بخش هایی از نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی

 

نکته:

ممکن است توسط گروه تحقیقاتی عباس منش، اصلاحات بسیار کوچکی از نظر ساختار جمله و املا در متن‌های نوشته شده‌ی دانشجوی این دوره ایجاد شده باشد.

 

171 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌ها
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضوان یوسفی» در این صفحه: 9
  1. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام مونا جان

    آفرررررررین دختر، احسنت

    من به جات مور مور میشدم. منم یه مسئله مشابه این دارم، که چند وقته تو فکرشم ولی میترسم انجامش بدم.

    اتصالات زیر ظرفشویی رو هر چند وقت یبار در میارم تمیز میکنم میذارم سر جاش.

    ولی آخرین بار که خیلی وقت پیش میشه وقتی اتصال به راه فاضلاب رو بیرون کشیدم کلی سوسک زد بیرون، منم جیغ کشیدم و رفتم همسرم رو صدا زدم و دیگه اصلا سمت اون ور نرفتم. الان چند وقته احساس می کنم نیاز به تمیز شدن داره ولی خودم میترسم، به قول شما سوسک ها مثل مور و ملخ بریزن بیرون.

    (وای خدای من اول صبح این کامنت رو بخونی یعنی اینکه بایداین کار رو انجام بدم)

    میدونم ترسناکه ولی یه راهی براش پیدا میکنم.

    مررررسی مونا جان که تجربه زیبایت رو در اختیار ما گذاشتی.

    و استاد تو را سپاس که این فضا را فراهم کردی که ما بدونیم، که مسائل زندگی روابط بد بین زن و شوهر ، پدر مادر با فرزند، مشکلات کاری و …. نیست.

    مسائل زندگی میتونه همین از بین بردن سوسک های محل کار باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    به نام خدای مهربان

    من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

    من عاجزم زگفتن و عالم از شنیدنش

    من الان عاجزم از گفتن این همه هماهنگی که پیش اومده و این کامنت شما مثل آخرین پازل این هماهنگی هاست.

    ماجرا از زنگ زدن دوستی شروع شد که ،بیست و اندی سال باهم دوست هستیم و تقریبا یکی از سه نفری که تا الان رابطه ام رو با آنها حفظ کردم و انصافا دوستان خوبی هستند. این دوستم که با من تماس گرفت تهران زندگی میکنه و داره در مقطع دکتری جامعه شناسی تحصیل میکنه، مشکلی براش پیش اومده بود با گریه مشکلش رو گفت. در واقع زنگ زده بود که من باهاش هم دردی کنم

    ولی من به اشتباه فکر کردم زنگ زده که راه حلی برایش پیدا کنم، ومن با توجه به چیزی که بلد بودم، راه حل گفتم ولی از اونجایی که اون زنگ نزده بود که راه حل بشنود، همین سوء تفاهم باعث ناراحتی اش شد و قطع کرد. بعد دوباره بهش زنگ زدم و گفتم که فکر کنم باید در مورد دوستی مون تجدید نظر بشه چون شما اصلا حاضر نیستی حرف دوست چندین ساله ات را بشنوی، و دوستم باز زد زیر گریه و گفت که من خواستم فقط دلداری ام بدی همین.

    و من که این رو شنیدم زدم و به اشتباه خودم پی بردم زیر گریه.

    و یکم ناراحت شدم بعد خودم را طبق قانون آرام کردم گرچند عملکردم زیاد قانونی نبود و اومدم تو سایت و نوشته شما را دیدم.

    اول از همه

    این که من نباید به کسی اجازه بدم بیاد دردهاش رو برایم بیاره و انتظار هم دردی داشته باشه، باید بتونم مثل استاد قاطع بگم هر وقت خواستی از موفقیت هات حرف بزنی به من زنگ بزن در غیر این صورت گوش شنوایی برای غم و غصه و بدبختی ندارم.

    و درسی که از نوشته شما گرفتم این بود که مسئله هر کس مربوط به خود اون شخص است و من حتی اگر راه حل رو هم بلد باشم، نباید اظهار نظر کنم. مگر این که با اصرار از من بخواهند یک راهی جلوی پای آنها بذارم و من هم آدرس سایت رو میدم و میگم جواب همه سوالات و مسائل رو میتونی اینجا پیدا کنی.

    آقا من دیگه (نروم جز به همان ره که توام راهنمایی) فقط روزانه هزار بار خدا راشکر کنم که به این سایت هدایت شدم که لحظه به لحظه در حال هدایت هستیم و با ما داره صحبت میکنه.

    حالا اگه کسی برای ورود به این سایت مقاومت میکنه، (مثل همین دوستم که نزدیک به 10 سال است زیر نظر بهترین(از نظر خودشون) روانپزشک و مشاور است که حتی یاد نگرفته که موقعه ای که با مسئله ای بغرنج و حیاتی گیر میکنه باید چکار کنه.)

    من چرا بخوام گوش به مسائلی بدم که طرف نمی خواد حلشون کنه.

    اینقدر مطالب این نوشته برایم جذاب بود که حتی یادم نبود سلام کنم.

    سلام به استاد عشق و ایمان. سلام به مریم جونم،بهترین الگوی که تا بحال دیدم برای همه چی. و دوستان بینظیری که هر روز شاهد پیشرفت و تکاملشون هستم و ذوق میکنم و خوشحال میشم و خدا راشکر می کنم.

    آقا حمید واقعا گل کاشتی چه پیشرفت داشتی، خیلی خوشحال شدم.همون موقع که گفتید دوره رو در سبد قرار دهید منم قرار دادم، ولی به فکر هیچ ایده ای برای خرید اون نداشتم و فکری نکرده بودم و با هدایتی که برای شما پیش اومد این خواسته رو بیشتر در من خواستنی کرد.

    همیشه و همیشه مسائل من ، با مسائل دیگری تفاوت داره.

    اینها مسئله من نیستن، حتی اگر براش راه حل داشته باشم بازم وظیفه من نیست چون در کنترل من نیست» خداوند متعال هم در مورد تکالیف و وظایف دیگری از ما سوال نخواهد پرسید. «لٰا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إلّا وُسْعَهٰا»

    اما از مسائل و نتایج زندگی من ازم سوال خواهد شد. اینکه سطح درآمد من چقدر باشه مسئله منه. وضعیت سلامتی و آرامش من مسئله منه. مسئولیت منه. وظیفه منه. «لَتُسْئَلُنَّ یَومئذٍ عَنِ النَّعیم»

    آقا حمید دوست همفرکانسی و برادر الهی ام تو را سپاس که با کار کردن روی خودت هم شما پیشرفت می کنی و هم راه را برای کسانی که می‌خواهند پیشرفت کنند هموار می کنی.

    استاد تو را سپاس که همچین شاگردانی در مکتب ات تعلیم دیده اند.

    //////////////////////////////////////////////////

    نوشته ام رو که تمام کردم و دوباره خوانی کردم که اشتباه تایپی نداشته باشه، این آیه یه علامت سوال برام داشت یکم بهش فکر کردم، و جوابی که شنیدم مرا دگرگون کرد. سوال از نعمت ها

    خدای من

    باورتون نمیشه من چند وقتی بود که در مسیری که برایم روشن شده و همه امکاناتش به بهترین نحو مهیا شده، کاهلی میکردم و بهانه های الکی و واهی برای خودم مثل این که حالا شاید این مسیر فقط برای این است که مثلا مسیر بهتر رو پیدا کنم و .. و بهانه ها بی منطق

    و اما آیه در مورد سوال از نعمت ها بود، یعنی از نعمت هایی که به شما عطا کردیم چطور و چگونه استفاده کردی؟

    مثل این:

    رضوان ما همه امکانات رو برات مهیا کردیم، تو چکار کردی؟؟؟

    واااااااااای خدای من

    من چه جوابی دارم بگم؟؟؟

    من چه جوابی برای تنبلی خودم برای این مسیری که با بهترین امکانات برایم فراهم شده میتونم داشته باشم؟

    و این یک تلنگر عظیمی است که دیگر حتی یک لحظه ام رو هم نباید هدر بدهم و با قاطعیت هر چه تمام تر این ماموریت رو به بهترین نحو انجام بدهم .چرا که این مسیر را خدای مهربونم برایم فراهم کرده، اگر کاهلی کنم چه ظلم بزرگی در حق خودم کردم.

    خدایا شکررررررررت که این همه واضح و روشن با ما سخن میگی ولی من گوش شنوا نداشتم، این قدر واضح و روشنی ولی من چشم بینا نداشتم، خدایا شکررررررررت که فهمیدم گوش شنوا و بینا یعنی چی، خدایا چشمان را بینا کن که فقط جمالت را ببیند و گوشم را شنوا کن که فقط صدای تو را بشنود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام آقا مجید طراح حرفه ای طلا و جواهرات در کل کره خاکی

    عالی بود، همیشه کامنت های شما یه درسی برایم داره. و اما درس امروز که میتونه نگرش آدم رو به زندگی عوض کنه و شور و شوق به اون رو بیشتر این قسمت ها بود.

    خیلی از رویاهایی که خودم داشتم و به خاطر کور کردن چشم یه سری ها بود هیچ وقت به واقعیت تبدیل نشد

    چون بازممیگم بار کج به منزل نمیرسه

    ولی وقتی جنس انگیزه ها رنگ و بوی خدا رو بگیره

    اون موقع اس که نتایجی استاد عباسمنش و هزاران نفر دیگه ای اتفاق میوفته که تو تصورات خیلی ها هم نمیگنجه

    ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس بود

    واقعا این باور خیلی مهم توی زندگی چهار روزه ای که داریم

    اگه دعاهم میکنی به خاطر اینکه خدایا اینو بده اونو بده دعا برای خدا نیس که

    خواستم گلچین کنم، دیدم نمیشه همه کامنت شما در کنار هم یه معنی دلنشینی میده که مثل مزه کردن یه خوراکی که تا حالا کسی مزه اش رو نچشیده و شما بخوایی برای اون با صحبت بگی که چه مزه ای است.

    تنها کاری که میتونم انجام بدم این است که از شما تشکر کنم که به ایده هاتون عمل می کنید

    شما را تحسین می کنم بخاطر این حد از درک و آگاهی که دارید

    در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  4. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام آقای مهندس رسول علیزاده

    چقدر جریان هدایتی که برایتان پیس آمد، جالب و هیجان انگیز بود و اشکم رو درآورد.

    همه ما روزانه با هدایت های خداوند در این سایت زندگی می‌کنیم ولی بعضی وقتا دیگه اینقدر واضح و شگفت انگیز است که نمی شود کامنت نذاشت و ننوشت و سپاس گذاری نکرد.

    چقدر خوبه که خانوادگی در مسیر توحید و ایمان گام بر می‌دارید.

    برای همین نعمت در کنار هم بودن و هم مسیر بودن باید روزانه خدا را هزاران بار سپاس گفت.

    آقا رسول عزیز برایتان لحظاتی سرشار از یاد خدا و مملو از سپاس گذاری آرزومندم.

    منتظر نتایج فوق العاده و موفقیت های تصاعدی شما و خانواده گرامی تان هستیم.

    در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام مریم جان

    چقدر زیبا روند حل مسائل تان را توضیح داده بودید. دوست نداشتم کامنت تان تمام شود، آن حس آرامش در خانه را میشد در میان کلماتتان به تصویر کشید و با آهنگ ملایم رقص باله در میان آن خانه آرامی که به تصویر کشیدید، رفت.

    خرید دوره مبارکتان باشه. لذتش رو ببرید.

    مرسی مریم جان که این حس دلنشین را با ما به اشتراک گذاشتید.

    در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی مهربان مادر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    بسم‌الله الرحمن الرحیم

    ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ مَثَلُ نُورِهِۦ کَمِشۡکَوٰهٖ فِیهَا مِصۡبَاحٌۖ ٱلۡمِصۡبَاحُ فِی زُجَاجَهٍۖ ٱلزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوۡکَبٞ دُرِّیّٞ یُوقَدُ مِن شَجَرَهٖ مُّبَٰرَکَهٖ زَیۡتُونَهٖ لَّا شَرۡقِیَّهٖ وَلَا غَرۡبِیَّهٖ یَکَادُ زَیۡتُهَا یُضِیٓءُ وَلَوۡ لَمۡ تَمۡسَسۡهُ نَارٞۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٖۚ یَهۡدِی ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن یَشَآءُۚ وَیَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَ لِلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ (٣۵)

    خدا نور آسمان ها و زمین است؛ وصف نورش مانند چراغدانى است که در آن، چراغ پر فروغى است، و آن چراغ در میان آبگینه بلورینى است، که آن قندیل بلورین گویى ستارۀ تابانى است، [و آن چراغ] از [روغن] درخت زیتونى پربرکت که نه شرقى است و نه غربى افروخته مى شود، [و] روغن آن [از پاکى و صافى] نزدیک است روشنى بدهد گرچه آتشى به آن نرسیده باشد، نورى است بر فراز نورى؛ خدا هر کس را بخواهد به سوى نور خود هدایت مى کند، و خدا براى مردم مثل ها مى زند و خدا به همه چیز داناست

    فِی بُیُوتٍ أَذِنَ ٱللَّهُ أَن تُرۡفَعَ وَیُذۡکَرَ فِیهَا ٱسۡمُهُۥ یُسَبِّحُ لَهُۥ فِیهَا بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ (٣۶)

    [این نور] در خانه هایى است که خدا اذن داده رفعت یابند و نامش در آنها ذکر شود، همواره در آن خانه ها صبح و شام او را تسبیح مى گویند

    رِجَالٞ لَّا تُلۡهِیهِمۡ تِجَٰرَهٞ وَلَا بَیۡعٌ عَن ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَإِقَامِ ٱلصَّلَوٰهِ وَإِیتَآءِ ٱلزَّکَوٰهِۙ یَخَافُونَ یَوۡمٗا تَتَقَلَّبُ فِیهِ ٱلۡقُلُوبُ وَٱلۡأَبۡصَٰرُ (٣٧)

    مردانى که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمى دارد، [و] پیوسته از روزى که دل ها و دیده ها در آن زیر و رو مى شود، مى ترسند

    لِیَجۡزِیَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ وَیَزِیدَهُم مِّن فَضۡلِهِۦۗ وَٱللَّهُ یَرۡزُقُ مَن یَشَآءُ بِغَیۡرِ حِسَابٖ (٣٨)

    تا خدا آنان را بر نیکوترین عملى که انجام داده اند پاداش دهد، و از فضلش براى آنان بیفزاید، خدا به هر که بخواهد بى حساب روزى مى دهد.

    سلام به استاد عشق و توحید

    سلام به مریم جان

    سلام به دوستان عزیز

    این آیه سوره نور و آنچه از آن برداشت کردم تنها استاد را جلوی چشمانم می آورد و کاری که انجام می دهد. استاد شما یه دوره رو آپدیت کردید، این همه خیر و برکت به همراهش دارد. حتی ما که هنوز نتونستیم این محصول رو بخریم، از برکاتش مستفیذ میشویم، چه برسه به عزیزانی که دوره را خریدند. استاد شما خواسته یا ناخواسته طبق آیه نور دارید نور خدا را ساطع می کنید. این آیه دقیقا مصداق شماست.

    اونجائی که نور خدا را تشبیه میکنه و بعد میگه این نور در خانه هایی که یاد خدا در آن هست صبح وشب برپاست. استاد ما همه می‌دانیم نام خدا لحظه به لحظه در خانه دل هایتان جاری ایست و هیچ چیز شما را از یاد خدا غافل نمی کند. و خداوند تضمین پاداش نیکو رو برای شما و کسانی که در این مسیر گام برمی دارند داره.

    استاد من که این ها را می نویسم، برای این است که شمه ای از اون آموزش های شما را بکار میگیریم و دارم میبینم چطور یاد خدا زینت دلم شده و همه چیز روز به روز زیبا تر و قشنگ تر میشود. از غذاهایی نگم که حتی خودم از خوردنشون لذت میبرم چرا که تنها یاد خدا بر آن ها جاری ایست. امشب یه فسنجون درست کردم که همه چنان با لذت میخوردند، خود من دوست نداشتم غذام تمام بشه از بس یه طعمی گرفته بود و من میدونستم این تنها یاد خداست که این طعم بی‌نظیر رو به غذا داده‌. حال چه برسه به شما که با تک تک سلول هایتان خدا را یاد می کنید.

    استاد خواستم تشکر کنم که نتایجی از بچه‌ها رو اینجا گذاشتید واقعا نتایج آنها در همین اولین جلسه شگفت انگیز است.

    استاد من نمی توانم با کلمات حق مطلب رو ادا کنم فقط میتونم بگم

    استاد جانم و مریم عزیزم شما را سپاس

    برایتان لحظات ناب تر و رؤیایی تر همراه خدای مهربان آروزمندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  7. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    به نام خدای بخشنده ی مهربان

    سلام آقا جمال عزیز برادر هم فرکانسی و توحیدی ام

    ممنون ام بابت خواندن کامنت و نوشتن پاسخ.

    ممنون ام بخاطر این حس زیبایتان.

    به قول استاد من هیچی از خودم ندارم.

    هر چه هست فقط اوست.

    چقدر خوشحال میشم وقتی پاسخ دوستان را دریافت می کنم. مثل این می ماند که خدای متعال برایت یه پیام خصوصی فرستاده و داره تو را تشویق و ترغیب می کنه.

    وقتی پیام دوستان را می بینم، دوست دارم آنقدر بلند باشد که این حس زیبا تمام نشود و من پیام پروردگارم را دریافت کنم.

    مررررسی مهربان

    برایتان از خدای منان لحظاتی سرشار از یاد خدا و مملو از سپاس گذاری آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    به نام خدای بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عشق و توحید

    سلام به مریم جان و دوستان توحیدی ام

    کامنت محمد صادق عزیز که گفته بود، که کدی را ناخودآگاه به گوشی داده بود و تمام فایل های روی گوشی اش پاک شده بود، مرا یاد یه جریانی که برایم پیش اومده بود انداخت.

    چند وقت پیش برایم سوال شده بود که خداوند که می فرمایند ان الحسنات یذهبن السئیات

    چطوری این کار انجام می شود؟؟ وقتی مثلا من گناهی انجام داده باشم، فیلمش که هست یا بقولی اون اتفاق ثبت شده چطور پاک میشه؟؟

    تا اینکه منم مثل محمد صادق اشتباهی زدم تمام فایل های استاد که از غیر سایت داشتم،از کانال تلگرام برداشته بودم، فایل های اولی که استاد برنامه داشتن و به جورایی قدیمی بودند، رو روی گوشیم پاک کردم، پاک کردنی که دیگه غیر قابل بازگشت بود. همون لحظه انگار یکی با صدای واضح به من گفت این طوری گناهان را پاک می کنیم.!!!

    و چقدر جالب فایل هایی که استاد از سایت پاک کرده، در جاهای دیگه هم پاک می شوند، چون استاد دوست داره همیشه بهترین ها رو ارائه بده، و خداوند این کار رو برایش انجام میده، حتی اگر روی گوشی هزاران نفر دیگه ای باشه. وقتی برای من و محمد صادق پیش اومده مطمئنا برای بقیه هم پیش میاد و بهترین فایل ها روی صفحات مجازی باقی می مانند. و البته این به این معنا نیست که اون قبلی ها غلط بودند، به این معنی که کیفیت اون هایی که روی سایت است بیشتر است. و فایل های عالی جایگزین فایل های خوب می شوند و جای دیگری به غیر سایت و صفحات مجازی شخصی استاد در پی فایل ها نباشیم.

    و این مهر تاییدی بر حرف استاد که‌ میگه خداوند میبخشه هر گناهی که کرده باشی،فقط کافی تصمیم بگیری که اون کار اشتباه را کنار بذاری، و خداوند را توبه پذیر و بخشنده خواهید یافت. و گناهان را پاک می کند.

    ///////////////////////////////////////////////////

    و اما در مورد کامنت مونا جان که به نبرد سوسک ها رفته بود، منم یه مسئله داشتم (تمیز کردن زیر ظرف شویی که راه آب آن آخرین بار سوسک دیدیم و میترسیدم انجامش بدم) که دیروز اون رو انجام دادم به راحتی و بدون ترس و البته بدون یک دونه سوسک و چقدر احساس راحتی و اعتماد به نفس داشتم خدا را شکر،

    چقدر این دوره حل مسائل میتونه اعتماد به نفس آدم رو بره بالا.

    و مسئله دیگه ای که داشتم خونه تکونی بود. که خیلی ازش فرار می کردم، آخه هر سال میومدیم و همه چی رو می ریختیم بیرون و بشور و بساب و کلی هلاک می‌شدیم و اون نتیجه دلخواه رو بهم نمیداد. بعد با خودم گفتم این یک مسئله است و نباید با سختی و دشواری حل بشه باید یه راه حل ساده تری برایش باشد. بعد به یاد کاری که آقا رضا برای پرداخت بدهی اش انجام داده بود افتادم و گفتم بیام کارها و تمیز کردن ها رو تقسیم کنم. اومدم و تعداد کابینت ها و کمد دیواری ها رو شمردم و گفتم اگه روزی فقط یه کابینت یا کمد رو تمیز و مرتب کنم میتونم تا قبل از عید همه اش رو انجام بدم ، فقط میمونه گرد گیری کلی اون هم روزای آخر دسته جمعی انجام میدیم و تمام. و الان شروع کردم چقدر این کار ساده و لذت بخشه، و چه حس خوبی به آدم میده، که هم خونه تکونی کردی و هم به کارای روزانه ات رسیدی و مهم تر از همه از سایت و دیدن فایل محروم نشدی و هم اینکه خسته نشدی.

    خدایا شکررررررررت بخاطر این سایت توحیدی ات و من چقدر خوبم و پیش تو محبوب که مرا به بهشت روی زمین ات راه دادی و دارم لذت میبرم.

    من الان خودم را مصداق آیه قرآنی زیر میدانم

    ﴿قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّهَ ۖ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ۝26بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ۝27﴾

    گفته شد: به بهشت درآى. گفت: اى کاش قوم من مى‌دانستند(26) که خدا چگونه در حق من مغفرت و رحمت فرمود و مرا مورد لطف و کرم قرار داد.(27) (یس)

    واقعا ای کاش خانواده و دوستان ام می‌دانستند که خدای مهربان چطور مرا مورد لطف و کرم خود قرار داده است.

    خدایا شکررررررررت خدایا سپاس گذارم خدایا شکررررررررت

    استاد تو را سپاس

    مریم جان، شایسته بهترین ها هستی

    در پناه حق لحظاتی سرشار از یاد خدا و مملو از حس ناب سپاس گذاری برای همه خانواده عزیزم و خودم آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    به نام آنکه با عشق گِل مرا سرشت

    سلام مرجان جان

    داستان بسیار عبرت‌آموزی نوشتید، و چه قدر تاثیر گذاری داستان بیشتر از یک سخن ساده است، همان‌ طور که استاد میگه برای اینکه یک مسئله برای شما تبدیل به باور شود بروید، مثال های عینی و واقعی رو پیدا کنید تا ذهن ناخودآگاه شما آن را بپذیرد.

    من صبح کامنت شما را خواندم، خواستم جواب بدم نشد. الان نشسته بودم و چند مسئله رو با هم داشتم مرور میکردم، مسئله اولی این بود که آدم ها از بعضی آدم ها خوشش شان نمی آید و آنها رو انگل جامعه میداند(البته هر کدام از دیدگاه خودشون. مثلا یک شخص حزب الله ی زنان بدحجاب را، افراد سالم به ظاهر افراد شرور و معتاد را)

    ولی استاد همه را میگه که آمده اند تا به پیشرفت جامعه کمک کنند.

    معتاد باعث شده که داروهای ضد اعتیاد و کمپ های اعتیاد درست شوند و غیره،

    حالا این چند مورد مثل مگس دور سرم تاب میخوردند، یعنی چی؟

    چگونه می‌شود نسبت به یک معتاد احساس خوب داشت یا مثلا نسبت به یه بدحجاب ؟؟

    تا اینکه خلقت آدمی مثل یه فیلم کوتاه اومد جلوی چشمم. آدمی از یک تخم درست میشود و همین یک تخم با تقسیمات متوالی انواع سلول ها و بافت ها را ایجاد می کند.

    و این در حالی است که مثلا سلول پوست این پتانسیل رو دارد که سلول عصبی و یا سلول مغزی شود ولی در تقسیمات بعدی هم سلول پوست می شود.

    و این فیلم کوتاه باعث شد که بفهمم چگونه احساسم رو خوب کنم. همه ما از یک منبع سرچشمه گرفتیم و همه ما محترم هستیم حال اگر کسی بنا به مقتضایی که برایش پیش می آید این گونه رفتار می کند دلیل بر بد بودن نیست. سلول مغزی هیچ وقت این ادعا را ندارد که از سلول پوست بهتر است، چون همه ایتها با هم معنی پیدا می‌کنند. هیچ بدی در دنیا وجود ندارد.

    همانطور که مولوی در یکی از اشعارش میگه

    پس بد مطلق نباشد در جهان

    بد به نسبت باشد این را هم بدان

    در زمانه هیچ زهر و قند نیست

    که یکی را پا دگر را بند نیست

    مر یکی را پا دگر را پای‌بند

    مر یکی را زهر و بر دیگر چو قند

    زهر مار آن مار را باشد حیات

    نسبتش با آدمی باشد ممات

    مرجان جان بسیار سپاسگزارم که داستان بسیار زیبای ت را با به اشتراک گذاشتی گرچند می‌دانیم کلمات نمی‌توانند زیبایی کامل اون الهام را بیان کنند.

    امروز سیزده بدر است برایتان و خودمان از خدای منان می‌خواهم هر چه سوله هست با آگاهی کامل خراب کنیم و کشت خودمان را با قانون انجام دهیم تا طبق قانون برداشت خوب و راحتی داشته باشیم.

    در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: