«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

گرانبهاترین چیزی که از استاد عباس منش آموخته‌ام‌، ‌«رابطه میان توحید عملی و قانون فرکانس» است.

رابطه میان قانون احساس خوب = اتفاقات خوب و تسلیم بودن در برابر ربّ.

همان اصلی که به یقین می‌گوید: فقط یک عامل زندگی‌ات را در این دنیا و آن دنیا رقم می‌زند و آن‌، باورهای خودت است!

استاد عباس‌منش‌، به گونه‌ای توحید عملی را به من آموخته که‌ آن‌را، نه برای فرار از جهنم یا منتظر ماندن برای پاداش در جهانی دیگربکار گیرم‌، بلکه از آن برای ساختن بهشت دلخواهم در همین جهان بهره ببرم.

توحیدی که در عمل از استاد عباس‌منش آموخته‌ام‌، به من وعده‌ی فرداهای دور دست را نمی‌دهد بلکه خودش را در قالب احساس آرامش و اطمینان قلبی‌ای نشان می‌دهد که به محض به کار بستنش‌، وجودم را فرا می‌گیرد و آرام آرام به سایر جنبه‌های زندگی‌ام نفوذ می‌کند.

استاد عباس منش به گونه‌ای معنای توکل و تسلیم بودن را به من آموخته‌ که‌، بتوانم در شرایطی از عهده‌ی کنترل کانون توجهم برآیم که ظاهراً اوضاع بر وفق مرادم نیست و به این شیوه‌، اوضاع را دوباره بر وفق مرادم نمایم.

استاد عباس منش به گونه ای ایمان به غیب را به من آموخته که بتوانم در شرایط نادلخوه‌، بی‌آنکه ایده‌ یا راه حلّی داشته‌باشم یا روی قول و کمک فردی بتوانم حساب کنم‌، به خود بگویم فارغ از اینکه شرایط بیرونی چیست‌، من از درون خود را به آرامش می‌رسانم با این اطمینان و یقین که‌، محال است من به احساس اطمینان قلبی و آرامش برسم‌ و آن شرایط‌، هرچقدر هم نادلخواه‌، به نفع من تغییر نکند‌.

هر فردی به این حدَ از یقین درباره قوانین برسد‌، قطعاً مهم‌ترین کار زندگی‌اش را کنترل کانون توجه و احساسش قرار خواهد داد.

و به قول قرآن:

وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ  وَ مَن یَتَوَکلَ‏ْ عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ  إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ  قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ قَدْرًا

و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى‏رساند، هر کس به خدا توکل کند خدا او را کافى است. خداوند در انجام فرمان خود پایدار است و براى هر چیزى اندازه‏ اى قرار داده است.

برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی «الخیر فی ما وقع» در شعر پروین
    13MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

803 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علیرضا برزگرزاده» در این صفحه: 1
  1. -
    علیرضا برزگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2914 روز

    سلام و درود به همگی😘😍

    آقا چند روز پیش صبح خواب میدیدم اغلب هم که چه عرض کنم همش چرت و پرت و هپروته😆😅😄😂ی لحظه اتفاق بدی برام افتاد تو خواب تو خواب ناخوآگاه گفتم آقا الخیر فی ما وقع😆😅😅😂😂😂😂👌👌👌👌👌

    ی نکاتی رو یادداشت میکنم اما به عنوان ردپایی از خودم برای خودم اینو میگم که اعتراف میکنم ایمانم به وجود خدا ایمان عملییی و عمیق و ریشه ای نیست چون افکارم و رفتارم نشون میده اینو!!!پس این نکات رو می‌نویسم و امیدوارم به یقین هم برسم چون تو لفظ اگه بگم ایمان دارم فایده نداره که؛خودمو گول بزنم؟😆😅😂👌خخخ

