«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین - صفحه 45
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-11.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2014-07-10 13:27:512020-10-19 00:19:31«الخیر فی ما وقع» در شعر پروینشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله .سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان ارجمندم این شعر عالی از پروین اعتصامی استاد خیلی با جزئیات بیشتر تو 12 قدم بیشتر شرح میدهد .و این شعر اعتماد به رب و توکل است هر اتفاقی به ظاهر ناجالب بیفته باید من به دید خیری و پل و سکوی برای موفقیت بیشتر ببینم و اون لحظه ها شکر گذار الله باشیم و بت زوایه دید دیگه اتفاق رو ببینم و ازدنعمت های که خدا داده بهمون شکر گزار باشیم و طبق فرمایش استاد احساس خوبمون رو نگه داریم و آرامش داشته باشیم تا الله جان هدایتمون کنه وقتی اتفاقی به ظاهر تلخ میفته ادم ذهنش زود شروع میکنه ب تخریب و سرزنش الله میفرماید نجوا مال شیطانه تا بترسونه شمارو و مومنان بایدفقط به الله توکل کنند .
من یه مدت یه اتفاق افتاد که یکی دوروز منودبهم ریخت تا شکردالله و سایت الهی استاد عزیزم و توکل ب الله جلو ورودی هاروگرفتم یه ضرر مالی کردم و من دارم سعی میکنم همیشه نعمت هست نعمت الله بی نهایته فروانی همه جا هست خدا شاهده زود جاش پر شد خدایا شکرت
استاد روزی میام پیشت و اون روز رو حتما به واقعیت تبدیل میکنم
عاشقتونم
به نام پروردگار جهانیان
سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم،امیدوارم در پناه الله یکتا شادو سعادتمند باشید.
امروز به یک داستان کوتاه خیلی قشنگ برخوردم که اشکم رو سرازیر کرد و دلم خاست که اینجا قرارش بدم تا با خوندنش احساسمون خوب بشه .
««این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه ،دانش آموزی در مدرسه ی مروی تهران بود و بسیار بسیار آدم فقیری بود. یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.
مضمون این نامه :
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا !
سلام علیکم ،
اینجانب بنده ی شما هستم.
از آن جا که شما در قرآن فرموده اید : “و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها” «هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»
من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگر از قران فرموده اید : “ان الله لا یخلف المیعاد”
مسلما خدا خلف وعده نمیکند.
بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم :
1 – همسری زیبا و متدین
2 – خانه ای وسیع
3 – یک خادم
4 – یک کالسکه و سورچی
5 – یک باغ
6 – مقداری پول برای تجارت
7 – لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی-حجره ی شماره ی 16- نظرعلی طالقانی.
نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گویند،مسجد خانه ی خداست. پس بهتره بگذارمش توی مسجد.
می رود به مسجدی در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره.
صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او از جلوی مسجد می گذشته، از آن جا که به قول پروین اعتصامی:
“نقش هستی نقشی از ایوان ماست
آب و باد وخاک سرگردان ماست”
ناگهان به اذن خدا بادتندی شروع به وزیدن می کنه و نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه.
ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد.
او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند.
وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:
نامه ای که برای خدا نوشته بودید ،ایشان به ما حواله فرمودند
پس ما باید انجامش دهیم.
و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود.
این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری می شود.»»
سلام نجمه ی عزیزم عجب داستانی بود کلی ذوق کردم و حالم خوب شد یه کانال کارهای هنری دارم که هر روز یه مطلب خودسازی یا توحیدی و…توش قرار میدم .
الان هم میخام داستان قشنگت رو کپی کنم و بزارم تو کانالم .
ممنون از همه ی شما بچه های بی نظیر
الهی همیشه در مسیر رشد و ترقی باشی .
سلام خدمت استاد عباس منش و تمام اعضای سایت الهی عباس منش
من قبلاً هم بارها این فایل صوتی را در شرایط مختلف گوش داده بودم و حتی یک بار در حین ورزش صبحگاهی باهاش اشک ریختم ولی مطمئن هستم که هنوزم خوب درکش نکردم چون به قول استاد چیزی که نشون میده باورهای بنیادی من تغییر کرده نتایج هستش
اما امروز که فایل را با توجه و تمرکز بیشتر گوش دادم و یادداشت برداری کردم انگار دریچه جدیدی به روم باز شد و انگار اولین بار بود که این فایل را گوش می کردم
من سعی دارم با تمام وجود مفهوم الخیر فی ماوقع را درک کنم و همیشه آرام باشم و ایمان داشته باشم که اگه دردی در زندگی دارم درمانش خداست و خدا این تضاد را به من داده تا خودش را ببینم تا خواسته هام را با وضوح بیشتر ببینم تا بتونم با کنترل عواطف و احساسات درها را به روی نعمت های بی شمارش باز کنم
من دارم تمرین میکنم که با توجه کردن به داشته ها ونعمت های بی شمار خداوند در هر لحظه به احساس بهتر برسم و یقین دارم احساس خوب اتفاق های خوب را در پی داره چون اینا واقعا تجربه کردم اما باز هم درگیر روزمرگی ها شدم و فراموش کردم
من چند روزی میشه که متعهد شدم واقعا هر روز با آموزه های استاد روی خودم کار کنم و به جایی برسم که بتونم دوره ها را تهیه کنم تا اینجا که فکر کنم سه چهار روزی هست که این تعهد را به خودم دادم و هر روز صبح را با استاد شروع می کنم واقعا رازی هستم و دارم نکات مثبت بیشتری را می بینم و احساس بهتری دارم
از خدا میخوام تو این مسیر ثابت قدم باشم و هر لحظه باورهای بهتری ایجاد کنم و البته که این مسیر بی پایان هستش و هیچ محدودیتی برای بهتر شدن وجود ندارد
این اولین باری هست که دارم کامت بچه ها را می خونم و تو این چند روز دارم کامت میزارم واقعا تاثیر زیادی داشته
خداوند را سپاسگزارم که من را با شما آشنا کرد هرچند تا حالا شاگرد خوبی نبودم ولی قول میدم به زودی بیشتر از اتفاقات خوب زندگی ام پس از متعهد شدن به آموزه های شما می نویسم.
از امروز میخوام سپاسگزار تر باشم
میخوام در هر لحظه حواسم به کانون توجهم باشه
باز هم از شما استاد عزیزم سپاسگزارم
به امید نتایج پایدار و عالی
به امید دیدار
بنام خداری مهربان
نکات این فایل برای من
ملاک ایمان به احساس ارامش درونی است.
این یعنی به یک منبع پر قدرت وصل هستی.
الا بذکرالله تطمئن القلوب.
باور اساسی این فایل برای من: من در جایی که هستم در بهترین جا برای رشد و پیشرفتم هستم.
کلید تمامی این رشد ها کنترل احساس و حال خوب است.
و تنها راه این حال خوب تغییر زاویه دید است.
سپاس از استاد عباس منش و خانم شایسته نازنین.
به نام خدا
توکل و درخواست درست تو این شعر توجه منو جلب کرد واقعا
پیرمرد داستان ما از ته دل به خدا گفت که گره زندگیمو باز کن توکل کرد و خدا با ی اتفاق به ظاهر بد هدایتش کرد به سمت ثروت و درخواست پیرمرد
و همینه ک جذابه و همینه ک به ما یاد میده باید همیشه توکل داشت و با اتفاقات به ظاهر بد ایمان و توکلمون رو از دست ندیم و فقط و فقط از خدا درخواست کنیم
آخ آخ یهویی ی ماجرایی ک برای خودم اتفاق افتاده یادم اومد ک دوسدارم باهاتون به اشتراک بزارم
چند وقت پیش من تو ی دکه فروشنده بودم که ساعت کاریش برای من زیاد بودو خسته کننده بود برام
به خدا گفتم خدایا ی دکه دیگ برام جور کن با همین حقوق و ساعت کاری کمتر مث پیرمرد داستان مون از ته دل خواستم و خدا بعد یکی دو هفته ی دکه دیگ برام جور کردو رفتم اونجا با ساعت کاری خیییلی کمتر
دوباره دلم آروم نداشت و پول و مهارت بیشتر میخاستم و اینکه من همیشه شب کاری میکردم تو دکه ها و همین خستم کرده بود
باز به خدا گفتم خدایا ی کاری میخام ک با دانشگاهم کنار بیاد و شب کاری نداشته باشه و حقوقش بیشتر باشه و ی مهارت هم کنارش یاد بگیرم
نتیجه چی شد؟!
الان برقکشی میکنم توی سعادت آباد تهران ک واقعاااا عاشق این منطقه م عاشق خونه های بزرگ و ماشینهای گرون قیمت و هرروز توی دلم تحسین میکنمشون و این ماجرا هنوز ادامه داره
الهی شکرت بخاطر این سایت این جو این همه فایل گرانبها این همه بقیه خودم ک با عشق کامنتمو میخونن️
به نام خدای مهربان
سلام استاد جان سلام مریم عزیز سلام دوستان قشنگم
روز 46سفرزیبامون هستیم که من دوروز برای این قسمت 46وقت گذاشتم
برای دومین بار تمام فایل های توحید عملی هر هفت قسمت دیدم و این سری پر بار تر از سری قبل بود
نکته ها و اصل هایی که متوجه شدم در دفترم نوشتم اینجا برای شما و هم خودم مینویسم بار دیگر
توحید عملی1
اگر فکر میکنید که ایمان داری ولی سلامت نیستی باید باور هایت هم در مورد سلامتی و هم در مورد خدا تغییر بدی
اگر میبینی ایمان داری ولی ثروتمند نیستی باید باور هایت را هم در مورد ثروت و هم در مورد خدا تغییر بدی
اگر فکر میکنی ایمان داری ولی روابط خوبی نداری باور هات هم در مورد روابط و عشق درست نیست هم در مورد خدا .
خداوند همه چیز است و همه چیز از انرژی است مثل حال خوب روابط ثروت و سلامتی نمیشود که تو ایمان داشته باشی با خدا دوست باشی ولی ثروتمند یا سلامت و.. نباشی چون اگر باور هات درست باشه این مسیر طبیعی جهان است که سلامتی فراوانی ثروت از درو دیوار برات میریزه
توحید عملی 2
روی هر چیزی روی هر کسی حساب کنی تکیه کنی همون به ضررت میشه.اما اگر روی خدا حساب کنی قلب هایی برات نرم میکنه که هیچکس نمیتواند برایت انجام دهد
میتونی از بنده خدا کمک بخوای اگر کمکت کرد مثلاً برای کاری تشکر کنی ولی خدا نکن برات اون هم دستی از خداست و تو باید سپاسگزار باشی
باور قلبی داشته باشید روی هیچکس حساب نکنید حتی خودتون فقط خدا فقط خدا فقط خدا
به قول شعر حامد همایون
روی دیوار دل خود بنویسید خدا هست و خدا هست و خدا هست
تو حید عملی 3
تنها یک قدرت و یک نیرو در جهان است آن هم خداست
رابطه من با این نیرو همیشگی است.این نیرو هدایت مرا به خود واجب کرده(چقدر قشنگه که خدا هدایت من و تو به خودش واجب کرده)قدرت خلق زندگی ام در دست خودم است.
هیچ عامل بیرونی نمیتواند ضرر و زیان به من رساند.خوشبختی و سعادت روی حساب کردن روی این نیرو است .
میزان تجربه من از نعمت های این دنیا به میزان ایمان و باور های توحیدی من است و اعتبار تمام دستاورد هایم عمل به هدایت های این نیرو است .ایمان و توکل من در برابر این نیرو به همان میزان الهام های الهی است که تشخیص دهم و عمل کنم به الهام ها .
اگر قرار بود به هدف و آرزوت نرسی اصلا توی رویاهات هم نمیومدن
توحید عملی 4
توحید عملی یعنی فقط خداوند و قوانینش را کافی دانستن
اگر توحید عملی داشته باشی همواره در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیری که نتیجه اش تجربه خواسته هایت است .
توحید عملی 5
مصاحبه و خواندن در مورد افراد موفق و پیدا کردن ویژگی مشترک آن ها تو را به توحید عملی نزدیک تر میکند
میزان موفقیت افراد به میزانی است که توانسته اند توحید را در عمل اجرا نمایند.
برای تجربه خوشبختی تنها یک راه کافی است :باید انرژی و وقتت را صرف اجرای توحید عملی و دنباله روی خداوند به عنوان منبع تمام خیر و برکت ها و قدرت ها نمایی و به او وابسته شوی .
تفاوت الله و رب :
رب به معنای فروانروایی جهان .یک رب بیشتر نداریم بخاطر همین در دعا ها میگوییم ربنا پس نیاز به الف و لام ندارد
ولی اله الف و لام می آید که معلوم بشود کدام اله
البته در این باره توضیح کوتاهی استاد دادن باید در مورد تحقیق کنم
توحید عملی 6
اینکه روی هیچکس حساب نکنیدکه برای سود و منفعتی داشته باشن توحید است
ولی اینکه به دیگران قدرت بدهی که میتوانند به تو ضرر و زیان برسانند خود خود شرک است .
هیچکس نه میتواند به تو سور برساند نه ضرر
همه چیز انرژی است سلامتی عشق ثروت حال خوب انرژی است
خداوند نیز انرژی است ،پس من از خدا هستم و تکه ای از فراوانی عشق ثروت و خال خوب هستم خداوند دریاست و من قطره ای از دریا
توحید عملی 7
ذهن دوست ندارد چیزی که درست است بشنود ،ذهن دوست دارد چیزی که دلش میخواد را بشنود.
سپاس گذار باشید سپاسگزار باشید سپاس گذار باشید.
سر هر که بتونی کلاه بذاری سر دنیا نمیتونی کلاه بذاری کمتر ادا و اطوار بیا کمتر ادا آدم های توحیدی در بیار توحید در عمل اجرا کن .
بجای کار کردن روی توحید زبانی روی توحید عملی کار کن روی توحید قلبی کار کن
««چه کسی وفادار تر از خداوند به وعده اش»»
فایل چه کسی مالک توست هم استاد توی فایل ها گفتن و من مطالعه اش کردم و فقط و فقط خداست که مالک ماست.مگر میشود توحید داشت ایمان داشت ولی از کس دیگری کمک بخواهیم جلوی کسی سر خم کنیم .
در مورد شعر پروین اعتصامی که روح خانم پروین شاد و قرین رحمت و آرامش باشن
ولی بیایید فکر کنیم به زندگی مون چه وقتایی که نشدیم جای اون پیرمرد خدا خوبی کرد و ما ندیدیم .در صورتی که ما همیشه اگر خوبی خوشی و در زندگی مون بیاد خودمون کردیم ولی اگر یه اتفاق به ظاهر بد که پشت بند این اتفاق یه ایده یه کار خلاقانه یه آرامش عجیب هست کلا نمیبینیم و فقط به ظاهر اتفاق توجه میکنیم و میگیم خدا بد کرده بهمون در صورتی که خدا بدی نمیکنه فقط گفته بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را و چه کسی وفادار تر از خوانده به وعده اش
بهتون پیشنهاد میدم فایل های توحید عملی گوش بدین
دوستتون دارم
یا حق
لیلا خانم گرامی سلام
خیلی خیلی سپاسگذارم که این کامنت رو نوشتید و آموخته هاتون رو با ما به اشتراک گذاشتید
هر کلمه از دروس ارزشمند توحید عملی رو که نوشتید کمک بزرگی به بارورسازی در مورد توحید است
امیدوارم بتونیم توحید رو واقعا عملی کنیم تا خوشبختی دنیا و آخرت رو تجربه کنیم
لیلای بزرگوار امیدوارم بهشت دنیا و آخرت رو با عشق و لذت تجربه کنید
روز چهل و ششم از سفرنامه من؛
سپاس خدایی را که فرمانروای جهانیان است و برگی به اذن او از درخت نمیفتد…
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت و هزااااااران بار دیگه شکرت که استاد عزیزمو هدایت کردی تا این حرفهای معنوی رو به ما بگن و مریم گلی رو که هدایت کردی این سفرنامه زیبارو فراهم کنه و منو هدایت کردی در این مسیر و سفر زیبا و الهی قرار بگیرم و هر روز بتونم به درک و آگاهی بیشتری از ایمان و توحید عملی برسم…
من قبلاها همیشه فکر میکردم که خیلی با ایمان و با خدام و هر کاری بخوام انجام بدم از خدا کمک میخوام و رو غیر خدا حساب باز نمیکنم، ولی الان که خوب فکر میکنم به خودم میگم؛
اگه تو واااااقعا با ایمان وبا خدا بودی جرا پس همیشه ترس و نگران داشتی؟!؟ چرا از اینکه بعدش چی میخواد بشه یا باید چیکار کنی یا از کی کمک بخوای استرس میگرفتی؟!؟ اگه تو واقعا یکتاپرست بودی چرا چشمت و دستت دنبال یاری و کمک دیگری بود جز خدا؟!؟ چرا دستان هدارو میبستی که به جای کمک رسوندن بهت از هزاران طریق مختلف، مجبور بشی فقط از یکی دو راه به نتیجه برسی و اونم وقتی نمیشد شروع میکردی به غر زدن و گریه کردن و شکایت از خدا که دوستم نداری و حولست بهم نیستو کمکم نمیکنی؟!؟
تو هیچ وقت ایمان و توحید خالصانه نداشتی سپیده، هیچ وقت فقط روی خدا حساب نکردی میدونی چرا انقدر مطمئنم؟
چون همیشه نگران بودی و هرگز آرامش قلبی و درونی نداشتی، که خب این یعنی بی ایمانی…
وااااای بر من!!! چطور تونستم یک عمر خودمو گول بزنم که فکر کنم ایمان دارم و از خدا همه چیزو میخوام، در صورتی که فقط در زبان وگفتار بوده نه قلبی و درونی!!!
چطور چشمم این همممممه نعمت و برکت و سلامتی و فراوانی تو زندگیمو ندیده و فقط چسبیده رو چهارتا چیز که ندارم؟؟؟
چطور میتونم با وجود همه این زیبایی ها و داشته ها ،درصدی به خدا ایمان نداشته باشم؟؟؟
چطور میتونم جز اون از کس دیگه ایی انتظار کمک داشته باشم، وقتی خدا قدرت مطلقه؟؟؟
بار الها منو ببخش که گمراه بودم و شرک ورزیدم، منو ببخش که غافل بودم و نعمتهاتو نمیدیدم، منو ببخش که قدر دان این همه الطافت تو زندگیم نبودم، منو ببخش که بنده شایسته ایی برات نبودم، منو ببخش که جز تو دستمو به سوی بنده هات دراز کردم، منو ببهش که ناآگاه و کم خرد بودم…
ولی تو انقدر غفور و رحیم و مهربونی که گفتی:
صدبار اگر توبه شکستی باز آ…
و شکر به درگاهت که منو به راه راست هدایت کردی، راه بندگانی که به آنها نعمت دادی و نه کسانی که به آنها غضب کردی و نه گمراهان…
کمکم کن در این مسیر معنوی ثابت قدم باشم، و برای همیشه در این راه رشد و تکامل بمونم و صبور باشم و آرامش داشته باشم و جز تو هرگز از غیر چیزی نخوام…
الهی شکرت…
الهی شکرت…
الهی شکرت…
در پناه الله یکتا و بی همتام شاد وسلامت و خوشبخت وسعادتمند باشین…
یا حق…
روز46مسیر
چفدر زیبا بود این شعر چقدر خوشم اومد
امروز از صبح بیدار شدم قرار گذاشتم کارهام مرتب انجام بدم دیگه تاخیر نندازم
و تکلیف ایده و مسیر که اومده را صددرصد کنم
و خداروشکر حسم عالیه این مسیر جدید برام مسیر روشنی شد با شنیدن ویس های نتایج در کنار این مسیر که بخش دانلود ها هست اونجا که گفتید مرحله مرحله پیش میرید من الان از شغلی که هدایتی بود واقعا موقعی که از کارم اومدم بیرون و گفتم خدایا خودت شغل برام پیدا کن وارد اینکار شدم بعد کرونا شد و من تونستیم همچنان درامد داشته باشم و خدا دقیقا سر بزنگاه منو برد مسیر شغلی دیگه که پول برام همچنان بیاد الانم حسم مثل همون موقع هست این مسیر خودش داره میزاره جلو پام و میگه حالا اینم انجام بده تا بعد ببینم چکارت کنم
خداروشکر منم مستعد تغییر شغلم و گفتم باشه بزن بریم و الان هدایتم این مسیره
خدایا شکرت
سلام استاد عزیزم
تقریبا 2 سال میشه که واقعا احساسم خیلی خوب شده و ایمانم قوی تر شده،این برعکس گذشتست که من اون زمان از زمین و زمان گلایه داشتم و به خدا میگفتم اگر هستی پس چرا زندگی ما اینجوریه و…
خودمو ناتوان میدیدم در تغییر زندگیم و میخواستم که خدا یهویی زندگیمو عوض کنه…
حدودا دوسالی میشه که مامانم فوت کردن و من بچه ی کوچیک خانواده و به شدت مامانی بودم…
اما زمانی که مامانم فوت کردن من اصلا احساسم بد نشده بود چون حدودا از یکماه قبلش داشتم روی توحیدم کار میکردم… اما نمیدونستم که قراره اینطوری و با مرگ عزیزترین فرد زندگیم،ایمان من سنجیده بشه و خداروشکر که ازنظر خودم سربلند بیرون اومد ازاین امتحان.
این من بودم که بقیه رو اروم میکردم،کسی که همه به واسطه ی علاقه و وابستگی که به مامانم داشتم، توقع داشتن که کلی بی تابی کنم…
حدودا دوساعت بعد فوتش با ابجیم قدم میزدیم و از خاطرات خوبش میگفتیم و میخندیدم…حتی خودمم از اون ارامشی که داشتم تعجب میکردم.
قبل این ماجرا پدر و مادری رو از اشناها دیده بودم که پسر بزرگشون رو از دست داده بودن و دیدم که چقد ارومن اون دوتا و میگفتیم که چقدر صبر دارن، درحدی اروم بودن که از مهمونا خیلی راحت پذیرایی میکردن،بدون گریه و زاری…
زمان فوت مامانم من یاد اون دوتا افتادم و گفتم اگر اونا تونستن پس منم میتونم…
اما چندوقت بعد متوجه شدیم که به اون بنده ی خداها ارام بخش تزریق کرده بودن که اونقدر اروم بودن و اونجا من به خودم افتخار کردم که ببین تو بدون ارام بخش اینقدر صبور بودی(صبر کردم نه تحمل). البته که شاید درد ازدست دادن فرزند بدتر از پدر و مادر باشه اما…
مامانم رو دقیقا 8 مرداد و روز تولدم دفن کردیم و من با لباس سفید سرمزار حاظر شدم و درحدی اروم بودم که الان فک میکنم که حتما بقیه فکر کردن به منم چیزی تزریق کردن که اونقدر اروم بودم.
سوم و چهل و… این منو ابجیم بودیم که با لبخند از مهمونا پذیرایی میکردیم.
من این موضوع رو در اکثر کامنت هام که مرتبط باشه میگم چون من بابت این موضوع به خودم افتخار میکنم و این یعنی ایمان یعنی توکل. البته که هنوز خیلی راه مونده که برم ولی حداقل اونجا بود که فهمیدم که من،متینا، چه توانایی هایی دارم و خداوند به من نشون داد که میتونی چقدر قوی باشی…
این موضوع جرقه ای شد برای من
از اونجا بود که من دیگه غر نزدم سرخدا و نگفتم مشکل از خداست یا بقیه…
گفتم هررچی بشه خیره
حتما یک خیری پشت قضایا هست.
هرچی بشه به نفع منه اگرر که احساسم رو کنترل کنم و احساسم خوب باشه.
و خدا میدونه که چقدددر خیر وارد زندگی من شد بعد اون موضوع.
صددرصد عاشق مامانم بودم اما وقتی که رفت اون تضاد برای من پله شد و جاده شد رو به جلو…
سپاسگزارم از خداوند وهاب.
سپاسگزارم از شما استاد عزیزم بابت فایل بینظیرتون.
سپاسگزارم از خانم پروین اعتصامی.
روح ایشون و همه ی گذشتگان غرق در شادی باشه.
ممنونم
سلام دوست هم فرکانسی من
واقعن تحسینت میکنم به خاطر آرامشی که بعد فوت مادر عزیزت داشتی با اینکه خیلی کار سختیه ولی اینقدر روی توحید کار کرده بودی و اینقدر قدرت خدارو توی وجودت بالا برده بودی که تونستی از پس این امتحان بربیای
من توی این وضعیت قرا نگرفتم ولی خیلی دارم سعی میکنم که فقط به خدا وابسته باشم
خیلیا هستن عزیزشون اگه فوت کنه دیگه میگه زندگیم دیگه تموم شد
چند سال با لباس سیاه زندگی میکنه با اینکه آدمای مذهبی هم هستن ولی نمیتونن توی این اتفاق خودشون رو کنترل کنن بازهم میگم تحسینت میکنم برای این موفقیتت توی آزمون توحید
شاد و پیروز سعادتمند و ثروتمند باشی
سلام آقای آستاد
مچکرم از شما بابت نظر محبت آمیزتون…
همه ی ما با مرگ عزیزانمون امتحان میشیم،چیزی که خداوند در قران گفته اینه…
بلاخره همه ی ما ازاین دنیا میریم،دیرو زود داره ولی بلاخره اتفاق می افته…
باید بدونیم اول و اخر فقط خداست که برای ما میمونه…
خدا گفته مومن واقعی نه ترسی داره و نه غمی چون ایمان داره و میدونه خدا کیه..
از اونجایی که خدا گفته بیشتر مردم به جهنم میرن پس بقول استاد کارهایی که اکثر جامعه انجام میدن کار درستی نیست و ما اگر راه مخالف اونارو بریم پس این یعنی راه درسته، توی اینطور شرایط مثل فوت عزیزان، اکثرا افراد از خواب و خوراک می افتن، بقول شما شده که فرد تا چندسال لباس سیاه رو درنیاورده
کلی گریه و شیون میکنه سرمزار و حس بد رو هم به خودش و هم به دیگران منتقل میکنه
و…
پس اینا راه و کار درستی نیستن…
بعضی وقتا الگوهایی از جامعه میبینیم و ماهم مثل اونا رفتار میکنیم.
باید بگردیم توی هرموضوعی دنبال افرادی که راه خلاف اکثر جامعه رو رفتن…
من شاید اگر اون پدر و مادری که برای فوت پسرشون آروم بودن رو نمیدیدم،اصلا طبیعی نمیدونستم که اروم باشم چون اصلا فکر نمیکردم بشه،چون دیدم باور پذیریش برام آسون شد.
استاد گفت احساستون رو خوب نگه دارین،کاری رو انجام بدین که احساستون رو خوب میکنه،اون راه خداییه،منم دیدم این راه که اروم باشم احساسمو خوب میکنه،راهی که خلاف مردمه حسم رو خوب میکنه و انجامش دادم.
توی هرمسئله ای ببینیم چی حسمون رو خوب میکنه اون راه درسته.
امیدوارم هممون رو خدا به راهی هدایت کنه که موحد واقعی باشیم و فقط به خودش توکل کنیم و فقط به خودش وابسته باشیم…
من از خدا خواستم که بهم صبر بده و داد ،شماهم ازش بخواید صددرصد طوری براتون همچیو درست میکنه که مثل من تعجب میکنید…
بازم سپاسگزارم از شما و موفق باشید.
به اسم و یاد الله رحمن و رحیم. هم دائم العطاست و هم دائم الرحیم و پر مرحمت و مهربان. و در پناه بخشندگیش مهربانی میکنه.
که آرامش بخش دلهاست. خوب کننده ی احساسات ست.
جان دهنده ی مردگان ست.
تنها خالق تنها و یگانه معبود عالم و جهان هستی و جهان هااا.
همه چیز است همه کس را.
داشتم فکر میکردم مثلا من سینوزیت دارم و چقدر علائمش بصورت کاهش قوای جسمی و ذهنی و روحی و خلقی خودش را نشان می دهد.
و گفتگوی الآنم با خداوند قسمت کوتاهی از نیایشم را گفتم اینجا بنویسم. که پر از حس خوب شدم.
گفتم سینوزیت کیلو چنده، این که ذره ای بیش نیست پیش خدا.
فصل سرما و گرما چیه؟ عفونت و ویروس و باکتری اصلا چی چیه؟
دولت کیه؟ دولت از آن خداست،
قد و وزن و چهره چیه؟ تحصیلات و مردم و فرهنگ و اقتصاد و قوانین مجلس و جابجایی های افراد و تصمیمات دیگران و حتی گذشته خود من کدوم صیغه ست باز.
سن چیه؟ اشتباهات کدومه؟ هیچ کدومه اینا در برابر خداوند هیچن، چون مالک تمام اینها اوست.
مالک زمین و زمان و عمر و آسمان ها و حشرات و گیاهان و جانوران و آدمها و گردش ایام و فصول سال و زمین های کشاورزی و باغات و سیارات و ماه و خورشید و ستارگان و مرزهای جغرافیایی کشورها و دولت ها و ذرات و اتم ها و ملک ها و مقام ها و پول ها و مشاغل و فرزندان و زاد و ولد ها و….
بیماری کیلو چنده، هر مریضی رو شفا میده.
هر نابینایی رو بینا میکنه
هر فلجی رو راه می بره و قوت میده
هر سرطانی رو شفا میده
هر نوع مرض جسمی و روحی و ذهنی رو رفع میکنه.
مگه نکرده؟؟؟ مگه زلیخا رو نکرد؟؟؟
مگه یوسف (ع) رو قعر چاه همه چیز نداد؟ از علم تعبیر خواب و از زیبایی و عزت و مقام و از ثروت و دولت و از همسر زیبا و از آرامش و عشق و….
هر ایدز و هر قلب و مغز و پوست و .. رو درست تنظیم و درمان میکنه. شفا و نور میبخشه.
هر صورتی رو زیبا و نورانی میکنه
هر فقری رو به ثروت تبدیل میکنه فقر کیلو چنده نداری باز کدومه.
هر نیازمندی رو بی نیاز از مال دنیا میکنه
هر مجردی رو متأهل و هر تنها و بی کس ماندگان و بی دوستی رو صاحب همسر و دوست و یار و یاور میکنه
هر ضعیفی را حمایت می کند
هر بیکاری رو کار میده
هر زمانی رو تنظیم میکنه
هر محیط و مکانی رو روبراه میکنه
هر مضطربی را آرام می کنه
هر تنفری رو به عشق و محبت تبدیل میکنه
هر خشم و عصبانیتی رو آرام و پر از مهر و لطافت می کنه.
هر پرسشی را پاسخ است.
هر مسأله ای را راه حل.
هر مغازه و کاسبی و بیزنس و شغلی را پر برکت و پر فروش می کنه.
هر جنسی را می فروشد
هر بی خانمانی را صاحب خانه و مسکن
و هر بی خودرو و پیاده ای را صاحب خودرو و حمل و نقل عالی میکند
هر بی لباسی را لباس و کفش می پوشاند
هر شکمی را سیراب می کند
هر خطایی را می بخشد و هدایت میکند
و هر دستی را میگیرد.
خداوند هر آبرویی را حفظ و هر شخصیتی را عزت و مقام می دهد.
هر چشمی را بینا و هر گوشی را شنواست.
هر روزی را شب و هر شبی را روز می کند
گرما را سرما و سرما را گرما می کند
هر ناامیدی را امید و هر غمگینی را شاد می کند.
هر عاشقی را به معشوقش میرساند
خداوند همه چیز است.
او همه چیز میشود همه کس را به شرط… پاکی دل به شرط ایمان به شرط تقوا به شرط اعتقاد و اعتماد و تواضع و قدرشناسی.
دم همتون گرم و خیلی ممنونم از استاد عزیز و محترمم که این فضا رو عاشقانه و خیرخواهانه فراهم کرده و اینقدر ساده در اختیار ماست به لطف الله مهربان و اینقدر هزینه این سایت کرده که بتونیم استفاده کنیم.
برای استاد عزیز خانم شایسته و خانم فرهادی و آقا ابراهیم نازنین
بهترین ها رو از خدای یکتا خواستارم.
برای شما دوست عزیزم آرزو دارم هر آنچه در دل داری به حقیقت زندگیت تبدیل شود به لطف خدای مهربان.
یا حق