(به ترتیب امتیاز)

تجربه سعیده عزیز:

استاد با اشک چشم هام دارم برات مینویسم. کش بتونم یک روز ببینمتون یا با خودتون صحبت کنم و بهتون بگم که چه طور آموزش های شما در دوره احساس لیاقت، زندگی سعیده رو کن فیکون کرده و به تمام جنبه های زندگیم رنگ بهشتی داده. استاد شما گلوی خداوند برای من هستی.

همون موقع که دوره احساس لیاقت رو لانچ کردید، به خودم گفتم این “پول” نیست که بچه ها رو وارد دوره میکنه. بلکه این “مدار افراد” هست که بهشون اجازه میده وارد این دوره بشن و این سطح از آگاهی هارو دریافت کنند یا نه؟!

یک غربال بزرگ موقع لانچ دوره بود و هر چقدر جلسات این دوره رو پیش رفتیم، این غربال هی ریزتر و ریزتر می شه.

نمیدونم چند نفر از دانشجوهای این دوره، پا به پای آموزشها و تمرینات هر جلسه با شما دارند پیش میرن؛

نمی دونم چند نفر دارند آگاهی های ناب این جلسات رو درک می کنند و ظرفشون برای برداشت از این چشمه ی آگاهی چقدره؛

ولی من توی آگاهی های جلسه تکمیلی 5، نگه داشته شدم. چون هر بار که این جلسه رو تکرار می کنم، سوپرایز میشم. هر بار به یک تیکه از صحبت هاتون میرسم که مسخ میشم. عجب جلسه ی سنگین و سازنده ایه. واقعا از دستم در رفته تا حالا چند بار این جلسه رو گوش کردم!

استاد، دلم میخواد به دانشجوهای دوره یک ماه فرجه بدید که فقط روی همین 10 جلسه اول کار کنند. بهشون بگید که برید خودتون رو غوطه ور کنید توی دریای خودشناسی این 10 جلسه و توی این آگاهی ها غرق کنید خودتون رو. برید روزی صد بار، سوالات خودشناسی این جلسات رو از خودتون بپرسید و دربارشون تعمق کنید.

استاد دلم می خواد یک ماه فرجه بزارم برای اینکه آگاهی های این 10 جلسه رو مزه مزه کنم تا ظرف وجودم آماده دریافت آگاهی های جلسات بعدی بشه.

من از همکلاسی های عزیزم بی نهایت سپاسگزارم که با کامنت های فوق العاده شون و پاسخ هایی که برای تمرینات می نویسند، باعث می شن درکمون از آگاهی های جلسات و پاسخِ بهتر به تمرینات، واضح تر بشه.

یک تجربه جالب دارم که موضوع برمیگرده به چند روز پیش که 14 جلسه ی دوره عشق و مودت رو تموم کردم و به یک سطح مناسب ازآگاهی درباره اصل و اساس روابط رسیدم. بعد نشستم سر میز مذاکره با خداوند و گفتم:

“خدای عزیزم، من اصل و اساس این دوره رو یاد گرفتم، الان دیگه میدونم برای داشتن یک رابطه ی وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ باید چیکار کنم. بقیه ش دیگه تمرین و تکرار منه. من دارم سمت خودم رو خوب انجام میدم. حالا وقت شماست که سمت خودت رو خوب انجام بدی. پس مسیر رو بهم نشون بده!

استاد بعد این مذاکره، یک انرژی ای هی به من میگفت برو به جلسه توضیحات تکمیلی جلسه 5 دوره احساس لیاقت گوش بده. اما از طرف دیگه، شیطان دست منو میکشید میگفت نه بابا، اون جلسه چه ربطی به درخواست های تو درباره روابط  داره!

توی این کشمکش بالاخره انرژی الهی برنده شد و من اومدم که برای بار دوم این جلسه رو گوش بدم. میتونم بگم ناک اوت شدم ازین جواب واضح خداوند. از اون روز تا الان فقط دارم به همین جلسه گوش میدم و توی این نقطه از آگاهی های احساس لیاقت خودم رو نگه داشتم. انگار با هر بار گوش دادن به این آگاهی ها، به یک لایقه عمیق تر از وجودم رسوخ می کنم. استاد تو یکی از فایل هاتون گفتید:

“بعضی ها فکر میکنن تغییر کردن. ولی اگر یکم فشارشون بدی، از توشون همون درمیاد که قبلا در میومده. هنوز همون آدم قبلی با همون رفتارها و شخصیت قبلی هستن!”

باید بگم استاد این خیلی درسته. درباره من حتی نیاز به فشار زیاد هم نیست. با یک بشکن، از سعیده همون درمیاد که قبلا بوده. همون روحیه حمایتگر، همون دلسوزی، همون احساس ارزشمندی وابسته و پر از قید و شرط.

اینجا بود که فهمیدم اگر هنوز آدم های اطرافم عوض نشدند، چون شخصیت من هنوز عوض نشده. همین قدر ساده. پاسخ خداوند صریح و واضح و روشن، از صدای شما به من رسید.

دوست دارم اینقدر به آگاهی های این جلسه گوش بدم تا به مغز استخونم نفوذ کنه! تا درکش کنم. به قول ابراهیم خلیل الله:

قَالَ وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ: گفت: چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش ناامید می شود؟!

آگاهی های دوره احساس لیاقت بی نظیره، سنگینه، شبیه کلاس های فوق برنامه ی دبیرستان تیزهوشانه.

استاد، توی هر جلسه از این دوره،  شما یک چشمه ی جوشان از آگاهی رو به ما منتقل میکنید که ظرف وجود ما رو ترک می ده تا شروع به بزرگ شدن کنه. خدا میدونه که هر کدوم از جلسات این دوره، میلیون ها دلار ارزش داره و زندگی آدم رو از اساس متحول می کنه.

تجربه عارفه عزیز:

استاد از روزی که دوره احساس لیاقت رو خریدم، هر جلسه‌اش که دانلود کردم موقعیت‌های شغلی عالی در مسیرم قرار گرفت. جلسه اول رو گوش دادم، فکر می‌کنم همون روز یا روز بعد بود که یه فرصت خوب شغلی در مسیرم قرار گرفت، اما این بار مثل قبل نگفتم من نمی‌تونم یا همه جا بند پ هست من بند پ ندارم. گفتم خدا درست می‌کنه و من لایق این فرصت هستم.
امروز جلسه دوم رو دانلود کردم و کمی از جلسه رو گوش دادم. حدود هفت نیم شب بود که یکی از بهترین استادهام که کلا فرانسه تحصیل کرده و معروف‌ترین مهندس در زمینه شغلی خودشه باهام تماس گرفت و پیشنهاد جدید اما بزرگی بهم داد. من پشت گوشی هنگ کردم. مونده بودم چی بگم. آیا قبول کنم یا نه؟! آیا من از پس مسئولیتش بر میام؟!
من قبلا با این استادم همکاری داشتم و توانایی منو دیده بود و از من شناخت داشت که به بهم زنگ زده بود برای همکاری. باز نجواهای ذهنم شروع شد و من که مونده بودم چه کنم با این نجوا، گفتم بیام جلسه دوم رو نت بردای کنم. استاد عزیزم می‌خوام بگم من خیلی دوستون دارم. اینقدر توی این موقعیت به آگاهی‌های این جلسه لازم داشتم که با وجودی که تصمیم داشتم اول جلسه ۱ و جلسه توضیحات تکمیلی ۱ رو نوت برداری کنم و بعد برم سراغ جلسه دوم. اما این جلسه اونقدر برام لازم بود که تمرکز کردم روی موضوع جلسه دوم.
۲۰ دقیقه اول فایل رو گوش کردم و نت برداشتم و الان آمدم کامنت بنویسم. آمدم بنویسم بعد از هر جلسه از دوره احساس لیاقت، داره برام فرصت شغلی‌هایی پیشنهاد میشه که قبلا نبود. چند ماه پیش در به در دنبال این موقعیت‌ها بودم اما پیدا نمی‌شد. اما الان توی یک هفته، ۲ تا موقعیت شغلی عالی بهم پیشنهاد شده.

تجربه الهه عزیز:

بی‌نهایت از خداوند برای هم مدار شدن در این دوره بی‌نظیر سپاسگزارم و از شما برای تولید دوره احساس لیاقت تشکر می‌کنم.
این اولین باره که دارم یه دوره‌ای رو از ابتدا با شما و هم دوره‌ای هام پیش میرم و مشارکت میکنم و چقدر حس خوبیه.
استاد! توی هر جلسه از این دوره، دارید دست روی موضوعات اساسی‌ای میزارید که ریشه‌ی اصلی ناخواسته‌ها و احساسای ناخوشایندی هست که در طول روز یا طول زندگیمون تجربه می‌کنیم. چقدر موضوعات این جلسات، برای رسیدن به احساس خود ارزشمندی و خود دوستی، حیاتی هست.
می‌خوام از یک سری از نشانه‌ها و نتایجی که در طول یک هفته کار کردن روی دوره احساسات لیاقت به دست آوردم بنویسم:
اولین نتیجه، رفتن به دل طبیعت به یک چشمه خیلی زیبا در استان چهارمحال بختیاری شهر شهرکرد و منطقه پیرغار بود که چقدر زیبا بود. چقدر لذت بردم از آب زلال چشمه و دقیقاً صحنه‌های سفر به دور آمریکا برام تداعی می‌شد و همسفرهای پایه که خیلی بهم سفر خوش گذشت.
به محض شروع دوره، یک شخص ناجالب از مسیر همکاری در کسب و کارم حذف شد. یعنی اصلاً ناپدید شد و من به طرز عالی‌ای دیدم که به خاطر کار کردن روی احساس لیاقتم، مدارم بالاتر رفت که از اون آدم فاصله گرفتم.
از فولاد مبارکه اصفهان باهام تماس گرفتن برای مصاحبه استخدامی. این در حالی بود که من ۴ سال پیش رزومه‌ام رو فرستاده بودم و الان کسب و کار خودم رو دارم. اما برام نشونه جالبی بود از پاسخ‌های مثبت جهان در تمام زمینه‌ها.
دیشب موقع شام هیچ ایده‌ای برای غذا نداشتم و اومدم توی اتاقم. بعد از چند دقیقه خواهرم با یه پاستای خیلی خوشمزه از من استقبال کرد و منو صدا زد و لذت بردم از خوردنش.
با احساس لیاقت بالا خودمو به صرف صبحانه در یک هتل بسیار زیبا دعوت کردم و لذت بردم و چقدر از تمام پرسنل هتل، احترام ویژه‌ای دریافت می‌کردم.
یکی از دوستانم رو توی مسیر دیدم و با هم صحبت کردیم و کلی خندیدیم و موقع خداحافظی بهم گفت چقدر ازت انرژی گرفتم جوری که الان با اینکه تازه از باشگاه اومدم ولی می‌تونم برم دو ساعت دیگه ورزش کنم.
توی باشگاه مربی ازم یه سوالی پرسید درباره یه اپلیکیشن گوشی که من با عزت نفس بهش پاسخ دادم و مسئله‌اش رو حل کردم. این چقدر به من توانمندیم رو یادآوری کرد درباره تکنولوژی و هوش تکنولوژی من و زبان انگلیسی قویم که می‌تونم تمام پیغام‌هایی که روی گوشی میاد رو به راحتی بخونم و درکش کنم.
اینا بخشی از نتایج من طی فقط یک هفته کار کردن روی دوره احساس لیاقت بود که به یادم اومد و دوست داشتم با شما به اشتراک بزارم. من دارم تمام نشانه‌ها و نتایج رو توی یک دفترچه می‌نویسم که یادم باشه از کجا شروع کردم تا همیشه توی این مسیر ثابت قدم بمونم.
خیلی خیلی خوشحالم از شرکت توی این دوره و پرورش احساس لیاقتم. ایمان دارم که انقدر مدار من تغییر می‌کنه که تمام اتفاقات و افراد زندگی من به طرز فوق العاده‌ای بهبود پیدا می‌کنند و بهتر میشن

تجربه شیرین عزیز:

خدایا شکرت که همیشه به موقع به درخواستم پاسخ میدی. چه خوشبختی‌ای از این بالاتر که جزو بندگان هدایت یافته قرار گرفتم و بهم فرصت تغییر زندگیم داده شده.
استاد به خداوندی خدا با همین دو جلسه از دوره احساس لیاقت، شخصیتم داره به آسانی و بدون تقلا تغییر میکنه. چون شما توی این دوره دارید با این آگاهی‌ها و تمرینات و توضیحات تکمیلی برای هر جلسه، خیلی منطقی و ریشه‌ای مرض‌عدم ارزشمندی رو توی دانشجوهاتون درمان میکنید. استاد به خدا دو روزه که من برای اولین بار در ۴۳ سال عمرم، از درون احساس رضایت و سپاسگزاری رو تجربه میکنم بدون نیاز به قید و شرط و دلیل. آگاهی‌های این دو جلسه من رو به احساس آرامش واقعی رسونده و ترس و استرس هام رو از بین برده. به خدا همین دو جلسه ارزشش میلیاردها تومان است.

تجربه سعید عزیز:

استاد ازتون سپاسگزارم به خاطر دوره بسیار ارزشمند احساس لیاقت که به ما یاد می‌دید چطور روی نقاط ضعف شخصیتمون کار کنیم.
من ۲ساله که عضو سایت هستم و تو این دو سال خیلی تغییرات داشتم و پیشرفت‌های زیادی کردم اما تو تمام زمینه‌ها موج سینوسی داشته و تازه دیشب دلیلش رو فهمیدم که ازعدم لیاقت هست.
من یه وقتایی پولهای زیادی خلق کردم، یه وقتایی روابط عاشقانه خوبی رو با همسرم داشتم، یه وقتایی ارتباط معنوی خوبی با خدای خودم برقرار میکنم اما یهو میدیدم از جایی که نمیدونستم کجاست، یه ضربه بزرگ به این داشته هام میخوره.
دیشب به محض اینکه جلسه دوم روی سایت اومد، شروع به گوش دادن کردم و یه اتفاقی تو وجودم افتاد. جمله به جمله‌ی این جلسه رو وقتی داشتم با رفتارهای خودم با خودم مقایسه می‌کردم، فهمیدم که من دارم چه بلایی سر احساس لیاقتم میارم. فهمیدم چقدر به خودم ظلم کردم و با خودم نامهربان بودم.
امروز توی این جلسه فهمیدم که چطور این گفتگوهای درونیم که اصلاً فکرش رو هم نمی‌کردم، داره این ضربه‌های به این سنگینی رو به نتایجم وارد می‌کنه. این همون ترمزی بود که اگر توضیحات جلسه دوم این دوره با اینهمه مثال واضح نبود، شاید من حالا حالاها متوجهش نمیشدم.
گفتین به اندازه‌ای که با خودتون مهربان باشید جهان هم با شما مهربانه و من اصلا با خودم مهربان نبودم که این اشکال رو فهمیدم و از اینجا به بعد میخوام خیلی با خودم مهربان باشم. مطمئنا قانونی که اینقدر روش تاکید شده اینبار به شکلی باورنکردنی زندگی من رو متحول خواهد کرد.
استاد فقط در یه کلام میخوام بگم: جلسه دوم از دوره احساس لیاقت، از بین تمام آموزشهای شما، برای من زد تو خال. هر چند آموزش‌هایی که تا به حال از شما شنیدم، مدارم رو اینقدر بالا آورد که به این خودشناسی و آگاهی‌های جدید برسم. اما جلسه دوم نقاط تاریکی از وجود و شخصیتم رو برام آشکار کرد که اصلا فکرش رو نمیکردم که وجود داره. ترمزی که خیلی مخفی بود. به همین دلیل تابحال حالیم نشده بود دردم چیه. خدا رو شکر که هدایت شدم و خدا رو هزاران بار شکر که از زبان شما این آگاهی‌ها رو به گوش من و بقیه دانشجوهای دوره می‌رسونه.

تجربه مرجان عزیز:

استاد چطور می‌تونم ازتون تشکر کنم بخاطر دوره احساس لیاقت. چقدر با همین دو جلسه اول از دوره، نتایجم داره عوض می‌شه. من چندین دوره از محصولات شما رو خریدم اما توی هیچکدام به اندازه‌ی دوره احساس لیاقت، از نتایج شگفت زده نشدم. تازه میفهمم که احساس لیاقت چقدر می‌تونه زندگی رو عوض کنه. نتایج داره میاد. نشانه‌ها داره میاد.
روزهای اول وقتی به سوالات خودشناسی جلسه اول جواب می‌دادم و درونم رو می‌شناختم حالم بد می‌شد. ولی یاد گرفتم که چطور خودم و خانواده‌ام رو ببخشم.

من ازدواج کردم و سالهاست که شاغل هستم. همیشه خرج و مخارج خانه و بچه‌ها بر عهده‌ی من بوده که توی جلسات خودشناسی این دوره فهمیدم این لیاقت را در خودم نمی‌دیدم که همسرم بهم پول بده. اما تو این چند وقته که دارم با آگاهی‌های این دوره روی بازسازی احساس لیاقتم کار می‌کنم، خود به خود اوضاع عوض شده. همسرم بدون اینکه من بخوام، توی همین چند روزه ۳۴ میلیون تومان به حسابم واریز کرده که برای خودم النگو خریدم و بدون اینکه من چیزی بگم، کلی از مخارج خانه رو به عهده گرفته.

تجربه الهام عزیز:

استاد وقتی سوال خودشناسی جلسه دوم رو پرسیدید، قلبم همون لحظه تیر کشید از حجم کم لطفی‌هایی که توی هر لحظه به خودم کردم. اون خودتخریبی ها، انتقادها و سرزنش‌هایی که خودمو سر کوچکترین مسائل میکنم. حتی ساعت‌ها و روزها مرورش میکنم و به سختی میتونم متوقفش کنم و با دست خودم به احساس لیاقتم ضربه می‌زنم.
شاید تا قبل از پرسیدن این سوال، به شدت تخریب این روند پی نبرده بودم اما سوال خودشناسی این جلسه و توضیحات و مثالهای شما، قشنگ نیت درونیم رو آشکار کرد و مسئله اصلی رو به من شناسوند. خدا میدونه تا آخر این دوره، چقدر تغییر کنیم که دیگه خودمون هم خودمون رو نتونیم بشناسیم.

تجربه نورا عزیز:

کاش این دوره هیچ وقت تموم نشه. کاش ۱۰ جلسه فقط در مورد موضوع خودشناسی جلسه دوم صحبت کنید. از صبح با هر جمله‌ی این جلسه، همش نوشتم و نوشتم. ترمزهایی رو پیدا کردم که خودم تعجب کردم که این فکرا چی بودند!
و خبر خوب اینه که آگاهی‌هایی رو کسب کردم که در تعجب موندم که چرا چیزی به این سادگی رو که حلال مسائل منه، این همه سال نمی‌فهمیدم!
پاسخ ساده ست، اون احساس عذاب وجدان در مورد خودم و احساس بی‌ارزشی و بی‌لیاقتی، دریچه‌های درک حقیقت رو به روم بسته بودند و حتی اجازه نمی‌دادند که کمی بهتر فکر کنم!

استاد من چقدر سعی می‌کردم بتونم باورسازی کنم و ترمز هام و بردارم اما مدام یه جا گیر می‌کردم و اون موقع دلیلش رو نمی‌فهمیدم. اما الان با هر جلسه از دوره احساس لیاقت، تیکه‌های گمشده‌ی پازل دارن یکی یکی پیدا می‌شن. قبل از موضوع خودشناسی این جلسه، فکر نمی‌کردم که اینقدر نجواهای ذهنی مخربی داشته باشم. جالبه که به زور می‌خواستم در زمینه‌های مختلف «باورسازی» کنم. در صورتی که الان فهمیدم این پروسه‌ی کنترل نجواهای ذهنی که اینقدر عالی توی این جلسه گفته شده، خودش بخش اعظم باورسازی‌های مثبت رو به صورت خودکار برامون انجام میده و چقدر باورسازی برام راحت شده.

استاد به نظرم من این دوره باید بشه پیش نیاز همه دوره هاتون. الان میفهمم ۹۹.۹۹۹۹ درصد از جاهایی که تلاش کردم و جواب نگرفتم، به خاطر فرکانس‌عدم لیاقتی بوده که به جهان می‌فرستادم.
بر خودم واجب می‌بینم که بیام فیدبک هر جلسه رو به شما بدم. چون وقتی می‌بینم که درک درست یا غلط ما از هر جلسه، باعث میشه که فایل‌های تکمیلی بی‌نظیری مثل فایل تکمیلی جلسه‌ی ۱ و ۲ رو ضبط کنید، هر طوری هست، میام برای بازخودهای هر جلسه رو مینویسم. اصلا من تازه با جلسه توضحیات تکمیلی جلسه ۱ و مثال‌های شما، موضوع جلسه‌ی ۱ و ارتباطش با باور احساس لیاقت رو فهمیدم،
چقدر مزه مزه کردن این آگاهی‌ها لذت بخش هستند. مثل کودکی هستم که تازه به راه رفتن افتاده. تازه متولد شده و همه چی رو از صفر داره یاد میگیره.
اینقدر تشنه‌ی این آگاهی‌ها بودم که اولویت اول زندگی‌ام شده کار کردن روی آگاهی‌ها و تمرینات هر جلسه از این دوره.

تجربه یوسف عزیز:

بدون مقدمه بگم جلسه ۲ از دوره احساس لیاقت، یه فایل ۱۰۰ میلیون دلاریه. یعنی اگر فقط همین یه فایل در زمینه موفقیت تو جهان وجود داشته باشه، همین تک فایل واسه موفق شدن هرکسی تو هر شرایطی کافیه.
دیشب تو یه مسئله‌ای بودم که کمی داشت اذیتم میکرد. وارد سایت شدم و دیدم جلسه دوم روی سایت قرار گفته و همون موقع دانلود کردم و گوشش دادم. اصلا یه دنیای جدیدی واسم درست شد. استاد از دیشب شروع کردم طبق آگاهی‌های این جلسه با خودم رفتار کردن و مهربون‌تر با خودم حرف زدن. اول نتایج همین یه جلسه رو تا اینجا می‌گم و بعد می‌رم سراغ نوشتن درکم از آگاهی‌های این جلسه:
صبح به محض اینکه رفتم مغازه، همون ۸ و نیم صبح دو نفر اومدن پیشم و توی کارهای مغازه کمکم کردند. همکارم چند روزی سفر بود و ساعت ۲ بعد از ظهر رسید خونه اونهم در حالی که از یک شب تا خود ظهر رانندگی کرده بود. عصر اومد مغازه و بهم گفت باید بری خونه استراحت کنی و من تا شب هستم. در حالی که من چند بار به خودش و خانمش گفتم امروز بمونه استراحت کنه فردا بیاد. ۲ تا سوغاتی هم آورده بود واسم. دختر خواهرم هم اومد پیشم و کلی بهم محبت کرد.
استاد چقدر این جلسه پر باره، چقدر دقیق و قشنگ، مفهوم احساس لیاقت رو از هر جنبه‌ای توضیح میدین. چقدر مثال‌های عالی و واضح میزنید. «قانون رفیق صمیمی» و تمرین این موضوع چقدر خوب بهمون یاد میده در صلح بودن با خودمون رو.
چقدر این مطلب به عمق وجودم نشست که ما هر چقدر با خودمون مهربون‌تر باشیم، جهان هم با ما مهربون تره. یعنی من با تمام وجودم این قانون رو پذیرفتم و در جا شروع کردم به اجراش و هوای خودم رو با عشق داشتم و نتایجش رو هم دارم می‌بینم.
استاد من مدت هاست دنبال جواب این سوال بودم که: چطور لایق‌تر باشم و عاشق خودم باشم؟!
همیشه به خودم هم میگفتم که من لایق نعمت‌ها هستم اما نتیجه خاصی رخ نمی‌داد. توی این ۳ جلسه‌ی اول دوره دارم می‌فهمم که لایق شدن به گفتن چهارتا کلمه نیست. بلکه یه فرایند کار کردن روی درونه که جلسه به جلسه دارم یادش می‌گیرم.
هرچقدر از آگاهی‌های پر باز این جلسه بنویسم کمه. واقعا سپاسگزارم استاد عزیزم بابت این همه آگاهی که با ما به اشتراک میزاری
و چقدر تو تمام جنبه‌های موفقیت فردی، سرشار از آگاهی هستید.

تجربه شایسته عزیز:

استاد نمیدونم باید چطور از شما سپاسگزاری کنم به خاطر این آگاهی‌هایی که به ما هدیه میدین. چقدر خوشحالم که در دوره احساس لیاقت هستم و چقدر این دوره فوق العاده است و این احساس‌عدم لیاقت، چه سد بزرگی در برابر نعمت‌ها توی زندگی ما درست کرده. اما خدا رو شکر که آموزش‌ها و منطق‌های قوی جلسات این دوره، داره احساس لیاقت ما رو میسازه.
امروز بعدظهر که روی تختم دراز کشیده بودم، چندتا کامنت خوندم و بعدش به فکر فرو رفتم که چرا درآمد شش ماهه امسال ما افزایش نداشته. همینطور داشتم صحبتهای شما توی جلسه ۲ رو توی ذهنم مرور میکردم که ذهنم شروع کرد به دریافت آگاهی و الهامات خداوند. بلافاصله دفترم رو برداشتم و انقدر سرعت دریافت اون الهامات زیاد بود که فقط مینوشتم.
و دیدم که چقدر من از احساس‌عدم لیاقت و خود ارزشمندی دارم زخم می‌خورم. تعجب کردم که این غده سرطانی کجا بود که یکدفعه سرباز کرد.
دیدم که من چقدر مخفیانه درباره کسب و کارم، مشتریهام و درآمدم خودم رو سرزنش میکردم که مثلا:
تو لایق دریافت این مبلغ درآمد نیستی؛ تو لایق داشتن چنین بیزینسی نیستی؛ تو لایق داشتن چنین فروشنده‌هایی نیستی؛
اگر فلانی و فلانی از شرکت تو بروند چی!
اگر شرایط بازار تغییر کنه چی!
تو لایق چنین رفتار مهربانانه نیستی!
تو کار خاصی نکردی همش همینه!
این درآمد تو در مقابل فلانی‌ها که هیچه!
کی تو به فلان قدر ثروت میرسی!
چند سال باید کار کنم که به چنین ثروتی برسم!
نکنه دریافت یه همچین مبلغی از مشتری بد باشه!
نکنه یه اتفاقی رخ بده و مثل چند سال پیش بیایی زیر صفر و بدهکارم بشی!
نکنه تمام این اتفاقات گذری و شانسی باشه!
مگه چقدر پول ساختی!
این مهارت تورو خیلیای دیگه هم دارن!
و یه عالمه نجوایی که اگه یه دستگاه ضبط باشه که این نجواها رو ضبط کنه، متحیر میشیم. بعد دیدم اصلا بی‌دلیل نیست که اونطور که امسال برای خودم هدف گذاشتم شرایط پیش نرفته و درآمدم افزایش نداشته. خلاصه با این جلسه اشکال کار رو توی خودم پیدا کردم و شروع کردم به نوشتن نکات مثبت مسیرم که:
بابا تو تا چند سال پیش تلفنت زنگ میخورد، دلهره داشتی طلبکار نباشه. اما اگر الان خودت رو با اون گذاشته مقایسه کنی، میبینی چقدر پیشرفت داشتی؛
چقدر درآمدت بیشتر شده؛
خیلی کم پیش میاد که مبلغ فیش خرید رو نگاه کنی؛
ماشین بهتری خریدی؛
موتور سیکلت عالی داری؛
خونه بزرگتر داری؛
زمین خریدی؛
دوشعبه بیزینس داری؛
کارمندات بیشتر شده؛
راحت هزینه میکنی؛
هزینه‌های کسب و کارت کمتر شده؛
مهارت رهبریت بهتر شده؛
روابط با همسر و فرزندان خیلی بهتر شده؛
آرامشت بیشتر شده و دیگه آدم خشن و تهاجمی نیستی؛
چقدر مهارتت در تولید ویدئو برای کسب و کارت بهتر شده؛
چقدر فن بیانت بهتر شده؛
چقدر به خدا نزدیکتر شدی؛
چقدر صبورتر شدی؛
چقدر نسبت به حرف مردم بی‌اهمیت‌تر شدی؛
چقدر مشتریهای قوی‌تری داری؛
چه دوستای موفقی داری؛
چقدر سفرهای بیشتری رفتی و راحت هزینه کردی؛
چقدر شخصیتت بزرگتر شده؛
همه چیو نقد میخری و…
پس اینا اگه پیشرفت نیست پس چیه؟
بعد کم کم این ذهن شیطانی خیلی شیک و مجلسی تسلیم شد و مثل یه گربه کوچولوی ملوس آروم شد و یک پرده‌ای از جلوی چشم من کنار رفت. استاد این چند روز که دارم روی موضوعات خودشناسی دوره احساس لیاقت کار می‌کنم، چقدر احساسم بهتر شده و چقدر توی همین چند روز، شرایط کسب و کارم به صورت باور نکردنی تغییر کردخ و اتفاقات خوبی رخ داده.
دارم همش به خودم یادآوری میکنم که هیچ وقت فکر نکنی که میتونی کلا ذهن رو خاموش کنی و باید همیشه روی این قوانین کار کنی. تا آخر عمر و حتی وقتیکه در قله موفقیت هستی. این ردپا از من بمونه که هر کجا ناامید شدم یا حتی خیلی خیلی موفق شدم، از قانون غافل نشم و تلاش کنم به این درک برسم که خودم را با هیچکس مقایسه نکنم و فقط خودم رو با گذشته خودم مقایسه کنم.

تجربه فهیمه عزیز:

هر چقدر بیشتر کامنتهای دانشجوهای این دوره رو توی جلسات می‌خونم، بیشتر به این مطلب پی میبرم که این دوره همانطور که خودتون هم همیشه ذکر می‌کنید، هدایت الله است.
بیشتر کامنت‌هایی که من میخونم به این موضوع ختم میشه که از سه چهار ماه پیش بچه‌ها پی بردن به این موضوع که اشکال کار احساس‌عدم لیاقت هست. میخوام بگم «فرکانس» کار خودش رو درست انجام میده. از همون موقعی که دوره شیوه حل مسائل با اون سوالات جادوییش اومد روی سایت، من و بعضی از بچه‌ها به این مشکل درونیمون (احساس کمبود لیاقت) پی بردیم و از آنجا که در این سایت سعی میکنیم فرکانس هامون رو تنظیم کنیم طوری که ما رو به راه مستقیم هدایت کنه، الله مهربان هم خلف وعده نکرده و شما و ما همگی در مسیر دوره بی‌نظیر احساس لیاقت قرار گرفتیم.

رویا محمدیان
استاد میخوام از نتایجم بگم که فقط با گوش دادن به جلسات اول و دوم از دوره احساس لیاقت وارد زندگیم شده. تازه هنوز حتی جلسه‌ی تکمیلی دوم رو هم گوش ندادم.
اول از همه اینکه واقعاً از درون احساس خود ارزشمندی میکنم بدون اغراق. حالم با خودم خیلی خوبه. اصلا مدل صحبت کردن و راه رفتنم هم فرق کرده.
کیفیت رابطم با همسرم خیلی عالی شده در حالی که همسرم نمیدونه که من روی دوره احساس لیاقت کار می‌کنم ولی رفتارش کاملا باهام عوض شده. وقتی حرف میزنم خیلی دقیق گوش میده. خیلی برای حرفم و برای نظرم ارزش قائله. خیلی بیشتر از قبل.
همسرم با اینکه پولشو داشت که یه ماشین خوب و با کیفیت بخره، اما میخواست یه ماشین چینی بخره. ولی تصمیم گرفته یه ماشین با کیفیت مدل بالا بخره.
همسرم نزدیک یک سال یه ماشین سنگین گذاشته بود برای فروش تا ما با پول اون ماشین بخریم که فروش نمی‌رفت. اما خیلی معجزه اسا تو همین چند روزه ماشین فروخته شد.
همسرم چند ماهی بود که ماشین سواریش رو می‌خواست بفروشه چون میخواستیم ماشین رو عوض کنیم که فروش نمی‌رفت. اما همزمان با آموزش‌های این دوره، اون ماشین هم در عرض یک روز فروخته شد و قرار ماشین صفر بخریم.
همسرم دیشب بهم گفت که می‌خوام برات اپل واچ بخرم و سفارش دادم فلانی که بیاره. با اینکه مدت خیلی زیادیه که من به ایشون گفته بودم که دلم اپل واچ میخواد.
دیشب همسرم گفت میخوام گوشیتو عوض کنم مدل بالا بخرم و گوشی الانتو خودم بردارم.
من قبلا احساس لیاقت نمیکردم که حتی از همسرم دوتا درخواست پشت سر هم داشته باشم مثلا بگم: اون لیوان رو بیار بعدش بگم اون قاشق هم بیار. حتی در این حد! چون احساس ارزشمندی نمیکردم ولی الان که دارم با آموزش‌های این دوره کار می‌کنم، ناخودآگاه کاملا ناخودآگاه درخواست‌های این مدلی و پشت سر هم از همسرم دارم و انجام میشه.
قبل از دوره، شکمم رو که بخاطر زایمان یکم بزرگ شده بود، جلوی همسرم مخفی میکردم. ولی الان دیگه اینکارو نمیکنم چون من عاشق خودم شدم و هر چیزی که مربوط به منه در نظرم عالیه و من دوسش دارم. من شکممو دوست دارم چون نشون میده من مادر دوتا فسقلی هستم. اینکه این مورد رو هم ذکر کردم یعنی نظر و قضاوت دیگران دیگه برام اهمیتی نداره.

تجربه الهام عزیز:

با توجه به اتفاقاتی که اخیرا حسشون میکردم، به بهترین شکل داشتم میدیدم که اوضاع کمی داره نزول پیدا میکنه. عمیقا از خدا درخواست کرده بودم برای بهبود شرایط تا اینکه استاد گفتن دوره حس لیاقت رو آماده کردن و من انقدر خوشحال بودم و هیجان داشتم تا هر چه زودتر آموزشم با این دوره رو شروع کنم. چون فهمیده بودم که پاشنه آشیلم همین موضوع احساس‌عدم لیاقت هست که مانع پیشرفت پایدار من میشه. من از همون ابتدای آموزش با دوره، دارم دارم تغییر شرایط رو کاملا حس می‌کنم که می‌خوام چند موردش رو به اشتراک بگذارم:
یه پیشنهاد دریافت کردم که از طریقش دارم درآمدم رو افزایش میدم.
شرایط محیط کاریم، بیشتر باب میل من شده طوری که این چند روزه با یه حس بی‌نظیر میام خونه. چون معجزاتی رو میبینم که تا قبلش هر چقدر تلاش فیزیکی و تقلا میکردم، میخوردم به درو دیوار.

به خاطر آموزش‌های این دوره، تمرکزم رفته فقط روی خودم و چقدر آرامش دارم.
با خودم مهربان شدم. حتی وقتی تضادی هست، آگاهانه سعی می‌کنم با خودم گفتگوهای ذهنی مثبت داشته باشم.
«قانون رفیق صمیمی» رو توی تمرینات هر روز انجام می‌دم و مکتوب می‌کنم. این تمرین به من خیلی کمک میکنه چون بار انتقاد از سمت بیرون رو به شدت کم میکنه.
یه تشکر ویژه هم از همکلاسی‌های عشقم در دوره احساس لیاقت دارم که انقدر قلم تأثیرگذاری دارند و خدا میدونه چه معجزاتی در انتظارمونه.

تجربه سمیرا عزیز:

می‌خواستم از نتایجی بگم که طی کار کردن با جلسات اولیه دوره احساس لیاقت برام رخ داده:
اول اینکه در حالی که داشتم به آگاهی‌های جلسه دوم گوش می‌دادم، تلفنم زنگ خورد به به یک مهمونی عالی دعوت شدیم.
یه رابطه عاطفی عالی رو دارم تجربه می‌کنم.
یه هدیه فوق العاده گرانقیمت دریافت کردم که نشان از احساس لیاقت من هست.
به خاطر تمرکز بر آگاهی‌ها و تمرینات این دوره، احساس خود ارزشمندی چنان در من بالا رفته منی که قبلا ماساژ رو نمی‌رفتم چون می‌گفتم گرونه، اما یه ماساژور خصوصی تو منزل برام گرفتن که تجربه فوق العاده‌ای برام بود.
به یک مسافرت دعوت شدم از طرف شخصی که قبلا دعوت نمی‌شدم.
من قبلا چندین بار در یک کارخانه درخواست کار داده بودم اما اینبار از طرف شخص مدیر عامل کارخانه به من پشنهاد داده شد که برم کارخانه تا تولید رو به من یاد بدهند.
یک اتفاق عالیه دیگه این بود که حدود ۳ ماه پیش یک خرید اینترنتی داشتم و برام ارسال نشد. حتی پول رو هم عودت ندادن. خلاصه من هر روز پیگیر بودم تا اینکه امروز که دوباره فایل تکمیلی جلسه اول رو گوش کردم، از من شماره کارت گرفتن و مبلغ عودت داده شد که فوق العاده سورپرایز شدم.
من تازه پی بردم واقعا خواسته‌ها به سرعت اتفاق میفتن اگر واقعاً از درون درباره اونا احساس لیاقت داشته باشیم. سپاسگزارم از این هوشمندی جهان

تجربه نفیسه عزیز:

از وقتی دوره احساس لیاقت رو خریدم و به جلسه اول گوش دادم، قلباً و عمیقاً حس می‌کنم که این اتفاق تحقق پیدا کرده که: «کلید تمام گنج‌های جهان در دستان من گذاشته شده».
توی این ۳ روز که با آگاهی‌های این دوره هستم، هر شب با شادی می‌خوابم و هر صبح که بیدار میشم قلبم پر از شادی و لذته. انگار که به تمام خواسته هام رسیدم.
۲۰ دقیقه اول از جلسه ۱، مثل غذا برای روحمه. بارها و بارها بهش گوش دادم و هر بار که دوباره این آگاهی‌ها رو می‌شنوم، انگار یه جون جدید بهم اضافه می‌شه. استاد حتی همین که دوره رو شروع کردم، از همون ابتدایی‌ترین لحظه ها، بهبودها برام شروع شده و شرایطم داره تغییر می‌کنه.

تجربه لیلا عزیز:

خدا رو شکر میکنم که هدایت شدم به خرید دوره بسیار ارزشمند احساس لیاقت. استاد، وقتی شما اولین فایل معرفی دوره رو گذاشتید- که درباره بررسی احساس لیاقت تو جنبه روابط بود- به خودم گفتم: «من که در این مورد مشکلی ندارم چون اصلا به همسرم وابسته نیستم». خیلی تردید داشتم دوره رو بخرم یا نه.
اما روز بعد یه ماجرایی رو توی روابط تجربه کردم که حسم خیلی بد شد. اونقدر بد که حتی نتونستم تمرین فانوس دریایی و اولویت‌های روزانم رو انجام بدم و جالبه نمی‌دونستم دلیل این حس اینقدر بد چیه!
ظهر که دوباره اومدم توی سایت، یه حسی بهم گفت بزرگترین سرمایه‌گذاری رو انجام بده و دوره احساس لیاقت رو بخر. من هم درنگ نکردم و به ندای درونیم جواب دادم و دوره رو خریدم و نشستم پای جلسه اول.
وقتی جلسه رو گوش دادم و پای انجام تمرین نشستم، همینطور که به جواب سوالات جلسه فکر می‌کردم و می‌نوشتم، فهمیدم که چقدر من در این جنبه از احساس لیاقت که در جلسه اول توضیح داده شده، مشکل دارم. فهمیدم حتی دلیل احساس بد من در طول روز که من رو سرخورده کرده بود و به من احساس بیچارگی داده بود، از همین جنبه ازعدم لیاقت آب می‌خوره. خدا روشکر کردم که دارم درون ذهن خودم رو شخم میزنم و مفهوم احساس لیاقت رو می‌فهمم.
استاد من بعد از خرید دوره روانشناسی ثروت ۲، باورهام بهتر شد و وضعیت درآمد خیلی بهتر شد. اما به خاطر همین ضعف درباره احساس لیاقت، من حتی نتونسته بودم پیشرفتهام رو ببینم و ارزشمند بدونم. تازه دارم ایرادهای ریز کارم رو می‌فهمم.

تجربه مریم عزیز:

استاد عزیز، با دیدن فایل معرفی دوره احساس لیاقت، فهمیدم که چقدر احساس‌عدم لیاقت توی وجود من قوی و ریشه دار هست. بدون هیچ درنگی دوره رو خریدم. وقتی پای جلسه اول نشستم و توضیحات و مثالهای شما رو می‌شنیدم، انگار داشتین منو مثال میزدین. فقط مات و مبهوت نگاه میکردم و میگفتم آره آره اینا همش منم، ولی چرا تا حالا متوجهش نبودم که مسائل من داره از اینجا ریشه می‌زنه.

تجربه رضا عزیز:

اول از همه بگم که امروز ذوق و شوق داشتم که هرچه سریعتر بیام سر کلاس درس احساس لیاقت. دقیقا مثل سال ۹۳ که برای اولین بار سر کلاس درس استاد حاضر شدم. مهمترین موضوع دوره جدید برای من اینه که این دوره داره یه ذوق و شوق از احساس تحول و تغییر در وجود ما ایجاد میکنه. به طوریکه خودبخود منتظر اتفاقات خوب هستیم و همین انتظار هم داره از طرف جهان هستی پاسخ داده میشه.

تجربه سمیه عزیز:

استاد من امروز در فرکانس دوره بی‌نظیر احساس لیاقت قرار گرفتم. چقدر خوشحالم که خداوند شرکت در این دوره رو روزی‌ام کرده. خیلی خوشحالم که تونستم این سرمایه‌گذاری رو برای درونم انجام بدم و از اولین جلسه همراه با شما در این دوره پیش برم.
استاد راستش همراه با توضیحات شما در جلسه اول، من اشک میریختم. چون شما نمی‌دونید که فقط با همین یکبار شنیدن آگاهی‌های جلسه اول، چه ریشه‌های عمیقی از احساس‌عدم لیاقت رو توی وجودم پیدا کردم. این دوره واقعاً پازل گمشده منه. من خیلی سعی کردم با آموزه‌های شما روی خودم کار کنم. اما همیشه حس می‌کردم که یه چیزی درون من تغییر نکرده و نمی‌دونستم چیه!
تا اینکه دوره کشف قوانین زندگی رو خریدم و با انجام تمرینات شناسایی ترمزهای ذهنی، ردپای احساس‌عدم لیاقت رو به وفور پیدا کردم.
استاد از دیروز که پای جلسه اول نشستم، این جلسه من رو زیر و رو کرده. دیشب خوابم نمیبرد. همش حرف‌های شما تو گوشم بود. اینقدر احساس شعف دارم برای این دوره که برای هیچ آموزشی توی زندگیم نداشتم. دارم می‌بینم که ریشه خوشبختی من در احساس لیاقته و وقتی ریشه درست بشه، شاخ و برگ‌ها خودشون در میان.
جالبه که بعد از گوش دادن به جلسه ۱، یک نشونه عالی وارد زندگیم شد که مهر تأییدی بود از طرف خدا برای برکت این دوره توی زندگیم. قشنگ دارم حس می‌کنم که وقتی این قسمت احساس لیاقت در وجودم درست بشه، همه چرخ دنده‌های زندگیم سرجاش قرار میگیره. در جلسات بعدی میام از نتایج این نشونه تعریف می‌کنم.

تجربه سعیده عزیز:

استاد واقعا سپاسگزارم که برای جلسه اول، یک جلسه تکمیلی و فوق برنامه ضبط کردید. در حالیکه شما ۱۴ جلسه اول از دوره رو قبلاً ضبط کردید، ولی باز می‌آیید کامنت‌های دانشجویان دوره رو می‌خونید و بررسی می‌کنید و برای اینکه دانشجوها موضوع رو بهتر بفهمند، سریع یک جلسه فوق برنامه میگذارید. درحالیکه آگاهی‌های همون جلسه ۱ انقدر زیاد هست که من هرچقدر بیشتر بهش گوش میدم و تکرار می‌کنم، بیشتر ضرورت کار کردن روی احساس لیاقت رو می‌فهمم.
دفعه اول که توضیحات شما در جلسه اول رو شنیدم، فکر کردم من توی موضوع این جلسه خوب هستم و ایرادی ندارم. به خودم گفتم: «آفرین سعیده دمت گرم. تو اصلا تو فضای مجازی نیستی، تو اصلا کاری به زندگی دیگران نداری، تو همش سرت تو کار خودته و تمرکزت روی خودته…».
اما هر بار که جلسه رو دوباره شنیدم، فهمیدم که دفعه قبل من اصلا حرفهای استاد رو درک نکرده بودم. به خاطر همین باگ هام رو نشناخته بودم. اما استاد هرچقدر بیشتر به جلسه اول و توضیحات تکمیلی این جلسه گوش میدم و تکرارشون می‌کنم، باگ هام رو بهتر تشخیص می‌دهم و تازه میفهمم توی لایه‌های درونی شخصیتم، چه غوغاییه. چقدر دارم با احساس‌عدم لیاقت، خودم رو تخریب می‌کنم و آگاه نیستم از این کار.
هرچی بیشتر به این دو جلسه گوش میدم، بیشتر میفهمم زیر این نقاب روشنفکری که زدم چه خبره و چقدر جا داره روی خودم کار کنم. باور کنید هر چقدر بیشتر به این ۲ جلسه گوش میدم، دندریت‌های جدیدی توی مغزم ایجاد میشه که: سعیده دریاب خودتو! پاشنه آشیلت همینه. با تعهد روش کار کن.
تازه دارم می‌فهمم که علت تموم نتیجه نگرفتن هام چطور داره از یک جنبه‌ی دیگه از احساس‌عدم لیاقت آب می‌خوره که تا حالا ازش آگاه نبودم. خوشحالم که دارم می‌فهمم چطور با تمرینات این دوره این مسائل رو حل کنم. خداوند رو بی‌نهایت سپاسگزارم که از فضل خودش من رو با آگاهی‌های دوره احساس لیاقت هم مدار کرده و من رو دانشجوی استادی قرار داده که برای خوشبختی من، از خودم مشتاق تره. از دید من، آگاهی‌های این دوره وحی منزله.

تجربه ثریا عزیز:

این چند روز که دوره احساس لیاقت رو خریدم و دانشجوی این دوره هستم، چقدر درباره احساس لیاقتم به شناخت رسیدم. همینطور که آگاهی‌های جلسه رو می‌شنوم، به بغض توی گلوم هست که: هم از حجم باورهای محدود کننده ایه که تازه دارم ازشون آگاه می‌شم و هم از خوشحالی اینه که دارم با کمک دوره احساس لیاقت، پاشنه آشیلم رو کم کم درست می‌کنم.
استاد تازه الان می‌فهمم که خیلی وقتا که توی حس عمیق سپاسگزاری بابت داشته هام بودم، حتی توی اون حس، به خاطرعدم لیاقت شرایط خودم رو با دیگران مقایسه می‌کردم و تبدیل میشدم به یه انسان ناسپاس.
استاد الان فهمیدم که‌عدم لیاقت چطور من رو از صلح با خودم خارج کرده بود. همش دنبال مقایسه خودم و مسیرم با دیگران بودم. طوری که حتی خواسته‌های درونی خودم رو یادم میرفت. اصلا نمیتونستم درک کنم دقیقا چی میخوام و چی منو خوشحالم میکنه و با خودم در صلح نبودم.
شکر خدا از روز پنجشنبه که دانشجوی دوره احساس لیاقت شدم تا امروز یعنی دوشنبه که دو جلسه اول رو گوش می‌دم، دنیای من پر شده از فرکانس‌های قشنگتر. یه شوق و ذوق درونی دارم و برای خودم هدف جدید گذاشتم. انگیزه‌ی حرکت دارم برای هدفم و این حال درونی با کیفیت، عمیقاً روی زیبایی جسمم نیز تاثیر گذاشته. الان می‌فهمم که چقدر خوبه که آدم هدفهای خودش رو داشته باشه و با انگیزه باشه.
استاد این بار خیلی متفاوت‌تر از همیشه، سر کلاس درس شما در این دوره حاضر شدم و عاشقانه دارم به آموزش هاتون گوش می‌دم. تمرین هام رو انجام می‌دم. دارم با سوالات خودشناسی شما، خودم رو از درون کنکاش می‌کنم و ریشه‌های معیوب رو پیدا و حذف می‌کنم بدون اینکه عجله‌ای داشته باشم. چیزی که همیشه نقطه ضعف من بود. چقدر این آرامش درونی‌ام رو دوست دارم.

تجربه فاطمه عزیز:

الان داشتم کامنت‌های با ارزش همکلاسی هام رو در دوره احساس لیاقت می‌خوندم و دیدم چقدر کامنتهای این دوره نکته دارن.
واقعا از همکلاسی هام توی این دوره سپاسگزارم که تا این حد شفاف مثال نوشتید و به آدم ایده می‌دید برای بهتر شناختن خودش و بهتر کار کردن روی خودش. نیاز دیدم باز هم نظرات هم کلاسی هام رو بخونم و نکته برداری کنم.
استاد آگاهی‌های جلسه اول دوره و مخصوصاً جلسه تکمیلی که تازه گذاشتید، بسیار عمیقه. نیاز داره که آدم بارها توضیحات رو بشنوه و یادداشت برداری کنه. استاد جملات تون آدمو جادو میکنه.

تجربه حمید عزیز:

استاد عزیزم، سپاسگزارم که انقدر رشد دانشجو هاتون براتون ارزشمند هست که با عشق برای جلسه اول، جلسه تکمیلی گذاشتید. این باعث شده که سوخت اشتیاقم شعله ورتر بشه.
استاد یادمه توی فایلهای معارفه دوره قانون سلامتی گفتید: طرف بر خلاف سیستم بدن رفتار می‌کنه. سبک تغذیه‌اش با سیستم بدن ناسازگاره و می‌خواد با سخت‌تر ورزش کردن به تناسب اندام برسه. بعد هرچی بیشتر تقلا می‌کنه، می‌بینه به اون نتایجی که میخواد نمیرسه. اما توی دوره قانون سلامتی، تمرکز ما بر اصلی هست که سازگار با سیستم بدنه. ما غذاهای مضر و ناهماهنگ با سیستم بدن رو حذف می‌کنیم. شیوه سازگار با بدن رو در پیش می‌گیریم و بعد بدن خودش به صورت طبیعی، خودش رو احیا و سلامت میکنه. مواد زائد رو از بدن حذف میکنه و نه تنها اندام متناسب می‌شه بلکه بدن سالم و پر انرژی می‌شه.
استاد اینجا توی دوره احساس لیاقت، دقیقا مثل دوره قانون سلامتی، دارید به ما یاد می‌دید که چه خوراکی‌های ذهنی‌ای مضر و ناهماهنگ هستن با احساس خود ارزشمندی درونی ما و چطور اون خوراک‌ها رو به ذهنمون ندیم تا احساس لیاقت ما ریکاوری و خالص‌تر بشه. تا بشیم مثل یه کودک که عزت نفس سالم و بالایی داره. نشدنی تو ذهنش نیست و این احساس لیاقت خالص تر، خودبخود همه چی رو در بیرون از ما سر جای درستش قرار میده و ما رو آسان می‌کنه برای آسانی ها.
توی دوره احساس لیاقت به ما یاد می‌دید که فقط در سطح ذهنی و فرکانسی روی خودمون کار کنیم و کاری به عوامل بیرون از خودمون نداشته باشیم. وقتی احساس لیاقت پرورش پیدا می‌کنه، این فرکانس باعث میشه که جهان خود به خود شرایط بیرونی ما رو درست کنه.
من خودم یه خصلتی دارم که وقتی روی آگاهی‌های دوره‌ای عمیق می‌شم، حواسم به تغییراتی که داره اطرافم رخ می‌ده هست. حتی ریزترینش رو هم می‌بینم. یعنی مثل یک شکارچی که در کمین نشسته و به محض تکون کوچکترین برگ و شاخه، حواسش تیز میشه، از وقتی دوره احساس لیاقت رو استارت زدم، اینجوری شدم که آگاهی‌های دوره رو اجرا کنم و باهاشون هماهنگ بشم و ارتباط بین دریافت این آگاهی‌ها و کوچکترین بهبودها رو ببینم.
اصلا یه احساس متفاوت دارم که کاش میشد این جنس از احساسم رو با کلمات بیان کنم. قشنگ احساس می‌کنم که با این آگاهی‌ها الماس وجودم داره جلا میخوره. احساس میکنم به راحتی اعتماد به نفسم بیشتر شده. سبک بال‌تر شدم. تو این چند روزه با برخورد با آدما مخصوصا افراد بالاتر از خودم، اصلا احساس خودکم بینی ندارم. بلکه به راحتی ارتباط برقرار می‌کنم اونم نه از ناحیه ضعف بلکه از ناحیه برابر.
توجه و احترامات افراد به من بیشتر شده. لحن صحبتم به وضوح قدرتمند شده. یه نترسی خاصی توی وجودم و کلامم هست. قشنگ حرف مردم برام کم اهمیت‌تر شده.
مثلا دیروز یه کار بانکی داشتم، متوجه شدم که جنس برخورد و احترام افراد بهم بیشتر شده و خدمات بهتری بهم ارائه می‌دن. از اطرافیانم هدایا میگیرم. یه احساس قدرت درونی‌ای تو وجودم داره رشد میکنه. یه احساس ارزشمندی بی‌قید و شرط. احساس میکنم یه جذبه خاصی دارم. احساس حقارت که قبلا بود، قشنگ داره کمرنگ‌تر میشه. یه حس سپاسگزاری واقعی دارم.
استاد عزیز، تازه فعلا جلسه اول رو دارم کار می‌کنم. خدا میدونه جلسات بعدی قراره چه اتفاقات عالیتری برام رخ بده.


ماموریت دوره «احساس لیاقت» هدایت شما در مسیر بازسازی احساس لیاقت است. هیچ سرمایه‌ای نمی‌تواند به اندازه‌ی پرورش احساس لیاقت درونی، برکت و نعمت‌ها را به صورت پایدار وارد زندگی شما کند. به همین دلیل ما ایمان داریم که دوره احساس لیاقت، می‌تواند زندگی دانشجویان این دوره را در تمام جنبه‌ها از اساس و برای همیشه متحول کند اگر به آموزش‌های این دوره عمل کنند.

توضیحات نوشته شده در صفحه دوره احساس لیاقت را مطالعه کن. اگر نشانه‌ای دیدی که قلبت آن را تایید کرد، با ما در مسیر معجزه آفرین دوره احساس لیاقت، همراه شو.


اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره احساس لیاقت و نحوه خرید این دوره را از اینجا مطالعه کنید.

300 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Reyhan گفته:
    مدت عضویت: 1411 روز

    راستش من میخواستم این نتیجه ای که پیدا کردم تو درون خودم رو کامنت کنم هدایتی این صفحه اومد امیدوارم به همه دوستانی که مثل من که دوست داشتم لین دوره رو بخرم اما نداشتم هزینش رو کمک بکنه،خداروشکر من واقعا همیشه تشنه این آگاهی ها بودم و هستم، راستش من بعد از کلی خودشناسی و فکر کردن راجع به رفتارا افکارم رسیدم به اینکه دنبال اثبات خودم(اثبات ارزشمندیه خودم) هستم و زیاد حرف زدنم و میل به ناجی یا هادیه زندگیه دیگران بودن تو هر زمینه مثل سلامتی مسائل مالی و… که تو هیچکدوم خودم خیلی اوضاع خوبی نداشتم بخصوص مالی و بخصوص توش بد عمل میکردم، هستم، یعنی بنظرم اینه ریشه ی ریشه ی تمام مسائله منه حداقل،بقیه رو نمیدونم،تمام رفتارای دیوانه واری که داشتم تو جلب توجه ومحبت وپذیرش خودم از طرف دیگران، که میخوام همش ثابت کنم ارزشمندیمو به دنیا به آدم ها و اون کمبودعشق ومحبتی که در کودکی داشتم و شدید بود در وجودم جبران بشه، و نهایتا راه حلش برام اینه که مشتاق رها کردنه این تلاش های بیهوده ی بینهایت برای اثبات خودم و ارزشمندیم و دوست داشتنی بودنم هستم و درک گوهر وجودیه خودم و دادن این عشق و محبت به خودم،

    حتی متوجه شدم خیلی وقتا تقریبا تمام مدت ذهنم دنبال اینه که بیام هرچی پیدا میکنم تو خودم که کمکم میکنه تو این مسیرو رو بنویسم تا بقیه بگن وای تو چقدر خوبی آفرین به تو چه چیزایی پیدا کردی اثبات بشم و ناخودآگاهم لذت میبره از این موضوع، اولش قبل اینکه بخوام بیام این کامنتو بذارم متوجه شدم و گفتم نمیگم و اینارو کامنت نمیکنم اما به این نتیجه رسیدم که بگم اما از یه زاویه دیگه، هرچند همین الانشم این تو ذهنمه که خیلی به بقیه ممکنه کمک بکنه(باز خواستم نقش ناجی و هادی رو بازی کنم)!!!!! الله اکبر، امیدوارم رها بشیم از هرآنچه غیر حقیقته!!!

    خداروشکر برای همه چیز و هدایتم به این مسیر از استاد عزیز هم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    فاطمه داودی گفته:
    مدت عضویت: 1083 روز

    سلام استاد عزیزم من اومدم بخشی از نتایجم رو از دوره عالی احساس لیاقت بگم

    استاد من شغل خوبی دارم و پتانسیل درامدی خوبی داره و من توش واردم و کاربلدم ولی چون ارزشی برای خودم و کارم قائل نبودم فکر نمیکردم بتونم ازش پول خوب درارم

    ولی وقتی دوره رو خریدم با کمک خواهرم

    و دوره رو گوش دادم و و همیطور ستاره قطبی رو هم انجام میدم چون تاقدم چهارم دوره 12قدم رو هم خریدم. و فوق العادس از همون ابتدا درامد من دوبرابر شد و من هرروز مشتری دریافت میکنم و حالم بهتره احساس ارزشمندیم بیشتر شده خوشحال ترم کمتر خودمو مقایسه میکنم دیگه پیگیر کار همکارام نیستم یذره احساس نزدیک شدنم بخدا بیشتر شده با خودم مهربون ترم و میخام یدور گوش بدم و بعد شروع کنم به نوشتن دوره و انجام تمرین هاش ک انشاالله کم کم تکاملو طی کنم و نتایجم بزرگتر وبیشتر بشه.دوستان عزیزم مدیتیشن و شکرگذاری هم تاثیر خوبی داره برای بیشتر شدن نعمت ها و حال خوب

    استاد خیلی دوست دارم همیشه سلامت و موفق باشی🫀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 592 روز

    درود به استاد عزیزم و مریم جان گرامی

    امروز برای خرید بیرون رفتم و شال لیمویی ملیح خانمی توجهم رو جلب کرد

    با خودم گفتم یه شال همین رنگی میخرم

    همان روز رفتم خونه مامان ،بابا

    یهو مامان گفت : زهرا چشماتو ببند یه هدیه دارم برات

    گفتم : مامان نه تولدمه ، نه روز دختره ، با لبخند گفتم بگو چه خبره

    یه بلوز بافت دقیقا همون رنگ لیمویی ملیح برام گرفته بود

    هاج و واج نگاش کردم

    و با خودم گفتم خدایااااااااااا قربون خودت و قانونت برم که انقدر عالی جواب میده

    همون روز به ابزار فروشی رفتم و خورده خریدی کردم

    کارت رو دادم ، گفت بفرمایید خانم مهمون ما

    و هزینشو نگرفت

    چند روز پیش هم رفتم صرافی گفتم 2 تا 1 دلاری بگیرم

    کارت رو روی پیشخون گذاشتم و گفت بفرمایید خواهرم

    من کلا پول یه دلاری رو از هیچکس نمیگیرم

    همین جور موندم که چگونه به این صرافی و این آقا هدایت شدم

    و امروز هم گفتم برم قسمت نشانه امروزت را انتخاب کن

    راستش کمی خسته شده بودم که چرا همه چیز ریز ریز داره رخ میده ( دلیلش هم کار کردن خودمه بااینکه به لطف خدا زیاد رو خودم کار میکنم ولی آنقدر شخصیتم داغون بوده که تازه

    به یک ذره احساس لیاقت رسیدم

    ولی باز هم توقع من زیاده

    و نشانه ام گفت تنها توی همین مسیر بمون

    و به هیچ چیز دیگه ایی کار نگیر

    اشک میریختم و با هدا صحبت می‌کردم

    خدایااااااااااا عاشقتتتتتتتم

    ممنونم که زمان گذاشتین و کامنت و تجربه ی من رو خوندید

    خدایااااااااااا بابت این دانشگاه فوق العاده بی نظیر بسیار سپاسگزارم

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زهرا خاوشی گفته:
    مدت عضویت: 944 روز

    سلام درود به استاد عزیز و خانم شایسته ای عزیز و سال جدید 1404 رو تبریک میگم و بهترینهارو براتون از الله یکتا خواستارم

    استاد جلسه ای اول هم جهت با جریان خداوند رو گوش کردم و خیلی عالی بود از بابت مومنتوم خواستم بگم من با بعضی از محصولاتتون که چند سالی هست که در دورهاتون هستن در حد توانم پیشرفتهای خوبی داشتم چه از بابت مالی و چه از بابت عزت نفس و چه از بابت روابط ولی هنوز اونجور که میخوام حدی که راضی باشم نیستم انگار مومنتوم من متوقّف شده و در جا میزنم در هر سه مورد که اشاره کردم عزت نفس روابط و مالی و اون پیشرفتی که میخواستم داشته باشم هنوز پیدا نکردم و میخوام حرکت کنم و پیشرفت‌های بیشتری داشته باشم و نمیدونم چطور سرعت ببخشم و از این درجا زدن بیام بیرون مثال : یکی از خواسته هایم اینه که خیلی دوست دارم پسرم که الان 32 ساله هست و از 28 سالگی دوست داشتم ازدواج کنه ولی نکرده و نشانه هاش رو میبینم ولی به سرانجام نمیرسه و پسرم ترس داره و رابطه ای آشنایی رو شروع میکنه ولی با چند جلسه که می خواد به آشنایت خانواده مونده که منتقل کنه ولی میترسه و با یه بهونه کاد میکنه و اجازه اشنایت عمیقت بشه و وارد خواستگاری و ازدواج برسه کاد میکنه و تا الان 4 تا 5 روابط رو داشته و به این مرحله که میشه و کاد میکنه و من اون مومنتوم رو در خودم احساس میکنم و نمیدونم چطور شاهد ازدواج عاشقانه و موفقی و پایدار و خوشایند پسرم باشم دوست دارم هر خواست‌های که میخوام در زندگیم انتخاب میکنم راحت به دست بیارم و برسم و احساس میکنم مشکل من همین مسئله هست انشالله که در این دوره این ضعف خودم رو برطرف کنم و به خواسته هایم که اون سه مورد رو اشاره کردم در خودم

    قوی‌تر کنم و به پیشرفت برسم و از راهنماییهای شما سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 413 روز

    سلام به توحیدمداران ِ عزیز

    همه اینایی که مینویسم با سلول به سلول بدنم حس کردم :

    1. خودتو چقدر دوست داری؟ این میشه نقطه شروع رابطه‌ت با خدا

    اول از همه، باید بفهمیم که حس ارزشمندی یعنی چی. یعنی اینکه ته دلت باور داشته باشی «من آدم باارزشی‌ام، خدا دوستم داره، لیاقتشو دارم که باهام حرف بزنه». اگه این حسو داشته باشی، ذهنت و دلت باز می‌شه برای اینکه صدا و نشونه‌های خدا رو بشنوی. ولی اگه هی با خودت بگی من بدبختم، خدا منو نمی‌خواد، اصلاً چرا به من توجه کنه، خودت راهو بستی. نه اینکه خدا دور بشه، تو خودتو دور کردی.

    2. هرچی بیشتر باورش کنی، بیشتر حسش می‌کنی

    قضیه اینه که خدا همیشه هست، همیشه داره با ما حرف می‌زنه، همیشه فیض می‌فرسته، مثل یه فرستنده قوی که سیگنالش قطعی نداره. اما ما آنتن‌مون رو چقدر بالا گرفتیم؟ اگه با ایمان و باور قوی بیای جلو، بیشتر می‌فهمی چی داره بهت می‌گه. الهامات، ایده‌ها، آرامش، جواب دعاها، همش میاد سمتت. ولی اگه خودتو لایق ندونی، انگار گوشی خاموشه.

    3. همونی رو از خدا می‌گیری که تو دلت بهش باور داری

    تو هر چقدر بیشتر باور داشته باشی که خدا کنارت هست، که باهات در ارتباطه، که مراقبته، همونقدر اینا تو زندگیت واقعی‌تر می‌شن. همه چی از درونت شروع می‌شه. این یه قانونیه که توی زندگی خیلی وقتا جواب داده: چیزی رو که از ته دل باور داری، توی بیرون هم خودشو نشون می‌ده. این می‌شه همون «ایمان تجربه‌شده»، نه فقط حرف.

    4. اگه خودتو آماده کنی، خدا بیشتر برات می‌فرسته

    تو قرآن گفته شده خدا از رگ گردن هم به ما نزدیک‌تره. این یعنی لازم نیست دنبالش بگردی، فقط کافیه حواست باشه که داره نگات می‌کنه. ولی اینو وقتی می‌فهمی که خودتو آماده کرده باشی. آماده بودن یعنی بدونی لیاقت محبت و هدایت خدا رو داری. اگه فکر کنی که «نه من بدرد نمی‌خورم»، خدا هم هرچقدر باشه، تو نمی‌بینیش. خودتو ببند، چیزی حس نمی‌کنی.

    5. هرچی بیشتر خودتو تو بغل خدا حس کنی، صدای قلبت شفاف‌تر می‌شه

    ==>> در نهایت، رابطه با خدا مثل یه گفت‌وگوی دوطرفه‌ست. هرچی خودتو کوچیک نکنی و بگی «منم بنده‌ی خدا هستم، ارزش دارم»، بیشتر باهاش در ارتباط می‌شی. صداشو توی دلت می‌شنوی، الهام می‌گیری، مسیر زندگیت روشن‌تر می‌شه. دعاها بی‌پاسخ نمی‌مونن. چون خودتو آماده کردی که دریافت کنی. دیگه همه‌چی تو لحظه‌ها، یه جور معنای تازه پیدا می‌کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 592 روز

    درود به استاد عزیزم و مریم جان گرامی

    امروز برای خرید بیرون رفتم و شال لیمویی ملیح خانمی توجهم رو جلب کرد

    با خودم گفتم یه شال همین رنگی میخرم

    همان روز رفتم خونه مامان ،بابا

    یهو مامان گفت : زهرا چشماتو ببند یه هدیه دارم برات

    گفتم : مامان نه تولدمه ، نه روز دختره ، با لبخند گفتم بگو چه خبره

    یه بلوز بافت دقیقا همون رنگ لیمویی ملیح برام گرفته بود

    هاج و واج نگاش کردم

    و با خودم گفتم خدایااااااااااا قربون خودت و قانونت برم که انقدر عالی جواب میده

    همون روز به ابزار فروشی رفتم و خورده خریدی کردم

    کارت رو دادم ، گفت بفرمایید خانم مهمون ما

    و هزینشو نگرفت

    چند روز پیش هم رفتم صرافی گفتم 2 تا 1 دلاری بگیرم

    کارت رو روی پیشخون گذاشتم و گفت بفرمایید خواهرم

    من کلا پول یه دلاری رو از هیچکس نمیگیرم

    همین جور موندم که چگونه به این صرافی و این آقا هدایت شدم

    و امروز هم گفتم برم قسمت نشانه امروزت را انتخاب کن

    راستش کمی خسته شده بودم که چرا همه چیز ریز ریز داره رخ میده ( دلیلش هم کار کردن خودمه بااینکه به لطف خدا زیاد رو خودم کار میکنم ولی آنقدر شخصیتم داغون بوده که تازه

    به یک ذره احساس لیاقت رسیدم

    ولی باز هم توقع من زیاده

    و نشانه ام گفت تنها توی همین مسیر بمون

    و به هیچ چیز دیگه ایی کار نگیر

    اشک میریختم و با خدا صحبت می‌کردم

    خدایااااااااااا عاشقتتتتتتتم

    ممنونم که زمان گذاشتین و کامنت و تجربه ی من رو خوندید

    خدایااااااااااا بابت این دانشگاه فوق العاده بی نظیر بسیار سپاسگزارم

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مصطفی حکیم پور گفته:
    مدت عضویت: 524 روز

    سلام

    و

    درود به همگی

    گفتگوهای ذهنی من با فرمایشات و مثال های استاد متفاوت

    گفتگوهای ذهنی من به صورت دیگه ای

    گفتگوهای ذهنی من بیشتر مثل وسواس ذهنی و قدرت عمل رو از من گرفته من مدام مانند نوار ظبط شده عمل میکنم به صورتی که خیلی کم از روی اراده کاری رو انجام میدم . ذهنم موضوعی رو که من درگیرشم رو پیدا میکنه و از من سواستفاده

    میکنه . مثال : من الان درگیر بیماری مادرم هستم و ذهنم شروع میکنه به حکم فرمایی به من آنقدر این موضوع رو پیش میبره تا جایی که هیچ کار مثبتی انجام نمیدم حتی نحوه راه رفتنم میره دست ذهنم بهم میگه اگه به این صورت راه نری مادرت خوب نمیشه اگه از این سمت نری حالش بدتر میشه و …

    این فقط یک مثال بود ولی متاسفانه داره من رو هدایت میکنه .

    ممنون میشم اگه استاد راهنمایی کنه که من چه کاری میتونم انجام بدم ضمنا چند تا سوال دیگه هم دارم که اگر بشه دوست دارم از استاد بپرسم تا راهنماییم کنه .

    ممنون از راهنمایی ها و دوره عالیتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3379 روز

    سلام عرض ادب‌ خدمت دوستان و استاد عزیزم

    من خیلی وقته عضو سایتم اما اونجوری که باید کار نکردم یعنی کار میکردم اما بعد مدتی دوباره اموزه ها فراموش میشد و به روال قبلی برمیگشتم .

    میخاستم از دوستان بپرسم که من توی روابطم به شدت مشکل دارم و روابطم با هر ادمی توی زندگی خیلی مهمه

    میخاستم دوره ی عزت نفس رو خرید کنم اما با دیدن دوره ی احساس لیاقت کمی دچار تردید شدم که کدومو تهیه کنم البته میدونم که هر کدوم از این دوره ها و عمل کردن بهشون میتونه چقدر توی زندگی کمک کنه و مهمه اما دوست دارشتم از دوستانی که این دوره هارو تهیه کردم بپرسم کدومو تهیه کنم با توجه به اینکه خرید دوره عزت نفس برام راحت تره اما به هر حال برای خرید هر دوره ای باید تعهد بدم که به اموزه ها عمل کنم.

    خوشحال میشم که منتظر پاسخ دوستان باشم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فاطمه نوری گفته:
      مدت عضویت: 1055 روز

      سلام خانوم رامی

      بنظر من دوره احساس لیاقت رو اگر قبل از تمام دوره ها اساسی گوش کنیم و روش کار کنیم اثر بقیه دوره ها 10برابر میشه به شخصه دوره 12 قدم ،جهان بینی؟به صلح رسیدن و … یا تموم کردم یا درحال کار کردنم ولی جوری که احساس لیاقت از پایه احساس ارزشمندی و مفید بودن میده هیچ کدوم از دوره ها اینجور نیست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      حاج عباس گفته:
      مدت عضویت: 1294 روز

      بسم‌الله الرحمن الرحیم

      سلام خانم رامی

      بحث راحت خریدن کردن دوره نیست!

      به قول خودتون تعهد به انجام آموزه‌های دوره مهم است.

      اگر متعهدانه پای درس بنشینید و عمل کنید ، من دوره احساس لیاقت رو پیشنهاد می‌کنم

      که پایه‌ی همه‌ی دوره‌ها است.

      و بعد اگه جایی در خودشناسی ضعف داشتید عزت نفس رو تهیه کنید

      ولی مطمئنم اگه متعهد به انجام باشید و عمل کنید

      دوره احساس لیاقت بس است و جواب‌گوی تمام مشکلات می‌باشد.

      الله نگهدارتان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 582 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان بنام نیروی هدایت گر درونم بنام خداوند که تنها او را می پرستم تنها از یاری می جویم بنام خداوند که تنها منبع خیر درونی من است بنام خداوند که روحش رو در وجووم دمیده بنام خداوندکه تنها قدرت مطلق جهان که شجاعتی در وجودم گذاشته تا غلبه کنم بر هرچی بدی که درحق خودم کروم بنام نیروی خود برتر من که از وجودم آگاه هست وخودش کمک میکند چقدر وقتی چقدر این مقایسه کردن ها جلوی ارتباط،با خداوند وبا کمبود اعتماد بنفس شده وچقدر با عث شده ارزشمندی مندی های خودم درو از بین ببرم وهمیشه خودم رو یک نگاه تحقیر آمیز واز یک نگاه بدبینانه وسخت گیر قضاوت کنم چقدر ذهنم تلاش می کرد که من احساحس نالایق بودن بکنم نسبت به خودم وارتباط،با خداوند. ولی از اونجا که از درون خودم آگاه هستم وخدای که مرا هدایت کرد معجزه و مرا محو زیبای جهان کرد او باعث شد اون باعث شد با همون نگاه به زیباها کرد واز خداوندبابت تمام نعمت هایش،سپاسگزارم تمام دوا دکتر وراهای دیگه گذاشتم کنار وفقط قدرت خداوندومسیری که برایم مشخص،کرده حساب کردم چقدر با قضاوت نادرست درمورد خودم کردم ولی امروز وقتی کامنت های بچه ها رو می خونم که از چه وضعتی بودن واز،دوره‌ای استاد که کلام خداوند در آگاهی هستدنتیجه گرفتن چقدر خوشحال می شوم و خودم چند قدم جلوتر از اونا می بینم وانگیزه وشور شوق بیشتری پیدا میکنم برای آگاهی بیشتر وبهبود شخصیتم واز خداکند هزارن بار سپاسگزارم اولین چیزی که خودم رک لایقش می دونم تمام نعمت های که الان دارم احساحس لیاقت میکنم وسپاسگزارم باباشون که این مهر تاید رو برایم زده خدایا شکرت واون احساحس ارزشمندی واون اعتماد به نفسم رو بهم بخشید وازمن شخصت شجاع آفرید تا غلبه کنم بر موانعی که مانع دیدن ارزش درونی که خدواند بهم داد رو از سر راهم بردارم هر چه دارم از خداونددارم که مرا هدایت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: