گرانبهاترین چیزی که از استاد عباس منش آموختهام، «رابطه میان توحید عملی و قانون فرکانس» است.
رابطه میان قانون احساس خوب = اتفاقات خوب و تسلیم بودن در برابر ربّ.
همان اصلی که به یقین میگوید: فقط یک عامل زندگیات را در این دنیا و آن دنیا رقم میزند و آن، باورهای خودت است!
استاد عباسمنش، به گونهای توحید عملی را به من آموخته که آنرا، نه برای فرار از جهنم یا منتظر ماندن برای پاداش در جهانی دیگربکار گیرم، بلکه از آن برای ساختن بهشت دلخواهم در همین جهان بهره ببرم.
توحیدی که در عمل از استاد عباسمنش آموختهام، به من وعدهی فرداهای دور دست را نمیدهد بلکه خودش را در قالب احساس آرامش و اطمینان قلبیای نشان میدهد که به محض به کار بستنش، وجودم را فرا میگیرد و آرام آرام به سایر جنبههای زندگیام نفوذ میکند.
استاد عباس منش به گونهای معنای توکل و تسلیم بودن را به من آموخته که، بتوانم در شرایطی از عهدهی کنترل کانون توجهم برآیم که ظاهراً اوضاع بر وفق مرادم نیست و به این شیوه، اوضاع را دوباره بر وفق مرادم نمایم.
استاد عباس منش به گونه ای ایمان به غیب را به من آموخته که بتوانم در شرایط نادلخوه، بیآنکه ایده یا راه حلّی داشتهباشم یا روی قول و کمک فردی بتوانم حساب کنم، به خود بگویم فارغ از اینکه شرایط بیرونی چیست، من از درون خود را به آرامش میرسانم با این اطمینان و یقین که، محال است من به احساس اطمینان قلبی و آرامش برسم و آن شرایط، هرچقدر هم نادلخواه، به نفع من تغییر نکند.
هر فردی به این حدَ از یقین درباره قوانین برسد، قطعاً مهمترین کار زندگیاش را کنترل کانون توجه و احساسش قرار خواهد داد.
و به قول قرآن:
وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکلَْ عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکلُِّ شىَْءٍ قَدْرًا
و او را از جایى که گمان ندارد روزى مىرساند، هر کس به خدا توکل کند خدا او را کافى است. خداوند در انجام فرمان خود پایدار است و براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است.
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی «الخیر فی ما وقع» در شعر پروین13MB14 دقیقه
روز 46
روز شمار تحول زندگی من فصل 2
الخیر و فی ما وقع در شعر پروین اعتصامیبه قول قرآن:
وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکلَْ عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکلُِّ شىَْءٍ قَدْرًا
و او را از جایى که گمان ندارد روزى مىرساند، هر کس به خدا توکل کند خدا او را کافى است. خداوند در انجام فرمان خود پایدار است و براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است.
وقتی برای کسی و یا چیزی نگران باشیم و برای زندگی دیگران و یا فرزندانم و یا حتی خودم احساس نگرانی می کنم ، یعنی ایمان ندارم که خدایی که آسمان ها و زمین کهکشان ها رو خلق کرده و داره به این زیبایی و با نظم و هماهنگی کامل اداره ش می کنه،خدایی که به این زیبایی شب و روز رو به گردش درمیاره، خدایایی که این اقیانوس ها رو با تمام محتویاتش و جاندارانش و غیره رو هدایت و هماهنگ می کنه
می تونه زندگی منو و خانواده ام و دیگران رو هم به زیبایی چیده مان و برنامه ریزی کنه… کافیه رها باشیم و به خدا بسپاریم بعد خداوند اتفاقات و شرایطی رو براموم رقم می زنه که دقیقا برابر احساس مون در برابر توکل مون و. برابر ایمانمون هست..
الا بذکر الله تطمئن القلوب
تنها بایادخدا دلها ارام میگیرد
من قبلانا .. من همیشه به تضادهایی که برمیخوردم ناسپاس بودم دقیقا در زمان اون تضادهای مالی و پولی بلطف خدا این فایل صوتی از استاد رو برای اولین بار شنیدم فوق العاده تحت تاثیر قرار گرفتم و بارها و بارها اشک ریختم و به این درک رسیدم که هر اتفاقی در زندگیم داشتم نتیجه ی ارسال فرکانس های خودم بوده و الخیر و فی ما وقع رو بعدها درک کردم .. البته بعد از چندین سال حضورم در این سایت دیگه فهمیدم تضادها بنفع من کار می کنند تا منو بسمت خواسته هام هول بدن و هدایتم می کنند…
من باید متعهدباشم و تمرین کنم درتمام شبانه روز در هرشرایطی در هر موقعیتی باید احساسمو خوب کنم بقول استاد میگه مطمئن باش اونوقت جوری اتفاقات خوب از در ودیوارواردزندگیتون میشه که مات ومبهوت میشین ومیگه که درشروع کارشایدکارساده ای نباشه اما باتمرین وتکراراین اتفاق میفته واموختم که هراتفاقی میفته یه خیری توش هست من همیشه به تضادهایی برمیخوردم وناسپاس بودم ولی حالا دیگه اینو درک کردم که همه چی بنفع من پیش میره .. همه چی وفق مراد منع.. خدایااا شکرت
برای اینکه واقعا فقط و فقط باید به یگانه معبود الهی چشم بدوزیم … خدایا برای این آگاهی های روز افزونم شکرت
باید ایمان داشته باشم و درک کنم روند این جهان همواره خیر و خوبیه .. روند این جهان رشد و پیشرفت و گسترش جهانه..
کسی که احساس خوب داره یعنی ایمان داره
بقول استاد ملاک ایمان نه به ریشِ،نه جای مهروتسبیح روپیشونیه ،نه به چادره..
ملاک ایمان?احساس ارامش درونیه
هرچقد احساس خوب داشته باشیم یعنی ما به یک نیرویی ماورای نیروی خودمون اعتقاد داریم که اون نیرو محافظ و حامی و هدایتگر ماست اون نیرو باماست وهیچوقت ازماجدانیست به این میگن ایمان
?ایمان یعنی احساس شوق احساس ذوق احساس ارامش
وبقول استاد بایدنگاهمون به اتفاقات به ظاهرنامناسب این نگاه باشه?
که یک اتفاق خوبی درراه هست
واگرما احساس خوبی درهمه جنبه های زندگی داشته باشیم اتفاقات فوق العاده عالی برامون رخ میده واین یک قانونه اگر احساس بدداشته باشیم حتماا تفاقات نامناسب رخ میده این هم یک قانونه
جمله های کلیدی استاد اگر نعمتی رو از دست میدیم، به معنی تموم شدن اون نعمت نیست! بلکه به معنی زمان دریافت نعمت جدید و بهتره
توی این شعر پروین اعتصامی هم از شرک گفت ،هم از توحید،
هم از احساس خوب گفت هم از خیر بودن تضادها
خیلی زیبا نشون داد که تا وقتی شرک داشته باشی شرایط هر روز برات سخت تر میشه و با کوچکترین سپاسگزاریها و احساس خوب درهای رحمت و نعمت برامون باز میشه..
دقیقا مثل اون شعر که میگه…
شروع کن یک قدم با توووووو تمام گامهای مانده اش بامن
امروز چهل و ششمین روز از تعهدم در این سفرنامه است و خیلی خوشحالم امروز هم توانستم به تعهدم عمل کنم و پله های این سفرنامه رو با موفقیت بالا بیایم خدا رو شکر گذارم .. اول از همه این باور رو همیشه آویزه ی گوشم می کنم و تکرار و تمرین روزانه ی من است اینکه..تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی ارسال فرکانس ها و باورهای خودمان است
خدایااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو آری می جوییم
خدایاا ممنون و سپاسگذارم
IN GOD WE TRUST
پیرمرد قصه ما اوضاع خوبی نداشت و دو فرزند مریض داشت توی خونه اش که باید از اونا نگهداری میکرد.
هر روز میرفت از خونه بیرون و از خلق خدا درخواست کمک میکرد تا شاید کمکی کنن و اون خجل از همسر و فرزندانش نباشه.
ولی هرشب از خودش و کارش شرمگین بود.
تا اینکه یک روز هرچقدر که به این در و اون در زد کسی بهش کمکی نکرد ولی پیرمرد روی رفتن به خانه رو نداشت.
به سمت آسیاب میره و دهقان کمی گندم داخل دامنش میریزه و گرهی میزنه و پیرمرد راه میرفته.
توی راه از خدا تشکر میکنه و برای خودش خیالبافی میکنه که اگر اینها رو یکجا بفروشم میتونم عسل و عدس بخرم و فرزندانم رو بهبود ببخشم.
تو همین احوال بوده که می بینه گندم از دامنش ریخته و تمام رویاهاش نقش برآب شده.
به خدا اعتراض میکنه و میگه تو مگه خدایی بلد نیستی چجور خدایی هستی که میبینی من چقدر محتاج این کالا بودم همونم کاری کردی که از دست بدم من گفتم گره از زندگیم باز کن نه از دامنم .
اگه بلد نیستی اون گره رو باز کنی این گره رو چرا باز کردی.
وبرمیگرده تا گندم ریخته شده رو جمع کنه که چشمش به زر میفته و باز خوشحال و سپاسگزار میشه.
اونجا میفهمه که چرا تو زندگی لحظه های سخت هست.
میفهمه که چرا اونروز هیچکس بهش کمکی نکرد.
چون تضادها میان تا مارو رشد بدن.
چون اون شرایط پدید اومد تا خدا رو پیدا کنه اون پیرمرد توی زندگیش.
استاد این دقیقا شرایط زندگی تک تک ماست
با درود به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهر بان و دیگر دوستان هم خانواده ی عباسمنشی
الخیر ما فی وقع
چهل ششمین از سفر نامه
رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی
شاعر پر آوازه زن ایرانی
۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در بخشی از تبریز متولد شد
در کودکی با پدر به تهران آمد
ادبیات فارسی و عربی رو نزد پدر آموخت. بخاطر اینکه در زمان کودکیش تحصیل برای زنان رو عار میدونستن ولی پدری دانا و نویسنده و روشنفکر داشت کلی مطالب رو نزد پدر آموخت
در سن هشت سالگی به شعر گفتن پرداخت
و دوره ی مدرسه ی دخترانه ی آمریکایی را با موفقیت به پایان رساند
بمدت دو ماه ونیم ازدواج با یک افسر نظامی که بسیار عیاش بود منجر به جدایی و طلاق شد و راه خودشو در شعر و ادب و عرفان پیدا کرد
در ۱۶ فروردین به بیماری حصبه مبتلا شد و در سن ۳۴ سالگی در گذشت و محل دفن این شاعر پر آوازه قم در جوار پدرش حضرت معصومه دفن شد..
این شعر خانم پروین اعتصامی بسیار بسیار عارفانه و توحیدی بود
و برای من خیلی جالب بود که در تمام اشعار این بزرگوار رد پای قانون جذب و کمال و معرفت الهی دیده میشه
افکار ایشون بر خلاف مردم جامعه بود و به ربوبییت و یگانگی خداوند بسیار باور داشت
با اینکه ازدواج نا موفقی داشت ولی شاعر پر آوازه ای شد و در آخر اینکه الخیر و ما فی وقع .. بخاطر سختی های زیادی که از جوامع مرد سالاری کشید منجر به ساخت و پرداخت دیوان و اشعار گرانبهایی شد
زندگی خیلی از انسان هایی که سختی کشیدن و هر وقایعی که در زندگی براشون پیش اومد مسیر رو با توکل ادامه دادن
اینگونه سرگذشت گان برای ما پند و اندرز در پی داره که به وقایع امروزمون نگاه نکنیم و همچنین هر اتقاقی در زندگیمون پیش بیاد نتیجه ی عملکرد خودمون هست…
چه خوب که با آگاهی و کنترل ذهن وقایع زندگیمونو جهت بدیم
ممنون از این شعر فوق العاده آموزشی . ..من قبلانا .. دقیقا در زمان اون تضادهای شدیدی که بودم …
این فایل صوتی از اسناد رو برای اولین بار شنیدم فوق العاده تحت تاثیر قرار گرفتم و بارها و بارها اشک ریختم برای اینکه واقعا فقط و فقط باید به یگانه معبود الهی چشم بدوزیم … خدایا برای این آگاهی های روز افزونم شکر
☘️☘️🥀🥀🥀🥀🙏🙏🙏🙏🙏
ممنون و سپاس
🙏🙏🙏🙏🙏🥀🥀🥀🥀🥀🥀💐💐🥀☘️☘️☘️☘️🙏🙏🙏
خانم زهرا حسینی جانع عزیزم
ممنونم که مورد پسنر و مورد توجه شما قرار گرفت
و از اینکه وقت گذاشتید و دیدگاه منو راجب خانم پروین اعتصامی خوندید ممنون و سپاسگذارم ..
شاد و موفق و قدرتمند و ثروتمند و سلامتی و نور وعشق و صلح و دوستی و آزامش و آسایش در همه موارد و ابعاد زندگیمونو برای همه مون از هدایت الهی آرزومندم
🙏🙏🙏🥀🥀🥀🥀🥀😍😍😍😍☘️☘️🍀🍀🍀🙏🙏🙏🙏
سلام نسرین جان چقدر خداوند منو دوست داشت که امروز به این کامنت فوق العاده ات هدایت شدم .. این کامنتت رو وقتی می خوندم انگار خودم نوشتم 🤔🤔🙄🙄 نمیدونی که چقدر تعجب کردم.. دقیقا برای منم همین اتفاق افتاده یعنی چیزی که میخواستم دقیقا یک تضادی توش هستش که اصلا نمی خواستم ….. وقتی کامنت زیباتو خوندم فهمیدم که این تضاد یک نشونه ای برای من بوده که بیشتر هدایت بشم بیشتر به خدا نزدیکتر بشم بیشتر بفهمم که بیشتر تمرکز کنم به خواسته ام چون من ذره ای از کل هستم من جزیی از خداوند هستم و خداوند کامله پس منم کامل هستم … وووووواااااااای نسرین جان نمیدونم چی بگم .. این تضاد اومده که بهم بگه نباید بوجود نازنیمون ظللم کنیم باید صبر کنیم چون به قانون فراوانی ایمان دارم و میدونم آن چیزی که من می خوام در جهان هستی به وفور وجود داره پس نباید فکر کنم که اگر الان این چیزی که برام پیش آمده بمعنای اینه که دیگه بهترش وجود نداره ….. نه نه من یک عباسمنشی واقعی هستم … من از استادم یاد گرفتم که همیشه فرصت ها بهتر و بیشتر و قشنگترش هم هست . من یاد گرفتم که به کمتر از بهترین قانع نباشم . من الگو های زیادی دارم که می شود هم خدا رو داشت هم خرما رو …
امروز خواهرم برام نوشته بود که قربون خدا برم که همه چی رو با هم به آدمها نمیده … وقتی این حرف رو شنیدم یهو بخودم اومدم و گفتم نه نه نخیر خداوند همه چی رو با هم بهم میده و این خوده من هستم که انتخاب می کنم و باور دارم که نباید به کمتر از بهترین قانع باشم … درسته الخیر و ما فی وقع… دقیقا این موضوع و این تضاد برام پیش آمد که یک باوری رو باید تغییر بدم و تکرار کنم و بنویسمش تا دقیقا همون خواسته ام بوقوع بپیونده و من با کار کردن روی افکارم باید دقیقا به همون هدفم برسم … دیگه مثل گذشته فکر نمی کنم که حالا اگر این خواسته ام و هدفم ناقص هستش و چیزهایی که درون قلبم هستش بگم خب اشکالی نداره .. یا بگم خب برای من همین قدر مقدر شده و نباید توقع داشته باشم که کامل باشه …. نه اصلا زیر بار نمیرم .. باید فراتر از حد تصور و درک ایده ها و معیارهایم رو باور کنم فقط باید ترمزهامو شناسایی کنم فقط باید باورهامو درست و مناسب انتخاب کنم و جهان بقیه کارها رو انجام میده و آن چیزی که با افکارم منافات داره از زندگیم حذف میکنه.. چقدر Gps درونمون قطب نمای خوبی است.. این موضوعی که برام پیش اومده شرایطش فوق العاده است و از هر لحاظ ایده عال هستش ( منظورم خواستگار هستش ) ولی سنش شانزده سال از من بزرگتر هستش که من کلا روی این موضوع حساسیت داشتم و همیشه دوست
دارم که با عشق و لذت و شادی و احساس خوب وصلتی داشته باشم ولی با توجه به شرایط و شخصیت فوق العاده عالی ایشون هیچ احساس خوب و یا عشقی در وجودم احساس نمی کنم انگار گذشته ام رو با یک ورژن جدید باید تجربه کنم و حتی بدتر از همه احساس میکنم با شخصی که نسبت بهش احساس پدری دارم ……. ولی می خوام با تغییر باورهام روی این موضوع تمرکز کنم … نسرین جان اگر در این رابطه کلمات تاکیدی مناسبی میدونی لطفا منو راهنمایی کن ممنون وسپاسگذارم 🙏🙏🙏🙏💐
نسرین جان ممنونم ازت که توسط کامنت بینظیرت به هدفم و توحیدی تر بودن در مسیرم هدایت شدم .. باید مواظب نجوا های ذهنمون باشیم باید مواظب انرژی خوارهای اطرافمون باشیم . تمام اطرافیانم میگن از این بهتر چی میخواستی .. مگه دختر ۱۴ ساله ای که عورد میدی .. خدا که همه چی رو با هم به آدم نمیده ( افکار مخرب کمبود ) ولی من میگم اگر اون خدایی که من شناختم و استادم به من شناسوند خدایی مهربان و خدای فراوانی هاست
خدایااااا
فقط ترا می پرستم و فقط از تو یاری می جویم
🙋♀️💐🙏🙏🙏🙏
سلام نسرین جان ممنونم که پیگیر کامنت های من هستی چقدر برام جالب بود 🤭
داستان خواستگار تلفنی شما رو خوندم و یک سوال برام پیش آمد… اینکه گفتی اما ی روز گوشی ایشون افتاد توی آب و از اون موقع دیگه ارتباط ما قطع شده و هچی ارتباطی با هم نداریم اصلا نمیدونم توی چه شرایطی هستن چطوری متوجه شدی که چنین اتفاقی براش افتاده ؟؟؟
شما که تا مرحله ازدواج پیش رفتید پس باید ی چیزهایی از هم میدونستید ببخشیدااااا یکم دچار تناقض شدم و برام مبهم هستش
خب داستان ازدواج تون برام خیلی جالب بود اینقدر واقعی نوشتی که هنوز هم متوجه نشدم واقعا هفت ساله با آقا مهندس درست و حسابیت ازدواج کردی یا نه 🤔🤔🙄
کلمات تاکیدی شما و یا بعبارتی درخواست های شما برای ازدواج و با احساس خوب صد در صد تحقق پذیر هستش ..
امیدوارم هر چی خیره برات اتفاق بیوفته ..
بقول استاد در قسمت دوم مصاحبه با استاد منش این جمله خیلی تاثیر گذار بود اینکه تمام اتفاقات ما بدون استثنا بخاطر افکار ماست و افکارمون هم نتیجه ی باورهامون هست
پس باید برای رسیدن به خواسته هامون اول روی باورهامون کار کنیم و برای من نشانه ها خیلی قشنگ رقم خورد و ای شرایط خواستگارم به من نشون داد که باید روی چه قسمتی از خواسته ام کار کنم و واقعا خیلی خوشحالم که یک فرصت خوبی برای کار کردن روی قسمتی از خواسته ام هست و این موضوع تضاد یعنی قانون تکامل مو باید بیشتر بگذرونم و من هیچ عجله ای برای رسیدن به خواسته ام ندارم چون به قانون فراوانی ایمان کامل دارم و مطمعن هستم که در زمان درست و مناسب و در شرایط و مسیر درست و مناسب به راحتی و به زیبایی و عزتمندانه و با شادی و خوشحالی و عشق ولذت دقیقا به هدفم میرسم و قدرت فقط از خداوند هستش و با عوامل بیرونی هیچ کاری ندارم و تنها ب خدا ایمان دارم و اعتماد کامل دارم … وقتی احساس آدم در مورد موضوعی خوب نباشد مطمعن باش که مسیر مون مسیر درستی نیست که البته اگر به ندای درونمون در سکوت توجه کنیم دقیقا هدایتمون میکنه … بقول استاد من به خودم سخت میگیرم چون لایق بهترین ها هستم .. من ارزشمندم … من از خدا خودشو میخوام .. من ذره ای از خداوند هستم و خداوند منو همیجوری که هستم دوست داره….
وقتی خداوند به حضرت علی میگه اندازه ی نمک غذاتو هم از من بخواه دیگه حجت بر من تمام است .. خدایی که تمام این کهکشان و سیارات و جهان را مدیریت میکنه پس تمام خواسته ها ی منو هم مدیریت میکنه و من تمام کارهامو بخودش سپردم و الان هم از لحظاتم دارم لذت میبرم و خوشحال هستم تازه فرصت دارم که توی سایت با بروبچه ها همراه باشم و کلی روی مدار آگاهی های بیشتری باشم خداروشکرت که هر چی در زندگیم هست الخیر و فی ما وقع است
بهترینع بهترین ها رو برای همه مون آرزومندم روز وشب خوب و خوشی رو برات آرزو میکنم نسرین عزیز .. دوست خوبم
💐💐💐🙋♀️🙋♀️🙋♀️💥🙏
سلام نسرین جان امروز دوباره اومدم کامنت تو خوندم و تازه متوجه شدم که این صحبت ها مربوط به این کامنت یکی از دوستانه که من خودم ذخیره کردم شاید به شما هم کمک کنه
وای کلی از دست خودم خنده ام گرفت .. :
مثل اینکه دیشب خسته بودم و متوجه این قسمت از کامنت شما نشدم ..
خدارو شکر امروز دوباره به کامنتت شما هدایت شدم و کلی از سردرگمی در اومدم .. 🤭🤭🤭🙋♀️💐
با درود و وقت بخیر خدمت دوست عزیز و گرامی آقا هومن نیک بخت عزیز
امروز هدایت شدم به کامنت توحیدی الخیر و فی ما وقع .
از اینکه این شعر پروین اعتصامی رو اینجا نوشتید و توضیحات و توصیف های زیبایی در اینجا نوشتید کلی اشک شوق ریختم و قلبم بسمت هدایت های الهی ام باز شد خدایااا شکرت بابت امروزم ..
خدایااا شکرت بابت هدایت هایت که امروز به کامنت های دوستان عزیز توحیدی ام هدایت شدم خدایاا شکرت
خدایا اگه کسی فقیره برای اینه که نعمتاتو بفهمه…تو رو بشناسه که خود ثروتی…
خدایا تو که بدی های مارو با برگشت به سمتت به خوبی تبدیل میکنی….
اگه ما اسم تو رو به زبون میاریم و اتفاق بدی میفته….اون همون کلیده باز کردن دره رسیدن به توء…
خدایا هرگز ما رو از یاد خودت غافل نکن
خدایا میدونیم هر نقصانی در ما و زندگی ما برای پیدا کردن تو و صفات توء
خدایا عاشقتم
آقا هومن عزیز تک تک بهترینع بهترین ها رو براتون آرزومندم و از اینکه چند سال پیش در حد از آگاهی هدایت شدید و این کامنت زیبا رو نوشتید ممنون و سپاسگذارم و امید دارم که در این چند سال از نردبان های رشد و پیشرفت های پولی و مالی و مادی و معنوی و آگاهی هاتون بصورت تصاعدی بالا رفته باشید
ایام بکام و روز و شبتون سرشار از عشق و محبت و شادی و شادمانی و نیک بختی
با درود و وقت بخیر خدمت شما دوست عزیز آقا هومن عزیز
اول از همه بابت ادا کردن اسم من که نشان از ادب و نزاکت شما برام بود ممنون و سپاسگذارم اینکه گفتید خانم رویا
تشکر
و بیشتر از همه خوشحال شدم که پاسخگویی من به کامنت الخیر و فی ماوقع پروین اعتصامی برای شما نشونه ای واضح و آشکاری بود و این خودش سبب خیریت است.. که توانایی دیدن نشانه های الهی مون رو دریافت می کنیم و قادر به دیدن و شنیدن صدای بلند الهام و شهود درونب مون
هستیم و نشانه های پُررنگ الهی مان را بوضوح و به روشنی میبینیم و می شنویم و می فهمییم و درک می کنیم و آگاه می شویم خدایااااا شکرت .. و امیدوارم که بهترینع بهترین نشانه ها را در جهت رسیدن به اهداف و خواسته های مقدس الهی تون رو دریافت کنید و با همین فرمون پیش بروید …
اینجا که گفتید
خودتون و هرگز دست کم نگیرید و لطفا
به این مسیر زیبا ادامه بدید و شک نکنید درسته.
خیلی ممنون که بهم این موضوع رو یادآوری کردید یعنی باید همیشه به همدیگر یادآوری کنیم که این مسیر انتهایی ندارد و ممکنه گاهی از مسیر جدا بشیم و همین یادآوری دوستان سبب خیر است و ممنونم که برو بچه ها لطف دارند و بهمدیگر یادآوری می کنند که این مسیر رو ادامه بدیم .. ممنون و سپاسگذارم..
دقیقا مدتی هست که بیشتر از همیشه جهاد اکبری براه انداختم و بلطف خدای مهربانم ایمان و یقین راستین دارم … و از اینکه خداوند بخشنده و مهربانم استاد بینظیری چون استاد عباسمنش نازنین و موحد و دوست داشتنی رو به من نشان داد یعنی بزرگترین نشانه ی هدایتی زندگیمو پیدا کردم و مطمعن باشید که در این راه ثابت قدم هستم البته بلطف خدای قادر مطلقم..
آقا هومن عزیز خواستم تشکر و قدردانی کنم بابت اینکه وقت ارزشمندتون رو برای پاسخگویی و نوشتن به من دادید ممنون و سپاسگذارم و هر وقت اون دایره ی آبی رنگ کنار اسممو میبینم بوجد می آییم گویا خدا در خانه ام رو زده است و می خواد پیغامی و نشونه ای رو برای من آشکار کنه خدارو شکر امروز هم بهم پیغام سروش خودشو داد و بهم گفت صبور باش و که در جایگاه درست خودت هستی و الخیر و فی وقع رو بیشتر از همیشه از این کامنت دریافت کردم..
آقا هومن عزیز پیشاپیش سال جدید 1402 رو بهتون تبریک می گم و تک تک بهترینع بهترین ها از هر نوع در سراسر دنیا رو برای شما دوست عزیز و برای همه مون آرزومندم
روز و شبتون خوب و خوش و وفق مراد و ایام بکامتون شیرین و گوارا باشد