کلیپ انگیزشی شماره ۲ | "درمان سگ سیاه افسردگی"

این کلیپ فوق العاده زیبا برای تغییر زندگی و رهایی از تنش های روزانه و افسردگی طراحی شده است

در این انیمیشن، «سگ سیاه» نماد «افسردگی» است. این ویدئو نشان می‌دهد که سگ چگونه زندگی راوی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این انیمیشن که توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده، افسردگی به یک سگ سیاه‌رنگ تشبیه شده که در وجود همه آدم‌ها هست. نکته مهم اینست که بتوانیم این سگ را تحت کنترل خود درآوریم و نگذاریم تا بر زندگی ما مسلط شود.

گروه تحقیقاتی عباس منش آن را به فارسی دوبله کرده و با کیفیت بالا در اختیار هموطنانمان قرار داده است تا به امید خدا همه ما زندگی شاد تر، سالم تر و موفق تری داشته باشیم.

این فایل تصویری را هر روز بارها و بارها ببینید تا همواره بالاترین سطح انرژی را در خود احساس کنید. در صورتی که این کلیپ را تاثیرگذار احساس کردید به دوستانتان هم هدیه دهید و یا در شبکه های اجتماعی خود به اشتراک بگذارید تا به این طریق احساس خوب را به کل جهان منتشر کنیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری کلیپ انگیزشی شماره ۲ | "درمان سگ سیاه افسردگی"
    49MB
    6 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

258 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آدا» در این صفحه: 2
  1. -
    آدا گفته:
    مدت عضویت: 3076 روز

    خب از بین 19 موردی که بیان شد من 11 تاشو داشتم و اسن نشون میده که من دچار سگ سیاه افسردگی هستم و این سگ سیاه خیلی بزرگ شده تو

    📌سگ سیاه باعث شد من احساس بی ارزشی بکنم 📌اون ممکن بود هرجا و هر زمان بی دلیل ظاهربشه 📌اون همیشه اعتماد به نفس منو تو جمع خرد میکرد 📌بزرگترین ترس من این بود که مردم پشت سر من حرف بزنن و منو قضاوت بکنن 📌همیشه مراقب بودم که کسی اونو نبینه مخفی کردنش انرژی زیادی ازم گرفت باعث شد پنهان کاری کنم و دروغ بگم 📌مجموعه ای از احساسات ویرانگر بود 📌هرکاری میخواستم انجام بدم و هر تتغییری اعمال کنم اون به شدت مقاومت میکرد📌وقتی دنیا در حال لذت بودن از دریچه تاریکی به زندگی نگاه میکردم 📌اون منو عصبانی میکرد باعث میشد بقیه نخوان با من ارتباط داشته باشن 📌تا نصف شب با افکار منفی منو بیدار نگه میداره📌همیشه با من بود📌باعث میشد حس کنم فردا هم چ روز کسل کننده و صبحا با حس بد از خواب بیدار بشم

    این ها تیکه های از فیلم بود که به نظرم باید بارها و بارها با خودم مرورشون کنم و کمی با خودم مهربون تر باشم اینکه کمتر خودم رو سرزنش کنم میدونی ندا کمتر خودت رو سرزنش کنی میدونی چرا حالا میفهمم که این سگ سیاه من نیستم حالا که همه این تصاویر و ویدیو ها رو دیدم این حرف هارو شنیدم فهمیدم چه ایده ی خوبی ک واقعا ادم به صلح درون ارتباط میده میدونی چرا چون اللن که همه این تصاویر دیدم همه این حذف هرو شنیدم فهمیدم اولا تو این راه من تنها نیستم من فقط تو دنیا شهر و دوستانم نیستم که افسردگی داره این احساسات باهاشه حالا که فکرشو میکنم باید کمی با خودم مهربون تر باشم دست نوازش بیشتر رو سرم بکشم حالمو بیشتر خوب کنم حالا که میبینم من این حس و حال نیستم در واقع این سگ سیاه که همراه منه سایه انداخت رو زندگیم و زندگیم تاریک کرده این من نیستم که دارم زندگیم نابود میکنم این سگ سیاهیی ک درون من با منه من اون سگ نیستم پس لازم نیست از این به بعد خودم بخاطر این احساسات سرزنش کنم لازم نیست خودمو بخاطر عصیانیت هام، حس بی ارزشی هام احساس عدم اعتماد به نفس، احساس کم بودن سررنش کنم چون این من نیستم من اینا نیستم این احساسات این حس نتونستن ها این احساسات کم بودن ها من نیستم این سگ سیاه افسردگی که با من اومده بزرگ شده رشد کرده و سایش انداخت روی تمام جوانب زندگیم و حالا من با مهربونی باید خودم اروم کنم و به خودم بگم ندا جانم ناراحت نباش همه ابنها درست میشه اگر گاهی عصبانی میشی داد میزنی رو بقیه اگر همش احساس کم بودن میکنی اگر توی جمع احساس میکنی که کم هستی بی ارزشی اگر حس میکنی تنهایی بذار بهت بگم نه تو این نیست وجود واقعی تو یه چیز دیگست که سگ سیاه روش سایه افکنده حالا خودم میبخشم خودم رو میبخشم بخاطر تمام لحضاتی که حس کم بود کردم اعتماد ب نفس نداشتم ترسیدم از قضاوت شدن خودمو پنهان کردم خودمو میبخشم بخاطر همه سرزنش کردن هام احساس مقایسه ام بخاطر داد زدنام گریه کردن هام بخاطر همه به تعویق انداختنم هام بخاطر همه اون حسا اون حسادت های ناشی از بی ارزشی اون جا زدن ها اون همش تو جا لم دادن و چرخیدن های الکی تو اینستاگرا م ها بخاطر وابستگی ها بخاطر سرزنش کردن ها هرچی ک بود و نبود خودم رو میبخشم خودم رو مییخشم و رها میکنم و الان میدونم ندای واقعی اینه این ندای ارومی که حالا میخواد خودشو درک کنه میخواد اروم اروم این سگ کوچولو کوچولو تر کنه و حالا من این ندای نازنین رو با عشق تحسین میکنم میدونی چرا بخاطر هر یه ذره تغییرش از این ب بعد انتظارات زیادی از تو ندارم نمیخوام ب زور بهتربن باشی نمیخوام ازت به زور غمگین نباشی نمبخوام ازت به زور که فورا باید یه آدم قوی و موفق باشی ازت نمبخوام که به زور شبیه فلانی بشی نمیخوام که فورا با اعتماد به نفس بشی نمیخوام ازت که همین امروز فورا تبدیل به آدمی بشی ک دیگه خودشو سرزنس نمیکنه دست کم نمیگیره دیگه هیچ کدوم از اینارو ازت نمیخام هیچ کدوم چون میدونم واقعا سخت توانشو نداری اینکه بخوای توی یک روز اینجوری بشی مگه تو اهنی کهه ب چکش ی روزه تغیر کنی عالی بشی از لحاظ اخلاقی نه تو ندای منی ندای قشنگ من ندایی ک الان کنارم متشکل از استعداد های گوناگون از این جسم با هر ویژگی متشکل از این ذهن و شخصیت با هر ویژگی حالا خوب یا بد و میدونم وجود واقعی تو کیه الان، الانم من کنارتم دخترم الان کنارتم که بگم همه چیز اروم اروم کنار هم حل میشه من برای هر لحظه حتی اگر ذره ای تغیر کنی حتی اگر یک اپیسلون بهتر از قبل بشی من تشویقت میکنم حتی اگر یک ذره یک ذره ناچیز بیشتر از دیروز چند روز قبل یکماه قبل حالت بهتر حتی اگر یک ذره کم با انگیزه تر شادتر از دیروزی حتی اگر یه ذره بسیار کوچک بیشتر از دیروز احساس لیاقت میکنی احساس با ارزشی میکنی احساس توانستن میکینی حتی اگر یکم بیشتر از دیروز تعییر کردی حتی اگر یکم بیشتر از چند روز قبل به خودت ایمان داری و حالتبهتر من تحسینت میکنم بهت میگم ایول دخترم ایول عشقم ایول عزیزم ایول بهت حتی اگر اون قدمت اونقدر کم باشه ک ب چشم نیاد من تورو تشویق میکنم چون تو خواستی که تغییر کنی خواستی ک حالتو عوص کنی و زندگیتو بهتر کنی این برای من ارزشمند ندای من قابل تقدیر تحسینت میکنم دیگه نمیزنم تو ذوقت که کمه ناچیز چون حالا میفهمم این ذره ذره هاست که بزرگ هارو میسازه این قطره قطره هاست ک میشه دریا این نیم درجه بیشتر هاست که یه روزی یه خودت میای و میبینی همونی شده که میخای همون اعتماد به نفس و روحیه ای شده که میخوای بخدا قسم ک حتی یک دهم میلیمتر تغیرت برای من از این ب بعد با ارزش بهت افتخار میکنم تو فقط جلو برو ندای من باهم این سگ کوچیک میکنیم حتی اگر بازهم اشتباه کردی جهنم مهم نیست همینکه فهمیدی و میخوتی درستش کنی بهترش کنی فردا برام دنیا ارزش داره نازنینم بهترینم همینکه ذره ای تغییر کنی کافیه ندا، ندا جان عزیزم پس ارام باش ندای مهربونم من دستت میگیرم و این لحظه اعلام میکنم ک تورو و گذشته میبخشم و رها میکنم میخوام بدونی تو این دنیا ادمای کمی نیستن که افسرده هستن آدمهای کمی نیستن ک حالشون بده احساس بی ارزشی میکنن ادمهای کمی نیستن که این سگ رو دارن اطرافت پر لز اینها ادمها تو هر موقعیت و جایگاهیی این احساسات تجربه خواهند کرد📍ندای عزیزم پس راهکار من اینه بدونی سخت نگیری روزی دو ساعتم برای روانت وقت بذاری عالیه من هر قدمت برام مهم هر قدمی که برداری تحسینت میکنم چون تو تنهایی داذی قدم بر میداری چون تنها منم ک میدونم تو از چ وضع و حال روحی بلند شدی الان کجایی تحسنت میکنم حتی این یکمی هم ک تغییر کردی برام قشنگ اگر من درکت نکنم پس کی درکت کنه📍قدم بعد اینه که برای رهایی از این شرایط افسردگی بی لیاقتی هر روز ورزش رو به برنامت اضافه کنی حتی شده یه رب برای شادابیت تناسب اندامت برای کمک به دستگاه گوارشت ک داره فریاد میزنه سلامتی میخام برای کمک به تناسب اندام بیشتر برای اینکه حس خوب و بهتری به خودت داشته باشی 📍قدم بعد شکر گزاری هر روز ک کنار هم انجام میدیم عزیزم و کتاب معجزه سپاسگزاری رو شروع میکنیم بع عنوان کتاب این ماه و انجامش میدیم 📍بعد تغذیه سالم تر نمیخوام یهو تغییر کنی هله هوله پفک کمتر چیپس کمتر بخور سبزیجات و میوه بیشتر میخوریم و اب بیشتر 📍قدم بعد هر روز 2 الی 3 ساعت برای روح و روانمون وقت میذاریم دوست دارم ندای عزیزم موفق باشی

    📍1_شروع کتاب راز و سپاسگزاری

    📍2_ورزش هر روز

    📍3_تغذیه سالم تر

    📍4_تحسین حتی یک قدمت

    📍5کارکردن روی ذهنم حداقل 3 ساعت در روز

    📍در اخر دوست دارم ندای قشنگم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    آدا گفته:
    مدت عضویت: 3076 روز

    نمیدونم چرا الان دارم این کامنت مینویسم یه اشکی توی چشمام حلقه بسته میدونی گاهی وقتا آدم خودشو بخاطر تنها بودنش مسخره میکنا اینکه تنها ادمیه ک افسرده هست فکرای بد میکنه تظاهر میکنه خودو پنهان میکنه احساساتش میترسه از ابراز خودش و این زمینه تحقیر تو وجود آدم پدید میاره اما وقتی میفهمی با خوندن نظرات میبینی نه تو تنها کسی نیستی ک این احساسات داری میلیونها ادم هستن ک حسی شبیه حس تو دارن و بعضا رفتارهاشونم شبیه تو و این خودش بالث دلگرمیه اینکه کمتر حودتو سرزنش کنی و بفهمی که تو هم میتونی حالت خوب کنی میدونی داشتم این کامنت میخوندم با خودم فکر کردم خدایا بعضی جاهاش چقدر شبیه من چقدر نداست ندایی ک مثل این نسرین بانویی ک نمیدونم کجاست و چیکار میکنه یه ترس مشابه داره باهاش،

    ترس از حرف زدن تررس از ابراز احساسات ترس از نظر دادن اینکه دیگران قضاوتش کنن اهوم نباید ادم خودش قضاوت کنن هزاران ادم هرکجای دنیا میتونن این حس داشته باشن طبیعه اما ادم میتونه حلش کنم الان ک فکر میکنم به دلایلی ک نسرین خانم برای حرف نزدن و ابراز نکردن احساساتش ب خاطر این بوده ک چند بار تو بچگی این تحقیر شده احساساتش مسخره شده و ذهن نسرین اومد چنتا تجربه بارها بارها تکرار کرد یاعث شدن نسرین سکوت کنه استعد هاش اون زسر درونش مدفون بشن و پنهان بمونن این، این منم خودم رو تو این جملات دیدم سگ سیاهی که حالا جلوی من خیلی جاها وایساد و گفت نه حرف نزن نه چقدر چرت نه سکوت کن اون سگ سیاه خبر از این میداد ک من احساس بی ارزشی میکردم اون سگ سیاه خبر از این میداد ک من میترسم از قضاوت شدن از طرف دیگران پس قورت دادم حرف نزدم سکوت کزدم و سگ سیاه تغذیه کردم اما حالا ک فکر میکنم به خودم میگم برای چی؟ به چه قیمتی دارم زندگیم نابود میکنم به چه قیمتی دارم روابطی ک میتونم بسازم رو جلوشو میگیرم ب چه قیمتی دارم خودمو از آشنایی با افراد جدید منع میکنم چرا؟ حالا ک فکر میکنم بیشتر متوجه خودم میشم اخ ک بازم اشک هام جاری شد چقدر قشنگ که ادم خودش بیشتر باهاش حرف بزنه انگار یه ادم مچاله شده خسته اون زیر هست ک از قفس ازاد شده داره نفس میکشه داره میگه دمت گرم ندا بالاخره درکم کردی بالاخره منو دیدی بالخره اوار هایی ک سگ سیاه ساخته رو برداشتی حس میکنم نفسم باز تر شده نمیدونم ذهنم پر حرف شاید بخاطر این از اینجا ب اونجا میپرم انگار این ندای ک مدفون کردم ازاد شده و حرف برای گفتن داری دارم صداشو میشنوم بهم میگه(همه اون دردهایی که کشیدی و سرزنش ها به خاطر ترس بود بخاطر نداشتن احساس لیاقت بهم میگه حالا ازت میخوام شاد باشی ازت میخوام بکنی بنداری دور صدای خواستن های نفس رو بهم میگه حالا احساس لیاقت کن تو کم ادمی نیستی حرف بزن بابا نظرت بگو بذار غلط باشه بذار به دل کسی نشینه احساسات تو بذار اصلا بگن اه اه چ نظر چرتی ب درک برای کی میخای زندگی کنی برای ادما؟ اونا مگه چقدر میخوان بهت فکر کنن شاید یه ساعت دو ساعت فوقش ی روز فوقش یکسال که چی بالخره اشتباه هم بگی چرتم بگی فراموش میشه میپوند به خاطرات شاید نیاز نیست اینقدر فکر کنی ادمها ب تو فکر میکنن هرکس درگیر خودشه کسی هم ک واقعا قضاوت کار امروز تو فردا شوژه های دیگه داره بیخیال بگو بخند حرفی داری نظری داری بزن اگر اشتباه بود بعدش خودت تحقیر نکن سرزنش نکن هیچچچچ اشکالی نداره دوباره سعی کن کم کم همه چی یهتر میشه یاد میگیری حرف زدن کجا حرف زدن و درست حرف زدن اما مهم تر از همه اینها بهم میگه در نهایت کسی تو ذهن خودت بزرگ نکن مگه ادما کین ک اینقدر بزرگشون میکنی و بت میسازی ازشون از خدا ک قدرتمند تر نیستن اونام شبیه تو ان در مقابل عظمت پرودگار قدرتشون هیچ ای بابا پس کیو بزرگ میکنی مگه اونا قرار چیکار کنن با تو ایندتو تععین کنن؟! خوشبختت کن؟! قرار چیکار کنن؟ هیچ کاری همه کاره تویی بیخیال کسی بزرگ نکن بابا راحت باش خودتو ذهنن خسته نکن نترس بذار قضاوتت کنن مگه اونا کین ک اینقدر بزرگشون کردی بیخیال حتی اگر گذشته هم کسی مسخرت کرد فراموش کن کی تو این دنیا کامل و پرفکت شاید حرفای تو برا اونا جالب نباشه اما برا تو و ی عده دیگه جالب باشه میدونی در نهایت ته همهه اینها یه شرک میرسم اره دیگه نمیدونم چی بگم یعنی همش ذهنم اینهارو میگه این کامنت با دیدن نوشتا نسرین خانم نوشتم چون اونجای متم منو ب یاد خودم آورد گفت ب جای دفترم اینجا بنویسم هم راحت پیدا کنم هم شاید به بقیه کمک کرد این متن هارو به خودم نوشتم همه رو میخام بازم ب خودم بگم همون هایی رو ک تو بزرگ کردی مقابلشون حرف نزدی و ترسیدی از قضاوتشون اونا هم ی انسان صعیفن (در مقابل خدا) پس زیاد تکیه نکن ب کسی بیخیال تنها تکیه گاه خداست پس با شهامت حرفتو بزن نمیگم خییلی سریع تغیر کن ارام ارام ب یادت بیار ققط اونه ک باید بترسی ازش ن کس دیگه بازهم میگم ادمهارو بزرگ نکن مگ کین اونا، اونا هم شبیه تو ان ندا جانم حالا در مقام و ثروت شاید بالاتر شاید پایین‌تر در نهایت هممون انسانیم ک در مقابل خداوند و قدرتش هیچی نیستیم

    در اخر دوستت دارم ندای قشنگم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: