به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1 - صفحه 52

1703 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2611 روز

    سلام

    پانزدهمین روز تحول من

    همه چیز تغییر میکنه اگر بتونی احساس خوب رو در خودت جاری کنی حتی وقتی اوضاعت خیلی نامناسبه..

    وقتی بتونی یجور دگ فکر کنی، یجوری شاد و خوشحال باشی که محتاج رسیدن به این و اون نباشی، وقتی که از داشته هات لذت ببری، وقتی احساس شادی درونی داشته باشی، وقتی عشق تو چشات موج بزنه، وقتی امید به اینده به روزای قشنگ، وقتی بدونی تضادها باهات دوستن و اومدن تو رو قویتر کنن پس بهشون فحش نده..راجب خواسته هات حرف بزن و روزای قشنگی که خدا داره بهت نشون میده رو تجسم کن..

    فکرررررر کن رفتی سویس سوار اون قطاره شدی اون ابشار قشنگو میبینی..😀

    فکرررر شوووو کن رفتی ایسلند اون جزیره زیبارو میبینی😍

    فکرشوووو کن رفتی چین اون آرچ زیباروووو میبینیییییی 😍

    فکرشووووو کن مثلا رفتی مالدیووووو اون خونه هایییی که سرسره داره سواااار میشی تاپی میوفتی توی اببب وااااااوووو 😍

    فکرشوووووو کن خدااااای من نیویورک داری تو خیابونای فوق العادش راه میری واااااو چه حالی میده..

    فکرشوووووو کن سوار اون یه جت شخصی شدی،، یه کشتی داری،، یه قایق تفریحیییی داریییی و کلی عشق و حال میکنی..

    الااااان جای بعضی کشورها تو گوگل مپ تو ذهنمه..

    پسررررر نروژ اونجاسسسس …اون گوشه ی مپه..

    ایسلند یه جزیره ی کوچولو اون وسطه..

    فلوریدا اون پایینه … بعد روبه بالا میره میرسه به جورجا ( اتلانتا) بعدددددد میره و میره میرسه به اوهایو بعد میره اونور تر به نیویورک واااااوووووو

    اوووووه ماییییی گاااد شیکاگو ایلینویززززز چه خیابون هایی داره …

    واااای خدای من استرالیاااااا کانگورو هاشووووووو 😍😍 کانکوره دستاشووووووو میچرخوووونه عزیززززززممممم ❤

    سویس برف اومده اینقدرررر خوشگل شدهههه

    یه گاوای خوشگلییییی دازه،،،، صدااااای زنگوله هاشووووون تاق تاق تاق

    وااااااو پسر دبی، برج العرب، وااااووو بری اون بالای بالااااااا …

    و همینجوری تو نقشه گشت میزنی و جای کشورها رو تو گوگل مپ یاد میگیری بعد میری عکسای قشنگشو میبینی و اروم اورم نقشه توی ذهنت جا میوفته

    میشه اینجوریم به جهان فکر کرد..جای نشستن پای فیلم و سریال بیای تو گوکل مپ بری و همه ی کشورها رو سفر کنی ..

    بری و سفر به دور امریکارو ببینی تا برات قابل دسترسی بشه رفتن به امریکا،،، داشتن پاسپورت امریکایی ،،،،

    میشه اینجوریم به جهان نگاه کرد میشه تحسین کرد و بیشتر باور کرد،،،

    میشه رفت تو یوتیوب به جای دیدن چرت و پرت بریو وووو لایف استایل بیلیونرها رو ببینی،،

    میشه به جای رفتن تو سرچ اینستاگرام بریییی و اگاهانه افرادی رو پیدا کنی که دارن به دنیا سفر میکنن و زیبایی رو نشون میدن،،،

    میشه اینجوریم به جهان نگاه کرد تا برات قابل دستیابی شه..

    کشتی داشته باشی،،،

    قایق تفریحیییییی،،،

    Icon A5 واااووو و با دوس دخترت بریییی اون بالااااا 😍

    اسب سفیددددد 😍

    جت شخصی واووووو

    میشه رفت لایف استایل بیلیونرها رو دید و اینجوری ارزو کنی که خدااااایاااا منم ازینا میخوام که بتونم همه ی کشورها رو بگردم ..

    همه ی زیبایی ها رو ببینم که بعد از همه اینااااا تازه به خود تو برسم خدایااااا،،،

    ❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    در مسیر دارما گفته:
    مدت عضویت: 3819 روز

    سلام و درود به همه عزیزان

    باید اقرار کنم که این ویدیو هر کسی رو مجذوب خودش میکنه از هزاران فیلم و سریالهای غیر واقعی باارزش تره

    میتونه نقطه عطفی برای زندگی هرکسی باشه

    من اولین که این ویدیو رو دیدم زیاد با قوانین آشنا نبودم و تا یک فایل رو میدیدم میرفتم با دیگران راجبش جر و بحث میکردم و آخرش به هیچ نتیجه ای نمی رسیدم

    الان که خیلی بهتر شدم و دوباره نشستم دیدم این بار تمام هوش وحواسم این بود که چه پیامی برای من داره و باید دقیقا با دیدن این فایل چه کارهایی باید انجام بدم

    اولاً که در تنهایی مطلق درون خودم ( البته در شرایط فیزیکی تنها نیستم در کنار خانواده ولی در دنیای تنهایی) دارم کارهای استاد رو پیگیر میشم و رو باورهای خودم کار میکنم

    خدا رو شکر میکنم در موقعیت و تضادی قرار گرفتم که هر روز تعهدم بیشتر و بیشتر میشه

    دوماً با دیدن این فایل این نکته رو فهمیدم که تن صدای استاد احساس و نگاهش به دنیای مادی با اون موقع هیچ فرقی نداره یعنی انگار همین الان با همین احساس شادی که در درونش هست اون موقع هم بوده حتی حرکت دستهاش و خیلی چیزای دیگه

    یعنی شخصیت همونه فقط دنیای بیرونش الان فرق کرده برام خیلی جالب بود این شخصیت و احساس درونی

    سوماً هنر اینه تو شرایط خیلی سخت احساس بدبختی و بیچاره گی و … نداشته باشی هنره نه اینکه بهش برسم بعد احساسم خوب بشه چیزی که یکی از پاشنه آشیل هام هست و با دیدن این فایل پیدا کردم و از این لحظه تمام وجودم رو سرشار از احساس لذت امید عشق خوشبختی ثروت آرامش می کنم و هر روز بهتر میشم

    و در آخر الان من تقریبا تو شرایط نه خیلی سخت اما شبیه به شرایط اون موقع استاد هستم یعنی با پای پیاده در روز تقریبا 6 ساعت بیرونم و بخاطر کارم باید پیاده روی کنم و به خودم تعهد میدم که بیشتر کار کنم و اینو برای خودم یه نشونه میدونم که صد در صد به خواسته هام فکر کنم و تجسم کنم و باورشون کنم و با انگیزه بیشتر باور بسازم می رسم چرا نرسم

    مگه من چی کمتر از استاد دارم خیلی هم بیشتر دارم

    از خدای منان برای خودم برای همه کسانی که در مدار درست هستند خوشبختی و ثروت و آرامش و کامیابی رو خواستارم

    این کامنت برای دوره روزشمارتحول زندگی من نوشته شده و ردپایی از خودم برای این روزاست

    عاشقتم ردپا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    آنا گفته:
    مدت عضویت: 2175 روز

    سلام

    هماهنگی با قوانین جهان باعث میشه که ثروت و سلامت و شادی و خوشی در زندگی آدم ثابت و همیشگی بمونه

    چرا که قوانین ثابتن

    فقر و مریضی و دشواری امور و بدبختی و…خلاف قوانین هستی بوجود میان

    پس ثابت و همیشگی نیستن

    تضادها اساساً برای تنظیم ما بوجود میان تا متوجه بشیم که برخلاف هستی و هماهنگیش زندگی کردیم و باید برگردیم به مسیر

    ازاین زاویه که نگاه میکنم می بینم که تضادها و مشکلات چه نعمتهای بزرگی هستند

    برای این که هم آدم از دل این ناخواسته ها پی به خواسته هاش می بره

    از طرف دیگه تنظیم میشه و بر میگرده تو مدار هماهنگی با هستی

    واین خیلی مهمه که اینو درک کنم

    به قول استادطبیعیه که خوشی و خوشبختی و ثروت و سلامتی داشته باشی

    فقر وبدبختی طبیعی نیست برای همینم ثابت نیست حتماً اوضاع بد تغییر میکنه

    اگه برگردی به مدار ثروت و خوشبختی ، لاجرم با اونا برخورد میکنی و تازمانی که در مدار باقی بمونی این خوشبختی ثابت و پابرجا میمونه

    پس باید مراقب باورها و افکار و احساساتم باشم که در مدار خوشیها باقی بمونم و بلکه به مدار بالاتر صعود کنم

    یا لطیف

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    علی سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    عرض ادب و احترام خدمت شما ، یک نکته جالب در این فایل شما برای بنده اتفاق افتاد و اون این بود که بنده بیشتر فایل های شما رو به صورت صوتی گوش میدادم ولی این فایل شما رو به صورت اتفاقی به صورت تصویری مشاهده کردم و شرایط و فیلم قبل از موفقیت شما رو دیدم و خیلی برای بنده جالب بود و تحت تاثیر قرار گرفتم ، سپاسگزارم از شما .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    سعيده فاضلى گفته:
    مدت عضویت: 1843 روز

    به نام خداى یگانه ى من تنها معبود من که عاشقانه بازگشت بسوى آگاهى و هدایتم را مى خواهد و از تغییر مثبت من جهان را به حرکت وا مى دارد تا من به خواسته هایم زیبا و آرام وپراز ایمان برسم خداى من تو را سپاس که جهانى را برایم مسخر کرده اى که وجود پاک تو را بازتاب مى دهد هر آن در تو واز تو وبه سوى تو در گسترش عشق وعدل حکیمانه ى تو جریان مى یابد وشگفتا!که هیچ برگى بى اذن تو از درخت نمى افتدچه مقتدر است خداى من!!

    سلام استاد جانم سلام گروه فوق العاده ى عباسمنش جان همسفران یکتا ودوست داشتنى بانوى عزیزم شایسته جان🌹

    اینجا میخوام از شما عاشقانه سپاسگزارى کنم براى اینکه در راه خدا جهاد کردید(لنهدینهم سبلنا) ❤️ خدایى که قوانینى وضع کرده که هرگز تغییرى در آنها اتقاق نمى افتد خدایى که در عهد خود قدیم است وحلیم ومتین وعاشق خدایى که عهد بندگان مؤمنش را بروى چشم مى نهد ودر ایمان وتوکل وتسلیم قلب وروح بنده اش متجلى مى شود وهماهنگ وآنگاه چنان خود را عیان مى کند که خوابها ورویاها حقیقت زندگى بنده اش مى شود خداوندى که عاشق تر از اوست براى خوشبختى وسعادت در دنیا وآخرت چقدر مى توانم از خداوند سپاسگزارم باشم به ذات مقدسش واسم مبارکش الله ورب تمام جهان وجهانیان نمى توانم شکر نعمتهایش را بجا بیاورم چقدر مى توانم احساس خوشحالى وخوشبختى ام را نشان دهم به خودش قسم که سراسر شورم را نمى توانم در این قالب محدود کلمات جارى کنم اما مگر مى شود سکوت کرد وتحسین وآفرین نگفت مگر مى شود چشمان صادق وساده ى شما را نادیده گرفت وبه شانس تکیه کرد!؟ ونشان ستاره را داد !اکنون تمام فرشتگان را دیدم که چگونه شما را تأیید وتحسین مى کردند وچگونه عشق شما را به تغییر دنبال مى کردند وخدواند هم صلوات خود را مى فرستاد تا از شما محافظت کند وپایدارى شما را درجه اى از هدایت آگاهى عشق ایمان نمى دانم شگفتى و هرچه خوبى است را نثار همان قلبى بکند که به آنچه که نمى بیند ایمان دارد ویقین خود را چنان مى آزماید که خداوند مى گوید من اجابت مى کنم سید جان تو برو جلو وآنقدر برو که ابرها را ببارانم برایت تا باز شکر مرا بجا بیاورى تا باز صداقت چشمانت دلى را گرم کند تا باز مؤمنان به روز آخر، ایمان بیاورند به آنچه نمى بینند وخداى من که به سادگى آبهاى روان جریانى از همه آنچه که خواسته اید ومى خواهید وخواهید خواست را چنان استوار وپا برجا ومحکم مى بخشد ومى دهد که هرگز من ِ سعیده نمى توانم لحظه اى شک کنم اینها به دور از واقعیت زندگى بشر است.

    قبل از سفر روز پانزدهم خود من این فایل را بارها شنیدم ودیدم وهر بار تحسین کردم وعشق کردم وحالم دگرگون شد وبارها دوست دارم آن احساس ارزشمند ویگانه ى شما که ربطى به هیچ جهان کسى ندارد وفقط جهان شما است را کندوکاوو کنم وباورهایم را از درون آگاهى هاى شما رصد کنم و واحساس قلبى شما را مثل گردنبند مرواریدى به سینه آویزان کنم ودر حصار روزها وشبهایى که امید چون روزنه اى باریک خود را نشانم مى دهد به حلقه ى عشق الهى متمسک شوم وتمام رویاهایم را لمس کنم دیوار خانه هاى زیبایم را تجلى طرح الهى قلمم را درختان سر به آسمان رفته ى محله ى مورد علاقه ام را انعکاس نور مدهوش کننده ى خورشید در غروب وطلوعش را از پشت پنجره اتاقم وتسبیح وتهلیل پروردگارم را وسفرهاى پر از رهایى ام را وظرافت باران وقدمهاى سبک ام را پرواز پروانه ى بازیگوش بر روى شاخه هاى بى تکلف طبیعت را حرکت آرام وهدفمند ابرها را صندلى زیباى ماشینهاى مورد علاقه ام را رابطه نه فقط عاشقانه ام بلکه رابطه اى که به من آرامش وعشق وامنیتى مى دهد که در سیر تکامل من اتفاق مى افتد را تجربه کنم وسلامتى ام وجوانبم را خالصانه مراقبت کنم وووو خیلى خیلى خیلى چیزهاى دیگرم را چنان در تجلى آنها عمیق شوم که اقیانوسى از هدایت الهى سراسر زندگیم را فرا گیرد چنان که شما را فرا گرفت وپایانى ندارد…

    فکر مى کردم که خدا چه وظیفه اى دارد؟ دیدم خداوند رافع من حتى اسماء ذاتش را به گونه اى هوشمند انه انتخاب کرده که بنده ى مؤمنش را با همان اسماء مقدس راهنمایى مى کند وقانون را آموزش مى دهد بدون هیچ سختگیرى در وظیفه ى خود جارى ورونده وآفریننده است چگونه مى توانم چنین خدایى را باور نکنم جایى گفته بودید فکر کنم در فایلى که مربوط به سؤال مسابقه اى درمورد ثروت بود که باورى هاى قدرتمندى که منشاء قرآنى دارند کن فیکن مى کند ودستتان هم پیچید وپیچید تا تأیید کند احساس خوب شما را آنروز مرا یاد بشکه ى زرد رنگم انداختید که تمام آیات مربوط به آب را در قرآن روى آن نوشته بودم واز آن آب مى نوشیدم وبرایم مهم نبود که کسى بخواهد فکر کند من براى رفع بیماریم اینکار را مى کنم ومهم نبود که نتیجه بگیرم یانه آن موقع من ایمان داشتم کلماتى که از خدا شنیده ام مرا به بهترین درمان هدایت مى کندآرامش در پرتو آگاهى شما شجاع ترم کرد اکنون شما به من یادآورى کردید که به آنچه که نمى بینم ایمان داشته باشم واین فایل ارزشمند شما استاد فوق العاده ام باز هم مرا در خاطره ى گذشته ام متوقف کرد از خودم مى پرسم که رفیق من راه را چگونه طى کرد که کتونى پر از خاطره اش تبدیل به هزاران واژه ى برآمده از ایمانش شد؟!

    براى شما تعجبى ندارد چون از قانون و چارچوب آن به خوبى استفاده کردید مثل کودک کلاس اولى که بابت هر هزار آفرین معلمش به بیست هاى نیامده اش خوش آمد مى گوید چون مى داند چه مى خواهد چون نیاز ندارد با کسى رقابت کند جز خود خود خودش اندازه ى این ایمان در هیچ کتابى ارزش گذارى نمى شود مگر آنکه در بطن آن ایمان قرار بگیرى وسایه هاى روشن آگاهى ها را بغل کنى استاد عزیزم من شما را یعنى همین سید حسین عباس منش روزهاى نو جوانى وجوانى و واکنون شما را عاشقانه دوست دارم شما با فرکانسهایى که مثل کارخانه ایلان ماسک بدون لحظه اى توقف در حال ساخت بهترین ابزار قانون فیزیک است در حال گسترش باورهاى تو حیدى خود هستید که در تمام جنبه هاى زندگى آن را درک کرده اید ودر آن چون فولاد ذوب شده ایدشما در مدار یگانه اى هستید که شهود وادراک اولین نتیجه سر سپردن به پیامهاى شنیده شده از رب است پس سپاسگزار شما هستم وارزشمند مى دانم آشنایى خود را با شما وعضویتم را واتفاقاتى را که براى خود مى سازم وسپاسگزار خداوندى هستم که شما را آفرید وشما را در مسیر تعالى من وایمان من قرار داد

    ممنونم ممنونم ممنونم ممنونم ممنونم ممنونم

    از تمام شما از نگاه زیباى شما به قبلم و قلمم از توجه شما به همه آنچه که نمى بینید ولى به ظهور آن ایمان دارید از همسفرانم از بانوى شیوا و وارسته ام

    سپاس❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    معصومه عبیری گفته:
    مدت عضویت: 2253 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم دست زیبای خداوند بر زمین و مریم شایسته نازنینم و دوستان فوق العاده من😍❤❤❤❤❤❤

    روز پانزدهم سفرنامه…

    خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم…خیلی حالم خوبه خییلی آرامش دارم خییلی حس و حال خوبی دارم… مگه میشه تو سایت استاد باشی و حست بد باشه…اینجا پر از آرامشه پر از حال خوبه…پر از بوی خداست..😍

    فقط کافیه به هر دلیلی حالتون گرفته باشه محاااله بیاین توی سایت و حس و حالتون بهتر نشه…چطور میشه خداروشکر کرد بابت این سایت فوق العاده… که میتونی رایگان و بدون پرداخت هیچ هزینه ای حالت رو خوب کنی

    این همه مردم رو داریم میبینیم که برای بهتر کردن حال روحی و جسمیشون چقدر دارن هزینه میکنن و نتیجه موقتی میگیرن و باز دوباره برمیگردن حالت قبل یا شاید بدتر.

    اینجا یه بهشته یه گنجینه تمام نشدنی پر از عطر و حضور خداوند پر از آرامش و حال خوب…خداروشکر واقعا..

    من وقتی فایلهای استاد رو گوش میکنم و یادداشت میکنم خیلی بهتر متوجه میشم و درک میکنم تا زمانی که فقط گوش میکنم..پیشنهاد میکنم شما دوستان هم امتحان کنید.. دقیقا فایلی که همون لحظه گوش دادید یه بار دیگه گوش بدید و بنویسید کاملا متوجه میشید…

    خداروشکر بابت دفتر و خودکارم بابت گوشیم بابت دست هام که اینقدر سریع تایپ میکنن و مینویسن و بابت گوش هام که سالمن و اینقدر واضح میشنون…..خداروشکر بابت تمام نعمت هایی که بهم داده

    همون چند ثانیه فیلم کوتاه چقدر نکته داشت و چقدر تاثیر گذار بود…باورم نمیشه استاد که شما تو اون شرایط چقدررر شاد بودین چقدر حالتون خوب بود و این یه نکته فوق العاده مهم برای ما داره که اگه تو شرایط بدی هستیم و حالمون گرفته هست و ناامید و ناراحتیم بدون شک هیچ اتفاق خوبی برامون نمیفته و حتی اوضاع بدتر میشه

    و اگه میخوایم شرایطمون تغییر کنه و بهتر شه نکته مهم و اساسیش داشتن حال خوب و ایمان به خداوند هست…

    استاد عزیز شما خیلی قشنگ توضیح دادین که دلیل این پیشرفت هاتون چی بوده..دلیلش وجود همین تضادها همین کمبودها بوده همین بی پولی ها و تحقیرشدن ها…اینا عامل خیلی خوبیه برای رشد کردن

    و چقدر با این حرفتون آرامش گرفتم که اصلا نگران نباشیم که در برهه ای هستیم که زندگیمون سخته..فقط کافیه که بتونیم به خواسته هامون توجه کنیم نه ناخواسته ها…همین عبارت به ظاهر ساده و آسون رو اگه میتونستیم واقعا توی عمل ثابت کنیم چه معجزه ها که شاهدش نبودیم😍

    استاد وقتی در مورد پیاده روی هاتون با اون کفش کتونی گفتید که دیگه کف اون کاملا صاف شده بود، متوجه شدم که چقدر باید توجه به خواسته هام و تجسمم ادامه دار باشه. نه اینکه دو روز تجسم کنم و بعد رها کنم…باید اینقدر ادامه بدم تا محقق بشه. نباید ناامید بشم. نباید تا دو روز کار کردم روی خودم و نشونه خاصی ندیدم ناامید بشم.

    باید یاد بگیریم جای اینکه ناراحت باشیم برای شرایط فعلی مون، تمرکز کنیم بر روی چیزهایی که میخوایم…

    واقعا همه چی توی کنترل ذهن خلاصه میشه….خیلی خیلی مهمه و اصل و اساسه.

    و استاد چقدر قشنگتر توضیح میدین که اگه تو اون خونه سیمانی بودین چون باورهاتون اشتباه بود اون موقع. باور داشتین که باید زجر و بدبختی بکشید تا به جایی برسین

    و این به ما میفهمونه که اگه میخوایم به جایگاههای خیلی بالا برسیم لاجرم نیاز نیس بدبختی بکشیم و از خونه سیمانی و از وضعیت فقیرانه شروع کنیم…نه…اینطور نیس. ..اگه استاد اون زمان اون باورها رو نداشت مطمئنا تو شرایط بهتری میرفت.

    همون طور که در ادامه توضیح میدین که با تغییر دادن باورهاتون توی همون بندرعباس چقدر موقعیتتون تغییر میکنه و بهتر میشه و از راننده تاکسی بودن میرسید به سوپروایزر یک شرکت نفتی و زندگیتون در همه زمینه هاش خیلی بهتر میشه…

    و استاد عزیزم بازم با حرفای از طلا باارزشترتون چقدر حال خوب و آرامش بهم دادین که شرایط الان اصصلا مهم نیس..چون در نهایت خوبیه که موندگاره ثروت و خوشبختیه که موندگاره و برخلاف چیزی که بقیه فکر میکنن بدی و بدبختی موندگار نیست…. فقط کافیه که…

    روی باورهامون کار کنیم

    قوانین جهان هستی رو درک کنیم

    جور دیگه ای فکر کنیم و فرکانس بدیم به جهان هستی و جور دیگه ای پاسخ ها رو دریافت کنیم

    و باور کنیم که همه چیززززز تغییر میکند وقتی که ما تغییر کنیم💯

    استاد عزیزم خداروشکر میکنم بابت وجود شما که نمونه کاملی هستید از انسانی که تونست با تغییر باورهاش زندگیش رو در تمام ابعادش متحول کنه. شما نمونه بارز فتبارک الله احسن الخالقین هستید.. باعث افتخار خداوند و تمام بچه های سایت هستید.

    خیلی دوستون دارم و از خداوند بهترینها رو برای شما و برای دوستانم و برای خودم آرزو میکنم

    خوشحالم که باهاتون همسفرم و خوشحالم که دارم زندگیم رو تغییر میدم با کمک و هدایت پروردگار🙏💚💜💚💜💚💜💚💜💚💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 2839 روز

    بنام خداوند روزی ده و رهنما

    در روز پانزدهم ازاین سفر شگفت انگیز در حالیکه فقط چند روز مونده به سومین سال تولدم دراین بهشت زیبا،می رسم به فایلی که ،اولین فایلی بود که من دراین سایت درهمون روزهای اول دیدم.یعنی در یک آن، تمام این سه سال از جلو چشمانم گذشت.وهمینطور شرایطی که قبل از ورودم به این سایت داشتم.

    آن روز که این فایل رو دیدم چقدرررر متفاوت فکرمیکردم .اصلا من یک آدم دیگری بودم و امروز یک آدم دیگر.

    ازهرجهت زندگیم خیلی خیلی نسبت به اون روز متحول شده.وهمچنان درحال ساخته شدن چیزهایی هستم که می خواهمشون و این انتهایی برای من نداره.

    این سه سال پراز تجربه بود برام ،پراز احساس خوب،پراز رسیدن ها،پراز خواسته،پراز امید و عشق ،گاهی افتادم اما خیلی زود بلند شدم،گاهی ناامید شدم اما ماندم ، گاهی بریدم اما کم نیاوردم،گاهی راه رفتم ،گاهی خزیدم،گاهی دویدم و حتی گاهی پریدم.اما ادامه دادم.والان اینجا هستم.اینجا در مامن آرامشم.

    من چقدررر توحیدی تر شدم.

    من چقدررر عاشق تر و رها تر.

    من چقدررر دیوانه تر.

    من چقدررر ثروتمند تر.

    من چقدررر ساده تر.

    من چقدررر شکرگزارتر.

    من چقدررر ساکت تر.

    من تونستم چیزهایی رو در زندگیم خلق کنم که درخواب هم دیدنشون برام سخت بود چه رسد به ساختنشون در بیداری.و همین خلق کردنها ، ایمانی بمن داده برای ساختن آینده ای صدچندان باز بهترو بهتر و بهتر.

    من زیر صفر که چه عرض کنم زیر منفی ۱۰۰۰بودم از هرجهت در زندگیم.وامروز ، اوفففف خدای من …

    مگه داریم؟…مگه میشه؟….

    امروز من خیلی از صحبتهای شمارو در واقعیت زندگیم می بینم.صحبتهایی که یک روزی حتی باورشون برام سخت بود.

    مثل اینکه همیشه میگفتین “انگار خدا تمام کارهاشو ول کرده که کارهای منو انجام بده”

    اشک توچشام جمع شده وقتی الان به زندگیم نگاه میکنم می بینم.

    خدا چه عاشقانه دست در گردنم انداخته ، منتظره من بخوام و برام انجامش بده.چقدرسخته درکش.اینکه منه انسان چه قدرت عظیمی دارم.که هیچوقت باورش نکرده بودم.و چه راحته خلق کردن.به شرط تسلیم به شرط توحید.

    تغییر زندگی من تقریبا سه سال قبل از آشنایی باشما بذرش کاشته شدباخرید کتاب راز (که اعتراف میکنم هیچی ازش نمی فهمیدم هیچی)فقط انگار اومده بود تا امادم کنه برای ورود به این بهشت زیبا.و بعد با برخورد به یک تضاد وشنیدن یک صحبت تحقیر آمیز ازجانب مادرم.وبعد تصمیم برای مهاجرت بهرشکلش..وبعد هدایت به این سایت.واونروز من چقدر متفاوت بودم و چه زندگی حقیرانه ای داشتم.از هرجهت.ازهرجهت.که اگر بااون باورها مهاجرت میکردم معلوم نبود کارم به کجا میکشید.

    وامروز مثل یک ملکه دراین جهان فرمانروایی میکنم.

    من ملکه جهان خودمم.

    و به خواسته هایی رسیدم که یک روز حتی بخودم اجازه نمیدادم فکرش رو هم بکنم.ولی امروز به سادگی در زندگیم دارمشون.

    من دریک رابطه فوق رویایی هستم.

    من دریک بهشت زیبا زندگی میکنم.که وقتی تکیه بر تختم میزنم ، براحتی زیباییهای جهان در بیرون پنجره اتاقم جلو چشمانم میدرخشه.وهزار بار باید بگم “خدایا سپاسگزارم”

    من دریک شهر پراز انرژی وحال خوب زندگی میکنم.پراز آسمان آبی ، پراز مهر،یک جای دنج که سالها به دنبالش بودم.

    من در شغلی هستم که عاشقانه دوستش دارم.

    من عاشق هر آنچیزی هستم که الان در زندگیم دارم.

    من درحال خلق تمام آنچیزی هستم که میخوام.

    وقتی یکی یکی تیک های دفتر خواسته هام بیشتر میشه ، باور میکنم

    و می دانم و ایمان دارم بهمه آنچیزی که میخواهم نه!!!

    به خیلی خیلی خیلی بیشتر ازآن چیزی که میخواهم میرسم.وقتی خدا با من است.

    چقدر دوستت دارم خدا.

    چقدر دوستت دارم استاد عباس منش

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      لعیا گفته:
      مدت عضویت: 2274 روز

      سلام هدیه عزیزم..چقدر عالیه که با وجود سایت خودتون میاین و کامنت میذارین تا امثال من بیشتر به مسیرمون اعتماد کنیم و نمونه ای از شاگردای ممتاز استاد رو ببینیم و ایمان بیاریم..

      من هم داستان زندگیم شباهت های زیادی به شما داره برا همین خوندن پیامهای زیبای شما به من امید میده که منم میتونم و باید ادامه بدم…

      از آرزوم برای مهاجرت

      برای زندگی در مکانی زیبا، پر از آرامش، برای اون تصویر زیبا از خونه رویاییم

      آرزوم برای داشتن یک رابطه سراسر عشق و آرررااامش

      ممنونم که برامون مینویسین.. لذت میبرم.. درپناه خداوند یکتا همیشه سربلند و شاد و ثروتمند باشین…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2620 روز

    اصلا نمیدونم چی شد که اومدم سایت و نمیدونم چه طور شد که هدایت شدم سمت این فایل … . طبق معمول گفتگویی بین ذهن و قلبم رخ داد که این فایلو ببینم و یا نه ! و طبق معمول قلبم موفق شد ذهن عزیزم رو قانع کنه. درواقع قلبم تونست با نشانه ها ذهنم رو قانع کنه که این فایل میتونه هدایتی از جانب خداوندم باشه و همینطور هم بود.

    البته هر چه بیشتر جلومیرم و بیشتر ذهنم رو در مسائل مختلف منطقی میکنم، مدت زمان این منطقی سازی کوتاه و کوتاه تر میشه. مثل بچه ی تربیت شده ای که خیلی سریع دستور رو اجرا کنه!

    به هر حال …

    همین که شما داخل فایل از وضعیت گذشته خودتون گفتید و من برای چندمین بار این فیلم کوتاه گذشته رو دیدم، حسی درونم شروع به صحبت کردن کرد.

    گفتش …

    حرفای استاد چقدر آشناست! انگار داره وضعیت گذشته منو میگه! منی که دقیقا داخل همچین خونه ای با همین شرایط زندگی میکردم اما داخل همون خونه بود که با سایت آشنا شدم و ثبت نام کردم و روند رو به رشدم رو شروع کردم! دقیقا داخل همون خونه بود که من بیشتر از همیشه احساس خوشبختی میکردم و به جرئت میگم که به جای جای اون اتاق عشق می ورزیدم و داخل همون خونه با آشپزخونه ی مشترکش چه غذاهای خوشمزه و لذیذی که برای خودم درست نکردم! داخل همون اتاق ۶ متری، چه درس ها که یادنگرفتم و چه فرکانسهای نابی که تجربه نکردم! با اینکه تنها بودم و یک شهر غریب با زبان غریب اما با تمام اهل محل آشنا شده بودم و همیشه نون داغ و پنیر لیقوان و چای هل سر سفره صبحانه ام بود! توی همون اتاق و همون شرایط، اتاقم رو در تمیز ترین حالت ممکن نگهداری میکردم به طوری که همه ی افراد خونه دوست داشتن اتاق منو داشته باشن! هر موقع صدای آواز خوندن میومد صدای من بود و هر موقع بوی غذا میومد غذای من بود! توی همون خونه و همون شرایط، بارها و بارها به پارک ها سر میزدم و هندزفری در گوش، اوج لذت رو تجربه میکردم. هرچه میدیدم خدا بود و خدا همه جا بود! با همون شرایطی که داشتم بهترین و زیباترین مکان های اون شهر رو بارها وبارها رفته بودم و اون شهر برای من آشنا تر از زادگاهم شده بود! حتی مناطقی از خارج از شهر رو گردش رفته بودم که اهل اون شهر ندیده باشن! اتفاقا خوشبختانه منم عکس اون خونه ی قدیمی و اتاق ۶ متری خودم رو دارم و با دیدن این فیبم استاد، با خودم گفتم یه روزی منم در خونه ای زیباتر، در کشوری زیباتر، شرایطی زیباتر فیلمی ضبط خواهم کرد که قسمت هایی از فیلم، تصویر همون اتاق ۶ متری سال اولم باشه. ایمان دارم به این اتفاق و مشتاقانه مشغول حرکت در این مسیر مقدس هستم. مسیر خودباوری یا بهتره بگم، خداباوری! مسیر دوستان خدا که نه ترسی دارند و نه غمی بر آنهاست. این حق طبیعی منه که ثروتی داشته باشم که نشان از خدا باشه! کی لایق تر از بنده ی مخلص و مومنش؟! کی لایق تر از کسی که اینهمه خدا رو حس کنه؟! به صورت طبیعی باید ثروتش هم بهم بده و اگه نده، یعنی ظرفم کوچیکه! پس بهم برمیخوره ظرفم کوچیک باشه و تمام تمرکزم رو میذارم بر بزرگتر کردنش تا بتونم اونجور که بنده ی مخلصش لیاقت داره، ثروت رو دریافت کنم.

    پس پیش به سوی چنین روزی … .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      سمر گفته:
      مدت عضویت: 2594 روز

      دوست عزیز چقدر اتاقت رو و شرایط زندگیت رو خوب توصیف کردی.و کاملا نشان از کار کردن روی خودت داشت.

      و کلماتت در مورد خدا عالی بود. خیلی حس خوبی داشت. حس کسی که خدا رو خیلی خوب شناخته.

      امیدوارم در این مسیر پرقدرت جلو برید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        یزدان نظری گفته:
        مدت عضویت: 2620 روز

        می‌دونین چیه؟!

        من الان در همون خونه هستم با همه اوصاف! اومدم که چتد روز اینجا باشم و دوباره اون حال و احوال خوب رو زنده کنم!

        میدونین چیه؟!

        اینجا زادگاه منه! چون دقیقا همینجا بود که دوباره از نو متولد شدم! چون دقیقا همینجا بود که با سایت آشنا شدم و از نو متولد شدم! زندگی من در این خونه به دو بخش تقسیم میشه:

        بخش اول زمانی بود که هنوز با سایت آشنایی نداشتم و همیشه از خونه و شرایطش ناراضی بودم.

        بخش دوم زمانی بود که توی همین خونه با سایت آشنا شدم و یواش یواش به صورت تکاملی، شروع کردم به عشق ورزیدن به همین خونه تا جایی که عاشقش شدم!

        مگه میشه آدم عاشق زادگاهش نباشه؟!

        هر جای دنیا باشم، زادگاهم رو فراموش نمیکنم و عاشقانه دوستش دارم.

        به همین خاطر چند روزی رو اینجا اومدم و به جرئت میگم حکم یک مسافرت دل چسب در هتل ۵ ستاره رو برام داره! من اینجا همون احساسی رو دارم که آدم توی خونه پدریش داره! و شاید این احساس رو نسبت به خونه واقعی پدریم در شهر خودم نداشته باشم!

        من چند روزی رو در زادگاهم سپری میکنم تا بدرود بگم این بهشت رو برم سمت بهشت های زیباتر! چون حق منه وقتی از این بهشت اوج لذت رو میبرم، ظرفم پر بشه ووجهان لاجرم بهشتی زیباتر رو تقدیم من کنه!

        اینجا زادگاه تولد منه!

        یزدان نظری _ Paradise

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 1883 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    روز پانزدهم سفرنامه

    من امروز صبح خواستم بنویسم تو قسمت سفرنامه اما حسم گفت بمون تا چیزی بهت بگم

    به رویاهایت باور داشته باش،چه اسمی برای این فایل انتخاب شده.ممکنه به کسی آرامش بده و کسی رو بترسونه،حتی برای یک نفر تو زمان های مختلف میتونه حسی متفاوت ایجاد کنه.

    یکی از دلایلی که من موفقیت هایی بدست آدم که بقیه وقتی میشنون انگشت به دهن میمونن این بوده که واقعا اون هدف به ظاهر بزرگ از نظر بقیه،برای من هیچ بزرگی نداشته،منظورم اینه که اون هدف یا رویا برام قابل درس بود و طوری نگاه نمیکردم که بگم نه من نمیتونم این کار رو بکنم،این دیگه رو من از کودکی داشتم،ناخوداگاه البته و وقتی امروز گوش دادم به احساسم که نخوام به زور چیزی بنویسم،این تجربه برام مرور شد. و نکته ی مهم هم اونجا بود که من اصلا خودمو از بین نمیبردم واسه اون جایی که میخواستم باشم،خیلی راحت بودم،از همون مسیری که داشتم میرفتم،از تمرین هایی که داشتم،از اردو هایی که میرفتم،از کتاب هایی که میخوندم،یاد میگرفتم و لذت میبردم

    شاید بعد ها فراموش کردم اینو اما باز بهم یاداوری شد که علیرضا تو خودت به همین روش به خواسته هات رسیدی،از مسیرت،از همون زندگی که داشتی لذت بردی و خداوند به تو پاداشی که بین یکی دو میلیون آدم تو به اون جایگاه رسیدی یا حتی تو یه هدف دیگه از بین 80 میلیون ایرانی و شاید چند میلیون خارجی تو به اون هدف رسیدی.

    بسیار بسیار لذت بردم از این فایل و بهم یادآوری کرد که من چقدر تا اواسط نوجوانیم خواسته هامو آسان بدست می آوردم،حتی خواسته ای که از نظر یک کشور،از نظر تمام مردم یک شهر یا استان غیر ممکن بود.

    خدا رو شکر میکن به خاطر قوانین بدون تغییرش و این مقدار از قدرتی که برای خالق بودنمون داده،خالق زندگیمون بودن

    سپاسگزار خداوندم که این آگاهی ها رو از زبان استاد عباسمنش عزیز و نوشته های مریم شایسته عزیز بهم یادآور شد

    یا هادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    مجتبی محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2483 روز

    به نام خدایی که روزی رسان منه (فقط)

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستان ثروتمندم.

    خدا رو هزاران بار سپاسگزارم که در زندگیم به تضادهایی برخوردم که باعث شد خودم و مسیرم و خواسته هام و این سایت توحیدی رو پیدا کنم و دلیل آمدنم به این دنیا رو درک کنم و با تغییر باورهام خوب زندگی کنم و دنیا رو جای بهتری برای زندگی دیگران کنم و با این ایمان و باور که به هر چه توجه و تمرکز کنم از جنس اون اتفاق و فرکانس ها رو وارد زندگیم میکنم.

    و این نیاز به تعهد و جهادی اکبر داره که در دل ناخواسته ها بر روی خواسته هام توجه و تمرکز کنم و ایمان داشته باشم که این روزهای به ظاهر نازیبا به زودی میگذره و خوبی و خوشیه که همیشه ماندگاره چون یک نیرو و قدرت بر این جهان حاکمه و آن نیروی خیر تنها خداست.

    در پناه خداوند منان شاد و سلامت و ثروتمند باشید.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: