باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود - صفحه 40 (به ترتیب امتیاز)

1180 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهه امینی گفته:
    مدت عضویت: 1186 روز

    سلام خدمت همه دوستان و استادِ جان و خانم شایسته عزیز

    هر بار که هر فایلی رو گوش میدم با خودم میگم اِ چقدر درستِ منم دقیقا باورم اینجوری بود دقیقا من همینجوری غلط فکر میکردم بعد انگار یه گره باز میشه با این فایل روز بیست وپنجم و متن زیبا و گیرای ابتدا چقدر گره واسه من باز شد از افرادی که باهاشون معاشرت داشتیم خانواده هایی بودن که بعد از رسیدن به دارایی مالی خیلی وفاداری در اونها کمتر شده بود اعضای خانواده به سختی دور هم جمع میشدن یا حتی در جمعها طوری رفتار می‌کردند که انگار تافته جدا بافته هستند مدتها این مطلب در من ترسی ایجاد کرده بود و امروز چقدر دلم آرام گرفت با باورهای جدیدی که آگاهانه ایجاد میکنم اتفاقا دقیقا عکس این مطلب صادقِ هر چقدر وضعیت مالی بهتر وفاداری بیشتر دور هم بودنها آرامش بخش‌تر و پرثمرتر و هر چقدر داراتر معنوی تر چون درخت هر چه پربارتر افتاده تر و نمونه این مثال استاد عزیز خود شما که چقدر از لحاظ مالی پیشرفت کردید ولی همچنان همه با شما احساس راحتی دارن و خودمونی هستن از شما و خانم شایسته عزیز برای فیلم‌هایی که از زندگیتون منتشر میکنید سپاسگزارم دقیقا داره بهترین باورها رو برام می‌سازه چقدر میشه در عین سادگی دارا بود در عین دارایی متعهد بود و در عین خوشگذرانی معنوی و به یاد خدا بود شما زندگیتون یه پکیج کامل از تمام آرزوهای درستِ.

    سپاس فراوان از خداوند برای هدایتم به این راه و روش جدید سپاس از شما استاد عزیز که بیان کننده این قوانین هستید و سپاس از خانم شایسته عزیزم که نگارنده این قوانین هستد سپاس از دوستانی که استفاده می‌کنند و تجربیاتشون را به اشتراک می‌گذرانند🙏🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    ادامه فایل 25 سفرنامه…..

    هر کسی هر کجایی که الان هست جای درستشه…

    فکر میکنم خیلی باید روی این باورم کار کنم چون هنوزم نمیتونم بپذیرم که اگه خواهرم الان شرایطش اینه جای درستشه خودش خواسته خودش این زندگی رو برای خودش رقم زده…خودش نخواسته که تغییر کنه…

    من نباید فکر کنم که اون شایستگیش خیلی بیشتر از اینه که تو اون محیط باشه ، حقش نیست که تو اون محیط باشه، من نباید مدام به این فکر کنم که کی وضع مالیم خوب بشه اونوقت زندگی خواهرمو از این رو به اون رو کنم .من هییییییییییییییچ توانایی ای تو انجام اینکار ندارم چون خداوند این اجازه رو به من نمیده.چرا نمیده چون خودش خواسته که اونجا باشه حتی اگر من بهش کمکم کنم بهترییین زندگی و امکانات رو براش فراهم کنم اون به خاطر باورهای اشتباهی که داره دوباره برمیگرده سر نقطه اول چه بسا که ممکنه من با کمکم باعث شم که ضربه ها و چک و لقدهایی که از جهان میخوره محکم تر و مهلک تر باشه.چون تا زمانی که اون به لحاظ فکری و مداری آماده ی ورود ثروت به زندگیش نباشه نه تنها ثروت بهش کمک نمیکنه بلکه عذابها و درد سرهاشو بیشترم میکنه.

    پس به این دلیل بهترین کمکی که من میتونم به خواهرم بکنم اینه که از فکرش بیام بیرون و فقط وفقط رو خودم کار کنم تا شاید با تغییر زندگی خودم در ابعاد بزرگ بتونم این خواسته رو تو دلش به وجود بیارم که بگه منم میخوام همچین شرایطی رو منم میخوام همچین زندگی رو الگو داشته باشه و باور کنه که میشود و باور کنه که میشود که اگه خواهرم تونسته چرا من نتونم… و اینجوری راه های خداوند باز بشه براش و دستان خداوند برای کمکش بیان…

    کمک من فقط وفقط به این شکل میتونه باشه.نه به شکلی که بخوام با کمک فیزیکی سرنوشت خواهرمو تغییر بدم.خداوند به انسان قدرت انتخاب و اختیار داده و من حق ندارم این قدرت اختیار رو ازش بگیرم حتی اگر فکر کنم که به صلاحشه.

    ردپا👣👣

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    ادامه فایل 25 سفرنامه..

    مهم ترین باوری که تصمیم گرفتم روش کار کنم اینه که اگر من ثروتمند بشم از خدا دور میشم و در نقطه ی مقابلش این باور قدرتمند که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست….

    الحق که استادید استاد

    الحق که خوب فهمیدید که باید روی چه باوری کار کرد..

    این باوریه که به احتمال قریب به یقین هممون اولین باری که بهش برخورد کردیم فکر نمیکردیم همچین باوری داشته باشیم.من خودم تا مدتها به این باور که میرسیدم سریع ازش رد میشدم میگفتم این یه دونه باورم درسته ولی وقتی که کمی روش فکر کردم دیدم اوه اوه چقدرررر حس من داره بد میشه همینجوری داره نجواها میاد پشت سر هم اگه ثروت خوبه چرا اماما فقیر بودن..

    اگه ثروت خوبه اینهمه سال اینهمه آدم چی میگفتن

    کی گفته ثروت معنویه

    عباسمنش داره اشتباه میکنه

    (حتی خیلی وقتا به این نقطه که میرسیدم میگفتم از کجا معلوم اصلا بقیه حرفای استاد عباسمنش درست باشه نکنه من اشتباه کردم اومدم تو این دوره یعنی به قدرررییی این باور ریشه داره که من کلا منکر این دوره میشدم حتی منکر نتایجی میشدم که خودم از این دوره گرفتم)هر بار که به این قسمت میرسیدم به شکلهای مختلف نجواها شروع میشد و من سعی میکردم با سرچ کردن تو گوگل در مورد ثروت اماما نجواهای ذهنمو خاموش کنم….

    و با خودم فکر میکردم که خب چند تا دلیل منطقی برای ذهنم آوردم ذهنمم قبول کرد دیگه…

    ولی حالا که دوباره برگشتم به این فایل رسیدم به این قسمت که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست باز ذهنم شروع کرد اصلا کی گفته خدا دوست داره که ما ثروتمند بشیم یعنییییی اینقدرررر واضح من خودم اصلا نمیخوامم ثروتمند شم…

    خدایییی منننن چقدررر باور مخرب و قوی ایه.واقعا استاد باورتون کردم که وقتی میگید من سالها با این باور جنگیدم تا این خاکریز رو فتح کنم یعنی چی.

    از این به بعد این مهم ترین باوریه که باید روش کار کنم باید اینقدررررررررر دلیل و منطق و آیه برای ذهنم بیارم تا بپذیره که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست…

    استاد عشقم ازتون بییی نهایت سپاسگذارم که این باور مخرب رو که اینقدر قوی و مخفیه اولا پیداش کردید وبعد سالها باهاش جنگیدید و موفق به تغییرش شدید و بعد براحتی در اختیار ما گذاشتید این مسیر و بینهایت سپاسگذارم ازتون استاد ارجمندم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    علی خسروی گفته:
    مدت عضویت: 2351 روز

    سلام استاد عزیزم ثروتمند بودن معنوی ترین کار دنیاست اولین بار از زبان شما شنیدم قبلش همش شنیده بودم آدمای ثروتمند آدمای از خودراضی و پستی هستن خیلی خسیس هستن هر کی بامش بیش برفش بیشتر و …… هر چی شنیده بودم باعث میشد من از ثروت دور بشم و ناخودآگاه منافات با معنویت بدونم دمت گرم استاد که با شجاعت به مهم ترین باوری که نمیزاره ما ثروتمند بشیم اشاره کردی و گفتی که امامان و پیامبران ما ثروتمندترین مردان زمان خودشان بودن و ثابت کردی با دلایل روشن که اتفاقا تنها راه رسیدن به خدا ثروتمند بودن است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1781 روز

    به نام خدای مهربان🪴

    باوری که تغییرش درهایی از نعمت رو به زندگیم گشود

    من باید با دیدن افراد موفق این باور رو در خودم ایجاد کنم که منم میتونم، اگه اون تونسته منم میتونم، پس امکانپذیره

    خیلی موقع ها فقط به خاطر اینکه باور دارم که نمیشه یا امکان پذیر نیست

    به هدفهام نمیرسم

    95 درصد مردم جهان یکسری از موفقیت‌ها، هدف ها، رویاها و آرزوهاشون رو ندیده میگیرن فقط به این دلیل که میگن نمیشه با این وضع مملکت، با این وضع اقتصاد، با این وضع خانواده، با این سنم، تحصیلاتم نمیتونم به اینجا برسم

    بعد که یه نفر رو میبینن که با همون وضع، با همون مشکلات، با همون سن کم یا زیاد، با همون تحصیلات کم یا با سرمایه اولیه اندک یا بدون سرمایه، یا حتی با بدهکاری تونسته به موفقیت برسه این جرقه توی ذهنش میزنه که پس میشود

    موقعی که باور کنم که میشه اون وقت راه های رسیدن به اهدافم بهم داده میشه

    اولین قدم برای اینکه بتونم به یک خواسته برسم اینه که باور کنم که میشه به این خواسته رسید و یکی از عوامل مهمی که میتونه این باور رو در من ایجاد کنه اینه که یه نفر تونسته به این خواسته برسه پس منم میتونم 🪴

    وقتی که خودم رو تغییر بدم شرایطم هم عوض میشه، اصلا اینجوری نیست که فکر کنم اگه من برم جای دیگه همه چی درست میشه

    اگه با یکی دیگه ازدواج میکردم آدم دیگه ای میشدم

    اگه یه دانشگاه دیگه میرفتم زندگیم متحول میشد

    اگه یه رشته دیگه انتخاب میکردم پروفسور میشدم

    اگه یه کشور دیگه به دنیا میومدم دنیام متفاوت میشد

    اصلاً هیچ کدوم اینا اتفاق نمیفته

    اگه من تغییر کنم هر کجای دنیا هم که باشم میتونم زندگیم رو عوض کنم و جهان آروم آروم شرایط و موقعیت ها رو برام تغییر میده

    من تا وقتی که توی ایران نتونم به جایی برسم توی جای دیگه هم نمیتونم به جایی برسم

    واقعا همه جا آسمون همین رنگه

    وقتی که توی ایران نتونم به جایی برسم خیلی خیلی توی توهّمم که فکر کنم اگه برم توی بهترین کشور دیگه اصلاً یه امپراطوری میزنم اونجا

    اصلاً این خبرها نیست، چون قوانین همه جا داره کار میکنه🪴

    فرقی نمیکنه ایران باشم یا آمریکا

    من اگه بخوام واقعا میتونم هر کجا که هستم زندگیم رو اونجوری که دوست دارم خلق کنم

    وقتی که هر جایی که هستم تونستم به احساس خوب برسم و هماهنگ بشم با شرایط، جهان هدایتم میکنه به شرایط بهتر

    اول باید به اون محیطی که هستم هماهنگ بشم، اول باید توی اون جایی که هستم، در اون لحظه‌ای که هستم، باید با تغییر باورهام، نه با تغییر شرایطم، با تغییر باورهام به احساس خوب برسم

    این یه قانون ابدیه که هر کسی هر جایی که هست الان جای درستشه

    هر کسی الان هر کجا که هست چه بدبخت، چه خوشبخت، چه توی زندان، چه توی قصر، چه توی تخت بیمارستان، چه توی مسابقات المپیک، هر جایی که هست جای درستش همونجاست

    اگه بخواد جاش تغییر کنه باید باور هاش رو عوض کنه🪴

    اصلاً نباید فکر کنم که یه چیزی توی ایران اشتباهه، یا یه چیزی یه جایی اشتباهه که بخوام بگم مرگ بر فلانی، مرگ بر بهمانی

    یا قیام کنیم، انقلاب کنیم، یا بریم شرایط رو عوض کنیم

    اگه الان هر دولتی با هر ویژگی داره بر هر مردمی حکومت میکنه دقیقاً جای درستشه، اون فرکانس مردم اون شرایط رو به وجود آورده

    اوضاع هم وقتی تغییر میکنه که فرکانس مردم تغییر کنه، با هیچ انقلابی اتفاق جدیدی نمیفته

    افرادی که در مورد سیاست صحبت میکنن زندگی آروم و خوبی ندارن، رابطه خوبی با همسر و فرزندشون ندارن، خواب آرومی ندارن، هیچ درآمدی ندارن، همش هم حرص میخورن که این باید درست بشه یا اون باید درست بشه و فکر میکنن یه جا ایراد داره و باید درستش کنن

    هیچ جا در این جهان خراب نیست که بخوام درستش کنم همه چیز سرجای خودشه

    اگه یه چیزی خرابه توی مغز من خرابه

    اگه یه آدمایی دارن توی شرایط سختی زندگی میکنن اونا خودشون با باور هاشون در این جایگاه قرار گرفتن،

    باید به جای اینکه بقیه رو مقصر بدونم باورهای خودمو مقصر بدونم، باید هماهنگ بشم با محیطم، وقتی هماهنگ بشم با محیطم، جهان جاهای بهتری رو بهم نشون میده 🪴

    جهان به فرکانسام نگاه میکنه، هر فرکانسی که دریافت میکنه از همون جنس فرکانس بیشتر وارد زندگیم میکنه

    اگه تونستم توی ایران، توی این کشوری که دارم زندگی میکنم، حالا هر کجا که هست تونستم به آرامش برسم، به هماهنگی و رشد برسم، تونستم پیشرفت کنم، قانونش رو یاد گرفتم، بقیه جاها هم میتونم از این قانون استفاده کنم

    اگر هم نتونستم اصلاً فکر نکنم که اگه جامو تغییر بدم یه اتفاق عجیبی میفته

    به هیچ عنوان این طور نیست

    در مورد روابط هم همین‌جوره

    اونایی که به دلیل یه مشکلی از همسرشون جدا میشن اگه به هماهنگی نرسیده باشن، نفر بعدی هم شرایطش بدتر از اونه

    دوباره با اونم به مشکل برمیخوره

    اگه قوانین رو درک نکنم و خودمو تغییر ندم، با تغییر آدم ها زندگی عاطفیم تغییری نمیکنه وقتی که باورهام درست بشه اتفاقات راحت تر رخ میده

    وقتی در مدار درستی قرار بگیرم، وقتی باورهام درست بشه، وقتی که هماهنگ بشم با جهان اطرافم، وقتی که از دنیا لذت ببرم جهان کاری میکنه که لذت بیشتری ببرم و شرایط بهتری به وجود بیاد

    همه چیز بستگی داره به خودم، وقتی خودم عوض بشم اطرافم هم عوض میشه

    وقتی خودم منشاء خوبی و خیر و برکت باشم جهان هم برام منشا خیر و خوبی و برکته

    پس باور کنم که هر کسی هر کجا که هست جای درستشه، نخوام که چیزی رو عوض کنم، نخوام که مبارزه کنم با اطرافم، اصلاً نخوام که شرایطی رو تغییر بدم

    فقط به دنبال تغییر خودم باشم، اگه خودم تغییر کنم جهان بهترین چیزا رو برام فراهم میکنه

    اگه توی شرایطی با خودم هماهنگ نباشم، شرایط بعدی بهم کمکی نمیکنه

    ولی اگه شرایطی برام فراهم شد، با هماهنگی، با آرامش، با احساس خوب هجرت کنم و این کارو انجام بدم

    اگه خدا رو باور کنم و بدونم که خدا همیشه باهامه، یارو یاورمه و هیچ وقت تنهام نمیذاره، اونوقته که میتونم حرکت کنم وبرم به مسیرهایی که باعث رشدم میشه و هجرت میکنم

    این هجرت نباید به این معنا باشه که اگه من هجرت کنم اوضاعم درست میشه

    وقتی که اوضاع رو درست کردم برای پیشرفت، برای بهتر شدن اوضاع هجرت کنم وقتی اونجا به یک موقعیت خوبی رسیدم، برای اینکه موقعیت رو بهتر کنم میتونم هجرت کنم، اونم جهان خودش هدایتم

    میکنه🪴

    حجرت یعنی ایمان به خدا، هجرت به جای ناشناخته، رفتن به جاهایی که نمیدونم و فقط توکل میتونه بهم کمک کنه که این کارو انجام بدم

    توکل بهم کمک میکنه که وارد دل تاریکی ها بشم، وارد دل ترس هام بشم، وارد دل ناشناخته هام بشم

    سعی کنم عاشق تجربه های جدید باشم، تجربه‌ها رو انجام بدم، وقتی ازشون سیر شدم برم سراغ تجربه های بعدی

    با تجربه کردن موضوعات مختلف و چیزهایی که دوسشون دارم میتونم رشد کنم برای اینکه بتونم از ثروت و از مادیات بگذرم باید لمسش کنم، باید بهش برسم تا بتونم ازش بگذرم

    باید تجربه کرده باشم، وقتی که تاحالا ثروت رو تجربه نکردم این دروغه که بگم از ثروت گذشتم، تنها زمانی میتونم از ثروت و مادیات بگذرم که بهشون رسیده باشم، درکش کرده باشم، تجربش کرده باشم و سیراب شده باشم ازش، اونوقته که میتونم ازش بگذرم

    اگه هنوز بهش نرسیدم، همیشه ته ذهنم هست که ای کاش داشتمش

    اونایی که بهش رسیدن و تجربه کردن اونچه رو که میخواستن، اونوقت میتونن توی جایگاهی قرار بگیرن که بگن ما از ثروت گذشتیم حالا میخوایم بریم سراغ علائق دیگه مون🪴

    اگه میخوام به خدا برسم، اگه میخوام از ثروت بگذرم، باید به ثروت برسم بعد میتونم ازش بگذرم

    یه روز میرداماد داشته در مورد خدا صحبت میکرده که چقد رحمانه و رحیمه

    پیرمردی بلند میشه میگه آره، تو که در مورد خدا صحبت میکنی تو خیلی ثروتمندی

    این همه اسب داری، ثروت داری، من بدبخت چی؟ یه خر ناتوان و لنگ بیشتر ندارم

    من چه جوری میتونم بگم خدا رحیمه و بخشنده است، چه رزقی به من داده

    میرداماد میگه تفاوت من با تو اینه که افسار اسبای من به گِل میخه

    ولی افسار خر تو به دل میخه

    اگه امروز خر تو بمیره تو هم فردا باهاش میمیری، ولی اگه امروز همه اسبای من افسار شون از میخی که به زمین وصله در بیاد و فرار کنن من هیچیم نمیشه، من گذشتم از ثروتمند، اینقدر بهش رسیدم که ازش گذشتم ولی تو هنوز نداریش که بتونی بگذری ازش تو چسبیدی به همون یه تیکه ای که داری

    تنها راهی که میتونم فراوانی خدا رو درک کنم تغییر باورهامه

    اونوقته که میبینم جهان بی نهایت ثروتمنده و هرچی رو که بخوام بهم داده میشه

    تا جایی که بی نیازی برسم اینقدر به بی نیازی و استقلال میرسم که کاری که میکنم به خاطر پول نباشه

    خیلی از افراد به خاطر پول به بقیه التماس میکنن، جلوی بقیه خم و راست میشن، زندگی زناشویی شون رو تهدید میکنن و در معرض خطر قرار میدن، با بدترین افراد ممکن و توی بدترین مکان ها کار میکنن به خاطر پول

    سالی یه بار زن و بچه شون رو نمیبینن به خاطر اینکه نیازمند پوله، به خاطر اینکه هنوز بهش نرسیده، وقتی به بی‌نیازی برسیم همه اینا حل میشه

    کی به بی نیازی میرسم؟

    موقعی که باور هام رو عوض کنم

    این یه باور شیطانیه که اگه ثروتمند بشم خدارو فراموش میکنم، فقط میرم سراغ مادیات و دنبال اینم که اینو بخرم اونو بخرم پس جای خدا چی میشه؟

    اگه ثروتمند بشم از خدا دور میشم، بی ایمان میشم، من آخرتم رو دارم میفروشم به خاطر رسیدن به دنیا و انسانی میشم که از بقیه سوء استفاده میکنم، انسان طمع کاری میشم، انسانی میشم که حرص میزنه هی برای بیشتر و بیشتر

    باید حواسم باشه که این باورها به شدت بهم ضربه میزنه و نمیزاره که به موفقیت مالی برسم، هر تلاشی هم که بکنم جلوم رو میگیره و نمیزاره پیشرفت کنم

    و باور سرسخت و ریشه داریه که باید بهش حمله کنم و این باور روبسازم که ثروتمند شدن منافاتی با ایمان نداره، منافاتی با خداوند نداره

    باید تلاش کنم و این باور رو که اگه من ثروتمند بشم آدم بدی میشم و از خدا دور میشم رو تغییر بدم

    تا وقتی این باور وجود داره یه قدم میرم بالا دو قدم میام پایین

    بی نهایت باور آزار دهنده و بی نهایت باور منفیه

    اینقدر قدرتمنده که فرقی نمیکنه کجای دنیا باشم هر کجای دنیا هم که باشم اگه آدم یه ذره مذهبی تری باشم این باور قویتره توی وجودم🪴

    این باور اشتباهه که اگه کسی به جایی رسیده به ثروتی رسیده، خیلی آدم پست و عوضی میشه، خیلی آدم بی ایمان و بی خدایی میشه

    این باور توی بافت جامعه ما و توی تموم فرهنگ ها و ادیان هست و تغییرش سخته اگه بتونم این باور رو تغییرش بدم در هایی از نعمت برام به وجود میاد

    باید این باور رو ایجاد کنم که اگه ثروتمند بشم میشم مثل بیل گیتس که به جهان خدمت میکنه

    خدا دوست داره که ثروتمند بشم، خدا کمک میکنه که به گسترش جهان کمک کنم، هرچقدر ثروتمند تر بشم نیکوکار تر میشم

    اگه بتونم این باورها رو به صورت ریشه‌ای تغییر بدم زندگیم از این رو به اون رو میشه جریانی از ثروت وارد زندگیم میشه🪴

    هر کسی که خودش اراده کنه که تغییر کنه خداوند از طریق دست هاش بهش کمک میکنه و این فکری که من بخوام کسی رو تغییر بدم یا بخوام تاثیری روی مردم ایران یا جهان بزارم کاملاً اشتباهه

    من فقط میتونم زندگی خودم رو تغییر بدم هر کسی نتیجه اعمال خودش رو میگیره اصلاً نباید فکر کنم اون کسی که نتیجه خوب داره میگیره باید به بقیه که نتیجه بد دارن میگیرن، مثلاً بیاد از نتیجه خوب خودش صرفنظر کنه، خودش بره توی بدبختی و ناراحتی باشه، به خاطر اینکه بقیه توی بدبختی و ناراحتین

    اصلا به این شکل نمیتونم به اونا کمک کنم، با این کار اوضاع رو بدتر وخراب تر میکنم من باید یاد بگیرم که نتیجه خوب توی زندگیم بگیرم و الگویی باشم برای دیگرانی که نتیجه خوبی میخوان بگیرن

    باید سعی کنم نگاهم رو در مورد این مسائل تغییر بدم و باور کنم که با دلسوزی کردن برای افراد بهشون نمیتونم کمک کنم

    هر کسی هر جایی که هست جای درستشه پس نه برای خودم دلسوزی کنم نه برای دیگران دلسوزی کنم

    چون اصلا نمیتونم بهشون کمک کنم

    اگه میخوام کمک کنم باید روی خودم کار کنم، خودم قوی بشم، خودم به جایی برسم اون وقت میشم الگویی برای دیگران🪴

    وقتی در مورد موفقیت هام مینویسم یا صحبت میکنم اولین کاری که میکنم دارم به خودم کمک میکنم تا موفقیت بیشتری داشته باشم

    اگه توی زندگیم مثال هایی از افرادی رو پیدا میکنم که بعد از اینکه ثروتمند شدن آدم های بی رحم و سنگدلی شدن یا کسی رو میشناسم که فکر میکنم به محض اینکه به ثروت رسید خودشو گم کرد و آدم مغروری شد، یا آدمایی تو اطرافم به یاد میارم که دلیل از هم پاشیدن خونوادش یا خیانت به همسرش به خاطر ثروتمند شدنش بوده

    اینا نشونه های قوی از یک باور بسیار خطرناکه

    و یکی از مهمترین دلایلی هست که نمیزاره به استقلال مالی برسم

    اگه دارم دلیل رفتارهای نامناسب و غیر انسانی آدما رو به ثروتمند بودن شون ربط میدم این نشونه محکمی از این باور خطرناکه ثروت منو از خدا و انسانیت و هر ویژگی خوب دور میکنه

    این باور یکی از مهلک ترین حربه های شیطانه برای اینکه حتی به مدار ثروت هم نزدیک نشم

    برای همینه که در آخرین لحظه همه چیز خراب میشه یا معامله ها انجام نمیشه یا درست در لحظه به ثمر نشستن ایده‌ام اوضاع طوری پیش میره که اوضاع مالیم از همون حد همیشگی بیشتر نشه

    و هزاران معمای دیگه که میتونم در اونها رد پای این ترمز رو پیدا کنم

    وقتی این ترمز بخشی از باورهام باشه مهم نیست که برای رشد کسب و کارم چقدر تلاش میکنم، یا چقدر خلاق و خوش ایده هستم، چون سکان به دست این باوره و این باور هم به شدت تلاش میکنه تا با دور کردنم از ثروت منو همون آدم خوبه همیشگی نگه داره این باور در کنار دو باور احساس عدم لیاقت و باور کمبود، مهمترین باورهای محدود کننده هستن که باید برنامه‌ای برای اصلاحشون داشته باشم

    یکی از بزرگترین موانع ذهنی بر سر راه موفقیت مالی این باوره که هرگز نمیشه هم ثروتمند بشم و هم انسانی با خدا و معنوی

    تا وقتی که این باور توی ذهنم هست، هرگز اجازه ورود ثروت رو به زندگیم نمیده

    چون ناخودآگاه من، بسیار مواظبه که انسان خوبی بمونم

    برای همینه که ایده ام درباره موفقیت مالی همیشه به سمتی میره که اونقدرها موفقیت مالی به دست نیارم که بخواد منو از خدا دور کنه یا انسان ظالمی بشم

    وقتی قوانین خدا رو بشناسم میفهمم که برای رسیدن به معنویت راهی به جز تجربه مادیات نیست

    تنها موقعی میتونم به خدا برسم که وجودم از ثروت سیراب بشه

    با ثروتمند شدن میتونم به گسترش جهان کمک کنم

    تنها وقتی ثروتمند بشم میتونم درباره عزیزانم سخاوتمند تر بشم

    وقتی ثروتمند بشم میتونم به جای حسادت تحسین کنم

    تنها وقتی ثروتمند بشم طمع نمیورزم، نگران نمیشم، ترس و غمی ندارم

    تنها وقتی ثروتمند بشم میتونم به جای کار کردن برای پرداخت هزینه ها، کاری رو انجام بدم که عاشق انجامش هستم

    تموم این ویژگی‌ها خداگونه است

    پس ثروت نه تنها منو از خدا دور نمیکنه بلکه خداگونه ترم میکنه

    پس این باور که ثروت منو از خدا دور میکنه تجسم شیطانه و اجازه نمیده فراوانی جهان و فضل خدا رو ببینم

    وقتی این باور تغییر کنه

    خداوند اونقدر بهم ثروت میده که بی نیازم کنه

    هیچ چیز در جهان معنوی تر از ثروتمند شدن نیست. خدایا شکرت🪴

    سپاس فراوان از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان🪴

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1351 روز

    سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیز

    روز بیست و پنجم از روزشمار تحول زندگی من

    این فایل رو چندین بار گوش دادم تا بفهمم که این باورها چقدر در من هم ریشه داره

    روزهایی میشه که خیلی همه چی خوب پیش میره و اما روزهایی که باز انگار باید از اول شروع کنم

    واقعا میخوام که باورهام انقدر درست بشه که روزها و اتفاقات خوبم پایدار بشه و راحت تر بتونم ذهنمو کنترل کنم

    هرچند که همه این ساختن ها هم تکاملی هست

    و میخوام که استاد عزیز هر روز از شما یادبگیرم و طبق قوانین خدا عمل کنم تا بتونم با ایمان بیشتر و فهم بیشتر قدم هارو بردارم و هدایت بشم به مسیر به طوری که دیگه انقدر به نتیجه فکر نکنم و از مسیرم لذت ببرم

    خیلی سپاسگزارم از آموزه هاتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوب خودم

    باور کنم که می توانم و موفق خواهم شد

    باور کنم که من خودم خالق زندگی خودم هستم

    باور کنم که می توانم آرزوهای خودم را بسازم و به آنها دست پیدا خواهم کرد

    نکته

    آسمان خدا همه جا همین رنگ است

    وقتی که من بتوانم در شهر خودم به کسب و کار و موفقیت برسم هرجای دیگر هم که باشم می توانم به موفقیت و کسب و کار خوب خودم برسم

    من در قدم اول باید با تغییر باورها به هدف خودم برسم و در ذهن خودم آن هدف و خواسته را بسازم و به ان برسم

    آنوقت در جهان مادی هم به خواسته خودم خواهم رسید

    هر کس هر جایی است دقیقا همان جایی است که درست است

    او بر اساس فرکانس و باورهای خودش به این جایگاه و موقعیت رسیده است

    همه چیز در زندگی من قابل حل شدن است و باید من از دل تضاد ها برای خودم به موقعیت ها و شرایط خودم برسم

    وقتی که من عوض بشوم همه چیز برایم عوض می شود

    وقتیکه من تغییر کنم جهان هستی هم بنابر بر تغییر من سر راه من افراد و اتفاقات هماهنگ با تغییر م سر راهم قرار می دهد

    هرگز نگران ترس های هدف خودم نباشم

    بلکه فقط کافی است که من قدم اول را بردارم و باقی قدم ها خود به خود راه به من نشان می دهد

    زمانی من می توانم نسبت به یک خواسته بی نیاز باشم و بگویم که دیگر نمی خواهم آنرا که به آن رسیده باشم و نسبت به آن اشباح شده باشم آنوقت براحتی می توانم از آن خواسته بگذرم

    این فایل واقعا پر از نکته است

    یا گرفتم که هرکس نتیجه اعمال و رفتار خودش را می گیرد

    من باید یاد بگیرم که به ایده ها و الگوهای خوب خودم برسم تا درس برای دیگران باشم دلسوزی کردن برای دیگران هرگز و هیچ کمکی به آنها نمی کند بلکه باید خودم به بهترین تبدیل بشوم تا به یک الگوی عالی برای دیگران تبدیل بشوم

    ممنونم استاد عزیز

    ممنونم از خدای خوب خودم

    سپاس از خدای خوب خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3721 روز

    به نام خدای مهربان

    روز 26 از سفرنامه فصل اول

    باور جدید معنوی ترین کار دنیا،ثروتمند شدن است.

    قبلاً فکر می کردم که این باور محدود در من وجود ندارد و الان که خیلی عمیق فکر میکنم میبینم چه باور مخربی است که البته در من هم هست و ملی سر سختانه و زیرکانه در لا به لای باورهایم‌پنهان شده است.

    من همیشه وقتی درآمدم یکم بیشتر میدش مثلا 3برابر ماه بعد بر می گشتم به نقطه قبل و حتی پایین تر .

    تمرین این جلسه

    بگردم اطرافم کسانی که ثروتمند شدن و نه تنها بد نشدن و بی ایمان نشدن بلکه مهربان تر و سخاوتمند تر شدن و همین الان پیدا کردم نمونه این فرد رو

    و هرروز بیشتر ازقبل‌ می بینم نشانه های که این باور

    معنوی‌ترین کار دنیا ثروتمند شدن است

    را در ذهنم حک کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    سلام بر استاد مهربان

    سلام بر دوستان خوبم

    خداروشکر که امروز هم توانستم در بیست و پنجمین روز از روزشمار تحول زندگی من در حال شنیدن این فایل پر از نکته و پر از محتوا هستم

    نکته ای که در ابتدای صحبت های استاد یادگرفتم این بود که

    با دیدن موفقیت های دیگران به خودم بگویم که اه من هم می توانم به این موفقیت و دستاورد برسم

    چرا که وقتی که فلان نفر به آن خواسته رسیده است پس من هم می توانم به آن خواسته برسم

    در قدم بعدی هم وقتی من در جهت خواسته ام قدم بر می دارم جهان هستی هم راههای رسیدن به آن خواسته را برای من هموار می کند

    نکته

    اگر من تغییر کنم در هر کجای که این جهان که باشم جهان برای من همه چیز را هموار می کند و همه چیز را تحت تغییر من قرار می دهد

    نکته عالی دیگر

    وقتی که من در جایی که الان هستم و نتوانم به موفقیت برسم هرجای دیگری هم که باشم نمی توانم موفق بشوم

    چرا که قانون جهان هستی همیشه و در همه جا یکسان است

    وقتی که من تغییر کنم جهان هستی هم همسو با تغییر باورهای من افراد و موقعیت هایی را سر راه من قرار می دهد که همسو و در راستای باورهای من خواهد بود

    نکته دیگر این است

    هر کسی هرجایی که است الان او در جای درست خودش است

    مثلا اگر اکنون هر دولتی بر سر مردم حکومت می کند به این دلیل است که آن دولت در سر جای درست خودش است و به این خاطر است که افکار و باورهای مردم اینگونه است تا آن دولت بر سر آنها حکومت کند

    نکته زیبایی دیگر

    به محض اینکه من بخواهم تغییر کنم جهان هستی هم شرایطی را برای من می سازد که قدم به قدم در جهت رسیدن به باورهای من خواهد بود

    باورها است که روند زندگی من را تشکیل می دهد و هرچه که باورهای من قویتر و محکم تر باشد بدون شک زندگی برای من آسان تر و روان تر و راحت تر خواهد بود

    این تعریف استاد از سفر خودش به آمریکا می تواند برای من یک الگوی عالی باشد که بله به راحتی و به سادگی می توان به خواسته ها و اهداف خودم برسم

    وقتی که باورهایم درست و قوی باشد همه کارهای من به راحتی و آسانی رقم خواهد خورد

    این صحبت های استاد می تواند برای من بصورت یک الگوی عالی باشد

    باید بارهای بار به خودم بگویم که وقتیکه استاد به این راحتی کارهای او رقم خورد و به آمریکا مهاجرت کرد پس من هم می توانم اینگونه برایم رقم بخورد

    فقط یک شرط دارد و آن این است که روی باورهای خودم بصورت اصولی و واقعی کار کرده باشم

    از قوانین آگاهی داشته باشم و به آنها عمل کنم

    این بزرگترین درس و بزرگترین نکته امروز برای من بود که از این فایل استاد من یاد گرفتم

    نکته

    وقتی که من عوض بشوم جهان بیرون من هم عوض می شود

    دنبال تغییر و عوض کردن دیگران نباشم

    خودم تغیر کنم

    روی خودم کار کنم

    روی بارهای خودم کار کنم

    اینگونه عمل کنم جهان بیرون من هم تغییر خواهد کرد

    هجرت کردن در زمانیکه در بهترین حالت ممکن هستم و در آرامش هستم این موقع این هجرت کردن بسیار عالی است و باعث رشد من می شود

    در واقع برای بهتر شدن موقعیت و اوضاع خودم باید هجرت کنم

    در این هجرت هم جهان هستی به من کمک خواهد کرد و روی دستهای خداوند مهربان حساب باز کنم

    چه باورهایی محدود کننده در مورد ثروت من داشتم که با صحبت های استاد الان من یاد گرفتم

    حال می فهمم که ثروتمند شدن هیچ منافاتی با خدا ندارد

    اما اکنون این را یاد گرفتم که من هرچه ثروتمند تر باشم نزد خدای خودم عزیزتر خواهم بود

    هر چه من ثروتمند تر باشد برای خدای خودم لذت بخش تر است

    من هر چه ثروتمند تر باشد به خدای خودم نزدیک تر خواهم بود

    این برای من باز یک معجزه دیگر بود که امروز از صحبت های استاد عزیز یاد گرفتم

    من وقتی که ثروتمند بشوم درهایی از نعمت خداوند برای من باز می شود

    من وقتی که ثروتمند بشوم نیکوکارتر می شوم

    من وقتی که ثروتمند تر بشوم مفید تر هستم برای خودم و اطرافیان خودم

    نکته

    هر وقت که بخواهم تغییر کنم خداوند از تغییر دستهای خودش به من کمک خواهد کرد دراین مسیر و دراین راه تغییر

    ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل پر از نکته و پر از حس و حال خوب

    ممنونم از خدای خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سکینه برجی گفته:
    مدت عضویت: 1154 روز

    بنام الله یکتا

    سلام خدمت استاد عزیز و تمام دوستان همفرکانسیم

    سفرنامه 25

    نکات این فایل بینظیر

    خیلی از مردم خواسته هاشون را نادیده میگیرن چون باور ندارن که میشود و اولین قدم برای باور کردن آیه که ببینید یک نفر به اون خواسته رسیده وبه محض اینکه باور کنید میشود خداوند و جهان اسباب رسیدن به خواسته فراهم میکند

    هر جا و مکانی که هستید اگر توانستید پیشرفت کنید ودر مدار درست قراربگیرید یعنی هماهنگ باخود و جهان هستید، پس می تونید برای بهتر شدن مهاجرت کنید و مهاجرت یعنی ایمان به خداوند، مهاجرت یعنی رفتن به دل ناشناخته ها و غلبه بر ترس ها که باعث رشد انسان میشود ولی اگه دراین جایی که هستی موفقیت و آرامش نداری هر جا بری آسمون آبیه مگر اینکه افکار وباوراتو تغییر بدی

    باور (اگر من ثروتمند شوم از خداوند دورمیشم و آدم بدی میشم )یک باور ی بسیار مخرب است که متاسفانه منم دارم وباید روش کار کنم

    طبق گفته های استاد ما اگر ثروتمند بشیم به گسترش جهان کمک میکنیم و میتونیم کارای نیک انجام دهیم و طبق نظر قرآن که می فرماید انفاق و زکات را از خویشاوندان خود شروع کنید ،مابا ثروت میتونیم بهترینها رو برای خانوادمون انجام بدیم وبه آنها کمک کنیم

    هر کس بخواهد تغییر کند جهان به کمکش میاد و شرایط و موقعیت های برایش فراهم میکند تا در مسیر درست قرار بگیرد

    ما مسئول زندگی دیگران نیستیم و همه ما به یک اندازه به نعمت های خداوند دسترسی داریم واگر کسی کمتر استفاده میکنه خودش مقصره نه اون کسی که زیاد استفاده میکنه وبرای تغییر باوراش کار کرده، هر کس نتیجه اعمال خودشو میگیره وما نباید ناراحت و نگران نتیجه نگرفتن دیگران باشیم وبادلسوزی کردن برای دیگران هیچ کمکی به آنها نمی کنیم وهر کس هر جا هست سر جای خودش هست واگه چیزی غلطه افکار وباورای ماست ،با نخواسته ها نباید مبارزه کرد چون بیشتر میشوند

    از خدای مهربانم و استاد بی نظیرم بینهایت سپاسگزارم به خاطر این آگاهی هابا آرزوی موفقیت فراوان برای همه دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: