باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

یکی از بزرگترین موانع ذهنی بر سر راه موفقیت مالی‌، این باور است که:

هرگز نمی شود هم ثروتمند بود و هم انسانی با خدا و معنوی.

قول می دهم تا زمانی که این باور در ذهن‌ات خانه دارد، هرگز اجازه ورود ثروت به زندگی‌ات را نخواهد داد.  زیرا ناخودآگاه تو‌، بسیار مواظب است که انسان خوبی بمانی. به همین دلیل ایده‌هایت درباره موفقیت مالی همیشه به سمت و سویی پیش می‌رود تا آنقدرها موفقیت مالی کسب نکنی که بخواهد تو را از خدا دور کند یا انسان ظالمی بشوی.

این باورسالها مرا در فقر نگه داشت. به محض اینکه یک پله به استقلالِ مالی نزدیک می شدم یا پس اندازی می داشتم، به طرز عجیبی آن پول خرج و دوباره فرسنگ ها از استقلال مالی دور می شدم.

من سالها با این باور زندگی کردم. خیلی خوب آن را می شناسم. خیلی خوب می دانم که از چه روزنه هایی وارد می شود و چگونه بدون توجه به اینکه چقدر برای رسیدن به موفقیت مالی تلاش می کنی، هشت‌ات را گرو نُه‌ات نگه می دارد. همانگونه که سالها مرا در فقر نگه داشت. به محض اینکه یک پله به استقلالِ مالی نزدیک می شدم یا پس اندازی می داشتم، به طرز عجیبی آن پول خرج و دوباره فرسنگ ها از استقلال مالی دور می شدم.

اما وقتی درباره خداوند و قوانینش به شناخت بهتری رسیدم‌،  نه تنها منافاتی میان ثروتمند بودن و با ایمان بودن ندیدم، بلکه  فهمیدم، برای رسیدن به معنویت‌، راهی به جز تجربه مادیات نیست.

فهمیدم تنها زمانی به خدا می‌رسم که وجودم از ثروت سیراب شود و فهمیدم تنها می‌توانم با ثروتمند شدن‌، به گسترش جهان کمک کنم

تنها وقتی ثروتمند شوم می‌توانم درباره عزیزانم سخاوتمندتر باشم.

تنها وقتی ثروتمند شوم می‌توانم به جای حسادت‌، تحسین کنم.

تنها وقتی ثروتمند باشم طمع نمی‌ورزم‌، نگران نیستم و ترس و غمی ندارم.

تنها وقتی ثروتمند باشم می‌توانم به جای کارکردن برای پرداخت هزینه‌ها‌، کاری را انجام دهم که عاشق انجامش هستم و دیدم که تمام این ویژ‌‌گی‌ها خداگونه است‌، پس ثروت نه تنها مرا از خدا دور نمی‌کند‌، بلکه خداگونه‌ترم می‌سازد.

و سپس با تمام وجود‌، جهادی اکبر برای تغییر این باور به راه انداختم.

این باور آنچنان در تار و پود ذهن ما پیچیده و آنقدر در وجودمان ریشه دوانده که تغییرش تعهدی همه‌جانبه را می‌خواهد. ه همین دلیل بخش مهمی از دوره روانشناسی ثروت۱، را به شیوه‌های تغییر این باور پرداخته‌ام تا با تغییر آن‌، درهایی از نعمت و برکت را به زندگی‌تان بگشایید.

این باور‌، تجسم شیطان است. زیرا اجازه نمی دهد فراوانی جهان، فضل خداوند و وهابیتش را ببینیم.

ببینیم که او بیشتر از ما می خواهد ثروتمند باشیم.

ببینیم که باران رحمتش همیشه جاری است و همه‌مان به یک اندازه به این بارانِ نعمت و ثروت دسترسی داریم.

تلاش‌های ذهنی من برای تغییر این باور جواب داد.  همان تلاش‌هایی که نکته به نکته در دوره‌ی روانشناسی ثروت۱ توضیح داده‌ام. در حقیقت این دوره شامل تمام راهکارهایی است که برای تغییر باورهای فقر آفرین و ساختن باورهای ثروت‌آفرین بکار برده‌ام.

برای تغییر این باور باید جهادی اکبر به راه اندازی اما نتیجه ارزشش را دارد زیرا درهایی از نعمت و ثروت را در زندگی‌ات می‌گشاید و آنقدر ثروت وارد زندگی‌ات می‌شود که با تمام وجودت آیه ” وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى‏” را تجربه نمایی. همانگونه که من و خیلی‌ها که این مسیر را رفته‌اند‌، تجربه کرده‌اند.

وقتی این باور تغییر می کند، خداوند آنقدر به شما ثروت می دهد تا بی نیازتان کند

اکنون که می بینم توانایی تهیه هدیه ای ارزشمند برای خواهر هایم را دارم یا می توانم موقعیتی برای مادرم فراهم کنم که بدون هیچگونه نگرانی بابت هزینه ها، به جاهایی که دوست دارد سفر کند یا چیزهایی را که دوست دارد، تجربه کند و مهم تراز همه، وقتی می توانم به شما درباره تأثیر تغییر این باور و استقلالِ مالی ای که پس از آن تجربه می کنید، آگاهی و انگیزه بدهم، بیشتر درک می‌کنم که هیچ چیز در جهان‌، معنوی‌تر از ثروتمند شدن‌ نیست.

سید حسین عباس منش

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    591MB
    50 دقیقه
  • فایل صوتی باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود
    45MB
    50 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1180 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ریحانه رحمتی» در این صفحه: 2
  1. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1444 روز

    سلام به استاد جان جان جان ما و مریم جان مهربان و دوستان خوبم

    روز بیست و پنجم

    الهی بی نهایت شکرت شکرت شکرت

    امروز با دیدن این فایل و خوندن کامنت ها متوجه چند باور مخرب خودم شدم .

    استاد من در زمان بچگیم پدر و مادرم شرایط مالی خوبی نداشتند و زمانی که میشد برای عید لباس یا کفش جدید میخریدن من خجالت میکشیدم بپوشم چون میدیدیم بعضی از بستگان و دوستانم لباس یا کفش نداشتن دلم می سوخت و این رفتارم تا چند وقت پیش با من بود و چقدر به خاطر دلسوزی برای افراد ضربه خوردم و دلیلش هم عزت نفس پایینم بود.

    باور تازه به دوران رسیده . من از این جمله وحشت داشتم و خودم کسانی رو که چیز جدیدی میخریدن و نشون میدادن، این جمله رو به کار میبردم. و این جمله رو از دوستانم شنیده بودم و اونها هم با دیدن کسانی که چیز جدیدی میخریدن میگفتن . و از طرفی چون انقدر عزت نفس پایین داشتم و همیشه دنبال تایید گرفتن از آنها بودم این باور اشتباه رو در خودم درونی کردم و خودم رو از ثروت که خدا برای من نشانه اش رو فرستاده بود ، دور کردم.

    استاد چیز دیگه ایی رو فهمیدم ، اینکه من عادت کرده بودم به دوره خریدن البته از اساتید دیگه .و الان هی به من گفته میشه برو دوره بخر و زود شروعش کن اون طوری زودتر به نتیجه میرسی. این فایل های رایگان زیاد فایده نداره وقتت رو طلف نکن . اما من میخوام استاد مثل شما تکامل رو طی کنم و آرام آرام به جلو پیش برم و از مسیری که توش هستم رو لذت ببرم. و ایمان دارم همه چیز در زمان و مکان مناسب به من داده میشه.

    الان متوجه شدم کیفیت خیلی مهمتر از کمیت هست .الهی شکر

    باید عمل کردن رو تمرین کنم و از همین فایل های رایگان شروعش کردم و تا آخر باید ادامه بدم و به یک نتیجه قابل قبولی از خودم برسم و بعد جهان من رو به محصولات سایت شما هدایت خواهد کرد. با این کار ظرف وجودیم بزرگتر خواهد شد .

    استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم

    دوستتون دارم آرامش من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1444 روز

    مریم جان عزیز ممنونم به خاطر کامنت بسیار زیبات و اینکه باور اشتباهت رو برامون به اشتراک گذاشتی

    دقیقا یکی از طلسم های خودم رو از کامنت شما پیدا کردم . تازه به دوران رسیده

    این جمله رو بارها من قبلا به کسانی که به ثروت رسیده بودند میگفتم و ناخودآگاه من هم از اینکه دیگران این حرف رو راجبه من بزنند میترسیدم ، چون خودم گفته بودم . الله اکبر

    و الان بهش آگاه شدم

    ممنونم عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: