«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین - صفحه 44

803 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بیژن امینی گفته:
    مدت عضویت: 731 روز

    درود بر دوستان

    با گوش دادن به این فایل ها کم کم دارم متوجه میشه که من کجا بودم و چقدر ساده از خدا دور بودم واقعا دارم با تمام وجود ذره ذره خودم تغییر میدم و هر روز تکرارشون میکنم،هر کاری میکنم دارم فکر میکنم ببینم شرک نکردم!یاکارم کجاش می‌تونه درست تر باشه ، تمام سعی خودم دارم میکنم که به خوب بودن همه کارایی روز مره خودم فکر کنم، محل کارم یا خونم خودم کنترل میکنم که تنها از خوبی فرکانس مثبت فکر و صحبت باشه و واقعا باعث تغییر رفتار همکاران و حتی خانواده خودم شدم.حسم خوب شده از اتفاقی که به میل من خوب نیست زود ناراحت نمیشم یا زود به حال خوب خودم بر میگردم، تغییر دارم میبینم که اتفاقی که به میل من نیست یا بد هستش دیگه خیلی حال من بد نمیکنه،کنترل شده تر شده .

    خدارو شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مطهره گفته:
    مدت عضویت: 1812 روز

    سلام استاد

    استاد من مدت ها پیش این فایلتون رو شنیدم نمیدونم روزانه ده ها بار شایدم بیشتر گوش میدادم و اشک میریختم

    و وقتی نگاه ب زندگیه خودم مینداختم میدیدم همینه ما چشممون به دست بقیس اگر رو ب خدا بیاریم نتیجش فوق العادس

    استاد من از وقتی تونستم توحیدی تر باشم درهایی به روم باز شده ک درحالت طبیعی رخ دادنشون تو ذهنمم اتفاق نمیفتاد

    استاد اینجوری بگم خدا از طریق دستانش تموم کارهامو ردیف کرد

    و من تااااازه فهمیدم ک من الان از خدا خواستم خدا ازطریق دستاش مشکلمو حل کرد

    روزایی ک مشرک بودم و از مردم خواستم مشکلم حل نشد

    استاد فرقش اینه

    واقعا خداروسپاسگذارم

    استاد من خدارو باوجود شما شناختم

    استاد به من ثاااابت شد قوانین خدا بدون تغییره

    خدا احساس نداره ک دلش برام بسوزه

    خدا میگه طبق قوانین پیش برو نتیجشو میبینی

    خلافشو بری بخای التماسم کنی فایده نداره

    خدا انسان ک نیس ک احساس داشته باشه

    خدا انرژیه ک کل جهان رو فرا گرفته و ما انرژی های مشابه احساسمونو جذب میکنیم

    یا اینجوری بگم مثلا وقتی من منتظر شنیدن خبر خوب هستم و حالم بده ،انرژیه اون خبر با انرژی و احساس وجود من یکی نیست و تاروزی ک احساسمو خوب نکنم اون خبر بهم نمیرسه

    استا بااین قوانین زندگی خیلی راحتتره

    من چن وقتیه خیلی جدی مراقب ورودیامم و خداروشکر فقط پیشرفت پشت پیشرفت برام اتفاق افتاده و خداروسپاسگذارم بابت وجود شما استاد مهربونم

    استاد هرجا هستین شاد باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1005 روز

    سلااااام به مردبزرگی که باایمانش منو مومن کرد،ایمان داشتن وطبق قانون قدم برداشتن مهمترین رکن زندگیه با،هررفتارما یک پالس به جهان هستی می‌دیم احساس آرامش عظیمی دروجودم حس میکنم ،من ایمان دارم که خدا دروجودم هست،واین به من حس امید میده به ادامه زندگی ،همه چیز به حس ماربط داره ،چقدر برای همه ما این لحظات که آن پیرمرد داشت را تجربه کردیم وقتی باعقل بهش فکر میکنم نمیتونم درک کنم چراااا؟؟؟ولی همه هستی ازعشق خدا شروع شده واین عشقی که خدابه ماداره رو حتی نمیتونیم درکش کنیم چون به ماآدرس غلط دادن ،خدا اون بالابالاها نشسته وهربلایی بخاد میتونه سرت بیاره این باورغلط منو درمسیر ومدار اشتباه قرارداد تااینکه خودم به عشقش رسیدم باتجربیات ومعجزاتش حالا خودم رو روی شانه راست خدا حس میکنم چون نمیتونه منو دوست نداشته باشه چون قادر،عالم،حکیم،واین بهترین رفیق منه،ماباهم میخندیم وگریه میکنیم ،حرف میزنیم ،خدایا بی نهایت سپاسگزارم ازاینکه هستی وهوامو داری ،داستان این پیرمرد خیلی شبیه منه توشرایط سختی که همه چیز برعکس میشه خدایا حکمت توسبک زندگی من باهم زمین تااسمان فرق میکرد حالا که درمسیرآگاهی هستم میتونم تاحدودی درک کنم،خدایا توخییلی بزرگی ،باورتوحیدی یک باور زیباست که اگه بتونم واقعی بهش برسم کن فیکون میشه ،خدایا ازتو ممنونم ،خدایا تنها تورامیپرستم وتنهاازتویاری می‌جویم مارابه راه مستقیم هدایت کن ،راه کسانی که به ایشان نعمت دادی ونه گمراهان،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    Asmakarimi گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    سلام ب همه دوستان و به شمااستاد مهربونم

    خدایاچطورنشانه هات رو برام میفرستی

    امروزخیلی حالم بدبود خیلی گرفته بودم بخاطراینکه من یه هدف دارم و دیشب وقتی تحقیق کردم دیدم ازیه مسیردیگه میتونستم برم ک به بهترین برسم و این خیلی حال منوخراب کرد خیلی ناامید شدم گفتم خدایاچرامن راهو انتخاب کردم و خیلی گریه کردم و گفتم کاش بیشترتحقیق کرده بودم..گفتم خدایاچرامنو به اون مسیر هدایت نکردی به اون ادمهای ک منوراهنمایی کرده بودن گفتم چرابه من گفتین ازاین طریق ازاین راه برم ک به خواسته برسم شاید اگه ازاون مسیررفته بودم به بهترین جایگاه میرسیدم و این فکرااومد توذهنم خیلی حالم بد بودامروزیهوانگاردنیارو سرم خراب شد انگارهمه ی امیدهام ازدست رفت،انگارهمه ی انگیزهام رو ازدست دادم..بعدک همینجورحالم بد بودگوشیم روی پلی لیست بودیهواین فایل صوتی شعرخانم اعتصامی ک اصلانمیدونم ازکجاتو پلی لیست من اومده اصلا یادم نیست ک خودم دانلودکردم یاکسی فرستاده اصلاهرچی فکر میکنم هیچی خاطرم نیست همینجورکه داشتم گریه میکردم…وقتی اونوشنیدم بیشتراحساساتی شدم…و گفتم خدایاشایداین بهترین راه بوده ک الان بایداینجاباشم ازاین طریق بایدبه خواستم برسم و شاید این مسیر برای من بهتره..و بعدش فهمیدم من یکسال بیشتریاکمترجلوترم برای رسیدن به این هدف،و گفتم ببین اسمابااینکه گفتی دیگ به خواستم نچسبیدم و رهاکردم ولی بازم این افکارهم میادسراغت و بایدبتونی ذهنت و ایمانت رو قوی نگهداری…بعدیه سری مشکلات خانوادگی ک دارم یه سری حرفاشنیدم ک بازم یخورده ناراحت شدم و اومدم توسایت گفتم بایدایمان و توحیدم رو بیشترکنم بخداوند و یهوهدایت شدم به این فایل ک دقیقا بازهم شعرپروین اعتصامی رو استادشرح دادوباورتون نمیشه چقدراحساساتی شدم و اشکام میریختو امروزبه این باوررسیدم ک قطعااتفاقات عالی برام میفته..همینجور ک روزبه روزخداوندادمهاوشرایطی رو سرراه من قرارمیده ک من به خواسته ام نزدیکتربشم ازت ممنونم..خدایامگه میشه این همه نشونه …خدایامن فهمیدم ک بایدایمانم بیشترباشه امیدم بیشترباشه یه تلنگربزرگی بودبرام ک نبایدازدرگاهت ناامیدبشم،منوببخش ک ایمانم بهت ضعیفه خدای مهربونم..ببخش ک خیرتورو توی اتفاقات ب ظاهربدنمیبینم،الان واقعامعنی الخیرفی ماوقع رو فهمیدم خدایا ازت ممنونم

    ازشماهم ممنونم استادمهربونم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    سحر عیدی گفته:
    مدت عضویت: 2985 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان(خداوندی که بی حساب می بخشد)

    امروز میخام در مورد ایمان صحبت کنم در مورد توکل

    همیشه هر اتفاقی میفته ی خیریتی توش هست (الخیر فی ما وقع هر اتفاقی بیفته به نفع من است این رو من هزاران بار تکرار کردم و همیشه برام نتیجه مثبت داشته)

    باید تگاهمون رو به اتفاقات به ظاهر نامناسب تغییر بدیم و باید اینجوری تگاه کنیم که یه اتفاق خوب در راه هست

    من به شما قول میدم اگر احساستون رو در هر شرایطی خوب نگه دارید اتفاقات فوق العاده عالی براتون رخ میده

    این یک قانونه اگر احساس خوب داشته باشی اتفافات خوب برات رخ میده و اگر احساس بد داشته باشی اتفاقات بد برات رخ میده این یک قانون است و هیج استثنایی هم نداره

    اگر در تمام لحطات شب و روز بتونید احساستون رو خوب نگه دارید اتفاقات خوب جوری از درودیوار براتون میفته گه خودتون مبهوت میشید

    این کار در شروع شاید سخت باشه اما با تمرین اتفاق میفته

    ما باید ایمان داشتع باشیم روند جهان همیشه خیر و خوبیه کسی که احساس خوب داره یعنی کسی که ایمان داره

    ملاک ایمان آرامش درونیه نه ریش و جای مهر و …

    هرچقدر احساس آرامش داشته باشی و حالت خوب باشه یعنی به یک نیروی ماورای نیروی خودمون اعتقاد داریم که اون نیرو محافظ ماست که اون نیرو با ماست به این میگن ایمان

    نشان ایمان احساس خوبه

    اگر احساس خوب داری یعنی ایمان داری

    اگر امید داری یعنی ایمان داری

    اکر احساس شوق و ذوق داری احساس آرامش داری یعنی ایمان داری

    هیچ چیز دیگه ای نیست

    علی بذکر الله تطمئن القلوب تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد

    خدا همه ی ما رو دوست داره با همه ی اشتباهاتمون با همه ی بی ایمانیمون با تمام بدی هامون ما رو بخشبده و ما رو دوست داره و هرروز داره میگه یه سمت من برگردین

    هرروز میگه من رو ببین هرچی رو که بخای بهت میدم فقط من رو باور کن و از من بخواه

    خداوند عاشق آدماییه که غصه نمیخورن و از آینده نمی ترسن

    مومنان واقعی لا خوف علیم و لا هم یحزنون هستند پس اگر من میترسم و اندوهگین میشم یعنی ایمان واقعی ندارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  6. -
    امیرحسین ادیبی گفته:
    مدت عضویت: 2900 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته و دوستان عزیز

    الخیر فی ما وقع در شعر پروین

    این فایل در مورد این هست که در هر اتفاقی که برای ما میفته خیریتی وجود داره و اگه بتونیم این نگاه رو داشته باشیم و در زمان های زیادی احساس خوبی داشته باشیم اتفاقات بسیار خوبی برای ما میفته طبق قانون جهان…

    اگر احساس خوبی داشتیم اتفاقات خوب میفته برای ما و اگر احساس بدی داشته باشیم اتفاقات بدی میفته برای ما…این قانونه و هیچگونه استثنایی نداره…

    کسی که ایمان داره کسیه که احساس خوبی داره… به قول قران دوستان خدا کسانی هستند که نه ترسی دارند نه اندوهگین میشوند… ملاک ایمان احساس آرامشه… الا بذکر الله تطمئن القلوب، آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد…

    کسی که دلش آرومه یعنی یاد خدا درونش هست، یعنی ایمان داره… هیچ معیار دیگه ای برای ایمان نیست، جز احساس آرامش

    اگر احساس خوبی داریم یعنی به نیرویی باور داریم که محافظ و یاری کننده ی ماست… هر نوع احساس خوبی نشان از ایمانه…

    شعر خانم پروین اعتصامی در این مورد خیلی زیباست که داستان یک پیرمردی رو روایت میکنه که خیلی فقیر بوده و هر روز برای بدست اوردن پشیزی رزق و روزی دستش رو جلوی همه دراز میکرد و وضعیتش روز به روز خرابتر میشد و یک روز میره پیش کسی و بهش مقداری گندم میده و پیرمرد خوشحال و شاد میشه و راه میفته برگرده خونش، توی راه داشت با خدا صحبت میکرد که خدایا اگه تو بخوای میتونی مشکلات رو برطرف کنی، تو خدایی و توانایی و کارت گره گشاییه پس این گره ی زندی منم باز کن… همینجوری که این رو میگفت یهو دید گره ی دامنش باز شده و تمام گندم ها ریخته روی زمین… در این هنگام یه عالمه ناله و فغان و کفر میگه و کلا به همه چی شک میکنه و باور و ایمانش رو از دست میده و به خدا میگه من گفتم گره ی زندگیم رو باز کن و تو اشتباهی گره ی دامن رو باز کردی و منو بیچاره کردی….

    و برای اینکه گندم رو جمع کنه خم میشه به سمت زمین و میبینه یک تیکه طلا افتاده اونجا و همون لحظه سجده میکنه و به خدا میگه من چمیدونستم که حکمتت چی بود…

    سجده کرد و گفت که ای رب ودود

    من چه دانستم تورا حکمت چه بود

    هر بلایی کز تو آید رحمتی ست

    هر که را فقری دهی آن دولتی ست

    تو بسی ز اندیشه برتر بوده ای

    هرچه فرمان است خود فرموده ای

    زان به تاریکی گذاری بنده را

    تا ببیند آن رخ تابنده را

    تیشه زان بر هر برگ و بندم زنند

    تا که با لطف تو پیوندم زنند

    ……

    واقعا شعر خیلی خیلی زیباییه استاد… من واقعا احساساتی میشم وقتی این شعر رو میشنوم…خیلی زیباست واقعا

    اینکه هر بلایی که میاد دنبالش رحمت و خیریه… ب قول پروین: گندمم را ریختی تا زر دهی… رشته ام بردی تا گوهر دهی…

    اگه اتفاق به ظاهر بدی میفته، این دقیقا همون نعمت و همون لطف خداست، که اگه بتونیم ایمانمون رو حفظ کنیم در ادامه میبینیم که چقدر عالی شده همه چی و گندم رفته و بجاش طلا اومده و اصلا اون اتفاق اتفاق بدی نبوده…

    اگه چالش و مشکلی در زندگیمون رخ میده دلیلش اینه که اون قدرت برتر رو باور کنیم، که اگه این مشکلات پدید نمیومد هیچوقت خدارو پیدا نمیکردیم، و همچنان به همون زندگی عادی و معمولی ادامه میدادیم…

    اگه مشکلی رخ میده دقیقا چیزیه که بهش نیاز داریم و خدا در این مشکل بینهایت خیر و نیکی و نعمت قرار داده…

    اگر چیزی رو از دست دادیم به معنی کمبود نیست، به این معنیه که میخواد یک نعمت خیلی بزرگ تر و ارزشمند تر به ما برسه، اما به چه کسی میرسه این نعمت؟ به کسی که بتونه اینجوری نگاه کنه… و احساسش رو خوب نگه داره… به کسی که در شرایط سخت بتونه نعمت هارو ببینه…

    در تمام شرایط میتونیم با ایمان به خدا احساسمون رو خوب کنیم….

    واقعا این شعر خیلی زیبا بود..

    یاد بگیریم که اگه چیزی از دست میره یا اتفاق به ظاهر منفی رخ میده، این یک نعمت و فرصت عالیه که میخواد نعمت های بیشتر و بزرگتری بما بده، همش خیر و خوبیه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1384 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 46 ام و تعهد من!

    هر بلایی ک هست باعث میشه خدارو پیدا کنیم

    گندمم ریختی تا زر دهی….

    یادمه چندوقت پیش،به خدا میگفتم من رهای رهام،خودت یجوری بچین و هرچی چیدی من جز اطاعت امر چیزی نمیگم ،رو خودم داشتم کار میکردمو فهمیده بودم ک شرکای زیادی دارم

    رسید به وقت عمل!

    برای موضوعی ک مدتها به درگاه خدا زار میزدم ک حلش کن ولی چشمم به عالمو ادم بود،بعد از گفتن جمله های بالا،یکروز فهمیدم ک جلسه ای تشکیل شده در نبوده من،و توی اون جلسه ،گفتن یه پولی داده بشه تا اون موضوع حل بشه

    وقتی متوجه همچین پیشنهادی شدم،شروع کردم به شکایتو دادو بیداد به خدا

    که اینه عدالتت؟

    اینه راهیی ک میخواستی بهم الهام کنی؟

    پس عمره من چی،

    پس حق من چی؟

    تو عادلی؟؟

    اونقدر تنهایی گریه کردم …

    هی میگفتم نه قبوله،پولشو جور میکنم

    دوباره احساس بد میومد سراغم و میگفتم نه ،حق من این نیست…

    دوباره ی حسی میگفت در راستای اون احساس بد ک توجیهش کنه ک این پیشنهاد،رشوه و زورگیره!

    خلاصه چندساعت توی حال بد بودم

    حال بد،یعنی خودمو بدبخترینو مظلوم ترین ادم فرض میکردمو برای حال خودم اشک میریختم

    توی همین حین،برای اون پیشنهاد بمن گفته بودن باید اول از دیوان سوال بپرسم

    فردای اون روز،رفتم دیوان کشور

    رییس دفتر بمن گفت برای پرونده ی شما،تصمیم‌گرفته شده و 80٪ به نفع شماست

    حالا خودتون میدونین! تصمیم باشماست ک یا برید پول بدین به طرف!!

    یا صبر کنین نتیجه بعد از چندماه به سرانجام برسه

    باورررم نمیشد

    همون جا زدم زیرگریه

    گفتم خدایاااا،اتفاق دیروز و اون پیشنهاد بخاطر این بود ک من امروز بیام دیوان،تا بفهمم ک نتیجه به نفع منه و باج ندم؟؟؟

    خدایا عاشقتم

    و حالا بیشتر از قبل، دارم باورامو تکرار میکنم و ترمزامو برطرف،با احساس ارامش،نسبت به طرف مقابلم

    میدونم که نتیجه ،همونیه ک من میخوام

    و اعلام کردن سه ماه دیگ ،جلسه برگزار میشه

    و البته ک ایمان دارم زمان برای خدا معنی نداره

    به محض قوی شدن فرکانسهای من،همه چی اتفاق میفته

    و هرروز به خدا میگم :

    من نمیدونم چجوری

    ولی مطمعنم همه چی در ارامشو احترام حل‌میشه

    ممکنه از طریق اون جلسه یا هزارتا مسیری ک من نمیدونم ،باشه

    تمام تلاشمو میکنم در لحظه و ارامش باشم

    و اون روزیو ک مثل همون پیرمرد،زندگیم رقم خوردو متوجه زری ک خدا برام در نظر گرفته بود شدم،هروز بیاد بیارم و به خودم بگم خدا بد نمیخواد

    تو وقتی بسپاری به خودش،تهش قشنگه

    شاید به ظاهر،اوضاع نادلخواه باشه اما چون مدیریتش با خداست و ما اونقدر کامل و اگاه به همه ی جوانب اون قضیه نیسیم،قطعا با احساس ارامشو خوب ،اون لحظه های نادلخواهو سپری میکنیم

    خدایا شکرت برای این اگاهی ها

    چقدر زندگی،قشنگتره با این احساسها

    با معنی تره با این نگاه ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    امیر نصیری گفته:
    مدت عضویت: 890 روز

    سلام

    امسال برای من سال توحید هست سالی که در شروعش هدفم و خواستم رو تعیین کردم توحیدی تر شدن و توحیدی عمل کردن قدرت ندادن به هیچ کدوم از عوامل بیرون ازخودم

    از خدا خواستم کمکم کنه انسان توحیدی تری نسبت به قبل و بشم و به غیر ازخودش رو هیچکس حساب باز نکنم و در این مسیر ثابت قدم باشم و هر روز توحیدی تر از روز قبل عمل کنم

    خدارو شکر میکنم که در این سایت هستم و همه فایل حول محور توحیدی بودن هست و دارم روی خودم کار میکنم خدایا سپاس که در این لحظه در فرکانسی هستم که دارم کامنت میذارم در سایت

    صادقانه بخوام بگم تقریبا یک سالی هست جدی روی خودم کار میکنم نتایج مالی به سراغم نیومده اما نتیجه احساس خوب رو گرفتم حالم خوبه آرامم ونگران آینده نیستم خدارو سپاس.

    اما اعتماد به نفس کامنت گذاشتن رو خیلی موقع ها ندارم به خودم میگم تو نتیجه نگرفتی راجب چی میخوای نظر بذاری؟

    همین الان هم که دارم این کامنت رو میذارم کلی نجوا میاد تو ذهنم که پاکش کن بره چی رو مینوسی و این حرفا

    اما من این کامنت رو میذارم حتی اگه مفید نباشه برا کسی یا اصلا خونده نشه مینویسم و ثبت میکنم که این نجوا رو شکست بدم.

    روزهایی که بیام از نتایجم بگم هم دور نیستن و تو راه هستن

    به امید خوندن بیشتر نتایج دوستان و لذت بردن از خوندن پیشرفت همه دوستان سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      سعید سادات گفته:
      مدت عضویت: 1173 روز

      سلام امیر عزیز

      تبریک میگم که تصمیم گرفتی امسال توحیدی باشی

      تبریک میگم که در مسیر توحید در حال پیشرفت هستی

      تبریک میگم که بر نجواهای شیطان غلبه کردی و این کامنت ارزشمند رو نوشتی

      امیدوارم زندگیت سراسر توحید و خوشبختی باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    آذر عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1169 روز

    به نام خدای مهربان

    روز 46سفرنامه

    هر اتفاقی که برای ما میوفته حتما خیری در آن هست

    داشتن احساس خوب باعث میشه اتفاقات مثبت برای ما رخ بده واین قانون دنیا هست.

    این شعر خانوم اعتصامی به راستی زیبا هست وبرای همه ی ما درسهای زیادی داره.

    خدایا شکرت که این شعر رو از زبان استاد شنیدم با این تفسیر زیباتر

    خدایا شکرت که همه ی مارا اگه بخواهیم در مسیر خیر وخوبی قرار میدهی.

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    محمدرضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1211 روز

    بنام خدای هدایتگر و مهربان

    سلام به همه دوستان عزیز و استاد خوبم و خانم شایسته

    وقتی در گوشه گوشه های ذهنم این باشدکه :

    خدواوندهمه چیز است.

    یعنی خداوند خالق همه جهان است.

    خداوند هدایتگرتمام جهان است.

    خداوند نیروی خیر قدرتمندی است که بر جهان حکومت می‌کند.

    یعنی خداوند همان فرمانروای است، بدون اذن او حتی برگ از درخت نمی افتد.

    خداوندهمان است که باران را از آسمان نازل می‌کند.

    خداوند همان است وقتی دونفر با صحبت می‌کند او همانجا به عنوان نفر سوم حضور دارد.

    میگن عالم محضر خداست. یعنی ما هیچ موقع تنها نیستیم. یعنی خداوند در وجود ما هست. من و تو ذره‌ای از خداوند هستیم. من وتو یکی هستیم.

    تمام اتفاقات زندگی من حاصل کانون توجه من است.

    زمان حال زندگی من نتیجه توجهات و فرکانس‌های است که قبلاً فرستادم.

    تمام اتفاقات زندگی من نتیجه اجابت درخواست‌های من است که قبلاً از خداوند در خواست کرده‌ام.

    تمام اتفاقات الان من فرکانس من و هدایت خداوند است.

    الخیر فی ما وقع یعنی ایمانی است به تمام این جریان دارم.

    یعنی اعتماد به خداوند به‌ عنوان رب العالمین.

    یعنی اعتماد به جریان هدایت.

    یعنی اعتماد به اجابت درخواست‌هایم.

    یعنی اعتماد به حضور خداوند در تمام لحظه های زندگی ام و در وجود خودم.

    یعنی خداوند خداوند در جزئی ترین در خواست من پاسخ می‌دهد.

    خداوند توانای طراحی و اجرای ساختمان زندگی من را دارد بدون سر سوزنی خطا و مطابق با بالاترین استاندارد های ممکنی که در ذهن ها باشد.

    خداوند قادر به اداره کردن این ساختمان برای ابد دارد.

    خداوند سیستمی است که تمام این خدمات را به درخواست من انجام می‌دهد و آنرا بیمه هم می‌کند. یعنی سود و زیان (جزای)آنرا به خودم می‌دهد.

    الخیر فی ما وقع

    یعنی معاد فرکانس‌های که من قبلاً ارسال کرده‌ام.

    یعنی نتیجه بما قدّمت ایدیهم لحظات و روزهای گذشته‌ام.

    یعنی هر روز معاد من و هرروز بهشت من است و هدیه خداوند که تا کنون تجربه نکرده‌ام.

    یعنی من 45 بهشت قبل را تجربه کرده‌ام و الان در 46 مین مرحله از بهشتم هستم .چه تجربه زیبای است. امروز لطف خداوند را بسیار بسیار زیاد در بهشتم درک می‌کنم.

    من در بهشتم به دنبال هدایت خداوند هستم و عاشقانه از این باغ زندگی‌ام با این هوای دل انگیزش لذت می‌برم.

    آره استاد خوبم.

    خوب به فهماندی که

    جور دیگر باید دید

    چشم‌ها را باید شست

    تو سیب آورده‌ای

    سیب سرخ امید.

    چه کنم دلم از سنگ که نیست

    گریه در خلوت دل ننگ که نیست

    من عاشق همین نسیمی هستم که صورتم را نوازش می‌دهد.

    استاد

    خیلی ممنون و سپاسگزار هستم از شما که حوصله کردید و شاهد بیرون زدن جوانه دلم از خاک هستید و هر لحظه به آب و آفتاب خداوند هدایت می‌کنید.

    این 46مین روز سفرنامه جهان گردی درونی من است و من بسیار بسیار از خداوند سپاسگزارم که مرا به این احساس لذت هدایت کرده است و هرلحظه هدایتگر من است.

    درپناه خداوندمهربان آرام و سلامت وثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: