نکته:
ممکن است توسط گروه تحقیقاتی عباس منش، اصلاحات بسیار کوچکی از نظر ساختار جمله و املا در متنهای نوشته شدهی دانشجوی این دوره ایجاد شده باشد.
نکته:
ممکن است توسط گروه تحقیقاتی عباس منش، اصلاحات بسیار کوچکی از نظر ساختار جمله و املا در متنهای نوشته شدهی دانشجوی این دوره ایجاد شده باشد.
بنام خدای مهربان
سلام دوست عزیز، آقا سینای عزیز
چقدر قلم نوشته های شما روان و دلنشین هست. خیلی پیش نمیاد که از این جور کامنت های دلنشین که یه حال صمیمی گونه و حقیقی و دانشین رو بخونم. واقعا لذت بردم از نوشته تون و خیلی بهتر یاد گرفتم. یک دلیلش میتونه ابن باشه که از مثال های بسیار کاربردی و عالی استفاده کردین و من چقدر از همین مثالهاتون یاد گرفتم. من امروز فهمیدم که دچار کمالگرایی مفرط و شدید هستم و اینقدر بی خبرم! من یاد گرفتم از شما که به بهبود های کوچکم مثل اینکه دو دیقه پشت چراغ قرمز، مطالعه کنم، زبان یاد بگیرم یا روی یک ترمزم کار کنم و ان را باز کنم و بررسی کنم و روش کار کنم تا اصلاح بشه، که این خیلی باارزشه، این دو دیقه خیلی باارزشه. من تا قبل از الان، همش میگفتم که باید یک وقت فراغت و زمان آزاد و گوشه دنج و بی صدا داشته باشم تا بتوانم به خوبی و با تمرکز روی تمرینها و مسایلم کار کنم یا مطالعه موثری داشته باشم، و از قضا هیچ وقت هیچ وقت، وقت آزاد و گوشه دنج پیدا نمیکنم که بشینم روی خودم کار کنم، همیشه یا در حال غذاذپختن هستم یا ظرف شستن یا خرید یا به گرفتاری های خانوادم که از من کمک میخواهند یا مسائل روزمره زندگیم که منو از تمرین و مطالعه و کار روی باورهام و شخصیتم، دور انداختن، سرگرم و مشغول هستم و هیچ وقت، وقت پیدا نمیکنم روی خودم کار کنم، بعدش برمیگردم به خودم میگم، خییییلی بی عرضه ای، با اینکه به بهترین آگاهی های دنیا دسترسی پیدا کردی،. که خیلیا روحشون هم خبر نداره، ولی خیلی بی عرضه و بی لیاقت هستی که نمیتونی رو خودت کار کنی و خودت رو اصلاح کنی، تو به هیچ دردی نمیخوری، تو هیچ وقت تغییر نمیکنی، چون نمیتونی… اونقدر به سر خودم میزنم انقدر خود خوری میکنم که از پا درمیام.
ولی انشالله دیگه از فردا، بابت 2 دیقه مطالعه و تفکرم سر ظرف شستن، یا کارهای دیگم شکرگذار خواهم بود و این رو موفقیت و قدم بزرگی تلقی خواهم کرد
بنام خدای مهربان
سلام به شما دوست بسیار ارزشمندم، آقا سینای عزیز
ممنونم بابت پاسخ فوق العاده تون.
بسیار عالی بود و همونطور که خودتون هم گفتین، دقیقا همون چیزی بود که من احتیاج داشتم، مطالبی که نوشتین پر از احساس خوب و مثبت و دقیق بود. این دقت کلام شما، در ذهن من به خوبی نفوذ میکنه و توضیحات و مطالبی که مینویسین برای من به طور باور نکردنی تاثیر گذار هست، چقدر خوب، من از شما میتونم یاد بگیرم. خیلی خوشحالم که خدا انسانهای بسیار خوبی رو مثل شما آفریده، من اول از خدا سپاسگذاری میکنم و دوم اینکه، از خدا میخوام شما همینطور در مسیر پیشرفت و بهبود باشین، آرزومه که منم یه روز مثل شما بشم.
بله، واقعا راست میگین همونطور که گفتین مثال زدن برای هر جمله ای، علاوه بر اینکه درک آدم رو بالا میبره، یه راهنمایی میشه برای نزدیک شدن به عمل گرایی و نمونه زیاد داری که ” عمل کنی” و همونجور رفتار کنی.
میدونم که منم در این مسیر الهی و بهبودگرایی، قدم های کوچکی برداشتم، اما اگه ارزش بدم بهش و براش بالا پایین بپرم و ذوق کنم و خودم رو جلوی آینه تشویق کنم بابت اون بهبودهای خیلی کوچک و احساس بزرگی رو ایجاد کنم مطمعنم تاثیر بزرگی رو من میزاره، ولی نمیدونم چرا همش راه رو فراموش میکنم و ناامیدی و کمالگرایی زود سراغم میاد انگار، زود فراموش میکنم همه چیو انگار… دو روز عمل میکنم بعدش رها میکنم و بهش ارزش و بها نمیدم. ولی نمونه هایی مثل شما رو میبینم از این رو به اون رو میشم. میگم خب شما میتونین به این آگاهی ها اینجوری عمل کنین و نتیجه بگیرین، پس منم که همشاگردی شما هستم منم از شما یاد بگیرم، همونجور عمل کنم. یادم باشه که فراموشکاری ناشکری و ناامیدی و کمالگرایی بزرگترین پاشنه های آشیل من هستن. پس همش از یه سوراخ گزیده شدن دیگه واقعا شرم آوره، دیگه وقتی من دشمنام رو شناختم، وقتی اومدن بهم ضربه های تکراری بزنن، ذهنم رو کنترل کنم، زود تسلیم نشم و جا نزنم.
مثلا من یه کاری رو درست انجام نمیدم، میاد بهم همون جمله تکراری رو میگه، میگه” خیلی بی عرضه ای” من اینجا باید بگم، نه نه نه، وایسا، وایسا، من که نشنیدم چی گفتی ولی من خیلی خوب انجامش دادم و به خودم افتخار میکنم. تازه تو فکرشم که دفعه بعد، از این هم بهتر انجامش بدم.
من احساس میکنم که یک سالی هست که متعهد تر و خوش قول تر شدم، جدی تر دارم رو خودم کار میکنم، یه چیزی بگم من تصمیم گرفتم که آدم پر ذوقی بشم و برای هر چیز خوبی، مثل بچه سه ساله ذوق کنم، میدونم خیلی تو این قضیه کم گذاشتم، ولی پاسخ شما رو که میخونم که اینقدر پر ذوق و پر از امید و پر از عشق الهیه، منم ذوق کردم که مثل شما خوش ذوق باشم،
البته که قانون خدا داره کار میکنه، البته که من پاسخ درخواستی که همین یک ساعت پیش سر نماز از خدا خواستم رو گرفتم، اون امید و شور و شوق رو از پاسخ شما گرفتم.
میدونین آخه متاسفانه نمیدونم چرا اینقدر خونسرد و بی تفاوت رفتار میکنم اکثر اوقات، چون همون نقطه آبی، خخ که بعدا فهمیدم منظورتون چیه، خخخ، رو من چند روزه که داشتم بالای صفحه ان، که همین پاسخ تاثیرگذار شما بود، که من بی اعتنا بودم و اصلا بازش هم نکرده بودم، الان امروز فهمیدم که من نسبت به 90 درصد مسال زندگیم همینطوری هستم و بی تفاوتم و براشون ذوق نمیکنم و برام عجیب و فوق العاده و هیجان انگیز نیستن، ولی یه نقطه آبی برای شما اونقدر هیجان انگیزه که براش بپر بپر میکنین!!!!! من از این ذوق شما، هیجان زده شدم و منم بپر بپر کردم، البته وقت اولش اسم شما، سینا سبزواری رو دیدم خیلی خیلی خوشحال شدم، چون با اینکه اولین بار بود پیام شما رو خونده بودم و پاسخ نوشته بودم، ولی اونقدر برام جالب بود نوشته شما، که اسمتون رو فراموش نکرده بودم، خیلی خیلی خوشحال شدم که برای من پاسخ نوشتین.
باور کنین من اون 2 دیقه ها رو یادم مونده بود و انجامش هم میدادم، هر کاری که انجام میدادم کنارش، اون تمرین رو هم میکردم، مثلا بیرون میرفتم خرید، تو تاکسی، همش با خودم در مورد فایل استاد صحبت میکردم، نکاتش رو میگفتم، کارهایی که میتونم انجام بدم، خوبه، چند تا بهبودی هم انجام دادم ولی راضی نمیشم، باز که امروز سر سجاده داشتم واقعا خالصانه و صمیمی از خدا خواهش میکردم که بهم کمک کنه، دلمو شاد کنه روحیه ام رو بالا نگه داره، منم برسه یه روزی که به خواسته هام برسم، و از زندگیم راضی باشم، واقعا از ته دلم با خدا صحبت کردم، بعدش که اومدم سایت، همین نقطه ابی رو که دیدم بدون معطلی و بدون هیچ مانعی، مستقیم اومدم و پیام شما رو دیدم و کلی خوشحال شدم،
من هم دقیقا تصمیم گرفتم که عمل کنم، چون من هم خیلی گوش کردم، و یه نکته بسیار کلیدی که گفتین اینه که از انجام تمرین و انجام عمل، حتما باید احساسم بیشتر از قبل بشه. اینو باید حواسم باشه.
خدایا شکررت.. خییلی خوشحال شدم که الان پاسخ شما رو خوندم. خیلی حالم خوب شد.
انشالله همیشه در این مسیر زیبای الهی، سربلند و موفق باشید