برخی از تجربیات خریدارانِ دوره روانشناسی ثروت 1 - صفحه 1

53 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌ها
  1. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4037 روز

    ✳️ تجربه علیرضا عزیز

    در این کامنت میخواهم از تجربه ترک سیگار به کمک آگاهی های جلسه دوم دوره روانشناسی ثروت 1 درباره «استفاده از اهرم رنج لذت برای ایجاد عادت‌های رفتاری کمک کننده»، بنویسم.

    من حدود 10سال بود یعنی از حدود 15 سالگی شروع به کشیدن سیگار کردم.اوایل به خاطر اینکه تجربش کنم اولین نخ سیگارم رو کشیدم و بعد ها برای اینکه در جمع دوستان احساس همرنگی کنم و اینکه احساس بزرگی کنم سیگار میکشیدم. از دلایل دیگری که گرایش پیدا کردم به سمت سیگار این بود که به دلیل مشکلات خانوادگی که داشتم و اینکه احساس میکردم که باید درد هام رو به حساب خودم با سیگار التیام بدم و اینکه بسیار احساس قربانی بودم میکردم سیگاری شدم، غافل از اینکه این روش هیچ کمکی که بهم نمی کرد هیچ بلکه بیشتر و بیشتر بهم آسیب میزد.

    ✅این موضوع که عادت ها آرام آرام در ما شکل میگیرند رو من کاملا در کشیدن سیگار حس کردم. اوایل هیچ وابستگی به سیگار نداشتم و بیشتر در جمع دوستان شروع به کشیدن سیگار میکردم. به مرور زمان ذهن من یک یار همیشگی برای خودش پیدا کرد که برای هر کاری که میکردم سیگار یار جدایی ناپذیر من شد. مثلا ذهن عادت کرده بود که همیشه بعد غذا، بعد نوشیدن یک فنجان قهوه، هنگام دیدار دوستان، هنگامی که گرم صحبت بودم، هنگام عصبانیت، حتی هنگام خوشحالی و… بهم دستور میداد که حتما باید سیگار بکشی و من به طوری که انگار هیچ اختیاری از خودم نداشتم در هر شرایطی که بودم باید شرایطی رو فراهم میکردم که بتونم سیگار بکشم. واقعا این ذهن طوری برنامه ریزی شده بود که حاضر بود هر سختی رو بکشم اما باید حتما سیگار به بدنم می رسید. مثلا در اوج سرما که به خودم میلرزیدم حتما باید سیگار میشکیدم. در اوج گرما که نمیشد به راحتی نفس بکشی حتما باید سیگار می کشیدم، وقت هایی بود که در خونه غذا میخوردم وسنگین میشدم و به خاطر اینکه نمیتونستم در خونه جلو پدر مادرم سیگار بکشم کلی لباس هام رو عوض میکردم و میزدم بیرون تا بتونم یک نخ سیگار بکشم.

    خلاصه نمیخوام سرتون رو بدرد بیارم از اینکه چه دردسر هایی رو به جون میخریدم تا بتونم حتما سیگار بکشم و به قول یکی از دوستان شده بودم بنده سیگار.

    نکته جالبی که بود اینه که من اوایل به خاطر جلب توجه و مثلا التیام درد غم هام سیگار میکشیدم اما به مرور زمان با آشنا شدن من با این مباحث و فایل های استاد، حال روحی من 180 درجه متفاوت شده بود و من در 90 درصد اوقات احساس خوبی داشتم اما دیگه برام فرقی نمیکرد چون سیگار کشیدن آرام آرام در من تبدیل به عادت شده بود و ذهن من سیگار کشیدن رو مساوی با لذت میدونست و سیگار نکشیدن رو مساوی با درد و رنج میدونست.

    ✅چند سالی که گذشت در دوره عزت نفس، استاد گفتن کسی که وابستگی به هر عامل بیرونی مثل وابستگی به یک آدم خاص، به سیگار ، مشروب و … داره، عزت نفس نداره و این جمله مثل یک پتک خورد توی سر من و بهم خیلی برخورد.

    از همونجا تصمیم گرفتم که سیگار رو بذارم کنار آرام آرام . چند هفته اول خیلی مصمم به انجام این کار بودم به خاطر حرف های محکم استاد و در تنهایی خودم به هیچ وجه سیگار نمیکشیدم اما وقتی دوستانم رو میدیدم چند نخی میکشیدم .اون هم دلیلش این بود که به خودم اطمینان نداشتم و از حرف مردم میترسیدم که نکنه به اونا بگم من سیگار نمیکشم و بعدا اگه یه درصد بعد ها سیگار کشیدم اونها منو مسخره کنن و بگن این یه مدت جو گیر شده بود؟ به همین علت بود که جلو دوستام میکشیدم. اما همین کار باعث شد که بعد مدتی دوباره حرف های استاد در ذهنم کم رنگ بشه و نجوا ها بیاد در ذهنم و بگه بابا خودتو اذیت نکن و سخت نگیر، بابا یه سیگاره دیگه توکه معتاد نیستی و از این حرف ها.

    از اون موقع بود دوباره دوسالی سیگار کشیدن رو ادامه دادم به دلیل این که خیلی مصمم به انجام این کار نشدم و تمرین اهرم رنج و لذت رو برای خودم ننوشتم.

    همین سه چهار ماه پیش بود که دیگه واقعا داشتم دیوانه میشدم و خداوند از هر طرفی داشت بهم نشونه میداد که با این کار دارم به خودم همه جوره لطمه میزنم . مثلا یکی از دوستان بهم گفت که بابا تو شدی بنده سیگار و جای اینکه تو از اون لذت ببری اون داره از تو لذت میبره و تو نمیتونی هیچ وقت جلو نفس خودت رو بگیری. این جملش خیلی منو عذاب داد.

    یک روز دیگه آسانسور خونمون خراب شد و من مجبور شدم از پله ها پایین برم و وقتی رسیدم پایین دیدم داره نفسم میگیره ، بعد با خودم گفتم خوبه تازه از پله ها پایین رفتی ، اگه میخواستی بری بالا که میمردی و دیدم داره سلامتیم اون هم در جوونی کم کم از بین میره.

    این مدت هم هر از گاهی صدای استاد توی گوشم میپیچید که علیرضا تو یک انسان بی اعتماد به نفسی .

    ✅یک موضوع دیگه که خیلی عذابم میداد این بود که تا میومدم بشینم کار هام رو انجام بدم یهو ذهنم میگفت پاشو، پاشو برو یه نخ سیگار بکش بعد بیا. حتی این سیگار تمرکز اصلی من رو صرف خودش کرده بود و خیلی نامحسوس داشت جلو پول در آوردن من رو هم میگرفت.

    دیگه دیدم اینطوری نمیشه. از دقیقا 99/9/28 تصمیم گرفتم که دیگه سیگار نکشم . نشستم آموزش های این جلسه رو مرور کردم و از اونها برای خودم اهرم رنج و لذت نوشتم.

    همون روز یک کتاب داشتم به نام (سیگار نه) اون رو هم در دو روز متوالی دوبار خوندمش.

    بعد هم اهرم رنج و لذتی رو هم که برای ترک این عادت طراحی کرده بودم‌ رو به مدت سی روز متوالی خوندم و به لیستی از رنج و لذت ها که درباره این عادت فراهم کرده بودم‌، فکر می کردم.

    اتفاقی که افتاده من الان حدود 4 ماه هست که سیگار رو ترک کردم و نمیدونید چه احساس فوق العاده ای دارم، چقدر اعتماد به نفسم بالا رفته و با خودم میگم علیرضا تو که فکر میکردی هیچ وقت نمیتونی حتی یک روز بدون سیگار بگذرونی اما الان به لطف خدا و با کمک همین اهرم رنج و لذت تونستی کلا بذاریش کنار پس میتونی هر کار دیگه ای رو انجام بدی.

    تجربه جالبی که از این کار داشتم اینه که وقتی خداوند میبینه ما مصمم به انجام کاری هستیم تمامی شرایط رو برای ما فراهم میکنه تا به خواستمون برسیم. من یکمی نگران این بودم اوایل که نکنه من پیش دوستام باشم و اونا سیگار بکشند و من هوس کنم؟

    ✅اما اهرمی که نوشته بودم و با جدیت مرور می کردم‌، چنان من رو مصمم به انجام این کار کرده بود که با هر بار خوندشر دوباره با خودم عهد می‌بستم که علیرضا تحت هیچ شرایطی نباید سیگار بکشی و این اهرم داشت کارش رو توی ذهن من خوب انجام می داد به شکلی که واقعا از سیگار بدم اومده بود.

    اتفاق جالبی که افتاد این بود که به طرز خیلی جالبی من هیچ کدوم از دوستان سیگاریم رو تا سه هفته ندیدم، نه اینکه خودم نرم پیششون بلکه خداوند احساس کیکنم طوری برنامه ریزی کرد تا من بتونم راحت تر سیگار رو کنار بذارم و بعدش هم که دوستانم رو دیدم، نمیخوام بگم اصلا اما شاید 5 درصد هم وسوسه به کشیدن سیگار نشدم.و این داستان این معنا رو برای من داشت که خداوند وقتی که مارو مصمم به انجام کاری میبینه حامی ما میشود .

    از استاد عزیزم برای این اگاهی های خالصی که به ما میده تشکر میکنم و امیدوارم بتونم باز هم از آگاهی های این جلسه و این تمرین‌، برای اهداف بیشتر و جدی تر کمک بگیرم و نتایج بزرگی در جنبه های مختلف زندگیم خلق کنم و بیام براتون بنویسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  2. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4037 روز

    ✳️ تجربیات آزاده عزیز

    ✅دوست داشتم در مورد تجربه خودم در مورد آموزش های استاد درباره نحوه استفاده از اهرم رنج و لذت در جلسه دوم روانشناسی ثروت 1 براتون بنویسم.

    من زمانی که دوره روانشناسی ثروت 1 آپدیت شد بعنوان عمل به آموزش های استاد در جلسه دوم تصمیم گرفتم برای رفع یکی از رفتارهای ناپسندی که ضربه های زیادی بهم میزد اهرم رنج و لذت را درست کنم. در یک فایل ورد در دو صفحه مواردی که مربوط به اتفاقات خوب حاصل از ترک این رفتار و اتفاقات بد حاصل از ادامه دادن این رفتار بود را برای خودم نوشتم، آنها را پرینت گرفتم و به دیوار آشپزخانه نصب کردم.

    هر روز این دو کاغذ را با دقت و با تعهد می خواندم. استاد گفته بودند که در صورت ادامه دادنِ این روند به اندازه کافی‌، آرام آرام جای این دو اهرم در ذهن شما عوض میشود و رفتارهایت تغییر می کند. اما هر چه می گذشت من هیچ تغییری در رفتارم احساس نمی کردم. اما چون به انجام این تمرین تعهد داده بودم‌، این کار را طبق آموزش‌ هاادامه می دادم و هر بار سعی می کردم مواردی را به آن اضافه کنم و یا اصلاحاتی انجام دهم چون بعد از چند روز آنقدر متنی که نوشته بودم تکراری شده بود که احساس می کردم تاثیر خود را از دست داده است.

    به مدت 21 روز این کار را ادامه دادم اما باز هم در انتهای 21 روز هیچ اتفاق جدیدی را در درون خودم حس نمی کردم. احساس کردم این اهرم برای من کار نمی کند و اصلا من محال است که بتوانم این رفتار نادرست را ترک کنم. شروع کردم به توجیه کردن که تو از وقتی که خودت را شناخته ای این رفتار نادرست را دیده ای و با آن بزرگ شده ای. این رفتار در وجود تو نهادینه شده و درست شدنش غیرممکن یا آنقدر سخت است که تو از پسش بر نمیایی.

    پس از مدتی این موضوع را فراموش کردم و بطور کلی استفاده از اهرم رنج و لذت را حتی برای کارهای دیگر کنار گذاشتم چون قکر می کردم جواب نمی دهد.

    ✅چند روز پیش که حدود یک سال از آن زمان می گذرد تصمیم گرفتم دوره روانشناسی ثروت 1 را از اول دوره کنم. به جلسه دوم رسیدم و موضوع اهرم رنج و لذت. ناگهان به یاد سال گذشته و انجام این تمرین برای رفع آن رفتار نادرستم افتادم. کمی فکر کردم. متوجه شدم که من مدتهاست که آن رفتار نادرست را ندارم و یا بسیار کمرنگ تر شده است. آنقدر به این آرامش در رفتارم عادت کرده بودم که اصلا درست یادم نمی آمد جزئیات کاری که بخاطرش آن اهرم را درست کرده بودم چه بوده. بنابراین به فایل آن مراجعه کردم.

    شاید باور نکنید که وقتی قسمت مربوط به اتفاقات بد حاصل از ادامه آن رفتار را می خواندم احساس می کردم آن آدمی که اینها را نوشته نمی شناسم. گاهی خنده ام می گرفت از اینکه یعنی واقعا من این کارها را می کرده ام. یعنی واقعا این دغدغه ها مال من بوده است.

    بهتون گفتم این رفتار ناپسند من از وقتی خودم را می شناسم با من بوده و منشا بسیاری از مشکلاتم در روابط و حتی در سلامتی ام بوده اما در طی مدت زمان کوتاهی که اصلا نمی دانم چقدر بوده این مشکل لاینحل و غیر ممکن حل شده و من اصلا نفهمیدم چطور و چگونه.

    ✅حالا درک می کردم حرف استاد را که گفتند «من ناخودآگاه، بچه ها تاکید می کنم، من ناخودآگاه از آن رفتار بدم اومد». واقعا آن رفتار ناخودآگاه از من دور شد و من نفهمیدم از چه زمانی آن رفتار نادرست من جایش را به رفتار منطقی و پر از آرامش داد.

    اینقدر این اتفاق ایمانم را زیاد کرد که سریع شروع کردم به درست کردن اهرم رنج و لذت برای یک مورد اساسی ای که خیلی وقته باید روش کار کنم اما همش پشت گوش می اندازم.

    البته به قول استاد نه اینکه تنبلی باشد بلکه انجام ندادنش به اندازه کافی برایم ضجر آور و انجام دادنش به اندازه کافی لذت بخش نشده.

    امروز روز سومیه که این اهرم را کار می کنم و بواسطه آن ایمانی که از نتیجه قبلی در من بوجود آمد امروز احساس می کردم اهرم دارد کار خودش را انجام می دهد و من با انگیزه بیشتری از قبل دارم کار مورد نظر را انجام می دهم.

    خیلی حال و حس خوبی دارم. یعنی واقعا همش بازی ذهنه. اگر ما بتوانیم ذهن خود را درست شرطی کنیم هر «غیر ممکنی» به آسانی ممکن می شود.

    ممنونم از خداوند بخاطر این آگاهی ها و ممنونم از استادی که با آموزشهای بی نظیرشان مسیر زندگی مرا تغییر داده اند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4037 روز

    ✳️ تجربه سالار عزیز

    من سه سال هست که عضو این خانواده ی بی نظیر هستم و همیشه دنبال کننده ی این محتوای بی نظیر بوده ام

    در شروع اشناییم با این اموزش ها به خاطر انگیزه ی بالا که در اثر باورهای جدیدی که تو کل زندگیم ازشون بی خبر بودم دست به اقدامات عملی بزرگی نسبت به خود ان زمانم زدم وبسیار نتایج عالی گرفتم هم از نظر توانایی های فردی و هم از نظر شرایط مالی

    زندگی الان من واقعا هیچ ربطی به اون زمان ها نداره اینم یادم امد چون استاد گفتن بچه های 12 قدم از چکاپ فرکانسی خودشون متعحب شدن من هم سعی کردم شرایط 3 سال قبلم را با الان مقایسه کنم و به یاد بیارم و دیدم چقدر پیشرفت کردم که همه اون پیشرفت ها اتفاقا به خاطر عمل و تلاش فیزیکی و شجاعت به خرج دادن و بی حرکت نموندن در اثر تکرار عبارات تاکیدی بوده است

    مدتی بود که نتایجم دیگه به اون شکل هیجانی و صعودی نیست. خیلی فکر کردم گفت اخه خدایا چی شد چرا پس من اون همه درامد داشتم

    اون همه پول ساختم نسبت به زمان قبل اشناییم با این قوانین چرا پس من متوقف شدم چرا بی حرکت موندم و شرایط داره هی کم کم بد و بد و بدتر میشه

    خلاصه یه چند ماهی هست که این روال ادامه داره تا اینکه دوازدهم آذر ماه یعنی تقریبا 10 روز پیش دیگه گفتم بزار روانشناسی ثروت را بخرم ببینم کجای کار مشکل داره البته که من قبلا راهنمای عملی را دو سال پیش تهیه کردم و خیلیم نتیجه گرفتم.

    خیلی وقتم هست که توانایی خرید روانشناسی ثروت را داشتم ولی بی توجهی و پشت گوش انداختن این موضوع منجر شد که این دوره را تا الان نخرم مگرنه با تغییراتی که یک سال و نیم پیش هم توی زندگیم اتفاق افتاد و با درامدم راحت میتونستم تهیه کنم دوره ی با ورژن قبلی را

    خلاصه نخریدم تا زمانیکه 21 جلسه از این دوره اپدیت شده بود، دوره روانشناسی ثروت 1 رو خریدم. بعد از دیدن جلسات تا جلسه 21 دلیل کم شدن نتایج رو فهمیدم. متوجه شدم که بله من توی این تله افتادم شیطان از جای منو داره زمین میزنه که فکرشم نمیکردم و من هواسم نبود که اون همه نتیجه در اثر باور و عمل به وجود امده نه فقط عبارات تاکیدی و سپاسگزاری.

    همونجا گفتم اینه من این همه سال روانشناسی ثروت 1 را نخریدم باید الان میخریدم که تاکید کل جلسات روی عمل کردن باشه.

    با خودم گفتم سالار باید عمل گرا باشی. تو نتیجه هات کم شدن کم رنگ شدن چون عمل به الهاماتد کمتر شده

    و چرا عمل گراییت کمتر شده چون تضاد ها و مشکلات مالی و بدهکاری های اون 3 سال پیش را نداری دیگه

    تا به یه زندگی نسبتا خوب و بدون استرس بدون قسط و وام و بدون استرس هزینه های زندگی رسیدی، کم کم الهاماتت را دست کم گرفتی و پشت گوش انداختی

    و گفتم سالار با عمل هایی که از باورهای تو سرچشمه گرفتن و منجر به اقدامشون شدی تونستی این زندگی به ظاهر راحت را برای خودت بسازی نه با ذکر گفتن و سپاسگزاری.

    من خیلی نتیجه گرفتم از قانون الان که خودم را با قبلا مقایسه میکنم ولی من 2 سال اول اشناییم با این قوانین خیلی تمرکز و پشن و شجاعت و تلاش کردم تلاشی که زجر نمیکشیدم

    کیف میکردم که دارم پول میسازم و احساس میکردم مرتب دارم به خواسته های اولیه ام نزدیک تر میشم. ولی تا قبل از خرید دوره روانشناسی ثروت 1دیگه اونجوری نبودم و  کلا 5 ماهی بود که من مسیر را گم کرده بودم و سر در گم شدم که پس چرا دیگه نمیشه برام.

    چرا کارایی که جدیدن میخوام و خواسته های جدیدم اتفاق نمیوفته برای منی که به خیلییییییی بیشتر از اون خواسته های اولیه 3 سال پیشم رسیدم

    و اصلا این دو جلسه از دوره روانشناسی ثروت 1 مثل پتک خورد تو سرم که تو چرا نفهمیدی که حرکت کردنت به سمت خواسته هات کمتر شده و البته که رنج نرسیدن به خواسته های جدیدم مثل ماشین و خونه بهتر خیلی کمتر از رنج اون 3 سال پیش بود که نداشتم این چیز ها را

    الان تو ذهنم رنجی از زندگیم نمیبرم که بخوام تلاش اضافه تری بکنم و تصمیم گرفتم از آگاهی‌های جلسات اول دوره روانشناسی ثروت 1 درباره انگیزه ساختن به کمک اهرم رنج و لذت‌، اهرم رنج و لذت را در مورد این موضوع که تو همین شرایط نسبتا خوب بمونی میگندی و فاسد میشی و هرچی ساختی را از دست میدی بسازم و لذت زندگی تو شرایط  دلخواه و رنج موندن در این شرایط را بسیار بزرگ کنم برای خودم.

    بازهم از خداوند سپاسگزارم که الان نه یک سال قبل این دوره را خریدم

    تمام جلسات این دوره با ورژن جدید، داره بهم کمک می کنه تا پاشنه اشیلم رو برطرف کنم و انشاالله بتونم نتایجی بگیرم که همونجور که استاد گفتی وقتی امدی ایران بتونم جز اون شاگردهایی باشم که تو مسیر علایقشون حرفی برای گفتن دارن و نتایج مالی بسیار عالی خلق کردن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4037 روز

    ✳️ تجربیات عمران عزیز

    1.من توی این جلسه مفهوم واقعی اینکه ایمانمون رو در عمل نشون بدیم رو فهمیدم.

    من قبلا باورهای خوبی نداشتم و بیزینسی که دارم برای دریافت جواز رفته بودم دنبال پارتی و سپردم دست کسی که اشنا زیاد داره تا اون کارها رو برای من انجام بده و دیگه پیگیر نشدم

    و الان که حدود دو سال از اون قضیه میگذره هنوز هنوز جواز من اماده نشد و اون بنده خدا هر سری با یه بهونه کار رو می پیچونه و من هم برای اینکه خودم رو قانع کنم به خودم میگفتم این انسان جزی از دستان خداست که برای انجام کار من فرستاده شده

    ولی خداشکر بعد اینکه بیشتر بیشتر با مباحث دوره روانشناسی ثروت درگیر بودم و باورهام نسبت به قبل بهتر شده و هنوزم هم باید بیشتر روی خودم کار کنم متوجه شدم من شرک ورزیدم و بجای اینکه بیام از خدای خودم بخوام که منو هدایت کنه سمت مسیر درست به کسی دیگه متوصل شدم ????????

    و الان به لطف هدایت خداوند و الهاماتی که بمن شد حدود 10 روز که خودم رفتم دوباره کار جواز ، و دوباره از صفر شروع کردم

    و شاید باورتون نشه تمام استعلام های لازم از ارگانهای مختلف تاییده گرفتم فقط یک یا دوتا مونده که اینها هم تا چند روز اینده امادست و بعد من راحت میتونم برای جواز اقدام کنم. به همین راحتی

    تو این مدت معجزه رو به عینه می دیدم و بارها شده بدون اینکه بیان از نزدیک بیزیس و کار منو ببین سریع همون جا بمن تاییده میدادن و من کلی تعجب میکردم واقعا وجود دستان خداوند رو به عینه می دیدم که از بینهایت طریق کارها رو مثل اب خوردن برای من انجام میداد

    بدون اینکه از کسی یا شخصی بخوام تا بیاد کارم رو درست کنه.

    2. وقتی در مدار مناسب قرار بگیری، هر اتفاقی باعث رشد تو میشه و از نعمت های بیشتری بهره مند میشی:

    برای مثال من تقریبا 6 ماه پیش یه مشتری داشتم که ازم خرید میکرد و محصولات منو صادر میکرد و بعد از یه مدتی به هر بهونه‌ای این روند رو کات کرد و تو اون زمان من خیلی ناراحت شدم و همش به خودم میگفتم چرا این اتفاق افتاد

    و بعد از چند ساعتی به خودم اومدم و افکار خودم رو تحلیل کردم و متوجه شدم من خیلی به اون مشتری وابسته شدم و میخواستم با هر قیمتی که شده اون شخص رو نگه دارم و بعد طبق اصولی که در ثروت 1 یاد گرفتم، اومدم به از خودم این سوال رو پرسیدم

    الف.. این مشتری یا دیگر مشتریها رو کی سمت تو فرستاده ؟

    جواب خوب خداوند اینکار برای من کرده

    ب.. چطور شده تو این همه محصولات تو بازار مشتریها میان از تو خرید میکنند ؟؟

    جواب خوب این بر میگرده به کار کردن روی باورهام و فرکانسی که من به جهان ارسال میکنم و باور دارم محصولات من فوق العاده عالی و باکیفیت و بینظیر هستند که مشتری از خرید محصول من کلی راضیت خواهد داشت

    ج.. تو ابتدای کار مگر تو اصلا محصول داشتی و یا مشتری داشتی که بیاد ازت جنس بخرن ؟؟

    جواب خیر

    بنابراین با این چند سوال خوب که از خودم پرسیدم به این درک رسیدم که این من هستم با افکارم و باورهام و فرکانسی که به جهان هستی ارسال میکنم شرایط اساس اون باور رو تو زندگی واقعی خودم بوجود میارم

    من اومدم از یه نگاه دیگه به این اتفاق نگاه کردم و دیگه سعی کردم اصلا نگران این موضوع نباشم و خودم رو قانع کنم که تمرکزم رو بگذارم روی عرضه محصول با کیفیت تو بازار و سمت خودم رو خوب انجام بدم و ایمان داشته باشم که طبق قانون مشتری صد در صد سمت من خواهد اومد

    هر چند نمیگم‌راحت بود چون نجواهای شیطانی یکسره بمن میگفتن بابا این بهترین مشتری تو بوده و سود خیلی بالای برات به همراه داشته

    چطور میخوای دوباره مثل این پیدا کنی

    ولی برحال به خدا توکل کردم و گفتم باز هم از این مشتریها بیشتر سمت من خواهند امد

    این تضاد باعث شده به خودم بگم من چرا خودم نیام شخصا محصول خودم رو صادر کنم و منتظر کسی دیگه باشم بیاد برام اینکار رو انجام بده

    بنابراین با این دیدگاه این اتفاق به ظاهر بد به نفع من شد چون خواسته‌ای خیلی بهتر و بزرگتر در من شکل گرفت که نتیجه‌اش چندین برابر برای من سود به همراه خواهد داشت

    ????????

    و من اومدم روی کیفیت محصول خودم بیشتر کار کنم و دست به عمل زدم کارهایی که از سمت خودم باید انجام میشد رو انجام دادم

    و چون من این خواسته رو داشتم جهان هستی هم تمام اتفاقات و شرایط رو برای من محیا کرد

    و انسانهایی که سمت من فرستاد شده که کارها رو برای من خوب و عالی پیش ببرند.

    الانی که دارم با شما صحبت میکنم تو تاریخ دی ماه 99 ، به لطف خدای مهربان مشتری دارم که محصول من رو صادر میکنه با قیمت بالاتر از مشتری قبلی

    و خداشکر فروش داخلی من خیلی بیشتر شده و همین الانشم که دارم این متن رو مینویسم همزمان با تلفن سفارشاتی که مشتری میدن دارم هماهنگ میکنم

    ????????

    خداشکر الان شرایطم فوق العاده شده

    تازه این باور رو هم از استاد در روانشناسی ثروت 1 یاد گرفتم و دارم این باور رو تمرین می کنم و برای خودم می سازم. دوستان شما هم استفاده کنید

    بینظیر میترکونه ???????????????? و این باور این هست که:

    « کارها از اینی که هست میتونه راحتر و کم هزینه تر و با کیفیت بالاتر و درامد بیشتر انجام بشه »

    طبق همین باور من خودم قبلا تقریبا 6 ماه پیش بصورت فیزیکی کلا درگیر اماده سازی سفارشات بودم. ولی الان با همین باور تمام سفارشات به یه تلفن اماده میشه و تازه علاوه بر اینکه هزینه من کمتر شده از اون طرف کیفیت هم بردم بالاتر و سود من هم خیلی بیشتر شده

    حالا بماند که ازادی من از قبل خیلی خیلی بیشتر شده کلا در طول روز هر کاری دوست داشته باشم میتونم انجام بدم و هر کجا که بخوام میتونم برم

    تمام کارهام رو با یه تلفن انجام میدم به همین راحتی

    ولی باز هم معتقدم

    ???????? کارها هنوز میتونه راحتر و کم هزینه تر و از اون طرف با کیفیت بالاتر و با بازدهی چندین برابر بیشتر انجام بشه????????

    ????????

    این فقط به لطف اموزهای استاد عباس منش و درسهایی که من از آموزش های استاد در روانشناسی ثروت 1 یاد گرفته ام و تلاش می کنم تا اجرا کنم.

    و میخوام بیشتر و بیشتر یاد بگیرم. استاد من هنوز یکسال نشده با شما و سایت شما اشنا شدم

    تو همین مدت چنان تحولی در من و بیزینس من ایجاد شده که خدا میدونه که این روندی که من دارم ادامه میدم چه روزهای خوشی در انتظار من هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  5. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4037 روز

    ✳️ تجربیات مریم عزیز

    فکر میکنم امروز با توضیحات استاد در جلسه 21 ام، بقیه هم مثل من توگوشی محکمی خوردن.

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.

    هر باوری که ساختی و در تو باعث عمل و حرکت و کسب مهارت نمیشه یک توهمِ

    به لطف خدای مهربان تقریبا از یکسال پیش که من به اندازه ظرفم این موضوع رو درک کردم که تا کاری نکنم احساس لیاقت در من ایجاد نمیشه شروع به یادگیری کردم.شروع کردم تا احساس لیاقتی که تو گذشته و بر اساس انتخاب اگاهانه خودم قبل از تولد در این جایگاه انتخابش کرده بودم رو به خودم برگردونم.

    استاد باور کنید احساس ارزشمندی ای که جلو آیینه به خودم میدادم برام کافی نبود…خیلی منتظر این فایل لیاقت بودم و از خدا میخواستم چیزی رو که دنبالشم رو تو این فایل بهم بگه و نمیدونید چقدر دقیق زدید به هدف استاد.

    من از یکسال پیش که تو جلسه قبلی گفتم کار آموزش تاتو رو که بهم الهام شده بود بر اساس جدید ترین متدها شروع به یادگیری کردم ولی خب به خاطر جریانات بیماری خیلی بینش وقفه افتاد.

    استاد من شروع کردم و به لطف خدا تلاش کردم اگاهی ای که از یکسال پیش یه مقدار درکش کرده بودم رو به عمل تبدیل کنم.من میدونستم که اگه تو خونه بشینم و روزی هزار بار جلو آیینه به خودم بگم تو فوق العاده ای اتفاقی نمیافته‌.

    ولی با داشتن این اگاهی ها و کار کردن روی خودم باور ارزشمندی باعث عمل و حرکت من شد

    من این مهارت رو با توجه به اصول اولیه یاد گرفتم. بارها برای شروع کردن کارم روی مدلهای زنده دچار استرس شدم. دستهام دچار لرزش میشد ومربیم میگفت بخاطر احساس مسئولیت بالاییه که نسبت به مشتری داری و کم کم خوب میشه..

    درسته من بشدت احساس مسئولیت میکنم ولی اونی که دست منو میلرزونه عدم احساس ارزشمندی منه که در نگاه و حرف و عدم تایید مردم ریشه داره. در نگاه و تایید خانواده همسرم..جاریم…تایید شدن تو فامیل. گرفتن برچسب بهترین بودن و کمالگراییه که نمیذاره من خودم رو با خودم مقایسه کنم.

    به قول شما جاری و باجناق و مردم و عمل کردن بر اساس نگاه این قشر از جامعه بشدت پتانسیل اینو داره که مارو به جوری برنه زمین که تا مدتها نتونیم بلند شیم. استاد ممنونم از شما و خدای درونتون که سر به زنگا همیشه باعث ارامش قلبم و فکرم میشید. اتفاقا من بشدت تصمیم گرفته بودم که به ترسهام از نگاه و تایید شدن و نشدن حمله کنم و اتفاقا از فامیل نزدیک همسرم مدل قبول کردم برای انجام کار…

    استاد منم خستم از ایمان هایی که فقط توهم داشتنش رو داشتم. من مدتهاست که تصمیم گرفتم رشد کنم به ترسهام حمله کنم و انقدر درگیر تایید شدن یا نشدن نباشم. من قبل از اینکه برای این فامیل همسرم کار قبول کنم به دل ترسهام حمله کردم و برای خواهر شوهرم کار انجام دادم و اتفاقا دستمم نلرزید و خیلیم راضی بود.

    والان نجواها بارها منو درگیر میکنه که نکنه دستت بلرره نکنه فک کنن بلد نیستی..نکنه خوب نشه و هزاران اگر و شاید برام میاره ولی استاد من دیگه نمیخوام نجواهارو بشنوم و هزار بار بهش میگم خدایی که موقع کار انجام دادن برای خواهر شوهرم برام هدایت و ارامش شد برای بقیه هم کمکم میکنه و کنارمه.

    استاد پاشنه آشیل من مهم بودن حرف و نگاه مردمه…عدم تایید نشدنه…بهترین بودن تو شروع کاره‌. ولی دیگه بسه..

    این باورهای سمی باعث شده که سالها در جا بزنم و بعد از چند سال کار کردن با شما تازه یکسال پیس فهمیدم که ایمان در عمل اررشمنده.. باور اررشمندی من زمانی ارزشمنده که تووعمل اجرا بشه

    احساس ارزشمندی که شاید شروع کار برامون سخت باشه وهزاران مانع مثل ترس نگاه مردم و تایید شدن یا نشدن رو به همراه داشته باشه ولی وقت تکاملش رو طی کنه به بعدش دیگه تصاعدی میشه…

    ترس من و باور عدم اررشمندی منه که باعث لرزش دستهام موقع کار میشه…اول کار بهترین بودن…بی نقص بودن من میدونم که اگه حرکت کنم و اقدام کنم وبه لرزش دستی که تمام مربی ها میگن طبیعیه اهمیت ندم وقتی یکسال بعد به عقب برگردم میبینم احساس ارزشمندی من فقط لق لقه زبانم نبوده و باکسب مهارت به جهان اثباتش کردم.

    عبور کردن از ترسهامون..

    عمل کردن به باورهامون…

    تلاش کنیم که برای خودمون زندگی کنیم

    از یادگیری چیزهای جدید نترسیم..

    اینهاست که بهمون احساس ارزشمندی میده‌.

    اگه باور فراوانی رو فکر میکنیم که ساختیم نباید موقع خرج کردن دلمون بلرزه..

    اگه باور توحیدی داریم و فکر میکنیم که ساختیمش تو عمل باید اونو به ثبات فرکانسی برسونیم.

    اگه میگیم جسور و شجاعیم بریم سراغ علائقمون حتی اگه شروع اون علاقه ترس داره..جرات میخواد..

    شروع اون علاقه اگه ترس داره…مهارت تو کنترل نجوا و عمل به اون حیطه ی علائقته‌.

    قدم بعدی غلبه به ترسهاته‌.باورهای توحیدی بساز و به ترسهات حمله کن..

    شاید من باید تلاش بیشتری داشته باشم از دوستم که همکار منه و با من آموزش دیده چون من گذشته متفاوت تری داشتم.. ارزشمندی کمتری دریافت کردم.. شاید اون بخاطر بلد نبودن جدول ضرب بارها از معلم کتک نخورده و تنبیه نشده… پس من فقط باید کمی تلاش بیشتری بکنم.

    ولی خبر خوب اینه که همه ما به یک اندازه ارزشمندیم فقط باید دوباره این پازل رو به وجود خودمون برگردونیم و بذاریمش سر جاش؟ چطور؟

    با یاد آوری این موضوع که ما به خودی خود ارزشمندیم و فقط کافیه که به ایمانمون عمل کنیم و ایمانمون حرف مفت نباشه.احساس ارزشمندی رو زندگی کنیم واون قاب نکنیم بزنیم به دیوار وجودمون

    استاد یاد جمله شما تو دوره عزت نفس افتادم که گفتید وقتی رو نقاط قوتتون تمرکز میکنید و هر روز قوی ترش میکنید نقاط ضعف خود به خود از بین میرن. دقیقا همینه. وقتی رو ارزشمندی خودت کار میکنی..وقتی باورهاتو عملی میکنی

    اعتماد به نفس ت ساخته میشه..

    تصمیمات بهتری و درست تری میگیری..

    با ادمهای بهتری اشنا میشی‌..

    توحیدی تر میشی‌..

    عملگرا تر میشی.‌

    وکم کم تو یه آدم خودساخته میشی که فقط توهم ارزشمندی و داشتن چهار تا ویلا رو نداشته‌.

    بلکه اونو با عمل و کسب مهارت ساخته❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  6. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4037 روز

    ✳️ تجربیات امیر عزیز

    من حدود دو ساله که وارد بورس شدم البته نه حرفه ای اما به هر حال روش خیلی حساب می کردم برای ثروتمند شدن. به این دلیل که می گفتم و البته هنوزم میگم که من توانایی خاصی برای خلق ثروت ندارم. پس میرم توو بورس که هم به اقتصاد کشورم کمک کنم و به این شکل باعث گسترش جهان بشم! و هم با سود اون زندگی که می خوام رو خلق کنم.

    غافل از اینکه گسترش جهان از گسترش خودم شروع میشه. من اگه میرم بورس واسه اینه که خودم راحت بشینم و بدون هیچ کاری دیگران برای من پول بسازن!

    امروز 15 مهر 99 و زمانی که استاد در یکی از جلسات دوره روانشناسی ثروت 1‌، قانون ثروت و مولد بودن رو توضیح دادند و پیش بینی کردند که بورس شکست خواهد خورد خرداد 99 بود. الان می بینیم که خیلی از اونها که با کلی آرزو و رویا اومدن توو بورس الان دارن با کلی ضرر و شکست از بورس میرن بیرون!

    من هم جزو همون اکثریت بودم. البته من پس اندازم رو تو بورس گذاشتم و خداروشکر وام نگرفتم یا قرض نکردم که وارد بورس بشم. پولم تا 230 میلیون هم رفت و الان رسیده به 110 میلیون!

    من به خودم افتخار می کنم. چون با فروش سهامم دوره روانشناسی ثروت 1 و راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو خریدم. و این یعنی درست ترین سرمایه گذاری.. سرمایه گذاری رو خودم!

    یه ذره شک داشتم که آیا کارم درسته یا نه .. و با توضیحات استاد توو این جلسه از درستی انجام این کار مطمئن شدم.

    قصد دارم کل پولم رو از بورس خارج کنم که ایمان دارم خداوند من را به بهترین مسیر هدایت میکنه. میخوام یه جور دیگه به اقتصاد کشورم کمک کنم!

    من الان تنها هدف و رسالتم باید ساختن باورهای قدرتمندکنند درباره ثروت باشه. در کنار دوره روانشناسی ثروت، دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو هم شروع کردم.

    در حال حاضر تنها کار من باید کار کردن روی این دوره ها باشه.. من کارمندم و خداروشکر بعد از ظهر هام کاملا آزادم تا بتونم بصورت تمرکزی روی این آگاهی ها کار کنم تا خداوند آرام آرام مسیر های جدید رو بهم نشون بده و امیدوارم اونموقع اونقدر ایمان و جسارتم رو بالا برده باشم که وارد اون مسیر جدید بشم که خداوند من رو بهش هدایت کرده.

    خداروشکر که در مسیر تغییرم .. خداروشکر که در مسیر همون عده قلیلی هستم که قرآن بهش اشاره می کنه. در این مسیر بودن قطعا سعادت دنیا و آخرت من رو تضمین می کنه. این وعده خداوند است و خداوند خلف وعده نمی کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  7. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4037 روز

    ✳️ تجربیات دوست عزیزمان آسمان‌

    اوایل آبان 98 دوره روانشناسی ثروت 1 را با هزاران امید و آرزو و ایمان به اینکه جواب میده خریدم و متعهدانه با همسرم شروع به کار کردیم.و نتایج از فردای اونروز شروع شد.

    پول دوره چند روز بعد بهم برگشت.

    توی سه ماه زمستان مشتریهام چند برابر شد و درامدم 2 و نیم برابر شد.

    همسرم بالاخره بعد از 10 سال تونست یه ماشین جدید بخره و اتومبیلی بود که از نظر ظاهری شبیه ماشین موردعلاقه من بود.

    و خلاصه یک عالمه نتایج عالی دیگه.

    ایام نوروز امسال که قرنطینه بودیم,تصمیم گرفتیم بار دیگه با تمرکز و تعهد بیشتر دوباره از اول دوره رو کار کنیم.که خبر بروز رسانی اومد. اما باز هم از دوره قبلی, قسمت تاثیر عوامل بیرونی بر ثروتمند شدن را گوش کردیم. من تمام اون باورهایی که استاد گفته بودند را نوشتم و با یک موزیک شاد ,با ضدای خودم یک فایل صوتی درست کردم و روزی چند بار گوش میدادم.

    تا اینکه فایل اول ثروت جدید اومد و با اطلاعات اون فایل دیوانه شدم. همانهایی که روش کار کرده بودم.البته گمان میکردم که کار کردم.اما جلسه اول دوره روانشناسی ثروت 1 نسخه جدید بهم گفت که باید چطوری کار کنی.شاید هم الان توی فرکانس و درک بالاتری قرار گرفتم.

    اولین بار فقط گوش کردم. روز دوم با تمرکز بیشتری دیدمش و نوشتم.انگار با تمام سلولهای بدنم میشنیدم.برای هر قسمت به فکر فرو میرفتم و مثال پیدا میکردم.

    دیدن جلسه اول 4ساعت طول کشید.

    در مورد شغلم کلی مثال و الگو پیدا کردم و با ذهنم منطقی صحبت کردم در مورد پاشنه آشیلهام.

    در همین حین خداوند اولین جایزه رو بهم داد و مشتری از شهر دیگه که نمیدونم چطوری منو پیدا کرده,تماس گرفت.

    جالبه که این تماس زمانی بود که داشتم به ذهنم میگفتم الان بهتر از چندسال پیش میشه پول ساخت.توی شهر خودت نشستی و از طریق اینستاگرام و .. میتونن پیدات کنن و ….

    بعد از تماس مشتری کلی ذوق کردم و گفتم : دیدی جواب داد.اونم با چه سرعتی؟

    الان هم نیم ساعت بعد از اون جریانه که تصمیم گرفتم اولین نتیجه ثروت 1 خودم رو اینجا ثبت کنم.

    سپاس از پروردگار وهابم که اینقدر قوانین ثابتش دقیق عمل میکنن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4037 روز

    ✳️ تجربیات امیر عزیز

    اول از همه از ته دل با صدای بلند میگم خدایا صد هزار بار شکرت که منو هدایت کردی به سمت آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 و اشنا شدم با استادی که تجربه عملی خودش رو روک وپوست کنده میگه ????

    وقتی شنیدم که میخای دوباره فایل روانشناسی رو از اول ابدیت کنی به جان خودم نا خود اگاه یک دست محکم زدم برات که چقدر این مرد ظرفش بزرگه ،خدا بهش بیشتر بده ????

    انگار که دوره روانشناسی ثروت 1 رو تازه خریده باشم، همزمان با بروزرسانی دوره با همون ذوق وشوق اولی که دوره رو خریده بودم، شروع به تمرین و عمل به آگاهی های جدید دوره کردم و کلی اتفاقات خوب برام رقم خورد که اگر بخوام همه رو بنویسم باید کتاب بنویسم ????

    بخشی از نتایجم:

    من از چین پارت وارد میکنم وتو استرالیا مونتاژ میکنم‌ و میفروشم ودر حال حاضر هم یکی از شرکتهای درجه یک شدم ????????

    وقبل از این جریان که برای چین پیش بیاد من سفارشی که داده بودم دو برابر همیشه بود یعنی انبار من پر از جنس شد و بعدش مشکل پندمیک برای چین پیش امد وزمانی که خیلی از همکاران من بدون جنس موندن ونداشتن من پر پر بودم‌ خیلی از بیزنسها تعطیل شدن ولی من حتی یکروز هم تعطیل نبودم بلکه فروشم هم بهتر شدن کم مونده بود شب هم بخوابیم تو کارخانه تا جواب سفارشهام رو بدم شکر خدا ????

    به پسرم میگفتم‌ شدیم مثل ایلان ماسک????????

    خلاصه تا اینکه هدایت شدم‌ فایل شماره سه استاد بنام چگونه در آمد خود را سه برابر کنیم ( که توصیه میکنم‌حتما ببینید ) و در پاسخ این سوال که استاد گفت یک‌کاغذ و قلم بردا ر بنویس: همین الان با همین امکانات موجود وهمین شرایط میخوام درامدم رو سه برابر کنم چطور ؟

    ببین چه پاسخی میده ذهنت بنویس ، پاسخی که ذهن من داد این بود اقا همین جا تولید کن‌

    و من فدم اول رو برداشتم.

    یک نفری که چند وقت پیش به پسرم زنگ زده بود و دنبال کار بود رو تلفنش رو گرفتم وزنگ زدم بهش گفتم بیا ببین میتونی کار ما رو انجام بدی یا نه ، اقا فرداش امد یکروز کار کرد پیش ما دیدم دقیقا همونی که میخام.

    یعنی الان که دارم مینویسم اشک شوق و شکر تو چشام جمع شد که وقتی توکل کنی و قدم اول رو برداری جقدر راحت همه چی جور میشه ???? یعنی درست زمانی که نجواهای شیطانی می امدن که بابا همه دارن کارگرهاشون رو کم میکنند وتعطیل تو میخای کارگر زیاد کنی دستکاه و ابزار بخری ووو اما شور وشوقم اینقدر زیاد بود که هیچی جلودارم نبود

    و بالاخره امروز به لطف خدا موفق شدیم اولین محصول خودم رو که خیلی عالی هم شده تولید کنم وبه جمع سازنده های اینجا ملحق بشم و تو سایت خودم اضافه کنم که Made in Australia

    هم داریم خدا جونم شکرت که پاداش غلبه بر ترس ونجواها رو به من دادی شکرت ????????

    تازه یک خبر خوب هم رسید که ساپلایر چینی هم خبر دا اقا کانتینر فردا برات بارگیری میشه

    یعنی این جریان پندمیک نه تنهابه نفع من تموم شد بلکه به بهترین دوره زندگیم تبدیل شد که به موفقیت بزرگی دست یافتم ????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4037 روز

    تجربیات فردین عزیز

    استاد عزیز واقعا این جلسه از دوره روانشناسی ثروت 1غوغایی در درون من ایجاد کرد.چقدر دارم خوب خودم رو میشناسم و ایرادهای ذهنیم رو برطرف می کنم .

    چقدرخوب دارم درک میکنم و فهمیدم که ذهن من چه ایرادهای داشته و دارد، اما من فقط گاز میدادم ومنتظر نتیجه عالی بودم.

    بااینکه خداوکیلی شما هم در دروره روانشناسی ثروت1نسخه قبلی و هم در دوره هدف گذاری خوب توضیح داده بودید. اما من مدارم پایین بود درک نمی کردم فکر میکردم درک کردم،اگاهی های شما رو . خدایا شکرت که هرلحظه کمکم میکنید که بهتر قوانین بدون تغییرت رو درک کنم .

    من چندین بارگوش کردم این جلسه رو ،بازم باید زیاد گوش کنم تا بهتر درکش کنم. الان میفهمم که چقدر درذهن من ثروت مند بودن برابربودباسختی زیاد، قبلا هم بارها وبارها تعمق میکردم یه جورهای میفهمیدم ترمز شدیدی در ذهن من هست اما هرچی تلاش میکردم درک نمی کردم که ایراد ازکجاست. فکر میکردم همینی که دارم تکرار میکنم روانشناسی ثروت وفایلهای شما هرروز2-3ساعت گوش میدادم.ازروزی که با شما اشنا شدم وعضوسایت بودم مدتش مشخصه. اماکم وبیش تمرینات رو انجام میدادم .

    الان فهمیدم من، ثروت در ذهنم خیلی رنج اواره، که نتیجه به قول شما پایدار نیست چون این ترمز جلو من رو میگرفت که نمی گذاشت این انرژی بیکران به شکل پول وثروت وارد زندگیم شه.

    -ثروتمند بودن -خونه لوکس داشتم -ماشین لوکس داشتن -حساب بانکی میلیاردی در ذهن من خیلی رنج اور بود وهست .به این دلیل که به استقلال مالی نرسیدم طبیعی هم هست طبق قوانین جهان ،با این که من چند سال دارم هروز دورهای که از شما داشتم رو گوش میدادم وکلی از تمرینات رو انجام میدادم (البته یه جورای من ازجلسه6ثروت 1فراری بودم در مورد اهرم رنج ولذت بود )الان میفهم که چرا فراری بودم چون پاشنه اشتیل من بودو هست .خوب درکش نکرده بودم.

    کلی در این موضوع ایراد دارم ،خود شناسی .هنوز خودم رو خوب نشناختم .

    استاد من در شغلم که قبلا هم عرض کرده بودم، شغلم در حوزه املاک هست بامشتری برم خونه نشون بدم ،وبازدید ملک انجام بدم خیلی لذت بخش بود. وخداوکیلی کلی هم نسبت به همکارانم موفق بودم . وروزی چندین سرویس میرفتم باعشق خسته نمی شدم ازدرودیوار مشتری میاومد ومن بازدید میدادم.بعضی مواقع همکاران هم حال نداشتن من بجای اونها سرویس میرفتم .

    تا اخر وقت کار کردن ،روزهای تعطیل سرکار رفتن.همه از پشتکار وانرژی من تعجب میکردن ،البته این رنج هم توی ذهن من بود اگر سرویس زیاد نرم نمی تونم پول دربیارم در این شغل باید سرویس زیاد برم (سرویس یعنی بازدیدبه مشتری)اینها همش باورهای مخرب بوده که باور کردم.باید خیلی روی خودم کارکنم

    به قول استاد هرچی بیشتر فکر میکنم تازه میفهمم که چقدر ایراد دارم چقدر این اهرم در ذهنم برعکسه .

    اما در مورد روابط وسلامتی نه ،خیلی راحت بهش رسیدم از روزی که با شما اشنا شدم وحرفهای شما رو در مورد سلامتی درک کردم سلامتی کامل رو دارم. با اینکه قبل از اشنایی با شما متفاوت بود .خدارو شکر الان این نعمت ارزشمند با تغییر باورهام وارد زندگی ام شده،ودارمش.

    روابطم هم هرروز هم در خانواد هم با دوستان ومشتری هام هروز داره بهتر میشه خدارو شکر.

    اما در مورد موضوع ثروت خیلی کندم ،الان هم فهمیدم چون ذهنم خیلی باورهای ایراد داره که منو به خواسته هام نمی روسنه . با توضیحات این جلسه دارم درک میکنم چقدر ثروت وموفقیت در ذهن من برابره با رنج شدید و چطور باید این اهرم رو در ذهنم درست کنم تا ثروت وارد زندگیم بشه.

    توی این چند روزه که آموزش من با آگاهی های روانشناسی ثروت شروع شد. اتفاق مالی بسیار عالی برایم افتاد.

    خداروشکر یه نشانه عالی رو از طرف پروردگارم دریافت کردم  و خواستم باشماها به اشتراک بزارم .

    من که هر روز با این اگهی ها زندگی میکردم ،حدود 8 ماه قبل من از خداوند درخواست درامد انلاین داشتم باتوجه به تضادهای زندگی ام این خواسته در وجودم شکل گرفت. اما نمی دونستم چطوری واز کجا به خواسته میرسم فقط دوست داشتم به اسانی وانلاین پول خلق کنم .

    خدارو شکر ارام ارام من به مسیری هدایت شدم که انلاین بود بعدا فهمیدم که خداوند چطوری واز چه دستانی منو هدایت کرد.به این درامد انلاین ،

    در روزها اول ازروزی 5هزارتومان درامد شروع شد من خیلی شور وشوق داشتم خیلیییی لذت میبردم .ارام ارام شد روزی 15هزارتومان و تا قبل از شروع آموزش با دوره روانشنسای ثروت 1 رسیده بود حدود400-500 هزارتومان.

    اما بعد از شروع عمل به آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 و پیدا کردن و برداشتن بخشی از ترمزهای ذهنیم، خداروشکر درامد من روزانه بالای 1میلیون تومان رو تجربه کرد. خیلی خوشحالم ،عالی بود خدای مهربانم عاشقتم که به اسانی منو هدایت کردی. خواستم این موفقیت عالی رو در زندگی ام باشما هابه اشتراک بزارم. البته من درامد افلاین هم دارم .

    من درامد انلاین تاحالا روزی بالای 1میلیون تومان تجربه نکرده بودم. خیلی حس وحالش لذت بخشه و این تازه شروع کار هست وتوکل برخداوند برای حرکت به سمت روزی چندمیلیون تومان انشالله.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4037 روز

    تجربیات مهدی عزیز

    امروز یک سال تمام هست که من این دوره شگفت انگیز رو با پس اندازی که برای خرید یک ماشین یکم بهتر کنار گذاشته بودم، خریدم.

    و با تلاش برای اجرای آگاهی های این دوره توی زدگیم، معجزات زندگی من شروع شد پول محصول که بلافاصله با شروع اولین روزهای کاری به حسابم برگشت

    امروز که داشتم تراز مالی این سال را نگاه میکردم دیدم دقیقن درآمدم 3 برابر شده که امسال تازه میخواد محصولاتم به بار بشینه

    محل زندگیم را تغییر دادم وبه یکی از بهترین محله های شهرم آمدم که این برای من یک معجزه بود وحال احساس خوبی به من وخانواده ام داده محل قبلی زندگیم فوق العاده منفی بود وقتی فرکانسم عوض شد محل زندگیم هم عوض شد.

    به لطف خداوند امسال یک ماشین دیگه هم خریدم چقدر عالی.

    یک محصول تولید کردم که تقریبا اواخر سال آماده شد ومقدار قابل توجهی فروش کردم .

    وبینهایت اتفاقات کوچک وبزرگ وازهمه بهتر ومهمتر داشتن حال واحساس خوب آرامش بیشتر .

    روابط بهتر با همسرم وفرزندانم .

    باور کنید که زندگیم عوض شد در عرض یک سال نگاه میکنم باورم نمیشه که همه این اتفاقات فقط درعرض یک سال انجام شده خدای من ..

    هنوز نتونسم تمرینات دوره رو کامل انجام بدم  واین نتایج شامل حالم شده اگر بیشتر کار کنم چی میشه خداجون شکرت میکنم.

    استادم ممنونم .دست هدایتگر خداوند بودی تو زندگی من که از والضالین بودم .از تاریکی به روشنائی اومدم .

    درسته مدت زیادیه تو سایت هستم ولی 35 سال عمرم را تو غفلت زندگی کردم وگمراه بودم الان تجربه دارم که بجای هر یک سال زندگی به روال گذشته باید لا اقل سه ماه به شیوه الان زندگی کنم تا یواش یواش باور هایم عوض بشه و فرکانسم عوض بشه تغییر مدار بدم تا شرایط زندگیم عوض بشه .

    عجله ای ندارم تا اخر عمرم به لطف خداوند تو این سایت کنار شما دوستان هم فرکانس واستادی دوست داشتنی هستم.

    سپاسگزارم استاد عزیز. شما من یکی را وخانواده ام را از فلاکت نجات دادید .ممنونم خدا جونم شکرت .خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      سعید حاج هاشمی گفته:
      مدت عضویت: 980 روز

      سلام ب استاد عزیز و خانم شایسته عزیز

      وهرکسی ک هدایت میشه ب اینجا

      الان ک دارم این متن رو تایپ میکنم بیشتر از یک هفته میشه ک محصول ارزشمند روانشناسی ثروت 1 رو ب لطف الله مهربان تهیه کردم و تووی طول این یک هفته فقط تمرکز کردم روی جلسه اول و دائم این جلسه رو یا صوتی و یا تصویری دارن مرور میکنم و حذ میبرم از همین ابتدای دوره از آگاهی هایی ک استاد عزیز داره در اختیارم میزاره و بینهایت از خدای مهربانم سپاسگزارم ک من رو ب این مسیر پر از خیر و برکت ک میدونم تاثیر ارسال ناخودآگاه فرکانس‌های مثبت خودم ب کیهان بوده هدایت کرده و هرچقدر شکرش رو بکنم کمه.

      و میخوام ی مطلب مهم رو بگم ک این چند روزی ک گذشته خیلی درگیر این بودم ک استاد گفته الگوهای ثروتمند رو تووی همه ی مقاطع و از هر لحاظ تووی ی دفتر خوشگل و هم تووی سایت بنویسید و با بقیه دوستان ب اشتراک بزارید و این برای من انگار ک ی کار خیلی سخت بود و مثل اینکه میخوام ی وزنه خیلی سنگین رو جابجا کنم و همش از زیر بارش در میرفتم و ب قول معروف داشتم کاهلی میکردم واسه همین اولین تمرین و ب خودم گفتم اگه قراره اینجور روی خودت کار کنی، نکنی بهتره و باید متعهد باشی روی تمام تمرینات و بقول خود استاد باید گفته های استاد رو عین وحی منزل بدونی و عمل کنی ب تمریناتش ،این شد ک الان تووی دل شب ب لطف الله مهربان پا گذاشتم روی نجواهای ذهنم و اومد ب امید خدا ک بگم الگوهای زیادی دور و برم هستن ک بخوام ازشون نام ببرم

      یکی از دوستان خودم هستش ک با وجود سن و سال ن چندان زیاد ک فکر میکنم تووی25 سالگی با وجود سواد کم و تجربه کم ولی اراده و علاقه و صد در صد الان میفهمم باورهای درست نسبت ب پول و ثروت خداروشکر ب موفقیت‌های خوبی دست پیدا کرده و الان جدای از اینکه خبر دارم کلی زمین و ملک خریده و سرمایه گذاری روی اونا داره مالک 2 تا کارخانه ی سنگبری ک میشه ارزش مادی اونا تقریبا میشه بیش از 200میلیارد تومن تخمین زد و همیشه ب خودم میگم منم میتونم عین روح الله باشم و تووی دلم تحسینش میکنم و واسش آرزوی پیروزی بیشتر دارم.

      بازم اگه بخوام ی الگوی دیگه مثال بزنم شوهر خاله ی خودم رو میتونم بگم بنام حاج غلام ک حدودا الان باید 70 سال سن داشته باشه و باوجود نداشتن حتی سواد خوندن و نوشتن فکر میکنم ک شروع کارش رو در سن 35 سالگی با یک نیسان و بار کشی برای مردم شروع میکنه و با تمرکز و بازم باورهای درست نسبت ب ثروت تونسته موفقیت‌های زیادی واسه خودش و خانواده ش بدست بیاره ک الان شکر خدا ب واسطه ی ثروت این بنده ی خدا و کمک‌های ایشون ب برادرهاش اونا هم وضعیت مالی خیلی خوبی دارن.

      جونم واستون بگه تووی شهر ما ی قنادی هست بنام صفا ک همه جای شهر اسمش رو بگی معروفه و ی برند شده واسه خودش ک مدیریتش حاج محمد مجیری هستش و ایشون هم واسه من ی الگو هست و با تلاش و پشت کار و طی کردن تکاملش تونسته از هیچی ب همه چی طی مدت زمان 25 سال برسه و الان با اینکه خیلی از قنادی های دیگه رو سراغ دارم ک از لحاظ کیفیت خیلی بهتر از اون هستن ولی طول سال ک خداروشکر همیشه فروشگاهش شلوغه و شب عید ک میشه بیرون از فروشگاهش صندلی میزاره و مشتری ها منتظر میشن ک برن داخل و خرید کنند این در حالی هستش ک خیلی از قنادی های دیگه ی سطح شهر ب هیچ وجه همچین فروش و مشتری رو ندارند و من قبل از آشنایی با قوانین همیشه برام سوال بود ک چجوری میشه ولی الان پی میبرم ک ایشون هم یک انسان ذهن ثروتمند با افکار و باورهای درست نسبت ب پول و ثروت هستش و امیدوارم همیشه کار و کسبش پر رونق و پر برک باشه .

      الگو واسه اینکه سن و سال هم ملاک نیست واسه ثروتمند شدن ب نظر من میشه نمونه ی بارزش رو کلنل ساندرز رو نام برد ک وقتی زندگی نامه و بیوگرافی ایشون رو میخونی واقعا ب وجد میای ک ایشون تازه بعد از سن 60 سالگی بعد از اینکه رستورانش رو از دست میده و با شکست مواجه میشه ایده مرغ کنتاکی رو و ارائه ی اون رو ب رستوران ها اجرایی میکنه و جالبه ک بدونیم ک میگن بیش از 1000 رستوران بهش جواب رد میدن و پیشنهادش رو قبول نمیکنن ولی اون با اون سن و سال با ماشینش ب این شهر و اون شهر سفر میکنه و خیلی از شبها چون هزینه هتل رو نداشته تووی ماشینش میخوابیده و دست از تلاشش بر نمیداره تا بلاخره موفق میشه ایده ش رو تووی یک رستوران اجرایی کنه و خلاصه در زمان فوتش نزدیک ب 6000هزار رستوران و فست فودی بالای سر مغازه هاشون عکس کلنل ساندرز با برند KFC میخوره و یکی از پر طرفدارترین کنتاکی های سر تا سر جهان شناخته میشه .

      الگو بعدی ک میخوام نام ببرم رو از لحاظ موقعیت مکانی و جغرافیایی انتخاب کردم واقعا برای من خیلی تاثیر گذار بوده ک اصلا محل و شهر و کشور هیچ گونه تاثیری در ثروتمند شدن من نوعی نداره و اون الگو کسی نیست جز آقای عباس برزگر ، کارآفرین و لیدر و دارنده بوم گردی روستایی ک برای خودش الان ی غول صنعت گردشگری کشور و حتی در سطح خاورمیانه و جهان شده ک شهرت اون جهانی شده وب نظر من با یک گذشت و یک دل بزرگ و افکار و باورهای ثروتمند ب جایی رسیده ک ب یکی از افراد میلیارد دلاری کشورمان تبدیل شده ک ب نقل از سایت‌ها الان برای هتل و محل اقامت توریست‌های داخلی و خارجی در همون روستای محل زندگیش واسه کل طول سال جا نیست و همیشه مسافر داره و ب لطف الله مهربان داره واسه بوم گردی عشایری برای توریست ها برنامه ریزی میکنه ،ایشون واسه من مصداق یک الگویی هستش ک موقعیت مکانیش اصلا مهم نبوده و داره تووی همون روستای خودش بنام بزم در نزدیکی شهر بوانات استان فارس هستش ک هیچ جاذبه ی گردشگر قابل توجهی هم نداره پول در میاره و ثروتش رو روز ب روز افزایش میده .

      تووی گوگل سرچ کردم دویستمین ثروتمند جهان ی مرد جوان انگلیسی هستش ک ثروتش بالغ بر 400 میلیون یورو هستش اینشون در حالی ب همچین ثروتی دست پیدا کرده و تاجر بسیار موفقی هست ک حتی سواد خوندن و نوشتن نداره و واسه من جای تعجبش اینجا ک ایشون تقریبا 40 سال سن داره و فردی پیر و مسن نیست و سواد نداره و نکته ی بعدی در یک کشوری زندگی میکنه ک یکی از کشورهای مجدد و پیشرفته ی جهان محسوب میشه

      پس بازم میشه گفت سواد و کشور و جغرافیای محل زندگی هیچ اهمیتی در ثروتمند یا فقیر بودن افراد نداره و فاکتور محسوب نمیشه.

      در کشور خودمون میتونم از خانم مقیمی نام ببرم ک یکی از زنهای میلیاردر کشورمون هستن و با تلاش و عشق و علاقه همراه با باورهای درست ثروت ساز تونستن در زمینه ی حمل و نقل دریایی و زمینی و تجارت‌های مختلف ب ثروت‌های بسیاری دست پیدا کنند و ب واسطه ی موفقیت ها و کارآفرینی های ایشون بسیاری از مردان همین کشور زیر مجموعه ی ایشون دارن حقوق میگیرن و کارمند خانم مقیمی هستن و قابل توجه همه دوستان ک ایشون عضو اتاق بازرگانی کشور هم هستن و کلی موفقیت‌های اجتماعی هم داشتن و برای کشور و جامعه بسیار فرد مفید و مثمر ثمری هستن و با ی کم تعمل و تفکر میشه پی برد ک فاکتور جنسیت هم در رشد مالی هیچ گونه تاثیری نداره و چ بسیار خانمهایی هستن و من نام نبردم ک چه در داخل کشور و چه خارج از ایران ثروت های زیادی دارن و موفق هستن .

      کایلی جنر دختر 21 ساله ی آمریکایی ک با فعالیت در صنعت مد و تلوزیون ب ثروتی 1 میلیارد دلاری دست پیدا میکنه و یکی از جوانترین ثروتمندان جهان هستش .

      یک جوان 26 ساله آمریکایی با یک کامپیوتر در آپارتمانشان و با ساخت یک وبلاگ و فروش آن ب یک شرکت اینترنتی توانسته ب ثروتی 1/1میلیارد دلار دست پیدا کنه و ایشون الگو من واسه بدست آوردن ثروت با کمترین سرمایه و کمترین فعالیت فیزیکی و تنها با علاقه و عشق و ایده پردازی و باور درست ب هدف رسیدنه.

      الگوی بعدی من ک خودش مصداق از هیچی و صفر ب همه چی رسیدن و با توکل و تعهد و پشتکار و تقویت باورهای قدرتمند کننده هستش هیچ کسی نمیتونه باشه جز استاد عزیزم سید حسین عباسمنش ک از راه دور این یکی از دستان خدا رو دستش رو ب گرمی میفشارم و روی ماهش رو میبوسم و از خدای قادر و توانا میخوام ک برکت و ثروت و سعادت رو بیش از پیش ب زندگی ایشون و همسر گرامیشون مریم خانم شایسته جاری کنه و هر جایی هستن خوشبخت تر و دل شادتر باشن .

      خانم غزل سادات خواننده و بازرگان افغانی ک ایشون مصداق الگوی جنسیتی ،جغرافیایی و سن و سال هستن ک از طریق خوانندگی و فعالیت در این زمینه ها توانسته ثروتی بالغ بر 135 میلیون دلار کسب کنه، این در حالی است ک شاهد آمدن خیلی از مهاجران افغانی ب کشورمان هستیم .

      الگوی بعدی رو میتونم مارک زاکربرگ مالک و موسس فیسبوک نام ببرم ک یکی از جوانهای بسیار ثروتمند جهان هستش ک در اوج جوانی و با تلاش و فکر و ایده های ثروت ساز ب یکی از ابر ثروتمندهای جهان با ثروتی بالغ بر بیش از 100 میلیارد دلاره ک اون رو در کنار جف بزوس و ایلان ماسک در رده ی ثروتمندان بالای 100 میلیارد دلار قرار داده و اینهمه نعمت و ثروت ب واسطه زحمت فیزیکی نیس ک اینها ب نظر من تاثیر فکر و باورهای درست هستش .و امیدوارم ک همه ی دوستان عزیز و من هم جز افرادی باشیم ک با ساختن باورهای درست ب اوج قله های موفقیت در همه ی زمینه ها برسیم.

      ب امید موفقیت های روزافزون همه ی دوستان عزیز و همفرکانسی

      در پناه الله یکتا

      شاد ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        علیرضا قاسمی گفته:
        مدت عضویت: 1387 روز

        سلام

        سلام ودرود بر استاد عشق استاد عباسمنش دوست داشتنی

        و مریم خانم شایسته گرامی

        و اعضا سایت

        درود برشما

        بابت الگوهای برتر ثروت که در موقعیت‌های مختلف نام بردید

        سپاسگزارم

        مثال های شما سبب میشه با آن افکار محدود را تغییر داد و ابزاری است برای مبارزه با موانع و محدودیت های ذهنی و نجواهای شیطانی که همیشه در ذهن بگو ، مگو دارد

        خداوند شما را هم ثروتمند گرداند تا الگوی برتر ثروت برای نسل آینده باشید

        در پناه خداوند سلامت ثروتمند و پرانرژی باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: