کلیپ انگیزشی شماره ۲ | "درمان سگ سیاه افسردگی" - صفحه 12

258 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ziba paradise گفته:
    مدت عضویت: 1571 روز

    به نام خالق یکتا

    سلام خدمت همه ی عزیزان

    استاد چه جالب بود برام

    من دو روزه خواستم بطور جدی تمرین و ورزش رو شروع کنم اینبار متعهدانه

    از دیروز یه پیج پیدا کردم یه مربی عالی

    امروز پست جدیدتون تو اینستاگرام دیدم که قراره دوره اگاهی سلامتی رو بر روی سایت قرار بدید تا یکی دو روز اینده

    که بعد سه ماه خودتون نتیجه فوق العاده ای گرفتید

    الانم داشتم میگشتم که کدوم کلیپ رو ببینم خیلی قشنگ هدایت شدم ب

    ه این کلیپ انگیزشی در صورتی که قبلا اصلا قصد دیدن این فیلم رو نداشتم

    چنبار ردش کردم اصلا دلم نمیخاست ببینم ولی الان قشنگ تو زمان مناسب بهم الهام شد تا ببینمش

    چقدرررر قشنگ بود که گفتید بطور منظم ورزش کنید این برام نشونه بود

    الان سعی میکردم حتی کوچیکترین اتفاقاتی که

    میفته همرو به چشم نشونه ببینم

    و اینم بگم من دیروز دفتری خریدم برای نوشتن

    نعمتایی ک خدای مهربون بهم بخشید و سپاسگزاری

    دیشب قبل خواستن شروع کنم به نوشتن ولی گفتم بیخیال از فردا مینویسم

    در صورتی که موقعی که داشتم میخریدمش قصد داشتم

    هر شب قبل خواب شکرگذاری رو بنویسم که اینم تو این فایل برام نشونه بود گفتید سپاسگزاریتونو بنویسید

    چقدررر قشنگ همچی به موقع برامون میرسه

    خدایا شکرت بابت همچیییی

    اینم بگم با توجه به این فایل واقعا زندگی قشنگتره وقتی نگاهت مثبت باشه ب همچی

    زیبایی هارو بیشتر ببینی

    و لذت ببری از مسیری که هستی. موفق و خوشبخت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    نسرين خالقي گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    سلام بر استاد عزیز و مریم بانو واقعا شایسته،

    من تازه عضو این سایت ارزشمند شدم و امیدوارم روزی نتایج خیلی بزرگ اینجا بنویسم.

    این سگ سیاه فرزند ناخلف و نماینده اون ذهن شیطانی است که به سوی ما فرستاده تا اهداف پلید خودش را همواره در گوش ما زمزمه کنه و فکر کنم همه ما یکی از این مدل سگ را، کوچیک و بزرگ همراه خودمون داریم . من هم همواره باهاش درگیرم باهاش دعوا می کنم و امیدوارم روزی برسه که به یاری الله مهربان این سگ را رام رام کنم که به فرمان من باشه ، من او را تحت فرمان بگیرم و در خدمت من باشه . چرا که هر چقدر هم این سگ قوی باشه ، زمانی که الا بذکر الله تطمئن القوب را بگو یم او دست و پایش شل می شود ، دست و پایش را جمع می کند . خدا برترین نیرو و نابدگر هر تاریکی است. در پناه الله شاد و قدرتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    Sheyda گفته:
    مدت عضویت: 1562 روز

    منم سگ سیاه افسردگی دارم و اونقدر بزرگه که زیر سنگینیش له شدم

    اما امروز یه ویدیویی دیدم که پارسال برای مدرسم درستش کرده بودم یه تیکه از اون ویدیو اینو نوشته بودم:

    ما باید ریشه های ناراحتیمونو از ببن ببریم و خودمون برای خوشحالیمون دلایل رو پیدا کنیم .

    دوست من تو خیلی باارزشی فقط ارزش خودت رو نمیدونی!

    هیچ اشکال نداره بعضی وقتا خودتو بغل کنی و دلت بخواد به خواسته های دلت بیشتر توجه کنی.

    اون موقعا اوضاع خیلی خوب بود با خودم در صلح بودم نمیدونم از کی انقد حالم بد شد و سگ افسردگیم بزرگ شد و روم نشست

    اما اینو امروز یاد گرفتم که خودمم که باید خودم رو نجات بدم نه هیچکس دیگه . نباید توقع معجزه از طرف خدا هم داشته باشم فقط باید روی پای خودم وایسم .

    شیدا تو باارزش ترین دارایی خودتی.

    خدایا مرسی♡

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    آدا گفته:
    مدت عضویت: 3076 روز

    خب از بین 19 موردی که بیان شد من 11 تاشو داشتم و اسن نشون میده که من دچار سگ سیاه افسردگی هستم و این سگ سیاه خیلی بزرگ شده تو

    📌سگ سیاه باعث شد من احساس بی ارزشی بکنم 📌اون ممکن بود هرجا و هر زمان بی دلیل ظاهربشه 📌اون همیشه اعتماد به نفس منو تو جمع خرد میکرد 📌بزرگترین ترس من این بود که مردم پشت سر من حرف بزنن و منو قضاوت بکنن 📌همیشه مراقب بودم که کسی اونو نبینه مخفی کردنش انرژی زیادی ازم گرفت باعث شد پنهان کاری کنم و دروغ بگم 📌مجموعه ای از احساسات ویرانگر بود 📌هرکاری میخواستم انجام بدم و هر تتغییری اعمال کنم اون به شدت مقاومت میکرد📌وقتی دنیا در حال لذت بودن از دریچه تاریکی به زندگی نگاه میکردم 📌اون منو عصبانی میکرد باعث میشد بقیه نخوان با من ارتباط داشته باشن 📌تا نصف شب با افکار منفی منو بیدار نگه میداره📌همیشه با من بود📌باعث میشد حس کنم فردا هم چ روز کسل کننده و صبحا با حس بد از خواب بیدار بشم

    این ها تیکه های از فیلم بود که به نظرم باید بارها و بارها با خودم مرورشون کنم و کمی با خودم مهربون تر باشم اینکه کمتر خودم رو سرزنش کنم میدونی ندا کمتر خودت رو سرزنش کنی میدونی چرا حالا میفهمم که این سگ سیاه من نیستم حالا که همه این تصاویر و ویدیو ها رو دیدم این حرف هارو شنیدم فهمیدم چه ایده ی خوبی ک واقعا ادم به صلح درون ارتباط میده میدونی چرا چون اللن که همه این تصاویر دیدم همه این حذف هرو شنیدم فهمیدم اولا تو این راه من تنها نیستم من فقط تو دنیا شهر و دوستانم نیستم که افسردگی داره این احساسات باهاشه حالا که فکرشو میکنم باید کمی با خودم مهربون تر باشم دست نوازش بیشتر رو سرم بکشم حالمو بیشتر خوب کنم حالا که میبینم من این حس و حال نیستم در واقع این سگ سیاه که همراه منه سایه انداخت رو زندگیم و زندگیم تاریک کرده این من نیستم که دارم زندگیم نابود میکنم این سگ سیاهیی ک درون من با منه من اون سگ نیستم پس لازم نیست از این به بعد خودم بخاطر این احساسات سرزنش کنم لازم نیست خودمو بخاطر عصیانیت هام، حس بی ارزشی هام احساس عدم اعتماد به نفس، احساس کم بودن سررنش کنم چون این من نیستم من اینا نیستم این احساسات این حس نتونستن ها این احساسات کم بودن ها من نیستم این سگ سیاه افسردگی که با من اومده بزرگ شده رشد کرده و سایش انداخت روی تمام جوانب زندگیم و حالا من با مهربونی باید خودم اروم کنم و به خودم بگم ندا جانم ناراحت نباش همه ابنها درست میشه اگر گاهی عصبانی میشی داد میزنی رو بقیه اگر همش احساس کم بودن میکنی اگر توی جمع احساس میکنی که کم هستی بی ارزشی اگر حس میکنی تنهایی بذار بهت بگم نه تو این نیست وجود واقعی تو یه چیز دیگست که سگ سیاه روش سایه افکنده حالا خودم میبخشم خودم رو میبخشم بخاطر تمام لحضاتی که حس کم بود کردم اعتماد ب نفس نداشتم ترسیدم از قضاوت شدن خودمو پنهان کردم خودمو میبخشم بخاطر همه سرزنش کردن هام احساس مقایسه ام بخاطر داد زدنام گریه کردن هام بخاطر همه به تعویق انداختنم هام بخاطر همه اون حسا اون حسادت های ناشی از بی ارزشی اون جا زدن ها اون همش تو جا لم دادن و چرخیدن های الکی تو اینستاگرا م ها بخاطر وابستگی ها بخاطر سرزنش کردن ها هرچی ک بود و نبود خودم رو میبخشم خودم رو مییخشم و رها میکنم و الان میدونم ندای واقعی اینه این ندای ارومی که حالا میخواد خودشو درک کنه میخواد اروم اروم این سگ کوچولو کوچولو تر کنه و حالا من این ندای نازنین رو با عشق تحسین میکنم میدونی چرا بخاطر هر یه ذره تغییرش از این ب بعد انتظارات زیادی از تو ندارم نمیخوام ب زور بهتربن باشی نمیخوام ازت به زور غمگین نباشی نمبخوام ازت به زور که فورا باید یه آدم قوی و موفق باشی ازت نمبخوام که به زور شبیه فلانی بشی نمیخوام که فورا با اعتماد به نفس بشی نمیخوام ازت که همین امروز فورا تبدیل به آدمی بشی ک دیگه خودشو سرزنس نمیکنه دست کم نمیگیره دیگه هیچ کدوم از اینارو ازت نمیخام هیچ کدوم چون میدونم واقعا سخت توانشو نداری اینکه بخوای توی یک روز اینجوری بشی مگه تو اهنی کهه ب چکش ی روزه تغیر کنی عالی بشی از لحاظ اخلاقی نه تو ندای منی ندای قشنگ من ندایی ک الان کنارم متشکل از استعداد های گوناگون از این جسم با هر ویژگی متشکل از این ذهن و شخصیت با هر ویژگی حالا خوب یا بد و میدونم وجود واقعی تو کیه الان، الانم من کنارتم دخترم الان کنارتم که بگم همه چیز اروم اروم کنار هم حل میشه من برای هر لحظه حتی اگر ذره ای تغیر کنی حتی اگر یک اپیسلون بهتر از قبل بشی من تشویقت میکنم حتی اگر یک ذره یک ذره ناچیز بیشتر از دیروز چند روز قبل یکماه قبل حالت بهتر حتی اگر یک ذره کم با انگیزه تر شادتر از دیروزی حتی اگر یه ذره بسیار کوچک بیشتر از دیروز احساس لیاقت میکنی احساس با ارزشی میکنی احساس توانستن میکینی حتی اگر یکم بیشتر از دیروز تعییر کردی حتی اگر یکم بیشتر از چند روز قبل به خودت ایمان داری و حالتبهتر من تحسینت میکنم بهت میگم ایول دخترم ایول عشقم ایول عزیزم ایول بهت حتی اگر اون قدمت اونقدر کم باشه ک ب چشم نیاد من تورو تشویق میکنم چون تو خواستی که تغییر کنی خواستی ک حالتو عوص کنی و زندگیتو بهتر کنی این برای من ارزشمند ندای من قابل تقدیر تحسینت میکنم دیگه نمیزنم تو ذوقت که کمه ناچیز چون حالا میفهمم این ذره ذره هاست که بزرگ هارو میسازه این قطره قطره هاست ک میشه دریا این نیم درجه بیشتر هاست که یه روزی یه خودت میای و میبینی همونی شده که میخای همون اعتماد به نفس و روحیه ای شده که میخوای بخدا قسم ک حتی یک دهم میلیمتر تغیرت برای من از این ب بعد با ارزش بهت افتخار میکنم تو فقط جلو برو ندای من باهم این سگ کوچیک میکنیم حتی اگر بازهم اشتباه کردی جهنم مهم نیست همینکه فهمیدی و میخوتی درستش کنی بهترش کنی فردا برام دنیا ارزش داره نازنینم بهترینم همینکه ذره ای تغییر کنی کافیه ندا، ندا جان عزیزم پس ارام باش ندای مهربونم من دستت میگیرم و این لحظه اعلام میکنم ک تورو و گذشته میبخشم و رها میکنم میخوام بدونی تو این دنیا ادمای کمی نیستن که افسرده هستن آدمهای کمی نیستن ک حالشون بده احساس بی ارزشی میکنن ادمهای کمی نیستن که این سگ رو دارن اطرافت پر لز اینها ادمها تو هر موقعیت و جایگاهیی این احساسات تجربه خواهند کرد📍ندای عزیزم پس راهکار من اینه بدونی سخت نگیری روزی دو ساعتم برای روانت وقت بذاری عالیه من هر قدمت برام مهم هر قدمی که برداری تحسینت میکنم چون تو تنهایی داذی قدم بر میداری چون تنها منم ک میدونم تو از چ وضع و حال روحی بلند شدی الان کجایی تحسنت میکنم حتی این یکمی هم ک تغییر کردی برام قشنگ اگر من درکت نکنم پس کی درکت کنه📍قدم بعد اینه که برای رهایی از این شرایط افسردگی بی لیاقتی هر روز ورزش رو به برنامت اضافه کنی حتی شده یه رب برای شادابیت تناسب اندامت برای کمک به دستگاه گوارشت ک داره فریاد میزنه سلامتی میخام برای کمک به تناسب اندام بیشتر برای اینکه حس خوب و بهتری به خودت داشته باشی 📍قدم بعد شکر گزاری هر روز ک کنار هم انجام میدیم عزیزم و کتاب معجزه سپاسگزاری رو شروع میکنیم بع عنوان کتاب این ماه و انجامش میدیم 📍بعد تغذیه سالم تر نمیخوام یهو تغییر کنی هله هوله پفک کمتر چیپس کمتر بخور سبزیجات و میوه بیشتر میخوریم و اب بیشتر 📍قدم بعد هر روز 2 الی 3 ساعت برای روح و روانمون وقت میذاریم دوست دارم ندای عزیزم موفق باشی

    📍1_شروع کتاب راز و سپاسگزاری

    📍2_ورزش هر روز

    📍3_تغذیه سالم تر

    📍4_تحسین حتی یک قدمت

    📍5کارکردن روی ذهنم حداقل 3 ساعت در روز

    📍در اخر دوست دارم ندای قشنگم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1439 روز

    سلام💛

    واقعا تمام این کلیپ مسیر زندگی همه ماست

    همون سگ سیاه باعث شد من الان اینجا تو این بهشت باشم

    سگ سیاهی که تمام وجودم رو گرفته بود و نقابی شده بود به چهرم و اون منو میبرد به هر طرفی که میخواست و من طبق دستور اون عمل میکردم و هر روز داغون تر از قبلم میشدم و فقط ادا و شو بود حتی خنده هام!!!

    خدایا بی نهایت شکر شکر شکر برای اینکه با تضادهات مارو رشد میدی و هدایت میکنی به سمت بهشتت شاید اگر اون سگه نبود زندگی هم بی معنی بود دقیقا طعم قشنگ زندگی رو وقتی میشه چشید که اون سگ رو رام خودت میکنی در کل خدا هیچ چیزی بدی خلق نکرده اگر اون سگ سیاه هست از اون ورم نور و امید و عشق هست

    فقط خدایا شکرت که الان روحیه و انرژیم و اعتمادبنفسم ۱۰۰۰برابر از یک سال قبل شده فقط شکرت خداجونم🧡❤💚❤

    راستی این ویدیو منو یاد این شهر فریدون مشیری انداخت:

    گفت دانایى که گرگى خیره سر

    هست پنهان در نهاد هر بشر

    … لاجرم جارى است پیکارى بزرگ

    روز و شب مابین این انسان و گرگ

    زور بازو چاره این گرگ نیست

    صاحب اندیشه داند چاره چیست

    اى بسا انسان رنجور و پریش

    سخت پیچیده گلوى گرگ خویش

    اى بسا زور آفرین مردِ دلیر

    مانده در چنگال گرگ خود اسیر

    هرکه گرگش را دراندازد به خاک

    رفته رفته مى‌شود انسان پاک

    هرکه با گرگش مدارا مى‌کند

    خلق و خوى گرگ پیدا مى‌کند

    هرکه از گرگش خورد دائم شکست

    گرچه انسان مى‌نماید، گرگ هست

    در جوانى جان گرگت را بگیر

    واى اگر این گرگ گردد با تو پیر

    روز پیرى گرکه باشى همچو شیر

    ناتوانى در مصاف گرگ پیر

    اینکه مردم یکدگر را مى‌درند

    گرگهاشان رهنما و رهبرند

    اینکه انسان هست این سان دردمند

    گرگها فرمان روایى مى‌کنند

    این ستمکاران که با هم همرهند

    گرگهاشان آشنایان همند

    گرگها همراه و انسانها غریب

    با که باید گفت این حال عجیب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    محسن مرادی گفته:
    مدت عضویت: 1360 روز

    سلام و عرض ادب خدمت خانواده بزرگ عباس منش

    واقعا درست بود.

    من با ۴۰ سال سن تا همین یکی دو ماه پیش یک سگ سیاه درونم داشتم، ده برابر این سگی که توی فایل بود.

    خدا رو شکر به یک آگاهی رسیدم و با دیدن یه سری فایلها از اساتید دیگه خواستم که تغییر کنم، و دقیقا یک ماه بعد از اینکه در حال تغییر و باور بودم ، خدا به طرز جالبی منو به سمت استاد عباس منش هدایت کرد، و چقدر راضی ام از این روند، چقدر تغییرات، الان سگ سیاهه انقدر داره خوب با مزه و دلچسب میشه که فقط خدا میدونه.

    و چقدر خوبه که استاد عزیز پیداتون کردم، همون معلمی که همیشه آرزوشو داشتم، تنها معلمی که تا الان قضاوتش نکردم برخلاف قبل که همیشه هر کلامی رو از هر آدمی میشنیدم قضاوتش میکردم و از مدارش خارج میشدم. ولی این یک ماه دلچسب ترین روزهای زندگیم بود روزی ده ساعت شنیدن فایلهای شما داره زندگیمو و شخصیتمو اونجوری که دوست دارم میسازه، خدا به زندگی و به آگاهیتون برکت بده

    ممنونم ازتون تا ابد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    عارف رستمی گفته:
    مدت عضویت: 1415 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت دو استاد عزیزم ک خداروشکر میکنم بابت وجود قشنگتون توی زندگیم و سلام ب هم خانواده های با عشقم…

    این کلیپ منو ی دور توی کل زندگیم برد و دیدم ک این سگ سیاه سالها و سالها بامن بود و این اواخر ناتوان بودم در مقابلش دیگ اون تصمیم می گرفت چیکار کنم چیکار نکنم کجا برم کجا نرم ولی ب لطف خدای مهربان با شما آشنا شدم و الان دارم کار میکنم و باید کار کنم ک این سگ سیاه آرامتر از روز قبل بشه و سپاسگذارم از شما استاد ک نور حقیقت رو ب زندگی ما داری جاری میکنی در پناه خدا باشید و هروز تپل تر از روز قبل بشید😚😚😚😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1586 روز

    بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

    سلام خدمت عزیزانم

    تنهاچیزی ک درمورداین فایل میتونم بگم تشکرم ازشمااستادعزیزم وسپاسگزاری ازخدای خودمه چون من سگ سیاموباشمادرمان کردم ومردگیم تبدیل ب زندگی شد دقیقا زمانی ک باخودم فک میکردم اصن چرازندم میگفتم اگ بچه ها نبودن خودموخلاص میکردم همونموقع خدادستموگرفت گذاشت تودست شما و الان دیگ هیچ خبری ازون سگ سیاه نیست خدایاشکرت خدایاشکرت

    بهتریناهاروبراتون آرزومندم هم شمااستادگلم هم خانم شایسته ک عشقه منه 😍

    درپناه الله یکتاشادپیروز وموفق باشید😍🥰😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    نسرین ویسی گفته:
    مدت عضویت: 2226 روز

    به نام خدا

    سلام

    خدارا سپاسگزارم که یکباردیگر به من فرصت داد تا بنویسم .

    افسردگی ، من ادمی بودم که حتی در شادیهام افسرده میشدم ،حتی در موقع لطف وفضل خداوند ،چون خودم رو لایق این شادیها نمیدونستم ،چون فکر میکردم جهان جای رنج هست اگر خوشی میده باید شک کنم این افسون دنیاست ،این حیله ای هست که میخواهد مرا از خداوند دور کند ،من عاشق انسانهای شاد اطرافم بود عاشق سرزندگی شون دوست داشتم مثل انها باشم ازینکه در کنارشون باشم لذت میبردم ولی میدیدم اونها هم غم دارند وغمشون رو با من در میون میگذاشتند درحالی که با دیگران خوشحال وشاد بودند ،ومن این رو تاییدی برای نظریه خودم میدونستم ،درحالی که این من بودم که با بودن در مدار غم واندوه باعث میشدم حتی ادمهای شاد در کنار من به یاد غمهاشون بیفتند وبرام دردل کنند ،من در جمع ها کم حرف میزنم کم احساساتم را بیان میکنم چون میترسم حرفهایم باعث دلگیری بقیه شود یا اینکه منو قضاوت ومسخره کنند چون چندبار در کودکی ونوجوانی این تجربه را داشتم ، باید اون تجربه ها رو فراموش میکردم ولی مدام اونها رو برای خودم تکرار میکردم که تو بلد نیستی حرف بزنی تو باعث ناراحتی دیگران میشی دیگران از حرفهای تو بد برداشت میکنند احساسات تو برای دیگران خنده داره ،همین باعث میشد که احساساتم را پنهان کنم حتی از دوستان خیلی صمیمی ام ،حتی در کلاس های مدرسه ودانشگاه اظهار نظر نکنم ، واین درد خیلی بزرگیست مخصوصا وقتی خودت میدانی چه استعدادها وچه حرفهایی را پنهان میکنی ،روز به روز بدتر شد ،انقدر که فراموش کردم منی هم وجود دارد ،واگر نبود نوشتن شاید کارم به جاهای باریک میکشید ،خداوند به من نعمت نوشتن داد گرچه حتی در نوشته هایم هم میترسیدم ومحتاط بودم وهمیشه پنهانشان میکردم.

    با اینکه خداوند استعدادهای زیادی در وجودم گذاشته بود من هیچ وقت اونها رو به بقیه نشون نمیدادم چون فکر میکردم اینکار فخر فروشیه ودیگران از من بدشون میاد ،حتی از اینکه بدبخت هستم خوشحال بودم وراضی ازینکه نمیتونم با ثروتم دل دیگران رو بسوزونم وفخر فروشی کنم وباعث درد وناراحتی شون بشم .

    خدایا من هر روز با غم از خواب بلند میشدم ،من تمام نوشته هایم اندوه بود ،من تورا در سختی ودرد میجستم ولی از وقتی که هدایتم کردی به سایت استاد ،از وقتی که یاد گرفتم سپاسگزار باشم از وقتی که به نکات مثبت توجه میکنم از وقتی که تو را درشادی ودر خوشی یافتم ودانستم که غم ودرد وسختی از تونیست بزرگترین نعمت را دریافت کردم زندگی را ،تو به من زندگی دوباره دادی ،تو مرا از راه کجی که میرفتم برگرداندی ،استاد عزیزم شما با گفتن ایات قران با نشان دادنشان قلب مرا شفا دادید ، وحالا باید سعی کنم و از خداوند بخواهم وزنه هایی را که به پایم بسته ام باز کنم باید بتوانم سبک بال در اسمان شادی خداوند پرواز کنم رنگین کمان را به زندگی سیاه وسفیدم دعوت کنم ،حالا که به لطف این فایل ارزشمند دانستم که افسرده بودم ودیدگاه های من وباورهای من رنج زندگی من بودند باید باورهایم را درست کنم باید این فایل را بارها وبارها گوش کنم باید بدانم وبشناسم سگ سیاه افسردگی ام ،باید بدانم چرا صبحها با غصه از خواب بیدار میشوم ،چرا در بهترین وزیباترین مکانها بغض میکنم چرا در عاشقانه ترین وشادترین لحظاتم گریه میکنم گرچه همه اینها دوسال است به لطف پروردگارم وسایت استاد عباس منش فراموشم شده ومن هرلحظه سپاسگزار خداوندم که با سپاسگزاریش عمیق ترین شادیها را بدست اوردم منی که برای بهترین چیزها هم غر میزدم وعیبشان را میدیم حالا در اتفاقات بد هم جز خیر وخوبی وزیبایی نمی بینم منی که برای هر اتفاق کوچکی خودم را به شدت سرزنش میکردم حالا میدانم که من فقط میتوانم زندگی خودم را تغییر دهم من مسبب اتفاقات بد نیستم ،سگ سیاه من هنوز هست ولی خیلی کوچک شده چرا که من یاد گرفتم خداوند در شادی است خداوند مرا دوست دارد وبیشتر از من میخواهد من خوشبخت وراضی باشم خداوند دیگر آن پیر فرتوت عصبانی و عیبجو نیست خداوند دیگر آن پدر سختگیر نیست او مثل خودم است بهترین رفیق دنیا که صدایم میزند نسرین پاشو بریم بیرون خوش بگذرونیم ببین چقدر زیبایی هست نسرین بخند نسرین عاشقتم نسرین تو چقدر زیبایی نسرین تو چقدر خوبی ،خداوند انقدر زیبا شده که حد ندارد انقدر دوست داشتنی که گفتنی نیست ،خدایا شکرت ،من هنوز هم بزرگترین مشکلم افسردگی است این را خداوند به من گفت ،دیروز با این نشانه ،گفت اگر حواست نباشد این سگ سیاه دوباره بزرگ میشود ،گفت حواست را جمع کن ،گفت یادت نرود من در شادی هستم .

    خدایا از تو سپاسگزارم برای نوشتن این حرفها ،خدایا از تو سپاسگزارم که مرا هدایت میکنی ومیگویی باید چگونه خودم را درست کنم ،خدایا شکرت برای این سایت بهشتی ،برای ساکنین این سایت بهشتی وبرای صاحبان ارزشمند این سایت بهشتی ،خدایا شکرت که من هر روز در همه جنبه ها بهتر وبهتر میشوم .خدایا شکرت برای تمام شادیها وارزشمندی انسان وزیبایی انسان ،خدایا تو به خودت برای خلق انسان احسنت گفتی ،خدایا تو خودت شکرگزار هستی ،تو خودت شاد هستی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      آدا گفته:
      مدت عضویت: 3076 روز

      نمیدونم چرا الان دارم این کامنت مینویسم یه اشکی توی چشمام حلقه بسته میدونی گاهی وقتا آدم خودشو بخاطر تنها بودنش مسخره میکنا اینکه تنها ادمیه ک افسرده هست فکرای بد میکنه تظاهر میکنه خودو پنهان میکنه احساساتش میترسه از ابراز خودش و این زمینه تحقیر تو وجود آدم پدید میاره اما وقتی میفهمی با خوندن نظرات میبینی نه تو تنها کسی نیستی ک این احساسات داری میلیونها ادم هستن ک حسی شبیه حس تو دارن و بعضا رفتارهاشونم شبیه تو و این خودش بالث دلگرمیه اینکه کمتر حودتو سرزنش کنی و بفهمی که تو هم میتونی حالت خوب کنی میدونی داشتم این کامنت میخوندم با خودم فکر کردم خدایا بعضی جاهاش چقدر شبیه من چقدر نداست ندایی ک مثل این نسرین بانویی ک نمیدونم کجاست و چیکار میکنه یه ترس مشابه داره باهاش،

      ترس از حرف زدن تررس از ابراز احساسات ترس از نظر دادن اینکه دیگران قضاوتش کنن اهوم نباید ادم خودش قضاوت کنن هزاران ادم هرکجای دنیا میتونن این حس داشته باشن طبیعه اما ادم میتونه حلش کنم الان ک فکر میکنم به دلایلی ک نسرین خانم برای حرف نزدن و ابراز نکردن احساساتش ب خاطر این بوده ک چند بار تو بچگی این تحقیر شده احساساتش مسخره شده و ذهن نسرین اومد چنتا تجربه بارها بارها تکرار کرد یاعث شدن نسرین سکوت کنه استعد هاش اون زسر درونش مدفون بشن و پنهان بمونن این، این منم خودم رو تو این جملات دیدم سگ سیاهی که حالا جلوی من خیلی جاها وایساد و گفت نه حرف نزن نه چقدر چرت نه سکوت کن اون سگ سیاه خبر از این میداد ک من احساس بی ارزشی میکردم اون سگ سیاه خبر از این میداد ک من میترسم از قضاوت شدن از طرف دیگران پس قورت دادم حرف نزدم سکوت کزدم و سگ سیاه تغذیه کردم اما حالا ک فکر میکنم به خودم میگم برای چی؟ به چه قیمتی دارم زندگیم نابود میکنم به چه قیمتی دارم روابطی ک میتونم بسازم رو جلوشو میگیرم ب چه قیمتی دارم خودمو از آشنایی با افراد جدید منع میکنم چرا؟ حالا ک فکر میکنم بیشتر متوجه خودم میشم اخ ک بازم اشک هام جاری شد چقدر قشنگ که ادم خودش بیشتر باهاش حرف بزنه انگار یه ادم مچاله شده خسته اون زیر هست ک از قفس ازاد شده داره نفس میکشه داره میگه دمت گرم ندا بالاخره درکم کردی بالاخره منو دیدی بالخره اوار هایی ک سگ سیاه ساخته رو برداشتی حس میکنم نفسم باز تر شده نمیدونم ذهنم پر حرف شاید بخاطر این از اینجا ب اونجا میپرم انگار این ندای ک مدفون کردم ازاد شده و حرف برای گفتن داری دارم صداشو میشنوم بهم میگه(همه اون دردهایی که کشیدی و سرزنش ها به خاطر ترس بود بخاطر نداشتن احساس لیاقت بهم میگه حالا ازت میخوام شاد باشی ازت میخوام بکنی بنداری دور صدای خواستن های نفس رو بهم میگه حالا احساس لیاقت کن تو کم ادمی نیستی حرف بزن بابا نظرت بگو بذار غلط باشه بذار به دل کسی نشینه احساسات تو بذار اصلا بگن اه اه چ نظر چرتی ب درک برای کی میخای زندگی کنی برای ادما؟ اونا مگه چقدر میخوان بهت فکر کنن شاید یه ساعت دو ساعت فوقش ی روز فوقش یکسال که چی بالخره اشتباه هم بگی چرتم بگی فراموش میشه میپوند به خاطرات شاید نیاز نیست اینقدر فکر کنی ادمها ب تو فکر میکنن هرکس درگیر خودشه کسی هم ک واقعا قضاوت کار امروز تو فردا شوژه های دیگه داره بیخیال بگو بخند حرفی داری نظری داری بزن اگر اشتباه بود بعدش خودت تحقیر نکن سرزنش نکن هیچچچچ اشکالی نداره دوباره سعی کن کم کم همه چی یهتر میشه یاد میگیری حرف زدن کجا حرف زدن و درست حرف زدن اما مهم تر از همه اینها بهم میگه در نهایت کسی تو ذهن خودت بزرگ نکن مگه ادما کین ک اینقدر بزرگشون میکنی و بت میسازی ازشون از خدا ک قدرتمند تر نیستن اونام شبیه تو ان در مقابل عظمت پرودگار قدرتشون هیچ ای بابا پس کیو بزرگ میکنی مگه اونا قرار چیکار کنن با تو ایندتو تععین کنن؟! خوشبختت کن؟! قرار چیکار کنن؟ هیچ کاری همه کاره تویی بیخیال کسی بزرگ نکن بابا راحت باش خودتو ذهنن خسته نکن نترس بذار قضاوتت کنن مگه اونا کین ک اینقدر بزرگشون کردی بیخیال حتی اگر گذشته هم کسی مسخرت کرد فراموش کن کی تو این دنیا کامل و پرفکت شاید حرفای تو برا اونا جالب نباشه اما برا تو و ی عده دیگه جالب باشه میدونی در نهایت ته همهه اینها یه شرک میرسم اره دیگه نمیدونم چی بگم یعنی همش ذهنم اینهارو میگه این کامنت با دیدن نوشتا نسرین خانم نوشتم چون اونجای متم منو ب یاد خودم آورد گفت ب جای دفترم اینجا بنویسم هم راحت پیدا کنم هم شاید به بقیه کمک کرد این متن هارو به خودم نوشتم همه رو میخام بازم ب خودم بگم همون هایی رو ک تو بزرگ کردی مقابلشون حرف نزدی و ترسیدی از قضاوتشون اونا هم ی انسان صعیفن (در مقابل خدا) پس زیاد تکیه نکن ب کسی بیخیال تنها تکیه گاه خداست پس با شهامت حرفتو بزن نمیگم خییلی سریع تغیر کن ارام ارام ب یادت بیار ققط اونه ک باید بترسی ازش ن کس دیگه بازهم میگم ادمهارو بزرگ نکن مگ کین اونا، اونا هم شبیه تو ان ندا جانم حالا در مقام و ثروت شاید بالاتر شاید پایین‌تر در نهایت هممون انسانیم ک در مقابل خداوند و قدرتش هیچی نیستیم

      در اخر دوستت دارم ندای قشنگم❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        نسرین ویسی گفته:
        مدت عضویت: 2226 روز

        سلام نداجان ،ممنونم که کامنت منو خوندی وپاسخ دادی ،خوشحالم که نوشته من باعث شده احساس تنهایی نکنی ،کامنتت در بهترین زمان برای من ارسال شد خداروسپاسگزارم ،افسردگی میتونه مثبت هم باشه به شرط اینکه درست ازش استفاده کنیم ،چطور ؟وقتی ببینی علتش چیه ،چه اتفاقی افتاده که تو رو به این حال کشونده،اون وقت میتونی قدمی در شناخت خودت برداری وبخوای که حال خودت رو خوب کنی ،میدونی ترس میتونه علت اصلیش باشه ،برای من ترس ازینکه خودمو نشون بدم وخودم باشم ،خیلی باید روی خودم کار کنم ،وبیشتر ازهمه چیزی که کمکم کرده اعتمادم به خداوند بوده ،حرفشو گوش کردم باوجود تمام مخالفتی که در وجودم بود به حرفش گوش کردم ،سخته ولی باید اعتماد کرد ،نجواها تو رو فلج میکنه ولی باید بتونی بر ترست غلبه کنی ،واون وقته که میتونیم شاد باشیم به خودمون افتخار کنیم وخودمون دوست داشته باشیم ،برای من این اتفاق افتاد ،من این چند وقته دارم رو ترسام کار میکنم ،ترس از صحبت کردن در گفتگوها که در جلسه های مجازی یک گروه از هم کلاسی ها داشتم ،حتی در یکی از جلسات جوری شد که فقط سه تا از اقایان بودند ومن تنها اما با توکل به خدا خیلی خوب صحبت کردم وبا وجود اینکه قبلا حتی جرات حرف زدن نداشتم نظرمو خیلی خوب بیان کردم وباورت نمیشه بعدش چه اتفاقی افتاد مدام چیزی در درونم سرزنشم میکرد ومیخواست ناراحتم کنه میگفت خیلی مسخره بودی وازین حرفا وباورت نمیشه برای اینکه داشتم دوباره با وضع قبل برمیگشتم واون شادی شجاعتم جاش رو به بی ارزشی وغم میداد که فایل نشانه رو زدم والله اکبر ،اون قسمت اومد که خانم شایسته در پارادایس در کنار سه تا مرد از مهماناشون میشنند وباهاشون صحبت میکنن ،باورت میشه تو کامنت خانم شایسته رو به خاطر اینکارش تحسین کرده بودند ومیفهمی این یعنی چی ،یعنی خود خدا خیلی خیلی مستقیم بهم گفت که چقدر هوامو داره که چقدر کارم درست بوده ،اره عزیزم ، بعدش من حتی در جلسه بعدی ویدئو رو باز کردم وچهر مو نشون دادم واین دفعه اون نجواها نتونست هیچ کاری کنه حتی با وجود اینکه تعجب بعضی از خانمهای گروهمون رو دیدم ،میدونی تو بهترین موقع تو این کامنت رو نوشتی ،دوباره داشتم به خاطر ترسم ونداشتن چیزی دچار اندوه میشدم ولی به خدا گفتم خدایا میدونم ولم نمیکنی ،وکامنت تو رو دیدم ،وتو باعث شدی که بنویسم ،اولش نمیدونستم چی میخوام بنویسم ولی خودشون اومدند وچقدر قلبم به هیجان در اومد موقع نوشتنش ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت که هدایتمون میکنی وهر روز معجزه هاتو نشونمون میدی ،دوست خوبم ازت ممنونم وبهترینها رو برات از خدا میخوام ،الان جایی خوندم افسردگی باران سیاهی از ترس است ،تا وقتی باران رحمت خدا هست باران عشق خدا چرا باران ترس ،خدایا بهمون جرات بده وشجاعت ،تا قوی باشیم .خدایا شکرت .بازم ازت ممنونم ،خیلی کامنتت خوب بود وکمکم کرد ،اینکه ما نمیتونیم برای همه جالب باشیم ولی حتما یه عده ای هستند که دوست دارند حرفهای ما رو بشنوند حتی استاد هم نمیتونه همه رو راضی کنه چون اصلا قرار نیست اینطور باشه ،قرار نیست همه مارو تایید کنن ،ممکنه به مذاق خیلیا خوش نیایم ولی مهم اینه که خودمون باشیم ،نقش بازی نکنیم ،خودمون رو دوست داشته باشیم وبدونیم خداوند همواره مارو هدایت میکنه وتنها نمیذاره وادمهایی از جنس خودمون رو در کنارمون قرار میده ،خدایا شکرت ،اینکه گفتی ادمها رو بزرگ نکنم واین شرکه .ممنونم ندا جان ،چقدر دلم میخواست با کسی صحبت کنم الان ونمیدونی چقدر حال خوبی دارم که اینا رو نوشتم .خدایا شکرت .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فاطمه هجران گفته:
    مدت عضویت: 1387 روز

    چقدر عالی بود، من اولین بارم بود با همچین نکته ای آشنا شدم. خداروشکر میکنم که یادگیریم رفت بالا

    و قطعا سگ سیاه(ترس، نامیدی،افکار بد، خجالت،اینکه خودمو توانمندبدونم)قطعا مدیریتش میکنم

    ممنونم استاد عزیز

    بشدت کلیپ عالی و آموزنده ای بود

    خدا خیرتون بده

    ❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: