https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-25 22:39:262023-07-09 07:42:03بخش هایی از نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی
171نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
هر روز صبح که صدای پیام کانال تلگرام گروه تحقیقاتی عباس منش رو میشنیدم ، سریع مراجعه میکردم تا تجربیات دوستانی رو بخونم که دوره ی فوق العاده بینظیر و حیاتی ِ شیوه ی حلّ ِ مسائل ِ زندگی رو خریدند.
بارها شده که میدیدم من اوّلین نفری هستم که پیام رو باز کرده و با تمام ِ وجودم دلم میخواست دوره شیوه حل مسئله رو داشته باشم ، آگاهی هاش رو با جان و دل بشنوم .
با خوندن ِ تجربیّات ِ دوستان و خوندن ِ بارها و بارهای مقاله ی معرّفی ِ این دوره ، چنان شور و شوقی در من ایجاد میشد که هنوز دوره رو تهیّه نکرده ، فقط از روی نکاتی که از دیدگاه ِ بچّه ها ، برداشت کردم ، شروع کردم به نوشتن ِ متن ِ دیدگاه و توی صفحه ی تلگرام ام ، ذخیره ش کردم تا وقتی که دوره رو تهیّه کردم ، اون متن رو براش بزارم.
این رو هم بگم که مدّتی قبل بعد از کلّی کلنجار رفتن با خودم، مقاومت رو شکستم و بالاخره دیگه به مریم جان ، ایمیل زدم که کاش بشه استاد با شما که شاگرد ِ اوّل و ممتاز ِ دانشگاه ِ گروه ِ تحقیقاتی ِ عبّاس منش هستی ، مصاحبه ای داشته باشه با این موضوع که چطور تمرین میکنی ، چطور روی خودت کار میکنی ، شمایی که الگوی من هستی ، کاش این اتّفاق بیفته که درخواستم رو بپذیری.
امّا مریم جان پاسخ ِ این قسمت از ایمیل ِ من رو جواب ندادن وگرنه بارها شده با مهربانی و خوشرویی ِ تمام ، چند تا از ایمیل هام رو پاسخ دادن.
دیروز از صبح تا خود ِ شب ، خدای من شاهده که بالای 50 بار ، یک احساسی توی قلبم بصورت ِ واااضح ، فریاد میزد که شیوه حل مسئله رو بخر … بخرش … و هر بار صدا بلند تر و واضح تر میشد …
نجواهای ذهنم رو نشنیده گرفتم که طبق ِ معمول با بهانه های مثل اینکه اینهمه فایل و دوره از استاد داری ، این رو دیگه برای چی میخوای بخری..، می خواست من رو منصرف کنه.
نجواها رو نادیده گرفتمش و سریع گوشی رو برداشتم و با عشق ، دوره رو خریدم و به خودم هدیه دادمش.
جلسه ی اوّل رو 2 بار تا اینجای کار ، با تمرکز ِ بالا با تک تک ِ سلّول هام ، گوش دادم.
اوّل چقدر خدا رو شکر کردم بابت ِ اینکه هدایت رو اینقدر واضح درک کردم و با دیدن ِ جلسه ی اوّل، با خودم گفتم که بببهترین تصمیم ِ عمرم ، بهترین هدیه ای که میتونستم به خودم بدم ، همین دوره س ، نتونستم نداشته باشمش ، نننمیشد که نداشته باشمش ،
چه هدایت ِ دقیقی …
چون بعد از اینکه با تک تک ِ سلّول هام از خداوند درخواست راهکار کردم که: من چطور بهتر از این از قانون استفاده کنم که تلاش هام برای درک و استفادهِ از قانون ، شبیه به دویدن روی تردمیل نباشه؟! و خداوند من رو به سمت این دوره هدایت کرد.
موضوع اینه که من بارها به نظر خودم تونسته بودم واقعا از ناخواسته هایی واقعی اعراض کنم که طبق قانون باید پاداشی بزرگ میداشت، اما نتیجه به اندازه انتظار من نبود و من از خودم می پرسیدم:
ایراد ِ کارم کجاست که میزان ِ تلاشم برای استفاده از قانون ، با میزان ِ نتایجم ، برابر نیست و همخوانی نداره؟!!
البته که هیچوقت به قانون شک نکردم و هر بار صدای استاد توی گوشم میپیچید که خداوند کار ِ خودش رو ، سمت ِ خودش رو دقیق و عالی انجام میده ، این تو هستی که باید سمت ِ خودت رو عالی انجام بدی وگرنه خدا بینقصه و عالی وظیفه ی خودش رو انجام میده.
و من دنبال ِ ایراد در خودم بودم . دلیل ِ ایمیلم به خانم شایسته هم همین بود .
انگار دلیل ِ جواب ندادن ِ مریم جان این بود که : آرزو … صبر کن ، صبر کن که یه سوپرایز در راهه ،خداوند پاسخ داده طبق ِ وعده ش که اگر مرا بخوانی ، اجابت ات میکنم و خدا درخواستت رو اجابت کرده .
آرزو ، دوره ای داره آماده میشه که میخوام دستت رو بگیرم ، بهت بگم اجازه داری هر چقدر که دلت میخواد توی پردایس کنار ِ من بمونی و بنشینی روی یک صندلی ، کنار ِ میز ِ کارم ، کنار ِ من ، و به شیوه ی تمرین کردن ِ من نگاه کنی . اصلا فیلم بگیری . صدام رو ضبط کنی . هر جور که میتونی ازم الگوبرداری کن .
این توصیه رو میکنم به دوستانی که حتّی اگر سر ِ سوزن شک دارن که این دوره رو تهیّه کنن ، اگر از من بپرسن پیش نیاز ِ دوره ها چیه ؟ بغیر از اینکه میگم تعهّد به انجام ِ تمرینات ، بغیر از وحی ِ مُنزل دانستن ِ این آگاهی ها ، بغیر از استمرار ، قطعا با ایمان میگم.
تجربه ی من تا حالا از این دوره به من نشون داد که اگر میخوای از دوره هایی که از استاد ِ جانم داری، نتیجه های عالی بگیری
اگر میخوای تیشه ای تیز و بُرّنده داشته باشی و به ریشه ی باورهای محدودکننده ای حمله کنی و بزنی که سال هاست تو رو از یک زندگی لذّتبخش و بی پَروا خرید کردن ، محروم کرده ، تو رو احاطه کرده با کلّی مسأله و مشکل و حسرت ، و عزّت و شَرَفت رو نشانه رفته و زخمی کرده ،
اگر میخوای از دوره ی عزّت ِ نفس که همه چیزه ، عمیق تر نتیجه بگیری و شخصیّتی مصمّم و با اراده بسازی ،
باید و باید و باید ، دوره ی شیوه ی حلّ ِ مسائل ِ زندگی رو در کنار ِ دوره های دیگه داشته باشی و در کنار اونا گوش بدی . شما واجب الشرایطی برای استفاده ی این دوره چون این دوره ، راهکار ِ چگونگی اجرای آموزه های بقیه دوره هاست.
دوره ی شیوه ی حلّ مسائل برای من ، حکم ِ یک برگه ی جا مانده ، جُدا شده از کتاب ِ اصلی رو داره ، که از کتابم کَنده شده بود و کلّی توش نکته داشت و من نداشتمش ، و پیداش کردم . برای من اینجوریه که انگار که کلّ ِ دوره های استاد ، کلّ ِ مقاله های مریم جان ، کلّ ِ آگاهی ها رو در یک کتابی با یک ترکیب و ترتیب ِ مشخّص، جمع آوری شده دارم و یک برگه ی مهم و حیاتی ، که فرمول ِ اصلی از این کتاب هست رو ، گم کرده بودم .
این دوره برای من ، حکم ِ یک گام به گام ِ کمک درسی رو داره . که میخواد با مثال های بیشتر ، درس ها و نکته ها برام جا بیفته. و اومده که کمکم کنه برای رااحت حلّ کردن ِ مسائل ِ زندگیم ، راحت حلّ کردن ِ مسائل ِ تکراری ِ زندگیم .
احساس میکنم این دوره باعث میشه من ریشه ی باورهای محدود کننده رو نابارور کنم . مثل ِ یک محلول ِ جادوئیه که با ریختنش روی علف های هرز ِ باورهای محدودکننده ، اونها رو میسوزونه و به خاکستر تبدیلشون میکنه.
انگار که یه پادزهریه برای نیش ِ زهر آلود ِ مار ِ افعی ِ خوش خط و خال ِ باورهای محدودکننده ،
انگار که نیش ِ این مار رو از دهانش بیرون میکشه و عملا یک مار ، ههر چقدر بزرگ و خطرناک به نظر برسه ، بدون ِ نیش ، کِرم هم نیست .
انگار که یک اَنبری هست برای قطع کردن ِ غُل و زنجیر هایی که پای من رو بسته و نمیزاره پرواز کنم و اونها تعیین میکنن کجا باشم .
من هنوز جلسه ی دوّم رو ندیدم امّا مطمئنّم که سوال هایی که دوره ازم پرسیده ، جواب ِ سوالات ِ منه .
این دوره مثل ِ یک GPS شده راهنمای من و من رو از جادّه ی خاکی داره وارد ِ مسیر ِ درست میکنه ، همون مسیر ِ هدایت شدگان ، همون مسیر ِ آسفالت ِ سراشیبی ِ پُر از درخت و جنگل های زیبا و گل های قشنگ که سوت زَنان توش قدم بزارم .
دوست داشتم بگم آب دستته بزار زمین و تهیّه ش کن و یقین بدون که لازم ترین ، واجب ترین و حیاتی ترین آگاهی ها و نوع ِ تدریسی هست که بهش نیاز داری.
یعنی من جلسه ی اوّل رو که دیدم ، با توضیحات مریم جانم ، که برای شیوه ی تمرین ، شیوه ی باورسازی ، شیوه ی الگوبرداری ، ارائه داده ، از این ساده تر ، از این راحت تر ، از این هماهنگ تر ، از این سریع تر ، از این ابتدایی تر و دقیق تر نمیتونست باشه . نمیشه نداشته باشی
واقعا نمیشه این دوره رو نداشت.
بعد از دیدن ِ جلسه ی اوّل ، با خودم گفتم که آرزو ، یعنی حالا که این دوره و این آموزش ها رو در اختیار داری، اگر نتیجه نگیری ، هههییییچ چیز، هیچ دوره و هیچ آموزشی به تو کمک ننننخواهد کرد و هیچ بهانه ی دیگری نیست.
استاد با این دوره و با این تمرینات، حجّت رو تمام کرد و میتونه بگه : دانشجوهای عزیز ، من واااقعا دیگه نننمیدونم چجوری باید بگم ، بببهتر از این بَلَد نیستم ، ساده تر از این دیگه نمیشه .
اینو با یقین و ایمان میگم . با وجود ِ این دوره و عمل به این آموزش ها نمیشه نتیجه نگیرم.
واقعا خدارو شاکرم بابت ِ شما مریم جان ِ شایسته ام که اینقدر عالی پاسخ ِ ایمیلم رو در این دوره دادی .
استاد حق با شماست و واقعا خداوند همیشه سمت ِ خودش رو عالی انجام میده.
استاد ِ نازنینم، شما سمت ِ خودتون رو بعنوان راهنما در این دوره، عالی و باز هم عالی انجام دادین ، و به وضوح ، جای پای شما ، ردّ ِ پای شما برای من نمایانه و من هم باید بعنوان ِ دانشجوی این دوره ، سمت ِ خودم رو عالی انجام بدم و بیام از نتایجم براتون بگم .
بگم که زندگی ِ قوانینی ِ من ، به قبل و بعد از عمل به آگاهی ها و انجام تمرینات این دوره تقسیم میشه .بینهایت خوشحالم که دارم این دوره رو به قول ِ مریم جان ، پاس میکنم و امیدوارم نمره های عالی بگیرم.
برای تک تک ِ هم کلاسی های عزیزم هم که در این دوره هستن ، آرزوی موفّقیت میکنم و میرم برای انجام ِ تمرینات .
آیدای جدید در حال نوشتن کامنته با کلی نتیجه ی بزرگ و کوچیک
این سومین بار هست که دارم تمرین جلسه دوم از دوره شیوه حل مسائل رو انجام می دم و هربار عمیق تر و عمیق تر به درونم پی میبرم
الان که دارم مینویسم اتفاقات معجزه واری رو پشت سر گذاشتم که حداقل برای من خوده خوده معجزه بودن
استاد وقتی این دوره رو شروع کردم خیلی حالم بد بود. به بن بست رسیده بودم و هرروزم شده بود دست و پنجه نرم کردن با مسائلی که نمیدونستم چطور باید حلشون کنم.
وقتی به هدایتم سمت این دوره فکر میکنم، وقتی به این فکر میکنم که تا تصمیم گرفتم دوره رو بخرم پولش یک جا جور شد و من همه چیو حتی لباس عید رو گذاشتم کنار و کار کردن با دوره ی شیوه حل مسائل رو شمارو به هر چیزی ترجیح دادم و الان می بینم این دوره شده یکی از معجزات زندگی من
مسائلی از من حل شده که مدت زمان زیادی درگیرشون بودم
از 1 سال گرفته تا 6 سال و هفت سال
و همشون در عرض یک هفته حل شدن اونم فقط و فقط با انجام تمرینات،و گوش کردن به آگاهیای این دو جلسه.
به سمت راه حلایی هدایت شدم که درست بغل گوشم بود و من اصلا حتی یکبارم به ذهنم خطور نکرده بود که راه حل همنجا کنارم هست.
واقعا تمام مسائل بدون استثنا راه حل هایی بسیار بسیار ساده دارن
و حالا بعد از حل اون مسائل اعتماد به نفسم انقدر رفته بالا، انقدر احساس لیاقت میکنم انگار من ارزشمند ترین و قدرتمند ترین انسان روی زمینم.
هر چند که مسائلی هستن که هنوز باید حل بشن اما اینبار مطمئنم میتونم حلشون کنم
چون دارم توانایی حل مسئله رو پله پله می سازم و دارم می بینم وقتی پا میذاریم روی ترسامون وقتی شجاعتمون و ایمانمون رو نشون میدیم خدا از درو دیوار برامون نعمت و برکت میفرسته
یه مسئله که اسمشو میذارم شاه کلید حل بقیه مسائلم، با عمل به جلسات این دوره از من حل شد که همون لحظه که حل شد اومدم و کامنت نوشتم با حل اون مسئله آزادی ذهنی بمن داده شد که اگر صد سال دیگه هم با روش قبل از آگاهی های این دوره پیش میرفتم، اتفاق نمیفتاد
استاد من درگیر یه رابطه چهار ساله بودم و هربار میومدم تمومش کنم بخاطر باورام نمیشد اینکارو کنم نمیشد ینی با مقاومت خودم و اون شخص نمیشد و این یه بخش بزرگی از تمرکز من رو گرفته بود
اما دیروز وقتی داشتم تمرین جلسه دوم رو برای بار چندم انجام میدادم و دونه دونه پیش خودم اعتراف میکردم این مسئله رو فقط به خودم گفتم و با خودم صادق بودم اتفاق عجیبی افتاد
خود اون شخص صادقانه…. همه چیو گفت و همچی تموم شد و نصف مسائل ریز و درشتیم ک درگیرشون بودم محو شدن
رابطه رابطه ی خوبی بود اما من لیاقتم بیشتره…(که توی عقل کل هم یه سوال درمورد روابط نوشتم و اون ازین مسئله آب میخورد ینی آبشخورش این حد از تمرکز روی یه فرد و اینکه خودمون رو لایق ندونیم بود)
یه مسئله دیگه ای هم بود که اون مسئله ام با باور های درستی که استاد عزیزم بهم یاد داد و پولی که خودم ساخته بودم حل شد!
قدرت حل مسئلم توی مسائل کوچیک کاری یا کلا توی زندگی روزمره خیلی بهتر شده
استاد البته هنوزم یکم مث اون آیدای قبلی با برخورد به یه مسئله گریم میگیره اما نه مثل قبل که تا یک هفته افسرده میشدم.
ترس از این مسائل و ناتوانی از حلشون بود که منو از مسیر خارج کرده بود و نه میتونستم روی خودم کار کنم نه حتی راحت بخوابم…
ینی من آب میخوردم داشتم به این فکر میکردم مسائلم چرا حل نمیشن؟!!!
من اصلا اون آیدای قبلی نیستم که همه بهش میگفتن تو چقد ضعیفی! چقد زود گریت میگیره چقد زود از کاه کوه میسازی
البته کههههه بگم الان یکم قوی تر شدم و همین یه کم قوی تر شدنم زندگیمو عوض کرده حالا اگر بیشتر بشه واقعا زندگیم بهشت میشهD:
این دوره یاد میده نه تنها مسائل رو میتونیم حل کنیم بلکه راحت تر از اونکه فکر می کنیم حل بشن
در کل بخوام بگم تمرینات جلسه دوم اول از همه یادت میده پیش خودت حداقل صادق باشی و ووقتی توی تنهایی خودت صادق باشی دیگه نمیتونی هیچ کجای زندگیت به خودت دروغ بگی و کاریو انجام میدی که به نفعت باشه که باور های بهتری رو برات بسازه دیگه آشغالا نمیدی زیر مبل دیگه اگر بخوای ام نمیتونی کویر و نگه داری و بخوای برنج بکاری چون اگاه شدی کویرت چیه
تمرین جلسه دوم رو برای بار سوم و برای این هفته انجام دادم و برنامه دارم تا به صورت هفتگی دوباره انجامش بدم.
وقتی داشتم به یه سری سوالا جواب میدادم خیلی احساساتی میشدم آخه تا حالا انقد با خوده واقعیم روبه رو نشده بودم و آخرشم متوجه شدم خوده آیدای واقعی اونقدرام بد نیستاااا بد نیس چیههه عاااالیه
وای استاد انقد حالم بهتره انقد خودمو بیشتر دوست دارم و انقد عمییییق (به قول مریم شایسته عزیییز) عزت نفسم رفته بالا تر که خودم از خودم بودن لذت میبرم
سلام ایدای جدید ، این هم یکی از نتایج عالی و چانس خوب شما که استاد محترم و استاد دلها و مریم عزیز ناب و شایسته در فایل نتایج دوره کنمت ، نتایج شما را انتخاب کرد ، واقعا نظریات عزیزان و شما هم فرکانس مان ، بسیار انرژی مثبت و انرژی که خودش یک دوره پرثمر محسوب میشه تبادله میکنه ،
من هم در دوره کنار شما همکلاسی موفق امدم تا بحال فقط کمنت ها را مطالعه میکنم و از جلسات را شروع نکردم میخواهم که با کمنت خواند هایم انرژی ام بیشتر و با تمرکز بیشتر شروع کنم ، و دلیل دوم اینکه کمی مصروفم وقت کافی پیدا نکردم، انشاالله با شروع دوره تمام باور های محدود کننده را کنار و نابود خواهم کرد مطعیم صد در صد
این ششمین کامنت من در جلسه دوم آپدیت دوره شیوه حل مسائل هست.
توی این کامنت میخوام تجربه ام رو در مورد قسمت دوم تمرین این جلسه یعنی «راهکارهای حل مسئله» بگم. اصلا آدم باورش نمیشه که راه حل های حل مسئله چقدر میتون ساده باشن. «مسائل نه تنها راهکار دارند بلکه راهکاری ساده و قابل اجرا دارند». من برای مسئله ای که در قسمت اول این تمرین با پاسخ دادن شفاف به سوالات شناختم به یک راه حل رسیدم. اولش اون راه حل برای همون لحظه اوکی بود و من میتونستم اجراش کنم. بعد چند روز احساس کردم راه حل بهتری هم میتونه وجود داشته باشه. بنابراین سوال پرسیدم: آیا راه حل بهتری وجود داره؟ آیا میتونم راه حل باکیفیت تری پیدا کنم؟ بعد حس درونیم گفت آره وجود داره تو فقط بیا کانون توجهت رو تغییر بده. همین!
یعنی الان دارم اینو مینویسم خودم هم در یک احساس شعف و شادی فوق العاده ای هستم.
یعنی خیلی از مواقع ما نمیدونیم کانون توجهمون کجاست و راه حل مسئله ما تغییر کانون توجه است. یعنی باورتون نمیشه من این همه مدت داشتم به چیزی توجه میکردم که نمی خواستم توی تجربه زندگیم باشه و به همین خاطر انقدر غرق توجه به ناخواسته بودم که دیگه باور کرده بودم من نمیتونم مسئله ام رو حل کنم یا ناتوانم از حل این مسئله. امیدوارم متوجه منظورم شده باشین اما سعی میکنم باز هم توضیح بیشتری بدم و بازش کنم تا اصل موضوع رو درک کنیم. ببینید طبق قانون ما به هر چی توجه کنیم از جنس همون موضوع وارد زندگیمون میشه. به هر چیز توجه کنیم به همون سمت هدایت میشیم و اتفاقات و شرایطی برای ما به وجود میاد که همون جنس از توجه را تجربه کنیم.
برای من در حل این مسئله فقط نیاز بود در ابتدای کار من کانون توجهم رو مدیریت کنم و بذارم روی چیزی که میخوام و دوست دارم تجربه زندگیم باشه .
در سوال هفتم و هشتم قسمت اول تمرین این جلسه با جواب دادن به سوالات خاصلی ما دنبال چیزهایی میگردیم که در طول روز تمرکز و انرژی ما روی اون هست. چه چیزی این تمرکز و انرژی رو به وجود میاره؟ کانون توجه ما.
و برای مدیریت کانون توجه ام اول باید بدونم وضعیت اخیر کانون توجه ام چی هست و چه قسمت های عمده ای از این تمرکز رو دارم به صورت نامرئی هدر می دم.
یعنی ما باید از خودمون سوال کنیم آیا این موضوعات و چیزهایی که من در این سوال نوشتم همون چیزهایی هستن که دوست دارم جزء تجربه زندگیم باشن؟
بعد بیایم مدام این قانون رو یادآوری کنیم به خودمون که من به هر چیزی توجه کنم از جنس همون وارد زندگیم میشه. پس بیام کانون توجهم رو تغییر بدم به سمت چیزهایی که میخوام به سمت راه حل ها تا به سمتشون هدایت بشم. یعنی این دو باور جلسه اول رو باید خیلی تکرار کنیم و جزئی از وجود من بشه:
1- «مسائل من نه تنها راه حل دارند بلکه راه حل های بسیار ساده و قابل اجرا دارند»
2- «من با حل این مسئله عزت نفس و اعتماد بنفسم صدها برابر بالاتر میره» وقتی این رو باور کنیم طبق قانون ما هدایت میشویم به سمت راه حل.
و من کاری که می کنم اینه که شواهد بسیاری از زندگی خودم پیدا میکنم که مسائل بسیاری رو حل کردم و چقدر هم راه حلشون ساده بوده. و به خودم یادآوری میکنم این مسئله ای هم که در حال حاضر شناختم راه حلش ساده هست و من باید ادامه بدم تا هدایت بشم. بعد میبینی خیلی ساده هدایت میشی و مسئله ات حل میشه.
من برای حل یکی از مسائلی که شناختم و خیلی وقت هم درگیر حل کردنشون بودم ولی نمیشد، این بود که توجهم رو از روی چیزی که نمیخوام بردارم و بذارم روی چیزی که میخوام به همین سادگی! یعنی اصلا نمیدونم چطور توضیح بدم که بابا ما باید باور کنیم که حل مسائل خیلی ساده و در درون خودشون هستند.
یکی از دوستان پرسیده بود که راه حل هر مسئله ای که در درون خودش هست یعنی چی؟ اینجا شما باید مسئله حل کنی تا این موضوع را درک کنی. شما فرض کن من میرم یه جای زیبایی بعد میخوام برای شما توضیح بدم که اون مکانی که رفتم چقدر زیبا بوده. خوب اینجا شما تا نری و اون مکان زیبا رو تجربه نکنی ممکنه اصلا متوجه نشی که من چی میگم. حل مسئله هم همینه شما باید شروع کنی و از یک موضوع کوچکی در زندگیت طبق سوالات این جلسه مسئله حل کنی تا ماهیت و اصل موضوع حل مسئله رو درک کنی. باید تمرین کنی تمرین کنی و به سوالات این جلسه پاسخ بدی سپس اقدامات عملی انجام بدی تا در نهایت درک کنی که بله: «راه حل هر مسئله در درون خودش هست».
حتی ممکنه حل مسائل ما دقیقا شبیه به هم نباشه. ما فقط میتونیم تجربیات خودمون رو با همدیگه به اشتراک بذاریم و ایده بگیریم. در نهایت ما باید از الهامات درون خودمان پیروی کنیم و به ایده هایی که به ما گفته میشه عمل کنیم اونوقت هدایت میشیم و مسئله ما حل میشه. هیچ کس به جز خود ما نمیتونه مسئله ما رو حل کنه هر کس به تنهایی یک روح مجرد متصل به خداوند هست که باید مسیر درست خودش رو پیدا کنه.
اما قانون حل مسئله برای همه یکی هست که شما با پاسخ دادن شفاف واضح صادقانه دقیق و موشکافانه به سوالات این جلسه این قانون رو پیدا میکنی و به راه حل مسئله ات هدایت میشی. اصلا من با خودم میگم ای کاش جلسه بعدی حالا حالاها روی سایت نیاد تا ما انقدر تمرین این جلسه را خوب درک کنیم و اجرا کنیم تا دیگه ملکه ذهنمون بشه.
الان من یه مسئله دیگه طبق اولویت و لیستی که تهیه کردم میخوام حل کنم. همین جا میگم من نمیدونم راه حل این مسئله چیه و فقط شناختمش. ولی قانونش رو میدونم. ولی منطق دارم که آقا من مسئله قبلی رو به راحتی حل کردم این همون عین همون به راحتی و سادگی حل میکنم. راه حلش چیه؟ نمیدونم، هدایت میشم بهم گفته میشه. ممکنه حل این مسئله تغییر کانون توجه نباشه یه چیز دیگه باشه در هر صورت توی این جلسه یه چیز دیگه ای هم یاد گرفتم و اون هم این بود که ذهنم رو باز بذارم و اجازه بدم خداوند من رو هدایت کنه چون بی نهایت فرصت و موقعیت برای حل مسئله من هست. مسئله قبلی من قدم اولش تغییر کانون توجه بود حتی قدم بعدی بهتر کردن نتایج رو هم بهم گفته میشه
من فقط میام و تمام تمرکزم رو میذارم روی راه حلی که الان بهم گفته شده و تمام وجود و با اراده ای تزلزل ناپذیر و ایمانی راسخ انجامش میدم قدم بعدی هم بهم گفته میشه. قدم بعدی راه حل بعدی ممکنه تغییر کانون توجه نباشه مثلا تغییر یکی از ویژگی های شخصیتی من باشه یا یک باور قدرتمند کننده خاص باشه. نمیدونم. فقط اینو میدونم که جهان ثابت و ایستا نیست جهان solid نیست. بی نهایت فرصت هست.
من باید ذهنم رو باز بذارم و هر روز و هر روز سوالات این جلسه رو کار کنم. هر روز و هر روز این دو باور رو مرور و تکرار و تکرار کنم 1- «مسائل من نه تنها راه حل دارند بلکه راه حل های بسیار ساده و قابل اجرا دارند» 2- «من با حل این مسئله عزت نفس و اعتماد بنفسم صدها برابر بالاتر میره
حامد جان ، در فایل نتایج دوره متذکره نظریات کمنت های ناب و انرژی بخش شما نتایج شما توسط استاد واقعی ، با درک و صادق و خانم ناب شایسته اولین شخص تاثیر گاز انتخاب شد
واقعا نظریات عزیزان و شما هم فرکانس مان ، بسیار انرژی مثبت و انرژی که خودش یک دوره پرثمر محسوب میشه تبادله میکنه ،
من هم در دوره کنار شما همکلاسی موفق امدم تا بحال فقط کمنت ها را مطالعه میکنم و از جلسات را شروع نکردم میخواهم که با کمنت خواند هایم انرژی ام بیشتر و با تمرکز بیشتر شروع کنم ، و دلیل دوم اینکه کمی مصروفم وقت کافی پیدا نکردم، انشاالله با شروع دوره تمام باور های محدود کننده را کنار و نابود خواهم کرد مطعیم صد در صد
خداوند این افتخار را برایم داد تا در کنار شماها عزیزان و رهنمای های عالی باشم ،
حامد شگفت انگیز تو چقدر فوق العاده ای و چقدر شیرین و دلپذیر این آگاهی دوره را متوجه شدی و با شوق و انگیزه توجه خوبتو به اشتراک میگذاری و با انرژی که از کامنتت مشخص میشه چه انگیزه و حرکتی هم به من و دیگر دوستان میدی احسنت بهت خیلی قابل تحسین هستی چقدر خوب کانون توجه را باز کردی و توضیح دادی
چقدر شیرین و آسان حل مسائل را توصیف میکنی مشخص که درسهای استاد خوب پاس کردی و هر بار بهتر و بهتر میشی
سپاس بابت دیدگاه ارزشمندت واین باورهای قدرتمند کننده ای که گفتی
1.مسائل من نه تنها راه حل دارند بلکه راه حل های بسیار ساده و قابل اجرا دارند
2.من با حل این مسئله عزت نفس و اعتماد به نفسم صدها برابر بالاتر میره
من واقعا از این قسمت کامنتتون خوشم اومد : ما انقدر تمرین این جلسه را خوب درک کنیم و اجرا کنیم تا دیگه ملکه ذهنمون بشه.
واقعا هم همینطوره باید اونقدر علاقه و اشتیاق و تکرار داشته باشیم تا تمرینات ملکه ذهنمون بشن اونوقته که نتایج پشت سر هم حاصل میشن و رسیدن و تحقق خواسته ها به راحتی ممکن میشن …
انشاالله که به اون مرحله برسم که ملکه بشه تو ذهنم انشاالله
در پناه الله یکتا شاد و پیروز و موفق و ثروتمند باشید.
واقعا دست مریزاد بابت این دوره شیوه حل مسائل زندگی
من تمام فایلهای هدیه شما توی بخش دانلودها رو توی سایت مو به مو گوش کردم، چندین دوره رو از سایت شما خریدم و تقریبا با خط فکری و آموزشی شما آشنا هستم
پارسال همین موقعها بود که دوره قانون سلامتی اومد رو سایت و منم خریدم و کلی تغییرات رو برا خودم رقم زدم که نتیجش هنوزم برا خیلیا قابل باور نیست،
وزن کم کردن و شفای کلی داستان که همشون رو با دوره قانون سلامتی بوجود آوردم و هر روز کلی از استاد سپاسگذاری میکنم
برا امسال میگفتم چه برنامهای رو بریزم که مثل پارسال برام سال پر از برکت و نتیجه باشه؟؟
دیدم در مورد دوره جدید صحبت میکنید و هر روز کامنتای تلگرام از این دوره بود و صفحه اصلی سایت هم بروزرسانی این دوره رو نشون میداد،
ذهنم بد جور مقاومت میکرد و میگفت این همون دوره کشف قوانین زندگی هست دیگه، برو همین دوره رو کار کن مثل اینه که شیوه حل مسائل رو کار میکنی،
قانون که یکیه دیگه…
خلاصه یکی از دوستام زنگ زد گفت این دوره رو بخرم یا نه؟؟
گفتم من نمیخرم چون فکر میکنم با کشف قوانین بتونم همه این مسایلی که تو این دوره گفته میشه رو درک کنم،
گذشت تا یه سفری رفتم شمال، اونجا با یه دوست عزیزی صحبت میکردیم که شروع کرد به خوندن یه کامنتی از تو
تلگرام، بعد گفت بیا دوره رو بخریم من خیلی حسم به این دوره خوبه،
منم انگار یه حسی بهم گفت همین الان بخر و شروع کن، تو مسیری که میری گوشش بده، فکر کن یه روز بیشتر شمال بودی، مقاومت نکن،
منم گفتم چشم، بلافاصله دوره رو خریدم و دانلود کردم و راه افتادم، تو ماشین که گوشش میدادم و هی استپ میکردم و
با دوستم حرف میزدم،
متوجه شدم این دوره یعنی شخم زدن واقعی،
استاد باور کنید توی جلسه دوم، تا سوال 8 رو که گوش کردیم جفتمون سردرد شدیم،
یعنی اینقدر این سوالات ریز و لیزری و سلولیه که احدی حتی منه خود گول زن قهار هم نتونستم از زیرش در برم،
گفتم واقعا استاد چه سوالاتی رو طرح کرده و چه تاثیری داره که بر خلاف انتظار، تو دوره با صدای خانم شایسته مطرح میشه که اصلا همه چیش یه رنگ و بویی دیگه داره،
مگه میشه این دوره رو داشت و به توهم و خود گول زنی و نفهمیدن دلیل مشکلات زندگی ادامه داد؟؟
مگه میشه با وجود این دوره آشغلا رو زیر مبل زد و از مسائل فرار کرد.
اینو به کسانی میگم که تشنه تغییرن، اگر میخواید تغییر کنید این دوره شما رو مثل بلدوزر شخم میزنه و زیر و رو
میکنه، این دوره یه لودر واقعیه،
سوالات جوری طراحی شده که اگر روزنهای از فرار رو میدیدم، سوال بعدی چنان روزنه رو میبست که جز نشستن و با
خود واقعیم روبرو شدن چارهای نداشتم و این روبرو شدن
خیلی درد داره،
به خودم گفتم آهاااان، اینجا دیگه آخر خطه، فکر کردی خیلی زرنگی؟؟
این سوالاتی که پرسیده میشه رو جواب بده تا بفهمی با خودت چند چندی، یه ترازنامه و یه پرسشنامه واقعی،
یه پل صراط واقعی اینجا برات گذاشتن اگر رو داری و میتونی از اینم با توهم بگذر،
مگه میشه این سوالات رو از خودت بپرسی و به خودت نیای؟؟
من بعد از این دوجلسه تصمیماتی گرفتم که شاید به هر آدم عاقلی بگی، میگه قطعا و یقینا تو یه دیوانه واقعی هستی،
فکر میکردم برا امسالم چه کاری باید انجام بدم،
دیدم با این دوره نه تنها برا امسالم بلکه تا آخر عمرم کار دارم،
از خانم شایسته بینهایت سپاسگذارم که چقدر عالی این قسمت رو اجرا میکنن و مثالهایی که میزنن چقدر ذهن مخاطب رو باز میکنن،
از استاد سپاسگذارم که دوباره امسال رو با یه حرکت انقلابی دارن شروع میکنن و چه جهشی از تغییرات رو تو دانشجوهای خودشون بوجود میارن،
به دوستی که ازم در مورد خرید دوره سوال کرده بود پیام دادم و گفتم بدون هیچ حرف و سوالی فقط برو دوره رو بخر،
این دوره باعث میشه من بشینم و اون علفهای هرز و آشغالای زیر مبل و اون نشتیهای انرژی و اون توهمات و اون خود گول زنیها و اون خودت رو به کوچه علی چپ زدنها رو بریزم دور و بیام به معنای واقعی با خود واقعیم و شخصیتی که هستم روبرو بشم که واقعا این کار واقعا یه جهاد اکبره و نتایجش قطعا بینظیره،
هنوزم تو شوکم که چجوری میتونم با وجود اینهمه آگاهی دقیق و اصل که تو سایت هست، اینقدر تو در و دیوار باشم و اصل رو نفهمم؟؟
استاد، هر سوالی که خانم شایسته میپرسیدن که البته با لحن بسیار مهربانانه و ملیح مطرح میکردن، ولی مثل یه جفت کشیده محکم منو چپ و راست میکرد،
البته نوش جونم، گوارای وجودم، از نون شب واجبترم بود،
هر چرایی که میپرسیدن، یه دری از آگاهی به روی من باز میشد،
اگر این دوره همین دوجلسه باشه واقعا من راضیم،
ازتون بینهایت سپاسگذارم، خدا بهتون بیش از پیش عزت بده،
الهی خدا شما رو حفظ کنه،
از نتایجم بعد از این دوره میام می نویسم و انجام وظیفه میکنم.
دوره شیوه حل مسائل واقعا بی نظیره. دقیقا چیزی بود که من نیاز داشتم و میخواستم …
بعد از گوش کردن به دوره و انجام تمرینات جلسه دوم و جواب به سوالات خودشناسی، من تو مغزم ترمزهایی رو پیدا کردم که اصلا فکر نمیکردم اینا ترمز باشن !
استاد انقدر از شوق اشک ریختم و گریه کردم و خدارو شکر کردم که توستم ذهنمو شناسایی کنم.
الان میتونم بگم من چقدر آرومتر و بیخیال تر شدم، چقدر رها تر شدم و چقدر دیگه فرداها برام مهم نیست و به آرامش رسیدم. واقعا خداروشکر
استاد نمیدونم چی بگم …
من امروز نزدیک به ساعت 3 بعد ازظهر بود که استارت گوش کردن به جلسه دوم رو زدم و آنقدر غرق آموزش های شما توی این جلسه شدم که اصلا نفهمیدم ساعت چه جوری گذشت و کی هوا تاریک شد و از ساعت 9 شب گذشته …
من آگاهی های این جلسه، توضحیحات شما و توضیحات تمرین این جلسه رو عین مار آناکاندا بلعیدم.
استاد فقط میتونم بهت بگم که عاشقتم.
انقدر که جلسه دوم این دوره منو دگرگون کرد که دلم میخواست جامه بدرم و سر به کوه و بیابون بزارم
اشک ریختم و گریه کردم و خدا رو شکر کردم و فقط با خودم گفتم استاد شیر مادر حلالت که به من یاد دادی کویرم رو بشناسم.
حتی الان هم با فکر به اینکه تونستم بعد از این همه مدت، کویرم رو بشناسم اشکم در اومد.
راستش … تمرینات جلسه دوم و پاسخ به سوالات رو تو دفترم نوشتم ولی چون یکم مطالبی که نوشتم شخصیه، برای همین جواب سوالات رو توی بخش نظرات جلسه ننوشتم.
فقط تو همین چند ساعتی که از نشستن پای این جلسه گذشته، میتونم بگم هانیه قبل از گوش دادن به جلسه 2 شیوه حل مسائل و هانیه بعد از گوش دادن به این جلسه، ربطی به هم ندارن.
انگار اون هانیه قبلی رو نمیشناسم انگار برام غربیه است …
استاد ارزش دوره شیوه حل مسئله خیلی خیلی بیشتر از این مبلغی بود که من براش پرداخت کردم خیلی زیاد.
خدا میداند که اگر طبق تاکید شما تا یک سال هر هفته یک بار این تمرین رو انجام بدم، چه نتیجه های غیر قابل باوری برام داره.
استاد بعد از اینکه این دیگاه من رو خوندید، خیلی به خودتون افتخار کنید. لطفا برید جلو آیینه و هر جوری که خودتون رو صدا می کنید، به خودتون با اعماق وجود بگید که:
سید حسین عباس منش من بهت افتخار میکنم و از طرف من خودتون رو در آغوش بگیرید.
استاد خیلی دوستون دارم. در پناه الله یکتا شاد باشید و ثروتمند.
به نام خداوند هدایتگر و سلام خدمت استاد و مریم عزیزم و همه ی دوستان
من در حال کار کردن مجدد دوره ی دوازده قدم بودم و برنامم این بود که بعد از اتمام این دوره، روانشناسی ثروت ١ را مجدد شروع کنم.
چون من بیشتره دوره های استاد رو خریدم، این بار تصمیم گرفتم دوره هایی که خریدم رو دوباره به صورت جدی شروع کنم و تمرین کنم.
خواسته ی اصلی من ثروت و استقلال مالی هست. اما از اونجایی که همیشه از خداوند هدایت خواستم در انتهای ١٢ قدم خدا ، خدا بهم گفت تو باورهای خوبی در مورد پول و ثروت ساختی که نتایج خوبی هم برات داشته بنابراین باید رو شناخت ترمزهای ذهنیت و رفع اونا تمرکز کنی تا نتایجت عالی و عالی تر بشن.
منم گفتم چشم و دوره کشف قوانین زندگی رو شروع کردم که واقعا این هدایت به جا بود و خدا رو شکر می کنم.
جلسه ی 4 از دوره کشف قوانین زندگی بودم که دیدم به خاطره یه مساله ای، خیلی درگیر هستم و انرژی زیادی ازم گرفته می شه.
البته اون موقع نمی دونستم مشکل از کجاست؟؟؟؟
کاملا حس می کردم که یه چیزی اشتباهه و یه جای کار می لنگه. مثل همیشه یه شب از خدا هدایت خواستم و گفتم خدایا داستان چیه؟ بعدش تو یوتوب یه فایل از استاد رو دیدم که استاد دارن دوره ی شیوه حل مسائل رو معرفی می کنن. خدا بهم گفت این دوره رو تهیه کن و در کناره کشف قوانین با هم کار کن منم گفتم چشم.
این رو هم بگم اگر من الان خیلی راحت می تونم دوره های استاد رو بخرم و مبلغشو پرداخت کنم، نتیجه ی کارکردن روی فایلهای دانلودی استاد هست که به صورت رایگان روی سایت هست. من اول از فایلهای رایگان استاد شروع کردم.
قبل از آشنایی با استاد و سایت گروه تحقیقاتی عباس منش، من اصلا نمی دونستم درآمد یعنی چی. نمی دونستم از خودت درآمد داشتن و مستقل بودن یعنی چی؟!
یعنی من قبل از آشنایی با استاد از نظر مالی کاملا وابسته به خانواده بودم.
بعد از مهاجرت تونستم به لطف خداوند توسط آموزش های استاد عباس منش خود واقعی و قدرتمو پیدا کنم و از وابستگی رها بشم و آزادی واقعی رو تجربه کنم و متوجه بشم که من خالق صد در صد شرایط و اتفاقات زندگیم توسط افکار باورها و فرکانسهایم هستم و از اون سیمای ترسوی وابسته به خانواده، تبدیل شدم به این دختره قوی و مستقل که البته خوده همین مهاجرت هم بوسیله گوش دادن و عمل کردن به آموزشای استاد عباس منش اتفاق افتاد.
خلاصه من دوره شیوه حل مسائل رو خریدم و شروع کردم به گوش دادن به این دوره.
وای خدای من چطور به ذهن خودم نرسیده بود به این واضحی!!!!!!
من چطور از این زودتر اینو متوجه نشده بودم که مسائل من داره از کجا آب می خوره!
وقتی داشتم آموزش های استاد توی دوره شیوه حل مسائل رو گوش می دادم، مساله ای که سالها یعنی از سن ١6 سالگی منو و در واقع ذهن منو در گیر کرده بود، مثل یه پرده سینما یه دفعه جلوی چشام اومد و خدا بهم گفت دختر جان تو باید از اوله اول اینو حلش می کردی. بهم گفت اگر از اول به حرفم گوش می کردی و همش نمی گفتی حالا باشه بعدا، الان خیلی خیلی جلوتر بودی.
به قول استاد وقتی دیگه مطمئن می شی مشکل از کجاست، حل کردنش خیلی خیلی راحت می شه تا اینکه سر منشا رو نفهمی و گیج و منگ خودتو به هر دری بزنی برای اینکه بفهمی اصلا مشکل از جاست و پیدا کنی اون مشکل رو.
خدا رو شکر، مساله ی اصلی کل زندگی من که سالها با اون در گیر بودم و همون باعث شده بود که اونجور که می خوام پیشرفت نکنم، بالاخره حین گوش دادن به این دوره پیدا شد و جالب اینکه حلش اینقدر برام آسون بود که اصلا باورم نمی شه.
استاد ازتون سپاسگزارم به خاطر آموزشهای اصولی که بهمون یاد میدین و واقعا شخصیت آدم تغییر میکنه با آموزشهای شما
من اسفند ماه امسال واقعا تجربه متفاوتی داشتم نسبت به سالهای قبل.
امسال به جای اینکه مثل سالهای گذشته بیام وقتم رو و انرژیم رو پولم رو تو آرایشگاه ها و خیابون ها و پاساژها برای خرید صرف کنم یا وقتم صرف کارایی کنم که اصل نیست
اومدم تمرکز کردم روی دوره های آموزشی شما و روی بهبود کسب و کارم.
نمیگم خرید و آرایشگاه و … این کارها بده. ولی انجام ندادنش برای من یه تمرین هست. یه تغییر هست چون برای من انجام این کارها از ناحیه خلا ها و کمبودهای من و نداشتن اعتماد به نفسم میومد.
و خدارو شکر که دوره شیوه حل مسائل، درست در زمان مناسب اومد روی سایت. چون من خیلی از مسائل زندگیم و شخصیتیم رو با آموزشهای قبلی استاد حل کردم، الان میتونم راحت تر تمرکز کنم و یک سری از مسائل ریشه ای مخصوصا تو کسب و کارم رو حل کنم.
همون چیزهایی که سالها از انجام دادنش ترس داشتم ولی با آموزش های دوره شیوه حل مسائل، دارم براشون قدم برمیدارم و میدونم یه تحول بزرگی تو کارمون به وجود میاد.
من تمرین جلسه اول رو کامل انجام دادم و چند روز براش وقت گذاشتم و خواستم این جلسه رو کامل درک کنم بعد برم سراغ جلسه بعد. ولی یه نکته ای رو یادم رفت تو کامنت قبلیم بنویسم و اونم این بود که:
استاد توی این دوره به یه موضوع خیلی مهمی اشاره کردن که فکر کنم مشکل خیلی از ماها باشه. این موضوع که خیلی از مسائل، اصلا مسائل ما نیستن و ما باید ازشون اعراض کنیم و به ما یاد می دن که اعراض چیه و حل مسئله چیه و چطور تفاوت این دو تا بفهمیم.
حالا کاری به مسائل جامعه ندارم که باید اعراض کنیم ولی مشکل اصلی من این بود که من مسائل زندگی خودم رو حل نمیکردم ولی برای حل کردن مسائل دیگران و اطرافیانم اولین نفر بودم.
اولا که چقدر اذیت میشدم از اینکه میخواستم مسائل اونا رو حل کنم. چون بعضی وقتا سختم بود بگم نه و خودم رو به دردسر مینداختم یا از سر دلسوزی براشون کاری انجام میدادم و مسائل شون رو حل میکردم
و انقدر درگیر حل مسائل دیگران بودم که اصلا به این فکر نمیکردم که خودم کلی مسئله دارم که باید حل بشه و هیچ تمرکزی رو پیدا کردن راه حل برای مسائل خودم نداشتم در واقع وقت و انرژی ای برام نمی موند.
یعنی اصلا تمرکزی رو خودم نداشتم که بیام ایرادهام رو پیدا کنم و اونارو اصلاح کنم و پیشرفت کنم.
من درک نمیکردم که این مسئله من نیست و باید ازش اعراض کنم بلکه خیلی جاها فکر میکردم من وظیفه دارم که فلان کار رو برای فلانی انجام بدم.
به نظرم این خودش یک قدم مهم و یک توانایی مهم هست که کاری به مسائل دیگران نداشته باشیم تا بتونیم تمرکز کنیم رو حل مسائل خودمون و براش انرژی داشته باشیم.
این یکی از تمرینات مهم من، بعد از گوش دادن به آگاهی های جلسه اول از دوره شیوه حل مسائل هست و دارم انجامش میدم.
مثلا چند روز پیش یه نفر از من یه درخواستی داشت و ازم میخواست که تو یه مهمونی شرکت کنم چون میگفت من تنهام و بهم خوش نمیگذره تنهایی، تو هم بیا.
منم اصلا دوست نداشتم برم و وقتشم نداشتم و اینبار خیلی راحت گفتم نمیتونم بیام. در صورتی که اگه قبلا بود میگفتم گناه داره حالا تنهاست حالا یه درخواستی ازم کرده بزار برم. ولی با خودم گفتم این مسئله اونه.
این که اون با خودش در صلح نیست اون اعتماد به نفس نداره مسئله اونه و مسئله تو نیست.
تو نمیتونی به اون کمک کنی. پس بگو نه.
یا مثلا همش میخواستم برای یه نفر یه کاری انجام بدم چون فکر میکردم وظیفمه
حالا در صورتیکه اصلا اون فرد از من درخواست هم نکرده بود ولی من میخواستم انجام بدم. بعد به خودم گفتم تو نمیتونی بهش کمکی کنی اون مسئله خودشه.
تو با دلسوزی کردن هم خودت رو به زحمت انداختی هم به اون نه تنها کمک نکردی بلکه خیانت کردی.
راشتش اولش خیلی هم سختم بود اما این تغییر رو دارم ایجاد می کنم.
چون من خودم خیلی درگیر این موضوع بودم، این دیدگاه رو نوشتم تا بگم که برداشتن این قدم و این تغییر یه قدم خیلی مهم هست برای حفظ انرژی و تمرکزت برای خود و برای پیدا کردن راه حل برای مسائل خودت.
و می دونم که این قدم اولمه و خیلی کار دارم برای حل همین مسئله در خودم.
مونا عزیز چ نکته خوبی نوشتی الان ک خوندم دیدم منم دقیقا همین مشکل رو دارم که به سختی میتونم ازش اعراض کنم اصلا نکته ای ک گفتی انگار مخم رو وا کرد تازه صحبت استاد رو فهمیدم همش دنبال چیزای خاصی می گشتم تو اعراض و همش میگفتم چرا من با اینکه دارم کار می کنم ولی تمرکز و انرژی لازم برای کارم ندارم و همش کم میارم
تجربه من از عمل به آگاهی های دو جلسه ی شیوه حل مسائل زندگی
به نام خدای مهربان
از خداوند هدایت می خوام که بتونم همه حرف هام رو بنویسم
استاد عزیزم، خانم شایسته بی نظیرم، سپاسگزاری قلبی من رو بپذیرید.
شما جزو لیست سپاسگزاری های روزانه ام هستید. هر روز خداوند رو شکر میکنم بابت شما که من رو به خودم و خدا رو به من شناسوندید ، و من واقعیم رو از من بیرون کشیدید.
این دوره شیوه حل مسائل، عجب دوره ای شده.
من دارم روی دوره عشق و مودت در روابط هم کار میکنم و هدف امسالم رو هم همین گذاشتم (داشتن روابطی فوق العاده زیبا و عاشقانه) و البته روی دوره دوازده قدم هم دارم کار میکنم
اما اما اما….. روزی که دوره روابط رو شروع کردم، قشنگ فهمیدم که این دوره همون پاشنه های آشیل و همون زخم های کهنه من رو میکشه بیرون و درمان میکنه.
الان جلسه چهارم دوره عشق و مودت درروابط هستم و می فهمیدم که دارم چقدر بیشتر رشد میکنم و جنبه روابط که واقعا پاشنه آشیل من بود و اجازه نمیداد من در هیچ هدف دیگه ای موفق بشم، داره به صورت واضح بهبود پیدا می کنه.
اما انگار به قول شما توی جلسه اول شیوه حل مسائل، یه قطعه از پازل کم بود و خداوند که به درون ما آگاهی داره و من خودم رو به دستان قدرتمند اون سپردم، گفت خوب حالا صبر کن ،بریم مرحله بعد…
و همزمان شد با اینکه شما دوره شیوه حل مسائل رو بروزرسانی کردید و گذاشتید روی سایت.
من اول هیچ ایده ای برای خرید نداشتم،،،،مبلغ خاصی هم مد نظرم نبود اما خداوند هدایتم کرد و من رو واضح و روشن کرد که قدم بعدی من، همین دوره شیوه حل مسائل هست.
استاد عزیزم، من الان هیچ ربطی به مبینا ی دو هفته قبل ندارم. من هیچ ربطی به آدمِ قبل از دوره شیوه حل مسائل ندارم.
من در عرض همین دو هفته و فقط با گوش دادن و عمل به آموزش ها و تمرینات همین 2 جلسه از دوره شیوه حل مسائل، به اندازه ی همه ی سالهای عمرم و به اندازه همه ی دو ماه گذشته که هدف گذاری کرده بودم، رشد کردم…. فقط با همین دو جلسه
چیزهایی رو در درون خودم شناختم؛ و آموزش ها و تمرینات این دوره چیزهایی رو از درون من بیرون ریخت که با خودم گفتم خدای من اینا کجا بود؟!….
استاد زخم های کهنه ای تو وجودم داره شفا پیدا میکنه و من ریشه ی زخم هایی رو کشف کردم که قدمت بیست ساله داره توی وجود من.
به خودم می گم من این چندین ساله، چطوری داشتم با یه گاری آشغال زندگی می کردم؟ چطوری این زخم ها رو نمی فهمیدم؟!
به خدا قسم این چند روزه اینقدر احساس سبکی دارم و انگار بار سنگینی از روی دوشم برداشته شده که فکر میکنم میتونم بی انتها پیشرفت کنم. سدی از جلوی راهم برداشته شده که حس می کنم دیگه هیچ سدی دیگه در مقابل راه، برام بزرگ نیست.
از روزی که جلسه دوم از دوره شیوه حل مسائل رو گذاشتید روی سایت تا به امروز ، چهار روزه من دارم به اون سوالات خودشناسی و حل مسئله پاسخ میدم…. و تمام روز فکرم درگیر شون بوده.
2 تا سوال رو جواب میدادم، به سوال بعدی که میرسیدم نمی تونستم مغزم جوابم میکرد، استپ میزدم و فکر میکردم و بعد یه عالمه چیز می ریخت بیرون.
این سوالات و جلسه دوم باعث شده چقدر درون خود بگردم و بشناسم چی به چیه.
خدای من اصلا ذهنم تا به امروز تا این حد عمیق به درون خودش نفوذ نکرده بود.
نمیتونستم این حد از فشار رو تحمل کنم….فشار روبرو شدنِ خودم با خودم….با ترس هام و ترمزهام و آشغالای زیر مبل و کویرهام…
چه ترس هایی داشتم…فقط حرف های خانم شایسته در ادامه سوالات که می گفت عجله نکن و فکر کن بزار با خودت روبرو بشی… با خودت رو راست باش… مدام توی ذهنم می چرخید،
مثال من مثل مثال آقا ابراهیم بود وقتی داشت سایت رو از نو جراحی میکرد…
منم یه کلاف سردرگم داشتم توی ذهنم که تونستم با کمک تمرین و سوالات جلسه دوم جراحی کنم.
به خدا قسم اگر بگم جهاد اکبر کردم دروغ نگفتم.
سوالات مجبورت می کنه اونقدر عمیق فکر کنی و در وجودم پرده هایی از مقابل چشمم کنار رفته که و مسائلی رو درباره خودم فهمیدم و ریشه ی اون مسائل رو فهمیدم که من هرگز بدون این دوره حتی نمیتونستم پیداشون کنم…
کویری رو به کمک این دوره توی وجودم کشف کردم که بیست ساله فکر میکردم بهشت ترین قسمت وجودم هست…
برای یکی از سوالات که قشنگ یه روز درگیر بودم،،،صبح روز جمعه بلند شدم و رفتم کوه….جواب هایی بهم گفته شد که مثل ارشمیدس درون خودم میگفتم ،همینه،همینه ،همینه،یافتم،یافتم
خانم شایسته عزیزم چقدر این جمله تون بهم کمک کرد که گفتین در جواب به سوالات رها باشید ،،،همه مولفه رو باز بگذار،،،، به هیچی نچسب… با خودت رو راست باش و فقط بنویسشون….با ترس هات روبرو شو
ومن وقتی به خودم تا پای جان تعهد داده بودم، وقتی توی دفترم نوشتم یا میمیرم یا درست میشم که مرگ بهتر است از زندگی با این همه خفت….اون وقت تونستم با این ترس هام روبرو بشم، اون وقت تونستم این جهاد اکبر رو راه بندازم…
و وقتی به سوالات این دو جلسه جواب دادم و با خودم و با کویر درونم روبرو شدم و سرمنشا مسائلم رو شناختم، به خودم گفتم همین بود؟!
من این همه سال، از این مسائل به این سادگی ترسیدم و خودم رو مخفی کردم؟خودم رو سانسور کردم؟خودم رو و روحم رو زخمی کردم؟!
همین که روشن شد مسیٔله من چیه، بقیه اش دیگه مشخص هست، هر چند نباید این ترمز رو دست کم بگیرم اما حالا که واسم روشن شده از کجا دارم ضربه می خورم، همیشه حواسم بهش هست. تعهد میدم هر هفته بیام سراغ جلسه دوم و این جلسه رو گوش بدم و به سوالات این جلسه جواب بدم.
عاشقتونم که این بنده ی سردرگم و اسیرِ کویرِ درون رو به راه روشن و به مسیر سرسبزهدایت کردید.
سلام استاد عزیزم و سلام به خانم شایسته و تشکر فراوان از شما به خاطر بروزرسانی و آپدیت مجدد دوره شیوه حل مسائل
من جلسه دوم این دوره رو چندین بار گوش دادم
آگاهیهای این جلسه و سوالها و تمرین های این جلسه با ارزش ترین و کاربردی ترین شیوه هایی هستند که تا به حال دیدهام.
چون به نظرم میتونه ریشه ای ترین مسائل اساسی در زندگی هر فردی رو نه تنها حل کنه بلکه بارها و بارها نتایج زندگی فرد رو بهبود ببخشه.
چقدر خوشحال و سپاسگزار خداوند هستم که این دوره آپدیت شد با آگاهی های بروز با درکی که شما استاد و خانم شایسته از قانون پیدا کرده اید. چون با توجه به اینکه شما دو عزیز در زندگی تکامل پیدا کرده اید و هر روز به سمت کمال حرکت کرده اید، مطالب آموزشی این دوره آپدیت شده و در دسترس ما قرار گرفته.
البته هر فرد با توجه به اندازه ظرفی که آماده کرده میتونه از این آگاهی ها دریافت کنه. اما میخوام بگم که من اعتراف میکنم حالا و با گوش دادن به جلسات آپدیت شده ی این دوره به درک عمیق تر و عمیق تری از خودم رسیده ام.
الان احساس میکنم هزاران برابر دارم توانمند تر میشم و احساس قدرتی میکنم که وصف ناپذیره. احساس میکنم هر مسئله ای که هست و نیست و به وجود اومده و نیومده رو توی مسیر پیشرفتم میتونم حل کنم. من پاسخ و راهکارهای حل مسائل رو یافتم یافتم یافتم.
سوالات خودشناسی ای که خانم شایسته در این جلسه طراحی کردن رو در هیچ کتاب و هیچ دوره ای نمیتونین پیدا کنید. دیگه چه چیزی از این راحت تر؟ که خداوند لقمه را آماده و حاضر در دهان شما میگذارد بدون اینکه هزاران بار لقمه رو دور سرت بچرخونی بعد بخوری؟!
وقتی من با انجام دادن تمرین جلسه دوم تونستم یکی از مسائل مهم زندگیم رو حل کنم، احساس کردم مثل یک پر سبک شدم. احساس کردم قدرتی در من ظاهر شده که انه اقول له کن فیکون.
هر صبح که از خواب بیدار میشم احساس میکنم همه وجودم سبک شده چون اون مسئله ای که داشتم، بار سنگینی رو روی دوش من گذاشته بود و من یک گاری زهوار درفته را داشتم هی میکشیدم و میکشیدم…
نمیدونم چطور این احساس رضایت و قدرتی رو بیان کنم که با حل این مسئله توی وجودم ساخته شده.
فقط باید آگاهی های این جلسه دوم را نوش جان کرده باشی و تمریناتش رو قورت داده باشی و مسئله ای رو در زندگیتون حل کرده باشید تا متوجه منظور من و احساس من بشید.
حالا من دارم آماده میشم برای حل مسائل بعدی… طبق اولویت و بدون هیچ عجله و با عشق و لذت…
با این احساس که من با حل مسئله بعدی که توی سوال دوم این جلسه طبق اولویت لیست کردم، بارها و بارها اعتماد بنفسم بالا میره.
الان من به شناختی از خودم و از قانون شیوه حل مسئله و نحوه توانا شدن در حل مسئله رسیدم که دیگه از هیچ مسئله ای نمیترسم و از هیچ مسئله ای فرار نمیکنم.
الان دیگه نه تنها دارم مسائل رو از ریشه حل می کنم و آشغالا رو یکی به یکی از زیر مبلا میندازم بیرون، بلکه دیگه هیچوقت هیچ آشغالی رو زیر مبلهای قشنگ و زیبا پنهان نمیکنم و از مسائلم فرار نمی کنم…
الان نه تنها آشغالا رو میندازم بیرون بلکه بعدش میام خود مبل ها رو هم تمیز میکنم بعدش میرم مبلها رو اصلا عوض میکنم و اصلا یه دست مبل چرم خوشگل و زیبا میگیرم و هر روز و هر روز به این مبلا به این خونه رسیدگی میکنم و بارها و بارها بهترش میکنم و این نمود این اصل در دوره شیوه حل مسائل هست که ماهیت مسائل در زندگی من داره تغییر می کنه. یعنی ماهیت مسائل از تقلا برای حل مشکل و رفع ناخواسته، داره تبدیل میشه به حرکت برای “بهبود نتایج ام” و حرکت از شرایط بهتر به شرایط عالی.
مثل سریال زندگی در بهشت که فکر میکنی بابا این پرادایس دیگه عالیه ولی میگی نه من میخوام این بهشت رو باز هم زیباتر و زیباتر کنم…
میخوام بگم که با گوش دادن دقیق به آگاهی های این جلسه و پاسخ دادن به سوالات خودشناسانه و انجام تمرین این جلسه، نه تنها مسائل کنونی به صورت ریشه ای حل میشه بلکه اگه واقعا تعهد داشته باشی میتونی نتایج رو بارها و بارها با کیفیت تر و بهتر و لذت بخش تر کنی.
تعهدی که من توی دفترم بعد از گوش دادن به این جلسه نوشتم…
احساس میکنم اصلا من برای همین به دنیا آمده ام که مسئله حل کنم راهکار پیدا کنم. فقط چون قبلا به این سادگی راهکار حل مسائل رو نمیدونستم، داشتم دست و پا میزدم و تقلا میکردم و ناخودآگاه آشغال ها رو زیر مبل می کردم.
اما حالا دیگه اون یه ذره دست و پا زدن هم نیست. هر مسئله ای تو زندگیم به وجود بیاد میام به آگاهی های این جلسه گوش می دم و بعد میرم سراغ تمرینات و سوالات این جلسه و با پاسخ به این سوالات، مسئله ام رو درک می کنم، قدم اول رو می فهمم و مسئله ام رو به آسانی و روانی حل میکنم
و به خاطر حلش احساس رضایت میکنم و به احساس بهتر میرسم و در مسیر خواسته هام حرکت میکنم. به همین راحتی.
یعنی سوالات و تمرینات این جلسه فرمولی را در دست شما میگذاره که دیگه میتونی تا ابد برای حل هر مسئله ای در هر جنبه ای از زندگی و در هر مقیاسی، ازش استفاده کنی و بیشتر رشد کنی.
یعنی از یه جایی به بعد وقتی آشغالا رو از زیر مبل برای همیشه میکشی بیرون دیگه سوال اصلیت اینه: چطور از این بهتر؟ چطور از این راحت تر؟ چطور از این با کیفیت تر؟ چطور نتایج بزرگتر؟
فقط فکرشو بکن اگر یک برنامه سالانه بریزی و برای یکسال هر هفته به سوالات این جلسه پاسخ بدی. یعنی میتونم حس کنم که چقدر کیفیت زندگیم در تمام ابعادش میتونه بارها و بارها بهتر بشه!
حالا میفهمم که چرا داشتم تقلا میکردم که توی کویر برنج بکارم!
حالا مفهمم که چرا داشتم یکسری مولفه ها رو ثابت نگه دارم و انتظار یک نتیجه متفاوت داشته باشم.
با گوش دادن به این جلسه و پاسخ دادن به سوالات طلایی این جلسه من برای همیشه کویرم رو رها کردم و به یه جای سرسبز مهاجرت کردم تا برنج هام رو در این زمین حاصلخیز بکارم و بپرورم.
استاد بارها و بارها توی فایل ها اشاره کرده که امکان نداره با باورهای قبلی نتایج متفاوت بگیرین. ولی باز هم من میخواستم این موضوع رو خوب درک کنم و همیشه سوال میپرسیدم چطور این حرف استاد رو خوب درک کنم و اجرا کنم؟ تمرینات و سوالات و آگاهی های این جلسه این معما رو برای همیشه در ذهن حل کرد. و حالا دیگه میتونم با تمام وجود این جمله استاد رو درک کنم: شما نمیتونید همون باورها و مولفه های ثابت گذشته رو نگه داری و انتظار داشته باشی تغییرات اساسی در شما ایجاد بشه.
خدایا من سپاسگزارم به خاطر آپدیت این دوره و به خاطر این آگاهی های خالص و با کیفیت…
میتونم بگم این دوره فوق العاده ست. چقدر سوالات و روند دوره داره منو بیشتر به چالش و خودشناسی می رسونه.
چقدر این دوره داره بهم شناخت بیشتر باورهام رو یاد می ده و داره مسائلی رو بهم می شناسونه که مدتها ذهنم درگیرشون بوده مقاومت داشته و بروی خودش نمیورده
این دوره داره هدایتم میکنه تا برم تو دل اون مسائل و ترمز هام رو بشناسم و بررسی کنم و بتونم در جهت تغییر شخصیتم و باورهام و عادات اشتباه و مسائلی که ذهنم مقاومت داره قدم محکم تری بردارم و در مسیر موفقیتم تکاملم رو راحتر و بهتر طی کنم .
انگار که تازه بیشتر دارم قانون رو درک میکنم تا بتونم بهتر عمل کنم
✳️ بخشی از تجربیات آرزو عزیز:
هر روز صبح که صدای پیام کانال تلگرام گروه تحقیقاتی عباس منش رو میشنیدم ، سریع مراجعه میکردم تا تجربیات دوستانی رو بخونم که دوره ی فوق العاده بینظیر و حیاتی ِ شیوه ی حلّ ِ مسائل ِ زندگی رو خریدند.
بارها شده که میدیدم من اوّلین نفری هستم که پیام رو باز کرده و با تمام ِ وجودم دلم میخواست دوره شیوه حل مسئله رو داشته باشم ، آگاهی هاش رو با جان و دل بشنوم .
با خوندن ِ تجربیّات ِ دوستان و خوندن ِ بارها و بارهای مقاله ی معرّفی ِ این دوره ، چنان شور و شوقی در من ایجاد میشد که هنوز دوره رو تهیّه نکرده ، فقط از روی نکاتی که از دیدگاه ِ بچّه ها ، برداشت کردم ، شروع کردم به نوشتن ِ متن ِ دیدگاه و توی صفحه ی تلگرام ام ، ذخیره ش کردم تا وقتی که دوره رو تهیّه کردم ، اون متن رو براش بزارم.
این رو هم بگم که مدّتی قبل بعد از کلّی کلنجار رفتن با خودم، مقاومت رو شکستم و بالاخره دیگه به مریم جان ، ایمیل زدم که کاش بشه استاد با شما که شاگرد ِ اوّل و ممتاز ِ دانشگاه ِ گروه ِ تحقیقاتی ِ عبّاس منش هستی ، مصاحبه ای داشته باشه با این موضوع که چطور تمرین میکنی ، چطور روی خودت کار میکنی ، شمایی که الگوی من هستی ، کاش این اتّفاق بیفته که درخواستم رو بپذیری.
امّا مریم جان پاسخ ِ این قسمت از ایمیل ِ من رو جواب ندادن وگرنه بارها شده با مهربانی و خوشرویی ِ تمام ، چند تا از ایمیل هام رو پاسخ دادن.
دیروز از صبح تا خود ِ شب ، خدای من شاهده که بالای 50 بار ، یک احساسی توی قلبم بصورت ِ واااضح ، فریاد میزد که شیوه حل مسئله رو بخر … بخرش … و هر بار صدا بلند تر و واضح تر میشد …
نجواهای ذهنم رو نشنیده گرفتم که طبق ِ معمول با بهانه های مثل اینکه اینهمه فایل و دوره از استاد داری ، این رو دیگه برای چی میخوای بخری..، می خواست من رو منصرف کنه.
نجواها رو نادیده گرفتمش و سریع گوشی رو برداشتم و با عشق ، دوره رو خریدم و به خودم هدیه دادمش.
جلسه ی اوّل رو 2 بار تا اینجای کار ، با تمرکز ِ بالا با تک تک ِ سلّول هام ، گوش دادم.
اوّل چقدر خدا رو شکر کردم بابت ِ اینکه هدایت رو اینقدر واضح درک کردم و با دیدن ِ جلسه ی اوّل، با خودم گفتم که بببهترین تصمیم ِ عمرم ، بهترین هدیه ای که میتونستم به خودم بدم ، همین دوره س ، نتونستم نداشته باشمش ، نننمیشد که نداشته باشمش ،
چه هدایت ِ دقیقی …
چون بعد از اینکه با تک تک ِ سلّول هام از خداوند درخواست راهکار کردم که: من چطور بهتر از این از قانون استفاده کنم که تلاش هام برای درک و استفادهِ از قانون ، شبیه به دویدن روی تردمیل نباشه؟! و خداوند من رو به سمت این دوره هدایت کرد.
موضوع اینه که من بارها به نظر خودم تونسته بودم واقعا از ناخواسته هایی واقعی اعراض کنم که طبق قانون باید پاداشی بزرگ میداشت، اما نتیجه به اندازه انتظار من نبود و من از خودم می پرسیدم:
ایراد ِ کارم کجاست که میزان ِ تلاشم برای استفاده از قانون ، با میزان ِ نتایجم ، برابر نیست و همخوانی نداره؟!!
البته که هیچوقت به قانون شک نکردم و هر بار صدای استاد توی گوشم میپیچید که خداوند کار ِ خودش رو ، سمت ِ خودش رو دقیق و عالی انجام میده ، این تو هستی که باید سمت ِ خودت رو عالی انجام بدی وگرنه خدا بینقصه و عالی وظیفه ی خودش رو انجام میده.
و من دنبال ِ ایراد در خودم بودم . دلیل ِ ایمیلم به خانم شایسته هم همین بود .
انگار دلیل ِ جواب ندادن ِ مریم جان این بود که : آرزو … صبر کن ، صبر کن که یه سوپرایز در راهه ،خداوند پاسخ داده طبق ِ وعده ش که اگر مرا بخوانی ، اجابت ات میکنم و خدا درخواستت رو اجابت کرده .
آرزو ، دوره ای داره آماده میشه که میخوام دستت رو بگیرم ، بهت بگم اجازه داری هر چقدر که دلت میخواد توی پردایس کنار ِ من بمونی و بنشینی روی یک صندلی ، کنار ِ میز ِ کارم ، کنار ِ من ، و به شیوه ی تمرین کردن ِ من نگاه کنی . اصلا فیلم بگیری . صدام رو ضبط کنی . هر جور که میتونی ازم الگوبرداری کن .
این توصیه رو میکنم به دوستانی که حتّی اگر سر ِ سوزن شک دارن که این دوره رو تهیّه کنن ، اگر از من بپرسن پیش نیاز ِ دوره ها چیه ؟ بغیر از اینکه میگم تعهّد به انجام ِ تمرینات ، بغیر از وحی ِ مُنزل دانستن ِ این آگاهی ها ، بغیر از استمرار ، قطعا با ایمان میگم.
تجربه ی من تا حالا از این دوره به من نشون داد که اگر میخوای از دوره هایی که از استاد ِ جانم داری، نتیجه های عالی بگیری
اگر میخوای تیشه ای تیز و بُرّنده داشته باشی و به ریشه ی باورهای محدودکننده ای حمله کنی و بزنی که سال هاست تو رو از یک زندگی لذّتبخش و بی پَروا خرید کردن ، محروم کرده ، تو رو احاطه کرده با کلّی مسأله و مشکل و حسرت ، و عزّت و شَرَفت رو نشانه رفته و زخمی کرده ،
اگر میخوای از دوره ی عزّت ِ نفس که همه چیزه ، عمیق تر نتیجه بگیری و شخصیّتی مصمّم و با اراده بسازی ،
باید و باید و باید ، دوره ی شیوه ی حلّ ِ مسائل ِ زندگی رو در کنار ِ دوره های دیگه داشته باشی و در کنار اونا گوش بدی . شما واجب الشرایطی برای استفاده ی این دوره چون این دوره ، راهکار ِ چگونگی اجرای آموزه های بقیه دوره هاست.
دوره ی شیوه ی حلّ مسائل برای من ، حکم ِ یک برگه ی جا مانده ، جُدا شده از کتاب ِ اصلی رو داره ، که از کتابم کَنده شده بود و کلّی توش نکته داشت و من نداشتمش ، و پیداش کردم . برای من اینجوریه که انگار که کلّ ِ دوره های استاد ، کلّ ِ مقاله های مریم جان ، کلّ ِ آگاهی ها رو در یک کتابی با یک ترکیب و ترتیب ِ مشخّص، جمع آوری شده دارم و یک برگه ی مهم و حیاتی ، که فرمول ِ اصلی از این کتاب هست رو ، گم کرده بودم .
این دوره برای من ، حکم ِ یک گام به گام ِ کمک درسی رو داره . که میخواد با مثال های بیشتر ، درس ها و نکته ها برام جا بیفته. و اومده که کمکم کنه برای رااحت حلّ کردن ِ مسائل ِ زندگیم ، راحت حلّ کردن ِ مسائل ِ تکراری ِ زندگیم .
احساس میکنم این دوره باعث میشه من ریشه ی باورهای محدود کننده رو نابارور کنم . مثل ِ یک محلول ِ جادوئیه که با ریختنش روی علف های هرز ِ باورهای محدودکننده ، اونها رو میسوزونه و به خاکستر تبدیلشون میکنه.
انگار که یه پادزهریه برای نیش ِ زهر آلود ِ مار ِ افعی ِ خوش خط و خال ِ باورهای محدودکننده ،
انگار که نیش ِ این مار رو از دهانش بیرون میکشه و عملا یک مار ، ههر چقدر بزرگ و خطرناک به نظر برسه ، بدون ِ نیش ، کِرم هم نیست .
انگار که یک اَنبری هست برای قطع کردن ِ غُل و زنجیر هایی که پای من رو بسته و نمیزاره پرواز کنم و اونها تعیین میکنن کجا باشم .
من هنوز جلسه ی دوّم رو ندیدم امّا مطمئنّم که سوال هایی که دوره ازم پرسیده ، جواب ِ سوالات ِ منه .
این دوره مثل ِ یک GPS شده راهنمای من و من رو از جادّه ی خاکی داره وارد ِ مسیر ِ درست میکنه ، همون مسیر ِ هدایت شدگان ، همون مسیر ِ آسفالت ِ سراشیبی ِ پُر از درخت و جنگل های زیبا و گل های قشنگ که سوت زَنان توش قدم بزارم .
دوست داشتم بگم آب دستته بزار زمین و تهیّه ش کن و یقین بدون که لازم ترین ، واجب ترین و حیاتی ترین آگاهی ها و نوع ِ تدریسی هست که بهش نیاز داری.
یعنی من جلسه ی اوّل رو که دیدم ، با توضیحات مریم جانم ، که برای شیوه ی تمرین ، شیوه ی باورسازی ، شیوه ی الگوبرداری ، ارائه داده ، از این ساده تر ، از این راحت تر ، از این هماهنگ تر ، از این سریع تر ، از این ابتدایی تر و دقیق تر نمیتونست باشه . نمیشه نداشته باشی
واقعا نمیشه این دوره رو نداشت.
بعد از دیدن ِ جلسه ی اوّل ، با خودم گفتم که آرزو ، یعنی حالا که این دوره و این آموزش ها رو در اختیار داری، اگر نتیجه نگیری ، هههییییچ چیز، هیچ دوره و هیچ آموزشی به تو کمک ننننخواهد کرد و هیچ بهانه ی دیگری نیست.
استاد با این دوره و با این تمرینات، حجّت رو تمام کرد و میتونه بگه : دانشجوهای عزیز ، من واااقعا دیگه نننمیدونم چجوری باید بگم ، بببهتر از این بَلَد نیستم ، ساده تر از این دیگه نمیشه .
اینو با یقین و ایمان میگم . با وجود ِ این دوره و عمل به این آموزش ها نمیشه نتیجه نگیرم.
واقعا خدارو شاکرم بابت ِ شما مریم جان ِ شایسته ام که اینقدر عالی پاسخ ِ ایمیلم رو در این دوره دادی .
استاد حق با شماست و واقعا خداوند همیشه سمت ِ خودش رو عالی انجام میده.
استاد ِ نازنینم، شما سمت ِ خودتون رو بعنوان راهنما در این دوره، عالی و باز هم عالی انجام دادین ، و به وضوح ، جای پای شما ، ردّ ِ پای شما برای من نمایانه و من هم باید بعنوان ِ دانشجوی این دوره ، سمت ِ خودم رو عالی انجام بدم و بیام از نتایجم براتون بگم .
بگم که زندگی ِ قوانینی ِ من ، به قبل و بعد از عمل به آگاهی ها و انجام تمرینات این دوره تقسیم میشه .بینهایت خوشحالم که دارم این دوره رو به قول ِ مریم جان ، پاس میکنم و امیدوارم نمره های عالی بگیرم.
برای تک تک ِ هم کلاسی های عزیزم هم که در این دوره هستن ، آرزوی موفّقیت میکنم و میرم برای انجام ِ تمرینات .
✳️ بخشی از تجربیات آیدا عزیز:
سلام به همه مخصوصا استاد و مریم شایسته ی عزیز
آیدای جدید در حال نوشتن کامنته با کلی نتیجه ی بزرگ و کوچیک
این سومین بار هست که دارم تمرین جلسه دوم از دوره شیوه حل مسائل رو انجام می دم و هربار عمیق تر و عمیق تر به درونم پی میبرم
الان که دارم مینویسم اتفاقات معجزه واری رو پشت سر گذاشتم که حداقل برای من خوده خوده معجزه بودن
استاد وقتی این دوره رو شروع کردم خیلی حالم بد بود. به بن بست رسیده بودم و هرروزم شده بود دست و پنجه نرم کردن با مسائلی که نمیدونستم چطور باید حلشون کنم.
وقتی به هدایتم سمت این دوره فکر میکنم، وقتی به این فکر میکنم که تا تصمیم گرفتم دوره رو بخرم پولش یک جا جور شد و من همه چیو حتی لباس عید رو گذاشتم کنار و کار کردن با دوره ی شیوه حل مسائل رو شمارو به هر چیزی ترجیح دادم و الان می بینم این دوره شده یکی از معجزات زندگی من
مسائلی از من حل شده که مدت زمان زیادی درگیرشون بودم
از 1 سال گرفته تا 6 سال و هفت سال
و همشون در عرض یک هفته حل شدن اونم فقط و فقط با انجام تمرینات،و گوش کردن به آگاهیای این دو جلسه.
به سمت راه حلایی هدایت شدم که درست بغل گوشم بود و من اصلا حتی یکبارم به ذهنم خطور نکرده بود که راه حل همنجا کنارم هست.
واقعا تمام مسائل بدون استثنا راه حل هایی بسیار بسیار ساده دارن
و حالا بعد از حل اون مسائل اعتماد به نفسم انقدر رفته بالا، انقدر احساس لیاقت میکنم انگار من ارزشمند ترین و قدرتمند ترین انسان روی زمینم.
هر چند که مسائلی هستن که هنوز باید حل بشن اما اینبار مطمئنم میتونم حلشون کنم
چون دارم توانایی حل مسئله رو پله پله می سازم و دارم می بینم وقتی پا میذاریم روی ترسامون وقتی شجاعتمون و ایمانمون رو نشون میدیم خدا از درو دیوار برامون نعمت و برکت میفرسته
یه مسئله که اسمشو میذارم شاه کلید حل بقیه مسائلم، با عمل به جلسات این دوره از من حل شد که همون لحظه که حل شد اومدم و کامنت نوشتم با حل اون مسئله آزادی ذهنی بمن داده شد که اگر صد سال دیگه هم با روش قبل از آگاهی های این دوره پیش میرفتم، اتفاق نمیفتاد
استاد من درگیر یه رابطه چهار ساله بودم و هربار میومدم تمومش کنم بخاطر باورام نمیشد اینکارو کنم نمیشد ینی با مقاومت خودم و اون شخص نمیشد و این یه بخش بزرگی از تمرکز من رو گرفته بود
اما دیروز وقتی داشتم تمرین جلسه دوم رو برای بار چندم انجام میدادم و دونه دونه پیش خودم اعتراف میکردم این مسئله رو فقط به خودم گفتم و با خودم صادق بودم اتفاق عجیبی افتاد
خود اون شخص صادقانه…. همه چیو گفت و همچی تموم شد و نصف مسائل ریز و درشتیم ک درگیرشون بودم محو شدن
رابطه رابطه ی خوبی بود اما من لیاقتم بیشتره…(که توی عقل کل هم یه سوال درمورد روابط نوشتم و اون ازین مسئله آب میخورد ینی آبشخورش این حد از تمرکز روی یه فرد و اینکه خودمون رو لایق ندونیم بود)
یه مسئله دیگه ای هم بود که اون مسئله ام با باور های درستی که استاد عزیزم بهم یاد داد و پولی که خودم ساخته بودم حل شد!
قدرت حل مسئلم توی مسائل کوچیک کاری یا کلا توی زندگی روزمره خیلی بهتر شده
استاد البته هنوزم یکم مث اون آیدای قبلی با برخورد به یه مسئله گریم میگیره اما نه مثل قبل که تا یک هفته افسرده میشدم.
ترس از این مسائل و ناتوانی از حلشون بود که منو از مسیر خارج کرده بود و نه میتونستم روی خودم کار کنم نه حتی راحت بخوابم…
ینی من آب میخوردم داشتم به این فکر میکردم مسائلم چرا حل نمیشن؟!!!
من اصلا اون آیدای قبلی نیستم که همه بهش میگفتن تو چقد ضعیفی! چقد زود گریت میگیره چقد زود از کاه کوه میسازی
البته کههههه بگم الان یکم قوی تر شدم و همین یه کم قوی تر شدنم زندگیمو عوض کرده حالا اگر بیشتر بشه واقعا زندگیم بهشت میشهD:
این دوره یاد میده نه تنها مسائل رو میتونیم حل کنیم بلکه راحت تر از اونکه فکر می کنیم حل بشن
در کل بخوام بگم تمرینات جلسه دوم اول از همه یادت میده پیش خودت حداقل صادق باشی و ووقتی توی تنهایی خودت صادق باشی دیگه نمیتونی هیچ کجای زندگیت به خودت دروغ بگی و کاریو انجام میدی که به نفعت باشه که باور های بهتری رو برات بسازه دیگه آشغالا نمیدی زیر مبل دیگه اگر بخوای ام نمیتونی کویر و نگه داری و بخوای برنج بکاری چون اگاه شدی کویرت چیه
تمرین جلسه دوم رو برای بار سوم و برای این هفته انجام دادم و برنامه دارم تا به صورت هفتگی دوباره انجامش بدم.
وقتی داشتم به یه سری سوالا جواب میدادم خیلی احساساتی میشدم آخه تا حالا انقد با خوده واقعیم روبه رو نشده بودم و آخرشم متوجه شدم خوده آیدای واقعی اونقدرام بد نیستاااا بد نیس چیههه عاااالیه
وای استاد انقد حالم بهتره انقد خودمو بیشتر دوست دارم و انقد عمییییق (به قول مریم شایسته عزیییز) عزت نفسم رفته بالا تر که خودم از خودم بودن لذت میبرم
ازتون سپاسگزارم و خیلی دوستتون دارم.
سلام ایدای جدید ، این هم یکی از نتایج عالی و چانس خوب شما که استاد محترم و استاد دلها و مریم عزیز ناب و شایسته در فایل نتایج دوره کنمت ، نتایج شما را انتخاب کرد ، واقعا نظریات عزیزان و شما هم فرکانس مان ، بسیار انرژی مثبت و انرژی که خودش یک دوره پرثمر محسوب میشه تبادله میکنه ،
من هم در دوره کنار شما همکلاسی موفق امدم تا بحال فقط کمنت ها را مطالعه میکنم و از جلسات را شروع نکردم میخواهم که با کمنت خواند هایم انرژی ام بیشتر و با تمرکز بیشتر شروع کنم ، و دلیل دوم اینکه کمی مصروفم وقت کافی پیدا نکردم، انشاالله با شروع دوره تمام باور های محدود کننده را کنار و نابود خواهم کرد مطعیم صد در صد
موفق باشید ایدای جدید
✳️ بخشی از تجربیات حامد عزیز:
این ششمین کامنت من در جلسه دوم آپدیت دوره شیوه حل مسائل هست.
توی این کامنت میخوام تجربه ام رو در مورد قسمت دوم تمرین این جلسه یعنی «راهکارهای حل مسئله» بگم. اصلا آدم باورش نمیشه که راه حل های حل مسئله چقدر میتون ساده باشن. «مسائل نه تنها راهکار دارند بلکه راهکاری ساده و قابل اجرا دارند». من برای مسئله ای که در قسمت اول این تمرین با پاسخ دادن شفاف به سوالات شناختم به یک راه حل رسیدم. اولش اون راه حل برای همون لحظه اوکی بود و من میتونستم اجراش کنم. بعد چند روز احساس کردم راه حل بهتری هم میتونه وجود داشته باشه. بنابراین سوال پرسیدم: آیا راه حل بهتری وجود داره؟ آیا میتونم راه حل باکیفیت تری پیدا کنم؟ بعد حس درونیم گفت آره وجود داره تو فقط بیا کانون توجهت رو تغییر بده. همین!
یعنی الان دارم اینو مینویسم خودم هم در یک احساس شعف و شادی فوق العاده ای هستم.
یعنی خیلی از مواقع ما نمیدونیم کانون توجهمون کجاست و راه حل مسئله ما تغییر کانون توجه است. یعنی باورتون نمیشه من این همه مدت داشتم به چیزی توجه میکردم که نمی خواستم توی تجربه زندگیم باشه و به همین خاطر انقدر غرق توجه به ناخواسته بودم که دیگه باور کرده بودم من نمیتونم مسئله ام رو حل کنم یا ناتوانم از حل این مسئله. امیدوارم متوجه منظورم شده باشین اما سعی میکنم باز هم توضیح بیشتری بدم و بازش کنم تا اصل موضوع رو درک کنیم. ببینید طبق قانون ما به هر چی توجه کنیم از جنس همون موضوع وارد زندگیمون میشه. به هر چیز توجه کنیم به همون سمت هدایت میشیم و اتفاقات و شرایطی برای ما به وجود میاد که همون جنس از توجه را تجربه کنیم.
برای من در حل این مسئله فقط نیاز بود در ابتدای کار من کانون توجهم رو مدیریت کنم و بذارم روی چیزی که میخوام و دوست دارم تجربه زندگیم باشه .
در سوال هفتم و هشتم قسمت اول تمرین این جلسه با جواب دادن به سوالات خاصلی ما دنبال چیزهایی میگردیم که در طول روز تمرکز و انرژی ما روی اون هست. چه چیزی این تمرکز و انرژی رو به وجود میاره؟ کانون توجه ما.
و برای مدیریت کانون توجه ام اول باید بدونم وضعیت اخیر کانون توجه ام چی هست و چه قسمت های عمده ای از این تمرکز رو دارم به صورت نامرئی هدر می دم.
یعنی ما باید از خودمون سوال کنیم آیا این موضوعات و چیزهایی که من در این سوال نوشتم همون چیزهایی هستن که دوست دارم جزء تجربه زندگیم باشن؟
بعد بیایم مدام این قانون رو یادآوری کنیم به خودمون که من به هر چیزی توجه کنم از جنس همون وارد زندگیم میشه. پس بیام کانون توجهم رو تغییر بدم به سمت چیزهایی که میخوام به سمت راه حل ها تا به سمتشون هدایت بشم. یعنی این دو باور جلسه اول رو باید خیلی تکرار کنیم و جزئی از وجود من بشه:
1- «مسائل من نه تنها راه حل دارند بلکه راه حل های بسیار ساده و قابل اجرا دارند»
2- «من با حل این مسئله عزت نفس و اعتماد بنفسم صدها برابر بالاتر میره» وقتی این رو باور کنیم طبق قانون ما هدایت میشویم به سمت راه حل.
و من کاری که می کنم اینه که شواهد بسیاری از زندگی خودم پیدا میکنم که مسائل بسیاری رو حل کردم و چقدر هم راه حلشون ساده بوده. و به خودم یادآوری میکنم این مسئله ای هم که در حال حاضر شناختم راه حلش ساده هست و من باید ادامه بدم تا هدایت بشم. بعد میبینی خیلی ساده هدایت میشی و مسئله ات حل میشه.
من برای حل یکی از مسائلی که شناختم و خیلی وقت هم درگیر حل کردنشون بودم ولی نمیشد، این بود که توجهم رو از روی چیزی که نمیخوام بردارم و بذارم روی چیزی که میخوام به همین سادگی! یعنی اصلا نمیدونم چطور توضیح بدم که بابا ما باید باور کنیم که حل مسائل خیلی ساده و در درون خودشون هستند.
یکی از دوستان پرسیده بود که راه حل هر مسئله ای که در درون خودش هست یعنی چی؟ اینجا شما باید مسئله حل کنی تا این موضوع را درک کنی. شما فرض کن من میرم یه جای زیبایی بعد میخوام برای شما توضیح بدم که اون مکانی که رفتم چقدر زیبا بوده. خوب اینجا شما تا نری و اون مکان زیبا رو تجربه نکنی ممکنه اصلا متوجه نشی که من چی میگم. حل مسئله هم همینه شما باید شروع کنی و از یک موضوع کوچکی در زندگیت طبق سوالات این جلسه مسئله حل کنی تا ماهیت و اصل موضوع حل مسئله رو درک کنی. باید تمرین کنی تمرین کنی و به سوالات این جلسه پاسخ بدی سپس اقدامات عملی انجام بدی تا در نهایت درک کنی که بله: «راه حل هر مسئله در درون خودش هست».
حتی ممکنه حل مسائل ما دقیقا شبیه به هم نباشه. ما فقط میتونیم تجربیات خودمون رو با همدیگه به اشتراک بذاریم و ایده بگیریم. در نهایت ما باید از الهامات درون خودمان پیروی کنیم و به ایده هایی که به ما گفته میشه عمل کنیم اونوقت هدایت میشیم و مسئله ما حل میشه. هیچ کس به جز خود ما نمیتونه مسئله ما رو حل کنه هر کس به تنهایی یک روح مجرد متصل به خداوند هست که باید مسیر درست خودش رو پیدا کنه.
اما قانون حل مسئله برای همه یکی هست که شما با پاسخ دادن شفاف واضح صادقانه دقیق و موشکافانه به سوالات این جلسه این قانون رو پیدا میکنی و به راه حل مسئله ات هدایت میشی. اصلا من با خودم میگم ای کاش جلسه بعدی حالا حالاها روی سایت نیاد تا ما انقدر تمرین این جلسه را خوب درک کنیم و اجرا کنیم تا دیگه ملکه ذهنمون بشه.
الان من یه مسئله دیگه طبق اولویت و لیستی که تهیه کردم میخوام حل کنم. همین جا میگم من نمیدونم راه حل این مسئله چیه و فقط شناختمش. ولی قانونش رو میدونم. ولی منطق دارم که آقا من مسئله قبلی رو به راحتی حل کردم این همون عین همون به راحتی و سادگی حل میکنم. راه حلش چیه؟ نمیدونم، هدایت میشم بهم گفته میشه. ممکنه حل این مسئله تغییر کانون توجه نباشه یه چیز دیگه باشه در هر صورت توی این جلسه یه چیز دیگه ای هم یاد گرفتم و اون هم این بود که ذهنم رو باز بذارم و اجازه بدم خداوند من رو هدایت کنه چون بی نهایت فرصت و موقعیت برای حل مسئله من هست. مسئله قبلی من قدم اولش تغییر کانون توجه بود حتی قدم بعدی بهتر کردن نتایج رو هم بهم گفته میشه
من فقط میام و تمام تمرکزم رو میذارم روی راه حلی که الان بهم گفته شده و تمام وجود و با اراده ای تزلزل ناپذیر و ایمانی راسخ انجامش میدم قدم بعدی هم بهم گفته میشه. قدم بعدی راه حل بعدی ممکنه تغییر کانون توجه نباشه مثلا تغییر یکی از ویژگی های شخصیتی من باشه یا یک باور قدرتمند کننده خاص باشه. نمیدونم. فقط اینو میدونم که جهان ثابت و ایستا نیست جهان solid نیست. بی نهایت فرصت هست.
من باید ذهنم رو باز بذارم و هر روز و هر روز سوالات این جلسه رو کار کنم. هر روز و هر روز این دو باور رو مرور و تکرار و تکرار کنم 1- «مسائل من نه تنها راه حل دارند بلکه راه حل های بسیار ساده و قابل اجرا دارند» 2- «من با حل این مسئله عزت نفس و اعتماد بنفسم صدها برابر بالاتر میره
حامد جان ، در فایل نتایج دوره متذکره نظریات کمنت های ناب و انرژی بخش شما نتایج شما توسط استاد واقعی ، با درک و صادق و خانم ناب شایسته اولین شخص تاثیر گاز انتخاب شد
واقعا نظریات عزیزان و شما هم فرکانس مان ، بسیار انرژی مثبت و انرژی که خودش یک دوره پرثمر محسوب میشه تبادله میکنه ،
من هم در دوره کنار شما همکلاسی موفق امدم تا بحال فقط کمنت ها را مطالعه میکنم و از جلسات را شروع نکردم میخواهم که با کمنت خواند هایم انرژی ام بیشتر و با تمرکز بیشتر شروع کنم ، و دلیل دوم اینکه کمی مصروفم وقت کافی پیدا نکردم، انشاالله با شروع دوره تمام باور های محدود کننده را کنار و نابود خواهم کرد مطعیم صد در صد
خداوند این افتخار را برایم داد تا در کنار شماها عزیزان و رهنمای های عالی باشم ،
خدایا شکرت
موفق باشید حامد عزیز
به نام خدای هدایتگر
سلام به همگی
حامد شگفت انگیز تو چقدر فوق العاده ای و چقدر شیرین و دلپذیر این آگاهی دوره را متوجه شدی و با شوق و انگیزه توجه خوبتو به اشتراک میگذاری و با انرژی که از کامنتت مشخص میشه چه انگیزه و حرکتی هم به من و دیگر دوستان میدی احسنت بهت خیلی قابل تحسین هستی چقدر خوب کانون توجه را باز کردی و توضیح دادی
چقدر شیرین و آسان حل مسائل را توصیف میکنی مشخص که درسهای استاد خوب پاس کردی و هر بار بهتر و بهتر میشی
سپاس بابت دیدگاه ارزشمندت واین باورهای قدرتمند کننده ای که گفتی
1.مسائل من نه تنها راه حل دارند بلکه راه حل های بسیار ساده و قابل اجرا دارند
2.من با حل این مسئله عزت نفس و اعتماد به نفسم صدها برابر بالاتر میره
من واقعا از این قسمت کامنتتون خوشم اومد : ما انقدر تمرین این جلسه را خوب درک کنیم و اجرا کنیم تا دیگه ملکه ذهنمون بشه.
واقعا هم همینطوره باید اونقدر علاقه و اشتیاق و تکرار داشته باشیم تا تمرینات ملکه ذهنمون بشن اونوقته که نتایج پشت سر هم حاصل میشن و رسیدن و تحقق خواسته ها به راحتی ممکن میشن …
انشاالله که به اون مرحله برسم که ملکه بشه تو ذهنم انشاالله
در پناه الله یکتا شاد و پیروز و موفق و ثروتمند باشید.
✳️ بخشی از تجربیات میثم عزیز:
واقعا دست مریزاد بابت این دوره شیوه حل مسائل زندگی
من تمام فایلهای هدیه شما توی بخش دانلودها رو توی سایت مو به مو گوش کردم، چندین دوره رو از سایت شما خریدم و تقریبا با خط فکری و آموزشی شما آشنا هستم
پارسال همین موقعها بود که دوره قانون سلامتی اومد رو سایت و منم خریدم و کلی تغییرات رو برا خودم رقم زدم که نتیجش هنوزم برا خیلیا قابل باور نیست،
وزن کم کردن و شفای کلی داستان که همشون رو با دوره قانون سلامتی بوجود آوردم و هر روز کلی از استاد سپاسگذاری میکنم
برا امسال میگفتم چه برنامهای رو بریزم که مثل پارسال برام سال پر از برکت و نتیجه باشه؟؟
دیدم در مورد دوره جدید صحبت میکنید و هر روز کامنتای تلگرام از این دوره بود و صفحه اصلی سایت هم بروزرسانی این دوره رو نشون میداد،
ذهنم بد جور مقاومت میکرد و میگفت این همون دوره کشف قوانین زندگی هست دیگه، برو همین دوره رو کار کن مثل اینه که شیوه حل مسائل رو کار میکنی،
قانون که یکیه دیگه…
خلاصه یکی از دوستام زنگ زد گفت این دوره رو بخرم یا نه؟؟
گفتم من نمیخرم چون فکر میکنم با کشف قوانین بتونم همه این مسایلی که تو این دوره گفته میشه رو درک کنم،
گذشت تا یه سفری رفتم شمال، اونجا با یه دوست عزیزی صحبت میکردیم که شروع کرد به خوندن یه کامنتی از تو
تلگرام، بعد گفت بیا دوره رو بخریم من خیلی حسم به این دوره خوبه،
منم انگار یه حسی بهم گفت همین الان بخر و شروع کن، تو مسیری که میری گوشش بده، فکر کن یه روز بیشتر شمال بودی، مقاومت نکن،
منم گفتم چشم، بلافاصله دوره رو خریدم و دانلود کردم و راه افتادم، تو ماشین که گوشش میدادم و هی استپ میکردم و
با دوستم حرف میزدم،
متوجه شدم این دوره یعنی شخم زدن واقعی،
استاد باور کنید توی جلسه دوم، تا سوال 8 رو که گوش کردیم جفتمون سردرد شدیم،
یعنی اینقدر این سوالات ریز و لیزری و سلولیه که احدی حتی منه خود گول زن قهار هم نتونستم از زیرش در برم،
گفتم واقعا استاد چه سوالاتی رو طرح کرده و چه تاثیری داره که بر خلاف انتظار، تو دوره با صدای خانم شایسته مطرح میشه که اصلا همه چیش یه رنگ و بویی دیگه داره،
مگه میشه این دوره رو داشت و به توهم و خود گول زنی و نفهمیدن دلیل مشکلات زندگی ادامه داد؟؟
مگه میشه با وجود این دوره آشغلا رو زیر مبل زد و از مسائل فرار کرد.
اینو به کسانی میگم که تشنه تغییرن، اگر میخواید تغییر کنید این دوره شما رو مثل بلدوزر شخم میزنه و زیر و رو
میکنه، این دوره یه لودر واقعیه،
سوالات جوری طراحی شده که اگر روزنهای از فرار رو میدیدم، سوال بعدی چنان روزنه رو میبست که جز نشستن و با
خود واقعیم روبرو شدن چارهای نداشتم و این روبرو شدن
خیلی درد داره،
به خودم گفتم آهاااان، اینجا دیگه آخر خطه، فکر کردی خیلی زرنگی؟؟
این سوالاتی که پرسیده میشه رو جواب بده تا بفهمی با خودت چند چندی، یه ترازنامه و یه پرسشنامه واقعی،
یه پل صراط واقعی اینجا برات گذاشتن اگر رو داری و میتونی از اینم با توهم بگذر،
مگه میشه این سوالات رو از خودت بپرسی و به خودت نیای؟؟
من بعد از این دوجلسه تصمیماتی گرفتم که شاید به هر آدم عاقلی بگی، میگه قطعا و یقینا تو یه دیوانه واقعی هستی،
فکر میکردم برا امسالم چه کاری باید انجام بدم،
دیدم با این دوره نه تنها برا امسالم بلکه تا آخر عمرم کار دارم،
از خانم شایسته بینهایت سپاسگذارم که چقدر عالی این قسمت رو اجرا میکنن و مثالهایی که میزنن چقدر ذهن مخاطب رو باز میکنن،
از استاد سپاسگذارم که دوباره امسال رو با یه حرکت انقلابی دارن شروع میکنن و چه جهشی از تغییرات رو تو دانشجوهای خودشون بوجود میارن،
به دوستی که ازم در مورد خرید دوره سوال کرده بود پیام دادم و گفتم بدون هیچ حرف و سوالی فقط برو دوره رو بخر،
این دوره باعث میشه من بشینم و اون علفهای هرز و آشغالای زیر مبل و اون نشتیهای انرژی و اون توهمات و اون خود گول زنیها و اون خودت رو به کوچه علی چپ زدنها رو بریزم دور و بیام به معنای واقعی با خود واقعیم و شخصیتی که هستم روبرو بشم که واقعا این کار واقعا یه جهاد اکبره و نتایجش قطعا بینظیره،
هنوزم تو شوکم که چجوری میتونم با وجود اینهمه آگاهی دقیق و اصل که تو سایت هست، اینقدر تو در و دیوار باشم و اصل رو نفهمم؟؟
استاد، هر سوالی که خانم شایسته میپرسیدن که البته با لحن بسیار مهربانانه و ملیح مطرح میکردن، ولی مثل یه جفت کشیده محکم منو چپ و راست میکرد،
البته نوش جونم، گوارای وجودم، از نون شب واجبترم بود،
هر چرایی که میپرسیدن، یه دری از آگاهی به روی من باز میشد،
اگر این دوره همین دوجلسه باشه واقعا من راضیم،
ازتون بینهایت سپاسگذارم، خدا بهتون بیش از پیش عزت بده،
الهی خدا شما رو حفظ کنه،
از نتایجم بعد از این دوره میام می نویسم و انجام وظیفه میکنم.
✳️ بخشی از تجربیات هانیه عزیز:
سلام استاد و سلام مریم بانوی دوست داشتنی
دوره شیوه حل مسائل واقعا بی نظیره. دقیقا چیزی بود که من نیاز داشتم و میخواستم …
بعد از گوش کردن به دوره و انجام تمرینات جلسه دوم و جواب به سوالات خودشناسی، من تو مغزم ترمزهایی رو پیدا کردم که اصلا فکر نمیکردم اینا ترمز باشن !
استاد انقدر از شوق اشک ریختم و گریه کردم و خدارو شکر کردم که توستم ذهنمو شناسایی کنم.
الان میتونم بگم من چقدر آرومتر و بیخیال تر شدم، چقدر رها تر شدم و چقدر دیگه فرداها برام مهم نیست و به آرامش رسیدم. واقعا خداروشکر
استاد نمیدونم چی بگم …
من امروز نزدیک به ساعت 3 بعد ازظهر بود که استارت گوش کردن به جلسه دوم رو زدم و آنقدر غرق آموزش های شما توی این جلسه شدم که اصلا نفهمیدم ساعت چه جوری گذشت و کی هوا تاریک شد و از ساعت 9 شب گذشته …
من آگاهی های این جلسه، توضحیحات شما و توضیحات تمرین این جلسه رو عین مار آناکاندا بلعیدم.
استاد فقط میتونم بهت بگم که عاشقتم.
انقدر که جلسه دوم این دوره منو دگرگون کرد که دلم میخواست جامه بدرم و سر به کوه و بیابون بزارم
اشک ریختم و گریه کردم و خدا رو شکر کردم و فقط با خودم گفتم استاد شیر مادر حلالت که به من یاد دادی کویرم رو بشناسم.
حتی الان هم با فکر به اینکه تونستم بعد از این همه مدت، کویرم رو بشناسم اشکم در اومد.
راستش … تمرینات جلسه دوم و پاسخ به سوالات رو تو دفترم نوشتم ولی چون یکم مطالبی که نوشتم شخصیه، برای همین جواب سوالات رو توی بخش نظرات جلسه ننوشتم.
فقط تو همین چند ساعتی که از نشستن پای این جلسه گذشته، میتونم بگم هانیه قبل از گوش دادن به جلسه 2 شیوه حل مسائل و هانیه بعد از گوش دادن به این جلسه، ربطی به هم ندارن.
انگار اون هانیه قبلی رو نمیشناسم انگار برام غربیه است …
استاد ارزش دوره شیوه حل مسئله خیلی خیلی بیشتر از این مبلغی بود که من براش پرداخت کردم خیلی زیاد.
خدا میداند که اگر طبق تاکید شما تا یک سال هر هفته یک بار این تمرین رو انجام بدم، چه نتیجه های غیر قابل باوری برام داره.
استاد بعد از اینکه این دیگاه من رو خوندید، خیلی به خودتون افتخار کنید. لطفا برید جلو آیینه و هر جوری که خودتون رو صدا می کنید، به خودتون با اعماق وجود بگید که:
سید حسین عباس منش من بهت افتخار میکنم و از طرف من خودتون رو در آغوش بگیرید.
استاد خیلی دوستون دارم. در پناه الله یکتا شاد باشید و ثروتمند.
✳️ بخشی از تجربیات سیما عزیز:
به نام خداوند هدایتگر و سلام خدمت استاد و مریم عزیزم و همه ی دوستان
من در حال کار کردن مجدد دوره ی دوازده قدم بودم و برنامم این بود که بعد از اتمام این دوره، روانشناسی ثروت ١ را مجدد شروع کنم.
چون من بیشتره دوره های استاد رو خریدم، این بار تصمیم گرفتم دوره هایی که خریدم رو دوباره به صورت جدی شروع کنم و تمرین کنم.
خواسته ی اصلی من ثروت و استقلال مالی هست. اما از اونجایی که همیشه از خداوند هدایت خواستم در انتهای ١٢ قدم خدا ، خدا بهم گفت تو باورهای خوبی در مورد پول و ثروت ساختی که نتایج خوبی هم برات داشته بنابراین باید رو شناخت ترمزهای ذهنیت و رفع اونا تمرکز کنی تا نتایجت عالی و عالی تر بشن.
منم گفتم چشم و دوره کشف قوانین زندگی رو شروع کردم که واقعا این هدایت به جا بود و خدا رو شکر می کنم.
جلسه ی 4 از دوره کشف قوانین زندگی بودم که دیدم به خاطره یه مساله ای، خیلی درگیر هستم و انرژی زیادی ازم گرفته می شه.
البته اون موقع نمی دونستم مشکل از کجاست؟؟؟؟
کاملا حس می کردم که یه چیزی اشتباهه و یه جای کار می لنگه. مثل همیشه یه شب از خدا هدایت خواستم و گفتم خدایا داستان چیه؟ بعدش تو یوتوب یه فایل از استاد رو دیدم که استاد دارن دوره ی شیوه حل مسائل رو معرفی می کنن. خدا بهم گفت این دوره رو تهیه کن و در کناره کشف قوانین با هم کار کن منم گفتم چشم.
این رو هم بگم اگر من الان خیلی راحت می تونم دوره های استاد رو بخرم و مبلغشو پرداخت کنم، نتیجه ی کارکردن روی فایلهای دانلودی استاد هست که به صورت رایگان روی سایت هست. من اول از فایلهای رایگان استاد شروع کردم.
قبل از آشنایی با استاد و سایت گروه تحقیقاتی عباس منش، من اصلا نمی دونستم درآمد یعنی چی. نمی دونستم از خودت درآمد داشتن و مستقل بودن یعنی چی؟!
یعنی من قبل از آشنایی با استاد از نظر مالی کاملا وابسته به خانواده بودم.
بعد از مهاجرت تونستم به لطف خداوند توسط آموزش های استاد عباس منش خود واقعی و قدرتمو پیدا کنم و از وابستگی رها بشم و آزادی واقعی رو تجربه کنم و متوجه بشم که من خالق صد در صد شرایط و اتفاقات زندگیم توسط افکار باورها و فرکانسهایم هستم و از اون سیمای ترسوی وابسته به خانواده، تبدیل شدم به این دختره قوی و مستقل که البته خوده همین مهاجرت هم بوسیله گوش دادن و عمل کردن به آموزشای استاد عباس منش اتفاق افتاد.
خلاصه من دوره شیوه حل مسائل رو خریدم و شروع کردم به گوش دادن به این دوره.
وای خدای من چطور به ذهن خودم نرسیده بود به این واضحی!!!!!!
من چطور از این زودتر اینو متوجه نشده بودم که مسائل من داره از کجا آب می خوره!
وقتی داشتم آموزش های استاد توی دوره شیوه حل مسائل رو گوش می دادم، مساله ای که سالها یعنی از سن ١6 سالگی منو و در واقع ذهن منو در گیر کرده بود، مثل یه پرده سینما یه دفعه جلوی چشام اومد و خدا بهم گفت دختر جان تو باید از اوله اول اینو حلش می کردی. بهم گفت اگر از اول به حرفم گوش می کردی و همش نمی گفتی حالا باشه بعدا، الان خیلی خیلی جلوتر بودی.
به قول استاد وقتی دیگه مطمئن می شی مشکل از کجاست، حل کردنش خیلی خیلی راحت می شه تا اینکه سر منشا رو نفهمی و گیج و منگ خودتو به هر دری بزنی برای اینکه بفهمی اصلا مشکل از جاست و پیدا کنی اون مشکل رو.
خدا رو شکر، مساله ی اصلی کل زندگی من که سالها با اون در گیر بودم و همون باعث شده بود که اونجور که می خوام پیشرفت نکنم، بالاخره حین گوش دادن به این دوره پیدا شد و جالب اینکه حلش اینقدر برام آسون بود که اصلا باورم نمی شه.
✳️ بخشی از تجربیات مونا عزیز:
استاد ازتون سپاسگزارم به خاطر آموزشهای اصولی که بهمون یاد میدین و واقعا شخصیت آدم تغییر میکنه با آموزشهای شما
من اسفند ماه امسال واقعا تجربه متفاوتی داشتم نسبت به سالهای قبل.
امسال به جای اینکه مثل سالهای گذشته بیام وقتم رو و انرژیم رو پولم رو تو آرایشگاه ها و خیابون ها و پاساژها برای خرید صرف کنم یا وقتم صرف کارایی کنم که اصل نیست
اومدم تمرکز کردم روی دوره های آموزشی شما و روی بهبود کسب و کارم.
نمیگم خرید و آرایشگاه و … این کارها بده. ولی انجام ندادنش برای من یه تمرین هست. یه تغییر هست چون برای من انجام این کارها از ناحیه خلا ها و کمبودهای من و نداشتن اعتماد به نفسم میومد.
و خدارو شکر که دوره شیوه حل مسائل، درست در زمان مناسب اومد روی سایت. چون من خیلی از مسائل زندگیم و شخصیتیم رو با آموزشهای قبلی استاد حل کردم، الان میتونم راحت تر تمرکز کنم و یک سری از مسائل ریشه ای مخصوصا تو کسب و کارم رو حل کنم.
همون چیزهایی که سالها از انجام دادنش ترس داشتم ولی با آموزش های دوره شیوه حل مسائل، دارم براشون قدم برمیدارم و میدونم یه تحول بزرگی تو کارمون به وجود میاد.
من تمرین جلسه اول رو کامل انجام دادم و چند روز براش وقت گذاشتم و خواستم این جلسه رو کامل درک کنم بعد برم سراغ جلسه بعد. ولی یه نکته ای رو یادم رفت تو کامنت قبلیم بنویسم و اونم این بود که:
استاد توی این دوره به یه موضوع خیلی مهمی اشاره کردن که فکر کنم مشکل خیلی از ماها باشه. این موضوع که خیلی از مسائل، اصلا مسائل ما نیستن و ما باید ازشون اعراض کنیم و به ما یاد می دن که اعراض چیه و حل مسئله چیه و چطور تفاوت این دو تا بفهمیم.
حالا کاری به مسائل جامعه ندارم که باید اعراض کنیم ولی مشکل اصلی من این بود که من مسائل زندگی خودم رو حل نمیکردم ولی برای حل کردن مسائل دیگران و اطرافیانم اولین نفر بودم.
اولا که چقدر اذیت میشدم از اینکه میخواستم مسائل اونا رو حل کنم. چون بعضی وقتا سختم بود بگم نه و خودم رو به دردسر مینداختم یا از سر دلسوزی براشون کاری انجام میدادم و مسائل شون رو حل میکردم
و انقدر درگیر حل مسائل دیگران بودم که اصلا به این فکر نمیکردم که خودم کلی مسئله دارم که باید حل بشه و هیچ تمرکزی رو پیدا کردن راه حل برای مسائل خودم نداشتم در واقع وقت و انرژی ای برام نمی موند.
یعنی اصلا تمرکزی رو خودم نداشتم که بیام ایرادهام رو پیدا کنم و اونارو اصلاح کنم و پیشرفت کنم.
من درک نمیکردم که این مسئله من نیست و باید ازش اعراض کنم بلکه خیلی جاها فکر میکردم من وظیفه دارم که فلان کار رو برای فلانی انجام بدم.
به نظرم این خودش یک قدم مهم و یک توانایی مهم هست که کاری به مسائل دیگران نداشته باشیم تا بتونیم تمرکز کنیم رو حل مسائل خودمون و براش انرژی داشته باشیم.
این یکی از تمرینات مهم من، بعد از گوش دادن به آگاهی های جلسه اول از دوره شیوه حل مسائل هست و دارم انجامش میدم.
مثلا چند روز پیش یه نفر از من یه درخواستی داشت و ازم میخواست که تو یه مهمونی شرکت کنم چون میگفت من تنهام و بهم خوش نمیگذره تنهایی، تو هم بیا.
منم اصلا دوست نداشتم برم و وقتشم نداشتم و اینبار خیلی راحت گفتم نمیتونم بیام. در صورتی که اگه قبلا بود میگفتم گناه داره حالا تنهاست حالا یه درخواستی ازم کرده بزار برم. ولی با خودم گفتم این مسئله اونه.
این که اون با خودش در صلح نیست اون اعتماد به نفس نداره مسئله اونه و مسئله تو نیست.
تو نمیتونی به اون کمک کنی. پس بگو نه.
یا مثلا همش میخواستم برای یه نفر یه کاری انجام بدم چون فکر میکردم وظیفمه
حالا در صورتیکه اصلا اون فرد از من درخواست هم نکرده بود ولی من میخواستم انجام بدم. بعد به خودم گفتم تو نمیتونی بهش کمکی کنی اون مسئله خودشه.
تو با دلسوزی کردن هم خودت رو به زحمت انداختی هم به اون نه تنها کمک نکردی بلکه خیانت کردی.
راشتش اولش خیلی هم سختم بود اما این تغییر رو دارم ایجاد می کنم.
چون من خودم خیلی درگیر این موضوع بودم، این دیدگاه رو نوشتم تا بگم که برداشتن این قدم و این تغییر یه قدم خیلی مهم هست برای حفظ انرژی و تمرکزت برای خود و برای پیدا کردن راه حل برای مسائل خودت.
و می دونم که این قدم اولمه و خیلی کار دارم برای حل همین مسئله در خودم.
مونا عزیز چ نکته خوبی نوشتی الان ک خوندم دیدم منم دقیقا همین مشکل رو دارم که به سختی میتونم ازش اعراض کنم اصلا نکته ای ک گفتی انگار مخم رو وا کرد تازه صحبت استاد رو فهمیدم همش دنبال چیزای خاصی می گشتم تو اعراض و همش میگفتم چرا من با اینکه دارم کار می کنم ولی تمرکز و انرژی لازم برای کارم ندارم و همش کم میارم
خیلی خوب بود دختر . استفاده کردم مرسی ک هستی
✳️ بخشی از تجربیات مبینا عزیز:
تجربه من از عمل به آگاهی های دو جلسه ی شیوه حل مسائل زندگی
به نام خدای مهربان
از خداوند هدایت می خوام که بتونم همه حرف هام رو بنویسم
استاد عزیزم، خانم شایسته بی نظیرم، سپاسگزاری قلبی من رو بپذیرید.
شما جزو لیست سپاسگزاری های روزانه ام هستید. هر روز خداوند رو شکر میکنم بابت شما که من رو به خودم و خدا رو به من شناسوندید ، و من واقعیم رو از من بیرون کشیدید.
این دوره شیوه حل مسائل، عجب دوره ای شده.
من دارم روی دوره عشق و مودت در روابط هم کار میکنم و هدف امسالم رو هم همین گذاشتم (داشتن روابطی فوق العاده زیبا و عاشقانه) و البته روی دوره دوازده قدم هم دارم کار میکنم
اما اما اما….. روزی که دوره روابط رو شروع کردم، قشنگ فهمیدم که این دوره همون پاشنه های آشیل و همون زخم های کهنه من رو میکشه بیرون و درمان میکنه.
الان جلسه چهارم دوره عشق و مودت درروابط هستم و می فهمیدم که دارم چقدر بیشتر رشد میکنم و جنبه روابط که واقعا پاشنه آشیل من بود و اجازه نمیداد من در هیچ هدف دیگه ای موفق بشم، داره به صورت واضح بهبود پیدا می کنه.
اما انگار به قول شما توی جلسه اول شیوه حل مسائل، یه قطعه از پازل کم بود و خداوند که به درون ما آگاهی داره و من خودم رو به دستان قدرتمند اون سپردم، گفت خوب حالا صبر کن ،بریم مرحله بعد…
و همزمان شد با اینکه شما دوره شیوه حل مسائل رو بروزرسانی کردید و گذاشتید روی سایت.
من اول هیچ ایده ای برای خرید نداشتم،،،،مبلغ خاصی هم مد نظرم نبود اما خداوند هدایتم کرد و من رو واضح و روشن کرد که قدم بعدی من، همین دوره شیوه حل مسائل هست.
استاد عزیزم، من الان هیچ ربطی به مبینا ی دو هفته قبل ندارم. من هیچ ربطی به آدمِ قبل از دوره شیوه حل مسائل ندارم.
من در عرض همین دو هفته و فقط با گوش دادن و عمل به آموزش ها و تمرینات همین 2 جلسه از دوره شیوه حل مسائل، به اندازه ی همه ی سالهای عمرم و به اندازه همه ی دو ماه گذشته که هدف گذاری کرده بودم، رشد کردم…. فقط با همین دو جلسه
چیزهایی رو در درون خودم شناختم؛ و آموزش ها و تمرینات این دوره چیزهایی رو از درون من بیرون ریخت که با خودم گفتم خدای من اینا کجا بود؟!….
استاد زخم های کهنه ای تو وجودم داره شفا پیدا میکنه و من ریشه ی زخم هایی رو کشف کردم که قدمت بیست ساله داره توی وجود من.
به خودم می گم من این چندین ساله، چطوری داشتم با یه گاری آشغال زندگی می کردم؟ چطوری این زخم ها رو نمی فهمیدم؟!
به خدا قسم این چند روزه اینقدر احساس سبکی دارم و انگار بار سنگینی از روی دوشم برداشته شده که فکر میکنم میتونم بی انتها پیشرفت کنم. سدی از جلوی راهم برداشته شده که حس می کنم دیگه هیچ سدی دیگه در مقابل راه، برام بزرگ نیست.
از روزی که جلسه دوم از دوره شیوه حل مسائل رو گذاشتید روی سایت تا به امروز ، چهار روزه من دارم به اون سوالات خودشناسی و حل مسئله پاسخ میدم…. و تمام روز فکرم درگیر شون بوده.
2 تا سوال رو جواب میدادم، به سوال بعدی که میرسیدم نمی تونستم مغزم جوابم میکرد، استپ میزدم و فکر میکردم و بعد یه عالمه چیز می ریخت بیرون.
این سوالات و جلسه دوم باعث شده چقدر درون خود بگردم و بشناسم چی به چیه.
خدای من اصلا ذهنم تا به امروز تا این حد عمیق به درون خودش نفوذ نکرده بود.
نمیتونستم این حد از فشار رو تحمل کنم….فشار روبرو شدنِ خودم با خودم….با ترس هام و ترمزهام و آشغالای زیر مبل و کویرهام…
چه ترس هایی داشتم…فقط حرف های خانم شایسته در ادامه سوالات که می گفت عجله نکن و فکر کن بزار با خودت روبرو بشی… با خودت رو راست باش… مدام توی ذهنم می چرخید،
مثال من مثل مثال آقا ابراهیم بود وقتی داشت سایت رو از نو جراحی میکرد…
منم یه کلاف سردرگم داشتم توی ذهنم که تونستم با کمک تمرین و سوالات جلسه دوم جراحی کنم.
به خدا قسم اگر بگم جهاد اکبر کردم دروغ نگفتم.
سوالات مجبورت می کنه اونقدر عمیق فکر کنی و در وجودم پرده هایی از مقابل چشمم کنار رفته که و مسائلی رو درباره خودم فهمیدم و ریشه ی اون مسائل رو فهمیدم که من هرگز بدون این دوره حتی نمیتونستم پیداشون کنم…
کویری رو به کمک این دوره توی وجودم کشف کردم که بیست ساله فکر میکردم بهشت ترین قسمت وجودم هست…
برای یکی از سوالات که قشنگ یه روز درگیر بودم،،،صبح روز جمعه بلند شدم و رفتم کوه….جواب هایی بهم گفته شد که مثل ارشمیدس درون خودم میگفتم ،همینه،همینه ،همینه،یافتم،یافتم
خانم شایسته عزیزم چقدر این جمله تون بهم کمک کرد که گفتین در جواب به سوالات رها باشید ،،،همه مولفه رو باز بگذار،،،، به هیچی نچسب… با خودت رو راست باش و فقط بنویسشون….با ترس هات روبرو شو
ومن وقتی به خودم تا پای جان تعهد داده بودم، وقتی توی دفترم نوشتم یا میمیرم یا درست میشم که مرگ بهتر است از زندگی با این همه خفت….اون وقت تونستم با این ترس هام روبرو بشم، اون وقت تونستم این جهاد اکبر رو راه بندازم…
و وقتی به سوالات این دو جلسه جواب دادم و با خودم و با کویر درونم روبرو شدم و سرمنشا مسائلم رو شناختم، به خودم گفتم همین بود؟!
من این همه سال، از این مسائل به این سادگی ترسیدم و خودم رو مخفی کردم؟خودم رو سانسور کردم؟خودم رو و روحم رو زخمی کردم؟!
همین که روشن شد مسیٔله من چیه، بقیه اش دیگه مشخص هست، هر چند نباید این ترمز رو دست کم بگیرم اما حالا که واسم روشن شده از کجا دارم ضربه می خورم، همیشه حواسم بهش هست. تعهد میدم هر هفته بیام سراغ جلسه دوم و این جلسه رو گوش بدم و به سوالات این جلسه جواب بدم.
عاشقتونم که این بنده ی سردرگم و اسیرِ کویرِ درون رو به راه روشن و به مسیر سرسبزهدایت کردید.
✳️ بخشی از تجربیات حامد عزیز:
سلام استاد عزیزم و سلام به خانم شایسته و تشکر فراوان از شما به خاطر بروزرسانی و آپدیت مجدد دوره شیوه حل مسائل
من جلسه دوم این دوره رو چندین بار گوش دادم
آگاهیهای این جلسه و سوالها و تمرین های این جلسه با ارزش ترین و کاربردی ترین شیوه هایی هستند که تا به حال دیدهام.
چون به نظرم میتونه ریشه ای ترین مسائل اساسی در زندگی هر فردی رو نه تنها حل کنه بلکه بارها و بارها نتایج زندگی فرد رو بهبود ببخشه.
چقدر خوشحال و سپاسگزار خداوند هستم که این دوره آپدیت شد با آگاهی های بروز با درکی که شما استاد و خانم شایسته از قانون پیدا کرده اید. چون با توجه به اینکه شما دو عزیز در زندگی تکامل پیدا کرده اید و هر روز به سمت کمال حرکت کرده اید، مطالب آموزشی این دوره آپدیت شده و در دسترس ما قرار گرفته.
البته هر فرد با توجه به اندازه ظرفی که آماده کرده میتونه از این آگاهی ها دریافت کنه. اما میخوام بگم که من اعتراف میکنم حالا و با گوش دادن به جلسات آپدیت شده ی این دوره به درک عمیق تر و عمیق تری از خودم رسیده ام.
الان احساس میکنم هزاران برابر دارم توانمند تر میشم و احساس قدرتی میکنم که وصف ناپذیره. احساس میکنم هر مسئله ای که هست و نیست و به وجود اومده و نیومده رو توی مسیر پیشرفتم میتونم حل کنم. من پاسخ و راهکارهای حل مسائل رو یافتم یافتم یافتم.
سوالات خودشناسی ای که خانم شایسته در این جلسه طراحی کردن رو در هیچ کتاب و هیچ دوره ای نمیتونین پیدا کنید. دیگه چه چیزی از این راحت تر؟ که خداوند لقمه را آماده و حاضر در دهان شما میگذارد بدون اینکه هزاران بار لقمه رو دور سرت بچرخونی بعد بخوری؟!
وقتی من با انجام دادن تمرین جلسه دوم تونستم یکی از مسائل مهم زندگیم رو حل کنم، احساس کردم مثل یک پر سبک شدم. احساس کردم قدرتی در من ظاهر شده که انه اقول له کن فیکون.
هر صبح که از خواب بیدار میشم احساس میکنم همه وجودم سبک شده چون اون مسئله ای که داشتم، بار سنگینی رو روی دوش من گذاشته بود و من یک گاری زهوار درفته را داشتم هی میکشیدم و میکشیدم…
نمیدونم چطور این احساس رضایت و قدرتی رو بیان کنم که با حل این مسئله توی وجودم ساخته شده.
فقط باید آگاهی های این جلسه دوم را نوش جان کرده باشی و تمریناتش رو قورت داده باشی و مسئله ای رو در زندگیتون حل کرده باشید تا متوجه منظور من و احساس من بشید.
حالا من دارم آماده میشم برای حل مسائل بعدی… طبق اولویت و بدون هیچ عجله و با عشق و لذت…
با این احساس که من با حل مسئله بعدی که توی سوال دوم این جلسه طبق اولویت لیست کردم، بارها و بارها اعتماد بنفسم بالا میره.
الان من به شناختی از خودم و از قانون شیوه حل مسئله و نحوه توانا شدن در حل مسئله رسیدم که دیگه از هیچ مسئله ای نمیترسم و از هیچ مسئله ای فرار نمیکنم.
الان دیگه نه تنها دارم مسائل رو از ریشه حل می کنم و آشغالا رو یکی به یکی از زیر مبلا میندازم بیرون، بلکه دیگه هیچوقت هیچ آشغالی رو زیر مبلهای قشنگ و زیبا پنهان نمیکنم و از مسائلم فرار نمی کنم…
الان نه تنها آشغالا رو میندازم بیرون بلکه بعدش میام خود مبل ها رو هم تمیز میکنم بعدش میرم مبلها رو اصلا عوض میکنم و اصلا یه دست مبل چرم خوشگل و زیبا میگیرم و هر روز و هر روز به این مبلا به این خونه رسیدگی میکنم و بارها و بارها بهترش میکنم و این نمود این اصل در دوره شیوه حل مسائل هست که ماهیت مسائل در زندگی من داره تغییر می کنه. یعنی ماهیت مسائل از تقلا برای حل مشکل و رفع ناخواسته، داره تبدیل میشه به حرکت برای “بهبود نتایج ام” و حرکت از شرایط بهتر به شرایط عالی.
مثل سریال زندگی در بهشت که فکر میکنی بابا این پرادایس دیگه عالیه ولی میگی نه من میخوام این بهشت رو باز هم زیباتر و زیباتر کنم…
میخوام بگم که با گوش دادن دقیق به آگاهی های این جلسه و پاسخ دادن به سوالات خودشناسانه و انجام تمرین این جلسه، نه تنها مسائل کنونی به صورت ریشه ای حل میشه بلکه اگه واقعا تعهد داشته باشی میتونی نتایج رو بارها و بارها با کیفیت تر و بهتر و لذت بخش تر کنی.
تعهدی که من توی دفترم بعد از گوش دادن به این جلسه نوشتم…
احساس میکنم اصلا من برای همین به دنیا آمده ام که مسئله حل کنم راهکار پیدا کنم. فقط چون قبلا به این سادگی راهکار حل مسائل رو نمیدونستم، داشتم دست و پا میزدم و تقلا میکردم و ناخودآگاه آشغال ها رو زیر مبل می کردم.
اما حالا دیگه اون یه ذره دست و پا زدن هم نیست. هر مسئله ای تو زندگیم به وجود بیاد میام به آگاهی های این جلسه گوش می دم و بعد میرم سراغ تمرینات و سوالات این جلسه و با پاسخ به این سوالات، مسئله ام رو درک می کنم، قدم اول رو می فهمم و مسئله ام رو به آسانی و روانی حل میکنم
و به خاطر حلش احساس رضایت میکنم و به احساس بهتر میرسم و در مسیر خواسته هام حرکت میکنم. به همین راحتی.
یعنی سوالات و تمرینات این جلسه فرمولی را در دست شما میگذاره که دیگه میتونی تا ابد برای حل هر مسئله ای در هر جنبه ای از زندگی و در هر مقیاسی، ازش استفاده کنی و بیشتر رشد کنی.
یعنی از یه جایی به بعد وقتی آشغالا رو از زیر مبل برای همیشه میکشی بیرون دیگه سوال اصلیت اینه: چطور از این بهتر؟ چطور از این راحت تر؟ چطور از این با کیفیت تر؟ چطور نتایج بزرگتر؟
فقط فکرشو بکن اگر یک برنامه سالانه بریزی و برای یکسال هر هفته به سوالات این جلسه پاسخ بدی. یعنی میتونم حس کنم که چقدر کیفیت زندگیم در تمام ابعادش میتونه بارها و بارها بهتر بشه!
حالا میفهمم که چرا داشتم تقلا میکردم که توی کویر برنج بکارم!
حالا مفهمم که چرا داشتم یکسری مولفه ها رو ثابت نگه دارم و انتظار یک نتیجه متفاوت داشته باشم.
با گوش دادن به این جلسه و پاسخ دادن به سوالات طلایی این جلسه من برای همیشه کویرم رو رها کردم و به یه جای سرسبز مهاجرت کردم تا برنج هام رو در این زمین حاصلخیز بکارم و بپرورم.
استاد بارها و بارها توی فایل ها اشاره کرده که امکان نداره با باورهای قبلی نتایج متفاوت بگیرین. ولی باز هم من میخواستم این موضوع رو خوب درک کنم و همیشه سوال میپرسیدم چطور این حرف استاد رو خوب درک کنم و اجرا کنم؟ تمرینات و سوالات و آگاهی های این جلسه این معما رو برای همیشه در ذهن حل کرد. و حالا دیگه میتونم با تمام وجود این جمله استاد رو درک کنم: شما نمیتونید همون باورها و مولفه های ثابت گذشته رو نگه داری و انتظار داشته باشی تغییرات اساسی در شما ایجاد بشه.
خدایا من سپاسگزارم به خاطر آپدیت این دوره و به خاطر این آگاهی های خالص و با کیفیت…
✳️ بخشی از تجربیات مسلم عزیز:
میتونم بگم این دوره فوق العاده ست. چقدر سوالات و روند دوره داره منو بیشتر به چالش و خودشناسی می رسونه.
چقدر این دوره داره بهم شناخت بیشتر باورهام رو یاد می ده و داره مسائلی رو بهم می شناسونه که مدتها ذهنم درگیرشون بوده مقاومت داشته و بروی خودش نمیورده
این دوره داره هدایتم میکنه تا برم تو دل اون مسائل و ترمز هام رو بشناسم و بررسی کنم و بتونم در جهت تغییر شخصیتم و باورهام و عادات اشتباه و مسائلی که ذهنم مقاومت داره قدم محکم تری بردارم و در مسیر موفقیتم تکاملم رو راحتر و بهتر طی کنم .
انگار که تازه بیشتر دارم قانون رو درک میکنم تا بتونم بهتر عمل کنم