به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 2 - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/03/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-06 03:23:382024-06-27 06:13:15به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام ربّ
باور داشته باش
نشونه امروز من 15 خرداد 1403
من چند دقیقه قبل از اینکه بخوام بیام نشونه امروزمو ببینم داشتم در مورد چیزی فکر میکردم و به عکسش نگاه میکردم که خدا بارها و بار ها بهم گفته بود که بهم عطا میشه و آیه 7 سوره قصص تکرار شده بود
که ما او را به تو باز میگردانیم
همینجور داشتم نگاه میکردم یهویی نمیدونم چی شد ،گفتم خدا یه نشونه بهم میدی که باز هم دلم رو آروم تر و آروم تر و تسلیم تر کنی
و انتخاب کردم ، تو فکر خودم گفتم مثل دفه های قبلی زندگی در بهشت رو خدا بهم نشونه میداد در مورد این خواسته ام
وقتی اومد دیدم نوشته به رویاهایت باور داشته باش
خندیدم ، کلی کیف کردم که خدا این باور رو بهم هدیه داد
که دقیقا بهش گفتم باوری بهم بده که آرومم کنه تا تسلیم ترت باشم
چند وقتی هست که در مورد این خواسته ام خواب میبینم دو بار واضح تو خواب بهم گفته شد
یه بارش گفته شد که تا ازش کامل نگذری بهت داده نمیشه و هی تکرار میشد و حنی خودمم تو خواب میگفتم که باید بگذرم کامل ازش تا بهم داده بشه
و میگفتم خدایا چجوری بگذرم ازش ؟
و دائم تکرار میشد بگذری خواسته خودش بوجود میاد
و یه بار دیدم تو خواب که میگفت مولفه هارو که چند مورد بود ،بهم گفته شد اونا رو باید انجام بدی
یکی ورزش کردن بود و رسیدگی به جسم و بدنم
یکی تمیز نگه داشتن اتاقم و بیشتر کمک کردن به مادرم برای تمیز کردن خونه و در کنار نقاشیام باید هر روز تمیز کنم اطرافم رو
و تاوید بر اینکه تا کامل ارش نگذری به تعویق میفته خواسته ات
و رهای رها باش تا بهت داده بشه
تقریبا یک ماهیه که این تاکید ها به شکلای مختلف بهم نشونه داده میشه حتی تو خوابم که بارها تکرار شده
قبلا خوابام فرق میکرد یه جور دیگه بود ولی از وقتی درمورد خواب از استاد عباس منش شنیدم که میگفتن ، وقتی خوابی میبینید بهتون میگه که چیکار باید بکنید
اگر خواب خوبیه و راضی هستید یعنی فرکانس هاتون خوبه و برعکسشم که ناخوبه
و بهتون گفته میشه باید چه قدمی بردارید
این چند وقتو هی میخواستم در مورد این خواسته ام بنویسم ولی حس میکردم نباید بنویسمش و الان که باور ،رویاهایت را باور کن برای نشانه ام اومد
یهویی یادآوری شد خوابام و گفته شد که میتونی بنویسی درموردش و رد پاتو بذاری ، بدون که اگر بیشتر از الانت تسلیم تر باشی بهت داده میشه
یادمه یک سال پیش درمورد این خواسته ام خیلی چسبیده بودم و هر رور بهش فکر میکردم ولی چند روزه که متوجه شدم دیگه به خواسته ام فکر نمیکنم و هر وقت یهویی یادم میاد لبخند میزنم و سپاسگزاری میکنم و تمام نشونه هارو به خودم یادآوری میکنم و حس خوبی بهم میده
خدای من بی نهایت ازت سپاسگزارم که خوب بلدی چجوری هدایتم کنی بی نهایت سپاسگزارم ازت
بنام پروردگار رب العالمین
سلام و درود خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
سفرنامه من در روز شانزدهم
چهارشنبه 1403/3/16
ساعت 21:5
الان داشتم برای سومین بار گوش میدادم یاد روزهایی از زندگیم افتادم
ک رویایی داشتم در سن بچگیم فکر کنم 11 یا 12 سالم بود
همیشه یک زیلو یا یک پارچه میگرفتم میرفتم توی باغ پدری
دراز میکشیدم رو ب آسمون
شروع میکردم ب تجسم
من حتی همین الان یاد اون لبخندی میفتم
ک حین تجسم روی صورت کوچولوی من میفتاد
من اصلا ن این مطالب را در کتابی خونده بودم
ن کسی بمن چیزی گفته بود
من بچه آخر خانواده بودم
پدر و مادرم ب نسبت سنشون بالا بود
تو سنی ک من داشتم
و خواهرم اون زمان ازدواج کرده بود
با هیچکس هیچ ارتباطی نداشتم
اما من در وجودم همیشه چنین شخصیتی داشتم
ک تجسم میکردم
از چی
از روابط عاطفی ک کلی لذت میبردم
همسری ک عاشق منه من وقتی میگم عاشق ینی لیلی و مجنون
و منم عاشقش بودم و خیلی خیلی زیاد ثروتمند
اماااااا تو خونه پدرش زندگی میکردیم
اما ن خونه کوچیک معمولی
خونه 500 متری با حیاط بزرگ و پر از گل و درخت
و خونه دوبلکس ک ما بالا زندگی میکردیم
و همسر من اونقدر من را دوست داشت روی من حساس شده بود ک حتی برادراش بمن حتی نگاه معمولی نداشته باشند
بستگان دوستان چشم بد نگاه نکنن چون من صورت زیبایی دارم
و اگر کسی بمن نگاه بد داشت یا شوخی چیزی ن تنها با طرف دعواش میشد
منو هم کتک میزد مثلا چرا فلان حرفو زدم
و جالبش اینجا من چقدر از این سناریو کتک خوردن لذت میبردم
چرا ؟ چون غیرت داشت روی من
چون عاشقم بود چون دوسم داشت
و ب طرز عجیبی من در واقعیت وارد چنین زندگی شدم
همشو تجربه کردم
تو سن 14 سالگی با کسی ازدواج کردم
ک بی نهایت ک بی نهایت ک بی نهایت همدیگرو دوست داشتیم وابسته ی هم بودیم عاشق هم بودیم
ینی یک چیزی من میگم یک چیزی شما میشنوین
اون زمان ما همدیگرو عزیز صدا میزدیم
تو جمع آشنا غریبه
مربوط ب سال 81 این قضیه
من داستان زندگیمو داستان عشقمونو برای هرکسی ک گفتم میگفتن مگه میشه همچین چیزی
ما تابحال چنین مردی ندیدیم .
و جالبش اینجاست ک من تو تجسم خودم گفتم ک توخونه پدریش زندگی میکردیم
راستی ایشون کارمند بودن خیلی مقام منزلت داشتن
و خیلی در نوع خودش پولدار
در عوضش یدونه پسر بود بشدت وابسته خانواده و خانواده اش تو خونه ما زندگی میکردند
و این وابستگیش با خانواده خودش باعث خیلی از دخالت ها و مشکلات شد
و راستی دقیقا عین تجسم من بشدت سختگیر روی حجابم
بشدت حساس روی من
ک بیرون نمیرفتم هرگز
نگاهش بمن بود کجا رو نگاه میکنم
ینی میخام بگم دقیقا موب مو سناریو ک داشتم ب واقعیت تبدیل شد از نوع بدترش
و آخر ما از هم جدا شدیم با یک یچه …
و امروز ک من میبینم تمام زندگی با تجسم و فرکانسه
تمام زندگیمو خودم خلق کردم
البته این آگاهی اون روزا نداشتما
همین الان متوجه شدم
همین الان آگاهیش اومد
گفتم منی ک تونستم اون زندگیمو
بدون کوچیکترین تفاوتی خلقش
کنم
میتونم الان بهترین زندگیمو
بهترین و بزرگترین خواسته هامو خلق کنم
چ جالب
خدایا شکرت
من از صبح دارم گوش میدم میگم خدایا چطور ایمانم قوی بشه
چطور باور کنم ک خودم میتونم خلق کنم .
همین الان موقع نوشتن آگاهی اومد
من تونستم زندگی سابقمو ب اون شکل خلق کنم بدون اینکه مو بزنه
چرا الان نمیتونم ؟
الان بهترشو میتونم .الان ک قوانینشو متوجه شدم
حتما میتونم .
راستی یه رویا دیگه بود
ک بعد از جدایی از ایشون
من همیشه داشتم
ک سوار ماشینم دارم رانندگی میکنم
تو کوه و جاده
با صدای آهنگ زیاد ،اما نمیدونم کجا
امروز من جایی زندگی میکنم برای اینکه برم خونه پدرم
با رانندگی خودم بهمراهه بچه هام
با صدای آهنگ جاده های کوهستانی شمال رفت و آمد میکنیم
بله من خیلی خیلی راحت میتونم شرایط زندگیمو خلق کنم
خداوند قدرت خلق شرایط زندگیمو بمن داده
خدایا شکرت برای این آکاهی
خدایا شکرت برای این تقویت ایمان .
چقدر گذاشتن ردپا در روزشمار تحول زندگی برای من برکت داشت
چ یادآوری های خوبی و با ارزشی برای من بود
استاد خیلی خیلی سپاسگزارم
پیاز روی گاز زغال شد برای شام
روز شمار تحول زندگی من
روز شانزدهم
1403/3/16
استاد من خیلی خیلی سپاسگزارم از وجود شما
به نام یگانه قدرت هستی بخش روز شانزدهم روز شمار تحول زندگی من سلام بر همه ی دوستان عضو در خانواده صمیمی عباسمنش و ممنونم از زحمات استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته ی عزیز که مقاله های بسیار موثر در ابتدای فایلها مینویسن، هر وقت که این فایل رویاهایت را باور داشته باش. رو میبینم انگار شوق و اشتیاق من نسبت به رویاهام چند برابر میشه،درسته که من همواره سعی میکنم در مسیر باشم و روی خودم کار کنم باورهام رو بهبود ببخشم ولی انگار نقش رویاهای بزرگم گاهی کمرنگ میشه ولی با دیدن این فایل شور و اشتیاق و باورم نسبت به رویاهام دو صد چندان میشه، گاهی اوقات نوشتن دیدگاه برام راحت نیست ولی امروز با خوندن این نوشته ی خانم شایسته که، به این ترتیب شما هم با به اشتراک گذاشتن داستان موفقیتات، الگویی باش برای تحقق رؤیای صدها انسان دیگر که،خواندن داستان موفقیت تو، ایمانی را در دلشان زنده میکند تا رؤیایشان را جدی بگیرند، تصمیم گرفتم یکی دوتا از موفقیت هام رو که روزی یکی از آرزوهام بود، اینجا ثبت کنم، من همیشه آرزو داشتم که ایرانگردی کنم ولی دقیقا راه و روشش رو نمیدونستم یا شاید همت نکرده بودم ولی از اونجایی که بالاخره باید از یه جا شروع میکردم، اوایل با تورها سفر میکردم، بعد دیدم که سفر با تور نمیتونه منو به لذتی که از لمس لحظه های سفرم میخوام برسونه چون هم فرصتش کوتاهه هم اختیارم دست خودم نیست، بعد هدایت شدم به تنها سفر کردن،راهها برام باز شد و مسیرم روشن شد و راهش رو با شما دوستان هم شریک میشم، شهر مقصدم رو انتخاب میکردم بلیط قطار میگرفتم، اقامتگاه های بومگردی که حس و حال قدیمی داره رو انتخاب میکردم، اتاق رزرو میکردم و سفرم رو آغاز میکردم و قبلش جلو جلو شکرگزاری از سفری که برام سرشار از تجربیات جالبه، و سفرم با هدایت خدا شروع میشد و همزمانیهای زیبا صورت میگرفت از همون لحظه ای که تو قطار بودم به طرز شگفت انگیزی با آدم های جالبی هم کوپه میشدم و درس های زیادی برام داشت و رسیدن به اون شهر، دیدن شهری جدید با فرهنگ جدید و در اقامتگاه با آدم های جدید و معاشرت با اونها و شنیدن داستانهای جالبشون همه برام سرشار از حس خوب بود و در اونجا لیدر محلی میگرفتم و کلی جاهای دیدنی رو میدیدم و اختیارم دست خودم بود و از قدم زدن و دیدن بافت تاریخی هر شهر به وجد میومدم خلاصه که این سفرها از سال 98 شروع شد واواخر سال 97 من دوره ی دوازده قدم رو شروع کردم، و هدایت شدن هام رو ربط میدم به کار کردن دوره ی دوازده قدم، نتایج بزرگی از اون دوره گرفتم که در این فایل یا فایلهای دیگه سعی میکنم، به اشتراک بگذارم. در دوره ی کرونا که میدونین چه شرایطی بود من بیشترین سفرهام رو رفتم و بیشترین لذت رو از اون دوره بردم، از شهرهای زیادی دیدن کردم ولی هر چه بیشتر گشتم میبینم که هنوز خیلی از زیبایی های ایران رو ندیدم. جالبه که در این چند سال که کلی سفر کردم، کار کردم، تازه تونستم روی خرید دو آپارتمان هم سرمایه گزاری کنم یعنی سفر و حس خوب باعث شد که من درآمدم هم زیادتر و پربرکت تر باشه، خدا رو شاکرم برای همه ی هدایتهاش و همینطور هدایتم به سمت آشنایی با استاد عباسمنش از سال 87.
بنام خالق زیبایی ها
رَّبُّکُمۡ أَعۡلَمُ بِکُمۡۖ إِن یَشَأۡ یَرۡحَمۡکُمۡ أَوۡ إِن یَشَأۡ یُعَذِّبۡکُمۡۚ وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ وَکِیلࣰا
پروردگارتان به حال شما آگاهتر است. اگر بخواهد، شما را مشمول رحمت خویش قرار مىدهد و اگر بخواهد عذابتان مىکند و ما تو را وکیل مردم نکردهایم.
خدا میگه:اگه در مسیر درست و در مدار مناسب قرار بگیرید طبق قوانین بدون تغییر،مشمول رحمت و نعمت میشوید.
استاد در مسیر قرار گرفت و بهش داده شد.
وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَیۡهِم بَرَکَٰتࣲ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذۡنَٰهُم بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ
و اگر ساکنین شهرها ایمان مىآوردند و تقوا را پیشه خود مىساختند، برکاتى از آسمان و زمین به رویشان مىگشودیم؛ و لکن تکذیب کردند و ما هم آنها را به واسطۀ کارهایى که انجام مىدادند، مجازات نمودیم.
میگه:چنان درهای رحمت و واست باز میکنم اگه ایمان داشته باشی که از آسمان و زمین فقط نعمت و ثروت من که از رحمت من هست بیاره.
یوسفِ گم گشته بازآید به کنعان، غم مخور
کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور
ای دل غمدیده، حالت بِه شود، دل بَد مکن
وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور.
دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور
هان مَشو نومید چون واقِف نِهای از سِرِّ غیب
باشد اندر پرده بازیهایِ پنهان غم مخور
ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَرکَنَد
چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور
حافظا در کُنجِ فقر و خلوتِ شبهایِ تار
تا بُوَد وِردَت دعا و درس قرآن غم مخور
فقط کافیه باور کنیم که میشود
فقط باید خدا رو باور کنیم
باید ایمان بیاریم به خدایی که کهکشان ها رو آفریده.
فَٱسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَآ ۚ إِنَّا خَلَقْنَـٰهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍۭ 11
از منکرانِ حقیقت بپرس آیا آفرینش آنها سختتر است، یا آفرینش کل هستی؟! ما آنها را فقط از یک گِل چسبنده آفریدهایم!
خدا داره واضح میگه ای بشر،ای انسان آفریده شده
خواسته های شما هر چند که از نظر شما بزرگ باشه واسه من اندازه ارزنه.
داره میگه ای بنده من ،اجابت خواسته های تو واسه من خیلی خیلی آسونه،آسونتر از خلقت جهان
داره میگه بنده من،تو فقط کافیه باور کنی که من توانایی هر کاری رو دارم و فقط از من بخواه.
به نام خداوند فراوانی ها
روز شانزدهم
استاد عباس منش عزیز اول از همه از شما تشکر میکنم بابت زمان انرژی و اشتیاقی که برای ساختن این فایل ها میزارید و برای انجام رسالت خودتون که اشاعه توحید هست تلاش میکنید و من وظیفه خودمون میدونم که برای قدردانی از زحمات شما به گفته های شما حداقل ذره ای عمل کنم .
نکاتی که از این فایل به دست اوردم رو اینجا می نویسم :
فیلمی که از گذشته به دست شما رسیده مصداق بارز همون چکاپ فرکانسی هست که شما در اکثر فایل هاتون به ما گفتید که بنویسیم یا همون ردپایی هست که در کامنتها میزاریم تا وقتی بعدا برگشتیم و اونها خوندیم یادمون نره که چی بودیم و چی شدیم . تا فکر نکنیم که رشد و پیشرفت برامون به یکباره یا شانسی به وجود اومده ما تکامل رو طی کردیم تا به این نقطه رسیدیم .
به نظر من یکی از نکات اساسی که شما همیشه بهش اشاره میکنید و بعد از توحید نکته اصلی آموزش های شماست تعییر باورها هست . باورهایی که از اول زندگی از طریق خانواده مدرسه جامعه به ما القا شده حالا باید خودمون تلاش کنیم تا اونها رو تغییر بدیم . من هنوز نتونستم روانشناسی ثروت 1 شما رو تهیه کنم و روی باورهای فراوانی کار کنم ولی بعد از کارکردن دوره عزت نفس فهمیدم که چه باورهای مخربی راجبه خودم و توانایی های خودم دارم و تلاش میکنم هر روز روی خودباوری خودم بیشتر و بیشتر کارکنم .
یکی از رمزهای موفقیت ایمان به رسیدن است من وقتی برام تضادی به وجود میاد باید به جای اینکه انرژی بذارم روی اینکه چرا این تضاد وجود داره و چرا من بپذیرم که در اثر افکار من در گذشته این تضاد به وجود اومده و همه تمرکزم رو بزارم روی اینکه من میخوام چه نتیجه ای بسازم و همه توجهم رو بزارم رو نکات مثبت و داشته های الانم همانطور که شما از داشتن اون موتور لذت میبردید و خدا رو بخاطر داشتنش شکر میکردید . من همین امروز داشتم توی دفتر مینوشتم که من میخوام از شرایط فعلی خودم لذت ببرم و از داشته های فعلی خودم نهایت استفاده رو ببرم برای ساختن یه زندگی دلخواه و از خدا کمک خواستم که منو توی این راه کمک کنه تا هدایت بشم به مدارهای بالاتر برای رشد و پیشرفت و موفقیتهای بیشتر و من این فایل رو نشونه خداوند می دونم
استاد من وقتی فایل های زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو میبینم تاثیر زیادی میذاره روی باور فراوانی من که پس می شود من میتونم به خواسته هام برسم میتونم خواسته های بیشتر داشته باشم یکی از باورهایی که همیشه تو ذهن من بود تا قبل از آشنایی با شما این بود که از خدا زیاد نخواه وگرنه یک چیزی رو ازت میگیره تا چیزی که خواسته رو بهت بده ولی الان میدونم که خدا عاشق اینه که ما ازش بخواهیم تا اون اجابت کنه مارو چون خودش در قران به ما وعده داده و هیچگاه وعده های خداوند دروغ نیست
موفق بودن آرامش داشتن ثروتمند بودن و … هیچکدام به عوامل بیرون از ما مربوط نیست همه چی مربوط به درون ماست ما هستیم که با افکار و باورهامون به اون چیزهایی که میخوایم میرسیم .
شاید مسیر رسیدن به اولین خواسته ها سخت باشه چون هنوز ذهنمون به سمت ناخواسته ها و نکات منفی میره و اینکه بخوایم هدایتش کنیم به سمت نکات مثبت سخت باشه ولی بعد از مدتی این تبدیل میشه به یک عادت و عادتها رفتارها رو میسازه و باعث تغییر شخصیت میشه و وقتی شخصیت تغییر کنه موفقیتها و نتایج عالی بعدی یکی پس از دیگری از راه میرسند .
در پناه حق باشید
بنام خداوند بخشنده مهربان و هدایتگر و حمایتگرم که هر چه دارم از فضل پروردگار منه
روز شانزدهم سفر بهشتی و رویایی ام
من وقتی در این مسیر قرار گرفتم هیچی نمیدانستم چطور و چه جور میشود من هم یک زندگی این شکلی داشته باشم با این همه نعمت فقط یه عالمه رویا و ارزو و امیدی که خداوند با صدای استاد عزیزم روشن کرد و من با اون امید و ایمان الان اینجا در این مرحله از زندگیم هستم و استاد عزیزم هیچ الگویی من قبل از شما نداشتم شما از اون موقع یعنی سال 97 که با شما اشنا شدم منو همسرم تا الان مو به مو خواسته های شما و زندگیتون الگوی من شده و منِ زهرا فقط با دیدن فایلهای ارزشنمدتون این مسیرو اومدم تا الان خیلی به قول شما بالا و پایین شدم ولی مسیرو ادامه دادم حتی همون دستو پا شکسته و به یاری خدا آرزومه تا زنده هستم در این مسیر باشم و مثل شما در همه جنبه های زندگیم اینجور زیبا خواسته هامو خلق کنم و لذت ببرم و هی بهبود بیشتر و بی انتها و خدا میدونه تا کجا قراره پیش بریم
من فقط با دیدن خواسته هایی که خلق کردید و با ما به اشتراک گذاشتید من فقط لذت میبردم و تحسین میکردم گفتم افرین استاد تونسته من هم میتونم یادمه یکی از دوستان اومد خونه ما فایل زندگی شما در آروی رو براش گذاشتیم دهنش همین جور وا شده بود و براش خیلی غیر قابل تصور بود مگه میشه چنین زندگی داشت دروغه ولی برای ما که شما رو باور کرده بودیم خیلی لذت بخش بود و شدنی بود خواسته های شما برای ما میتونه اتفاق بیفته چرا که نه و امیدی میشد برای ادامه راه
من با این امید که میشود که میشود و من حرکت حرکت تا الان و باز ادامه ادامه تا زندگی عالیتر و باز بهتر در همه جنبه ها خداروهزاران مرتبه شکررر
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت و سعادتمتد در دنیا وآخرت باشید
روز شمار تحول زندگی من روز شانزدهم به رویاهایت باور داشته باش
خدایا سپاس گزارم ازت که تا اینجای سفرنامه تو توفیق دادی فایل ببینم بنویسم فکر کنم هر روز بهتر شوم خدایا شکر ات همه یی اینها لطف توست پروردگارم ازت سپاس گزارم
دیگه ایمان آورده ام که هر فایل برایم یک معجزه است هر فایل از سفرنامه را که می بینم تغییرات عمیقی را در وجودم حس میکنم الاهی شکر ات
قلبا تشکر میکنم ازت استاد عزیزم بخاطر تهیه این فایل انصافا آماده کردن این فایل اصلا کار راحتی نبوده ولی بخاطر آن عشق و انگیزه یی بالای که برای تغیر زندگی دیگران برای تجربه زندگی فوق العاده یی که خودت تجربه کردی این احساس پاک و خدای ات واقعا قابل قدر است خدایا شکر ات بخاطر همچین استاد فوق العاده که مرا به سمت اش هدایت کردی
از وقت که فایل های سفرنامه را شروع کرده ام زندگی ام به لطف پروردگار پر معجزه شده هر روز بهتر از روز قبل است ایمان و توکل ام بیشتر می شود شور و شوق ام نسبت به زندگی هر روز بیشتر میشود هر روز بیشتر مطمئن میشوم که به تمام اهداف ام میرسم
هر روز آرامش ام بیشتر می شود
خوشبختی و احساس خوب را بیشتر تجربه میکنم خدایا صد هزاران مرتبه شکر بخاطر این سایت این مسیر بخاطر قانونمندی و نظم جهان هستی بخاطر دوستان خوبم در این سایت بخاطر همه چه الاهی شکر ات
بنام خداوند بخشنده و مهربان و هدایتگر
خدایا سپاسگزارم که مرا آفریدی و مرا هدایت میکنی و انسانهای آگاه ومثبت رو در مسیر زندگی من قرار میدهی.
سلام به استاد گرامی و عزیزم و مریم خانم نازنین
سلام به دوستان همراه و همفرکانسم
استاد این فایل نشانه روز منه،این فایل هم مثل همه ی فایلهای شما پر از عشق و آگاهی بود پر از نشانه ی فراوانی و نعمت و ثروت و بخشندگی خدای مهربان
استاد همیشه و همیشه از شما ممنونم ،شما به من سپاسگزاری رو یاد دادین،شما باعث شدین تا من خدا رو بهتر بشناسم ،خودم رو بهتر بشناسم ،با انسانهای اطرافم بهتر ارتباط برقرار کنم،آرامش و رضایت درونیم،عزت نفسم،احساس لیاقتم ،سلامتی ،ثروت ،روابط خانوادگی همراه با عشق و بدون وابستگی،رو تجربه کنم و اگر همچنان مستمر ادامه بدم و مثل شما متعهد باشم حتما اوضاع بهتر بهتر میشه
استاد فقط میخوام بخاطر تمام آموزشهای شما از شما تشکر
آموزشهای رایگان شما که بسیار بسیار ارزشمند هستن ،سایت بینظیر شما که محل آموزش و تفریح و لذت بردن من و خانواده ام شده و دوره های بینظیر شما که چراغ راه من هستن
من به لطف خدای مهربانم ، دوره های بینظیر شما رو تهیه کردم ،دوره دوازده قدم که نحوه زندگی کردن به شکل طبیعی رو به من یاد داد.
دوره احساس لیاقت که ارزش گم شده ی خودم رو بمن یادآوری کرد،
دوره ثروت که نگاهم رو به ثروت تغییر داد و جریان ثروت رو در زندگی من جاری کرد .
دوره سلامتی که انرژی و سلامتی رو به من هدیه داد
استاد واقعا ازتون سپاسگزارم و امیدوارم بتونم همچنان ادامه بدم و با دستاوردهای بیشتر و ملموستر دوباره براتون پیام بنویسم
استاد یکی آرزوهای من دیدن شما در پرادایسه
امیدوارم بزودی این آرزوم هم مثل بقیه آرزوهای قبلیم برآورده بشه الهی آمین
استاد شما رو به خدای مهربان و هدایتگرتون میسپارم ،خدا نگهدار شما
ردپای16روزشمار1403/8/19به نام خداوسلام به خدا.سلام گرم توی هوای سردبه استادوهمه ی همفرکانسهای الهی خودم.ازخواندن کامنت آبجی معصومه لذت بردم،خدایادمت گرم که به استادتوفیق دادی ،که دست تسلیمش رابالاببرد وزبانش راگویاکردی وقلبش راگشودی که توراپیداکندوبرای شناسایی تووخودش قدمهای کوچک طلایی و تکاملی واستواررابردارد.وانقدرازتوقدرت گرفت چشم بصیرت داشته باشد وچشمان فیزیکیش راشست ودرتوان خودش بست!که توراباچشم دل ببیندودرک وفهم وعمل صادقانه داشته باشدوتوراببیندوردپاهایت راشناخت ،که دراین مصیرردپای ابراهیم رفیق شفیق خدا،درجایگاه پای الهی محکم گذاشته شده،چه قدرت وچه عظمتی وشکوهی به پاکرد،که تااولادخاتمش ویادآورعزیزانش باشد.که اگرطبق آئین پدران،مادران خودم قدم برمیدارم ،این بت شکن هم جدتوست !لیلاخانم تاکی خودت را به نابینایی زده ای بسه دیگه تمومش کن!و این استاد ازقدرت شنیدنت گوشهایش راشست وگوش سررادرتوان خودش بست که صدای توراباگوش قلبش شنیدودرک وفهم کردوبه این صدای صادق دل سپردوراهی شد!که پاهایش رامحکم به سمت وسوی صدای دلنشینت که ابراهیم راهم بااین صدا شیفته ی خودت کردی واورامسلم خواندی،استادصدایت راشنیدوقدم برداشت!وکنجکاوی کردوآمدودیدبَه بَه بَه…چه صحن وسرایی چه جولانگاهی برای عشق بازی بین خداوابراهیم مهیااست! که فقط چشم دل میبیندوگوش دل میشنود!خوب خاله لیلا تاکی گوش کَری رابه دم داده ای!؟گوش دل بازکن صدای خدارادرک کن!اُدعونی اَستجب لَکُم بخوان خداراتااجابتت کند توروخدابس کن!وحالااستادزبان سرش رابست وزبان دل بازشد وصدازدیافتاح بگشابرایم هرآنچه راه رسیدن به خودت هست.راه رسیدن به خداچیست!؟تابی نهایت شاه راهای طلایی است!اعتقاد+اعتماد+باور+ایمان=ایمانی که عمل نیاوردحرف مفت است!خدایاآن شناختی که ابراهیم واستادان بزرگوارم ازتووخودشان به دست آوردند،رابه منهم یادآورشوبه شرط قدرت عمل کردن. برمنواولادم تاخاتمم به قلب،مغز،ذهن و،وجودمان آغشته کن ..چون طبیعت زندگی کردن به سبک الهی همین است وبس دریک جمله خداماراکافی است تمام. برای همتون آرزوی سعادت وثروتمندی ابراهیمی وعباسمنشی رادارم!همه باهم باعشق محکم قدم میکوبیم درصراط مستقیم سایت الهی آمین. عاشقتونم.
به نام هدایت الله
سلام خدمت خواهر عزیزم لیلا دوست ارزشمند وتوحیدی و فعال سایت
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت چقدر لذت بردم از این نوشته های شما
انقدر خوب هستی که کامنت خوبی برای رد پا برای خودت به جا گذاشتی امیدوارم همیشه بدرخشید و بهترین نتایج را در زندگی خود را خلق کنیم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
الهی قوانین هستی را سپاس، فراوانی را سپاس
هیچ خواسته ای اونقدر بزرگ نیست که نتونیم بهش برسیم.
خواسته ها همیشه وجود داره. تضادها باعث شکل گیری خواسته ها میشه. ثروت، سلامتی، روابط خوب، آرامش و ….
و میشه با تغییر فرکانس و باورها به همشون برسیم.
اگه خدا رو باور کنیم، اگه رها کنیم تا خداوند هدایت کنه. اگه خودمون رو لایق رسیدن به اون خواسته ها بدونیم. اگه نگرشمون رو به خدا تغیبر بدیم. اگه حرکت کنیم. ایده هایی که میاد رو اجرا کنیم. هر خواسته قابل دستیابی است. اگه باور مناسب و درست ایجاد کنیم.
بی نهایت فرصت هست. بی نهایت مسیر وجود داره برای رسیدن به خواسته ها. از مسیرهایی که ما خبر نداریم. نمیدونیم.
خداوند بی نهایت دست داره که در زمان مناسب به کمکون میاد و ما رو از مسیر راحت تر هدایت میکنه. کافیه ما آماده باشیم.
رزاق بودن خداوند رو باور کنیم. به خدا اعتماد کنیم. اجازه بدیم خدا هدایت کنه تا بدون درد و زجر و به راحتی به خواسته ها برسیم.
سپاس بابت آگاهی های دوره