نکته:
ممکن است توسط گروه تحقیقاتی عباس منش، اصلاحات بسیار کوچکی از نظر ساختار جمله و املا در متنهای نوشته شدهی دانشجوی این دوره ایجاد شده باشد.
نکته:
ممکن است توسط گروه تحقیقاتی عباس منش، اصلاحات بسیار کوچکی از نظر ساختار جمله و املا در متنهای نوشته شدهی دانشجوی این دوره ایجاد شده باشد.
به نام ِ خداوند ِ بخشنده ی مهربان
سلام خدمت ِ استادان ِ عزیزم ، سیّد حسین ِ عباّس منش و مریم جان ِ شایسته که واقعا استادانه ، این دوره ی جدید رو ارائه دادین .
واقعا پُر بیراه نیست که شما مریم جان رو استاد خطاب کنم چرا که واقعا شما شایسته و لایق هستین و بی دلیل نبوده و نیست که همیشه شمارو تحسین میکنم.
هر روز صبح که صدای پیام به تلگرام رو میشنیدم ، سریع مراجعه میکردم تا دیدگاه ِ جدید ِ دوستانی که دوره ی فوق العاده بینظیر و حیاتی ِ شیوه ی حلّ ِ مسائل ِ زندگی رو تهیّه کردن رو بخونم و بارها شده که میدیدم من اوّلین نفری هستم که پیام رو باز کرده و با تمام ِ وجودم دلم میخواست دوره رو داشته باشم ، آگاهی هاش رو با جان و دل بشنوم .
با خوندن ِ تجربیّات ِ دوستان و خوندن ِ بارها و بارهای مقاله ی معرّفی ِ دوره ، چنان شور و شوقی در من ایجاد میشد که هنوز دوره رو تهیّه نکرده ، فقط از روی نکاتی که از دیدگاه ِ بچّه ها ، برداشت کردم ، شروع کردم به نوشتن ِ متن ِ دیدگاه و توی صفحه ی تلگرام ام ، ذخیره ش کردم تا وقتی که دوره رو تهیّه کردم ، اون متن رو براش بزارم ، مدّتی قبل بعد از کلّی کلنجار رفتن با خودم مقاومت رو شکستم و بالاخره دیگه به مریم جان ، ایمیل زدم که کاش بشه استاد با شما که شاگرد ِ اوّل و ممتاز ِ دانشگاه ِ گروه ِ تحقیقاتی ِ عبّاس منش هستی ، مصاحبه ای داشته باشه با این موضوع که چطور تمرین میکنی ، چطور روی خودت کار میکنی ، شمایی که الگوی من هستی ، کاش این اتّفاق بیفته که درخواستم رو بپذیری ، امّا مریم جان پاسخ ِ این قسمت از ایمیل ِ من رو جواب ندادن وگرنه بارها شده با مهربانی و خوشرویی ِ تمام ، چند تا از ایمیل هام رو پاسخ دادن.
دیروز از صبح تا خود ِ شب ، خدای من شاهده که یک بالای 50 بار ، یک احساسی توی قلبم بصورت ِ واااضح ، فریاد میزد که دوره رو بخر … بخرش … و هر بار صدا بلند تر و واضح تر میشد …
تمام ِ مبلغی که داشتم ، دقیقا اندازه ی مبلغ ِ دوره بود.البتّه که بعنوان ِ هدیه ی استاد ِ عزیز ، توی کیف ِ پولم در سایت ، 530 هزار تومان ، داشتم و باقیش ، کلّ ِ مبلغ ِ داخل ِ حسابم بود و من پا روی ترسم گذاشتم و نجواهای ذهنم رو نشنیده گرفتم که طبق ِ معمول با بهانه هاش میخواست من رو منصرف کنه ، بهانه هایی مثل ِ اینکه اینهمه فایل و دوره از استاد داری ، این رو دیگه برای چی میخوای بخری ، همین قدر فقط پول داری و … امّا من با شهامت ، با ایمان به غیب و برای اینکه از اون دوره ها ،نتیجه ی عالی بگیرم ، این دوره رو میخوامش ، نجواها رو نادیده گرفتمش و سریع گوشی رو برداشتم و با عشق ، دوره رو تهیّه کردم و به خودم هدیه دادمش . و اینکه کلنجار رفتن ِ من ، سر ِ تهیّه ی دوره ی استاد نبود ، چون معمولا
برای من راااحت ترین کار توی دنیا که بخوام بهش بهای مالی پرداخت کنم ، تهیّه ی دوره های استاد عبّاس منش ِ عزیزمه که با جان و دل و رااحت انجامش میدم و همینجور برای رشد ِ خودم سرمایه گذاری میکنم .امّا با خودم میگفتم که بزار شرایطم بهتر بشه بعد تهیّه ش کنم .
خلاصه پا روی ترسم گذاشتم و با ایمان
پروسه ی خرید رو انجام دادم و بخدا دیگه قلبم آرام گرفت و از اون بیتابی در اومد .
الآن که به لطف ِ خدای مهربان و هدایتگر ، دوره رو تهیّه کردم ، و جلسه ی اوّل رو 2 بار تا اینجای کار ، با تمرکز ِ بالا با تک تک ِ سلّول هام ، گوش دادم ، اوّل چقدر خدا رو شکر کردم بابت ِ اینکه هدایت رو اینقدر واضح درک کردم و با دیدن ِ جلسه ی اوّل، با خودم گفتم که بببهترین تصمیم ِ عمرم ، بهترین هدیه ای که میتونستم به خودم بدم ، همین دوره س ، نتونستم نداشته باشمش ، نننمیشد که نداشته باشمش ،
چه هدایت ِ دقیقی بعد از با تک تک ِ سلّول هام درخواست کردن ِ راهکار از خداوند که من چطور بهتر از این از قانون استفاده کنم که تلاش هام برای درک و استفادهِ از قانون ، شبیه به دویدن روی تردمیل نباشه ، من بارها از واقعا ناخواسته هایی واقعی اعراض کردم که پاداشی بزرگ باید میداشت ، امّا ایراد ِ کارم کجاست که میزان ِ تلاشم برای استفاده از قانون ، با میزان ِ نتایجم ، برابر نیست و همخوانی نداره . هیچوقت به قانون که شک که نکردم ، صدای استاد توی گوشم میپیچید که خداوند کار ِ خودش رو ، سمت ِ خودش رو دقیق و عالی انجام میده ، این تو هستی که باید سمت ِ خودت رو عالی انجام بدی وگرنه خدا بینقصه و عالی وظیفه ی خودش رو انجام میده.
دنبال ِ ایراد در خودم بودم . دلیل ِ ایمیلم به استاد مریم جانم همین بود .
انگار دلیل ِ جواب ندادن ِ مریم جان این بود که : آرزو … صبر کن ، صبر کن که یه سوپرایز در راهه ،خداوند پاسخ داده طبق ِ وعده ش که اگر مرا بخوانی ، اجابت ات میکنم و خدا درخواستت رو اجابت کرده . آرزو ، دوره ای داره آماده میشه که میخوام دستت رو بگیرم ، بهت بگم اجازه داری هر چقدر که دلت میخواد توی پردایس کنار ِ من بمونی و بنشینی روی یک صندلی ، کنار ِ میز ِ کارم ، کنار ِ من ، و به شیوه ی تمرین کردن ِ من نگاه کنی . اصلا فیلم بگیری . صدام رو ضبط کنی . هر جور که میتونی ازم الگوبرداری کن .
این توصیه رو میکنم به دوستانی که حتّی اگر سر ِ سوزن شک دارن که این دوره رو تهیّه کنن ، اگر از من بپرسن پیش نیاز ِ دوره ها چیه ؟ بغیر از اینکه میگم تعهّد به انجام ِ تمرینات ، بغیر از وحی ِ مُنزل دانستن ِ این آگاهی ها ، بغیر از استمرار ، قطعا با ایمان میگم
اگر میخوای از دوره هایی که از استاد ِ جانم داری ،
اگر میخوای از کتاب ِ
_ رؤیاهایی که رؤیا نیستند نتیجه ی عالی بگیری
_ اگر میخوای بدونی چگونه فکر ِ خدا را بخوانی ؟
_ اگر میخوای تیشه ای تیز و بُرّنده داشته باشی و به ریشه ی باورهای محدودکننده ای حمله کنی و بزَنی که سال هاست تو رو از یک زندگی ِ لذّتبخش و بی پَروا خرید کردن ، محروم کرده ، تو رو احاطه کرده با کلّی مسأله و مشکل و حسرت ، و عزّت و شَرَفت رو نشانه رفته و زخمی کرده ،
_ اگر میخوای از دوره ی عزّت ِ نفس که همه چیزه ، نتیجه بگیری ، که نتیجه ش عزّت ِ نفسه ، میخوای شخصیّت ِ قدرتمند بسازی ، اون هم شخصیّت ِ قدرتمندی که از نظر ِ خودت قدرتمنده و نه برای تایید ِ دیگران و نه فقط از نظر ِ دیگران قدرتمند بسازی ، شخصیّتی مصمّم و با اراده ،
_ اگر میخوای سلامت زندگی کنی
اگر میخوای از دوره ی فوق العاده ی 12 قدم ، قدم به قدمی که برمیداری ، رشد و رشد و رشد باشه ،
و در یک کلام
_ اگر میخوای آسان بشی بر آسانی ها
باید و باید و باید ، دوره ی شیوه ی حلّ ِ مسائل ِ زندگی رو در کنار ِ دوره های دیگه داشته باشی . شما واجب الشرایطی برای استفاده ی این دوره .
این دوره ، راهکار ِ استفاده از دوره هاست .دوره ی شیوه ی حلّ ِ مسائل برای من ، حکم ِ یک برگه ی جا مانده ، جُدا شده از کتاب ِ اصلی رو داره ، که از کتابم کَنده شده بود و کلّی توش نکته داشت و من نداشتمش ، و پیداش کردم . برای من اینجوریه که انگار که کلّ ِ دوره های استاد ، کلّ ِ مقاله های مریم جان ، کلّ ِ آگاهی ها رو در یک کتابی با یک ترکیب و ترتیب ِ مشخّص، جمع آوری شده دارم و یک برگه ی مهم و حیاتی ، که فرمول ِ اصلی از این کتاب هست رو ، گم کرده بودم .
این دوره برای من ، حکم ِ یک گام به گام ِ کمک درسی رو داره . که میخواد با مثال های بیشتر ، درس ها و نکته ها برام جا بیفته. و اومده که کمکم کنه برای رااحت حلّ کردن ِ مسائل ِ زندگیم ، راحت حلّ کردن ِ مسائل ِ تکراری ِ زندگیم .
احساس میکنم این دوره باعث میشه من ریشه ی باورهای محدود کننده رو نابارور کنم . مثل ِ یک محلول ِ جادوئیه که با ریختنش روی علف های هرز ِ باورهای محدودکننده ، اونها رو میسوزونه و به خاکستر تبدیلشون میکنه.
انگار که یه پادزهریه برای نیش ِ زهر آلود ِ مار ِ افعی ِ خوش خط و خال ِ باورهای محدودکننده ،
انگار که نیش ِ این مار رو از دهانش بیرون میکشه و عملا یک مار ، ههر چقدر بزرگ و خطرناک به نظر برسه ، بدون ِ نیش ، کِرم هم نیست .
انگار که یک اَنبری هست برای قطع کردن ِ غُل و زنجیر هایی که پای من رو بسته و نمیزاره پرواز کنم و اونها تعیین میکنن کجا باشم .
من هنوز جلسه ی دوّم رو ندیدم امّا مطمئنّم که سوال هایی که دوره ازم پرسیده ، جواب ِ سوالات ِ منه .
این دوره مثل ِ یک GPS ، راهنمای منه و من رو از جادّه ی خاکی ، وارد ِ مسیر ِ درست میکنه ، همون مسیر ِ هدایت شدگان ، همون مسیر ِ آسفالت ِ سراشیبی ِ پُر از درخت و جنگل های زیبا و گل های قشنگ که سوت زَنان توش قدم بزارم .
آب دستته بزار زمین و تهیّه ش کن و یقین بدون که لازم ترین ، واجب ترین و حیاتی ترین آگاهی ها و نوع ِ تدریسی هست که بهش نیاز داری.
یعنی من جلسه ی اوّل رو که دیدم ، با توضیحات ِ استاد مریم جانم ، که برای شیوه ی تمرین ، شیوه ی باورسازی ، شیوه ی الگوبرداری ، ارائه داده ، از این ساده تر ، از این راحت تر ، از این هماهنگ تر ، از این سریع تر ، از این ابتدایی تر و دقیق تر نمیتونست باشه . نمیشه نداشته باشی
نننمیشه نداشته باشیش .چه هدایت ِ دقیقی بعد از با تک تک ِ سلّول هام درخواست کردن ِ راهکار برای استفاده از ابزار ِ قوانین و آگاهی هایی که استاد ِ جانم ارائه داده . بعد از دیدن ِ جلسه ی اوّل ، با خودم گفتم که آرزو ، یعنی این دوره رو داشته باشی و باز نتیجه نگیری ، هههییییچ دوره و آموزشی به تو کمک ننننخواهد کرد .
استاد حجّت رو تمام کرد و میتونه بگه : دانشجوهای عزیز ، من واااقعا دیگه نننمیدونم چجوری باید بگم ، بببهتر از این بَلَد نیستم ، ساده تر از این دیگه نمیشه .
اینو با یقین و ایمان میگم . با وجود ِ این دوره ، باز اگر نتیجه نگیرم ، هههیچ دوره ی دیگری کمک نخواهد کرد به رشد ِ من . هیچ دوره ای …
انگاری داشتم دوره ی عزّت ِ نفس رو می دیدم .
انگاری که داشتم دوره ی روانشناسی ِ پایه و روانشناسی ِثروت ِ 1 رو می دیدم .
داشتم انگار کتاب ِ چگونه فکر ِ خدا را بخوانیم رو میخوندم.
داشتم کتاب ِ رؤیاهایی که رؤیا نیستند رو مرور میکردم.
واقعا خدا رو شاکرم بابت ِ شما استاد ِعباّس منش ِ عزیزم .
واقعا خدارو شاکرم بابت ِ شما مریم جان ِ شایسته ام که اینقدر عالی پاسخ ِ ایمیلم رو در این دوره دادی .
طبق ِ وعده ای که دادین و ادّعایی که کردین استاد که خداوند سمت ِ خودش رو عالی انجام میده وقتی بهش اعتماد کنی و ازش درخواست کنی ، طبق ِ ادّعایی که کردین مریم جانم ، استاد ِ نازنینم ، که سمت ِ خودتون رو بعنوان ِ مربّی ، عالی و باز هم عالی انجام دادین ، و به وضوح ، جای پای شما ، ردّ ِ پای شما برای من نمایانه ، من هم باید بعنوان ِ دانشجوی این دوره ، سمت ِ خودم رو عالی انجام بدم و بیام از نتایجم براتون بگم .
بگم که زندگی ِ قوانینی ِ من ، به قبل و بعد از استفاده از این دوره ، تقسیم میشه .
به امید ِ اون روز .
با توکّل به خداوند ِ هدایتگر و حمایتگر .
باز هم از شما دو بزرگوار ، بینهایت سپاسگزارم.
در پناه ِ خدای مهربان شاد ، سالم ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین .
من با افتخار یک عبّاس منشی ِ شایسته ام.
فعلا خدا نگهدار .