه ایی وارد زندگیشون میشه و مسیری که نهایت نداره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زينب پولادخاي گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    با سلام

    امروز صبح تو تمرین ستاره قطبی یه نشونه خواستم که اومد واقعا بجا بود حقیقتش انرژیم داشت کم میشد حتی چند تا جلسه از فایلهای قدم رو هم دیدم ولی کامنت نذاشتم چند وقتیه که دارم فکر میکنم چرا هیج وضع مادیم تغییر نمی کنه که هیچ داره بدتر هم میشه اخه تو مادیات خیلی پاشنه اشیل دارم از خدا یه نشونهای خواستم وقتی فایل رو باز کردم شوکه شدم خدایا خودشه خدا رو شکر خداوند به همه خواسته هامون جواب میده ولی مشکل از ماست که فکر میکنیم به خواسته بزرگ جواب دادنش سخته برا خدا که فرق نمی کنه من در بعضی از فایلهاتون شنیدم که گفته بودین در همون اوضاع بد مادی هم حالتون خوب و خوشحال بودین تو این فایل مشخصه این خیلی نکته مهمیه که بتونیم در سخترین شرایط باز از ته دل راضی و خوشحال باشیم و ذهنمون رو کنترل کنیم که البته کار سختیه یعنی اصلا اسون نیست کم کم دارم یاد می گیرم که به چگونگی کار فکر نکنم و بیشتر به نتیجه فکر کنم الان چند ماهه که دارم تمرین می کنم و تنها نتیجه ای که گرفتم استرس کمتری دارم و بی خیالتر چون قبلا وقتی تو این وضع بدهی بودم واقعا حالم بد میشد ولی الان خیلی بهترم یه خورده بعضی وقتها تنم می لرزه بعد بخودم میام و حالم رو عوض میکنم اما از نظر مالی فرقی نکردم راستش با دیدن این فایل و این وضع خونه و زندگی وقتی از کفش کتونیتون حرف زدین فهمیدم که اصلا تلاشم برا کنترل ذهنم نه تنها خیلی کم بوده بلکه هیچ نبوده لازمه هر چند وقت یه بار ببینمش اصلا هر روز باید ببینمش تا تو ذهنم بمونه که از کجا تا کجا میشه رسید که را ه بی انتهاست خیلی انرژی داره کنار این ویلا با ماشینای خوشگل و لوکس و ارامشی که خودتان دارین مهمترین قسمتشه همین ارامش و در صلح بودن در هر شرایطی خیلی لذتبخشه با اینکه آزادی مالی رو خیلی دوست دارم و میخوام بهش برسم و در عین حال آزادی و ارامش روحی در همه احوال بهترین حسه اینکه خودت رو همه جوره ثروتمند ببینی که هیچ حس حسودی به کسی نداشته باشی اینکه در خونه سیمانی کوچک و یا در ویلا و بهترین شرایط مالی آسوده و راحت باشی خیلی حس خوبیه و این حس و حال خوبتونه که موفقیتها رو داره پشت سر هم ردیف میکنه

    به امید کسب موفقیتهای بیشتر و حس و حال بهتر برا همه دوستان

    هر لحظه تان با خدا

    بیدلی در همه احوال خدا با او بود

    او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد

    امیدوارم که حضور خداوند را در وجودمان ببینیم و در تک تک لحظه ها مون

    به امید روزهای بهتر خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسن صدری گفته:
      مدت عضویت: 1779 روز

      بنام خداوندجان‌وخرد کزاین برتراندیشه برنگزرد

      خداوندجان وخداوندمال خداوندروزی ده وره نمای

      دوستان دقت کنید این شعروباتارپودتان باورکنید اگه باورتون مثبت باشه همین جمله باعث درگرگونی حالتان میشود واقعایکم تامل کنیدکه اززندگی چی میخواهیدکه دروجودزیبای خداوندی نیست دقت کنیدخداوندکل جهان هستی روبه اسونی افریده بدون هیچ زحمتی وچندین میلیاردساله که درحال اداره وچرخش پس استجاب ارزوهات بستگی به باورخداوند داره و اینم بدانیدکه زمان یک توهم وخیال ذهنیست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    نوشین پاشا گفته:
    مدت عضویت: 1873 روز

    وای که چقدر حس خوبیه که از خدا نشانه بخوای و اینقدر زود و زیبا بهت نشون بده😍😍🤗🤗

    گرچه من بسیار دارم روی خودم کار می کنم و بیشتر از صد در صد مطمئن هستم که به تمام خواسته هام با شرایط عالی و در زمان عالی می رسم . امروز یه مقدار انرژیم تحلیل رفته بود . از خدا خواستم که یه نشونه به من نشون بده که مجدد شارژ بشم و چقدر زیبا این ویدیو باور و ایمان منو مجدد قوی تر کرد و کاملا آروم شدم . خدایااااااااااا هزاران بار شکرت . و منو ببخش اگه کمی عجولانه رفتار کردم 🙏🙏🙏💖💖💖💖

    و ممنون از شما جناب عباس منش عزیز که چقدر عالی حس زیبای منو برگردوندید 🤗🤗🙏🙏💖💖

    اینکه الان چگونه است مهم نیست . چون قطعا شرایط تغییر می کنه . گرچه من همین الانم روزی هزاران بار شاکرم به خاطر آرامش و آسایش و زندگی و خانواده ای که دارم و برای عالی تر شدنم مشتاق و صابرم☺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 1894 روز

    پانزدهمین روز سفر

    سلام خدمت استاد نازنین و دوستان خوبم،

    چقدر دیدن این فایل الهام بخش است و بیشتر از این از اینکه استاد وقت میگذارند و این تجربیاتشون رو اینقدر شفاف و سخاوتمندانه در اختیار ما میگذارند لذت میبرم.

    خداوند به ایشان طول عمر و برکت بدهد.

    از اینکه به احساساتم تا اینقدر حساس شدم و همیشه سعی در خوب کردن احساسم در هر لحظه دارم خیلی خوشحالم و سعی میکنم که به خودم سخت نگیرم و دنیا رو راحتتر بگذرونم و این امید رو دارم که با همین فرمون اگه حرکت کنم هیچ غیر ممکنی برام وجود نخواهد داشت.

    امروز سعی میکنم رویاهام رو واضح تر کنم و ایمانم رو به خدا بالا ببرم.

    خدایا به خاطر همه چیز ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محسن قنادی عرب گفته:
    مدت عضویت: 1877 روز

    سلام

    مررررسی استاد عزیز برای همین یادآوری ها

    دقیقا سال ۹۰ که از سربازی اومدم هیچی نداشتم و خدا همه چیز بهم داد و من فراموش کردم الان این همه نعمت دارم

    خدااجووونم مرررسی

    ااستاد عزیز واقعا لذت میبرم که شاد هستی قبلا فکر میکردم هر کی قران میخونه باید ریش داشته باشه و خشک

    الان کمی از واقعیت رو درک میکنم

    دوسست دار موفقیت همتونم واقعا از صمیم قلبم و خدا رو شکر میکنم که حاله دلتون خوبه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به هرانکه درحال خوندن این متن هست.

    من مهدی وثوق خداوند رو صدهزار مرتبه سپاسگذارم که در این روز مدت حضورم رسید به صد روز !

    شروع میکنم به تایپ درکی که تا این لحظه از دیدن فایل ارزشمند ” رویاهایت را باور داشته باش ” در پانزدهیم مدار سفرنامه پر خیر و برکت

    واقعیت ماجرا اون اوایل عضویتم اولین بار که این فایلو دیدم همش ذهنم میگفت چجوری ؟ چجوری ؟ جو گرفته بودتم ، سرررریع زودباش جم کن گویا شخصی بنام عباسمنش اختراعی کرده میشه با استفاده ازش زندگیتو ازون رو به رون رو کنی !

    واقعا همین بود دیدگاهم نسبت به اموزش های استاد و اصلا هیچ درکی از مدار و قدرت باور نداشتم. فقط دنبال یه راهی بودم که ازون همه تضاد فراااار کنم …

    چی بگم خدایا … بر زبانم جاری کن ، چیزی گفته بشه که موجب ارام گرفتن قلبم و ادامه مسیر و هدایتم بشه …

    یه جرقه !

    تکامل !

    واقعیت ماجرا هنوز که هنوزه من نفهمیدم چطور شده که استاد از یه خونه و زندگی به اون شکل نا زیبا به ظاهر رسیده به مجلل ترین عمارت ها !

    درسته زیاد شنیدم از طریق تغییر باور هاش ، اما باورها ینی چی ؟؟

    دارم عین چیزی که تو ذهنمه میگم به حساب خودم در روز بیش از هشت ساعت دارم با استاد زندگی میکنم ، تا الان دوره عزت نفسوکتابا و سریال سفر به دور امریکا و مصاحبه ها و خلاصه فک کنم هرانچه در بخش دانلود ها بوده رو یه سرکی کشیدم !

    با این وجود بازم میگم ” تغییر باور ها ؟؟!!؟!!!؟؟ ”

    بخشی از دیدگاه های دوستان رو پیوست همین فایل ارزشمند خوندم

    خیلی زیبا بود واقعا تحسین برانگیز ، اصلا دیدن این فایل که استاد در خصوص رسیدن به هر خواسته ای صحبت میکرد ، یک بحث و محتوا داره یا بهتر بگم ، یک سری نیاز ها و درخواست ها و جسارت هایی تو دل ادم ایجاد میکنه

    خوندن کامنت های اعضا بحثی دیـــــــــــــــــــــــــگــــــــــــــــــر!!!!

    گاها میخونم اشخاص از سبکی عشق بازی با خدا صحبت میکنن که واقعا گاهی تمام خواسته های دنیوی ، تمام خواسته هام ، علارقم نیازهای مادی و غریضه ایم! فراموششون میکنم و میگم فقط رویا و ارزوی من اینه که منم اینجوری با خدا ، یا همون انرژی منبع در ارتباط باشم.

    این خواسته بزرگ زندگی منه ، این رویا ی منه

    همیشه بوده ، فهمیدم ، الان درکش کردم ، دقیقا همین لحظه که دارم تایپ میکنم !!

    چی بگم …

    کُــت شدم… ( یه استلاح تو بازی حکم )

    فهمیدم

    راز رسیدن به هر چیزی همینه ! هرچیزی که میخای !

    قدیم به صورت جسته و گریخته یا بهتر بگم ازمایشی گاهی حس کرده بودم وقتی تمام فکر من مشغول به خدا هست ، اینگاری همه کارام با یه نظمی انجام میشه ، حتی اگه حاکمم نبودم ، حکمو دل میکردنو ، دست اول آس و بابا و بی بی دستم بود !!!

    و وقتی فقط تو فکرم خدا بود همه جور موفقیتی رو داشتم تا اینکه یادم رفت .

    یادم رفت این خداست که داره بُــر میزنه و این خداست که ورق خوبو میزاره تو دستم!

    فک کردم من خوش شانسم ! اینا همه شانسیه !

    الان یادم اومد – همه هبوط من زمانی اتفاق افتاد که خدا رو فراموش کردم

    ( حکم و ورق بازی یک مثال بود )

    وقتی اون همه بدبختی و واقعا ناچاری بهم فشار اورد ، درحالی که میدیدم اطرافیانم روز به روز اوضاعشو بهتر میشه – دقیقا با خودم زمزمه کردم : احتمالا ادمای ثروتمند یک رازی رو میدونن که همش دارن ثروتمند تر میشن

    توی همین حالو هوا بودم که خوردم به یک بمبست و رکود !

    یادم از یک دوست قدیم اومد ” خدا !!! ” همونجا چشامو بستم و فقط گفتم کمکم کن

    فکر نمیکنم چیز دیگه ای گفته باشم

    الان که بادید ناظر دارم به ماجرا نگاه میکنم میفهمم ، هیچ کدوم ازون هماهنگی ها و حرکت ها و موفقیت ها رو من یا شانس من انجام نداده – همش کار خدایی هست که عاشق منه و بدجووووووور تمایل داره باهم باشیم 

    تا اینکه به دلم افتاد افرادی که خوشی روی خوشی میارن ، یک باوری تو ذهنشونه که این موفقیت هارو واسشون ایجاد میکنه.

    توی گوگل سرچ کردم باورهای موفق شدن !

    نمیدونم چی شد ، الان به خودم اومدم دیدم 100 روزه از موفق شدنم میگذره و من اصلا نفهمیدم!!!!!!!!!!!!!!!!

    ینی چی ؟ ینی همون موقع که اینتر زدم ، شروع موفقیت روی موفقیتام بوده اما من نفهمیدم .

    حقیقتا یکی از پاشنه های آشیلم همین کمالگرایی و عدم قبول کردن تکامل هست!!

    اصلا تو کتم نمیره که ره صد ساله و یک شبه نمیشه طی کرد !

    جوابشم همون روزای اول ارتباطم با استاد گرفتم : درسته میشه ره صد ساله و یک شبه رفت اما باید در مدار حرکت باشی !

    روز گذشت کم کم فهمیدم با ایجاد مدار مناسب میشه به هر خواسته ای رسید.

    دقیقا همین دو ، سه روز پیش بود که کلیدشو خدا بهم داد !

    گفت مهدی اقا تو میتونی با کنترل ورودی های ذهنت و ایجاد باور های مناسب در هر زمینه ای ، به هر خواسته ای برسی و اصلا بعد زمان و مکان و… مطرح نیست – فقط بین تو و خواستت فاصله فرکانسی وجود داره که با حس خوب باید پرش کنی !

    ینی هرچی کانون توجهت و حس و حالت خوب باشه زودتر خواستت خلق میشه !

    این رازیه که افراد ثروتمند میدونن که بعضا به صورت آگااهانه یا ناآگاهانه دارن انجام میدن .

    فهمیدن این راز حس و حالت عجیبی تو وجودم ایجاد کرد که بخشی شو در مدار چهاردهم نوشتم / الان فهمیدم چرا خوابم گرفته بود .

    بگذریم

    گفتم واقعا همینه راز رسیدن به هر ارزو و رویایی ؟؟ به همین سادگی ؟؟!!!

    گفت اره – من عادلم ! دسترسی به منابع برای همه بندگانم یکسانه – سلف سرویس ، هرکی هرچی میخاد میتونه ررزو کنی بدون هیچ محدودیتـــی!!!!

    گفتم – یا بهتره بگم ، از فضل خودش بر زبانم جاری کرد :

    منزهی تو ای رب العالمین – اگه تو انقد بزرگ و غنی و مهربان و آگاه و بنده نواز و صاحب و معنا کننده زیبا ترین حالات و صفات …

    من این کلید رو نمیخام ! این رازی که بهم گفتی رو نمیخام ، لطفا از ذهنم شیف دیلیتش کن ! من میخام فقط غرق تو باشم – تویی که انقد بزرگی که این سیستمو ایجاد کردی

    به نظر من داشتن تو از هرچیزی بهتره ، از هر ملک و مال و زن و سیم و زر!!

    الان صداش داره میاد.

    فتبارک الله الحسن الخالقین ! و صدای دست زدن فرشته ها میاد.

    خدایا کمکم کن پای حرفم باشم – اگه محبت تو نباشه من به سمت نجواها متمایل میشمو میرم بین ستمکاران !

    این روزا این ایه هی توی ذهنم پلی میشه :

    بفضل الله و رحمته فبذالک فلیفحرو …

    چقدر زیباست – فهمیدم چه انتخاب خوبی انجام دادم !

    چون شادی و سرور و توجه به فضل و رحمت خدا بهتره از هر فعالیتی که در راستای کسب هر ملک و مال و زن و سیم و زر انجام بدم !

    و واقعا همینه !

    مصداق واضحش شخص شخیص جناب عباس منش !

    روزایی بود که با یاد خدا میزد به دل جاده و میرفت گشت و گذار و شادی و سرور و شکرگذاری و حس خوب به یه موتور یاماها صد !!!!!!!!

    و این روزا فهمیدم کم کم داره بساط مجدد مسافرتشو میچینه با مجلل ترین حالت ممکن ، احتمالا علاوه بر تریل که پشت ار وی سواره یه هواپیما آی کان ای 5 هم ببنده !!!

    خدااااااااااااااااااااااااااااااا

    چی میتونم بگم از فضل خدا

    چی میتونم بگم از رحمت خداااا

    و راز همه راز ها همینه

    بفضل الله و رحمته فبذالک فلیفحرو …

    خداروشکر

    این روزا هروقت هر خواسته ای میاد تو ذهنم ( گاها با فشار و تحدید تضاد) میگم به تو میسپارمش !

    امروز برزبانم جاری شد ، اصلا هر وقت که تو بگی ! یقین دارم انتخاب تو واسه من بهترین زمان و بهترین مکان و در یک کلام بهترین حالته !

    خدایا کمکم کن روی این باور مداومت داشته باشم.

    کم کم داره مفاهیمی جدید از تقوا تو ذهنم شکل میگیره

    کم کم …

    کم کم دارم وارد هاله ” ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر ” میشم

    و واقعا تا الان هیچ ادراکی از شیوه ” صلاه ” و فحشاء و المنکر ” ندارم !

    سر شبی یه صدای دیگه هم اومد ” لفروجهم حافظون ” !

    نمیدونم ینی چی ، نمیفهمم منظورشو

    احتمالا در مدار بعدی گفته میشه بهم

    باید صبر کنم تا تکاملم طی بشه

    الان مجدد صداش اومد

    … لفی خسر الا الذین آمنو و عمله الصالحات و …

    نمیدونم واقعا این مفاهیم ، این عبارت ینی چی !!!

    فقط حسم میگه باید حست خوب باشه

    عمل صالح تا الان این واسم تعریف شده :

    حست خوب باشه !

    خب دلم گفت بسه – ساعت نزدیک یک شبه و واقعا انرژیم در حدی هست که انگار که نه انگار چن وقت پیش این حدود ساعتا خوابه خواب بودم.

    یک بار دیگه هم این حالت پیش اومد ، اومدم از خونه بیرون دیدم اااا هوا تاریکه تاریک و یک سکوتی که حاکم ازینه شهر رفته تو خواب ! من من فک میکردم ساعتای هفت صبحه و هنوز فعالیت ها شروع نشده !

    صدای نجوا هه اومد ، با یه مدل خاصی باهام حرف میزنه !!! انگار طلبکاره !!!

    گفت خب : نتیجش که چی ؟ ینی چی حالا ؟ ینی خوبه شبو روزت یکی شده ؟ نتیجت کو؟ ماشینت کو ؟ خونه ؟ کار ؟ روابط ؟ شرایط ایده آل ــت کو ؟؟؟

    در خصوص نتایج :

    بالا ترین نتیجه یا بهتره بگم بالاترین دست اورد زندگیم ، چیزی که واقعا از وقتی خودم دنبال بودم ، همین کیفیت ارتباطم با خدا بود

    همیشه دلم میخواست ، سر زبونم بود ، میگفتم : پرورشم بده که هر لحظه در حال گفتن ذکر و حمد و سپاس و ستایش تو باشم ، و تو بی نیازی و بنده نواز !

    این روز شده بیش از سه ساعت غرق ارتباط باهاش بودمو فارق از گذرزمان !

    واقعا چه چیزی ازین بالا تر میتونه واسه من باشه ؟؟ چه نتیجه ای ؟؟؟

    واقعا اگه همین حالت من رشد پیدا کنه انگار به همه انچه که نیازهای مادیم توش خلاصه شده رسیدم !

    و رشد این حس ، منظورم ارتقاع کیفیت ارتباطم با خداوند همراهه با هر گونه ثروت و توانگری …

    این یک قانونه

    یا رب العالمین

    یا رحمان

    یا رحیم

    یا مالک یوم الدین

    کمکم کن تنها تورو بپرستم و تنها از تو یاری بجویم

    لطفا منو هدایت کن به راه راست

    راهی که تماما توجه به ماهیت تویه و راهی که توش حس خوبه ، ارامشه

    نه استرس ها ، نه فشار ها ، نه اضطراب ها.

    پایان./

    اراتمند

    مهدی وثوق

    مشهد/ایران/

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      راضیه راضیه گفته:
      مدت عضویت: 3443 روز

      سلام به دوست عزیزم

      که نوشتهاش بوی خدا میده و آدم به خدا وصل می کنه….و چقدر زیبا خدای من کلامش بر قلمهای مختلف بچهای این سایت جاری می کنی….اشکم در اومد….

      مرسی از دوست خوبم برای نوشتنتت و ممنونم از خدای مهربونم برای هدایتم به این کامت، این حس…این آگاهی ها…..

      آن کس که ترا شناخت جان را چه کند

      فرزند و عیال و خانمان را چه کند

      دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

      دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند…..

      در پناه خدای مهربونم شاد، سالم ، ثروتمند باشی 💕

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مهدی وثوق گفته:
        مدت عضویت: 1913 روز

        سلام

        چند باری پیوست کامنت هایی که ازین پروفایل منتشر میشه ابزار محبت کردی…

        همونطور که خودت اشاره شد همه ابزاری هستیم در دست هدایت…

        و صحبتم تواضع نیس!

        ان هدیناه السبیل اما شاکرا اما کفورا …

        ربنا با تمام وجود سپاسگذارم برای همه چی ….

        راضیه جون متشکرم بابت حس خوبی که با نوشتن انتقالش دادی…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    میترا گفته:
    مدت عضویت: 2392 روز

    با سلام خدمت خانواده بزرگ و صمیمی عباسمنش

    روز پانزدهم سفرنامه من

    چقدر این فایلو دوست داشتم و چه گواه و مدرک قدرتمندی برای آموزشهایی که استاد به ما میدن ، تصاویر گذشته و الان استاد حجت رو برای ما تمام کرده.

    من چند روزی بود که سرم انقدر به کارای مختلف خونه مشغول بود که واقعا نمی رسیدم برای خودم وقت بزارم تو سایت بیام و سفرنامه رو دنبال کنم و دوره ها و برنامه هایی رو که داشتم بهش برسم و خیلی ناراحت بودم.

    اما کم‌کم این آگاهی رو پیدا کردم که باید از تو دل همین شرایط برای خودم زمان پیدا کنم و امروز قسمت شد این فایل از سفرنامه رو باز کنم و به اون درک درست و کامل برسم،

    اینکه این روزمرگی ها و تضادها و ناخواسته ها هم بخشی از زندگی من هستن و برای برای کمک به من آمده اند تابا وضوح بیشتری قدمهای بعدیم را بردارم و اینجاهست که ایمان واقعی و شخصیت اصلیم خودشو نشون میده که آیا تونستم تغییر مثبتی داشته باشم یانه، آیا می تونم تو همین شرایط به ظاهر ناخوشایند احساس خوب داشته باشم یا نه ،وگرنه وقتی که همه چیز درست و اوکی باشه منم مطمینا حس خوب دارم و کار خاصی نکردم.

    و اما در مورد این فایل:

    با توجه مشغولیت های این هفته و آگاهی های این فایل چندتا درس مهم گرفتم، اینکه:

    ۱-هر شرایط و تضادی در زندگی برای این هست که خواسته هام برام وضوح پیدا کنه و من هر زمان به هرچالشی برخوردم حتی چیزهای کوچیک(مثلابهونه گیری های دخترم) اونو به چشم تضادی بببینم که قراره بهم بگه خواسته ام چیه

    ۲-در هر شرایطی هستم حتی اگر مطلوب من نیست تمرکزم رو خواسته هام بزارم و از لحظات لذت برم و احساس شادی و آرامش و رضایت مندی داشته باشم و گله مندی نکنم و شکرگذار خداباشم.

    ۳-مشکلات و مسائل زندگی باعث ایجاد انگیزه در من میشه چون با واضح کردن خواسته هام منو سرشار از انرژی می کنه و باعث میشه از انرژی اون ناخواسته برای رسیدن به خواسته هام استفاده کنم.

    ۴-برای اینکه بتونم در حال حاضر باتوجه به تمام کمبودها و مشکلات احساس خوب داشته باشم باید کانون تمرکز و توجه ام رو بزارم بر روی شرایطی که می خواهم داشته باشم و اونارو تجسم کنم تابه احساس خوب برسم.

    ۵- و نکته ی مهم این هست که حالا تضادهارو درک کردم و خواسته هام برام وضوح پیدا کرد و فارغ از شرایطی که در آن هستم، از درون، احساس خوب داشتم و امیدوار موندم، حالا نوبت تغییر باورهاست.

    چون اتفاقات و شرایط وقتی تغییر می کند که باورهایمان تغییر کند چرا که باور به حدی قدرتمند هست که هر حساب و کتابی را بهم می زند و من رو به سرعت به سمت خواسته هام هدایت می کنه.

    ۶-تمام اینهامی خواد بگه که الان در هر شرایطی هستی نقطه شروع هست و تو خودت خالق شرایط دلخواهت هستی، اگر باور و ایمان داشته باشی ، اگر صرف نظر از شرایطی که در اون هستی احساس خوب داشته باشی، اگر تمرکزت بر روی خواسته ها و داشته هایت باشه ، اگر باورهای محدودکننده ات راتغییر بدی و امیدوار و خوشبین باشی.

    اینجاست که برگ برنده دستته و در مسیر خواسته هایت قرار می گیری.

    چند روزه به این جمله حضرت زینب(س) فکر می کنم که با آن همه مصیبت و غم فرمودند: من به جز زیبایی چیزی ندیدم.

    چه ایمانی، چه آگاهی و باوری انسان رو به این نقطه می رسونه که در دل اون همه درد و رنج و مصیبت، زیبایی هارو فقط می بینه و درک چه عظمتی باعث این میزان قدرت ایمان و اقتدار میشه. که برای من واقعا تحسین برانگیزه

    امیدوارم در تک تک لحظات زندگیمون احساس خوب، شادی و سپاسگذاری داشته باشیم و اون لحظات را فارغ از تعریف خوب یا بد، با بهترین احساسات زندگی کنیم .

    شاد و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    نگار بابايي گفته:
    مدت عضویت: 2124 روز

    سلام به استاد عزیز مریم نازنین و همه هم خانواده ای های مهربانم

    با دیدن این فایل و بقیه فایل های استاد به خودم میگم کار ما توی این دنیا چیه اومدیم چیکار کنیم ؟

    اومدیم حرص و غصه و حسرت نداشته ها رو داشته باشیم یا اینکه نه هدفمند باشیم و در یک مسیر درست که همون مسیر تکامل و رشدمون هست پیش بریم و لذت ببریم

    واقعن وقتی بهش فکر میکنم میبینم این خیلی با قانون دنیا و با دررون خودم هماهنگ تره تا با بدو بدو و احساس مسابقه و عقب موندن از بقیه و کمبود نعمت و فراوانی

    واقعن کار ما چیه

    ماموریت ما چیه

    چرا اینقدر فاصله گرفتیم از اون هدفی که براش به این دنیا اومدیم هدف لذت بردن از لحظه به لحظه زندگی

    هدف لذت بردن از همه شرایط خوب و بد

    پیدا کردن نکات مثبت هر انفاق و حادثه

    اصلن خوب و بد ایده آل و نامطلوب شاید برداشتی باشه کاملن شخصی شاید مهری باشه که هر کشی بر حسب شرایط ش روی هر داستان و موضوع میزنه پس چیزی که برای من اتفاق خوب برای دیگری بد پس این جیز مطلق نیست قانون نیست

    چون مشخصه واضح قانون ثبات اون در همه جا و همه شرایط و در هر مکانی

    پس این قدر برچسب به شرایطم نزنم

    اینا همون تضادهایی هستن که شاید تلخ باشن ولی قطعن شیرین کامی بدنبالش هست

    پس اگر ماموریت اصلی ما شاد بودن یاد گرفتن تجربه کردن هست پس خیلی از کارهای ما اتلاف وقت و انرژی هدر دادن لحظه به لحظه زندگی هست که یه نعمتی از سمت خداوند بما

    باید اینها رو مرتب با خودم تکرار کنم

    واگویه کنم

    فکر کنم

    و باور داشت با تمام وجودددد بدون هیچ قید و شرطی

    فقط باور

    ممنون مریم عزیز

    ممنون استاد سخاوتمند

    برای این همه آگاهی های نابی که خالص و بی ریا میبخشی💐💐❤️🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    نوید محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2003 روز

    به نام خداوند روزی دهنده ی مهربان

    🌷پانزدهمین روز سفر🌷

    سلام خدمت خانواده صمیمی استاد گلم و خانم شایسته عزیز

    از خداسپاسگذارم که در مسیر رسیدن به اهداف و خواسته هایم قرار گرفته ام فایل روز پانزدهم به همه اینو ثابت میکنه که در هر شرایطی که هستین از فرش میشه به عرش رسید یعنی استاد شما یک الگوی عالی و اسطوره ما هستین که در اون شرایط سخت تونستید ذهنتونو کنترل کنید کاری که هرکسی از عهده انجامش برنمیاد تونستید به خدا توکل کنید تقوا داشته باشید و به این ایمان بیارید که خالق شرایط خودتون هستین پس قانونش اینه که الان به این موفقیت ها برسید انشالله موفقیت هاتون روز به روز بیشتر و بیشتر بشن من هم باید شما رو الگوی خودم قرار بدم و به خودم بگم که اقا میشود میشه تو هرشرایطی انسان زندگی شو اونجوری که دوست داره خلق کنه چون جوری که طبیعی روز روشن باشه تو هوا اکسیژن باشه در اون حد طبیعیه ما ثروتمند و موفق باشیم فقط باید به خودمون اجازه دریافت این نعمت هارو بدیم و فاصله فرکانسی ذهن و روح مون رو کمتر کنیم این فایل به ما انگیزه و قدرت بیشتری میده که با ایمان بیشتر روی خودمون کار کنیم خداروسپاسگذارم که منو به سمت بهترین دستش تو دنیا هدایت کرد استاد من عااااااااشقتم😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2251 روز

    سلام به رهروان راه حقیقت

    🌹🌹سفرنامه روز پانزدهم🌹🌹

    تنها وجه اشتراکی که بین هر دو سبک زندگی استاد مشاهده میکنم و در واقع برام پل ارتباطیه این دو زندگیه که اگر نبود این زندگی الانم نبود فقط شادیه فقط خوشحالی استاد در هر دو حالت شاده و این راز بزرگ زندگیه که ففط لذت ببری!

    صدای خانم استاد اون هیجان اون خنده و شادی اون رهایی که خودش پیشنهاد میده که سقف و تلویزیون رو نشون بدن و بیشتر از مهمونها میخنده نشون از نهایت خوشحالی و خوشبختی ایشون در اون چهاردیواریه!

    شاید فقط خانمها درک کنن که خانم استاد وقتی در اون خونه بااون امکانات خوشحاله یعنی چی یعنی کجای دلش انقد گرمه که میخنده و از طرفی این شادی و خنده ی ایشون واقعا کمک بزرگی بوده به استاد که بتونه بهتر روی خودش کار کنه چون اگه ایشون از این شرایط ناراضی بود و مدام غر میزد و باتوجه به اینکه به قول استاد سطح زندگی قبل ازدواجش بااستاد خیلی بالاترو ثروتمندتر بوده خیلی از انرژی و تمرکز استاد رو میگرفت اما برعکس این خانم نه تنها وقتی مهمون دارن از سرو وضع زندگی و نبود امکانات شرمنده و ناراحت نیست بلکه خودشونم عین اونها میخنده و انگار اصلا اونجا خونه ش نیست تا غصه شو بخوره و کاملا موقته و صددرصد هم همین شد

    چقد من از این چند ثانیه ی شادی شما در اون خونه درس گرفتم استاد که باید باید همینجایی که هستم شادباشم باید بخندم باید لذت ببرم و تمام تمرکز و توجهم به خواسته هام باشه خدایا شکرت

    استاد دیدن این خونه ی ویلایی توی فیلم عجب حس و حالی داره عجیب سطح توقع منو بالابرد یه جوری که الان خونه ی خیلی بهتر از اون چیزی رو میخوام که قبلا تو رویام بود و باور دارم بهش میرسم فقط اگر بتونم اولین قدم و مهمترین قدم رو بردارم که اون جدایی از خانواده ی همسرم و داشتن یه خونه ی شخصیه حتی اگه اون خونه ی بندرعباس هم باشه راضیم چون میدونم تا آرامش و شادیم برنگرده پازلم تکمیل نمیشه تا به موفقیتهای بالاتر برسم و از طرفیم تا اولش شاد و خوشحال نباشم نمیتونم این خواسته مو خلق کنم برای همین خیلی تلاش میکنم آگاهانه خودمو توی اتاقم شاد کنم و از وقتی دوباره سریال سفر به دور آمریکا رو شروع کردم به طرز معجزه آسایی باوجودیکه امروز روز ششمه سفرم اما همه چی بهبود پیدا کرده از وضع و حال روحیم از رابطه باهمسرم و … خدایاشکرت

    ان شاءالله به اولین خواسته م میرسم بزودی زود ، چون شب و روز دارم جملات تاکیدیشو تکرار میکنم و اون زندگی رو تجسم میکنم و براش شکرگذاری میکنم و نشانه هاشو میبینم که وقتی دست نوشته های قدیمم رو میخونم توشون نوشتم مثلا فلانی از این خونه بره تا من خوشبخت بشم یعنی به ذهنمم نمیرسیده کلا جدابشم از همه شون چون باور نداشتم اصلا بشه جداشد و وقتی اوایل راجبه جداشدن حرف میزدم همسرم اونقد عصبانی میشدکه جرات نداشتم تکرارش کنم ولی الان که تمرین میکنم و هرروز باور خودم قویتر شده وقتی میگم جدامیشیم همسرم اصلا مقاومت نداره و حتی بقیه هم که قبلا مدام گوشزد میکردن باید تاابد با خونواده باشی الان تاحد زیادی میگن که بهتره از هم جدابشیم و اینجوری از هم دور شدن باعث بهترشدن اوضاع میشه و من همه ی این ها رو حاصل کار کردن روی خودم میدونم .

    ان شاءالله به نتیجه ی نهایی میرسم استاد وقتی شما تونستی منم میتونم.

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: