بخش هایی از نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی - صفحه 1

171 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌ها
    تعداد کل دیدگاه‌های «گروه تحقیقاتی عباس‌منش» در این صفحه: 46
  1. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4010 روز

    ✳️ بخشی از تجربیات فرهاد عزیز‌:

    به محض اینکه، دوره شیوه حل مسائل رو خریدم و جلسه اول رو گوش دادم، برای اولین بار به خودم تعهد دادم که باید از آگاهی این دوره استفاده کنم و به اونها عمل کنم.

    من همیشه وقتی یک سری مسائل نرم افزاری کامپیوترم رو به ناچار به یک مرکز کامپیوتری می بردم تا مسئله اش رو حل کنند . اما این بار بلافاصله بعد از خرید دوره شیوه حل مسایل، بعنوان اولین قدم برای عمل به جلسه اول، تصمیم گرفتم خودم اون تنظیمات رو روی کامپیوترم انجام بدم. چون چند روزی بود که این مسئله پیش اومده بودو باید انجام می شد.

    توی اینترنت درباره شیوه ی حل مسئله سرچ کردم و به راحتی تونستم این کار رو انجام بدم و ویندوز رو اکتیو کنم.

    الان از این بابت احساس شادی و سرور می کنم و خدا را شکر می کنم و همینطور بی نهایت از استاد عباسمنش عزیز نیز سپاسگزارم.

    این اولین تجربه من از آگاهی های جلسه اول از دوره شیوه حل مسائل است. من مصمم هستم آگاهی های این جلسه رو هر روز در جهت حل مسائل کاری و زندگیم به کار ببرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  2. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4010 روز

    ✳️ بخشی از تجربیات آرامش عزیز‌:

    سلام به استاد قشنگم و خانم مریم شایسته بسیار مهربان و دوستان عزیزم و متعهد

    حدودا ده روز پیش بود که یه مساله ای برام به وجود اومد و من به خودم یادآوری کردم که همون طور که قبلا مسائلت رو حل کردی الانم میتونی و یاد دوره شیوه حل مسائل افتادم.

    من این دوره رو چند سال پیش خریده بودم و یادمه قبلا توی جلسات این دوره، دوستان زیادی کامنت های عالی ای گذاشته بودند درباره مسائلی که قبلا حل کردند که خودندشون واقعا باورهای خوبی درباره اینکه مسائل به راحتی حل میشه، ایجاد می کرد.

    خلاصه به قصد خوندن کامنت های این دوره اومدم توی سایت و متوجه شدم که دوره حل مسائل از روی سایت برداشته شده و خیلی تعجب کردم چرا؟!

    خلاصه رفتم جلسه اول این دوره رو از سیستم خودم دیدم و به خودم گفتم خداوکیلی عجب دوره ایه …آروم باش. این مسآلتم رو هم به راحتی حل میکنی

    تا اینکه همین چند روز پیش که وارد سایت شدم، متوجه شدم دوره حل مسائل دوباره بروزرسانی شده وروی سایت قرار گرفته.

    خب مث همیشه یه خورده خیلی کم تعجب میکنم و بعدش خییییلی زیاد ذوق زده میشم که ببین تو خالق زندگی خودت هستی.تو این فرکانس و ارسال کردی و خدا خودش دوباره هدایتت کرد به همین دوره و اونم با کیفت بسیار عالی تر…

    ممنونم از استاد عزیزم بابت دوره های ارزشمندتون.

    سپاسگزارم از خانم شایسته که در قسمت تمرینات دوره، کلی مثال جالب آوردن و کلی برای آپدیت این دوره زحمت کشیدن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  3. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4010 روز

    ✳️ بخشی از تجربیات صفدر عزیز‌:

    به نام خدای مهربان و با سلام خدمت شما استاد عزیز جان

    سلام خدمت شما خانم شایسته مهربان که با توضیحات عالیش موضوع رو باز تر و مسئله رو راحت تر کرد

    چند وقتی بود که از خدا می خواستم من رو هدایت کنه به خریدن یک دوره جدید و از آنجایی که از شما استاد عزیزم یاد گرفتم اجازه بدم که جریان هدایت من رو هدایت کنه که چه چیز برای این درخواست من کارآمد تر هست،فقط چند دقیقه از فایل معرفی دوره شیوه حل مسائل رو گوش نکرده بودم که نشانه هایی دیدم و حسی بهم گفت این دوره رو بخر و 5 دقیقه طول نکشید که این دوره رو خریدم.

    استاد عزیزم من خودم بی نهایت از لحاظ فنی عالی هستم. بار ها و بار پیش اومده دوستانی داشتم در حوزه کاری خودشان به مسائلی برخورد کردند و با من مشورت کردند. با اینکه تخصص من هم نبوده، اما به راحتی تونستم اون مسئله رو حلش کنم.

    تا امروز نمیدونستم چرا من اینجوری هستم اما به محض گوش کردن جلسه اول از دوره فهمیدم که من درباره حل مسائلی که فنی هستند بسیار بسیار باورهای قدرتمندکننده ای دارم. باور دارم که من شروع می کنم به گفته میشه و خداوند من را هدایت می کند البته قبلاً نمیدونستم که این خداوند است من رو هدایت می کند اما می‌فهمیدم کافیه که شروع کنم درستش میکنم و در این مورد باور دارم هیچ کار فنی در نیا نیست که من نتونم حلش کنم یا خیلی زود یادش میگیرم

    اولش که دوره رو خریدم به خودم گفتم خب من که مسئله ای ندارم که بخواهم حلش کنم اما از انجایی که شما تو یه فایل گفته بودید هر وقت حین شنیدن آموزش های من، احساس کردید که شما توی اون مورد مشکلی ندارید و اون آگاهی برای شما نیست، دقیقاً همون پاشنه آشیل شماست.

    به جلسه گوش دادم و خیلی بهشون فکر کردم. خیلی شب تا دیر وقت خوابم نبرد و توی فکر بودم که دیدم ای دل غافل من مسائل حل نشده ی اساسی ای توی زندگیم دارم که بهشون عادت کردم و اون مسائل رو بعنوان جزئی از زندگی پذیرفتمشون چون از رو به رو شدن و حل اونا می ترسیدم و احساس عدم توانایی حلشون رو داشتم.

    و به جدیت، عمل به آگاهی های این دوره رو شروع کردم تا بتونم توانایی حل مسائل اساسی زندگیم رو در خودم بسازم.

    از آنجایی که اصلی ترین الگو من شما هستید و شما رو برای خودم مثال زدم و گفتم اگه برای استاد میشه برای من هم میشه کافیه باور هایی که استاد میگه رو باور کنم و در خودم بسازمشون.

    تازه متوجه شدم ما انسان ها همیشه یا در حال حل کردن مسائل زندگیمون هستیم یا داریم از اونها فرار میکنیم.

    اما تفاوت اینجاست که هر بار که یک مسئله رو حل میکنم چقدر اعتماد به نفس و عزت نفسم تقویت میشه چقدر خدا رو بهتر درک میکنم و توانمدیم بیشتر میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  4. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4010 روز

    ✳️ بخشی از تجربیات زهرا عزیز‌:

    سلامی گرم به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم و وهمه ی دوستان متعهدم که در مسیر رشدوموفقیت هستند.

    تبریم میگم به خودم و دوستانی که این محصول رو خرید کردند تا از آگاهی های عالیه این دوره هم بتونیم رشد بکشیم

    خیلی جالب بود که دقیقا وقتی به دوره شیوه حل مسائل هدایت شدم که من و همسرم به مسائله به ظاهر بزرگی از نظر ذهن برخوردیم که کنترل ذهن و در احساس خوب موندن رو برامون تقریبا سخت کرده.

    اما رابطه‌ مون رو با خدا قطع نکردیم و همچنان اون رو یاری دهنده و گشایش گر میدونستیم تا اینکه فایل معرفی دوره شیوه حل مسائل روی سایت قرار گرفت و بع داز ظهر باهمسرم در حال گوش دادن به این فایل بودیم که اصلا یه صدایی محکم گفت راهکار مسئله همینه.

    آروم تر شدم و با یقین بیشتر، دوره رو خریداری کردم.

    خدا رو بینهایت شکر می کنم که همسرم هم پا به پای من نشست وجلسه ی اول رو نگاه کردیم و نت برداری دقیق کردیم. اصلا آگاهی‌های نابی داشت که ما با تمام وجود گوش میدادیم وچقدر نگاه ما رو بهتر و بازتر کرد که بابا بدون استثنا برای مسئله مون راه حل وجود داره اون هم به آسونی.

    واقعا وقتی آگاهی ها رو می شنیدیم این جمله برامون منطقی می‌شد که مسئله مون راهکار ساده ای داره. اصلا انگار این زندگی فقط بازیه و تو باید قواعدش رو یاد بگیری.

    خلاصه تا 6 غروب به جلسه گوش دادیم، تمرین انجام دادیم و نوشتیم و خیلی خیلی باورمون قوی شد که خداوند خودش مارو هدایت خواهد کرد مثله تمامه زمان‌هایی که بهش نیاز داشتیم و دستمون رو گرفت و هدایت کرد به آسانی ها و راحتی ها

    آگاهی های جلسه ی اول این یقین رو بهت میده که مهم نیس چه مسئله ای داری ،در هرصورت راه حل‌هایی ساده در دل مسئله وجود داره و به همراه مسئله اومده که باید با هدایت گرفتن، تفکر کردن، از زاویه های متفاوتر نگاه کردن، با باورهای قدرتمندکننده تر نگاه کردن و آرام بودن بتونی اون راه حل رو ببینی و بررسی و عملیش کنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4010 روز

    ✳️ بخشی از تجربیات پرستو عزیز‌:

    به استاد عشق و مریم جان بی‌نظیر و تمام دوستان هم فرکانسی عزیزم

    من میخوام قبل از انجام تمرین اولین جلسه از دوره شیوه حل مسائل، بگم چطور شد که این دوره رو خرید کردم و اصلا آقا من هدایت شدم به خرید این دوره بخداااااا

    توی هفته ای که گذشت من درگیر مساله کاری ای شدم که حلش برام خیلی سنگین بود. یعنی اون موقع که هنوز آگاهی های این جلسه رو نشنیده بودم، به ضم من سنگین اومد.

    اولین واکنشم این بود که از حل مسئه فرار کردم و اصلا دنبال حلش نبود م و به جای مسئولیت پذیرفتن، به دنبال این توجیه بودم که آقا حق با من بوده و حلش وظیفه من نیست.

    ماجرا این بود که من یک ماه پیش کالایی رو فروخته بودم و حالا خریدار بعد از یک ماه زنگ زد به من و گفت از اونجا که همین کالا رو جای دیگه با قیمت پایین پیدا کرده، می خواد جنس من رو مرجوع کنه.

    من اون لحظه به اون طرف گفتم باشه، در صورتی که نباید قبول میکردم. چون اولا یک ماه پیش این جنس اصلا در بازار نبود و من من به سختی این جنس رو برای مشتری پیدا کردم تا کارش راه بیفته.

    دقیقا همون برندی که می خواست و قبلش بهش گفتم که قیمت بالاست و حتی پیش فاکتور دادم و اونا تایید کردن و واریز کردن.

    اما اتفاقی که افتاد، بعد از یک ماه گویا دوباره اون جنس در بازار به وفور موجود شده بود و اونا میخواستن کالای من رو مرجوع کنن.

    تمام ذهنم درگیر بود چون من باید پولشو جور میکردم و اون جنس بر می گشت به شرکت و نبود کی فروش بره و آیا بره…

    همچنان که من مشغول فرار از حل مسئله بودم و با خودم کلنجار میرفتم، یکی از همکارایی که چندسال بود بیزنس خودشون داشتن و بسیار با تجربه بود با من تماس گرفتن در مورد کالای دیگری صحبت کردیم همون لحظه ایده‌ اومد که از ایشون مشورت بگیرم در مورد این مسئله ..

    بعد ایشون گفتن نباید قبول کنی که جنس مرجوع بشه و من با منشی خریدار تماس گرفتم اما چی موضوع رو توضیح می دادم، این منشی بنده خدا منظور من رو متوجه نمیشد و من درمونده شده بودم …

    یکی از کارهایی که من همیشه انجام می دم اینه که هر روز سایت استاد عباسمنش عزیزم را باز میکنم و بیلبورد صفحه اصلی رو چک می کنم که ببینم امروز چی دارن برای من

    دقیقا آخر شب بود …من دیدم دوره شیوه حل مسائل بروزرسانی شده و روی سایت قرار گرفته و این همزمانی رو نشونه دیدم و گفتم خدایا شکرت، چیزی که میخواستم اینجاست، من جواب مسئله ام رو اینجا پیدا میکنم

    خداروشکر دوره رو خریدم و جلسه اول رو تا آخر گوش دادم.

    گفتم خداااایاااااا این آگاهی ها برای من بوده

    و فهمیدم که مسئله من ساده است اما این منم که فرار میکنم. این منم که ترس دارم از حل مسائل. این منم که می خوام آشغالارو بریزم زیر مبل.

    فهمیدم که این الگو رو همیشه داشتم و همیشه به جای روبر شدن با مسئله و حلش، ازش فرار کردم چون همیشه فکر می‌کردم مسائل من راه حل ندارن.

    صبح تو تمرین ستاره قطبی گفتم باید این مسئله رو امروز حلش کنم و البته من حلش میکنم.

    فردا ایده اومد، ایده که چه عرض کنم خود خدا واضح بهم گفت باید به جای منشی با خود خانم دکتر صحبت کنی و این در حالی بود که منشی هم پیام داده بود من فردا با تیپاکس جنس رو پس میفرستم. بهش گفتم نه نفرست من میخوام اول با خانم دکتر صحبت کنم….

    اما منشی شمارشو بهم نداد و گفت شنبه به مطب زنگ بزن و با خانم دکتر صحبت کن.

    بعد ایده اومد که به دستیار خانم دکتر زنگ بزن. من زنگ زدم و ماجرا رو بهش گفتم شماره خانم دکتر رو ازش گرفتم و گفت فردا 5شنبه خانم دکتر خونه هست بیمارستان و کلینیک نمیره.

    فردا صبح دوباره تو تمرین ستاره قطبی نوشتم خدایا من نمیدونم دل خانم دکتر برام نرم کن و حتی نوشتم برام معجزه کن

    باورتون میشه میدونم بخداااا معجزه شد

    اولش استرس داشتم. خیلی فکرای زیادی اومد اکه گر قبول نکرد و خلاصه نجواها کلی تو ذهنم شاخ و شونه می‌کشیدن

    ولی من همش سعی می‌کرد ذهنمو آروم کنم و از خدا آرامش بخوام و با خانم دکتر صحبت کردم. این خانم یک فرشته واقعی بودن بینهایت فوق العاده عالی .

    من دوسال باهاشون کار میکردم و دیروز که باهاشون صحبت کردم، فهمدیم چقدر انسان شریف و منطقی ای هست و قبول کرد و بهم گفت که نیازی نیست که جنس مرجوع بشه. من سجده شکر کردم

    چون من الان تو شرایطی هستم که دارم تمام بدیهای شرکت رو تسویه میکنم و نمیخواستم بدهی ای اضافه بشه و واقعا اگر مرجوع می شد، برام سخت میشد

    من بارها خداروشکر کردم و ازخدا بخاطر استاد و آگاهی های این جلسه سپاسگزارم که به من جرات داد با مسئله ام مواجه بشم و حلش کنم.

    خدایا شکرت چقدر راحت مساله حل شد

    مساله ای که اینهمه من برای خودم پیچیده و غیرقابل حل کرده بودم و اینهمه ذهنم رو درگیر کرده بودم و آرامشم رو از دست داده بودم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4010 روز

    ✳️ تجربیات میلاد عزیز‌:

    وقتی جلسه اول از دوره شیوه حل مسائل رو گوش دادم، فهمیدم این دوره بهترین دامی هستش که می تونم برای ذهنم پهن میکنم تا از هرگونه بهانه تراشی که برام میاره تا از مسائلم فرار کنم، خلع سلاحش کنم و بتونم ریشه ی مسائلم رو به راحتی حل کنم و رشد کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4010 روز

    ✳️ تجربیات فاطمه عزیز‌:

    استاد عزیر باور کنید این دوره برای من مثل تزریق خون سالم به بدنه.

    اینقدر شنیدن جلسه اول به من ایمان و امید دارد و دارم لذت می برم از مطالب و صد البته به خاطر تمرینها

    خدا خیر بده به شما و مریم جان برای بروزرسانی این دوره و ایده ای که درباره تمرینات این دوره اجرا کردین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4010 روز

    ✳️ تجربیات مریم عزیز‌:

    من مریم، متعهد میشوم که راهکارهای ارائه شده را کامل بپذیرم و دقیقا طبق قوانین عمل کنم و از حدود آن خارج نشوم .

    نکته بسیار مهمی که دارید در این دوره به ما یاد می دید، حل مسائلمون از طریق ساده ترین و در دسترین شیوه است و این باور رو دارید تو ذهنمون می سازید که تمام مسائل راهکارهای ساده و در دسترس دارن و به این شکل ترس ما از حل مسئله تبدیل می شه به ایمان به اینکه من می تونم مسئلم رو حل کنم.

    چون تقریبا همه ما فکر میکنیم که باید برای حل مسائلمون باید کارهای عجیب و غریب انجام بدیم که من از پس آن برنمیایم ، کار من نیست ، من زنم

    چرا من انجام بدم این کار مردونه ست

    و کلید بعدی که بلافاصله بهمون می دید این توضیح فوق العاده شما در مورد تفاوت بین ” اعراض از ناخواسته ها” با ” فرار کردن از حل مسائل ” ،

    من تازه اینجا و الان یاد گرفتم که بین این دو تا مفهوم تمایز قائل شوم

    و جالب اینکه من چند وقتی هست که درگیر مشکلی هستم و دقیقا بقول شما بجای حل آن فکر میکردم باید اعراض کنم و چشم منو به روی این تصور اشتباه باز کردید تا من به جای فرار، مسئله رو از ریشه حل کنم.

    باید بگم که آپدیت این دوره فوق العاده است.

    سطح آموزش جلسات فوق العاده بالاست.

    توضیحات صوتی و تصویری تمرینات، مثال ها، و حتی توضیحاتِ نوشتاری توی جلسه دوره و تمریناتی که اضافه شده، واقعا کیفیت دوره رو عالی کرده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4010 روز

    ✳️ تجربیات حمید عزیز‌:

    قبل از اینکه تمرینی که خانم شایسته درباره جلسه اول توضیح داد رو انجام بدم، میخواهم جریان هدایتم به دوره شیوه حل مسائل رو بگم

    من یک الگوریتم داشتم توی برنامه نویسی که حدود دو ماه هست دارم بهش فکر میکنم که چطور باید این الگریتم رو پیاده سازی کنم؟

    اما در این دوره ماهه هرچه تلاش کردم موفق نشدم که بتونمالگریتم بسیار مناسبی بنویسم که جواب گو باشه. راه حل هم به ذهنم می رسید اما اونقدر پیچیده و سخت بود که تقریبا انجام شدنی نبود.

    پریشب بود یه حس بهم گفت برو سایت استاد عباس منش و صفحه اول اسلایدر سایت رو چک کن ببین استاد فایل جدید گذاشته.

    موقع خوابم بود و میخواستم بخوابم اما به این ندا گوش کردم و دیدم استاد یک ویدیو گذاشته درمورد معرفی دوره شیوه حل مسائل.

    بعد یک حسی بهم گفت این همون راهکاری هست که دنبالشی. دوره رو بخر و خیلی شوق و ذوق داشتم چون این اولین دوره هست که هنوز جلساتش کامل روی سایت نیومده و به صورت جلسه به جلسه روی سایت میاد تازه بچها میخوان کامنت بزارن و من میخرم

    خلاصه با چشم های خواب آلود، دوره رو خریدم، جلسه اول رو دانلود کردم و شروع کردم به گوش دادن به آگاهی های جلسه اول. فکر کنم ساعت سه بامداد بود که جلسه اول رو گوش دادم.

    وقتی جلسه تموم شد، سرم رو گذاشتم روی بالشت و به خاطر ورودی های قوی ای که از آگاهی های جلسه گرفته بودم، ناخودآگاه فقط توی ذهنم داشتم الگو و مدرک میاوردم برای ذهنم که ببین جواب مسلئه من بسیار ساده هست و خوابم برد.

    صبح هم که بیدار شدم باز هم این روند توی ذهنم همینطور ادامه داشت و باورم خیلی تقویت شد که حتما راهکار ساده ای برام وجود داره و ذهنم به نوعی خیلی آماده شده بود برای پیدا کردن این راه ساده.

    دیروز به خودم گفتم برم سراغ الگریتم با این باور رفتم جلو که جواب سوال توی دل خود مسئله هست و جواب خیلی ساده هست فقط لازمه من باور کنم همه چیز خیلی راحت بهم گفته میشود و تاحالا هیچ مسئله نیست که توی دنیا حل نشده باشه.

    اونجا که خانم شایسته میگه سیستم عصبی همه ما یکی هست ، گفتم این یعنی هوش و استعداد معنایی نداره اون باورهای ما هست.

    به اندازه ای که من باور میکنم من توانایی خیلی خوبی در حل مسئله دارم به جواب مسئله هدایت می شم

    و به اندازه ای که باورم میکنم که جواب ساده هست، به جواب ساده و اون هم به راحتی میرسم

    و هی الگو از گذشته خودم میاوردم برای ذهنم که ببین من فلان مسئله رو خیلی راحت و ساده پیدا کردم

    و به این شکل آگاهی های جلسه رو توی ذهنم مرور می کردمو

    خلاصه من شروع کردم ، نشستم با خودم صحبت کردم درموردش و اتفاق خیلی جالبی افتاد این بود که آقا مسئله که برام خیلی پیچیده بود و بیشتر از دو ماه منو درگیر کرده بود، چی بگم بخدایا از هدایت،

    2 دقیقه طول نکشید که به ساده ترین شکل و بهینه ترین شکل راهکارش بهم گفته شد. و جالبه که قبلش خدا بهم یک نشونه داد که به این روش برو

    و نشونه هم این بود که برای یک پروژه دیگه من رفتم درمورد مسئله ای تحقیق کنم، دیدم یک روش هست که میتونه کمک کنه.

    وقتی کار رو شروع کردم، اولش یکم برام گنگ بود و من دوباره از اول شروع میکردم و مرور می کردم دوباره یکم واضح تر میشد همینجور تاااا دیدم بابا جواب توی دل خود مسئله بود و خیلی ساده حلش کردم.

    من قبلا هم خیلی تلاش کردم تا این کار رو انجام بدم اما تفاوت اینجا بود که با این باور می رفتم که حل این مسئله خیلی پیچیده هست و نیاز به پردازش زیادی داره و….

    اما به خاطر ورودی های خوب و منطق های قوی ای که دریافت کردم، تونستم این دفعه با این باور برم که نه، اتفاقا جواب مسئله خیلی ساده هست و من به سادگی مسئله رو حل کردم.

    همین نتیجه و روند ساده ای که برای حلش رفتم، چنان اعتماد به نفسی بهم داد و چنان باورهایم را تقویت کرد که فکر میکنم هر الگریتمی رو به ساده ترین شکل ممکن و بهینه ترین شکل ممکن حل کنم و هر مسئله ی دیگه ای رو می تونم توی زندگیم حل کنم.

    خیلی ممنون استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    خدایا شکرت که از طریق این دستان مهربان، این آگاهی های زندگی ساز را بهم میرسونی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: