به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-18.jpg
570
800
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-16 09:19:202020-10-18 03:29:15به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 21 اسفند رو با عشق مینویسم
خدای من بیکران سپاسگزارم
امروز لذت بخش ترین روز زندگیم بود و من داشتم نهایت عشق رو از خدا دریافت میکردم
بوم
بووووووووم
بووووووووووووم
بوووووووووووووووووم
نتیجه اعتماد به رب داره خودشو نشون میده
خدایا شکرت
یه دست جیغ هورای دیگه
دومین دست جیغ هورا
این دومین باریه که از وقتی این دوره ناب هم جهت با جریان خداوند رو خریدم ، خواسته ای که از پارسال داشتم و این بود که میخواستم تابلوهای سایز بزرگ اکریلیکم رو به فروش برسونم و فروش نمیرفتن ، حتی قیمت هاشون رو از بالاترین و پایین ترین قیمت میذاشتم و فروش نمیرفت
حتی در اپلیکیشن دیوار میذاشتم و هیچ کس نمیگرفت
هیچکس
چرا تاکید میکنم هیچکس ؟!
چون باورهای محدودی درمورد نقاشی داشتم و به حرف اطرافیانم گوش میدادم که میگفتن تو اپلیکیشن دیوار سرکار میذارن و نمیخرن و از این حرفا و یا در اینستاگرام و غیره
و میدونم که باورهام محدود بود که فروش نمیرفت
اما امروز از همین اپلیکیشن دیوار، فروش رفت
تابلویی که یک سال پیش نقاشیش کردم ، امروز فروش رفت
چی عوض شد؟؟؟!!!!
اپلیکیشن که همون اپلیکیشن بود
نقاشی که همون نقاشی بود
من که همون طیبه ام ، البته از نظر طیبه بودن همون طیبه ام
اما از یه نظر نه ،همون طیبه نیستم
صبر کن طیبه
یه چیز مهم عوض شده
باور
باور
باور
الان میفهمم که چرا استاد عباس منش تاکید میکرد که همه چیز باوره
خدا به باورهای من همیشه داره پاسخ میده و اینبار باورهای خداگونه که مهم ترینش اعتماد به ربّ ،شکل گرفته و داره با این نشونه ها قوی و قوی تر میشه، خودشو نشون داد
خودشم به جایی رفت که محل ثروت مند نشین شهر تهران بود
جردن ،امانیه
من تو عمرم همچین مشتری ندیده بودم
یه مشتری خداگونه که بسیار بسیار مشتاق بود که تابلوی نقاشی منو داشته باشه و وقتی تلفنی صحبت کردیم بسیار مودب بود و با احترام و سپاسگزار
که حتی علاقه داشت درمورد نقاشیم بدونه که چرا اونطبیعت رو نقاشی کشیدم
و حرفش سبب شد به خودم بگم ،آره طیبه باورهات داره ساخته میشه و نشونه هاش داره میاد پس مومنتوم رو حفظ کن و ادامه بده
من فقط از خوشحالی اشک ریختم و خندیدم ،فقط اینو گفتم ،
خدا برای من همه کار انجام میده، خدا برای من مشتری شد
مشتری اولم از جردن امانیه تهران
وای یاد باورهایی که تکرار میکردم افتادم ،میگفتم مشتری های من انسان های ثروتمندی هستن که مشتاقن تابلوهای من رو خرید کنن و حتی مشتری های من بسیار بسیار ثروتمند هستند و به راحتی پرداخت میکنن
اولین تابلوی نقاشیم در ابعاد 50 در 70 امروز 21 اسفند فروش رفت
از سال 1400 تا به الان تابلوی بزرگ نفروخته بودم
فقط یک بار در سال های قبلش فروخته بودم و همیشه وقتی میدیدم فروش نمیره علاقه ای به کشیدن تابلو در ابعاد بزرگ رو نداشتم
و کارهای ریز مثل آینه دستی ،زیر لیوانی ،جاکلیدی ،بوم کوچیک انجام میدادم
اما اونا هم خیلی فروش نمیرفت ،چون باورهای من در مورد درآمد از طریق نقاشی محدود بود
کمی صبر کن طیبه، همین اول بگم که یادت باشه
تو هیچی نداری طیبه ،تو هیچی نیستی ، خدا همه کارارو انجام داد ، خدا نقاشی رو کشید ، خدا خرید ،خدا فروخت ، خدا مشتری مودب و خداگونه شد
تو فقط باید لذت ببری
تنها کار تو در این جهان هستی اینه که با خدا حرف بزنی
همین
با خدا بری گردش
با خدا بری غذا بخوری
با خدا بری نقاشی بکشی
با خدا نقاشی دیواری رو کار کنی
با خدا لذت ببری از همه چیز
با خدا هر لحظه ات رو سپری کنی
با خدا با انسان ها صحبت کنی و خدا رو در وجودشون ببینی
خدا خودش به وقتش برات عشق میشه ، مشتری میشه ،ثروت و فراوانی میشه ،سلامتی و شادی و آرامش میشه ، مشتری خداگونه میشه ،همه چی میشه
و به هموار ترین شکل ممکن تو رو به خواسته هات میرسونه
فقط باید این مومنتوم مثبت رو ادامه بدی و حفظش کنی
و باورهای قوی رو تکرار کنی
من دارم عمیقا هم میخندم و هم گریه میکنم و این رد پارو مینویسم
ساعت 23:14 روز 21 اسفند خدایا شکرت
تابلوی نقاشی منظره طبیعت ارفده سواد کوه رو که کشیدم و پارسال کار کردم و دومین تابلوی بزرگی بود که کشیدم و اون روزا به هرجا بردم ،به هرکی نشون دادم نخرید ، من خیلی درس ها از این جریان فروش تابلوهای بزرگ یاد گرفتم
اولین درس من این بود ، وقتی تکاملم رو طی نکردم و حتی یک تابلو بزرگ نفروختم ،اصراری نداشته باشم که سریع در نمایشگاه حضور داشته باشم و به قیمت بالا نقاشیم به فروش برسه
اون تجربه پارسال، که در نمایشگاهی که شرکت کردم در مجتمع دوقلوی الهیه ،صاحب گالری که نمایشگاه گروهی برگزار کرده بودن ، تابلوی نقاشیمو پاره کردن
و کلی درس یاد گرفتم از این جریان و الان روند شکایتم به راحتی به نفع من رخ داده و جریاناتش رو در رد پاهام نوشتم و جزئیات رو نمینویسم
و از این تابلویی که امروز فروش رفت بازهم درس ها گرفته بودم ،یادمه پارسال که کارش تموم شد مبلغ 20 میلیون قیمت گذاشتم و با اینکه میدونستم یکی از آشنایان خیلی دوست داره و اگر قیمت معقولی بذارم ،میخره ،اما حریص شدم و چون ثروتمند بود با این فکر گفتم این قیمت رو میذارم و ازم میخره و نخرید و خیلی از مولفه هارو نا دیده گرفتم
و امروز همون تابلوی من رو، خدا خرید
یک مشتری خداگونه شد برای من که به قدری مشتاق بود که بسیار بسیار مشتاق بود تا ازم خرید کنه و پیگیری میکرد
بدون اینکه من پیگیری کنم
آخه تا سال قبل همیشه من پیگیری میکردم از مشتری ها و نتیجه این بود که آخرین لحظه منصرف میشدن
و من حاضر بودم تخفیف بدم و باز هم نمیگرفتن
اما الان هیچ کاری نکردم ،هیچ کاری
فقط داشتم از لحظه لحظه امروزم که نقاشی دیواری انجام میدادم لذت میبردم
وای نمیدونم چجوری بنویسم و از کجا بنویسم
چقدر همه چیز تغییر کرده
حتی من دیگه دوست ندارم تخفیفی بدم ،قیمت همون قیمتیه که گذاشتم و مشتری ها حاضرن بیشتر از مبلغی که برای نقاشی هام گذاشتم ،پرداخت کنن
هرموقع مشتری میاد تا جایی که میتونم سعی میکنم بگم ، خدا خودش مشتری میشه و از دوره هم جهت با جریان خدا یاد گرفتم که بگم ،خدایی که مشتری رو آورد ،همون خدا هم پرداخت میکنه
من تابلومو که نقاشی ارفده سواد کوه هست و عکس منظره ابری و کوه سرسبز و خونه هایی که بسیار جذاب هستن و یه گاو بسیار زیبا وسط کادر وایساده که من عکسش رو از اینستاگرام یه دختر شمالی برداشتم که استوری کرده بود
بارها و بارها تو این یک سال در اپلیکیشن دیوار میذاشتم حتی از قیمت 3 میلیون و به قیمت 600 هم گذاشتم و نمیخریدن
بعد ها درسش رو گرفتم
چون درس کیفیت کار رو گرفتم و اینکه با توجه به کیفیت کار و تکامل ،قیمت گذاری بشه و همون اول کار نیام به قیمت بالا برای فروش بذارم
و من هم با توجه به کیفیت کار این تابلوم مبلغ 950 هزار تومان رو نوشتم و یک ماه پیش در بهمن ماه آگهی فروش رو در دیوار گذاشتم
و امروز خدا به باورهایی که هر روز سعی کردم با احساس توب تکرار کنم ،پاسخ داد
از این روز جذابم بنویسم و بگم که چجوری شد این تابلو فروش رفت
صبح که بیدار شدم با عشق تمرین ستاره قطبیم رو انجام دادم و تجسم کردم ،با احساسی ناب و بهشتی
خدایاشکرت
الان میخوام ازت سپاسگزاری کنم که دستان زیبایی به من عطا کردی و تک تک سلول هایی که دست به دست هم میدن تا من بنویسم این رد پا رو
امروز آقای نقاشی که زیر سازی کارهای پروژه رو انجام میده زنگ زد و گفت داره میاد و منم حاضر شدم رفتم از بلوار محله مون تا برسم به اتوبان ،وقتی رسیدم سلام دادم و قرار بود بریم خاور شهر تا من دیوار مدرسه پسرونه رو تنهایی کار کنم یه قسمتش رو
آقای نقاش خداگونه ، گفت بیاید جلو شهرداری تا یه کاری هست اول بریم متر کنیم و بعد برید مدرسه
ما وقتی رسیدیم ،همکارش گفت بشین من الان میام اما من پیاده شدم ،از استاد عباس منش یاد گرفته بودم که احترام بذارم به آدم ها ، پیاده شدم تا برم و به آقای خداگونه سلام بدم
طیبه قبل هیچ وقت تو این جور مواقع پیاده نمیشد و نمیرفت یه سلام بده
اما طیبه جدید که سعی داره رفتارهای محترمانه داشته باشه ،پیاده شد و سلام کرد
وقتی برگشتم و نشستم صندلی عقب و آقای خداگونه اومد تا جلو بشینه و بریم دیوار یه منطقه رو ببینه و کار جدید بگیره ،برگشت گفت بفرمایید جلو بشینید
خیلی مودب و با احترام بود تا به حال از کسی که بزرگتر از خودم باشه و غریبه باشه و آقا باشه که بگه شما بفرمایین جلو بشینید نشنیده بودم
سپاسگزاری کردم و گفتم نه بابا این چه حرفیه بفرمایین
قبلش با مسئول زیباسازی منطقه داشت صحبت میکرد در مورد پرداخت سفارشاتشون ،و همکارش هی میگفت پس چرا نمیاد دیرمون شد
و یه چیز جالب گفت
در عجبم ،این همه ثروت داره و هیچ نیازی به پول نداره ،اما هر روز صبح بیدار میشه و میره شهرداری و اینور و اونور تا سفارش نقاشی دیوار رو بگیره و تیمشو بفرسته تا کار کنن
نیازی به پول نداره
اما همچنان داره با عشق هر روز کار میکنه
اصلا این مرد یه چیز دیگه هست آرامش و حال دیگه ای داره که نمیتونم بفهمم
(من درک هایی از صحبت هاش داشتم
اینکه گفت با عشق کار میکنه ،به خودم گفتم علاقه شدید به نقاشی داره و به خصوص نقاشی دیواری و اینسبب شده که کار کنه و موفق باشه درکارش و یاد حرف استاد عباس منش افتادم که میگفت انسان های عاشق نمیتونن متوقف بشن ،علاقه شونو دنبال میکنن
هر بار که درمورد آقای خداگونه صحبت میکنه ،همیشه میگه این مرد یه چیز دیگه هست ،به قدری حوصله بالایی داره و آرومه ،هیچ چیز ناراحتش نمیکنه
چقدر این بشر آرومه
و من دقیقا همون روز اولی که درخواست کردم که منم کار کنم و قبول کرد و دستی بود از دستان خدا ،گفت بیا و کار کن
و من هم به وضوح این فرکانس آرامش رو دریافت میکردم)
وقتی که اومد و نشست تا راه بیفتیم ،همکارش گفت پس کجا موندی ؟ با حالت اعتراض
رابطه بینشون رو اینجوری فهمیدم که عین دوتا برادرن ،درسته غریبه هستن ،اما خیلی نزدیکن به هم و در عین حال احترام خاصی بینشونه
یعنی من لحظه به لحظه ای که از 12 اسفند با این آقای نقاش خداگونه کار میکنم و در این یک هفته دیدمشون ،با هر رفتارشون فقط و فقط خدارو با یاد میارم
جوابش این بود:
الان اومدم، خودتو ناراحت نکن ،من باید با رئیس زیباسازی صحبت کنم که بتونم کارهارو درست انجام بدم یا نه
و راه افتادیم
اصلا آرامش از وجودش میبارید ،چقدر انسان با آرامشیه و با خودش در صلحه
حتی وقتی صحبت کرد با صحبتش سبب شد همکارش آروم بشه و اعتراضی نکنه
وقتی رسیدیم و دیوار رو متر کرد من بیرونو نگاه کردم و یه بنر خیلی بزرگ بود نوشته بودن
سوره یوسف
فَٱللَّهُ خَیْرٌ حَٰفِظࣰاۖ وَهُوَ أَرْحَمُ ٱلرَّـٰحِمِینَ(۶۴)
البته خدا بهترین نگهبان و مهربان ترین مهربانان است
خندیدم و گفتم میدونمکه مراقبمی ربّ من
ووقتی خواستیم برگردیم و بریم مدرسه پسرونه ،آقای خداگونه به همکارش گفت باور کن اگر افکارت رو تغییر بدی زندگی برات شیرین میشه
و یهویی دیدم برگشت گفت خانم مزرعه لی ،یه سوال دارم از شما
شما هم مثل این دوست و همکار من هی شکایت داری و امیدوار نیستی و همه اش نا امیدی و هی میگی نمیشه ؟
خندیدم و گفتم نه ،اینجوری نیستم
بعد یه صحبتی شد که درمورد کار بود ،من گفتم میشه جریان روزی که اومدم با شما صحبت کنم رو بگم
گفت بله و گفتم بهش که من داشتمبا خدا صحبت میکردم و میگفتم کار نقاشی میخوام و خودت بگو چیکار کنم و دیگه با جزئیات بیشتر نگفتم ، این رو گفتم که وقتی از خدا درخواست کردم یهویی دیدم شما دارین کار میکنین و دقیقا دیواری بود که من یک سال قبل دوست داشتم روش نقاشی بکشم ،که شما قبول کردین و خدا به خواسته من پاسخ داد و من شب فقط گریه میکردم که اجابت شد
برگشت به همکارش گفت از ایشون یاد بگیر ببین داره میگه من رفتم اون روز بیرون و از خدا خواستم
این نشون میده که ما وسیله ایم
من و تو هیچ کاره ایم اون بالایی ،اون خدا داره به همه کار میده و همه کار انجام میده برای بنده هاش
کافیه از خدا بخوای
پس انقدر نگران نباش ،هی نگو نمیشه
و فلان کارم جور نشد
تو تا افکارت رو تغییر ندی اوضاعت همینه
و اون لحظه داشتیم از جلو یه پل عابر پیاده رد میشدیم
یه مثال جالبی زد که منو یاد استاد عباس منش انداخت
گفت فکر کن این پل عابر رو خدا گذاشته
خب ،برای چی گذاشته ؟
همینجوری که نذاشته
این یه راه ساده برای رسیدن به مقصده
اینو درنظر بگیر ،که ماشینا و خیابون راه سخت هست
خب ،خدا بهت گفته این پل ساده ترین راهه که هیچ خطری نداره که تو برسی به مقصد و کاملا ساده و راحت میرسی ،بدون هیچ سختی
اما خدا عقل و انتخاب داده
دیگه به تو بستگی داره که بخوای از خیابون بگذری و یا از پل عابر
وقتی تو میخوای از خیابونی که پر از ماشین هست و هر آن ممکنه از اتوبانی که رد میشی یه ماشین بهت بزنه
رد بشی
تقصیر خدا چیه که تو نمیخوای
خودت داری راهو سخت میکنی
وگرنه راه خیلی خیلی ساده ، یعنی پل عابر رو هم گذاشته
انتخاب کننده تویی
پس خدا مقصر نیست این فکر تو هست که باید تغییرش بدی
و ادمه داد که حالا اگر از اون راه ساده رفتی و این اتفاق رخ نمیده که پل خراب بشه ،اما اگر یک درصد احتمال داشت خراب بشه ،اون دیگه کار خداست و حکمتی داشته که باید شکر گذارش باشی و هر اتفاقی بیفته به راهت ادامه بدی
انگار همه این حرفارو قرار بود من بشنوم ،چون همکارش درمداری نبود که حرفاشو بشنوه ،چون اگر در مدارش بود این همه سال دوست خداگونه اش کنارش بود
و اون جوری که متوجه شدم و میگفت همیشه بهش میگه که کغییر کن
این حرفارو گفت و ما رسیدیم جایی که باید پیاده میشد، قبل اینکه بره گفت خانم مزرعه لی دیگه وقتشه باهاتون قرار داد ببندیم برای نقاشی دیواری ،وقتی پیاده شد گفت یکم با این همکار من صحبت کن ،نصیحتش کن تا افکارشو تغییر بده
من فقط خندیدم و تو دلمگفتم ،تا خودش نخواد هیچ کس نمیتونه براش کاری انجام بده
حتی خدا هم نمیتونه کاری بکنه ،چون باید خودش بخواد و مثل من و خیلی از دوستانی که در سایت استاد عباس منش هستن و روزی هدایت خواستن از خدا و اجازه دادن وارد زندگیشون بشه ،خدا وارد زندگیشون شد
خدا خیلی مودبه ،بدون اجازه ، در زندگی هیچ کس دخالتی نمیکنه
و خودمو به یاد آوردم که عاجز بودنمو اعلام کردم و به خدا گفتم منو هدایت کن
و به یادم آوردم که من عاجزم از تغییر دادن دیگران
یادمه ازوقتی دوره هم جهت با جریان خداوند رو خریدم و هر بار یادآور میشم که من عاجزم و حتی نمیتونم تاثیری بر دیگران بذارم سبب شده که خیلی در ارتباط برقرار کردنم با آدم ها آرام باشه و همونجور که هست بپذیرم و دیگه نخوام تغییرشون بدم و این سبب شده که من آرام تر از روزای قبل باشم و مسیر خودمو برم
وقتی داشتیممیرفتیم به مدرسه پسرونه
قبلش ازش سوالایی پرسیدم و گفتم شما گفتین میخواین برین سراغ کار تابلو سازی ،سَردرِ مغازه ها
که گفتین علاقه دارین
گفت بله خیلی دوستش دارم و از اون شغلم خیلی راضیم و خیلی بیشتر از زیرسازی نقاشی درآمد داره و دوستش دارم
اونجا بود که فهمیدم دلیل این همه اعتراضش چی بود
در کاری که هیچ علاقه ای بهش نداشت ،داشت همراه دوستش کار میکرد
و توی این یک هفته بارها میگفت من علاقه ای به نقاشی ندارم و 6 ماهه دارم این کارو انجام میدم و هی میخوام برم اما نمیشه
چقدر من در این یک هفته درس گرفتم از این سه مرد نقاش
تو رد پامنوشتم که یه سری باورها سبب میشد که احساس ناخوبی داشته باشم به دو تا از نقاش ها در جنبه های مختلف ، اما از روزی که تصمیم گرفتم با این نگاه هر روز با این سه نقاش همکاری که میکنم رو ادامه بدم که ازشون درس یاد بگیرم و بیشتر درک کنم و عشقم به نقاشی رو بفهمم که دقیقا از نقاشی چی میخوام ،سبب شد خدا کمکم کنه از صحبت هاشون درس بگیرم
و هر روزی که باهاشون صحبت میکنم به دنبال نشونه از طرف خدا هستم
و مهم ترین درس این بود
ببین به چه کاری علاقه داری
همونو ادامه بده
3 نفر در یک شغل ،اما افکار متفاوت و نتایج متفاوت
نقاش خداگونه :
میگفت سال 80 نقاشی رنگ روغن رفته و فهمیده کسی نیست که با این تکنیک حالش خوب باشه و درآمد کسب کنه و رفته سراغ نقاشی دیواری
مسیرش رو در علاقه اش پیدا کرده بود که نقاشی دیواری هست و عاشقانه داشت کار میکرد و به بی نیازی مالی رسیده و همچنان داره کار میکنه
و بسیار آرام و خوشحاله
همکارش و دوست چند ساله اش که زیر سازی انجام میده :
هیچ علاقه ای به نقاشی نداره و به قاب سازی سر در مغازه ها علاقه شدید داره و مدام به فکر اونه ،اما نمیتونه به همکارش نه بگه و بره سراغ علاقه خودش
نقاش مردی که روز اول باهاش کار کردم :
عاشق نقاشیه ،اما در سبکی که علاقه داره و طبق گفته خودش که مثل من علاقه شدیدی به نقاشی و کشیدن تابلوهایی داره که تصویر ذهنی خودش باشه ،میخواد انجام بده نه نقاشی دیواری
و طبق یک سری دلایل که میگفت نشد بره دنبال علاقه و عشقش
همه این ها برای من درسه
اینکه اول از همه حواسم باشه که از نقاشی چی میخوام؟
درس دیگه هم داشت
اینکه هرجا دیدم راه رو اشتباه میرم ،همونجا مسیرم رو عوض کنم و راه راست رو ادامه بدم ،راهی که حالم رو خوب میکنه
و یه درسی هم گرفتم ،اینکه حتی خود نقاشی به قدری وسیع هست که میشه علاقه ات رو پیدا کنی یادمه استاد عباس منش میگفت که تو این مسیر تکامل ممکنه علاقه تون رو بعدا پیدا کنید
جمله دقیقشون ،دقیق یادم نیست
خدایا شکرت که انسان هایی که دارم کار میکنم باهاشون بسیار بسیار انسان های خوبی هستن و درس یاد میگیرم
وقتی ما رسیدیم من باید 5 تا کادر از دیوار مدرسه رو گل میکشیدم و رنگ میکردم تا غروب کار کردم و تنها بودم
بعد از ظهر دیدمآقایی که از اپلیکیشن دیوار پیام داده بود برای خرید تابلوی ارفده سواد کوه ، زنگزده بود و پیامفرستاده بود و زنگ زدم گفت امشب ارسال کنید خریدارم
و قرار شد شب وقتی رسیدم خونه خبر بدم تا واریز کنه و ارسال کنم
من خیلی خوشحال بودم و گفتم خدایا شکرت داره باورهای قوی جواب میده
بعد مدام میگفتم با عجله کار کنم که تموم بشه و فردا دیگه نرم ادامه کار رو انجام بدم ، و این عجله من سبب شد که رنگ نقاشیام چرک بشه و خوب درنیاد
به خودماومدمو گفتم طیبه تو باید کیفیت کارت بالا باشه نه اینکه افتخار کنی بگی من سریع تموم کردم
حواست به کیفیت و درست کار کردن باشه
اینو گفتم و نزدیک غروب بود ،جمع کردم و برگشتم خونه
وقتی برگشتم
آقایی که دیروز از اپلیکیشن دیوار پیام داده بود ، پیام داد که واریز میکنه مبلغ رو و با اسنپ بفرستم
ذهنم مدام خواست بگه الکیه و اینم مثل بقیه مشتری های دیوار الکیه و نمیخره
اما نذاشتم ادامه بده و ساکتش کردم ،گفتم ببین ، خدایی که مشتری شد برام ،همون خدا هم واریز میکنه
و سعی کردم کنترلش کنم و نذارم مومنتوم مثبت قطع بشه
و چند دقیقه بعدش دیدم پیام بانک اومد 950 هزار تومان به حسابم واریز شد
خیلی خوشحال بودم
اولین نشونه این خواسته ام که دیشب و روزهای قبل تجسم میکردم که تابلوهام دلاری به فروش میرسه و برای یه تابلوم 974 میلیون دلار قیمت گذاشتم و فروش رفته و میدیدمش
که این پیام اومد که این تابلو رو میخوام و امروز واریز کرد
جالب اینجاست مشتری وقتی زنگ زد، ازم پرسید ،چی شد این نقاشی رو کشیدید
گفتم از اینستاگرام دیدم و خوشم اومد و طرحش رو کشیدم
وگفت میخواد به مادر زنش هدیه بده و به قدری مودب بود که بی نهایت حس خوبی گرفتم
و جالب تر اینکه موقع تشکر کلمه سپاسگزارم رو استفاده میکرد
این یعنی چی؟ یعنی انسان های سپاسگزار در اطرافم حضور دارن و من نتیجه سپاسگزار بودن خودم رو داشتم میدیدم
منم دور تابلو رو حباب دار کشیدم و با اسنپفرستادم و تو یه برگه نوشتم که
این تابلو با عشق بی نهایت نقاشی شده
به شادی استفاده کنید و سپاس از خرید شما
و تاریخ امروز رو نوشتم
خیلی حس خوبی داشتم
فقط میخندیدم و وقتی تحویل دادم تو آسانسور خونه مون از خودم فیلم گرفتم و سپاسگزاری کردم و نمیدونستم بخندم و یا گریه کنم
خدایا شکرت
وقتی به پاسخ دوستی در سایت فکر میکنم و متوجهش شدم که فامیلیشون خانم الهه سواد کوهی هست
و دقیقا همون روز خدا ، مشتری برای تابلوی سواد کوه ارفده من شد
و چقدر لذت بخش بود امروز ،داره باورها جواب میده
خدایا شکرت
امروز من بی نهایت سرشار از عشق بود و یادگیری و تلاش
و از خدا میخوام ذهنم رو آروم و هماهنگ کنه تا هر لحظه به یادش باشم
خدای من ،بی کران سپاسگزارن
الان 00:04روز 24 اسفند هست که مینویسم به قدری این روزها از صب تا شب بیرونم که رد پاهامو که طولانی میشن رو سعی میکنم برسم و بنویسم ،چون این نوشتن سبب میشه که به رشد ظرف وجودم کمک بشه
چون وقتی مینویسم یه سری درک های خاصی دارم
خدایا شکرت
ازت ممنونم که امروز به من این باور رو دادی که از این به بعد بیشتر و بیشتر تلاش کنم ، برای تکرار باورهای قوی
و مومنتوم رو سعی میکنم حفظ کنم
من تمرین جلسه 4 رو و جلسه 5 که جدید اومده ر نشده بنویسم ،اما سعیمو میکنم بنویسم
این روزا از صبح که میرم برای نقاشی دیواری و میام رد پای روزم رو مینویسم خیلی طولانی میشه و میبینم ساعت ها نشستم دارم به تک تک اتفاقات روزم توجه میکنم و درسهایی که میگیرم برام لذت بخشه و من در عمل سعی میکنم این تمرینات رو اجرایی کنم و نتایجم رو مینویسم
و میدونم که نتایج بیشتر هم رخ میده کافیه که مومنتوم رو با سپاسگزاری بیشتر حفظ کنم و سرعت ببخشم
سعی میکنم این دو جلسه رو دوباره با دقت گوش بدم و تمریناتش ر بنویسم
خدایا شکرت
استاد عزیزم بی نهایت از شما سپاسگزارم
نور خدا به شکل شادی و سلامتی و آرامش و عشق و ثروت و نعمت جاری باشه
13دقیقه ی طلایی….13دقیقه ی عالی …با سلام و هزاران درود خدمت استاد عزیزم ، هرچقدر از هیجان و حس های خوبی که با دیدن این ویدیو بمن دست داد بگم کم گفتم ، واقعا خاص بود و عالی ، هیچوقت فکر نمی کردم جوانی شما را ببینم هرچند که الان جوان تر هستید ، خیلی جذاب بود ، واقعا چه اراده ای در تغییر افکارتون داشتید ، و چه نکته خوبی گفتید که در اون شرایط خوشحال بودید ،من همیشه فکر میکردم شما در اون دوران ناراحت و آشفته و نگران بودید ولی حالا واقعا با چشم هام دیدم که چقدر با داشته ها تون خوش بودید ، هیچ چیز نمی تونست انقدر بر من تأثیر بگذاره که این ویدیو گذاشت ، و من یقین دارم که همین حس خوب و شکرگزاری شما مقدمه تمام موفقیت ها تون بوده چیزی که پدر من بعد از اخراج شدن از شغلش نتونست داشته باشه پدرم بعد از اینکه شغلش را از دست داد عزای عمومی در خانه اعلام کرده بود حتی من که اون زمان بچه بودم اجازه نداشتم کارتن نگاه کنم اصلا نمیخندید فقط داد میزد و عصبی بود و زندگی را به کام همه ما تلخ کرده بود ، من شما را که دیدم آنقدر به وجد اومدم که حس میکنم تمام خاطرات تلخی که از برخوردهای پدرم در ذهنم مانده بود از بین رفتند، استاد شما عالی هستید چقدر به ما اهمیت میدید و چقدر برای تغییر باورهای ما تلاش میکنید ، جاویدان باشید
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و دوستان عباس منشی
استاد یه نکته ای خیلی برام عجیبه و اون اینکه شما چه قدر رو نکات مثبت تکیه داشتید و دارید چه قدر با داشتن زندگی داغونی که داشتید خوشحالید
این در صورتیه که چند روزپیش یه فایل از خانم تیموری میدیدم که ایشون میگفت وقتی تو بندر عباس زندگی میکردیم همه چی بد بود رابطه عاطفی داغون اوضاع مالی خراب به حدی که به مرحله افسردگی رسیده بودم و دوست داشتم خودکشی کنم
همون جا به خودم گفتم چه قدر استاد نگاهش متفاوته به اتفاقات 🤔 هر دو تو یک شرایط بودید اما نگاه شما فرق داره
شما با وجود همه سختی ها واقعا خوش بودید ولی شرایط رو دوست نداشتید و هدایت شدید برای تغیر
من این فیلم کوتاه رو قبلا هم دیده بودم ولی صدا گذاری شده بود
ممنون از اینکه فیلم خام و بدون میکسش رو برامون فرستادید
از خانم شایسته عزیز هم تشکر میکنم که پا به پای شما میاند برای تهیه فایلهای فوق العاده
ممنون میشم خانم شایسته داستان هدایتشون به زندگی شما رو هم برامون تعریف کنند
همیشه با خودم میگم خانم شایسته عزیز عجب با خودشون در صلح بودند
عجب فرکانس بالا و حال خوبی داشتند
که با شماهم مدار و هم مسیر شدند
به نام خدای هدایتگرم
سلام استاد جانم
روز 15 روزشمار تحول زندگی من 21 آذر ماه 1401:
خدارو بی نهایت شاکرم که به این قسمت طلایی سایت یعنی روز شمار هدایتم کرد و هر روز داره شخصیت بهتری از من میسازه
از مریم شایسته جانم تشکر میکنم که این قسمت سایت رو با عشق برامون آماده کرد تا سازماندهی تر بتونیم روی خودمون کار کنیم و با تعهد و پشتکار پیش بریم
از خودم عاشقانه ممنونم که متعهد شدم برای تغییر باورهام برای رشد برای پیشرفت در تمام جنبه ها و ساختن شخصیتی جدید و متفاوت از قبل با دستاوردهایی متفاوت از همیشه
.
استاد چی بگم از این قسمت…
وقتی داشتم این فایل رو مدیدم مدام اشک شوق ب چشمم میومد و میگفتم میشه میشه زندگی انقدر تغییر کنه میشه همه چیز انقدر تغییر کنه اگر من تغییر کنم اگر من انسان متفاوتی بشم با باورهای از اساس متفاوت با قبل…
استاد جان تو این فایل گفتین من با امید و باور شروع کردم و امید و توکل زیادی داشتم از اینکه اوضاع بهتر میشه
امید امید امید
اگر امید نباشه هیییییچ انگیزه ای برای حرکت نیست
و نا امیدی اسلحه شیطانه
این شیطانه که وعده فقر میده و نجوا میکنه و میخواد نا امیدم کنه
اما من ک میدونم هر احساس بد از شیطانه و واقعی نیست
و تنها احساس خوبه که واقعیه و وعده خداست
استاد جان منم با امید و باور کارمو شروع کردم از صفر از صفرِ مطلق تابستونِ همین امسال
و آرام آرام دارم رشد میکنم و قد میکشم
و در تمام این سالها که داشتم روی خودم کار میکردم روی سایت روی فایلها و دوره ها روی عزت نفسم داشتم ریشه های این درخت سرو رو در دل خاک تنومند میساختم تا یک سرو خوش قامت رو بنا کنم و قد بکشم و بالا برم و به آسمون برسم
خدارو صدهزار بار شکر ک در مسیر تکاملی و لذت بخشم دارم پیش میرم
و خدایی ک ب شدددددددددت کافیست…
خدایی ک در طول این 6 ماه به معنای واقعی قدم ب قدم هدایتم کرد از ریزترین مسائلم تا ایده های بزرگی ک بهم میده
استاد: من یه شبه نیفتادم از اون شرایط توی همچین ملکی،،،،،آروم آروم…با تغییر باورهام ، با تغییر کانون توجهم، با تغییر افکارم اوضاع بهتر و بهتر شد
تکامل تکامل تکامل
موضوعی ک هرچقدر بیشتر در موردش ازتون میشنوم و هرچقدر بیشتر توی کارم و زندگیم پیش میرم بهتر دارم درکش میکنم
اما ب قول خودتون تو جلسه 14 ثروت 1 همین درکِ قانون تکاملم خودش تکاملیه !
باید نتایج کوچیک رو تایید کنم شکرگزاری کنم و با احساس خوب هدایت بشم به ایده های بهتر و بهتر و با عمل کردن بهشون نتایج بزرگتر و ماندگارتر وارد زندگیم بشه
استاد: من عوض شدم، شخصیتم عوض شد، باورهام عوض شد، نگاهم عوض شد و عمل کردم… از کارگری شروع کردم از صفر شروع کردم و ادامه دادم
آره آره برای اینکه منم ب نتایج بزرگی مثل استادم برسم باید دقیقا پا جا پای استادم بذارم و مثل استادم تغییر کنم بها بپردازم از زمانم از انرژیم از هزینه و پول تا تغییر بدم باورهامو ، تا رشد کنم و ب نتایج دائمی و پایدار با لذت با عشق، دست پیدا کنم
منم باید مثل استادم هم از مسیر رسیدن ب خواستم لذت ببرم و هم از نتایجم
اگر با باورهای درست پیش برم حتی اون سختی هایی ک استادم داشت رو هم نخواهم داشت چون من دقیقا یه نقشه راه دارم ک اگه مطابق اون برم نه ترسی هست نه غمی نه سختی و نه رنجی
فقط ممکنه در مسیر ب تضادهایی بخورم که اونا میان تا من در مورد خواستم ب وضوح برسم و بدونم ک دقیقا چیو میخوام دقیقا چطور باید ازین ب بعد پیش برم و یه جور هدایت و نشانه از سمت خدا هستن
استاد این فایلتون یکی از بهترین فایلای سایته
مخصوصا این فضای روحانی و ملکوتی پردایس با اون کلبه روی آب که بک گراند صحبتاتون هست
با تمام وجودم دوس دارم همچین جایی زندگی کنم
با تمام وجودم دوس دارم تو دل طبیعت و سرسبزی تو خونه ای ک خودم میسازمش به همراه عشقم زندگی کنم و در آزادی از زندگیم لذت ببرم
خدایا تنها تورو میپرستم و تنها از تو یاری میخوام
هدایتم کن ب راه مستقیم به راه کسانی ک بهشون نعمت و ثروت در هر نوعی بخشیدی
هدایتم کن تا تسلیم تر و سرسپرده تر عمل کنم
الهی آمین…
.
عاشقتونم
الهه
سلام استاد عباس منش عزیز
با دیدن این فایل تصویری شما اشک شوق در چشمانم جاری شد و خیلی خیلی خوشحال شدم و فقط میتونم بگم که به خاطر آگاهی هایی که در رابطه با قوانین کیهانی به من داده اید سپاسگزارم و وقتی شما رو دیدم و حال حاضر شما رو با گذشته مقایسه کردم فقط یک شور و شوق عظیمی در من به وجود امد که من هم میتونم و حتما به خواسته هایم میرسم .
و راسطی یک مطلب بسار مهم چون گفتین تمامی فایل ها رو میخونین و میخواستم صدایم رو به شما برسونم این مطلب رو در اینجا میگم که میخوام همین امشب یک فایل تصویری از خودم براتون به ایمیلتون ارسال کنم . لطفا حتما ببینیدش خیلی دوست دارم ببینیدش.
اتفاقاتی برام افتاده که واقعا معجزه هستند و هر روز برایم اتفاق میفته و براتون در این فایل به صورت تصویری توضیح میدهم .
به عنوان شاگردتون و کسی که از مدت زیادی هست با شما هستم از شما این درخواست رو دارم . سپاسگزارم از شما .
این پیام رو اینجا نوشتم چون میخواستم حتما پیامم رو بخونید .
سلام خدمت استاد عزیزم عباسمنش دوست داشتنی😘😘😍😍مریم جون عزیزم😘💟و همه ی دوستان عزیزم؛واااااای ازونجا که گفتید که اون سختی هایی که هم کشیدم چون تو مسیر اهدافم کشیدم برام شیرین و لذت بخش بوده و حالمو بد نکرده.دقیقااااا منم یاد اون موقع شروع رویام تو فوتبال افتادم هرچچچی سختی هم بود به خودم میگفتم اششششکاااال نداره چون در مسیر اهدافمه .همممش اینو میگفتممم به خودددم.داعععم اینارو گفتید یاد خودم افتادم.البته من بخاطر ندونستن قانون خیلی اذیت شدم خییلی و بعد آشنایی با سایت چون داععععم برنامه نداشتم برای کارکردن روی خودم براساس قانون خیلی اذیت شدم.اونجا که گفتید وقتی ی فوتبالیست تمرین میکنه دستش زخم بشه پاش زخم بشه بهش بگی بازم میای فوتبال میگه آرررره میام و میگن بابا مگه آسیب ندیدی؟؟!!اونجا اشک از چشمام جاری شد گفتید ی دروازه بان شیرجه میزنه!!!خب من گلرم یاد روزهای تمرینم میفتم استاد شما گفتید شیرجه استاد به شیرجه هایی که بدن گلر از زمین کنده بشه کامل میگن دایو.من با مربیم تو پارک همیشششه تمرین میکردم با ی دوستم استااااد اونقدررر دایو میبستم شب تو سرممما با مربیم(مربیم غروب میومد از سرکارش)اونقددددر با مربیم تمرین شیرجه و دایو میکردم منم سرزانو هام ساق پاهام خون میومد و وقتی میخواستم شلوار بپوشم بیام خونه شلوارم خونی میشد دستمال کاغذی نبود من پاهامو تمیز کنم دوستم میگفت من رسید خرید هام هست اونارو میچسبوندم به پام تا پس نده به شلوارم این اتفاق همش میفتاد ولی من همیشششه با عشق تمرین میکردم همیشهه.هنوز به موفقیت نرسیدم از ی تایمی دیگه اون تمرین هارو گذاشتم کنار طی ی روند تکاملی دارم رو قانون کار میکنم که الان دیگه تقریبا تمام وقت دارم رو خودم کار میکنم. شما استاد از عشق به کار گفتید که باعث میشه سختی ها شیرین بشن اما من از ی جنبه دیگه می خوام این تلاش در راه هدفو بگم: با تک تکککککک سلووول های وجودم قسم می خورم تا وقتی که فرکانس ها مطابق با هدف نباشن🔝🔝💯💯✔✅🔊 تا وقتی که فرکانس ها اصلاح نشن🔝🔝💯💯✔✅🔊🔊 و مناسب نباشن🔝🔝تا وقتی که باووور نداشته باشی که موفق میشی تاوقتی که عزززت نفس و اعتماااااد به نفس نداشته باشی ✔✔✅🔊🔊💯🔝🔝اگر روزی 24ساعت هم تو حوزه هدفت کار کنی بی فایییدس که بی فایددددس✔✅🔊🔊🔝🔝💯💯من اونقدددر تمرین کردم که اصلا اون قسمت پارک که تمرین میکردیم چمنش کلا نابووود شد!!!ینی قبلا میرفتی چمن بود اما از بسسسس تلاش کررردم تمرین کردم اون تیکه کلااا خااااک شد از شدددت تمرین من؛اما چون عزت نفس و اعتماد به نفس نبود چون باورهام مشکل دار بود نتیجه نداد هرگززز.اما آیا الان که بهش فکر میکنم احساس ضعف میکنم؟؟؟؟!!!!!خییییرر!!هرگگگز بلکه بشددددت به خودم افتخار میکنم که من کاری که اون موقع درست ترین راه میدونستم برای رسیدن به هدفمو با تماااام وجوود انجام میدادم😡😠😠💪💪💪💪💪🔥🔥🔥🔥اونقدررر تمرین میکردم که پاهام تمام زخم میشد کنار برف دایو میبستم یکبار بارون شدیدی میزد تو ما تمرین میکردیم با دوستم باتمااااام وجوووود زیر بارون شدیددد😠💪💪🔥🔥و مربیم میگفت شما ندیدید دوسه نفر داشتن شما گرم تمرین بودید حسرت میخوردند میدیدن مارو.میدونید چرررااااا؟؟!!چون مارو دیدن که باتممماااام وجود داشتیم تلاش میکردیم برای خواسته هامون و احتمالا اونا بازیکنانی بودن که رویاشونو فراموش کرده بودن .انقدددررر گرررم تمرین بودم انقدررر متمرکز رو هدف بودم که گلر سوم پرسپولیس که شاگرد مربیم بوده قبلا و اون استعداد کشف کرده بود اومد سر تمرین و من تااازززه بعععد چند ماه فهمیدم😳😳😳اون اومده بود سر تمرین ما پیش مربیم و من نفهمیده بودم.امااا امااا من با تموم وجود تمرین میکردم مثل اون اوایل استاد اماااا چون باورهام تو حوزه خودم مثل استاد خییلی خراب بود و نتیجه نداشته تااااا باورهامون درست نشه👍👍👌👌👌تااااا فرکانس هامون درررسست نششه تاااا عزززت و اعتممماااددد به نفس نباشه فایییده ای ندارره بخددااا که فایده نداره بچچچها ندااااره؛من خودم شاااهد عینی این ماجراممم.
خداوندددد نگهدار این استاد نازنینییی باشششه که از اتاق سیمانی نم پس داده با دستشویی حمام و آشپزخانه مشترک رسید به جنگل و دریاچه و خونه چوبی 20هکتاری جنگل 60هکتاری ممنون دست این انرژی بزرگ ممنون عباسمنش عزیز که این ایمان محشششررر رو در وجودمون ایجاد میکنی.
آقققاااا من قمیشی گوش نمی کردم میدونستم اسطورررسسسس ولی عادت نداشتم گوش بدم وللللییی الان عاششششقششش شدم😘😘😍😍😍😍بخدااا وقتی گوش دادم انگار استاد داره فایل ضبط میکنه تاحالا ندیده بودم ی خواننده ی آدم معروف انقدررر طبق قانون عمل کنننه😘😘😘😍😍😍👌👌👌👌:
من اینا رو فهمیدیم از زندگی🎵🎵🎵
به جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست🎵🎵🎵
که بین من و آرزو های دور🎵🎵🎵
به غیر از خودم هیشکی دیوار نیست🎵🎵🎵
من اینا رو فهمیدم از زندگی🎵🎵🎵
که با سرنوشت میشه جنگید و برد🎵🎵🎵
که جنگیدن و باختن بهتره🎵🎵🎵
از اینکه نشست و فقط غُصه خورد🎵🎵🎵
جهان مثلِ آیینه است که خوب و بدش🎵🎵🎵
فقط انعکاسِ وجودِ منه🎵🎵🎵
تن و روح هر آدمی رو زمین🎵🎵🎵
یه تیکه از این تار و پودِ منه🎵🎵🎵
ما از نور و بارون و آیینه ایم🎵🎵🎵
نباید به تاریکی عادت کنیم🎵🎵🎵
نباید از هیچ آدمی توو جهان🎵🎵🎵
با چشمای بسته اطاعت کنیم🎵🎵🎵
من اینا رو فهمیدیم از زندگی🎵🎵🎵
به جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست🎵🎵🎵
که بین من و آرزو های دور🎵🎵🎵
به غیر از خودم هیشکی دیوار نیست🎵🎵🎵
من اینا رو فهمیدم از زندگی🎵🎵🎵
که با سرنوشت میشه جنگید و برد🎵🎵🎵
که جنگیدن و باختن بهتره🎵🎵🎵
از اینکه نشست و فقط غُصه خورد🎵🎵🎵
جهان مثلِ آیینه است که خوب و بدش🎵🎵🎵
فقط انعکاسِ وجودِ منه🎵🎵🎵
تن و روح هر آدمی رو زمین🎵🎵🎵
یه تیکه از این تار و پودِ منه🎵🎵🎵
ما از نور و بارون و آیینه ایم🎵🎵🎵
نباید به تاریکی عادت کنیم🎵🎵🎵
نباید از هیچ آدمی توو جهان🎵🎵🎵
با چشمای بسته اطاعت کنیم🎵🎵🎵
ما از نور و بارون و آیینه ایم🎵🎵🎵
نباید به تاریکی عادت کنیم🎵🎵🎵
نباید از هیچ آدمی توو جهان🎵🎵🎵
با چشمای بسته اطاعت کنیم🎵🎵🎵
دمممتتتت گررررمممم سللللطططااااانننن صددااا😘😍 دمت گرم استاد مریم جون بچه ها😘😘😍😍 موففقققق باشششییم.😘😘😍🎵🎵🔊🔊💟💟💟🙌🙌💪🔥😍🔥🔥
سلام دوست عزیزم علی جان امیدوارم حالت توووپ باشه
خیلی از دیدگاهت لذت بردم، از اون عشقی که به هدفت داری👏👏
استاد:از بزرگترین اسطوره هایی که تو زندگیت میشناسی میتونی بزرگتر باشی
به خدااا میتونی بزرگتر باشی
دوست عزیزم امیدوارم یه روزی بیای و برامون از بازی توی بهترین تیم های ایران و جهان بگی،چرا که نه اگه جهانبخش،کاوه رضایی و خیلی از بازیکنا و دروازبان هایی که خودت بیشتر میدونی تونستن پس تو هم میتونی تمااام
درپناه الله یکتا👋👋👋👋😘
سلام دوست عزیزم محسن جان😘✌💪حالم خوبه ایستاده و محکم💪💪💪💟💝امیدوارم حال دل تو هم خوب باشه💪💟بخدددااا که نمیدونم ازززت چجوری تشککر کنم انقدددر کامنتت حال خوووب و انرژژژژژی داد که اشک از چشمانم سرازیر شد💝✌💟💪سپاسگزارم،سپاسگزارم،سپاسگزارم،سعادت و خوشبختی و موفقیت دوعالم آرزوی منه برای تو دوست خوبم.😘✌💝💟💪 موفق باشی😊💟.
سلام دوست عزیزم
خوشحالم که کامنتم حالتو خوب تر کرد.
من هروقت کسی بهم انگیزه میده (مثلا استادم یه چند وقت پیش بهم گفت تو هنوز خیلی جوونی و توی این حوزه یه غولی میشی واسه خودت و….) یاکسایی که میگن نمیتونی،نمیشه،دست تو این حرفه زیاده و از این حرفای به ظاهر چرت هم باعث افزایش انگیزه میشه.
به نظرم جفتش از طرف خداست واسه انگیزه بیشتر.به قول استاد جهان محیط مورد نیاز واسه رشد هر کسی رو براش مهیا میکنه،مثلا یکی محیط آروم نیاز داره ولی یکی محیط متشنج.
این کامتی که من برات نوشتم و چیزایی که گفتم هم حسم گفت بگم و الا میتونستم یه تشکر ساده کنم
در پناه الله یکتا 😘😘👋👋
سلام، واقعا از دیدن این فیلم لذت بردم ،من با تمام وجود به این قانون ایمان دارم و مطمئن هستم هر کس تو این مسیر پا بذاره و نهایت تلاشش برای رشد شخصیتیش به این روش کن نتیجه ای غیر از این نمی بینه.از خدا طلب ثروت و شادی بیشتر برای آقای عباس منش دارم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته
استاد امروز دوباره بهتون الهام شد که فایلی که چند سال پیش ظبط شده بود مثل روانشناسی یک کلا به روز کنید البته با اگاهی امروزتون که هر روز بیشتر میشه و خدا رو شکر میکنم که تو مدار دوباره دیدن این فایل بودم .
واقعا خدارو شکر بابت بدون این فیلم به عنوان گواه این ماجرا که اگر بخواهی میشود به شرط اینکه باور داشته باشی که همین چند کلمه خودش به اندازه یه دریا اگاهی داره و درک میخواد. واقعا به جز مرگ تو دنیا هیچ جیز اجباری نیست خدا بهمون فکر و قدرت انتخاب داده از روحش خودش در ما دمیده و مارو اشرف مخلوقات قرار داده و بعد به خودش تبریک گفته حالا چی شده که اشرف مخلوقات در گیر قوت روزانه خودشون هستن چی میشه حاضریم به سخت ترین کارهای یدی تن بدیم ولی از ذهنمون و باورهامون اونهایی که درست هستن واز جانب خدا هستن استفاده نکنیم همون هایی که مژده بشارت و فزونی میدهد نه اون نجوا هایی که بهمون فقر و فحشا میدهد.استاد واقعا کنترل افکار کاری سختی و دقیقا شما گفتید اگر نتایج بزرگ میخواید باید بتونید افکارتون کنترل کنید که کاری سختی هست مثل داستان مهاجرت شما و سفارت مثل زمانی که بدهکار بودید اوایل کا تو تهران ولی بازم به خودم میگم اینجا شما قانون میدونستید و تکامل طی کرده بودید ولی ادم تو سن ۲۰سالگی با اون شور جوانی تازه ازدواج کرده باشه چه جوری از منطقه امن خارج شده اومده تو محل جدید تو اون اتاق با یه یخچال و گاز که روی یه بلوک گذاشته شده با تلویزیون که اندازه کف دست هست اونم فکر کنم فقط رادیو میگیره ولی حالش خوبه سقف اتاق چوبش به چوب روس تشبیه میکنه کیفیشو به هتل پنج ستاره تشبیه میکنه تازه میهمان داره و حالش خوبه استاد واقعا فکر میکنم تعداد زیادی اعضای سایت شرایط خیلی عالتیر از شرایط اون زمان شما داریم و اینجا هستیم که با کمک شما زندگیمون بهتر کنیم ولی داریم حرف قشنگ میزنیم داریم مبینیم که میشود فکر میکنم باور کردم که میشود و باز هم البته خیلی کمتر از قبل باور های قبل دارم و شیطان نجوا میکند و میخواهد مایوس کند و خدا رو شکر که هر دفعه با دیدن شما و کلامی که از سمت خدا و از زبان شما جاری میشود کنترل ذهنم به دست میگیرم (شکر گذاری کنید تا برشما بیفزایم)همون کاری که هر لحظه شما انجام میدید خدایا شکر بابت وسیله ایاب و ذهاب و فیلمبرداری عالی خانم شایسته و این دریاچه زیبا و بهشتمون و سریال بهشتیمون و ساکنان از جنس نور .
استاد با ظبط دوباره این فایل انشالله افراد زیادی که الان هستن مثل خودم و افرادی که سال دیگه این فایل مبینن و کسایی که کمی فاصله میگیرن ایمانشون قویتر بشه وانشالله خودم قانون بهتر درک کنم که الان که استاد دارن از میوه ها نشونمون میدن ولی قبلش هم از ریشه بهمون گفتن اینکه تکامل باید طی بشه و باورهایی که سال های سال با اون بزرگ شدیم با یه اجی مجی عوض نمیشه .
استاد ممنون از شما وخانم شایسته برای تمام زحماتی که بی دریغ برای ما میکشید خدایا توفیق عمل به این اگاهی به همه ما عنایت کن.
یا حق
به نام خدای مهربان
سلام دوست عزیزم
با تمام وجودم این نوشته ی زیباتون رو این نوشته ی پر مغزتون رو تحسین میکنم
تحسین میکنم شما دوست عزیزم رو که اینقدر عالی این فایل زیبا رو برامون با دید زیباتون تفسیر کردین
توی این خونه ی بهشتی که میام پر میشم از حس زیبای الهی
وقتی فایل ها رو میبینم و کلام زیبای استاد رو میشنوم پر میشیم از حس خوب خدا
وقتی نظرات بهشتی دوستانم رو میخونم پر میشیم از حس زیبای الهی
من این خونه ی بهشتی م رو دوست دارم تمام این سایت بهشتی مون برام بوی خدا رو میده
واقعا هیچ جای دنیا مثل خونه ی خودم ادم نمیشه
خونه ای که برامون هر لحظه پیام های الهی رو هدیه بده
خدایا شکرت
ممنونم ازتون دوست عزیزم که اینقدر زیبا با ذهن ثروتمندتون برامون نوشتین
ارزوی بهترین ها رو براتون دارم دوست عزیزم
ادامه میدیم این مسیر الهی رو قوی تر و قدرتمند تر و با اراده ی پولادین مون همراه با همراه همیشگی مون خدای مهربان مون
الیس الله بکافن
سلام ساسان عزیز
ممنونم برای اشتراک این نوشته
من کامنت شما رو خوندم و لذت بردم و استفاده کردم
امیدوارم در مسیرتون ثابت قدم باشید
سلامت و شاد باشید
سلام به استاد عزیزم
چند روزی بود که بعد شکر گذاری اینقدر سرم تو مغازه شلوغ بود وقت نمیکردم فایل هایتون رو گوش بدم امشب که دوستم گفت فرحناز برو استاد یه فایل جدید رو سایت گذاشته ببین رفتم ودیدم وقتی که صداتون رو شنیدم بغضم گرفت دلم براتون خیلی تنگ شده بود بعدش هم همیشه دوست داشتم وضعیت اون موقع بندر عباس تون رو ببینم که وقتی دیدم قشنگ چند لحظه از شدت تعجب نتونستم نفس بکشم وقتی که اون وضعیت رو دیدم تمام بدنم شروع کرد به لرزیدن واقعا یه انسان اگه بخواد میتونه از کجا به کجا برسه خیلی دوستون دارم وبهتون هزاران هزار بار تبریک میگم .راستی از همون موقع هم تو فیلم معلومه که خوش زبون وسخنران بودید .????
سلام به بهترین استاد دنیا
استاد جونم واقعا واقعا در لحظه ای که میخواستم یه همچین چیزی رو صدای کانال تلگرام گروه عباس منش اومد و شک نداشتم که مثل خیلی دفعات قبل، این دقیقا چیزیهه که در همین لحظه میخوام،و عاشقتونم و عاشق خدایی هستم که وقتی بخواهیم در مدار صحیح باشیم به بی نهایت طریق با بی نهایت دست هدایتمون میکنه، استاد جونم مبارکتون باشه بی شک بینهایت ثروت و خوشبختی بیشتر در انتظارتون هست،،، استاد عالی بود همه چیز این فایل چی بگم چطوری تشکر کنم!
دوستتون دارم
نسیم. قسم خورده عهد بسته که راه شما رو برود نه تنها ثروت در همه ی ابعاد و لحظه های زندگیم، و خواهان هیچ کس و هیچ چیزی که من رو از مسیر یکتا پرستیم دور کنه نخواهم بود، خودمو وارسته میکنم از تمام وابستگی ها و وابسته میکنم فقط به خدایی که همیشه همراهمه نزدیکمه و بینهایت ثروتمند وقدرتمنده،،،این عهد من بود چند دقیقه قبل از انتشار فایل
افرین افرین???
بسیار عالییییییی . آفررررررین دختر خوب