برخی از تجربیات خریدارانِ دوره روانشناسی ثروت 1 - صفحه 2

53 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌ها
  1. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    ✅تجربه بهزاد عزیز از آموزش‌های دوره روانشناسی ثروت1

    🌹🌹🌹🌹

    خیلی خوشحالم که دوباره دارم نظرم رو در مورد دوره روانشناسی ثروت 1 مینویسم.

    3 سال هست که ازدواج کردم و با این خانواده و این آگاهی‌ها همراه هستم و الان صاحب خونه‌ی خودم هستم و زیر یک سقف با ی فرشته زندگی میکنم،

    اوایل زندگیم‌، بیشتر با لپتابم فایلهای رایگان استاد رو گوش میدادم و اصلا خانمم علاقه‌ای به گوش دادن به این حرفها نداشت.

    و من به تنهایی پیگیر مطالب بودم اما در ادامه‌، با فایلهای سفر به دور آمریکا که تصاویرش و موزیکهاش بینظیر بود‌، کم کم خانم بنده هم میومد و تصاویر رو میدید.

    تا اینکه تصمیم گرفتیم فایلها رو داخل فلش بریزیم و داخلش صفحه نمایش تلویزیون در ابعاد بزرگ ببینیم واینجوری لذتشم بهتره،

    اینقد خانمم علاقه پیدا کرد که خودش میومد و نظرها رو دنبال میکرد.

    بعدش نتایج اینقدر عالی تر شد که‌، تصمیم گرفتیم دوره ی عزت نفس و روانشناسی ثروت یک رو ببینیم و الان روز ششم هست که دوره رو نگاه میکردیم داشتیم با همسرم جواب سوالاتی که استاد بصورت 131 سوال مطرح کرده بودن رو اولویت بندی میکردیم.

    نکته جالب اینجاست که به قدری همسرم خلاقانه و موشکافانه این قسمت از دوره روانشناسی ثروت رو اولویت بندی میکرد که ته دلم گفتم :

    خدایا شکرت. واقعا با دیدن کلیپ های بیشتر این دوره چی بشه .خدا میدونه که قطعا بهترین و همون چیزی میشه واتفاقی میفته که خودمون میخوایم…

    انشاالله دعا کنیم تمام کسانی که تو چندراهی گیر کرده بودن از جمله خود من و تمام انسانها‌، با دیدن تصاویر و دوره های استاد عباس‌منش‌، به اون وعده‌هایی که خدا بهمون داده و توی قرآنش گفته برسیم .عاشق خودمم اول بعد عاااشق شماها…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    نتایج فریبا عزیز از آموزش‌های دوره روانشناسی ثروت 1

    🌹🌹🌹🌹

    سلام دوستان عزیزم. صبح زیبای پاییزیتون بخیر.

    ثروتی به فراوانی قطرات بارون امروز براتون آرزومندم. دوستان من13 تیر 98 این دوره رو خریدم و الان جلسه 12 هستم

    نتایج من از ثروت 1 از مرداد افزایش درآمد من شروع شده و حدود یک میلیون تومان ماهانه اضافه شده و حالا تصمیم دارم باز هم این مبلغ رو با کار کردن جدی تر روی باورهام رشد بدم. چون من هنوووز کار روی باورارو اونقدر جدی شروع نکردم و فقط فایلارو گوش کردم

    از لحاظ سلامتی یک موردی برام پیش اومد که بسادگی هر چه تمامتر جهان انسانی رو از دستان خداوند در مسیرم قرار داد که با یک تجویز ساده و بسیار ارزون مشکلم رفع شد و نکته توی تبهر اون آدم بود و فقط با ده هزار تومن😍😍😍

    علاقمند شدم به روزانه نیم ساعت پیاده روی و کمی دو در منزل با آهنگای شاد که ارتعاشمو خیلی بالا برد

    یک ماسک بسیار عالی بهم گفته شد از طریق حسم که نمیتونم بگم چقدرررر توی تمیزی و شفافیت و شادابی پوستم تاثیر گذاشت

    خواهرم هم همراه من گوش میکنه دوره رو و چند سال بود که یه مورد تو سلامتیش داشت که بعد چندسال براحتی حل شد…واقعا باور کردنی نیست که راه حل انقدر نزدیک بوده

    یک پیشنهاد کاری داشتم برای یک بیزنس دیگه که بعنوان سرپرست وارد بشم و خیلی اصرار شد بهم اما من نخواستم بیزنس خودمو بعهده کارمندم بزارم و برم…گفتم خدا از همین جا اون پول رو بهم میرسونه و نیازی به این استرس نیست و راحت گفتم نه

    شب تولدم طبق برنامه ریزی الهی بیرون رفتیم و شب بسیار خوش حس و حالی شد

    چندتا مشتری ثروتمند که قبلا اصلا ازین موردا نداشتم اومدن سمتم اما خب نهایی نشد

    از لحاظ روابط هم واقعا مدارم بالاتر رفته و ومحبوبتر شدم

    توی خرید لباس هم خیلی هدایتی و با حسم پیش رفتم که شرح کاملشو قبلا کامنت گذاشتم

    سرعت درک و دریافت قانون توی این چند ماه به اندازه یکسال قبلم بوده

    خب فایلای سفرنامه که سبک زندگی استاد بود خیلی کمکم کرد و بازهم ممنون از خانم شایسته

    یک هدیه 62 هزار تومنی از مشتریم گرفتم که درسته از لحاظ مبلغی همین اما نشونه بسیار بزرگی بود برام

    تو این چند ماه چون همه اش کانون توجهم به این بود که من دیگه دوره ثروت رو دارم…..باعث شد اصلا حسم بد نشه و تعداد مشتریارو نشمرم….یعنی این فکر از سرم تا 99 درصد خارج شده….منی که کلا هر روز فکرم همین بود

    یک حس وسواس گونه در مورد وزنم داشتم که واقعا این چندماهه فراموشش کردم

    دوستان واقعا سرعت رشد ما تصاعدی هست و من مطمئنم این تازه شروع کار هست و هرچی متعهدتر بشم‌، نتایج هم رشد بیشتری داره. اینها نتایجی بود که یادم اومد و نوشتم

    یک گروه تلگرامی برای خودم درست کردم و توی اون نتایجم از ثروت 1 رو می‌نویسم و پینش کردم تا هر روز بنویسم و یکجا داشته باشم تا یادم بمونه و ایمانم به ادامه‌ی مسیر قوی‌تر و تعهدم بیشتر بشه. حس خوب تو این سایت بودن رو دوست دارم.

    استاد دوستت دارم😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  3. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    تجربه آینا عزیز از مرور دوباره‌ی آگاهی‌های دوره روانشناسی ثروت

    🌹🌹🌹🌹

    سلام

    نمی دانم چرا یک دفعه اینقدر بهت زده شدم ؛ من سالهاست که فیشهای واریزی و کارت به کارتها را نگه میداشتم حدود 4 سال؛ چندروز پیش یکی انگار بهم گفت بندازشون دور؛ با اینکه چند بار خواسته بودم این کار را بکنم ولی انجام نداده بودم؛ چندروز پیش همه را ریختم دور که از یک کلاسور هم بیشتر شده بود، به این امید بودم که روزی همه این خرجهایی که کرده بودم یک جوری به من برگردانده میشود؛ درست از وقتی که آن را ریختم دور،انگار ندایی مرا می کشاند به سمت ثروت 1 که شروعش کنم با اینکه دورههای قدم را دارم پیش می روم و درکنار آن جهان بینی را و ثروت را هم همیشه دارم انجام میدهم ولی بهرحال تمرکز اصلی من روی قدمها است، به طرزی عجیب به این دوره کشانده شدم یعنی یکی انگار یکسره می گفت از اول شروع کن؛ از اول شروع کردم یعنی انگار توی این دوره حس عجیبی داشتم نمی دانم چطوری بگویم با اینکه بارها و بارها مرورش کرده ام؛ دقیقا این زمانی بود که تمام فیشها را دور ریختم؛ وقتی داشتم پاشنه آشیلهایم را در می آوردم ؛ خدایی از دفعه اول که خیلی کمتر شده بود یعنی دفعه اول که فقط یکی اش درست بود و تقریبا همه را برعکس زده بودم ؛ با صداقت کامل و باورهای همین الانم جواب دادم و کلی دیگر پاشنه آشیل پیدا کردم این بار سوم بود که از اول شروع می کردم؛ خیلی بادقت از دفعه پیش انجام می دادم ازتمریناتم مشخص می شد و اینکه پاشنه آشیلهایم کمتر شده است ؛ وقتی فیشها را ریختم دور دیدم دقیقا این یکی از پاشنه آشیلهایم بوده است که در جلسه 14 صحبت شده است و همان قانون خلا را هم میشه برایش در نظر گرفت. بهت زده شدم ازاین هدایت از وقتی فیشها را ریختم دور واتفاقاتی که بعدش داره برایم می افتد. حتی باور نمی کردم با یک کار چقدر همه چیز عوض می شود و اصلا فکر نمی کردم پاشنه آشیل من این قدر مهم باشه ؛ این قدر دیده بودم که کیف طرف که پاره شده و دسته اش هم کنده شده را نگه می داره که لباسهای قدیمی اش را بزاره توش؛ من این طوری نبودم و فکر می کردم اصلا این پاشنه آشیل برای من خیلی کم است ؛ با انجام تمرین ووو فهمیدم همان یک ذره هم اشکال داره اصلا باید کلا پاک بشه. خدایا خیلی شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    تجربیات فردین عزیز از آگاهی‌های جلسه 2 | دوره روانشناسی ثروت 1 (نسخه جدید)

    🌹🌹🌹🌹

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عشق وخانم شایسته عزیز ودوستان همفرکانسم .

    تمرین شماره1جلسه2

    خدایاشکرت

    استاد عزیز واقعا این جلسه چقدر غوغا در درون من ایجاد کرد.چقدر دارم خوب خودم رو میشناسم .

    چقدرخوب دارم درک میکنم و فهمیدم که ذهن من چه ایرادهای داشته ودارد، اما من فقط گاز میدادم ومنتظر نتیجه عالی بودم .

    بااینکه خداوکیلی شما هم در دروره روانشناسی ثروت1 درقبل وهم در دوره هدف گذاری خوب توضیح داده بودید. اما من مدارم پایین بود درک نمی کردم فکر میکردم درک کردم،اگاهی های شما رو .

    خدایا شکرت که هرلحظه کمکم میکنید که بهتر قوانین بدون تغییرت رو درک کنم .

    من چندین بارگوش کردم این جلسه رو ،بازم باید زیاد گوش کنم تا بهتر درکش کنم. الان میفهمم که چقدر درذهن من ثروت مند بودن برابربودباسختی زیاد، قبلا هم بارها وبارها تعمق میکردم یه جورهای میفهمیدم ترمز شدیدی در ذهن من هست اما هرچی تلاش میکردم درک نمی کردم که ایراد ازکجاست. فکر میکردم همینی که دارم تکرار میکنم روانشناسی ثروت وفایلهای شما هرروز2-3ساعت گوش میدادم.ازروزی که با شما اشنا شدم وعضوسایت بودم مدتش مشخصه. اماکم وبیش تمرینات رو انجام میدادم .

    الان فهمیدم من، ثروت در ذهنم خیلی رنج اواره، که نتیجه به قول شما پایدار نیست چون این ترمز جلو من رو میگرفت که نمی گذاشت این انرژی بیکران به شکل پول وثروت وارد زندگیم شه.

    -ثروتمند بودن -خونه لوکس داشتم -ماشین لوکس داشتن -حساب بانکی میلیاردی در ذهن من خیلی رنج اور بود وهست .به این دلیل که به استقلال مالی نرسیدم طبیعی هم هست طبق قوانین جهان ،با این که من چند سال دارم هروز دورهای که از شما داشتم رو گوش میدادم وکلی از تمرینات رو انجام میدادم (البته یه جورای من ازجلسه6ثروت 1فراری بودم در مورد اهرم رنج ولذت بود )الان میفهم که چرا فراری بودم چون پاشنه اشتیل من بودو هست .خوب درکش نکرده بودم.

    کلی در این موضوع ایراد دارم ،خود شناسی .هنوز خودم رو خوب نشناختم .

    استاد من در شغلم که قبلا هم عرض کرده بودم، شغلم در حوزه املاک هست بامشتری برم خونه نشون بدم ،وبازدید ملک انجام بدم خیلی لذت بخش بود. وخداوکیلی کلی هم نسبت به همکارانم موفق بودم . وروزی چندین سرویس میرفتم باعشق خسته نمی شدم ازدرودیوار مشتری میاومد ومن بازدید میدادم.بعضی مواقع همکاران هم حال نداشتن من بجای اونها سرویس میرفتم .

    تا اخر وقت کار کردن ،روزهای تعطیل سرکار رفتن.همه از پشتکار وانرژی من تعجب میکردن ،البته این رنج هم توی ذهن من بود اگر سرویس زیاد نرم نمی تونم پول دربیارم در این شغل باید سرویس زیاد برم (سرویس یعنی بازدیدبه مشتری)اینها همش باورهای مخرب بوده که باور کردم.باید خیلی روی خودم کارکنم

    به قول استاد هرچی بیشتر فکر میکنم تازه میفهمم که چقدر ایراد دارم چقدر این اهرم در ذهنم برعکسه .

    اما در مورد روابط وسلامتی نه ،خیلی راحت بهش رسیدم از روزی که با شما اشنا شدم وحرفهای شما رو در مورد سلامتی درک کردم سلامتی کامل رو دارم. با اینکه قبل از اشنایی با شما متفاوت بود .خدارو شکر الان این نعمت ارزشمند با تغییر باورهام وارد زندگی ام شده،ودارمش.

    روابطم هم هرروز هم در خانواد هم با دوستان ومشتری هام هروز داره بهتر میشه خدارو شکر.

    اما در مورد موضوع ثروت خیلی کندم ،الان هم فهمیدم چون ذهنم خیلی باورهای ایراد داره که منو به خواسته هام نمی روسنه .

    با توضیحات این جلسه دارم درک میکنم چقدر ثروت وموفقیت در ذهن من برابره با رنج شدید.

    (استاد خواهشا در مورد این جلسه اهرم رنج ولذت وخودشناسی یه مقدار بیشتر بازش کن بیشتر ازخودت مثال بزن تابهتر درکش کنیم .چون پایه این دوره این جلسه است .میدونم شما اموزش ت رو درست وکامل انجام داده اید. اما من ،فردین شریفی دانشجوی دوره مقدس ثروت، این درخواست رو از استادم دارم .)

    خدایاااشکرت

    اماااا خبر خوب استاد جان

    نشانه خداوند در زندگی ام .

    توی این چند روزه که روانشناسی ثروت شروع شد. اتفاق مالی بسیار عالی برایم افتاد.

    خداروشکر یه نشانه عالی رو از طرف پروردگارم دریافت کردم .

    خواستم باشماها به اشتراک بزارم .

    من که هر روز با این اگهی ها زندگی میکردم ،حدود8ماه قبل من از خداوند درخواست درامد انلاین داشتم باتوجه به تضادهای زندگی ام این خواسته در وجودم شکل گرفت .

    اما نمی دونستم چطوری واز کجا به خواسته میرسم فقط دوست داشتم به اسانی وانلاین پول خلق کنم .

    خدارو شکر ارام ارام من به مسیری هدایت شدم که انلاین بود بعدا فهمیدم که خداوند چطوری واز چه دستانی منو هدایت کرد.به این درامد انلاین ،

    در روزها اول ازروزی 5هزارتومان درامد شروع شد من خیلی شور وشوق داشتم خیلیییی لذت میبردم .ارام ارام شد روزی 15هزارتومان و….. خداروشکر قبل از این دوره درامد انلاین من روزی رسیده بود حدود400-500هزارتومان .

    خانواده صمیمی عباس منش, [4/28/2020 6:50 PM]

    اما بعد از شروع این دور ،خداروشکر درامد من روزانه بالای 1میلیون تومان رو تجربه کرد .

    خیلی خوشحالم ،عالی بود خدای مهربانم عاشقتم که به اسانی منو هدایت کردی.

    خواستم این موفقیت عالی رو در زندگی ام باشما هابه اشتراک بزارم .

    البته من درامد افلاین هم دارم .

    من درامد انلاین تاحالا روزی بالای 1میلیون تومان تجربه نکرده بود خیلی حس وحالش لذت بخشه، درامد انلاین که تمام کارهارو فقط وفقط خداوند انجام میده از بینهایت دستانش .

    خدایاااااااااشکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    تجربیات دوست عزیزمان آسمان‌، از تمرکز بر آموزش‌های دوره روانشناسی ثروت 1 (نسخه جدید)

    🌹🌹🌹🌹

    سلام به همه دوستان همفرکانسی عزیزم.

    و سلام به استاد سخاوتمند که این دوره فوق العاده رو دوباره برامون ساختند.

    اوایل آبان 98 ثروت 1 را با هزاران امید و آرزو و ایمان به اینکه جواب میده خریدم و متعهدانه با همسرم شروع به کار کردیم.و نتایج از فردای اونروز شروع شد.

    پول دوره چند روز بعد بهم برگشت.

    توی سه ماه زمستان مشتریهام چند برابر شد و درامدم 2ونیم برابر شد.

    همسرم بالاخره بعد از 10 سال تونست یه ماشین جدید بخره و اتومبیلی بود که از نظر ظاهری شبیه ماشین موردعلاقه من بود.

    و خلاصه یک عالمه نتایج عالی دیگه.

    ایام نوروز امسال که قرنطینه بودیم,تصمیم گرفتیم بار دیگه با تمرکز و تعهد بیشتر دوباره از اول دوره رو کار کنیم.که خبر بروز رسانی اومد. اما باز هم از دوره قبلی, قسمت تاثیر عوامل بیرونی بر ثروتمند شدن را گوش کردیم. من تمام اون باورهایی که استاد گفته بودند را نوشتم و با یک موزیک شاد ,با ضدای خودم یک فایل صوتی درست کردم و روزی چند بار گوش میدادم.

    تا اینکه فایل اول ثروت جدید اومد و با اطلاعات اون فایل دیوانه شدم. همانهایی که روش کار کرده بودم.البته گمان میکردم که کار کردم.اما فایل یک بهم گفت که باید چطوری کار کنی.شاید هم الان توی فرکانس و درک بالاتری قرار گرفتم.

    اولین بار فقط گوش کردم. روز دوم با تمرکز بیشتری دیدمش و نوشتم.انگار با تمام سلولهای بدنم میشنیدم.برای هر قسمت به فکر فرو میرفتم و مثال پیدا میکردم.

    دیدن جلسه اول 4ساعت طول کشید.

    در مورد شغلم کلی مثال و الگو پیدا کردم و با ذهنم منطقی صحبت کردم در مورد پاشنه آشیلهام.

    در همین حین خداوند اولین جایزه رو بهم داد و مشتری از شهر دیگه که نمیدونم چطوری منو پیدا کرده,تماس گرفت.

    جالبه که این تماس زمانی بود که داشتم به ذهنم میگفتم الان بهتر از چندسال پیش میشه پول ساخت.توی شهر خودت نشستی و از طریق اینستاگرام و .. میتونن پیدات کنن و ….

    بعد از تماس مشتری کلی ذوق کردم و گفتم : دیدی جواب داد.اونم با چه سرعتی؟

    الان هم نیم ساعت بعد از اون جریانه که تصمیم گرفتم اولین نتیجه ثروت 1 خودم رو اینجا ثبت کنم.

    سپاس از پروردگار وهابم که اینقدر قوانین ثابتش دقیق عمل میکنن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    تجربیات امیر عزیز از شروع آموزش و تغییر به کمک آگاهی‌های دوره روانشناسی ثروت 1

    🌹🌹🌹🌹

    سلام به همگی..

    من حدود دو ساله که وارد بورس شدم البته نه حرفه ای اما به هر حال روش خیلی حساب می کردم برای ثروتمند شدن. به این دلیل که می گفتم و البته هنوزم میگم که من توانایی خاصی برای خلق ثروت ندارم. پس میرم توو بورس که هم به اقتصاد کشورم کمک کنم و به این شکل باعث گسترش جهان بشم! و هم با سود اون زندگی که می خوام رو خلق کنم.

    غافل از اینکه گسترش جهان از گسترش خودم شروع میشه. من اگه میرم بورس واسه اینه که خودم راحت بشینم و بدون هیچ کاری دیگران برای من پول بسازن!

    امروز 15 مهر 99 و زمانی که استاد در یکی از جلسات دوره روانشناسی ثروت 1‌، قانون ثروت و مولد بودن رو توضیح دادند و پیش بینی کردند که بورس شکست خواهد خورد خرداد 99 بود. الان می بینیم که خیلی از اونها که با کلی آرزو و رویا اومدن توو بورس الان دارن با کلی ضرر و شکست از بورس میرن بیرون!

    من هم جزو همون اکثریت بودم. البته من پس اندازم رو تو بورس گذاشتم و خداروشکر وام نگرفتم یا قرض نکردم که وارد بورس بشم. پولم تا 230 میلیون هم رفت و الان رسیده به 110 میلیون!

    من به خودم افتخار می کنم. چون با فروش سهامم دوره روانشناسی ثروت 1 و راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو خریدم. و این یعنی درست ترین سرمایه گذاری.. سرمایه گذاری رو خودم!

    یه ذره شک داشتم که آیا کارم درسته یا نه .. و با توضیحات استاد توو این جلسه از درستی انجام این کار مطمئن شدم.

    قصد دارم کل پولم رو از بورس خارج کنم که ایمان دارم خداوند من را به بهترین مسیر هدایت میکنه. میخوام یه جور دیگه به اقتصاد کشورم کمک کنم!

    من الان تنها هدف و رسالتم باید ساختن باورهای قدرتمندکنند درباره ثروت باشه. در کنار دوره روانشناسی ثروت، دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو هم شروع کردم.

    در حال حاضر تنها کار من باید کار کردن روی این دوره ها باشه.. من کارمندم و خداروشکر بعد از ظهر هام کاملا آزادم تا بتونم بصورت تمرکزی روی این آگاهی ها کار کنم تا خداوند آرام آرام مسیر های جدید رو بهم نشون بده و امیدوارم اونموقع اونقدر ایمان و جسارتم رو بالا برده باشم که وارد اون مسیر جدید بشم که خداوند من رو بهش هدایت کرده.

    خداروشکر که در مسیر تغییرم .. خداروشکر که در مسیر همون عده قلیلی هستم که قرآن بهش اشاره می کنه. در این مسیر بودن قطعا سعادت دنیا و آخرت من رو تضمین می کنه. این وعده خداوند است و خداوند خلف وعده نمی کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    بخشی از تجربیات منصوره عزیز از سرمایه‌گذاری روی باورهایش به کمک آموزش‌های استاد عباس‌منش

    🌹🌹🌹🌹

    باسلام به استاد عزیز ومریم دوست داشتنی و دوستان عزیزم

    استادعزیز من دو تا از محصولات شما رو خریداری کردم روانشناسی ثروت 1و دوره عزت نفس

    در مورد دوره روانشناسی ثروت من دوفایل شمارو کار کردم وملکی رو خریداری کردم و بعد از چند ماه سه برابر شد یعنی دههابرابر بهایی رو که پرداخت کردم سود بردم

    ودر مورد دوره عزت نفس من 6 جلسه رو کارکردم اول اینکه سلامتیمو به دست اوردم چون بینهایت احساس ارزشمندی ولیاقت میکنم و بدن من هیچ نیازی به عوامل بیرونی نداره ودر سلامت کامل هستم ودر یکی دوجلسه اول احساس خوب =اتفاقهای خوب همواره با من است

    و خودم رو باهمه اشتباهات خودم پذیرفتم ودست از کمالگرایی برداشتم و این هزینه ای رو که چند ماه یکبار باید برای چکاپ انجام میدادم برای گوارشم اونو برای خرید دوره عزت نفس هزینه کردم وخیلی بهاش کمتر از دکتر وداروهای گرانقیمت است

    همه این موارد رو کنار بزاریم از زمانی که با سایت اشناشدم یه حس سبکبالی دارم که دارم روی ابرهاراه میرم رهاوسبک

    احساس بینظیری دارم که هیچوقت در زندگیم تجربه نکردم و ارزش محصولات استاد مثل الماسه که هر چی صیقل داده میشه باارزشتر میشه

    خداشکرت که چشمهام این زیباییهارو میبینه وگوشهام این اموزهای زیبا رو میشنوه استادعزیزم ومریم مهربونم شما دستهایی هستید از دستان خداوند وخدارو شکر میکنم که منو باشما اشنا کرد وهدایت شدم به درک قوانین ثابت وپایدار جهان وامیدوارم من هم مثل شما بتونم جهان رو جای زیباتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  8. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    دیدگاه زهرا عزیز در دوره روانشناسی ثروت 1

    🌹🌹🌹🌹

    آنچه می‌نویسم، عبادتی است که برای شب‌های قدرم در نظر گرفته‌ام که این شب‌ها، چنانچه اعتقاد داشته باشید، هر کس به گونه‌ای معبودش را عبادت می‌کند و من تصمیم گرفتم با ذکر نکات مثبت و اتفاقات خوب زندگیم و سپاسگزاری بابت این همه آسایش، راحتی و شیرینی به تنها تکیه‌گاهم پناه بیاورم و صدق بالحسنی کنم و تقدیرم را فسنیسره للیسری رقم بزنم.

    شب قدر ١4٠٠ بود که میان قرآن به سر گذاشتن، خداوند بهم گفت، یوسف اگه از من خواسته بود خیلی زودتر از زندان نجات می‌یافت و تو حدود هجده نوزده ساله که در یک زندان اسیر شده‌ای و دائم نگاهت به کمک دیگرانه که اگه فلانی وبهمانی بفهمن حتما کمکم می‌کنند تا این زندگی رو که برایم حکم زندان رو پیدا کرده بود تمام کنم. این‌قدر داشتم کج و بیراهه می‌رفتم که خود خدا مستقیم وارد عمل شد و با تحکم به من نشان داد که اگه نجات می‌خوای فقط از دست من ساخته است و من شادمانه و شرمگینانه قرآن از سر برداشتم و سر به سجده گذاشتم و کفتم: چشم. و از آن روز خدا شد تمام پناه دختری که تمام خانواده در برابر تصمیمش ایستاده بودند.

    شب قدر ١4٠١ بود که دیگه قرآن به سر نگرفتم، اما به دل گرفتم وقتی چشم باز کردم و یادم آمد درخواست سال گذشته‌ام را و دیدم که چه راحت و چه شیرین مسیر رو پیموده‌ام و چه شیرین از زندان بیست ساله رها شده‌ام. در این مدت انگار دختر پادشاه بودم و زمین و زمان بسیج شده بودند تا مبادا غبار اندوهی بر دلم بنشیند و من در آن شب قدر سپاسگزار خدایی بودم که نه تنها چشم از شرک بیست سالۀ من پوشیده بود که چنان پناهم شده بود که مبادا ترک بردارد چینی نازک وجودم.

    به والله که آنچه در این دو سال بعد از جدایی، اگرچه هنوز رسمی نشده است، بر من گذشت شیرین‌ترین و گواراترین لحظات بیست سالۀ دوم زندگی من بود. زندگی سراسر آرامش. من بزرگتر پیدا کرده بودم و درست مثل طفلی که بچسبد به پدر وقت خطر، چنان در آغوش امن پروردگارم بودم که حتی حرف و حدیثی هم سراغم نمی‌آمد، حرفی اگر بود، دغدغه‌ای اگر مطرح می‌شد، دیگران می‌شنیدند و نگران می‌شدند و غصه می‌خوردند، اما من، زهرای او، در حصن حصینی قرار گرفته بودم که حتی حرفی و سخنی هم آزارم نمی‌داد یا حداقل به نسبت دیگران بسیار هجوم حرف‌ها طرف من کمتر بود.

    در این دو سال با وضعیت بالا و پایین اقتصادی و نگرانی‌ها و … من لحظه به لحظه راحت‌تر زندگی کردم، حتی به مو هم نرسید که بگویم به مو رسید اما پاره نشد. تقریبا هرگز نگران وضع معیشت و ادارۀ خانه نبودم، انگار حسابم از غیب برکت یافته بود. و من الان که به عقب بر می‌گردم چنان حس لذت‌بخشی سراسر وجودم رو پر می‌کنه که در خلسۀ آرامش فرو می‌روم.

    شب قدر ١4٠١ چشم باز کردم و دیدم در خانۀ خودم نشسته‌ام(از خدا خواسته بودم ٣ میلیارد پول من حیث لایحتسب برساند تا بتوانم خانه‌ای در خور چنانچه پیش از این در آن زندگی می‌کردم، تهیه کنم) و شب قدر ناگهان خدا به من گفت: از خونه‌ت راضی هستی؟ و من متوجه شدم که ای دل غافل خدا دقیقا همون خونۀ خودم رو بهم داده تا حتی سختی خونه پیداکردن هم نداشته باشم و قیمت این خونه در آن موقع دقیقا ٣ میلیارد بود. یادمه همیشه تو جملات تأکیدی‌م می‌گفتم ٣٠٠ تومنه و ٣ میلیون و ٣ میلیارد برای خدا فرقی نمی‌کنه. (شوهرم در یک اقدام غیرمنتظره، خانه را خالی کرده بود و به من و دخترم داده بود که راحت زندگی کنیم).

    و حالا که کفیل مهربان من خداوند، تمام امکانات را فراهم کرده بود تا در آرامش زندگی کنم نوبت ذره ذره پیشرفت بود.

    زهرای او در سال گذشته توانست دو پروژۀ نگارش کتاب رو به اتمام برساند، زهرایی که تا به حال به طور حرفه‌ای دست به قلم نبرده بود شد ناخدای پروژه‌ای بزرگ برای نگارش، ناخدایی که کلمه و ایده و خلاقیتش را از خدا می‌گرفت و چنان تحسین و تعجب دیگران را بر می‌انگیخت که هر لحظه اعتماد به نفس و عزت نفسش در این مسیر بیشتر شود و می‌دانست که آنچه از دهان دیگران به تحسین او خارج می‌شود، کلمات مهربانانۀ اوست که می‌خواهد اعتماد به نفس از بین رفته‌ام را برگرداند تا بتوانم قدم در مسیرهای بزرگتر بگذارم. یعنی قشنگ مشخص بود که این خدا هم وکیل و هم کفیل و هم مشاور و هم مددکارم شده است تا همه جوره هر آنچه از دست داده‌ام را جبران کند.

    منِ نوپای تازه راه آموخته چنان پروژه‌های مهمی را برای ویراستاری می‌گرفتم، (در حالی که سال دوم بود که این مهارت را آموخته بودم) که نگاه متعجب و گاه آمیخته با حسرت سرویراستار و ویراستاران بیست سالۀ اداره را حس می‌کردم. با تعجب به من می‌گفتند این کارها رو از کجا می‌گیری؟ و من با اذعان به اینکه هیچ کدامش دست من نیست، فرمون زندگی‌م افتاده دست یکی دیگه، به آن‌ها می‌گفتم من جای درستی قرار گرفته‌ام.

    در انتهای سال یک پروژۀ بزرگ نگارش به من پیشنهاد شد که هنوز قطعی نشده است اما حتی پیشنهادش یک نشانه‌ است، نشانه از اینکه مدار ثروت من در حال بالارفتنه و من حتی برای پیشنهاد این کار و قیمتی که برای آن در نظر گرفته‌ام خدا را سپاسگزارم.

    به تقدیر نوشته شده در یک سال گذشته‌ام که نگاه می‌کنم جز مهر نمی‌بینم، انگار در حریر نرم و لطیف محبتی قرار گرفته بودم که لطافت آن تمام روحم را نوازش می‌داد.

    از رانندۀ غریبه‌ای که راه کج می‌کرد تا مرا به مقصد برساند تا جشن تولدی که به‌طور بی‌سابقه مورد لطف همه بودم تا دوستانی که از عمق وجودشان عشق را نثار من می‌کردند و من در می‌یافتم که این عشق چیزی نیست جز محبتی که خدا در حقم به کمال رسانده است.

    کارهایی را انجام دادم که هرگز نمی‌گویم کوچک بودند، (اگرچه از نظر دیگران کوچک باشند) چون شاید بیش از ده سال بود که دلم می‌خواست این کارها را بکنم اما نمی‌توانستم. زمانی که خانۀ شوهرم بودم، خرج زندگی با من نبود و خودم هم درآمد داشتم؛ اما نمی‌توانستم این کارها را انجام بدهم، اما الان که مسئولیت زندگی بر عهدۀ من که نه بر عهدۀ کفیلم بود، این امکان به وجود آمده بود که آنچه دوست داشتم رو انجام بدم. ذکر یک نمونه‌ش قشنگه: من سال‌ها بود که می‌خواستم که یک کاری رو انجام بدم که حدود هشت ماه طول می‌کشید و یک هزینه ای هم باید ماهانه برای آن در نظر می‌گرفتم. یادم میاد بعد از نماز سر به سجده گذاشته بودم و گفتم خداجونم جور کن این کار رو انجام بدم، همونجا تو سجده بهم گفت همین الان که سر از سجده برداشتی، زنگ بزن و وقت بگیر. گفتم ولی من فقط 6٠٠ هزار تومان تو حسابم مونده و هنوز تا اول ماه هم مونده، نمی‌تونم حسابم رو خالی کنم. گفت همینه که من می‌گم، درسته که با عقل معاش جور در نمیاد، اما به من اعتماد کن. و من سر از سجده برداشتم و رفتم سراغ تلفن. من به راحتی اون هزینه رو هر ماه پرداخت کردم بدون اینکه سر سوزنی حتی دلم بلرزه. بیشتر به معجزه شبیه بود که من چجوری با 6٠٠ تومن که ٣4٠ هزار تومانش را برای اون کار هزینه کردم، تا آخر ماه (با بهترین کیفیت) گذراندم. از وقتی کفیلم خداست و بزرگترم، انگار حساب و کتاب درآمدم دست خودم نیست، از کجا میاد و می‌ره رو متوجه نمی‌شم، فقط می دونم همیشه هست.

    پارسال تا حالا چندین سفر به یزد رفتیم که هر بار در راحت‌ترین حالت ممکن رفتیم و برگشتیم، با کوپۀ دربست رفتیم و با هواپیما برگشتیم. تفریحاتی رو انجام دادیم که تا حالا فکرش رو هم نمی‌کردیم، رفتیم کویر، تو یک شب دوبار سافاری سوار شدیم، زیپ‌لاین سوار شدیم(هم زمان شده بود با سفر دور آمریکای استاد و داستان زیپ لاین سوار شدنشون و من این قدر دلم می‌خواست اون تجربه رو داشته باشم، شاید کمتر از یک هفته تجربه‌ش کردم) یک سفر شیرین زنانه رفتیم شمال، با اینکه بدون ماشین بودیم هم دریا رو تجربه کردیم، هم جنگل رو.

    یک سفر لاکچری رفتیم مشهد. یک جشن تولد عالی گرفتم برای دخترم. دورۀ عزت نفس رو خریدم که جزو برنامه‌های امسالم بود. یه دوره کلاس آموزشی حرفه‌ای ویراستاری رفتم، دورۀ نویسندگی خلاق یکی از اساتید مهم این حوزه رو شرکت کردم، همۀ این اتفاقات شیرین برای سال گذشته است و شرایط اقتصادی نابسامان و منی که باید زندگی می‌چرخاندم. در حالی که سال گذشته اول سال گوشت رو خریدم کیلویی ١4٠ هزار تومان و آخر سال خریدم 55٠ هزار تومان، اما لحظه‌ای سفرۀ ما کوچک‌تر نشد. آخه گاهی به شوخی به مامانم می‌گفتم پول من برکت زیادی داره، چون کفیلم خداست، اگه برای برکت می‌خواین بهتون بدم.

    من واقعا سپاسگزار همسر سابقم هستم زمانی که گفت اگه من نگهت ندارم کی رو داری که ازت مراقبت کنه، نه داداش داری، نه پدر، نه دایی، نه عمو… و من اونجا بود که فهمیدم این بی‌کسی چه نعمت عظیمیه و هر روز بی استثنا سپاسگزار خدایی بودم که تا عمق وجودم دریافته بودم که همه کس من است( لازمه که بگم همسر سابقم اصلاااااا آدم بدی نبود، بسیار مهربان بود و من رو هم عاشقانه دوست داشت، اگه حرفی از او نقل کردم، حرفی بوده که در عصبانیت زده، مشکل ما بیشتر اختلاف فرهنگی بود که هیچ جور نمی‌توانستیم حلش کنیم و داشتیم همدیگر رو آزار می‌دادیم).

    وضعیت خرید و پوشاکمون به وضوح تغییر کرده بود، اگه هر سال سه تا شلوار می‌خریدم، امسال نگاه کردم دیدم ٨ تا شلوار خریدم، یعنی حتی از. دوبرابر بیشتر، اگه سال قبلش یک کفش معمولی خریده بودم، امسال کفش چرم میلیونی برند گرفته بودم، اصلا با دو دو تای بشر جور در نمیاد که من با حقوق کارمندی در شرایطی که همه گلایه مند و ترسان بودند، چنین شیرین زندگی کردم و واقعا به سالی که گذشت نگاه می‌کنم جز شیرینی، راحتی، محبت، آرامش، ورودی‌های شیرین مالی و تفریح و گردش و شادی چیزی نمی‌بینم.

    چنان دستان خدا بر سر و روی من مهر پاشیدند و زندگی را برایم شیرین ساختند که ذکرش در قالب کلمات نمی‌گنجد.

    سالی که گذشت سال بسیار شیرین و به یادماندنی بود، سال نوازش‌ها بود و ترمیم‌ها؛ اما سالی که در پیش روست به یقین با اختلاف سالی خواهد بود که نظیرش را در تمام زندگی‌ام ندیده‌ام. سالی که اختلاف دست فرمان من و خدا را همه خواهند دید، زندگی که من پارو انداخته ام و سکان دست ناخدای داده‌ام. سال پیش رو سالی است که تمام کسانی که که در جوابم وقتی گفتم خدا روزی رسانه، گفتند درسته که خدا روزی رسانه اما آدم هم باید واقع‌بین باشه، واقعیت جدیدی را از جهان درک خواهند کرد. سالی که تمام اطرافیانم معنای واقعی کفی بالله وکیلا را خواهند دریافت. وقتی گفتم شماها همه مذهبی هستید و حداقل سالی چند بار قرآن را ختم می‌کنید، مگه نمی‌گید کفی بالله وکیلا، ألیس الله بکاف عبده، پس از چه چیز بعد از طلاق این قدر نگرانید؟ و نگاه عاقل اندر سفیهی به من انداختند و رفتند به مادرم زنگ زدند که جلوی دخترت رو بگیر، جامعه خطرناکه، دختر جوون نیاز به محافظ داره و مادر موحد دوست داشتنی ام با اینکه با طلاقم مخالفه، اما به همه گفت: زهرا می‌گه این حرف‌ها بوی شرک می‌ده و من بعد از این مرگ رو بر شرک ترجیح می‌دهم.

    شب ٢١ رمضان ١4٠٢ است، ساعت از ٢ گذشته و من آنچه را نوشتم به جای قرآن به سر گرفتن بود و دیگر عباداتم. ان‌شاءالله عمری به دنیا باشد شب قدر ١4٠٣ زیر همین کامنت خواهم گفت که زندگی‌ فردی که همۀ داروندارش خداست، چگونه رقم خواهد خورد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      محمدرضا شبانی گفته:
      مدت عضویت: 2339 روز

      چقدر زیبا چقدر زیبا چقدر زیبا

      سراسر لذت بود خوندن این کامنت برای من. این همه شجاعت فقط و فقط از توحید میاد. وقتی که میتونی حرف اطرافیان رو بشنوی که دارند آیه یأس میخونن و در جوابشون فقط ی لبخند زیبا بزنی و رد بشی و بری و به خودت و خدا بگی تو هستی قدرتمند، همه چیز تویی، من به این حرفای آدما کاری ندارم.

      وقتی زندگی رنگ و بوی خدا میگیره هیچ قدرتی نمیتونه جلوتو بگیره. انگار همه چیز برات سادس. با اینکه مسائلی داری اما انگار از پیش حل شدس. خیلی خوبه. توحید بهترین و بالاترین حسه. خدایا سپاسگزارم بخاطر وجودت سپاسگزارم سپاسگزار سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    ✳️ تجربیات نوید عزیز‌

    سلام استاد عزیزم خدا را شاکر و سپاسگزارم که من را با شما اشنا کرد و تونستم بعد از گذشت چهل سال از عمرم با خود واقعی م بدون ترس و خجالت روبرو بشم و به خودم بگم که چهل سال مسیر و اشتباه رفتم وای هیچ اشکالی نداره فرصت ها تموم نشدن از بقیه عقب نموندم کسی جای من و نگرفته فرصت و ثروت و نعمت بیشماره ،

    استاد آگاهی های این جلسه از دوره ثروت‌ دقیقا راجب من صدق میکنه. من وقتی با تضاد مواجه شدم‌، نتونستم ذهنم و کنترل کنم

    وقتی با شریکم به مشکل برخوردم و انگار آسمون به زمین چسبیده بود برام هیچ کس و هیچ چیز و باور نداشتم و باورم نمی‌شد که شریکم مال و اموالم و بالا کشیده باشه هر کاری میکردم که جبران اون مالی و که از دست داده بودم بکنم ولی هر چه جلوتر میرفتم بدتر می‌شد.

    کار اصلی مون تهیه و پخش مواد پروتئینی بود که با شرکت ها ی عسلویه بیشتر کار میکردیم و مازاد سرمایه مون هم تو کار ساخت و ساز سرمایه گذرای میکردیم . من مسئول سردخانه بودم و شریکم ساخت و ساز بعد که کارمون گره خورد تند تند شغل عوض میکردم هر کسی هر چیزی پیشنهاد میداد میگفتم حاضر یه مدت جنس میفرستادم قطر که کلی ضرر کردم.

    کارگاه ام دی اف راه انداختیم باز هم ضرر پول سود میدادم یهو دلار چند برابر شد سرمایه ام یک پنجم شد خونم و فروختم تو یک ماه قیمتش سه برابر شد.

    استاد نمیدونستم چیکار کنم اتفاق های خیلی بدتر هم برام افتاد که اینجا مجال نیست بگم پروسه دادگاه رفتن و باج دادن و … خلاصه اینکه زندگیم که حاصل یک عمر کار کردنم بود داشت جلو چشمم آب می‌شد و منم فقط نگاه میکردم و افسوس میخوردم.

    استاد من اصلا آدمی نبودم که باور کنم زندگیم داره از هم میپاشه من همیشه ماشین خوب سوار میزدم سال نود جنسیتی 2012 داشتم سال نود و سه بی ام و زد فور داشتم همون سال فقط یه خونه دو طبقه برای مادرم تو روستا که خودش تنها بود درست کردم دویست میلیون حداقل خرجش کردم ولی به جایی رسیدم که همون خونه را حاضر شدم با پنجاه میلیون بفروشم بی ام و را داده بودم دوستم چپ کرده بود با 120 میلیون ضرر فروختم فقط به 206 داشتم اونم فروختم و یه موتور که سال 85 داده بودم به برادرم ازش گرفتم با کلی خجالت سوار میشدم کسی باورش نمیشد فکر میکردن من ماشینم تو خونه هست یه مشکل خیلی بدتر هم داشتم که تو فایل های استاد شنیده بودم که یه انجمن دوازده قدمی هست که میتونه کمک کنه (هنوز محصول نخریده بودم و از راههای نادرست استفاده میکردم) با اون انجمن اشنا شدم و دوباره متولد شدم و هر روز زندگیم بهبود پیدا می‌کرد

    تا یه روز تو فایل های استاد شنیدم که میگفت با هر چی که داری شروع کن هر جا که هستی…

    از همه اون دارایی ها دو تا پلاک زمین برام مونده بود که اینا هم هیچ کاریشون نمیدونستم کنم یعنی خودم و باور نداشتم ولی وقتی این و از استاد شنیدم 9 میلیون تو حسابم بود گفتم من این زمین و میسازم دو تاش هم میسازم.

    شروع کردم به انجام کارهای اداری و … تا قبل از این ها اینقدر میترسیدم که جرات نداشتم اقدام کنم ولی خدا را هزار مرتبه شکر قدم به قدم هدایت شدم با یکی از دوستام که تو انجمن بود و استاد و دنبال می‌کرد اشنا شدم به محض اینکه حرف زد گفتم شما استاد عباسمنش و میشناسید گفت اره و اونجا بود که دیگه من ولش نکردم ازم پرسید کدوم دوره را از استاد داری گفتم همه دوره ها را تعجب کرد بعد گفت اگه میخوای نتیجه بگیری باید بهاش و پرداخت کنی اولش مقاومت داشتم ولی خدا را هزار مرتبه شکر همه اون فایله را پاک کردم و دوره ثروت و خریدم

    ✅از وقتی دوره ثروت 1 و شروع کردم زندگیم یه نظم خاصی گرفته؛

    ✅اعتماد بنفسم بیشتر شده؛

    ✅ همه بدهی هام و پرداخت کردم؛

    ✅هیچ وامی دیگه نگرفتم؛

    ✅ ساختمان اولم داریم نما میزنیم زنین دومی هم پروانه گرفتم به زودی شروع می‌کنم؛

    ✅ اصلا به شریک داشتن دیگه فکر هم نمیکنم. در حالیکه تا قبل از آشنایی با استاد به تنهایی جرات نمیکردم قدم بردارم.

    اینقدر از زندگیم راضی هستم که هر روز بابت فرصت یک روز زندگی دیگه از خداوند سپاسگزاری می‌کنم و برای استاد آرزوی سلامتی می‌کنم تازه دارم میفهمم که زندگی فقط پول و‌مال نیست بدترین روزهای الان مو با بهترین روزهای اون دوران عوض نمیکنم. بابت استاد عزیزم و همه شماها که بهم کمک میکنید تا درک بهتری از دنیای اطرافم داشته باشم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      ساناز گفته:
      مدت عضویت: 1345 روز

      سلام استاد عزیزم سلام مریم قشنگم

      بسیار بسیار سپاس گذارم که این دوره نتایج دوستان از آموزه های استاد رو رو سایت گذاشتین نمیدونم قبلا بوده یا نه اما من چند روزی هستش که چشمم بهش خورده اونم توسط کامنت یکی از دوستان تو بخش عقل کل

      اما بی نهایت بی نهایت سپاس گذارم و ظهری میخواستم برم فایل دوره حل مسائل گوش بدم اول گفتم بیام ببینم اینجا چخبره بعدش وقتی نشستم کامنت دوستان خوندم فهمیدم چه گنج هایی اینجا خوابیده راستش تقریبا یک سالی میشه خیلی شرایط مالیم به هم ریخته و اصلا فروش ندارم منی که در ماه 172 میلیون تومان درآمد داشتم الان کلی زور بزنم 10 میلیون تومان فروش کنم در صورتی که فقط مخارجم خیلی بالاتر از این عدد هستش حتی دو ماه اخیر ی ریال هم فروش نداشتم و از جیب میخوردم طوری که حتی نتونستم لباس عید بخرم و همش میگفتم چون بازار ارز به هم ریخته و نوسانات زیاد شده و مردم قدرت خرید ندارن بازار فروش من اینطوری شده در صورتی که ی همکارم که حتی کرایه و پول پیش دفترش از من خیلی خیلی بیشتره تو ی سال دوبار ماشین عوض کرد سراتو شد ازرا و اسفند ماه هم ازرا شد تالیسمان

      خیلی خوشحال شدم وقتی پیشرفت همکارم دیدم چون خیلی خیلی بهم انگیزه داد و خودش شد برام ی باور قدرتمند به فراوانی مشتری و فروش.یا یکی دیگه از همکارام که کلا از این صنف بیرون رفته بود تو ی سال اخیر چندین پارت جنس از چین آورد و تو مدت خیلی کوتاهی فروش رفت اما من هر روز پسرفتم بیشتر میشد تا اینکه تصمیم گرفتم اساسی بیام روی باورهام کار کنم حتی شده کل ساعت روز کار کنم و تو فایل های رایگان هر فایلی که مربوط به باورهای ثروت ساز هستش شخم بزنم تا بتونم دوباره در آمد 172 میلیونی در ماه دربیارم البته اینم بگم که ایمان قلبی دارم که به زودی انجام میشه فقط باید باورهام بسازم.چقدر خوشحال شدم وقتی دیدم ی جایی هست که کامنت دوستان که دوره ای خریدن که من نخریدم وجود داره و من میتونم بخونم چون در حال حاضر پول خرید دوره های ثروت ساز رو ندارم و ایمان دارم به زودی به دستم میرسه و من تهیه میکنم.از دوستانی که کامنت من میخونن ممنون میشم هر راه حلی که دارن به منم پیشنهاد بدن و بی نهایت از لطفشون ممنونم .اینم اومدم نوشتم مه تعهد داده باشم در حضور شما که حتما برم عملی روی باورهام کار کنم و ی ردپایی بزارم که بعدا بیام بگم منی که حتی پول لباس عید نداشتم به چه دست آوردهایی رسیدم.خدایا شکرت که دارمت.در پناه قدرت محض جهانیان..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    ✳️ تجربیات  قدیر عزیز

    ✅توی این جلسه از روانشناسی ثروت استاد چندین مرتبه این جمله رو گفتن که وقتی ما روی خودمون وباورهامون کار میکنیم به گونه ای که شخصیت و رفتارهای ما تغییر می‌کنه‌، لاجرم لاجرم ثروت وارد زندگیمون میشه .

    آخرین جمله استاد قبل از خداحافظی هم همین بود:

    «روی خودتون کار کنید و دستهای خداوند رو نبندید از راههای مختلف لاجرم ثروت وارد زندگیتون میشه»

    با اینکه در طول این فایل استاد چندین بار این رو گفتن ولی این مرتبه آخر انگار این جمله منو تکون داد.

    این جمله خیلی حالم رو خوبتر کرد.خیلی حس خوبی بهم داد، یه حس آرامش،حس امنیت ،حس خیال راحت،حس صبر و راحتی وامید ،و گذشته‌ام رو یادم آورد.

    چون منم مثل خیلیا وقتی من دارم روی خودم کار میکنم ذهنم با اون باورهای محدودکننده ی قبلی بیکار ننشستن و همش میگه چطور میخواد نتیجه پیش بیاد؟چطوری میخوای درآمدت رو بیشتر کنی؟چطوری میخوای با زمان و انرژی کمتر سود بیشتر کسب کنی؟ چطوری؟چطوری؟و شرایط فعلی رو هی مرور میکنه.

    ولی این جمله اخر استاد قبل از خداحافظی واقعا آرومم کرد.

    بهم فهموند کرد که همونطور که پارسال خداوند مهربونه من از راههایی که من اصلا فکرشو نمیکردم و اصلا به ذهنم نمیرسید درآمدم رو حدود 3 برابر کرد (و من واقعا ازش ممنونم)باز هم از راههای گذشته ویا حتی جدید که الان و در حال حاظر قابل دیدن برای من نیستن میتونه خیلی قشنگ وشیک و مجلسی درآمد و ثروتم رو آزادیم رو آرامشم رو ایمانم رو سلامتیم رو روابطم رو هر روز بهتر و بهتر کنه اگر من این مسیر رو ادامه بدم و باورهای قدرتمندکننده تری بسازم که من رو وارد مدار ایده های کاراتر کنه.

    و همچنین بهم یادآوری کرد که در گذشته هم هیچ شرایط، راه، ایده، فکر، کار، حرکت و مسیر خاصی دیده نمیشد که از اول بشه انتهای اون رو مثل روزِ روشن ببینم و از مسیر مطمعن باشم، ولی بعد از انجام کارهای خیلی کوچیک و به ظاهر ساده بود که وقتی تکرارشون کردم تونستم نتیجه‌های عالی رو رقم بزنم و توی زندگیم ببینم.

    حتی گاهی اوقات بدون اینکه ما کار خاصی بکنیم این اتفاق میفته.

    ازش متشکرم که وقتی فکر میکردم چیکار باید بکنم که درآمدم بیشتر بشه ؟ در جواب چیزه قاطع و کامل و مطمعنی به ذهنم نمیرسید ولی یه حسی داشتم که بهم میگفت میشه، تو همین چیزای ساده که به ذهنت میرسه رو انجام بده مطمعن باش که نتیجه میگیری.

    و واقعا الان نسبت به قبل وقت کمتری میذارم و انرژی کمتری مصرف میکنم ولی درآمدم بیشتر از دوسه سال پیش شده . با ایده‌های ساده با اعتماد بنفس بیشتر با ایمان بیشتر با قبول کردنه توانایی های خودم با قبول کردن قدرت لطف خدا.

    ✅پارسال خدا منو هدایت کرد به سمت ثروت 3 برابر و من درآمدم رو 3 برابر افزایش دادم. علاوه بر اون راه کسب درآمد غیر فعال رو هم بهم نشون داد که راحت تر و بیشتر از قبل درآمد داشته باشم.

    پارسال خدا خودش یه مشتری خیلی خوب برای من فرستاد بدون اینکه اصلا من مشتری رو از قبل بشناسم .به خداوندی خدا خودش برام فرستاد و من برای پیدا کردن یا جذب کردن این مشتری(دست خدا)خوب هیچ هیچ هیچ هیچ کار خاصی نکردم.

    یه واسطه‌ای بین من و اون مشتری بود که خوده اون واسطه هه گفت قدیر من میخوام از این صنف برم بیرون بیا با این مشتری آشنات میکنم خودت مستقیم باهاش کار‌کن و همین مشتری به تنهایی پارسال نصف تولید ما رو نقدی خرید کرد….

    یا مثلا دنبال یه مدل خوب میگشتم که یکی از دوستان یه مدل بهم معرفی کرد که همین مدل باعث شد ما بتونیم با گذاشتن همون وقت وانرژی قبلی توی کار سود بیشتری ببریم.به خدای مهربون قسم ما مثل همیشه کار میکنیم ،به خدای رزاق قسم به اندازه همیشه وقت وانرژی میذاریم ولی سودمون بیشتر شده، حدود سه برابره قبل .فقط و فقط به خاطر اینکه روی باورهام کار کردم و خودم هم تغییر توی باورها و ایمانم و از همه مهمتر رفتارم رو میدیدم و میفهمیدم و حس میکردم.

    من هیچ کار خاصی نکردم به خدا هیچ کار خاصی نکردم همه اتفاقات خودشون خیلی قشنگ و آروم و طبیعی پیش اومدن . من فقط با آرامش و حس و حال خوب و توکل به خدا ازشون استقبال میکردم،همین.

    و این روزها با تکرار و تمرینِ این دوره عالی میخوام که باز درآمدم رو بیشتر کنم ،آزادیم رو بیشتر کنم،وقت آزادم رو بیشتر کنم، کارم رو راحتتر کنم و نتایج بیشتر و بزرگتر و بهتری بگیرم.

    الانم ایمان دارم که با تغییر بیشتر باورهام خیلی راحت مثل گذشته راههای جدید وآسون و طبیعی بهم نشون داده میشه چه از طریق همین کارم چه از طریق کارها و راههای جدید که الان دیده نمیشن.

    خداروشکر خداروشکر خداروشکر که انقدر به همه ما لطف داره و اجازه داده هرقدر که بخواییم از نعمتهای این دنیا بهره‌مند بشیم و ازشون لذت ببریم.

    واقعا سپاسگذار خدای مهربون هستم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای: