«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین - صفحه 57
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-11.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2014-07-10 13:27:512020-10-19 00:19:31«الخیر فی ما وقع» در شعر پروینشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش همیشگى
سلام به استاد عزیز خانم شایسته مهربان ودوستان گل.
فایل الخیر فی ما وقع.
برداشت اول:
همیشه هر اتفاقی میفتد یک خیریتی در آن است.
باید نگاهمان به اتفاقاتی که به ظاهر نامناسب اند این نگاه باشد که یک خیریتی در آن است.
اگر احساس خوب درهرلحظه داشته باشیم اتفاقات خوبی برایمان رخ میدهد این یک قانون است.
احساس خوب =اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد این یک قانون ثابت است.
احساس خوب داشتن باعث میشه اتفاقات خوب در زندگی ما فراوان باشد.
این کار درشروع کار سختی است اما با تمرین وتکرار اتفاق میفتد.
ما باید ایمان وباور داشته باشیم روند جهان همواره خیر وخوشی است.
احساس خوب=ایمان
آرامش=ایمان.
احساس خوب داشتن نشان این است که ما به نیروی بزرگ جهان کسی که دنیا وقوانینش را آفریده ایمان داریم وباورش داریم.
این نیروی بزرگ وعظیم محافظ ما است وباما است.
تنها بایاد خداوند دل ها آرام میگیرد.
————————————————————–
اگر خداوند به ظاهز مشکلی در زندگی ما بوجود آورد این همون نشانه یی برای تغییر است این راه هدایت است.
ولی خدارا فراموش میکنی در فرکانس بدی ها قرار میگیریم..
خداوند به عبادت و دوستی ما نیاز ندارد این ما هستیم که محتاج رحمت او هستیم.
نعمت های خداوند شامل کسانی میشود که در شرایط سخت خوبی هارو ببینه.
باید در هر لحظه سپاس گذار باشیم تا نعمت های بیشتری دریافت کنیم.
اگر مشکلی بوجود میاد خدا بوجود نمیاره این ما هستیم که از مسیر رسیدن به خدا دور شدیم.
باور های این فایل:
خداوند ولی دوست محافظ وهمراه من است
خداوند رحمان وبخشنده قول داده هر چیزی بخواهی بهت میدهم.
.نکته مهم این فایل:
ایمان =احساس خوب وآرامش
قانون:
با احساس خوب داشتن در هر شرایط همیشه درحال دریافت نعمت هستیم.
احساس خوب =اتفاقات خوب.
تمرینات این فایل:
ساختن باورهای توحیدی .
شکرگذاری .
سپاس از استاد عزیز وخانم شایسته گل و دوستانی که کامنتم را خواندن.
من دو روز میشه این فایل رو گوش میدم و حس خوبمو حفظ کردم در کنار اینکه اعتمادم به خدا بیشتر میشه شوهرم امرو برام یک ساعت هدیه آورد بدون اینکه من ازش درخواست کنم و من عاشق ساعت هستم ساعت دستی.چقدر اون لحظه خوشحال شدم و روی خودم تاکید کردم این اتفاق خوب بخاطر قانون احساس خوب است وباید بیشتر پایبند این قانون باشم.
خداوند ولی دوست محافظ وهمراه من است.
خداوند قول داده هرچی بخواهی بهت میدهم.
سپاسگذارم خدایا
سلام به استاد عزیزم شکرگزار خدام برای تعهدی که به من داده شده ، برای استمراری که به من داده شده ،برای اینکه حدود 50 روز هست ثابت قدمتر شدم در سایت و دارم با جدیت بیشتری روی خودم کار میکنم و از جوهره ناب این اگاهی استفاده میکنم الهی بی نهایت شکرت…
استاد عزیزم بعد از اتمام پروژه خانه تکانی که برای من سرشار از آگاهی بود تصمیم گرفتم به خودم تعهد بدم تا آگاهانه پروژه دیگه ای رو استارت بزنم و اون پروژه برای من قطعا پروژه توحیدی عملی هست چون ایمان دارم این پروژه قراره درهای آگاهی بینهایتی رو بروم باز کنه …همون درهای آگاهای و نعمتی که تفاوت شما با ما رو به ارمغان میرسونه…
《الخیر فی ما وقع 》
گندمم را ریختی که زر دهی …
اگر در زندگی خودم یه نگاهی به این الگو کنم میبینم همچیز به خیرم بوده هر اتفاق ناجالبی که دوسش ندارم همه و همه الانی که به گذشته فکر میکنم میبینم به نفعم بوده و خدا میخواسته بهترش رو به من بده این من بودم که اون لحظه نتونستم کنترل ذهن خوبی داشته باشم وگرنه خدا که منبع خیر هست و حتما در اخر به خیر من میشه….
یادم میاد سالها پیش من درونم خواسته ای شکل گرفت اون هم تحلیل گر و معامله گر حرفه ای و ثروتمند در بازارهای مالی میخوام باشم و خدایا کمکم کن تا به این خواسته برسم ….(ان زمان باورهای شرک الود بسیاری داشتم )اما ایمان و استمرارم باعث شد تا موفقیت پشت موفقیت کسب کنم و از زیر در سال 98 به دارایی یک میلیاردو پانصد برسم …
اما سال 1399 و سال 1400 همه این پولها بر باد شد و من دوباره به زیر صفر رفتم….موفقیت موقتی بود و در 1 سال به این دارایی رسیده بودم….
البته تاکید میکنم خیلی از ثروت هارو خودم با دست خودم نابود کردم یعنی باورهای درستی در مورد ساخت استراتژی نداشتم و فکر میکردم که باید برای موفق شدن بهای سنگینی پرداخت کنم اولش باورم نشد که چی بر سرم امده اما رفته رفته از زندگی در منطقه 1 تهران جردن و از تفریحات لواسان و توچال و شمال رستوران در اسپیناس پلاس مجدد بر گشتم به شهرستان و در خانه پدریم به هیچ رسیدم البته شکر خدا خانه پدرم بود. گرنه که باید اواره کوچه و خیابان میشدم….
آن دوران به ظاهر سخت با خدا خیلی صحبت میکردم خدایا من ازت خواستم که منو یکی از بهترین تحلیل گر ها و معامله گرهای ثروتمند دنیای کنی نه که به هیچ و نابودی برسونی پس کجایی چرا نمیشنوی صدامو…
صدای قلبم رو خیلی ضعیف میشنیدم میگفت پسر خوب من تو در مسیر رسیدن این خواسته ای و این اتفاقات همش به خیر تو خواهد شد چون تو باور داشتی که موفقیت بهای سنگینی داره و باید آن را پرداخت ….گفتم پروردگارا من تلاشم رو میکنم که کمتر روی کمبودها برم اما تو کمکم کن من نیازمند توام تو بی نیازی پروردگارا تو دستم رو بگیر پروردگارا اگر به خیر من هست پس هدایتم کن به مسیر کسانی که به آنها نعمت داده ای …پرودگارا نگاهم رو به این اتفاقات عوض میکنم و خودم رو به ارامش میرسونم اما توام وظیفه خودت رو رعایت کن و من رو به این خواسته برسون….
الان 3 سال از آن دوران به ظاهر سخت میگذرد و میخوام بگم که همچیز به نفع من تموم شده تمام آن دوران روی مهارتم کار میکردم اصل و از فرع در کارم جدا میکردم پیچیدگی ها رو آسان کردم و قانون تکامل رو پیاده کردم در کارم و قوانین معامله گری نوشتم و متعهد به این قوانین شدم و….. حالا رسیدم به نقطه ای که کافیه یه لپ تاپ و یه اینترنت داشته باشم و میخوام هر جای دنیا باشم با کمتر از 3 ساعت کار کردن میتونم درامد دلاری رو تجربه کنم و بی نهایت لذت ببرم ….خداوند درست گفت…الخیر فی ما وقع …
من آن زمان با پول دیگران کار میکردم که متوجه شدم باید با پول خودم کار کنم و الان پول از کسی در بازار ندارم و فقط پول خودم هست…و از مهارتم به دیگران مشاوره میدم و حق مشاوره میگیرم …و اموزش میدم و درامد اموزش دریافت میکنم…
من آن زمان قدرت رو فقط به خدا نداده بودم به دیگران و ترامپ هم داده بودم که پایان دادم به این شرک بسیار زشت.
من آن زمان بدنیال یک شبه ثروتمند شدن بودن و استراتژی هدایت شدم نوشتم که پله پله منو به سود مستمر میرسونه و در پایان ماه برایند معاملاتیم مشخص هست ….
من الان در استراتزیم هم سود هست و هم ضرر مثل تکواندو کاری که هم امتیاز میده و هم امتیاز میگره اما آنقدر اگاه شدم که در ماه برایند امتیازاتم برایند سودهام بیشتر از ضرر هام هست.
من اگاه شدم که معامله گری رو که عاشقش هستم به چشم بازی ببینم و هر ضرری که میکنم رو ژورنال میکنم تا ببینم برای بهبودش چیکار میتونم بکنم …
من الان میفهمم بهبود دائمی در مسیر نداشته باشی روند نزولی داری…
من الان میفهمم تمام مسیری که 5 سال طول کشید با تمام فراز و نشیبش به نفع من به سود من شده و من رو به خواستم نزدیک و نزدیکتر کرده …
من عاشق بازارهای مالی هستم و عاشق قیمت و نمودارها هستم و حاضرم ساعتها در موردش صحبت کنم و مطالعه کنم….
من حالا میفهمم وقتی خواسته ای دارم اگر باورهای درستی دارم به راحتی میرسم اگر باورهای نادرستی داشته باشم به سختی به ان خواسته میرسم …
اینکه شما میگین همچیز باور هست الان خوب درک میکنم ….برای رسیدن به خواسته ها نیاز به سیلی خوردن از جهان نیست برای رسیدن به خواسته ها نیاز به صوت زدن در جاده صاف با صدای پرندگان هست…
خدایا باورم نمیشه اینقدر هدایت شدم به مسیر درست به مسیر کسانی که به انها نعمت داده ای شکرگزار وجود این سایتم وجود استادم هستم وجود خانم شایسته عزیز هستم …شکر شکر شکر
سلام آقای رحیمی عزیز
ممنونم از کامنت خوبتون ،لذت بردم از این روند ایمان و تکاملی که داشتید خدایاشکرت منم میخوام یه همچین رشدی رو از خدا، من از بچهای پروژه خانه تکانی هستم کامنتهای شما رو توی هر گام میخوندم، خوشحالم بعد از پروژه خانه تکانی به مسیرتون ادامه دادید این حس بهم داد که مثلا یه تعدادی از هم کلاسی هام در مقطعی باهم بودیم تموم شد هر کدوم رفتیم مقطع بعدی، مثل مقطعی که میخواید انتخاب رشته کنید و احتمالا همگی دیگه توی کلاس همو نمیبینیم
منم بعد از پروژه خانه تکانی یعنی اواخرش دوره راهنمای عملی شروع کردم و جدیدا قانون افرینش
الان 41 روز هست که دارم ادامه میدم، امروز صبح دوره قانون افرینش نگاه کردم ولی واقعا حسم خوب نبود ناامید بودم و تا این که بیخیال شدم کلی حرف زدم با خدا چرا نمیبینی چرا نمیشنوی و از این حرفها چون انصافا من کم نذاشتم توی این یکسال چندماه ،یعنی ناراحت بودم چون اگر مثل قبل به افسردگیم میخواستم ادامه بدم فقط دراز بکشم و روی تخت بخوابم هیچ انتظار نداشتم میگفتم خب حرکتی نکردم خدا هم کمک نکرد، تا اینکه اومدم سرچ کردم توی کانال استاد درمورد علاقم ببینم چیزی گفته شده یا نه بعد از کلی گشتن و دیدن پستهای استاد با فایل صوتی پروین اعتصامی روبرو شدم گوشش دادم چقدر وصف اوضاع و احوال من بود با اینکه هر روز روی خودم کار میکردم گاهی یه سری چیزا و نکات خوبی از باورهام میفهمیدم ولی ناامید بودم خیلی دوس دارم امسال توی سطح های بالاتر بازی کنم خیلی کارا انجام دادم استاندارهامو بردم بالا ولی هیچ نتیجه ای ندیدم
خداروشکر که شما تونستید و ادامه دادید خیلی حس خوبیه من عاشق فوتسالم و دوس دارم خدا به زودی راهی بهم نشون بده.
سلام مریم عزیز دوست هم فرکانسیم چقدر لذت داره در این سابت توحیدی گرد هم جمع شدیم و داریم هر کدوممون روی خودمون کار میکنیم مریم عزیز من کامنتت رو با دقت 3 بار خوندم و الهامی بهم شد که بهت بگم توحید عملی رو مثل من از همین الخیر فی ما وقع شروع به دیدن کن با دقت و نکته برداری کن و مثل همیشه رد پا بزار …در کامنت شما به نکته مهمی بر خوردم که با اینکه استاندارد هامو رشد دادم ولی اون اتفاقی که میخوام رخ نداده جوابش بنظرم فایل های توحید عملی هست چون این فایل ها مادر تمام فایل هاست حتی استاد عباسمنش عزیز در این فایل ها میگن که خیلیها روی باورهای ثروت افرین خودشون کار میکنند ولی بازم نتیجه نمیگیرن استاد میگن دلیلش ضعف در توحید هست ،امروز خداوند پاسخ سوال شما رو داده به یکی از فایل های توحیدی هدایت شدین
پیشنهاد میکنم با شدت تمام این فایل ها رو شروع کن و ادامه بده جواب شما همینجایی هست که الان هستین ….
خیلی خوشحالم دوستان گلی مثل شما رو در کنار خودم دارم براتون از الله یکتا فرمانروای کیهان پیشرفت ،موفقیت خواستارم
بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش
سلام وادب واحترام
استادواقعاگریه منودرآوردیدیاداون روزهایی افتادم که خدام توچه شرایطی دستم وگرفت ومنوکشیدبالا والان دلم نیومدکه نگم چه کارهایی خداوندعزیزم برام انجام داده:استادمن پسرم بیماری سرع داشت دکترها همه جوابش کرده بودن یک روزپسرم توجاده کرج وقتی که ازعروسی ای داشتیم برمیگشتیم قم ساعتهای 1بامدادنیمه شب حالش بد شد من چون خانم سابقم استرسی بودوحی شیوندوناله میکردمن مسیر روگم کردم رفتم تویک بیابان وراه روگم کردم الان که داره براتون مینویسم تمام بدنم وور”وورمیکنه /خلاصه راه روگم کردم وفقط یادم هست دادمیزدم خدایا به دادم برس راه رونشانم بده دوستان باورتان نمیشه یک دفعه تاسرم روبالا کردم دیدم یک بیمارستان “خداروشکرکردم رفتیم تووبردن پسرم روتواتاق آی سی یو ودیدم دکتر اومدبیرون گفت دیگه کاری براش نمیتونم بکنم ایست مغزی کرده/گ////اونجا گفتم نه دروغ میگید رفتم دیدم پسرم رودارن دستگاه اکسیژنش روبرمیدارن گفتم نکنید توروخدا این کار رونکنید/گریه ////خدایا شکرت ///اومدم بالا سر پسرم گفتم باباجان چرا میخوای باباتو تنها بزاری بابا بهت بد کرده /گریه///آخه چرا خدا توهمین صحبتها بودم باخداوپسرم “یک دفعه پسرم یک نفس عمیق کشید ودوباره به این دنیا اومد/یادم هست همانجاسجده شکر”کردم /خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم///والان پسرم 15 ساله هست وسالم وسلامت درکنارم وهمکارم هست خداراشکر//
یک اتفاق دیگه ای هم توزندگیم افتاد”البته ازاین موضوعات اینقدرتوزندگی سابقم پیش اومده که “واقعا توانش روندارم بگم “اما این یکی روهم میگم:من گفته بودم که استادبه همسر سابقم که حق طلاق روداده بودم ومهریه هم بریده بودند وایشان هم حکم گرفته بودندتا هرجوری شده منوبا پارتی های دادگاهیش وزمینیش زندان بندازند من هم چون بهش گفته بودم هرکاری که میخوای بکنی بکن تومنتظرباش من هم منتظرهستم /من هم خیلها بهم گفتندازایران برو ال وبل “وازاونجا که بنده هرگز اهل شانه خالی کردن ودر”رفتن درزندگیم نبوده ام ونیستم خداراشکروهمیشه متعهدمیشم هرکاری که خودم دخیل باشم “روازخدام میخوام کمکم کنه ومیرم جلو /اونجا بود که گفتم خدایا به دادم برس دشمنهابه دستورشیطان “البته همسرسابقم رونمیگما” شیطان درونش که تومغزهمه ی ماها هست وقصم خورده خداوندبرای کلک زدن ما”دورمنواحاطه کردند :خداوندبهم گفت ازدواج کن مجددا”استاد”من که مات ومبحوط شده بودم که چرا؟ دوباره همین الهامات اومدمنم چون میترسیدم گفتم باکی ازدواج کنم دیدم ذهنم روبردبه عشق که 24سال گذشته میخواستمش اول ذهنم مقاومت کردوگفت اون ازدواج کردوال وبل”اما بازندارسیدهمین که میگم تمتم” تا جوری که همسر جدیدم که عاشقشم جلوی راحم قرارداد”که اونم یک داستان هدایتی داره که حتما براتون سرفرصت دیگه تعریف خواهم کرد/ما خلاصه ازدواج کردیم/دوستان همسر سابقم تمام تلاشش روکرد یک جوری منوازپادربیاره اما نمیدونید ازدرودیوارخدا مامورهاشو (فرشته های نجاترسش رومیگم)برام میفرستاد(قم به دره بسته خورد”قزوین به دره بسته خورد”گیلان هم به دره بسته خورد…میدونید چرا ؟چون اون فقط از افرادیعنی بندهای خدا”میخواست کمکش کنندباپول وپارتی ومن فقط وفقط ازخدامیخواستم استادنمیدونید این خدای عشقم که حاضرم میلیاردها باربراش بمیرم وزنده باشم” باز پرستشش روکنم چجوری ازچپ وراست ازبالا وپایین برام فرشته میفرستادوتمام خواسته های شوم افکارشیطانی همسر سابقم رو به گل مینشوندوهیچی/خخخ/البته اینم بگم من باعشق همسرسابقم روبخشیده ام اونم همان موقع وهمیشه براش دعا میکنم که به راه راست هدایت بشه /اینم درپایان بگم استادعزیزم”من خیلی خیلی خلاصه وار این واقعیت زندگیم روتعریف کرده ام “وگرنه کارهایی برام خداانجام داده تواین اتفاق که دوروبریهام مثل :پدرومادرم و….همه وهمه هنوزباورشان نمیشه “آخه چجوری /خخخ
وخواستم بگم دوستان عزیزم:توفقط بندگیشوکن دیگه دیگه خداوندروآسمانهانگهت میداره جوری که دست صغیروکبیربهت نرسه وبدون خون وخونریزی مثل :پیامبرانش درهرجنگی پیروزبشی البته جنگی که شیطان توش دخیل باشه
(باخداباش پادشاهی کن/بی خداهرچه خواهی کن)
{خوشاآنان که الله یارشان بی/که حمدوقل حوالله کارشان بی/خوشا آنان که دائم درنمازند/بهشت جاودان بازارشان بی}
آرزومیکنم درپناه الله یکتا:شاد/سلامت/خوشبخت/ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشید
یاحق///
سلام استاد عزیزم من امروز تصمیم گرفتم که این دوره ای ساختن ایمان به خداوند را شروع کنم و با تمرکز خیلی بالا کار کنم و باور به خداوند را بسازم من چندین وقت بود که سر در گم شده بودم که من که این همه باور هام خرابه اول روی کدومشون تمرکز کنم و کار کنم روی خودم چون من خیلی عزت نفس بشدت پایین هم دارم درآمد هم که اصلا ندارم روابط اجتماعی هم صفر بعد چند مدت به این نتیجه رسیدم که اول روی ایمان به خداوند کار کنم و بیخیال تمام خواسته هایم شدم چون من چند وقت پیش روی ایمان توحیدی کار کردم برای مدت خیلی کمی دیدم که عزت نفسم هم زیادتر شده دیگه خودمو کم نمیدیدم در مقابل دیگران که همیشه من در جمع قرار میگیرم حس بی ارزشی میکنم ولی روی ایمان توحیدی که کار کردم احساس ارزش و لیاقت میکردم برای همین خواستم اول روی ایمان توحیدی کار کنم اگر ایمان به الله داشته باشم مهمتر از همه که آرامش بدست میارم دیگه استرس نرسیدن به اهدافم و حس عقب مونده گی از دیگران را ندارم و همه چی زندگیم را به خداوند میسپارم و منم از طرف خودم کارهای لازم عمل هایی که باید انجام بدم رو میدم و بقیه اش رو میسپارم به خداوند ج و اگر توکل به الله کنیم از خواسته ای که ما میخواهیم بهترشو میده من شبا ساعت 10 تصمیم گرفتم که روی باور توحیدی ام کار کنم و ورودی بدم تا ساعت 12 دوساعت هر شب کار میکنم و هر شب هم کامنت میزارم تا رد پا بمونه ازم ایمان توحیدی هم دنیای مارو میسازه و هم آخرت مارا بهترین کاری است که انتخاب کردم توکل به الله که بتوانم تا 6 ماه هر شب روی ایمانم کار کنم با تمرکز بالا بعدش دوره ای عزت نفس را تهیه میکنم و تمرکزی کار میکنم روش اول بخودم گفتم تو همین دوره ای رایگان به اتمام برسون اگر تونستی برات دوره ای عزت نفس و میخرم باید به خودم اعتماد کنم بعدش میروم مرحله ای بعد توکل به الله که پایدار تو این مسیر 6 ماهه خودم بمونم
جهان سپاس از استاد بی نهایت گرانبهایم که این آگاهی هارو با ما به اشتراک میگذارد.
سلام ستاره جان دوست گلم منم عین شما دقیقا روزها میشه از یک شاخه به شاخه دیگر میپرم و سردرگمم که از کجا وچطور شروع کنم از امروز صبح تصمیم گرفتم این بخش توحیدی را شروع کنم و امید وارم در هر جلسه این بخش کامنت بینظیر تون رو بخونم شما تصمیم گرفتی هر شب به ذهنت دو ساعت ورودی مثبت بدی اما من تصمیم گرفتم وهدفم رو توحید قرار بدم اینکه قدرت رو از هر لحاظ از بقیه بگیرم وکامل به خداوند بدم من سعی میکنم تمام روز باورهای توحیدی رو تکرار کنم و حسمو خوب نگه دارم امید وارم هم من وهم شما موفق باشیم
بنام خدایی که قادر و دانای مطلقه
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
من این روزا انگار از یک بلندی پرت شدم پایین و هنوز به زمین نرسیدم کاملا معلقم رو آسمون دستم از زمین و زمان کنده است
قلبم درد گرفته, انقدر سعی میکنم ذهنم کنترل کنم و احساسم خوب نگه دارم که صدالبته کار خیلی سختیه اما انجام دادنش مارو به رستگاری میرسونه. استاد جان من یک ماهه که با فایل ها و صدای شما دارم خودم اروم میکنم
کامنتای بچه هارو میخونم
و همین جمله(پشت هر شری خیری هست که من ازش بی خبرم) رو روزی هزاربار باخودم تکرار میکنم انشالله خدا کمکم کنه از این به بعد بیشتر ذهنم کنترل کنم بیشتر متوکل باشم
آسانم کنه برای آسانی ها منو از مسیر جنگلی سرسبز به بهشت برسونه
کمک کنه حضرت موسی رو الگو قرار بدم
خدایا مسیرم آسان کن چرخ های زندگیم روغن کاری کن گاری سختی ها و افکار منفی و شرک آلود از پشت من باز کن و بجاش ی ماشین حرفه ای و یک جاده آسفالت بده.
خدایا من تسلیم توام من عقلم نمیرسه درک نمیکنم تو هدایتم کن
تو منو ببر به راهی که باید برم خدایا من از تو خیلی توقع دارم و دلم فقط به تو بستم
هیچکس هیچ قدرتی تو زندگی من نداره هرکس باهر نیتی بخواد به من آسیب برسونه سبب خیر میشه
تو هدایتگر و حمایتگرم باش
تو چراغ راهم روشن کن مسیرم مشخص کن دستم بگیر ببر به سمت آسانی ایمان توحید و آرامش
تو قادر مطلقی
سلام خدای مهربونم
استاد جان سلام
خانم شایسته سلام
خدای عزیزم لطفاً قلبم رو نرم کن در برابر این آگاهی های طلایی تا با فنجان خالی بشنوم بفهمم عمل کنم
از منم منم خسته ام و رو به سوی می آرم
در این گوشه آروم سایت در خلوت خودم روی خودم کار میکنم تا بتونم همیشه ریسمان عزتم رو به تو که ماورای همه قدرتهایی وصل کنم
من از امروز دستهبندی فایل های توحیدی رو شروع میکنم چون امروز من هم خدا گرهم رو باز کرد و گندمم رو ریخت و بهم گفت مال بقیه نباش تو مال خودمی بیا بغلم و گفت از توحیدی ها شروع کن من با توام همیشه
خدایا فرزانه اومده بمونه عجله نکنه ادامه بده با صبر
فرزانه مشرک رو بگیر و یه فرزانه توحیدی تحویل بده
خدایا من امروز فهمیدم که باید چشم امیدم به تو باشه چون بقیه از هدایت چیزی نمی دونن ولی من میدونم باور دارم که هدایت چشمه جوشانیه که هر لحظه تو میتونی به اندازه ظرفت ازش برداشت کنی
چه آگاهی های نابی
وقتی اتفاق بدی مبفته سریع خودت رو در فرکانس الهی قرار بده اون وقت اون اتفاق به نفع تو میشه
در فرکانس الهی قرار می گیری
بارها اینو تجربه کردیم
آیا زمان آن نرسیده که قلبمون در برابر این آگاهی های ناب خاشع بشه و سپاسگزاری رو اولویت اول زندگیمون قرار بدیم
خدایا قلبم گرفته بود
سه بار این فایل رو شنیدم قلبم بازشد
کامنت نوشتم انگار آینه قلبم رو جلا دادم
خدایا یاریم کن همه چشم امیدم تو باشی
بازم به من تعهد بده باهات بزرگ بشم رشد کنم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش همیشگى
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته مهربام ودوستان گل.
فایل الخیر فی ما وقع.
موضوعاتی که من آموختم ودر فرکانس یادکیری شان بوده ام.
همیشه هر اتفاق به ظاهر بد که رخ میده خیریتی در آن است و خداوند هیچ کار به خلاف ما نمیکنه مگر اینکه دیدگاه ما نسبت به خدا واتفاق ها بد باشه.
یعنی هر اتفاق به ظاهر بد که نعمتی درآن نهفته است نصیب آدمایی میشه که احساس خوب دارند وامید دارن و اعتماد دارند به خداوند خودشون.
تو این شعر زیبا آموختم که مانند پیر مرد جز خدا ما حاضریم به هر در ودیوار بزنیم هر کس جز خدا رو امتحان کنیم ولی تسلیم خداوند نباشیم و نفس مون رو کنترول کنیم وباورهای خودرا درست کنیم.
و وقتی خدا را یاد میکنیم که به ظاهر نعمتی دیدیم و تصور کردیم که نعمت خدا هست. اما هیچوقت خدارا در حالت خنثی بودن احساسات سپاسگذاری نکردیم.
هیچوقت با خدا درد ودل نکردیم دردودل درست و بر اساس قانون.
یاد گرفتم احساساتم رو خوب نگه دارم چون احساس خوب مساوی است به اتفاقات خوب .
ویاد گرفتم هر اتفاقی افتاد حسم درآن حس آرامش و امید وصبر باشه و حس رها بودن وتسلیم خدا بودن.
این حس واقعا حس خوبی است اگر از عمق دلت باشه.
امید وارم بتونم همیشه ایمانم رو نسبت به خداوند قوی نگه دارم و پیروز وسربلند باشم.
تشکر خدای مهربانم..
نگران فردا نباش واز لحظه لذت ببر هر زمان ذهنت را خالی کنی زندگی لذت بخش تر میشود
تشکر از استاد عزیز وازدوستانی که کامنتم را خواندن
وتشکر از خدایی که من رو در مسیر هدایت قرار داد ومن رو لایق این مسیر دانست خدایا شکرت
إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ
[پروردگارا!] فقط تو را مى پرستیم وتنها از تو یارى مى خواهیم
به نام خداوندی که هرچه دارم از اوست
روز 46ام از فصل دوم روزشمار زندگی من
الخیر فی ما وقع
خداوند خیر مطلق است و جهان جهانه بهبود و پیشرفته
هر اتفاق به ظاهر بدی میافته حتما حکمتی داره و به نفع ماست،بارها و بارها تجربش کردم
حیف که نجواهای شیطانی کارشون رو انصافا خوب انجام میدن،بهم استرس میدن در حالی که هزاران بار دیدم که حلش کرده
اصلا نشده که درست نشه
الا بذکر الله تطمئن القلوب
فقط هم با یاد خودش دلم آروم میشه
انصافا همه چیز خوب پیش میره فقط وقتی درامد کم میشه استرس ها زیاد و زیاد میشن در حالی که ایمان دارم که درست میشه یا شایدم ایمان ندارم
اگه ایمان و یقین داشتم باید آرامش درونی میداشتم
شاید خودمم نمیدونم که ایمان ندارم وقتی نشانه ایمان آرامش قلبی است که من ندارم
باید روی خودم کار کنم،باید به آرامش برسم،باید بارها و بارها درست شدن امور و برای خودم یاداور بشم
باید برای ذهن چموشم منطق بیارم و رامش کنم
باید بدونم هر شرایطی به نفع منه چه خوب و چه بد
احساس خوب که اتفاقات خوب رو رقم میزنه
خدای من بی نهایت سپاس برای هر انچه ازت خواستم والان دارم باهاشون زندگی میکنم همون طور که من رو به خواسته های گذشتم رسوندی یقین دارم به خواسته های الانم و آیندم هم میرسونی
به آسانی و آسان میشم برای آسانی ها
من اینجام که لذت ببرم،شکرگزار باشم،زندگی رو زندگی کنم
انسان خوبی باشم کاری کنم جهان جای بهتری برای زندگی باشه
یادمون نره مومنان واقعی نه ترسی دارند و نه غمی
لاخوف علیهم و لا هم یحزنون
و نشانه ایمان آرامش قلبی است غزل جان
سپاس از استادعزیزم و مریم جان
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز و دوستان همسفرم
سفرنامه روز چهل و ششم
احساس خوب = اتفاقات خوب
خداوند خیر مطلق هستش هر خیری به ما برسد از سوی خداوند هستش و هر شری به ما برسد از سوی خودمان است هر اتفاق منفی که در زندگیمانمی افتد بستگی به نوع نگاهی که به آن موضوع داریم میباشد اگر به اتفاق را طوری در موردش برداشت کنیم که به ما احساس خوب بده قطعا اتفاقات خوبی را هم تجربه خواهیم کرد اگر دری به سویم بسته شود اگر به خداوند ایمان داشته باشم و تنها او را رب بدانم هزاران در را به رویم می گشاید.
توحید یعنی تنها خداوند را بپرستیم و تنها از او درخواست کنیم و ایمان داشته باشیم که خداوند از جایی که ما فکرش را نمیکنیم ما را به خواسته مون میرسونه توحید یعنی همه چی درون من است و هیچ چیزی بیرون از من قدرتی ندارد توحید یعنی آرامش داشتن
سپاسگزارم از استاد و خانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسی ام
به نام خدای ثروت و نعمت
ردپای من از روز چهل و ششم سفرنامه
هروقت سرم به سنگ خورد، هروقت از همه ناامید شدم و با ترس روبرو شدم، به تو برگشتم خدا! تو ته ته همهی امیدهای دنیایی! هروقت که به اگاهی های سایت گوش میدم، با تمام قلب و روحم مطمئنم که دارم از لحظه به لحظهی زندگیم درست استفاده میکنم. تو حس ممکن بودن به آدم میدی خدا! تو باعث میشی فکر کنم برای همهی جهان، برای تمام خندیدن ها و خوشی ها، همهی ثروت ها و موفقیت ها، همهی قشنگی ها و لذت بردن ها کافی هستم! چقدر این جمله به آدم قدرت میده. تو کافی هستی؛ تو کافی هستی؛ کافی هستی کافی هستی کافی هستی! چقدر حالم خوبه.. چقدر خوشحالم که میتونم به تو تکیه کنم. وقتی بهت فکر میکنم، سبک و رها میشم. فارغ از همه چیز! میخوام فقط خودم باشم و از فرصت زندگی که در اختیارم قرار داده شده، نهااااایت استفاده رو بکنم. برم تو مسیرهایی که دوسشون دارم؛ احساس خوبی بهم میدن و همهی قشنگی های جهان رو با تمام وجودم احساس کنم. به هرکی تکیه کردم یه جا زمین خوردم. به هرکی رو آوردم یه جا ناامید شدم؛ اما هرچقدر که بیشتر و بیشتر به تو نزدیک میشم، حس کافی بودن بیشتر درونم ریشه پیدا میکنه. چقدر خوشحالم که دارمت خدا! من میدونم که تو بیشتر از من میخوای که من به خواسته هام برسم. تو بیشتر از من میخوای که من شادی و لذت رو تجربه کنم. خدایا شکرت که دارمت… ممنونم که هستی! دوست دارم؛ بیشتر از هر چیز دیگه ای در این جهان…