    1.استاد وقتی میگه هر اتفاقی میفته ی خیریتی توش هست بنظر من منظورش اینه که باید اینجوری نگاه کنیم که اینجوری بهتره و بقول کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم😍😍خوشبختانه خوشبختانه جهان هیچ فرم و قالبی نداره و این ماییم که بهش فرم و قالب میدیم چون جهان کلا انرژی عه ما خودمون توده ای از انرژی هستیم همه چی انرژی عه و برای انرژی درست یا غلط وجود نداره خب و این ماییم که  تایین میکنیم. یادش بخیر مدتها سرگشته بودم سوالم این بود که آیا دین درسته؟!غلطه؟! الان فیزیک دان ها مدت هاست کشف کردن که هیچ چیز درجهان مادی فرم و قالبی نداره هیچ چیز نه درسته نه غلط و هم درسته هم غلط!!!!!چون بستگی به دیدگاه ما داره که چجور بهش نگاه کنیم من خودم شخصا علاقه ندارم به فلسفه اما یکی از دوستام میگفت تو فلسفه هم ثابت شده هیچ چیز نه درسته نه غلط!!! البته این درمورد قوانین حاکم بر جهان نیست قوانین همیشه هستن عوض نمیشه شکلشون قانون جاذبه تکامل فرکانس مدار اینا هستن همیشه ولی خوشحالم که با این درک بالام از جهان هستی و قوانینش از خیلی سرگشتگی هام که سالهای قبل داشتم اومدم بیرون اما هنوز نمیتونم ادعا کنم من هدایت رو پذیرفتم امیدوارم به حقیقت بیشتر و بیشتر هدایت بشم تا بتونم اسم خودمو بذارم: سرگشته بازگشته(بازگشت به اصل وجودی خودم و هماهنگی با سیستم وجودیم).

    اما درکل باز خیریتی تو هر اتفاقه استاد راست میگه همین که جهان فرم و قالبی نداره و ما تعیین میکنیم درستی و غلطی و زندگی مون رو این ینی خدا برا ما خیر خواسته که اجازه داده خودمون خالق زندگی مون باشیم.

    2.مهم اینه بتونیم که داعم و در طول شبانه روز حس خوب داشته باشیم ینی تا جایی که میتونیم چون طبیعتا ما باورهای 100%قدرتمند کننده درهمه جنبه ها نداریم که همیشه داعم بتونیم تو احساس خوب باشیم ولی خب سعی کنیم تا اونجا که میتونیم تو احساس خوب بمونیم بقول استاد طبیعیه آدم گاها ناراحت بشه مهم تو احساس بد نموندنه بطور مثال خب همه ما انسانیم و عواطف انسانی داریم و با شنیدن خبری ناگوار طبیعیه ناراحت بشیم اما نباید تو دایره ناراحتی موند. چون اگه تو طول روز گاها احساس خوب داشته باشیم گاها بد خب این احساس بد بصورت اتفاق وارد زندگی فیزیکی ما میشه و باز احساس مون رو بد میکنه و اینجوری باز با این احساس بد حاصل ازین اتفاق تو سیکلی از احساسات بد میفتیم پس بهتره سعی مون براین باشه که تا جایی که میتونیم احساس خوب مون رو حفظ کنیم تو طول روز سخت نگیریم به خود اگرم احساس مون بد شد سرزنش نکنیم نیاز به کار عجیب قریب نیست هرکسی قلق خودشو داره با یچی کم کم ذهنش آروم میشه یکی گیم یکی آشپزی یکی خواب بیرون رفتن دوش گرفتن حتما نیاز نیست اون اول بیایم سراغ آموزه ها حتما گاهی ی دوش مارو به احساس خوب میرسونه ملاک احساس خوبه درضمن نیاز به انجام کاری عجیب غریب نیست.

    باید تکاملی هی ساعات احساس خوب مون رو زیاد کنیم نگران نباشیم اگه نتایج بزرگ هنوز نیومده بهترین خبر همین احساس خوبمونه چون همه چیز از همین احساس خوب ناشی میشه کم کم نتایج بزرگتر هم میان.😉

    3.روند جهان خیر و خوبی و خوشیه؟

    بعله وعده الله هستش که ما جهان رو هی رشد و گسترش میدیم.درضمن تو آیات زیادی گفته که من برای شما خیر و خوبی رو میخوام خیر در لغت ینی بهترین!با مراجعه به آیات«نرید»که به معنی خواستن هستش ینی می‌بینیم که خدا فقط خیر خوشی خوشبختی رو برای ما میخواد و بقول استاد این روند طبیعیه جهانه که پراز خیر خوبی خوشی شادی رقص پایکوبی احساس خوب باشه چون اصلا اینا صفات خداییه که تو فطرت ماست و طبیعیش اینه و اگر ما این چیزارو نداریم غیر طبیعیه اصلا!!!چون ما از هماهنگی با طبع مون سیستم وجودی مون بیرون اومدیم دریافتش نمی کنیم چونکه از اصل و اساس مون دور شدیم از مدارش بیرون اومدیم.مگه میشه روند این جهان خیر و خوبی و خوشی نباشه وقتی خدا بما اراده و اختیار داده که هرکاری میخوایم بکنیم؟(هرکاری درحق خودمون نه بقیه!!!ما قدرتی بر بقیه و خارج از خودمون نداریم)وقتی خدا گفته آسمان ها و زمین مسخر شماست وقتی گفته:«کلما نمد هولا و ..»وقتی گفته اگه هدایت منو بپذیرید همین همین کاری نکنید هیچچچچییی فقط گوش کنید راهی که من میگم رو قبول کنید بپذیرید باور کنید هدایت و توحید رو بپذیرید (ببینید چقدر راحته!!!!اگه مسیر درست رو پیش بگیریم.) دیگه دراون صورت لاخوف علیهم و لاهم یحزنون!!!!!چه گنجی بالاتر ازینکه نه هرگز از چیزی بترسی نه ناراحت بشی؟😍😍😍😍😍😍😍😍بخخخددداااا که با 600تا الماس بلورین هم عوضش نمیکنم این سرخوشی و سرمستی و خلسه معنوی رو.😘😍😍

    چه تگرگی هم داره میزنه تهران، قشنگ سینک شده با حرفهای شما:وقتی که ما آرامش داریم احساس خوبی داریم ینی ما ب ی نیرویی ورای نیروی خودمون اعتقاد داریم که محافظ ماست با ماست!!!!وااااایییی خدا این کلمات حس عجججیبی رو القا میکنن نمیشه توصیف کرد.🙏💟

    الا بذکر الله تطمعن القلوب؟

    4.همیشه برام سوال انگیز بود.که کسایی هم هستن تو دنیا که خدا رو قبول ندارن پس چرا آرامش دارن؟!🤔🙇پس چی میگه این آیه؟🤔🙇فهمیدم مشکل از بدخداشناسی منه اولا خدا احساساتی نیست کسی بگه قبولش ندارم عصبی شه و محرومش کنه این از این. دوما خدا جهان قانون فرکانس رو دریافت میکنه اگه باور ها ایمان و فرکانس خوبی راجع به ی موضوع بفرستی جوابشو می‌گیری فارغ از مرام و مسلکت!!بخاطر همینه که استاد توی فایل خدا را بهتر بشناسیم میگه جواب فرکانس هاشو میگیره از خدا هر آدمی فارررغ ازینکه سنش چیه نژادش چیه حجابش چیه و بالاخره دینش چیه. خدا فقط یک چیز نیست ی وجودی نیست که یکجای مخصوص قرار گرفته باشه و کسی بگه قبولش ندارم خدا همه چیزه همه هستی هرآنچه هست نیست پیداست پنهانه  خودشه قانون چیزی جدا از خدا نیست که بگیم این قانون خداست اون خود قانونه پس اگه کسی خدا رو قبول نداره اما مطابق با قانون داره خوب کار میکنه آرامش هم میگیره چون طبق قانون(خود خدا)داره پیش میره حالا گیرم تو لفظ بگه قبول ندارم تو عمل داره که خدایی رفتار میکنه حالا خودشم ندونه گیرم اما چون طبق قانون(خدا)عمل میکنه نتیجه میگیره.

    ذکر هم به معنی ذکر گفتن مثلا گفتن ی جمله زیر لب نیست یا یاد کردن.ذکر ی تغییر یه Revolution ی انقلاب درونی که مثلا حاصل از ی تلنگری باشه یجورایی سر به سنگ خوردن آررره آره ی تغییر و تحول عمیق درونیه. مثل اون موقع که استاد فکر کنم تو کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم بود گفت وقتی برای اولین بار فیلم راز رو دیدم 60بار پشت سرهم دیدمش!!!!!!!یا وقتیکه گفت خواستم قرآن رو بندازم تو آب ی حسی بهم گفت بذار یبار بخونمش و کللللی تحت تاثیر قرار گرفتم از خوندنش.👌👌👌این میشه ذکر.

    5.دلیل اینکه وقتی از خدا کمک میخوایم به بی نهایت خیر میرسیم ولی وقتی از بقیه میخوایم به بدبختی اینه که وقتی از بقیه میخوایم اونا تحت کنترل ما نیستن که مطمئن یشیم کمکی میشه بما یا نه و چون بهشون وابسته ایم بدون اینکه کنترلی بهشون داشته باشیم این رفتار و ویژگی شخصیتی بما حس توهم ترس استرس و اضطراب میده و با این حس ما در مداری قرار میگیریم که اتفاقات شرایط موقعیت ها و افراد و ایده هایی هستن که اتفاقات بد رو برامون بوجود میاره.ولی وقتی میایم بخدا میدونیم خدا برامون خیر میخواهد و هرررچی بخوایم رو بهمون میده اگه باورش داشته باشیم و چون خدا هم از قدرتش داده به ما خیالمون راحته و با این احساس در مدار خواسته ها و اتفاقات دلخواه قرار میگیریم که هرچی که میخوایم هست تو اون مدار دقیقا این دقیقااا ینی هماهنگی با سیستم درونی این ینی هماهنگی با منبع جالبه اون اوایل عضویتم تو سایت ی مطلبی از دانشمندان خوندم که همون حرف های استاد بود: انسان وقتی در حالت شادی قرار داره بیشتر از همه حالات پتانسیل هاش بالفعل میشن دراین حالت 100% پتانسیل های افراد بالفعل میشن. اینه هماهنگی با سیستم درونی.هماهنگی با منبع مثل ی گوشی که وصل شده به منبع شارژ. چه خوب و مفید کار میکنه؟👌دیدین؟ولی وقتی که حافظه گوشی پر باشه(نجواها شلوغ شن و صداشون زیاد شه تو ذهن عقل و منطق و دودوتا و چهارتا حکم کنه!)گوشی کند میشه عملکرد گوشی ضعیف میشه نمیتونه به نحو احسن کارشو بکنه!!!

    6.با توجه به شعر پروین مشرک محکوم به خوار و ذلیل شدنه بدون استثنا!!!یاد اون حکایت «کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه»افتادم.

    7.پیرمرد نه از ی نفر بلکه از صدها نفر طلب کمک کرد جز خداوند اما همین که رو به خدا کرد سریییع جواب گرفت.نشون دهنده اینه که خدا سریع الجوابه و چقدر مشتاق اومدن انسان به صراط مستقیم و مسیر هدایته پس ذات جهان خیره خدا بهترین هارو برای ما میخواد.شعار من اینه که:چون خدای بزرگی داری بزرگ بخواه.نکته اینجاست بارهااااا و بارهااا تجربه کردم وقتی که ی قدم بسمت خدا به سمت توحید بیای خداوند هزااااار قدم به سمت تو میاد تو این داستان باز ثابت شد این قضیه.طرف اومد سمت خدا به یکمی گندم راضی بود.اما خدا به پاداش شرک نورزیدنش هزار قدم بیشتر از یک قدم او برداشت و چیزی به ارزش هزار برابر گندم بهش داد کیسه ای از طلا.

    8.اعتماد به رب.اگر کتاب رکورد های گینس در زمان ابراهیم بود اون رکورد دار گینس در زمینه اعتماد به رب میشد با اختلاف فاحشششش!!!چرا پیرمرد از خدا نمیخواست؟؟!!سادس چون نمیشناختش باورش نداشت بعد که رفت رفت و رفت و تجربه کرد و به چشم دید هیچ کی هیچ کاری براش نکرد هیچکی هیچ قدرتی نداره سرش به سنگ خورد(ذکر)متحول شد ازبس خوار شد تا باور کرد باید از خدا بخواد.وای که چه توحیدیه این فایل😘😍😍اما چون با خدا زیاد دوست نشده بود راه و چاه رو نمیدنست الهامات رو بلد نبود.

    دریک کلام اعتماد نداشت به خدا!!!حالا فردی مثل ابراهیم رو مثال بزنیم یا حالا پیامبران و افراد متصل به خدا و عمل کننده به الهامات.این افراد چون روی به توحید آوردن دیگه خدا هدایت شون میکنه به تمام عواملی که برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت لازمه.این افراد طبق هدایت الله و توحیدی شدن متصل میشن به الهامات. همه الهامات رو دریافت میکنن اما انقدر صدای ذهن شون(نجواها و دودوتا چهارتای زندگی)زیاده که نمیشنون یا کسانی که مدارشون بهتره میشنون ولی باور ندارن و عمل نمیکنن.اما افرادی که عمل میکنن شاید الهامات دریافتی شون اصلا اصلا و اصلا هم منطقی نباشه اما اگه تکامل شون رو خوب طی کرده باشن با وجود فشار ذهن حرف‌های بقیه منیت های درون و منطق های قوی ذهن، اینارو خلع سلاح میکنن و تسلیییییممممم این نسیم خنک که به گونه میخوره دم صبح میشن و وقتی انجام شد ایمان شون به خدا و الهاماتش صدبرابر میشه برا همین طی پروسه تکاملی وقتی  از خدا کمکی میخوان و اتفاق بظاهر بدی میفته یا الهامی بظاهر غیرمنطقی و ترسناک انققققددد به الهامات طی تکامل عمل کردن و نتیجه گرفتن که دیگه هرچقدر غیر منطقی باشه انجامش میدن چون توکل کردن(واگذاری کار به خدا) تفویض(واگذاری کامل)کردن چون ایمان دارن چون میشناسنش چون تسسسسسلیمن!!آخ ینی میشه منم یروز این تسلیم بودن رو بفهمم؟و دیگه خفففن ترین نوع تسلیم و اعتماد به رب که آقا هررررر اتفاقی بیفته چون خدا الهام کرده به نفع ماست تسلیم ابراهیم دربرابر قربانی کردن فرزندشه!!!!!!!!!!!!!این دیگه تقریبا آخررررششششههه!!!!خیلی سخته شاید اینو بگم اما ازین تسلیم تر هم میشه شد!!!!!!!اما خییییییلللللللییییی بها میخواد خیلللی بهشت رو بقولی به بها دهند نه بهانه. درکل خیلی خیلی شدیدا دشواره اما غیرممکن نه!!!

    9.هر بلائی کز تو آید، رحمتی است

    هر که را فقری دهی، آن دولتی است

    تو بسی زاندیشه برتر بوده‌ای

    دو مصرع بالا مکانیزم تضاد و جزا و پاداش رو داره میرسونه بما که اگر دچار ناراحتی و فقری هم میشیم این نعمته چون اولا این مکانیزم تضاد رو میرسونه که این تضاد و احساس بد کلللی بما انرژی میده و انگیزه میده این تضاد ها برای پیشرفت بقول استاد اینا واضح میکنن که دقیقا چیو میخوای؟؟؟عیب هاتو باورهای اشتباه تو شرک هاتو عدم عزت نفس ها تو بهت نشون میدن حکم آینه رو داره که هیچ چیو ازت پنهان نمی کنه همون آینه چون عیب تو بنمود راست. تضاد دریک کلام و حال بد و نتیجه افکار ما دارن میگن بما که مسیرت اشتباس تا عوضش کنی. بخاطر همین هم هست که فقر خودش دولته دولتی خداداد!!!و رایگان بدون هیچ صرف هزینه!!!!!باید سپاسگذار باشیم که حسادت طمع شرک بی ایمانی طمع افکار منفی احساس بد و نتایج بد به بار میارن چون باعث میشن بفهمیم که مسیر مون اشتباهه و باید عوض بشه پس شکری واجبه براین شرایط.

    هر نفسی (نفس) که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب.

    هر کجا دردی دوا آنجا رود

    هر کجا فقری نوا آنجا رود

    هر کجا مشکل جواب آنجا رود

    هر کجا کشتیست آب آنجا رود

    آب کم جو تشنگی آور بدست

    تا بجوشد آب از بالا و پست

    تا نزاید طفلک نازک گلو

    کی روان گردد ز پستان شیر او

    میگه از اندیشه برتری.حالا که اینجور معجزه وار نتیجه گرفت میگه بابا این تو ذهن من نمیگنجید تو خودت برتر از اندیشه ای برای تو که ی چشم بهم زدنه پس من چرا رو ذهن خودم حساب باز کنم راستی؟؟؟!!!خب تو هستی دیگه آگاهی ای ورای آگاهی ها هستی و هدایتم میکنی دیگه😊😍💟خدا اندیشه نداره ورای اندیشه نیست خدا خود اندیشس اصلا منبعشه ذات اندیشس!!!!!!👌👌🙌🙌

    10.برای حکمت معادل فارسی خاصی نیافتن!!!بسسسس که این کلمه پرشموله و شامل خیلی معانی میشه اما اگه بخوایم اشاره کنیم معانی مهم و پرکاربردش اخلاقیات و قوانین هستش قبلا گفتم زمان موسی و محمد کتاب به این صورت که صفحات کاغذی در دو جلد باشن نبود و هر موقع میخواستن قانونی تو قبایل یا جامعشون ایجاد کنن رو لوح سنگی ای چرمی مینوشتن و میشده قانون پس کتاب ینی قوانین سلسله قوانین و نظامات سیستم و جهان هستی تا قبل استاد عباسمنش هرکی اصلا تو کل تاریخ که سرچ کنید کاربرد دنیایی قرآن رو نگفته همه فقط ی کتاب دیدنش برای احکام ویا سواستفاده یا دیگه نهایت رعایت اخلاقیات درحالی که قرآن کتابی کاربردی برای موفقیت درتمام جنبه های زندگی هم هست اصلا اصلش اینه نباید نقد و ول کرد نسیه رو چسبید آقا ما الان تو این دنیاییم اصلا اینجا موفق نباشیم اونجا هم نیستیم چون اونجا ادامه زندگی اینجاست شما توی ی گیم مرحله اول رو رد نکنی که نمیرسی به دوم که برادر من خواهر من!!!!پس قرآن:بزرگترین کتاب موفقیتی تاریخ. چیزی که جز  از استاد عباسمنش از هییییچچچچ بنی بشری دریافت نکردمش!!!!

    11.میگه به این دلیل مشکل پیش اومد تو زندگیم که خدارو پیدا کنم که اگه همه چی خوب پیش بره خدارو پیدا نمکنیم این مشکل باعث میشه خدارو پیدا کنیم.

    خب این جملات تفسیر دارن طبق قوانین جهان؛همینجور الابختکی و کشکی نیستش. اینطوری نیس که خدا بگه آخی دلم میسوزه برای بندم بیام ی مشکلی بندازم تو زندگیش ی گرهی بندازم تو زندگیش تا منو پیدا کنه!!!نه آقا همه چی طبق قوانینه .آقا یکی از قوانین جهان قانون رشد و گسترشه خدا وعده گسترش این جهان رو داده که همینطور که میبینیم گسترش هم دادتش چجوووورم!!! آقا یکی دیگه از قوانین جهان تکامله همه چی رو به بهتر شدنه این آقا پروژه خدا برای جهان مادیه و ما هم دستهای خداییم برای این گسترش. حالا تنازع بقا هست این جهان برای بهتر شدن پیوسته و بدون مکث درحال تغییره و هرکی قوی تر باشه و هرچی قوی تر باشه با تغییرات جهان تغییر میکنه و خدا بشدددت حامی کسی هستش که دنبال رشد و گسترش باشه و مکانیزم جهان اینه که بوسیله تغییر  چالش،مساله،تضاد،مشکل درست کنه تا انسان ها هم هماهنگ شن و به اون رسالتشون تو جهان مادی که رشد کردن و کمال و شناختن خدا هست و… برسن اگر کسی هی و هی دربرابر تغییر مقاومت کنه هی این تضادها بزرگتر میشن تا اون رو همراه کنن اگر باز طرف مقاومت کنه این جریان ادامه پیدا میکنه این سیکل ادامه پیدا میکنه تا طرف زیر چرخ دنده های کیهان له بشههه!!!بلههههه نوع ضعیف محکوم به نابودیه دلسوزی و پارتی بازی و شوخی ای و تقلب و زیرمیزی رد کردنی درکار نیست .پس هم برای دو گروهی که ایمان دارن بخدا و ایمان واقعی ندارن مشکل(تضاد بهتره بگیم یا چالش،مساله)پیش میاد تا مومن مومن تر بشه و رشد بده جهان رو و بی ایمان هم ایمان بیاره و در گیر و دار این مشکلات خدا رو باور کنه تا زیر سایه و برکت این باور هم خودش رشد کنه و به سعادت در دنیا و آخرت برسه هم جهان رو رشد و گسترش بده اما اینم بگیم چه ما استقبال کنیم از رشد و گسترش جهان چه نکنیم اون رشد میکنه!!!!ما درس عبرت میشیم برای بقیه و اونا از ما درس میگیرن و رشد خفنی میکنن!!!و اینگونه بااااااز جهان رشد و گسترش پیدا میکنه.👌👌👌

    12.گندمم را ریختی تا زر دهی رشته  ام ریختی تا گوهر دهی.

    خداوند استاد برنامه ریزی هاست.👌👌👌ما با ذهن انسانی و محدود خودمون از خدا تا یحدی میخوایم ولی خدا بزرگتر از باورهای ماست چون توحیدی شدیم خدا ورااااای اونکه میخوایم رو هم بهمون میده درسته که همه چی قانون منده هرچقدر بکاری دقیقا همون قدر برداشت میکنی این به معنی این نیستش که فراتر از فرکانس مون رو بگیریم ما طبق قانون دریافت میکنیم ولی چون انتظار شو نداریم چون هنوز خوب باور نکردیم خدا رو میگیم اون بیش از خواسته هامون بهمون داده.استاد میگفت تو ذهنم خیییللللییی بزرگ بود می‌گفتم وااااااای میشه مثلا ی خونه 200متری داشته باشم وااااای چی میشههه؟؟؟وااای ولی الان استاد کجاست؟؟؟!!!!تیلیارد ها برابر اونور تر از آنچه فکرشو میکرد!!!!😊

    13.افراد مثبت نگر اینطوری نیست زندگی شون بی چالش باشه بی مشکل باشه امکان نداره این مکانیزم جهان هستیه کسی نیست نداشته باشه!!!منتهی این افراد دیدشون متفاوته به قضایا که نتایج بهتر میگیرن و البته وقتی با این دیدگاه پیش بریم کم کم طی تکامل زندگی مون خیلی مسیرش خیلی آسفالتی و مستقیم میشه و نه سنگلاخی. اونا نگاهشون به قضایا فرق داره نگاهشون توحیدی تره. توحیدی بودن آدم سر مسائل اساسی رو میشه نه کوچیک مثل قضیه فوت فرزند استاد که طی 4ساعت به احساس خوب رسید و بعدش هم با عشششققق سمینار برگزار کرد چون الگوی خوبی انتخاب کرد استاد همیشه بدنبال بهترین ها بوده تو زندگیش چون اون ابراهیم رو کرد الگوی زندگیش که خواست بچه شو قربانی کنه حالا دیگه با این بساط فوت فرزند خیلی خیلی قابل تحمل تر و هضم تره. چون استاد فهمیده منبع خیر خوبی سعادت خوشی احساس خوب آرامش فقط خداست نه حتی فرزند چون فهمیده از روزی که انسان متولد شده تنها وابستگیش به خدا بوده نه هیچ کسی دیگه حتی عشقش حتی بچش و اینجوری ذهنش و نجوا هاشو کنترل میکنه که آره خدایا آرررررره تو صاحبش بودی بچه من نبود من صاحب هیچی حتی خودمم نیستم تو این دنیا یک نفر صاحب همس اونم تویی حالا خواستی بگیریش بیاری پیش خودت. بچه میره بهشت.چون خودش تو عزت نفس گفت خودتو بیشتر از همه دوست داشته باش از عشقت پدرت مادرت فرزندت و هر انسان دیگه ای در کره ی خاکی چون عزت نفس داره چون میدونه با هر منطقی حتی فوت فرزند احساسش بد بشه اتفاقات بد رو بوجود میاره.چون میدونه با احساس بدش کاری نمیتونه بکنه برای بچه و زندش کنه و تو همون مدتی که بود باید ازش لذت میبرد.این جملات بهتررررین جملات برای پدرمادر ها و ایضا خودم اگه روزی پدر شدم. فکر کنم تو توحید عملی حرف زد استاد ازش.استااااااد عاشششقتممم که انقده الهام بخشییییی.😘😘😘😘😘😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😘😘😍

    فعلا.😊💟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: