این کلیپ فوق العاده زیبا برای تغییر زندگی و رهایی از تنش های روزانه و افسردگی طراحی شده است
در این انیمیشن، «سگ سیاه» نماد «افسردگی» است. این ویدئو نشان میدهد که سگ چگونه زندگی راوی را تحت تاثیر قرار میدهد. در این انیمیشن که توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده، افسردگی به یک سگ سیاهرنگ تشبیه شده که در وجود همه آدمها هست. نکته مهم اینست که بتوانیم این سگ را تحت کنترل خود درآوریم و نگذاریم تا بر زندگی ما مسلط شود.
گروه تحقیقاتی عباس منش آن را به فارسی دوبله کرده و با کیفیت بالا در اختیار هموطنانمان قرار داده است تا به امید خدا همه ما زندگی شاد تر، سالم تر و موفق تری داشته باشیم.
این فایل تصویری را هر روز بارها و بارها ببینید تا همواره بالاترین سطح انرژی را در خود احساس کنید. در صورتی که این کلیپ را تاثیرگذار احساس کردید به دوستانتان هم هدیه دهید و یا در شبکه های اجتماعی خود به اشتراک بگذارید تا به این طریق احساس خوب را به کل جهان منتشر کنیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری کلیپ انگیزشی شماره ۲ | "درمان سگ سیاه افسردگی"49MB6 دقیقه
سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز و همه دوستان
نکته مهم که در کنترل سگ سیاه باید توجه کنیم این است که شما با شکرگزاری که فقط رفع تکلیف باشه نمیتونی احساس خوب رو در خودت ایجاد کنی و سگ سیاه رو کنترل کنی.شکرگزاری باید صادقانه باشد.
شما با عزت نفس شاید به سختی بتونید سگسیاه رو کنترل کنید و کوچیکش کنید ولی یک میانبر بزرگی که خداوند قرار داده شکرگزاری واقعی است.
یعنی اگه شکرگزاری واقعی رو بجا بیارید و حالتون بهتر میشه و مرحله بعدی برا اینکه سگ سیاه رو به زانو در بیارین باید با خودتون مهربون باشید و هر کاری خواستین انجام بدین راحتی خودتون رو در نظر بگیرید و با خودتون رفیق بشید.
و بعد روزی نیم ساعت ورزش کنید (در فضای باز در صورت امکان).
بعد بیاید روی عزت نفس تون کار کنید و فایل های توحیدی رو گوش کنید.
سلام و درود بر استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان .
یک مطلبی رو اینجا خواستم عنوان کنم
شما وقتی روی عزت نفست کار میکنی اون افسردگی به شدت کم میشه و دیگه زورش بهت نمیرسه.حالا در این بین ورزش کردن بصورت منظم کمک بسیار زیادی رو میتونه بکنه ولی راه حل اصلی نیست بلکه راه حل اصلی در تقویت باورهای عزت نفس و باور توحیدی هست همین دوتا.
من خودم بخاطر کمبود عزت نفس در دانشگاه و حتی قبل تر در سنین پایین تر (ولی چون سنمون کم بود دلیل رو بر پایین بودن سن میدونستیم )این گوش گیر بودن رو احساس میکردم ولی نمیدونستم که اون سگ سیاه وجودم داره بزرگ میشه.بخاطر علاقه که به شنا داشتم این ورزش رو ادامه دادم. حالم خوب بود نجوای ذهنی نداشتم ولی چیزی که بود کمبود عزت نفس پاشنه آشیلم بود و من فک میکردم این خلا رو میتونم با ورزش شنا پر کنم و پر میشد ولی تو یک سری زمینه خیلی نمیتونست بطور کامل مشکل رو برطرف کند و اون عزت نفس رو بهم بده.شاید اون اعتماد بنفس رو میداد و عزت نفس رو خیر(این ها رو بعد اینکه چیزی نزدیک به 3 هفته هست بصورت تمرکزی فقط و فقط دارم جلسه 2 عزت نفس رو فقط کامنت میخونم و سعی در ایجاد کردنش در وجودم و اعمالم دارم فهمیدم و همچنین سوالات که در عقل کل کردم).
تا اینکه شرایط بود تا اواخر سال 98 که پندمیک اومد و استخر ها تعطیل شد.و من که ورزش مورد علاقم دور شدم و ورزش شنا تعطیل شد و گاهی اوقات پیاده روی انجام میدم و این شد که با کمبود عزت نفس شرایط کمی سخت شد و اون خلا سرباز زد به اشکال مختلف بشکل غم ناراحتی اضطراب نگرانی. که به دیگر جنبه های مختلف زندگی سرایت کرد.
آره دوستان عزت نفس و باور توحیدی(اون ارتباط با خالق حالا با نماز خوندن تامل در قرآن. شکرگزاری)رو باید در خودمون ایجاد کنیم تا واکسینه بشیم و شرایط رو خودمون برا خودمون تعیین کنیم و خلق کنیم تا محیط اطرافمون.و اینکه ورزش کمک خیلی خوبی هست ولی کافی نیست و باید روی باورهای عزت نفس و توحید بسیار بسیار کار بشه.
و همه دوستان.
استاد من موندم واقعا چطور قوانین رو اینقد عالی درک کردین و فهمیدین
ممنون از استاد عزیزم و خانم شایسته بابت لطف و زحمات بی ادعایی که دارند.
سلام به همه دوستان استاد عزیزم و خانم شایسته
چند وقتی بود بخاطر یک سری جابجایی ها این سگ سیاه درم بزرگ شده بود هر چی رو فایلهای استاد کار میکردم انگار ن انگار.تاثیرات استاد مقطعی بود.
دوستانم از اطرافم داشتند پراکنده میشدند.احساس حسادت خشم عصبانیت درم زیاد شده بود.کنترل ذهن اصلا نداشتم.روابطم خراب شده بود..
اگه فکری در سرم باشه دیگران به راحتی میتونن اون فکر من رو بخونن
بقول شاعر افسرده دلی افسرد کند انجمنی را باعث رنجش خونوادم میشدم.
اطرافم و جهان و نظرات دیگران برام خیلی مهم شده بود.
شکرگزاری م ادا و اطوار بود.
هر چند همین شکرگزاری ادا و اطواری هم به بزرگی و کرم خداوند تاثیرات خودش رو و نتایج خودش رو داشت.
دیگران رو با تلاش و سختی زیاد میتونستم دوست داشته باشم
خیلی باید زور میزدم تا همه موارد خوب رو در خودم اجرا کنم. الان میفهمم زور اون سگ سیاه درم بیشتر بود.
خدایا شکرت بابت این آگاهی که بتونیم موارد رو و خودمون بهتر بشناسیم و برطرفش ون بکنیم.
و این موارد و بزرگ شدن سگ سیاه از زمانی شروع شد ک ورزش مناسب و با برنامه ام کم و کم ترشد.
الهی هزاران هزار مرتبه شکرت.
سلام به خودم به خدای خودم به استادم به همه دوستان
امروز دوشنبه 13 شهریور ماه 1402 مینویسم تا بماند رد پایی برای خودم و استفاده دوستان در تکمیل ادامه کامنت هام
امروز 2 روز هست که برای آمادگی برای مسابقات شنا کشور تمرین میکنم خیلی حالم بهتر شده.مثل سالهای 98 97 قبل از پندمیک.
و جالب هست صحبت های استاد همون احساس و همون تاثیر گذاری رو داره که اون سال ها داشت که امروز متوجه شدم یعنی به یاد آوردم چرا این همه زور میزدم و حرف های استاد تاثیرش خیلی کم بود و حال خوب برام نمیومد.
آره ورزش و ورزش شنا اون هم در طول استخر خیلی تاثیر گزار هست.
سلام.به دوست عزیزم آقا رخشان عزیز
آفرین به شما و به تعبیر شما از سگ سیاه .مواردی که گفتین دقیقا برا هر یک از بچه های گرده تحقیقاتی ممکنه اتفاق بیفته به
ورت افسردگی و این مواردی رو که لیست کردین عین واقعیت هست که اگه جلو سگ سیاه گرفته نشه به این شکل و به این صورت خودشو نشون میدهد.