«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)

803 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سپیده آقایاری گفته:
    مدت عضویت: 1849 روز

    با نام و یاد خدا

    نشانه امروز من 1403/6/8

    سلام به استاد عزیز، خانم شایسته گرامی و اعضای خانواده عباس منش

    خدایا از روزی که منو هدایت کردی به گوش دادن نشانه های روزانه ام، هر روز داری منو متحیرتر میکنی. انگار داری تو هر کلام استاد باهام صحبت میکنی.

    هفته پیش به تضادی برخوردم و تو امروز تو این فایل برام توضیح دادی که اگه این تضاد نبود من اینطور جدی سعی نمیکردم رو خودم کار کنم و این اتصالی که امروز با تو دارم اگه تنها خیریت اون ماجرا باشه همین فقط کافیه. همین نزدیکی با تو برد زندگی منه.

    اینکه درکم از جهان اطرافم داره بیشتر و بیشتر میشه همین نشون میده که در مسیر درستم.

    کلام استاد برام معنای بیشتری داره نشون میده دارم به مدارهای بالاتری میرم.

    آگاهی هام داره بیشتر میشه.

    خدایا شکرت بابت این تضاد. واقعا از صمیم قلبم خوشحالم که این تضاد رو ایجاد کردی تا تو رو پیدا کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      منیر گفته:
      مدت عضویت: 1931 روز

      به نام خدا

      سلام به استاد عزیز و همسفران عباسمنشی

      سپیده جان واقعا این نشانه های روزانه ناب هستن

      دقیقا همینه هر چی بیشتر تو سایت میاین بیشتر انرژی آگاهی های الهی برامون حس میشه

      هر کدوم از این فایلها هزاران ناگفته با من و تو داره

      خداروشکر که همه عزیزان هر لحظه در حال شادی و شکرگزاری هستند

      خدایا شکرت که هر لحظه با حال خوب عزیزانم شاد میشم و خدایا شکرت که تک تک عزیزان این سایت در پناه الله یکتا شاد و سلامت و پیروز و ثروتمند هستند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سپیده آقایاری گفته:
        مدت عضویت: 1849 روز

        با نام و یاد خدا

        سلام منیر عزیز.

        خیلی ممنونم از پاسختون. دقیقا همینطور هست که میفرمایید. پاسخ شما به کامنت من دقیقا تاییدی بود برای اینکه متوجه بشم این مسیر درست هست. چون با بودن در این سایت و توجه به زیبایی ها و نکات مثبت داریم کنترل ذهن انجام میدیم.

        موفق و شاد و پیروز باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    منیر گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیز من امروز متوجه شدم که شما روی فایلهای دانلودی کلید زدید چقدر عالیه این

    این احساس خوب داشتن رو یکسره دوست دارم تجربه کنم تا اتفاقات خوب بیفته

    چقدر خوبه استاد اینکه میگید هر چقدر آرامش داشته باشی یعنی ایمان داری

    اگر احساس شوق داری ایمان داری

    اگر احساس لذت بردن از زندگی رو داری ایمان داری

    چقدر من این قسمت گفتگوی شما رو دوست داشتم و این پیرمرد قصه پروین که اولین بار از زبان شما توی یکی از فایلها گوش دادم منو شیفته دیدگاه شما کرد

    چقدر خوبه در مواقع سختی و آسانی هر دو زمان به خدا اعتماد کنیم

    همیشه خدا به موقع میرسه همیشه باید بدونیم هر چالشی دقیقا همون چیزی هست که میخواد تو رو نجات بده از اون وضعیت

    استاد واقعا من این وقت شب به این مورد گفتگوی شما نیاز داشتم

    خدایا هدایتم کن بیشتر از قبل خدایا بیشتر صبر بهم بده خدایا ایمانم رو قوی کن

    خدایا شکرتت واقعا شکر استاد که من این کلید رو امروز متوجه شدم

    مرسی خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    ستاره ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 586 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته ای نازم

    درکی که من ازین فایل کردم

    هر اتفاقی بدی که برای ما می‌افتد دلیلش اینه که خداوند می‌خواهد برای ما نعمت بزرگ تر بدهد برای همین اون نعمت را از ما میگیره که بهتر و خوبتر شو به ما بده

    و بعضی اتفاق های بد هم برای این هست که برای ما مشخص بشه که خواسته ای ما چیه

    مثلا ما هیچ وقت دوستی نداشتیم و از خداوند یک دوست می‌خواهیم و این دوست وارد زندگی ما می‌شود بعد از مدتی ما متوجه می‌شویم که این دوست ما خیلی دروغ گو هست با این دروغ هایی که به ما میگه ما ناراحت می‌شویم و به این فکر می‌افتیم که من یک دوستی می‌خواهم که صادق باشه با من

    اگر نمیفهمیدی که اون آدم دروغ گو هست هیچ وقت متوجه نمیشدی که چه جور انسانی میخواهی وارد زندگی ات بشه

    و وقتی که اتفاق بد می‌افتد ما باید در اون موقع به مشکلات اصلا توجه نکنیم فقط وظیفه ای ما در اون زمان این هست که تا می‌توانیم تلاش کنیم که احساس خودمون را شاد کنیم و سپاسگذاری نعمت هایی را کنیم که در زندگی داریم دیگه همه چیز بسپار به خداوند و تو وظیفه ات خوشحال کردن خودت هست نمیخواد اصلا فکر هم کنی چه مشکلی به وجود اومده خب اولا شاید کاملا نتوانیم احساس خودمان را شاد کنیم ولی با هر بار تمرین کردن تکاملی یاد میگیرم که مثل استاد عباس منش که فرزند شان را از دست داد توانست بعد از یک ساعت خودش را آرام کند و از اون احساس بد بیرون بیاید

    خب حالا دو راه داری هر کدومش که دوست داری انتخاب کن

    یک راه که اتفاق بد می‌افتد و نگران میشی و نا امید میشی و احساس بد داری و مشکلات را تحمل میکنی و استرس غم ناامیدی افسردگی و بدبختی رو تحمل میکنی در آخرش هیچی هم بدست نمیاری جز احساس بدتر و اتفاق های بدتر

    و راه دوم

    اتفاق بد در زندگیت رخ می‌دهد و تو در اون حالت تلاش میکنی که احساست را خوشحال کنی و بیخیال اون مشکل میشی و تلاش برای شادکردن خودت میکنی و همه مشکلات و اون اتفاق به ظاهر بد را به خداوند می‌سپاریم و توکل به الله میکنی و در آخر این تلاش خداوند یک نعمت خیلی بزرگ و زیباتر میده بهت و سوپرایز ات میکنه و در آخرت هم نعمت های خیلی زیادی میده بهت بابت این ایمان صبر و تلاشت که احساس خودت را شاد کردی همه شرایط به ظاهر بد ناپدید میشه و تو به خواسته ات میرسی حتی بهتر از اون چیزی که میخواستی بهت میده اینم جایزه صبر و توکل و احساس شادت و سپاسگذاری ات.

    و تو تنها وظیفه ات چیه اینه که خودتو خوشحال کنی و سپاسگذاری از نعمت ها کنی و لذت ببری

    روند جهان همواره خیر و خوشی هست

    پس این اتفاق به ظاهر بد میخواد بهت یه نعمت بزرگتر و با کیفیت تر بهت بده

    به کی این نعمت را خداوند می‌دهد

    به کسی که به خداوند ایمان داشته باشه و بیخیال اون اتفاق باشه چون به خیرش هست که اون اتفاق افتاده

    اتفاقات زندگی یعنی ساختن ما از کاربن به الماس

    پس بی صبری و ناراحتی رو بزار کنار و تلاش کن شاد باشی و سپاسگذار

    این بازی دنیاست دیگه نمیشه که همه چی گل و بلبل باشه که اون وقت زندگی لذت نداره خب

    کسی که احساس خوب دارد یعنی اینکه ایمان دارد کسی که ایمان دارد آرامش دارد یعنی اینکه ما به خداوند کاملا اعتماد داریم دیگه خیال ما راحت است

    چون بزرگترین قدرت جهان با توست پس بیخیال

    در شعر پروین اعتصامی پیر مرد داستان ما هم به تمام انسان ها رو انداخت هیچی بدست نیاورد جز ناراحتی و نا امیدی و حقیر شدن

    با وجودی که به خداوند توکل نداشت و از خداوند نخواست ولی بازهم خداوند اون رو دوست داشت و از طریق دستانش برایش گندم داد و او گندم ها ریخت و این پیر مرد عصبی شد و ناراحت شد و به همه چی شک کرد که این چه جور خدایی که این نعمت را ازمن گرفت وقتی اون گندم هارو میخواست جمع کند ذر یافت و اون وقت فهمید که اون گره باز کردن برای چی بود

    در ظاهر این بود که خداوند تنها نعمتی که داشت ازش گرفت ولی خداوند نعمت خیلی باارزش تر و گرانبهاتر بهش داد

    تشکر استاد عزیزم برای این فایل گرانبهایی که به ما هدیه دادی خوشی های هر دو جهان نصیبت تان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    هانیه گتمیری گفته:
    مدت عضویت: 1809 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به همه عزیزان

    چقدر این شعر زیبا بود ممنون استاد جان بابت توضیحات کاملی که دادین

    چقدر جالب هر وقت فایلی رو گوش میدم و توی کامنتم به موضوعی اشاره میکنم که تو اون فایل نیومده میبینم فایل بعدی سفرنامه در همون مورد هست

    از وقتی دارم رو خودم کار میکنم که فقط خواسته هامو از خدا بخوام مسائلم راحت تر حل میشه بدون اینکه تقلایی بکنم از خدا میخوام و توسط دستان خداوند به من یاری میرسه

    وقتی به امید کسی نیستم آرامش بیشتری دارم چون همه امور رو سپردم به یک نیروی برتر و اطمینان دارم که اون نیرو برای من بهترینها رو در نظر داره در نتیجه بهش اجازه میدم تا من رو هدایت کنه

    من هم برام پیش اومده در مواقع سختی از خدای بزرگ گله و شکایت کردم باهاش قهر کردم و گاهی منکرش شدم ولی اون باز هم من رو دوست داشت و من رو هدایت کرد به این سایت و آگاهی هایی رو به من داده تا بفهمم جریان از چه قراره

    الان بهم میگه در مواقع دشوار نترس مستاصل نشو من هستم به من اعتماد کن با من حرف بزن فقط من هستم که فریاد رس تو هستم بقیه رو بیخیال شو

    وقتی این ندای قلبی رو دریافت میکنم آرامش سراسر وجودم رو فرا میگیره و چقدر خوشحالم بابت این آرامش درون

    ثروت اصلی این آرامش هست با این آرامش به همه خواسته هام میرسم

    براتون آرامش درونی الهی آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    اعظم پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1516 روز

    سلام بنام رب جلیل بنام یگانه خدایم و دوست عاشقم هست دوست داره ای رب من هر موقع توکل کردم بهت به بهترین راه منو رساندی بگو بنویسم از تو الله ومعبودم که از زبان استاد عزیزم به من راه توکل یاد میدی و میگی چکار کنم ومیگی چه راهی رو باید برم بله توکل وبه رب ایمان واقعی داشتن چقدر لذتبخشه خیلی زیباست اون لحضه ای که میگی خداجونم باورت دارم و بهت ایمان کا مل دارم وفقط از خدابخای وازهیچ کسی توقع نداشته باشی وفقط درآغوش ربت باشی وبه او وصل باشی و همه کارهاتوفقط بسپاری به الله جوری هواتوداره که اصلا هنگ میکنی و میگی به خودت چرا واقعا چرااینقدراعتمادبه نفست ظعیف بود وچرا به همه کسی غیر خدا امید پیدامیکردی وفکرمیکردی وزمزمهای شیطون امانت نمی داد که یه کم به خودت بیای وفکر کنی واقعا چرا اون درک واقعی رو به خدایت نداشتی وفکر میکردی ادم ها هستند که کارتو راه می اندازند واگر اونها نباشن تو هیچی خداجونم سپاسگزارم که از طرف استاد عزیزم منو هدایت کردی به بهشتی به تمام معنادوازبس دوستم داری هر موقع به ناخواستهایم فکر کردم وحالموبدکردجوری سیلی زدی تا به خودم بیام وبفهمم این جریانی که برام پیش اومد خودم با افکارم وبا حس بدم درخواست کردم و اون هم وارد زندگیم شد تا جواب این کارهایم رو بگیرم وبیشترهوشیاربشم وتکرارنکنم وخیلی خوشحالم که زودخدامنو تو راه میاره، و میگه بنده من هواست باشه به چی فکر میکنی و چه حسی داری واقعا چه زیبا گفت این شاعرعزیزواز زبان استادعزیزم که گفتند قصه این پیرمردخیلی موقعها هست ما دربترین شرایط موقعیت قرارمیگیریم و اون موقع که اون بنده واقعی به خدا رو داشته باشیم و اون تسلیم بودن وابراهیمش باشیم و اون ایمان واقعی داشتن واقعا چقدر لذت بخش وقتی خودمونو آزاد کنیم از هر گونه اتفاق ونگرانی و ترس دلهره وخودمونو در آغوش خدا دیدن ای رب من من به خودم قول دادم تا خودموامتحان کنم نمیخام فقط به زبون باشه که بگم خداجونم فقط میخام باورت داشته باشم به عمل هم باشد واز معبودم میخام که منو هدایت کنه به بهترین باورها وتوکل واقعی استاد عاشقتم مریم عزیز دوست دارم سپاسگزارم دوستان عزیزم دوستتون دارم بهترینهای خدا برای شما 😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2275 روز

    سلام . این فایل واقعا عالی بود یاد گذشته خودم افتادم ک چقد با خدا دعوا میکردم که نمیخوام تو خدام باشی ،چرا اینجوری میکنی باهام ، تو عادل نیستی و…. اشک میریختم و دعوا میکردم. یادمه اون زمانا چقد مریض بودم و همش از این دکتر به اون دکتر میرفتم .الان فهمیدم بخاطر تمام احساس بدی بود ک اونموقع به خودمو خدا داشتم ،هرشب کارم شده بود گریه. اون موقع خیلی اوضام خراب بود .نه روابط درستی داشتم ،نه سلامتی نه حالم خوب بود و مقصرشو خدا میدونستم . ولی بعد ی مدت فهمیدم پناهی هم جز خدا ندارم .شروع کردم به نماز خوندن و اونقد به حس خوب رسیدم ک بعد ی مدت رفتم زیارت امام رضا (تا اون موقع نرفته بودم و یکی از ارزوهای بزرگم بود ) خیلی خوشحال شدم . و بعدش از طریق یکی از دوستام با قوانین و استاد اشنا شدم و کم کم نتایج اومد . بزرگترین نتیجه ام سلامتی کامل بود و حس خیلی خوبی بود ک میدونستم خودم میتونم زندگیمو بسازم و کم کم عاشق خدا شدم و فهمیدم چقد دوسم داره اگه بلایی سرم میاره و دوست داره ک من ثروتمند در تمام جنبه ها باشم .

    ازت ممنونم استاد عزیزم که دستی از دستان خدایی ک منو هدایت کنه ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    میلاد امیرپور گفته:
    مدت عضویت: 1795 روز

    سفرنامه روز ۴۶ ام

    خدارو سپاس گزارم که در این روز هم بودم و تونستم باز هم مطالبی رو یاد بگیرم و سعی در رشد خودم داشته باشم.

    واقعا شعر قشنگی بود و مرسی از استاد که چقدر شیوا و روان تفسیرش کردن. دقیقا همینطوره، فقط من باید زاویه دیدم رو تغییر بدم، وقتی من زاویه نگاهم تغییر کنه هر اتفاق یا تضادی که بهش برمیخورم مصلما اومده تا منو رشد بده و واقعا رب قدرتمندم رو شاکرم که در این زمینه خوب دارم رشد میکنم و هر چیزی که رنگ و بوی تضاد رو بده من با آغوش باز پذیراش هستم و بلافاصله اون لحظه تو ذهنم بخودم میگم زود باش جنبه های مثبت و رشد دهنده این تضاد رو برای خودت بگرد و پیدا کن که این یه رحمتی از طرف رب متعال هستش.

    واقعا خداوند رو شاکرم و مرسی از استاد دوی داشتنی که هر روز داره به آگاهی های من اضافه میکنه و تلاش میکنم در این مسیر تکه های پازل رو خوب و درست با رعایت قانون تکامل بهم دیگه بچسبونم و رشد کنم.

    عاشقتونم🧡💛💚😊🙏🌎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    دریا گفته:
    مدت عضویت: 2026 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الخیر فی ما وقع

    هر اتفاقی که میوفته یه خیریتی توش هست و باید نگاهمون به اتفاقات به ظاهر نامناسب این نگاه باشه که یک اتفاق خوبی در راه است و اگه شما احساس خوب رو در تمام لحظات زندگیتون داشته باشید اتفاقات فوق العاده عالی براتون رخ میده این یک قانونه

    اگه احساس خوب داشته باشید اتفاقات خوب رخ میده و اگه احساس بد داشته باشید اتفاقات بد رخ میده

    اگه سعی کنید که همیشه در هر شرایطی و هر موقعیتی احساستون رو خوب کنید مطمئنا اتفاقات خوب جوری از در و دیوار وارد زندگیتون میشه که شما رو مبهوت میکنه

    اولش کار ساده ای نیست اما با تمرین اتفاق میوفته با تغییر باورها اتفاق میوفته ما باید ایمان داشته باشیم که روند جهان همواره خیر و خوشی و خوبیه

    کسی که احساس خوب داره یعنی کسی که ایمان داره ملاک ایمان نه به ریشه نه به جای مهر روی پیشونی نه به چادر . ملاک ایمان احساس آرامش درونیه

    هر چقدر که احساس آرامش داشته باشیم یعنی اینکه ما به یه نیرویی ماوراء نیروی خودمون اعتقاد داریم که اون نیرو محافظ ماست که اون نیرو با ماست به این میگن ایمان. نشان زاهدی ایمان احساس خوبه اگه احساس خوبی داری اگه امید داری اگه احساس شوق داری اگه احساس ذوق داری یعنی ایمان داری الا بذکر الله تطمئن القلوب تنها با یاد خداوند دلها آرام میگیرد

    شعر پروین داستان یک پیرمرده که زندگی سختی داشته و امیدش به دیگران بوده اما خداوند بازم دوستش داشته و رهاش نکرده

    خداوند همه ما رو دوست داره با تمام اشتباهاتمون با تمام بی ایمانیمون با تمام بدیهامون دوستمون داره بخشیده ما رو هر روزم میگه برگرد بیا پیش من هر روزم میگه هر چی میخوای بهت میدم فقط منو باور کندفقط منو بشناس منو درک کن چی از دنیا میخوای چی میخوای بهت بدم پول سلامتی عشق رابطه قشنگ کار چی میخوای تا بهت بدم

    یک پیرمرد که زندگی سختی داشته و هر روز گدایی میکرده پیش مردم پیش هر کسی رفت هیچی بهش ندادن و چیزی نداشته که برگرده خونه رفته پیش آسیابون و مقداری گندم گرفته و به خدا گفته خدایا شکرت اگه این گندم رو بفروشم میتونم باهاش هم عدس و هم عسل بخرم و در انتها به خدا گفت گره خیلی از مشکلات مردم رو تو باز کردی این گره زندگی منم تو باز کن ای خدای مهربان

    بعد دیده دعایی که کرده به جای اینکه بهش کمک کنه به ضررش شده و اون گره دامنش باز شده و همه گندمها ریخته

    پیرمرد ناراحت وعصبانی به همه چی شک میکنه و به خدا میگه من گفتم که گره زندگیمو باز کن نه اینکه گره دامنمو باز کنی که گندمها بریزه

    بعضی وقتا ما فکر میکنیم که خدا حواسش به ما نیست ما رو نمیبینه و روشو کرده اون ور ولی خدا همیشه حواسش به ما هست و هوامونو داره

    ولی وقتیکه برای جمع کردن گندمها خم میشه میبینه یه تکه زر روی زمین افتاده و سجده میکنه که ای خدای ودود من نمیدونستم که حکمت کار تو چی بوده

    هر بلایی که از خداوند میاد یه رحمتیه وقتی مشکلی به وجود میاد خدا رو پیدا میکنیم نه به خاطر اینکه خدا تنهاس ما باید پیداش کنیم نه. به خاطر اینکه وقتی ما از فرکانس خدا دور میشیم در فرکانس بدیها قرار میگیریم

    اگه مشکلی بوجود میاد خدا این مشکل رو بوجود نیاورده ما از فرکانس خوبیها از فرکانس عشق از فرکانس نعمت ها داریم دور میشیم و طبیعتا به نقطه مقابلش میرسیم

    پیرمرد میگه من خیلی به آدمهای مختلف رو انداختم اما رزق و روزی پیش تو بود گندمم را ریختی تا زر دهی رشته ام را بردی تا گوهر دهی

    زندگی ما همینه اگه چیزی رو از دست دادیم به معنای کمبود نیست این به معنای یک نعمت جدید و بسیار بزرگتره اما این نعمت به کی میرسه؟ به کسی که بتونه به خدا اینطوری نگاه کنه کسی که بتونه احساس خودشو کنترل کنه کسی که در شرایط سخت خوبی ها رو ببینه نعمتها رو ببینه تا به احساس خوب برسه توی این مسیر با ایمان و توکل حرکت کنه

    از خدا بخوایم ما رو هدایت کنه و صبرمون رو زیادتر کنه توکلمون رو بیشتر کنه امیدمون رو بیشتر کنه باورهامون رو نسبت به خودش قوی تر کنه

    و اگه تو این مسیر حرکت کنیم زندگی سراسر عشق وشادی معجزه و نعمت و خوبی خواهد بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نوید محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2023 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت تک تک دوستای عزیزم استادم و خانم شایسته ی مهربون

    اومدم رد پای خودمو تو یه فایل بی نظیر دیگه به جا بزارم این شعر و این تفسیر شما از شعر واقعا فوق العاده اس معنی ایمان داشتن رو میشه از این فیلم فهمید وقتی همه چیز خوبه همه شرایط مساعده من چجوری میتونم ادعا کنم ایمان دارم ایمان وقتی خودشو نشون میده که یکم اوضاع بهم میریزه و ما باید تمرین کنیم ایمان و توکلمونو تقویت کنیم و تواینجور شرایط ایمانمو نو نشون بدیم من ایمان یه چیز درونیه واقعا آدم های با ایمان شجاع هم هستند آدم های با ایمان خوش شانس ام هستند آدم های با ایمان احساس خوبی دارن آرامش درونی دارن واسه همین خوشبخت هم هستند و خدا باهاشون دوسته

    والا من الگو هاشو زیاد دیدم که طرف ریش بلند و تسبیح و ادا اطفار دارن ولی وقتی یکم اوضاع بر وفق مرادشون نمیچرخه اصلا یه آدم دیگه میشن ولی خیلی ماشالا ادعا دارن که نه ما ها آدم های با ایمانی هستیم بقیه کافرن چقدر مارو اینجوری قول زدن چقدر افراد روحانی میومدن تو مدرسه تو کلاسمون بهمون میگفتن که کسایی که مدل موشونو مثل خارجی ها میکنن ایمانشونو از دست میدن 😅 اصلا اون اصل ایمان رو واقعا بهم نگفته بودن واقعا خیلی گمراهم کرده بودن ولی الان هدایت شدم الان اصل رو فهمیدم الان خدارو درک کردم الان او اصلی که باعث سعادت در دنیا و آخرت میشه رو فهمیدم ممنونم ازتون استاد عزیزم الان حالم خوبه خدوروشکر من راهمو پیدا کردم پیش میرم خدابهم کمک میکنه من حرکت میکنم خدا بهم برکت میده خدایا توکل بر خودت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: