باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

1180 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 3872 روز

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به عشق خودم

    خیلی دوست دارم خیلی زیاد

    خواهش میکنم هفته ای یکبار مطلب بذارید میدونید چیه؟وقتی فایل ویدیویی از خودتون میذارید و نمونه مثال از زندگی روزمره یا زندگی خودتون میزنید بیشتر میتونم حس کنم که آره میشه.وقتی مثال میزنید که الان میتونید به خواهر خودتون یا مادر بزرگوارتون که دعا میکنم همیشه سایه شون بالا سرتون باشه و دعای ایشون و یک ملت پشت سرتون کمک میکنید بیشتر حس میکنم که مشه .

    سید عزیزم لطفا فایل ویدیویی بذار و از اتفاقات خودت بیشتر برامون بگو تا بیشتر باورمون بشه که میشه.با این فایل هم خیلی انرژی گرفتم خیلی زیاد .و دارم آماده میشم بیام تهران که پیشرفت کنم البته همینجا که هستم هم شرایطم با استفاده از قوانیینی که شما یادم دادی بهتر شده اما دارم کم کم به این حس میرسم که محمد الان وقت تهرانه.الان وقت پیشرفته.و بازم میخوام که کلیپ بذاری بازم بهمون بگین که این دنیا چقدر قانون داره.اصلا وقتی گفتی با عزت و رحت رفتی امریکا حال کردم.به دوستان دیگه میخوام بگم اصلا ربطی به پول نداره که سید عزیزم رفته امریکا و در گیت مسافربری اذیت نشده فقط باورش بوده و اینارو بازم بگین سید جان.

    در نهایت به چشمانی اشک الود میگم روتو میبوسممممممممم بزرگ مردددددد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    ماری جون گفته:
    مدت عضویت: 3399 روز

    خدایا شکرت

    ناهار امروزمو جذب کردم و واسم تخم مرغ و سیب زمینی آبپز آوردن ،خوردم،واسه من که لذت بخش بود.و الان دارم صدای سید حسینو میشنوم.الحمدالله

    حسم خیلی قشنگه،صدای اذان هم میاد.خیلی چیزارو این چن وقت دارم جذب میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    یگانه ثروت گفته:
    مدت عضویت: 1874 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان خوبم.

    بیست‌وپنجمین برگ سفرنامه من.

    خدا رو شکر می‌کنم که امروز در اینجا هستم. خدا رو شکر که می‌تونم این فایل‌ها رو بشنوم.

    از خدا می‌خوام فرصت‌های بیشتری در اختیارم قرار بده برای اینکه بتونم بیشتر روی باورهام کار کنم و جملات تاکیدی رو انقدر تکرار کنم که باورهام اصلاح بشه.

    آرزوم اینه که بتونم باورهای نادرستم رو تغییر بدم و دروازه‌های ثروت و سلامتی به روم باز بشه.

    من باید این باور درست رو داشته باشم که هر چی ثروتمندتر باشم به خدا نزدیک‌ترم و خداگونه‌ترم.

    در واقع ثروت یک تجلی از خداونده. ثروت یک تجلی خداست. مگه می‌شه آدم با ثروتمند شدن از خدا دور شه؟ نه. هرکز نمی‌شه.

    همه ثروت‌های جهان از جانب خدلست.

    اصلا خدا منبع ثروته.‌ مگه یکی از اسم‌های خدا غنی نیست؟ غنی یعنی ثروتمند.

    پس هر کسی که غنی باشه یعنی به خدا نزدیک شده.

    و من می‌خوام به خداوند عالم نزدیک بشم.

    من وقتی ثروتمند باشم آرامش بیشتری دارم. ترس و غمی ندارم. نگرانی ندارم. حسادت نمی‌کنم. بیشتر خدا رو حس می‌کنم. می‌تونم بیشتر برای خودم و اصلاح بیشتر و بیشتر باورهام وقت بذارم. بیشتر می‌تونم کنار فرزندم و خانواده باشم. می‌تونم بیشتر از زندگی لذت ببرم. می‌تونم به مردم جهان کمک کنم. می‌تونم به مادرم، به خانواده‌م بیشتر کمک کنم. می‌تونم به اطرافیان و همکارها و دوست‌هایی که خیلی وضعشون بده، کمک کنم و هدیه بدم و خودم از این کار لذت ببرم. این باعث می‌شه عزت نفسم هم بیشتر بشه.

    خداوندا من رو هدایت کن. کمک کن بتونم باورهای درست رو جایگزین کنم. بتونم با ثروتمند شدن به تو ‌نزدیک‌تر بشم.

    استاد عزیز بارها و بارها ازتون ممنونم و بی‌نهایت خدا رو شاکرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    بهار ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 2497 روز

    با سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم و مریم شایسته عزیزم

    چند روزی است که دوره باورهای ثروت ساز رو شروع کردم و به خودم تعهد دادم که برای هر قسمت رد پایی داشته باشم

    استاد اینکه شما میگین وقتی موفقیت افراد دیگه رو میبینین بهتون انگیزه میده

    من قبلنا این جوری نبودم و بیشتر حسادت میکردم

    مثلا توی اینستاگرام وقتی آدم های موفق رو میدیدم حرص میخوردم ولی از یه جایی به بعد گفتم ببین این تونسته پس تو هم میتونی…ااا این همسن تو بوده و این کار رو کرده پس تو هم میتونی…. فلانی این کار رو انجام داده پس میشه و همین باعث میشه ذهنم دنبال راه حل و مسیر بگرده

    ولی مثلا یکی از دوستام به خاطر اینکه این زندگیا و موفقیت ها رو نبینه اینستاگرامش رو بست

    خیلیا میگن اینستاگرام فضای مخربی داره و افسردگی میاره ولی من میگم نه من با دیدن زندگی هر روزه آدمای موفق انگیزه میگیرم، اینکه میبینم چه جوری زندگی میکنن، چه جوری مسافرت میرن، چه جوری لباس میپوشن برام جالبه

    من یاد گرفتم صفحه های درست رو دنبال کنم تا ورودی های درست بگیرم…اونایی که اون حرفا رو میزنن همونایی هستن که پیج های اخبار و سیاسی و … رو دنبال میکنن

    استاد من خیلی وقتا از حرف هایی که ناخودآگاه میزنم میبینم تغییر کردم مثلا چند هفته پیش داشتم با دوستم حرف میزدم و گفت تو برنامه ای داری که مهاجرت کنی؟ ( به خاطر شرایط ایران و مثلا نبود واکسن و مشکلات اقتصادی)

    گفتم آره من آینده ای که برای خودم میبینم داخل ایران نیست ولی به هر ضرب و زوری هم نمیرم( در صورتی که قبنا فقط میخواستم برم حتی با شنا کردن در آب های آزاد😂)

    بهش گفتم من به خودم قول دادم اول به چیزایی که میخوام توی ایران برسم، اون پولی که میخوام رو دربیارم، اون ماشینی که میخوام رو بخرم و کارهایی که دوست دارم رو انجام بدم و بعد با حال خوب و برای رفتن به یه مرحله دیگه میرم به یه کشور دیگه

    گفتم اگه من هر وقت یاد گرفتم که اینجا پول دربیارم میتونم برم یه جای دیگه و بیشتر پول دربیارم

    وگرنه مثل خیلی از آدما میشم که میرن یه کشور دیگه ولی هنوز درباره اتفاقات بد و مشکلات سیاسی و اقتصادی ایران حرف میزنن

    دوستم با تعجب نگاهم میکرد و من لبخند زدم و فهمیدم چند قدم دیگه توی این مسیر جلو رفتم و خدا رو سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    الیس گفته:
    مدت عضویت: 1757 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام استاد عزیزم و مریم جونم

    و سلام به دوستان هم فرکانسم

    روز 25 ام روز شمار تحویل زندگی من

    درک امرزم از فایل(باوری که تغییرش درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود)

    قبلا فکر میکردم باید مهاجرت کنم تا بتونم رشد و پیشرفت کنم همیشه توی ذهنم این بود که من باید مهاجرت کنم تا بتونم پیشرفت کنم استاد وقتی که با شما آشنا شدم فهمیدم دارم اشتباه فکر میکنم

    من اول باید در کشور خودم رشد و پیشرفت و موفقیت برسم و بعد برای رشد بیشتر ، پیشرفت بیشتر، موفقیت بیشتر، ثروت بیشتر، مهاجرت کنم و من خیلی خوشحالم از جایی که هستم میتونم رشد و پیشرفت کنم

    من اگر نتونم از جایی که هستم رشد و پیشرفت نکنم هر جایی که بخوام مهاجرت کنم باز هم نمیتونم رشد کنم چرا چون باید باورهام شخصیتم افکارم تغییرکنه تا به موفقیت برسم

    هر جایی که باشم میتونم زندگیمو اونجوری که دوست دارم خالق کنم و یاد گرفتم تا رسیدن به هدفم از مسیرم نهایت لذت رو ببرم‌.

    خوندن زندگی نامه افراد موفق باعث میشه انگیزمون بیشتر بشه برای حرکت کردن به خواسته هامون بگیم که میشود به هر آنچه که بخوایم برسیم (میشود ما میتونیم

    اگر اون فرد تونسته به موفقیت برسه ما هم میتونیم)

    (وقتی که باور میکنیم که میشود

    راه رسیدن به اهدافمون بهمون گفته میشه)

    (اولین و مهمترین قدم برای اینکه به یه خواسته ی برسیم باور کنیم میشه به این خواسته رسید و یکی از عواملی مهمی که میتونه این باور رو در موجودمان ایجاد کنه اینکه یک فرد تنونسته به این خواسته برسه)

    نکته مهم (با تغییر باورهات باید به احساس خوب برسی)

    (اگر میخوای از زندگیت لذت ببری نگاه تو در مورد سیاست عوض کن )

    نکته مهم (هر کسی هر کجایی که هست چه بدبخت و چه خوشبخت . چه توی زندان چه توی قصر و….. هر کسی هر جایی هست جای درستش همینجاست الان

    اگر بخواد جاش تغییر کنه باید باورهاشو تغییر بده)

    (همه چیز در جهان در جای درستش هست اگر چیزی خرابه در مغز ما خرابه)

    (وقتیکه هماهنگ میشی با خودت وقتیکه هماهنگ میشی با جهان جهان قدم به قدم شرایط بهتری رو برات فراهم میکنه) این یک قانون ابدی

    نکته مهم(اگر تونستی توی کشور ایران حالا هر کجایی که هستی تونستی به آرامش برسی تونستی به هماهنگی برسی تونستی به رشد و پیشرفت برسی قانونشو یاد گرفتی بقیه جاها هم میتونی از این قانون استفاده کنی)

    (هجرت یعنی ایمان به خداوند هجرت یعنی رفتن به جایی ناشناخته رفتن به جاهایی که نمیدونیم و فقط توکل میتونه بهت کمک کنه تا بتونی انجامش بدی توکل بهت کمک میکنه وارد دل تاریکی هات بشی وارد دلت ترسهات بشی و وارد دل ناشناخته بشی)

    (برای اینکه بتونی از ثروت و از مادیات بگذریی باید لمسش کنی باید بهش برسی تا بتونی ازش بگذریی کسی که تا حالا به ثروت نرسید و بگه از ثروت گذشتم دورغ میگه تنها زمانی که میتونی از ثروت بگذریی اینکه بهش رسیده باشی درکشون کرده باشی تجربشون کرده باشی تا بتونی ازش بگذریی)

    (ثروتمند شدن معنوی ترین و خیرخواهانه ترین کار دنیاست )

    (با ثروتمند شدنم به گسترش جهان هستی کمک میکنم )

    (کار من در این جهان اینکه ثروتمند باشم)

    استاد عزیزم و مریم جونم عاشقتونم️

    در پناه الله یکتا باشید️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1483 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 25

    صبح وقتی از خواب بیدار شدم همین که چشمامو باز کردم نجواهای شیطان اومد به سراغم باسپاسگزاری از خداوند که عمری دوباره بهم هدیه داده بود و میخواستم روز خودمو خوب شروع کنم از رختخوابم بلند شدم

    به خودم گفتم هاشم تو شاگرد استادی تو قانون و می‌دونی تو باید حال خودتو خوب کنی جنبه‌های مثبت زندگی تو نگاه کن شکر گزار باش رفتم سمت دستشویی تا وزو بگیرم برا نماز و کارهای روزانه ام تو آینه نگاه به خودم کردم و شروع به تحسین خودم کردم هر لحظه که پیش میرفتم حالم بهتر میشد تا اینکه کاملا حالم خوب شد و تا اون وقت که حالم بهتر نشده بود ادامه دادم و چقدر بهتر شدم یعنی روز خودمو با تحسین خودم ساختم و اونجا فهمیدم که بابا نجوای شیطان یه توهمه که راحت میتونی ازش رد بشی چون تو به خداوند وصل میشی و شیطان کاملا تسلیم میشه و مثل سنگ روی یخ آب میشه

    دفترمو باز کردم و شروع کردم به شکر گزاری و تو دفتر خواسته ام این جملرو به صورت سوالی از خودم پرسیدم برا سه برابر کردن درآمدت چه کار باید کنی ،سری قبل وقتی پرسیدم هیچ جوابی به ذهنم نیومد ولی این بار یه کم مکث کردم و بعد خداوند بهم گفت رو باورات کار کن سریع نوشتم که من باید باورای قدرتمند کننده بسازیم یاد حرف خانم شب خیز افتادم که ایشون گفته بود روانشناسی ثروت یک نداری فایلای رایگان باورای ثروت سازو دانلود کن و ببین از نتایج اونا میتونی دوره ثروت و بخری بعد روز شمار امروزم و زدم دیدم خدای من چه فایلی برا امروزم خداوند بهم هدیه داد و سپاسگزار خداوندم شدم که درست و خوب داره خداوند هدایتم می‌کنه و پیش خودم گفتم وقتی تو یه مقدار تغییر کردی ببین خداوند چقدر بهت نزدیک شد و چه کمکی بهت کرد تا حالت بهتر بشه

    امروز بهترین حال خوب و دارم خدایا سپاسگزارم

    و روز به روز بهتر هم میشم دوره عزت نفس چقدر داره به من کمک می‌کنه استاد سپاسگزار شما هستم بابت این دوره فوق‌العاده ممنونم از شما

    به امید فردایی بهتر شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سپیده رحمانی گفته:
    مدت عضویت: 1305 روز

    روز بیست و پنجم سفرنامه من؛

    اصل و اساس تمام قوانین و باورهایی که مارو از اهدافمون دور میکنه، چیزی نیستن جز این سه باور ؛

    ثروتمند شدن منو از خدا دور میکنه …احساس لیاقت نداشتن…

    و باور کمبود…

    که به جرات میگم استاد تو تمام دوره ها و فایلهای رایگان ،چه مستقیم چه غیر مستقیم دارن این مواردرو همش بهمون گوشزد میکنن…

    داشتم به این فکر میکردم که باور اشتباه من کدومه که هنوز نتونستم به نتایج مالی که میخوام برسم و موفق بشم، کدوم باورم مشکل داره!؟!؟

    اگه از سپیده یک سال پیش میپرسیدم قطعا باور ثروت باعث دوری از خداست، جوابم بود ولی تو این یک سال که دارم روانشناسی ثروت یک رو گوش میکنمو کار میکنم خیلی از باورهام تغییر کرده و منم مثل اکثر افراد این باور اشتباه رو داشتم و خیلی تلاش کردم تا کمرنگش کنم، خب پس باور اشتباه من الان چیه؟!؟چرا نتونستم نتایج مالی قابل قبول داشته باشم؟!؟چرا هنوز هشتم گرو نهمه؟!؟

    و الان با حرفای استاد و طرح این سوالها به این نتیجه رسیدم که باور کمبود هست که داره منو پایین نگه میداره و اجازه رشد مالی بهم نمیده، من هنوز این افکار اشتباه و مخرب که مشتری کمه، پولدار شدن آسون و راحت نیستو سخته و باید خیلی زحمت بکشی و پدرت دربیاد تا نتایج حاصل شه، یا همه نمیتونن موفق بشن رو با کمال تاسف دارم…

    و به قول استاد هرکدوم از اینا اگه درست نشن میتونن به راحتی مارو برای همیشه از خواسته ها و اهدافمون دور کنن، ولی از اونجایی که من یه دختر سرتق و سرسخت و پرروو هستم، تا به اهداف و خواسته هام نرسم آروم نمیگیگیرم پس با عزمی راسخ تلاش میکنم و این باورهای غلط رو از بین میبرم تا هرچه سریعتر نتایج مالی بی نظیری بگیرم و بتونم به موفقیتهایی که میخوام برسم و بیام براتون تعریف کنم…

    من لایق ثروت و موفقیت و خوشبختی بی حد و مرز و بی انتهای خداب وهابم هستم،پس میشه اون چیزی که من میخوام…

    در پناه الله یکتا و بی همتا شاد و سلامت و موفق و ثروتمند باشین…

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    مجتبی زمانی گفته:
    مدت عضویت: 977 روز

    به نام تنها قدرت جهان

    با سلام عرض ادب خدمت بهترین و تنهاترین استاد جهان استاد عباس منش عزیز

    و سلامی گرمی هم خدمت خانم شایسته بزرگوار

    و سلامی هم دارم خدمت هم فرکانسیهایم که

    بهترین مسیر زندگی را خدا بهشون نشون داده

    فقط خواستم از نتایجم از فایلهای رایگان استاد در این 203 روز براتون بگم

    1.بدهی

    من حدود 150 میلیون بدهی داشتم که 125 میلیونشو تا الان دادم این روزهای هم انشالله الباقی را میدم و میرم سراغ بسته که خدای بزرگ منو هدایت میکنه با استفاده از نشانه های فایل های استاد عزیزم .

    2.معنویتم .

    روز به روز بیشتر به خدای خودم نزدیکتر میشم و هر روز باهش صحبت میکنم

    باورتون نمیشه از موقع که استاد در یکی از فایلهایشون گفت خدا داخل قلبه چقدر انرژی گرفتم چقدر حالم خوب شد و یاد گرفتم هر روز که با خدا صحبت میکنم دستم را بزارم رو قلبم و کمکم کنه

    3.شغلم .

    من دنبال شغلم رفتم و پیشنهاد یکی از تیم ها را بر عهده گرفتم و شاگرد خصوصی و عمومی دارم و درآمدم بیشتر شده و نشانه های زیادی میبینم خدایا صد هزار مرتبه شکرت میکنم

    4آرامش درونی

    دیگر از حاشیه ها دور شدم و فقط روی خودم کار میکنم آنقدر حالم خوبه و هر روز دارم خدایم را شکر میکنم که خدا استاد عباس منش را بر رام قرار داد تا به خدایم نزدیکتر بشم

    5.شکر گزاری

    این واقعا خیلی تاثیر گذاشته تو زندگیم بهتون پیشنهاد میکنم انجام بدین(بنویسید . صحبت کنید)

    6.کنترل ورودی ذهن

    یکی از مهمترین چیزهایی که یاد گرفتم و همیشه موفق شدم که استاد گفتش شیطان داخل ذهنه و به لطف الله من همیشه پیروزم

    7و یکی مهمترین چیزها که از استاد یاد گرفتم هرچقدر ثروتمند شوم به خدا نزدیکتر میشم

    و خداوند ثروتمندان را دوست داره ثروت ام از در دیوار میاد از جاهایی که فکرشو نمیکنم

    و چندین مورد دیگه آنقدر هر روز خوشحالم و برای استاد عباس منش آرزوی موفقیت و عمر طولانی میکنم که منو به خدا نزدیکتر کرد اشک میریزم نه اشک برای چیزهایی که ندارم اونا را که مطمئناام که خدا میده

    از این که منم جزو یک درصد از مردم جهان هستم که قانون را بلدن واقعا خیلی کادوی بزرگی در اسفند 1401 خدا بهم داد ( آشنایی با استاد عباس منش عزیز)

    انشالله یک روز منم میرم جای استادم و درآغوش میگیرم میگم واقعا دمت گم که زندگیمو تغییر دادی

    انشالله صحبتهای که از نتایجم گرفتم و بیان کردم از فایلهای استاد عزیزم تاثیر مثبتی برای هم فرکانسیهایم داشته باشد

    شاد .پیروز . ثروتمند.سعادتمند .در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    زهره زیدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1500 روز

    به نام خدای مهربان و هدایتگرم

    سلام به استاد عزیز و همسفران الهیم

    این فایل و چند بار گوش کردم و فقط لذت بود و عشق و رشد اما چیزی که به ذهنم رسید برای گذاشتن رد پا ، خوابی بود که مدتی قبل دیدم

    استاد جان خواب دیدم اومدم پرادایس و شما کنار آب نشسته بودید و مریم خانم نزدیک من ایستاده بودند و هر دو نفرمون به شما نگاه میکردیم  ، شما به آرامی دستتون و داخل آب کردید و گفتید : ببینید آگاهی ها و باور سازی مثل این دریاچه است اولش سطحی و کم عمق ، اما هر چی بیشتر روی خودتون کار کنید این آگاهی ها عمیق تر میشه و به جانتون میشینه ،  بعد از این حرف استاد به قسمت عمیق تر آب اشاره کردند ، دقیقا همون جور که استاد گفته بود آب دریاچه اولش کم عمق بود و هر چه از ساحل دورتر میشد رنگ آب تیره تر و عمقش بیشتر.

    حالا میفهمم برای نوشتن کامنت این قسمت چرا به سمت خوابی که دیده بودم هدایت شدم

    چون قانون جهان میگوید برای اینکه نتایج خوب و عالی بگیری باید خوب و عالی روی باورها و مهارت هایت کار کنی تا هر دو ،  پا به پای هم به جانت بنشیند و تو عمیق و عمیق تر شوی و شخصیتت تغییر کند ، اونوقت است که نتایج یکی پس از دیگری خودش را آشکار میکند .

    دقیقا مثل شما استاد .

    الان که این کامنت رو مینویسم ، هوا گرگ و میشه و اولین گنجشک ها ساعت پنج دقیقه به 6 صبح بیدار میشن و بقیه رو صدا میزنن و ساعت 6 به بعد همه با هم صلاه توحید میخونن

    این لحظه به لحظه روشن شدن هوا

    وَٱلصُّبۡحِ إِذَا تَنَفَّسَ

    و رها شدن از تاریکی ها برام مصداق خوابیه که در ابتدا نوشتم و همون طی کردن تکامل و عجله نداشتن و شروع خواندن گنجشکها و دیدن اطراف در نور کم و بعد بهتر دیده شدن محیط با طلوع خورشید همه نشان از نتیجه است

    نتیجه ای که میرسد

    صبر کن زهره جان

    همونطور که برای استاد و خیلی از بچه های سایت اتفاق افتاد برای من هم رخ میدهد .

    الهی شکر برای قانون حاکم بر جهانت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    جانا گفته:
    مدت عضویت: 712 روز

    به نام خداوند بخشاینده ی موهبتها

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربونم و تمام اعضای خانواده

    روز بیست و پنجم از تحولِ زندگی من

    امروز با گوش دادن این فایل گذشته ی خودم مثل یک فیلم از جلوی چشمام گذشت که احساس کردم در اینجا باید بنویسمش

    سال 94 و 95 من تقریبا 2 سالی میشد که فارغ‌التحصیل شده بودم و مثل اکثریت دنبال کار ، با این باور که کار مال من نیست مال بقیه هست اما هرچند که این باور رو داشتم هرکاری رو که پیدا میکردم میرفتم تا آشنا بشم تا تجربه کنم فرصت رو از دست نمی‌دادم، اما خیلی کارهای مختلفی رو تجربه کردم که هیچکدومش رو دوست نداشتم و فکر میکردم و باور داشتم که محیط خوبی نیست و مدام هرروز درحال گریه و درخواست از خدا با حالِ بد که من یه شغل مناسب پیدا کنم و داشته باشم

    تا اینکه یک روز تصمیم گرفتم کتابی رو که خیلی‌ها ازش نتیجه گرفته بودن رو بخونم و اصلا نمیدونستم این کتاب قراره روی باورهام کار کنه من فقط چون تعریفش رو شنیده بودم خوندم ، یادمه تابستان سال 95 بود در دوره ی کارآموزی برای یک کاری ، من تایمهای استراحت رو اونجا شروع کردم به خواندن این کتاب و تازه متوجه شدم ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه یعنی چی و باورهای من نسبت به تماااااااام زندگیم داشت روز به روز تغییر میکرد

    اطرافیان مدام به من گفتن این کارآموزی به دردت نمیخوره(داروخانه) بیا بیرون و من اسرار داشتم که اینبار نمیخوام کوتاه بیام میخوام تلاشم رو کنم مطمئنم نتیجه میگیرم

    خلاصه که یک ماهی از کارآموزی من گذشت و یه اتفاقی افتاد من رفتم به صاحب داروخانه صحبت کردم متوجه شدم که اینا فقط میخواستن من 3 ماه کارآموزی رو برم و بعد بگن که نیا و یادمه به من گفتن شما اصلابه درد کار فروش و داروخانه نمیخوری و باید بری کار اداری کنی .. من همون لحظه از اونجا خداحافظی کردم و بیرون اومدم اما احساسم نسبت به قبل فرق داشت گریه نکردم ، ناراحت نشدم و تنها چیزی که گفتم این بود :

    خدایا من تا به امروز تماااام تلاشم رو کردم از همین لحظه تمااااام زندگیم و شغلم رو به تو می‌سپارم و دیگه حتی به این موضوع فکر هم نمیکنم ، گفتم تو خدای منی تو منو رها نمیکنی من دیگه به موضوع شغل فکر نمی‌کنم

    دو هفته ای گذشت ، دوستم به من زنگ زد گفت از کنار داروخانه فلانی ( خیلی داروخانه معروف و بزرگی بود ) رد شدم دیدم نوشته یک نیرو میخواد برو ببین شرایطش چیه نکته : من به خدا سپردم و توکل کردم خداوند به کمک دیگران بدون اینکه حتی من کاری کنم شغل رو به مسیر من هدایت کرد …

    من موقع رفتن به اونجا باور داشتم که میشود

    و وقتی رفتم خودم رو معرفی کردم بدون شناختن من همون لحظه اثر انگشتم رو تعریف کردن و بدون اینکه من کاری کنم استخدام شدم …. مثل استاد که چون باور داشتن و توکل به خداوند هیچ بازرسی ای نشدن

    روزها و ماه ها من با عشق و خوشحالی و ذوق میرفتم اون داروخانه در صورتی که حقوق من اصلاااااااااا خوب نبود و دوباره اطرافیان میگفتن نرو ولی من میگفتم اونجا به من خوشمیگذره و حالم خوبه

    من 6 ماه داخل اون داروخانه کار کردم و در این 6 ماه متوجه شدم شرکت‌های آرایشی و بهداشتی ای هستن که نیرو میگیرن با سمت مشاوره‌ای زیبایی و با حقوق های خوب استخدام میکنن و شرایط خیییلی عالی‌تر از کارمند داروخانه بودن با عشق و انتخاب خودم داروخانه رو گذاشتم کنار و فرودین ماه بعد از تعطیلات با یکی از مشاوره‌ای که می‌شناختم صحبت کردم و گفت خودش تازه رفته یه شرکتی که شرایطش خیلی خوبه و اتفاقا نیرو میخواد و من فرودین رفتم اولین شرکت مصاحبه کردم و همون روز با شرایط عالی‌تر قبل استخدام شدم آنقدر خوشحال بودم که عاشق کار کردن در اون شرکت شدم و روز به روز موفق تر و خوشحال‌تر بودم

    یک روز با خودم گفتم که منم میتونم تو همین شرکت مثل خیلی ها پیشرفت کنم و ارتقا بگیرم و باور کردم که می‌شود فرودین 98 از طرف شرکت با من تماس گرفتن و من رفتم و به من اعلام کردن که سِمَت سرپرستی تیم رو به من دادن و من باورم نمیشد که در این مدت زندگی من از لحاظ شغلی زیرو رو شد

    در این سمت ماه ها خوشحال بود و هیجانی و بیشتر از همیشه عاشق شرکت تا اینکه ……

    احساس عدم لیاقت رو که تازه باهاش آشنا شدم رو احساس کردم غافل از اینکه به آسانی پول در آوردن قانون خداست وقتی در مدار درست باشی … و من چون به آسونی داشتم پول خوبی کسب میکردم مدام فکر میکردم که بلد نیستم کار کنم اگه شرکت بفهمه داره به من اینجوری حقوق میده منو اخراج میکنه ووووو

    باورهای زیبای بدون اینکه بدونم شروع شدن به خراب شدن تا جایی که منیکه عاشق این شرکت بودم آدمهایی با فرکانس‌های ناجور دورم پُر شدن و من از مدار درست و عالی ای که توش بودم خارج شدم و درنهایت ناباوری بعد از 5 سال کار کردن در اون شرکت استعفا دادم و وارد یه شرکتی شدم که به خیال خودم درست در از اونا بودم و قانون چقدر زیبا عمل میکنه که متوجه شدم وارد شرکتی شدم که گولم زدن و به دروغ و وعده های دروغین موقعیت قبلیم رو ازم گرفتن و من به خاطر از دست دادن باورهام 2 سال در این شرکت کار کردم و روز به روز از خداوند به خاطر افکارم و انسان‌هایی که با فرکانس خودم جذب کرده بودم کار کردم ، از لحاظ روحی افسردگی گرفتم و قرص میخوردم برای آرامشم

    تا اینکه یک روز از خداااااوند خواستم دووووباره من رو هدایت کنه ، منو نجات بده و آخخخ از عشق خداوند به بندگانش که به دلم انداخت با ترسم از موقعیت مالی که چه می‌شود؟ روبه رو بشم و از اون شرکت بیام بیرون و دیگه برای هیییچ کس کار نکنم …

    از اون روز تا الان 5 ماه گذشته

    5 ماهی که من بعد از 7 سال کار کردن بیکار شدم و خواستم روی باورهام کار کنم چون میدونستم اگر با این باور هر کجا برم کار کنم دوباره همه ی اون اتفاق ها برام میوفته

    37 روز هست که عضو این سایت شدم

    و خداوند در این 5 ماه خواست که من بعد از این مدت که ذهنم آماده است شروع کنم از طریق استاد عزیز روی باورهام دوباره کار کنم

    و من الان تمام باورهای قدیمی رو کنار گذاشتم و ذهنم رو خالی کردم تا از طریق این سایت که هدایت الله بوده دوباره باورهام رو تغییر بدم

    استاد همه چی باور هست من با باور خودم موفقیت و ثروت رو دیدم و با باور خودم همشون رو از دست دادم و این حقیق جهان است ….

    خداوندا بابت تماااام این تجربیاتی که در زندگی داشتم از تو سپاسگذارم چون قطعا من هم میتوانم دوباره شروع کنم ، دوباره بدست بیاورم و می‌خواهم اینبار … هرگزززززز دست از آگاهی برندارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: