تجربیات دانشجویان دوره «هم جهت با جریان خداوند» به محض ورود به دوره

نکته مهم: این فایل فقط به صورت نوشتاری است

بخشی از تجربیات دانشجویان دوره «هم جهت با جریان خداوند» به محض ورود به دوره و گوش دادن به آگاهی های جلسه اول از این دوره:


تجربه ملیحه عزیز:

وقتی استاد صحبت از یه دوره‌ی جدید کردید، یه چیزی توی ذهنم جرقه زد…. یاد صحبت‌هایی از شما افتادم که می‌گفتید سال‌هاست که دنبال یاد گرفتن مطلب جدید در این حوزه نیستید، بلکه همون اصول رو بارها و بارها مرور می‌کنید و ازشون نتیجه می‌گیرید.

واسه همین، خیلی کنجکاو بودم که بفهمم اون “مطلب جدیدی” که استاد رو هفت ماه در خلوت و تنهایی به تحقیق و یادگیری مشغول کرده، چیه؟

اما به محض شروع این جلسه و شنیدن تعریف شما از مفهوم مومنتوم، جوابمو گرفتم. اعتراف می‌کنم که با گوش کردن به مطالب جلسه‌ی اول، کل تلاش‌هایی که توی این یه سال و چند ماه در مسیر آموزه‌های شما برای رسیدن به نتیجه داشتم، مثل یه فیلم از جلو چشمام رد شد. الان تازه دارم می‌فهمم چرا نتایجم همیشه مقطعی بودن و شتاب نمی‌گرفتن.

استاد، شما مفهوم مومنتوم رو همیشه توی آموزه‌های قبلی‌تون به این شکل توضیح می‌دادید که:
“اگه ما ادامه بدیم و استمرار داشته باشیم، از یه جایی به بعد به تصاعد می‌رسیم و مسیری که توش هستیم، ساده و روان میشه.”

توی دوره‌ی ۱۲ قدم گفتید:
“گاری زنگ‌زده‌ای که همراه خودمون حمل می‌کنیم، ازمون جدا میشه و سبک‌بارتر مسیر رو پیش می‌بریم.”

من همیشه این صحبت‌ها رو باور داشتم، اما دقیقاً نمی‌دونستم چطور باید قانون رو اجرا کنم که به این مرحله برسم. ولی با شنیدن آگاهی‌های این جلسه، همه‌ی اون صحبت‌ها برام کاملاً منطقی شد. وقتی با یه فرمول فیزیکی ساده، این مفهوم کلیدی رو توضیح دادید، فهمیدم که چطور باید این مسیر رو به‌درستی طی کنم!

به نظرم، این همون مفهوم “به تصاعد رسیدن و خلق نتایج بزرگ‌تر” هست، که همیشه توی همه‌ی آموزه‌های شما ردپاش وجود داشت، اما این بار به‌صورت آکادمیک و با توضیح علمیِ مومنتوم، کاملاً برای ما باز شد. چقدر خوب یادمون دادید که چطور این مفهوم رو توی روند روزمره‌مون تبدیل به عملکرد کنیم


تجربه نورا عزیز:

استاد، من خیلیییی خوشحالم و دلم می‌خواد فریاد بزنم از دستاوردی که از همین درکِ مقدار کمم از جلسه‌ی ۱ و موضوع مومنتوم به دست آوردم. 

این دو روزه خیلی سعی کردم مومنتوم رو درک کنم، هی تحلیلش می‌کردم، تا اینکه الان قبل خواب که داشتم به اتفاق‌های خوب روز فکر می‌کردم و شکرگزاری می‌کردم، یهو شروع کردم به تحلیل اتفاق‌های خوب امروز و دیروز. همین باعث شد که بالاخره مومنتوم رو در عمل درک کنم! البته درک نسبی، و هنوز کلی کار داره، اما همین درک نسبی هم خیلی کیف داد! و مطمئن شدم که این دوره، دوباره برای تحول زندگی من اومده.

استاد، خیلی خوشحالم، چون معنی مومنتوم رو در عمل درک کردم! و از اون بیشتر، شاکرم برای این هم‌زمانی! انگار دوباره مثل دوره‌ی احساس لیاقت، باید هی به خودم بگم که این دوره دقیقاً برای من اومده.

آخه اگر دو روز پیش، این دوره و موضوع مومنتوم نمی‌اومد، من برای ادامه مسیر درستی که واردش شده، با این اعتمادبه‌نفس، دوباره دنبال نشونه‌ها نمی‌گشتم و احتمالش زیاد بود که کلی توی گیجی سر کنم، مومنتومی که ساخته بودم، به صفر برسه ، با این مانع کوچیک از مسیر خارج بشم و مثل دفعه‌های قبل، مجبور بشم دوباره از صفر شروع کنم و بیام توی مسیر!

اما الله‌اکبر! که وقتی شاگرد آماده باشه، استاد از راه می‌رسه. اشک شوق توی چشمام جمع شده، چون فقط بعد از دو روز از جلسه‌ی اول، من این حال و دارم… پس دیگه جلسات آخر کجاها خواهم بود، ان‌شاءالله! 

استاد، یه تشکر دیگه هم باید از شما بکنم: واقعاً قدردان شما هستیم که این مدت طولانی رو صرف تحقیق و بررسی کردید تا این دوره رو آماده کنید. البته که زمان و تمرکزی که گذاشتید، ارزشش رو داشته، چون از همون جلسه‌ی اول، آدم این‌جوری پیشرفت می‌کنه.


تجربه سپیده عزیز:

امروز بلافاصله بعد از خرید فایل جدید، دانلودش کردیم و با گوش جان دل سپردیم به این فایل زیبا: «هم‌جهت شدن با جریان خداوند».

استاد عزیز و مهربان، اتفاقاً همین چند وقت پیش بود که با همسرم می‌گفتیم چرا گاهی نتایج پایدار نیست؟ یا چرا تا ۹۹ می‌رسه اما ۱۰۰ نمیشه؟!

بارها این موضوع رو به چالش کشیدیم تا اینکه یه روز گفتم: “خدایا چرا به ۹۹ می‌رسه اما ۱۰۰ نمیشه؟”

و حالا… با توضیحات شما توی همین جلسه‌ی اول، اشکال کار رو فهمیدم. راهکار رو پیدا کردم. فهمیدم وقتی یه خواسته‌ای دارم و تا ۹۹ می‌رسه اما ۱۰۰ نمیشه، مشکل از کجاست. حالا می‌دونم چه فرکانسی از سمت من باعث شده که نتیجه کامل نشه، چطور این فرکانس رو تقویت کنم، چطور مومنتوم رو بسازم و چطور اون رو به ۱۰۰ برسونم.

 


تجربه شادی عزیز:

استاد، نزدیک به ۱۰ ساله که خدای مهربون شما رو در مسیر زندگیم قرار داده. خیلی خیلی خوشحالم که مدت‌هاست هر دوره‌ای که می‌ذارید، من توانایی خریدش رو توی ساعات اولیه دارم. در حالی که قبلاً این شرایط رو نداشتم و چقدر دلم می‌خواست همون روز اول ثبت‌نام کنم، اما ماه‌ها طول می‌کشید تا بتونم توی مدار دوره‌ی جدید قرار بگیرم.

تو این چند سالی که با آموزش‌های شما کار کردم، تغییرات مثبتی که داشتم، غیرقابل‌باوره… خیلی زیاد!
✔ ارتباط معنوی عمیق‌تر با خدا
✔ عزت نفس بیشتر
✔ قطع کامل ارتباط با آدم‌هایی که برام مخرب بودن
✔ مهاجرت از شهری که سال‌ها توش بزرگ شده بودم، به یه شهر جدید، بدون هیچ پولی!
✔ شروع کسب و کار خودم و افزایش ۱۰۰ برابری درآمدم، اونم توی شغلی که عاشقشم!
✔ خرید ماشین، بهترین لباس‌ها، بهترین سفرها در اوج رفاه و لذت، خورد و خوراک عالی!
✔ رستوران رفتن از چند ماه یک‌بار، به حداقل ۴ بار در هفته، اونم توی بهترین رستوران‌ها!
✔ پرداخت تمام بدهی‌ها و اضافه شدن کلی امکانات عالی به خونه‌مون، از تردمیل و میز تنیس گرفته تا بهترین گیتاری که همیشه آرزوش رو داشتم!

و خیلی چیزای دیگه… در حالی که قبل از آشنایی با آموزه های شما، زیر فشار کلی بدهی بودیم، همیشه حسابمون صفر بود و اصلاً قدرت خرید حتی برای پوشاک ضروری‌مون هم نداشتیم.

🔹 از نظر روابط هم چقدر رشد کردیم! وابستگی‌های ما به خانواده‌ها کم شد. قبلاً به خاطر همین وابستگی و شرک، چقدر از سمت خانواده آسیب می‌دیدیم. اما به محض اینکه روی این موضوع کار کردیم، رفتار خانواده‌هامون کاملاً تغییر کرد. اینم بگم که من و همسرم با هم توی این مسیر هستیم و به لطف خدا از هر نظر با هم هماهنگیم. همون‌قدر که من رشد کردم، همسرمم کلی نتایج عالی گرفته.

استاد، اومده بودم تمرینات جلسه اول رو بنویسم که یهو یاد مسیری افتادم که با آموزه‌های شما طی کردم و دیدم چقدر زندگی من با عمل به دوره‌های شما متفاوت شده.


تجربه باران عزیز:
استاد، وقتی وارد سایت شدم و فایل معرفی دوره جدید رو با این اسم فوق‌العاده دیدم، خدا می‌دونه از شدت ذوق، یکسره اشک ریختم. امشب بالاخره موفق شدم دوره رو بخرم. با عشق جلسه اول رو گوش دادم و از کلیدهاش نکته‌برداری کردم، اون‌قدر که دستم درد گرفته!

تا این وقت شب بیدارم، داشتم روی جلسه اول کار می‌کردم، گوش می‌دادم، نکته‌برداری می‌کردم و منتظر نتایج عالی‌ام!
استاد، خواهش می‌کنم این مبحث مومنتوم رو که توی جلسه اول توضیح دادید، خیلی بیشتر ادامه بدید. چه بحث شیرینیه! انقدر جذبش شدم که الان اصلاً دلم نمی‌خواد بخوابم و دوست دارم یه بار دیگه امشب گوشش بدم.

هرچند تعهد دادم که تمرکز عمیق بذارم روی این دوره، چون حس خیلی خوبی بهش دارم و هر بار که گوش می‌دم، نکات جدیدی توش پیدا می‌کنم. خدایا شکرت برای این دوره‌ی فوق‌العاده.


 

تجربه مرضیه عزیز:

استاد جان، به عنوان کسی که دکترای مهندسی مکانیک داره، می‌خوام بهتون بگم چقدر عالی، شفاف و ساده یه قانون فیزیکی رو توضیح می‌دید. دمتون گرم!

الان تازه می‌فهمم چطوری شما از قوانین حاکم بر جهان هستی برای خلق اتفاقات زندگی‌تون استفاده می‌کنید. قوانینی که من از علم فیزیک می‌شناختم رو فقط برای حل مسائل مکانیکی به کار می‌بردم، اما حالا می‌بینم که چقدر این قوانین رو می‌شه گسترده‌تر و در جهت خلق آگاهانه‌ی خواسته‌ها استفاده کرد. خدا به این نوع نگاهتون قدرت بیشتری بده، استاد جان. 

وقتی توی این جلسه مفهوم مومنتوم رو از نگاه فیزیک و متافیزیک توضیح می‌دادید، داستان زندگی خودم مثل یه فیلم از جلوی چشمم رد شد. 

اوایل که با آموزه‌های شما آشنا شده بودم و هنوز درکی از قانون نداشتم، خیلی تلاش می‌کردم که حالمو خوب نگه دارم. نمی‌دونم دقیقاً چقدر طول کشید که این “خوب نگه داشتن حال” از استیت تقلا خارج بشه و خودکار بشه، ولی خیلی خوب یادمه که وقتی به این حالت رسیدم، اتفاقات معجزه‌وار، رگباری وارد زندگیم شد.

من از سال ۲۰۱۹ شروع کردم به کار کردن با دوره‌های شما (یه سال بعد از مهاجرتم به کانادا و شروع دوره‌ی دکترا).
✔ سال ۲۰۲۰: اولین پوسترم توی کنفرانس، به عنوان بهترین ارائه انتخاب شد و هم جایزه‌ی نقدی گرفتم و هم لوح تقدیر.
✔ سال ۲۰۲۱: پسرم قدم‌های پر از خیر و برکتش رو گذاشت توی زندگیمون و همون سال اسم من برای یه بورس صنعتی انتخاب شد و باز هم جایزه‌ی نقدی و لوح گرفتم.
✔ سال ۲۰۲۲: اقامت دائم کانادا رو گرفتیم، و دانشگاه به خاطر بورس‌هایی که برنده شده بودم، یه مصاحبه باهام انجام داد که برای روز جهانی زن، توی مجله‌ی دانشگاه چاپ شد!
✔ بدون اینکه هیچ تلاش فیزیکی‌ای بکنم، خدا منو محبوب و معروف کرد، اونم توی دانشگاهی که درس می‌خوندم و محبتش رو از طریق کلییییییییییی دست، سرریز کرد توی زندگیم.
✔ سال ۲۰۲۳: تزم رو با خودش و الهاماتش نوشتم، و آخرای سال بدون اینکه حتی یه دونه رزومه بفرستم، یه شرکت بهم یه جاب آفر توپ داد با درآمدی که ورودی مالیمو ۴ برابر کرد!
✔ سال ۲۰۲۴: سیتیزن کانادا شدیم و پاسپورت گرفتیم! 🇨🇦
✔ سال ۲۰۲۵ (تا همین الآن، که اواسط فوریه‌ست): یه سفر توپ به کالیفرنیا داشتم و کلییییی خواسته توی همین سفر برام بوجود اومده، به اضافه‌ی اینکه حقوقم هم یه افزایش خوب داشت! 

شروع نتایج برای من (البته اون نتایجی که برام مهم بودن) یه سال بعد از آشنایی با استاد طول کشید.
و برای هر کدوم از خواسته‌های بعدی‌ام که توی سال‌های بعدش رخ داد، به خودم می‌گفتم: همون خدایی که خواسته‌ی قبلی منو محقق کرد، همون خدا این خواسته رو هم محقق می‌کنه.

الان که مفهوم مومنتوم رو فهمیدم، دقیقاً می‌دونم چطور ازش استفاده کنم برای تقویت فرکانس خواسته‌هام، از صفر تا رسوندنش به ۱۰۰ و تحقق کاملش.

استاد جونم، دمت گرم! خدا به خاطر خلق شما هزار بار به خودش افتخار کرده! 


تجربه سهراب عزیز:
استاد، با توضیحاتی که توی جلسه اول دادید، فکر می‌کنم این دوره جدید، بهترین دوره برای تغییر زندگی من باشه. چون با همین یک جلسه که پنج شش بار گوش کردم، اساسی‌ترین مشکلم رو فهمیدم! مشکلم این بوده که نمی‌تونم مسیر رو ادامه بدم و بهش متعهد بمونم. هر بار که تلاش کردم، دوباره پشت گوش انداختم.

اما الان، با راهکاری که توی این جلسه برای این مسئله دادید، مطمئنم ۱۰۰ درصد قراره اتفاقات عالی برام بیفته، اون هم با کمک آگاهی‌های این دوره. واسه همین، من به راحت‌ترین شکل ممکن هدایت شدم به خرید این دوره!


تجربه مهدا عزیز:

اول از همه بگم که چقدر منتظر این دوره‌ی جدید بودم! وقتی در گام آخر پروژه‌ی مهاجرتم به مدار بالاتر بودم، این خبر خوب رو از خانم شایسته‌ی عزیز شنیدم و انقدر خوشحال شدم که هر روز، هر ساعت، سایت رو چک می‌کردم که جزو اولین نفراتی باشم که این دوره رو می‌خره و حالا که وارد دوره شدم، می‌بینم چقدر خوب داره به سوال‌ها و ابهامات من پاسخ می‌ده و چقدر به پیشرفت فردی من کمک خواهد کرد.

خدا رو شاکرم که با عمل به دوره‌های استاد و با مطالب و آگاهی‌های نابی که می‌گید، به اندازه‌ی آمادگی‌ام می‌شنوم و به اندازه‌ی عمل کردنم، نتیجه می‌گیرم. تونستم این دوره رو خیلی راحت خریداری کنم و با اشتیاق، چندین بار جلسه‌ی اول رو گوش بدم.

و اما تفاوت این دوره با دوره‌های دیگه‌ای که خریدم این هست که: می‌خوام متعهدتر و لیزری‌تر به عمق مطالب دوره برم و از خدا می‌خوام کمکم کنه تا تعهد و تمرکزم برای انجام تمرینات تا آخرین جلسه ادامه داشته باشه.


تجربه طیبه عزیز:

سلام استاد عباس‌منش عزیزم، یه درخواستی دارم و اون اینه که برای گذاشتن جلسه‌ی بعدی کمی صبر کنید تا بتونیم بهتر گوش بدیم، بیشتر فکر کنیم و تمرینات رو دقیق‌تر بنویسیم.

من حس می‌کنم باید چند روزی به این فایل گوش بدم و جدا از اینکه تمرینات رو می‌نویسم، مثال‌های بیشتری رو به یاد بیارم و برای خودم تحلیلشون کنم تا ارتباط بین تک‌تک سؤال و جواب‌هایی که می‌دم رو بفهمم.

چون توی فایل گفتید که ۳ تا ۱۰ روز بین جلسات فاصله هست، اما خواستم درخواست کنم که حداقل ۱۰ روز باشه، چون الان روز سوم دوره‌ی جدیده و من تازه یک تمرین رو نوشتم!

دوست دارم همه‌ی تمرینات رو بنویسم.
چون یه روز کامل فقط گوش دادم، اما وقتی شب در سکوت گوش دادم و تمرینات رو نوشتم، تازه متوجه عمق آگاهی‌ها شدم!

می‌خوام با دقت تمرینات رو بنویسم، به یاد بیارم، یاد بگیرم و این آگاهی رو توی ذهنم تثبیت کنم، تا بتونم اون رو منطقی کنم و درونم تغییر کنه.


تجربه میلاد عزیز:

استاد عزیز، واقعا از شما بابت این دوره تشکر می‌کنم. دست مریزاد برای آگاهی‌هایی که فقط توی همین جلسه‌ی اول ارائه دادید و دستی که روی کلیدی گذاشتید که واقعاً همه‌ی درها رو باز می‌کنه!

آگاهی‌هایی که توی همین جلسه‌ی اول آموزش می‌دید، دقیقا همون چیزیه که من سال‌هاست درگیرشم. ایرادی که شما در این دوره دارید در عملکرد ما به قانون اصلاح می‌کنید، همون چیزی بوده که باعث شده من همیشه “شل کن، سفت کن” داشته باشم!

همیشه برام سوال بود که چرا این اتفاق می‌افته؟
چرا من، که به محض شروع کار روی خودم، سریعا نشونه‌های خوبی می‌بینم، نشونه‌ها خیلی واضح و بزرگ میشن، اما بعدش رفته‌رفته سرد میشم؟ چرا دیگه نشونه نمی‌بینم؟ چرا ادامه‌دار نیست که ختم بشه به نتیجه‌ی دلخواهم؟ نه‌تنها خودم، بلکه چندتا از دوستامم همین مشکل رو دارن و بارها راجع بهش صحبت کردیم.

ایراد کار کجاست؟
چرا نشونه‌ها تبدیل به نتیجه‌ای که می‌خوایم نمیشن؟
چرا بعد از مدتی دیگه انگیزه از بین میره؟
بارها نشونه‌های بزرگ و واضحی می‌دیدم و با خودم می‌گفتم “این بار دیگه تمومه، حتماً به هدفم می‌رسم!” ولی در ادامه‌ی مسیر می‌دیدم که انگار باز دور شدم!

این پاشنه‌ی آشیل خیلی منو اذیت می‌کرد!
می‌گفتم “خدایا، همه چیز که اوکیه! نشونه‌ها واضحن، منم دارم روی خودم کار می‌کنم… خب پس چرا اینجوری میشم؟!”
واقعاً نمی‌دونستم باید چیکار کنم!

دیروز وقتی دوستم گفت که استاد دوره‌ی جدید رو روی سایت گذاشته، بهش گفتم: “من چندتا دوره از استاد خریدم ولی هنوز متعهد نشدم که همشون رو تا آخرین جلسه کار کنم. همیشه یه مدت کار می‌کنیم، بعدش رهاش می‌کنیم، تضادها زیاد میشه، بعد دوباره مجبور می‌شیم شروع کنیم… نشونه‌ها می‌بینیم، باز انگیزه می‌گیریم، بعد باز رهاش می‌کنیم!”
بهش گفتم که دیگه دوره‌ای نمی‌خرم و اول روی دوره‌های قبلی کار می‌کنم. خلاصه شب شد و اومدم تو سایت.
وقتی رفتم روی دوره‌ی جدید، فایل معرفی رو تا نصفه دیدم و متن توضیحاتش رو خوندم و با خودم گفتم:
“یا خدا انگار این دوره دقیقاً برای حل همون پاشنه‌ی آشیل بزرگی که همیشه درگیرشم، ساخته شده”

اصلاً انگار این دوره برای پاسخ دادن به همین مسئله ساخته شده. مسئله‌ای که باعث شده بود من با دوستم برای خرید دوره‌ی جدید مخالفت کنم. این دوره داره جواب اون علامت سوال بزرگی رو میده که مدت‌هاست ذهن من و دوستام رو درگیر کرده:
❓ چرا کار کردن روی باورها ادامه‌دار نیست؟
❓ چرا وقتی ادامه می‌دیم، انگیزه کم میشه؟
❓ چرا نشونه‌ها کم میشن؟
❓ چرا نشونه‌ها ختم نمیشن به نتیجه؟

و وقتی فهمیدم که استاد مدت‌هاست داره با تمرکز بالا روی این ایراد ما کار می‌کنه، تا جوابش رو پیدا کنه و در قالب این دوره به دست ما برسونه، دیگه جای تعلل نبود. سریع دوره رو خریدم. الان یک ساعته که دوره خریداری شده و دارم به آموزه‌های جلسه‌ی اول گوش می‌دم.

می‌خوام با توکل به پروردگار، راهنمایی از آموزه‌های استاد عزیز و تلاش و اراده‌ی خودم، روی این دوره حسابی کار کنم و این ایراد بزرگِ “بی‌انگیزه شدن، به نتیجه نرسیدن و شل‌کن-سفت‌کن” رو، یک‌بار برای همیشه حذف کنم. استاد عباس‌منش عزیز،
ما از شما بی‌نهایت سپاسگزاریم بابت این آموزه‌های بی‌نظیری که برای برطرف کردن ایرادهای ما ارائه می‌کنید.


تجربه امیر عزیز:

من احساس می‌کنم این دوره، همون تیکه‌ی پازل گمشده‌ایه که بالاخره می‌تونم باهاش پیدا کنم و کاملش کنم. آگاهی‌های جلسه‌ی اول، کل داستان رو درباره‌ی مشکل سینوسیِ رفت و برگشتی من در مسیر تحقق اهدافم برام روشن کرد.
اینکه چرا همیشه اولش با کلی انرژی، انگیزه و اراده شروع می‌کردم، اما مثلاً بعد از یه هفته رهاش می‌کردم…

حالم خیلی خوب می‌شد وقتی روی خودم کار می‌کردم، نتایج هم می‌دیدم، اما خیلی زود درگیر روزمرگی می‌شدم، کم‌کم دیگه فایل گوش نمی‌دادم، توی اولویت نمی‌ذاشتمش و دوباره بعد از یه مدت، به‌خاطر تضادها و خواسته‌هایی که داشتم، با انرژی شروع می‌کردم… و باز هم این داستان تکراری هی پشت هم تکرار می‌شد! مثل یه تابع سینوسی که هی بالا و پایین می‌ره…

نکته‌ی مهم این بود که می‌دونستم باید تعهد داشته باشم تا نتیجه بگیرم، اما نمی‌دونستم چطور باید تعهد رو در خودم ایجاد کنم و این مشکل اصلی‌تر من بود… 

این مشکل باعث می‌شد به آموزه‌ها به‌طور پیوسته عمل نکنم، فرکانسم یه روز بالا باشه و یه روز پایین و این روند واقعاً آدمو خسته می‌کنه! باعث می‌شه وقتی می‌خوای دوباره شروع کنی، از این بترسی که نکنه دوباره مثل قبل، همون داستان تکرار بشه…

قبل از اینکه وارد این دوره بشم، این ترس توی ذهنم می‌چرخید، اما هدایت خواستم و وارد دوره شدم. 

استاد، به‌خاطر آموزش‌های جلسه‌ی اول، بی‌نهایت سپاسگزارم، که به من فهموندید ریشه‌ی این مشکل کجاست!

وقتی مومنتوم رو توضیح دادید، فهمیدم دلیل این‌همه بالا و پایین شدن این بود که اصلاً مومنتومی در مسیر من وجود نداشت،
که بخواد تغییرات دلخواهم رو کاملاً ایجاد کنه!

اما الان، با آگاهی‌های این جلسه و این دید جدیدی که از مفهوم مومنتوم بهمون دادید، یه قدرت و انگیزه‌ی خاصی در من ایجاد شده!
حالا کلید رو دارم. حالا می‌دونم چطوری از این کلید استفاده کنم، برای پر قدرت شروع کردن، پر قدرت ادامه دادن، و افتادن روی غلتک!

انگار این دفعه، همه‌چی قراره یه جور دیگه‌ای جلو بره و بایدم یه جور دیگه‌ای جلو بره. این دفعه دیگه می‌خوام یه جریان مومنتومیِ پرقدرت و مثبت رو توی زندگیم جاری کنم… و روی شونه‌های خداوند بشینم.

خدایا شکرت که به این دوره هدایت شدم. این دوره دقیقاً دست گذاشته روی بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف شخصیتی من، همون چیزی که واقعاً خسته‌ام کرده بود. اما دیگه وقتشه که برای همیشه، حلش کنم


تجربه ملیحه عزیز:

استاد، شما بارها و بارها این عبارت رو توی آموزه‌هاتون به کار بردید:
“آسان شدن برای آسانی‌ها”

و الان، با یه تعریف آکادمیک و حرفه‌ای‌تر، فهمیدم که این مفهوم یعنی همون مومنتوم و روی دور افتادن!

دارم کیف می‌کنم از این تعریف تازه و دوست دارم حالا حالاها باهاش باشم، خیلی با خودم مزه‌مزه‌ش کنم تا حسابی برام جا بیفته. چه کلید گمشده‌ای رو فقط توی همین جلسه‌ی اول پیدا کردم! خدایا شکرت برای این درک و دریافت آگاهی‌های این جلسه. فقط خدا می‌دونه چه شور و شعفی در این دوره همراه منه!

 


تجربه سجاد عزیز:

خیلی وقت بود که از خودم می‌پرسیدم چرا با اینکه دو ساله دارم روی خودم کار می‌کنم، هنوز به نتایج مدنظرم نرسیدم؟ نتیجه می گرفتما… نتیجه‌هایی مثل سلامتی کامل، درآمد خوب و… داشتم، اما هنوز راضی‌کننده نبود!

تا اینکه قبل از خرید دوره، پاشنه‌ی آشیل خودم رو پیدا کردم، و این خودش یه نشونه شد برای خرید این دوره! همون‌طور که گفته بودید، “اگر نشانه‌ای دیدید، وارد دوره شوید!”

پاشنه‌ی آشیل من دقیقاً همون چیزی بود که شما گفتید: فرض کنید مدار خواسته‌ی شما ۱۰۰ هست و شما در مدار ۱ هستید. مهم نیست چند مسیر رو تا مدار ۹۹ طی کنید، اگر به ۱۰۰ نرسید، هرگز به خواسته‌تون نمی‌رسید! 

و این دقیقاً مشکل من بود. دوره‌ها رو شروع می‌کردم، کار می‌کردم، نشونه‌ها و نتایج کوچک می‌اومد، اما تا یکم اوضاع خوب می‌شد، مثل همون جوانه‌ای که تازه زده بود، پامو می‌ذاشتم روش و لهش می‌کردم!

خدایا شکرت! که همون ابتدای جلسه‌ی اول، با مفهوم مومنتوم، راهکار اصلاح این پاشنه‌ی آشیل رو فهمیدم. حالا کاملاً برام منطقی شده که چرا نتایجم کامل نمی‌شد. اما می‌خوام روی این ضعفم کار کنم و اصلاحش کنم!
حالا که وارد دوره‌ای شدم که جلساتش با بررسی و اصلاح تمرینات ما تکمیل میشه، می‌خوام به خودم تعهد بدم که تا آخر دوره همراه استاد عزیزم و بقیه‌ی بچه‌ها باشم. می‌خوام بارها و بارها این جلسات رو گوش بدم، تمرینات رو انجام بدم، ایرادهای کارم رو بفهمم و قدم‌به‌قدم اصلاح کنم. استاد، می‌خوام سال ۱۴۰۴ برای همه‌ی ما فوق‌العاده‌تر از تمام سال‌های گذشته‌ی عمرمون باشه.
واسه همین، این مسیر جدید رو با این دوره‌ی زیبا که اسمش “هم‌جهت با جریان خداوند” هست، شروع می‌کنم تا به نتایج دلخواهم برسم.

📌 نکاتی که از جلسه‌ی اول یاد گرفتم و می‌خوام خلاصه کنم:
✔ توضیحات و مثال‌های بی‌نظیری که درباره‌ی مفهوم مومنتوم زدید، درکش رو برای ما خیلی ساده کرد!
✔ حالا دقیقاً می‌دونم چطور فرکانس خواسته‌هام رو روی غلتک بندازم و شتاب بدم!
✔ اینقدر برام جذاب بود که از شدت خوشحالی فقط می‌خندیدم. چون فهمیدم چقدر خلق خواسته‌ها آسونه، وقتی مومنتوم رو درک کنیم و توی فرآیند تحقق خواسته بگنجونیم!
✔ در شروع کار، وقتی مومنتوم هنوز شکل نگرفته، حرکت سخته. اما خبر نداریم که چقدر راحت می‌شه مومنتوم رو فقط با استمرار ساخت!
✔ بعد از یه مدت، مسیر با انرژی بسیار کمتری از شروع کار، اما با شتاب و سرعت بالا، خودش ادامه پیدا می‌کنه!

این همون چیزیه که می‌گید: “خداوند کارها رو برات انجام میده!” و دقیقاً این اتفاق توی مومنتوم رخ می‌ده.

✔ وقتی می‌خوایم یه عادت جدید رو شروع کنیم، باید این نوید رو به خودمون بدیم که “ببین، اولش سخته، اما این پیک رو بگذرونی، بعدش خیلی راحت میشه و خداوند بقیه‌ی مسیر رو برات پیش می‌بره!”
✔ این باعث میشه اون سختی اولیه برامون آسون بشه و بتونیم ۰ تا ۱۰۰ هم‌فرکانس شدن با خواسته‌هامون رو طی کنیم.


تجربه مریم عزیز:

چقدر این دوره نیاز من بوده. همش می‌گفتم: “خدایا، من رو به اصل هدایت کن!”
احساس می‌کردم که احتیاج دارم به یه دوره از استاد گوش بدم، تا بتونم به هدفم برسم. و همیشه برام سوال بود که:
چرا به یه سری از خواسته‌هام خیلی راحت رسیدم، بدون اذیت شدن، اما بعضی از خواسته‌هام هنوز کامل محقق نشده؟
درسته که نشونه‌ها میان، یه سری نتایج هم می‌گیرم، اما کافی نیست… اون نتیجه‌ی اصلی نمیاد!

و خلاصه… خداوند من رو هدایت کرد به این دوره‌ی ارزشمند!


تجربه الهام عزیز:

مدتی بود که نرسیدن به بعضی از خواسته‌هام برام سوال شده بود. خیلی فکر می‌کردم و سعی می‌کردم بیشتر خودم رو بشناسم تا بفهمم ایراد کار کجاست؟

تا اینکه متوجه ایراد کارم شدم. اینکه من در بعضی از موضوعات، وقتی شروع می‌کنم روی خودم کار کنم، اولش کلی انرژی می‌ذارم، اما از یه جایی به بعد دیگه رهاش می‌کنم. خیلی تلاش کردم دلیل اصلی رو پیدا کنم، اما دقیقاً برام واضح نبود…
تا اینکه هدایتم شدم به این دوره و صحبت‌های استاد درباره‌ی مومنتوم.

من این کلمه رو در خودم پیدا نمی‌کردم، فقط فهمیده بودم که توی بعضی از موضوعات تا آخرش نمی‌رم!

امروز کل فایل رو گوش دادم و نوشتم تا مومنتوم رو بهتر درک کنم و توی تجربه‌های موفقم پیداش کنم.
هر جایی هم که یه چیز جدیدی درباره‌ی خودم درک کردم، توی دفترم نوشتم و دارم تلاش می‌کنم که به درک بهتری از این فایل برسم. البته زمان باید بذارم، اما همین الان یه تصمیم مهم گرفتم:
اینکه از همین مومنتوم، یه اهرم رنج و لذت برای خودم بسازم که هم مفهوم مومنتوم مثبت رو برای خودم جا بندازم و هم اجازه بدم که توی هر موضوعی، این مومنتوم در من شکل بگیره، از این نقطه عبور کنم و برسم به اون جایی که خداوند خودش کارها رو برام انجام بده… و لاجرم، خواسته‌های من وارد زندگیم بشن! به همین راحتی!

به لطف خدای مهربان، من به خیلی از خواسته‌های دیگه‌ام هم رسیدم. چند روز پیش داشتم ورودی‌های مالی ماه قبل رو چک می‌کردم و خودم متعجب شدم از این همه نتیجه‌ی مالی! 

یعنی اگه چک نمی‌کردم، اصلاً متوجه نمی‌شدم. چون این مبالغ یه‌جا واریز نشد، بلکه کم‌کم وارد حسابم شد، برای همین تا قبل از بررسی، متوجه این روند رشد مالی نشده بودم.

اما وقتی با آگاهی‌های این جلسه این روند رو بررسی کردم، فهمیدم که دلیلش “مومنتوم” بوده! مومنتومی که تازه در بحث مالی برای من ایجاد شده. و الان که با جلسه اول فهمیدم مومنتوم، کلید اصلی تحقق خواسته از مسیر هموار هست، باید همین مومنتومی که در بحث مالی داره ایجاد میشه رو ادامه بدم و رهاش نکنم، تا به هدفی که برای خودم مشخص کردم برسم.

الان دیگه کاملاً فهمیدم که اینجا همون جاییه که باید ادامه بدم تا نتایج بیشتر بشن، مومنتوم مالی من سرعت بگیره و من هم روی شونه‌های خدا بشینم. خدایا، برای آگاهی‌های این فایل ارزشمند، سپاسگزار تو هستم که بهم یاد دادی چطور به قانون عمل کنم تا خودم رو به نقطه‌ای برسونم که تو کارها رو برام انجام بدی.

استاد، به خاطر آگاهی‌های کلیدی این جلسه، بی‌نهایت سپاسگزارم.


تجربه فریده عزیز:

استاد عزیزم، دیروز به طرز کاملاً معجزه‌واری، فایل معرفی دوره روی صفحه‌ی گوشیم اومد و بعد از دیدنش، بدون لحظه‌ای وقفه دوره رو خریدم! چون این خودش یه نشونه بود.
نشونه‌ای برای اینکه من باید این دوره رو داشته باشم تا درک بهتری از قوانین جهان هستی پیدا کنم.
استاد عزیزم، هرچقدر از خداوند سپاسگزار باشم، و هرچقدر از شما که پیام‌رسان این آگاهی‌ها هستید تشکر کنم، باز هم کمه. چون شما قوانین رو با وضوح و سادگی بی‌نظیری برامون باز می‌کنید.

من لیسانس فیزیک دارم، اما همیشه فکر می‌کردم که اون قوانین و فرمول‌ها فقط یه تئوری هستن، فقط توی کتابا نوشته شدن و نهایتاً توی طراحی و صنعت به درد می‌خورن. اما از وقتی این فایل رو گوش کردم، تازه دارم معنی واقعی “مومنتوم” رو می‌فهمم!
و مهم‌تر از اون، اینکه چطور ما هر روز و هر لحظه، دقیقاً با همین قانون مومنتوم، داریم زندگیمون رو خلق می‌کنیم.

حالا می‌فهمم که چرا از زمانی که با شما آشنا شدم، زندگیم در خیلی از زمینه‌ها از ریشه تغییر کرد، اما هنوز در بعضی از موارد به نتایج مدنظرم نرسیدم. چون من نتونستم اون جنس از فرکانس رو به مومنتوم برسونم!

اما الان که این مفهوم رو درک کردم، تازه می‌بینم چقدر منطقیه که خلق خواسته‌ها باید آسون باشه و جالب اینجاست که توی همون موضوعاتی که به نتیجه رسیدم، دقیقاً این فرآیند مومنتوم رو اجرا کرده بودم، اما اون موقع نمی‌دونستم که این یه “فرمول” داره. حالا می‌دونم که این همون فرمولیه که باید توی مسیر هر خواسته‌ای اجرا کنم.


تجربه علیرضا عزیز:

خدایا، ازت ممنونم که هدایتم کردی به سمت دوره ” هم جهت با جریان خداوند”. با گوش دادن همین یک جلسه، فهمیدم که این فایل انگار فقط برای من آماده شده، تا منو آگاه کنه از این همه تقلا کردن و اینکه چرا بعضی از خواسته‌هام رو خلق کردم، اما بعضی‌ها رو با افسوس رها کردم…

من به یه چالش خورده بودم، اومدم توی سایت و از خدا هدایت خواستم. یه حسی بهم گفت یه فایل از توحید رو گوش کن! و اون درباره‌ی تسلیم شدن در مقابل خداوند بود. شروع کردم به گوش دادن و نت‌برداری، تا اینکه استاد عزیز یه قسمت از فایل گفت “مومنتوم”… پیش خودم گفتم یعنی چی؟ 

صبح که بیدار شدم، دوباره از خدا هدایت خواستم. گفتم: “خدایا، نشونه‌ی امروز رو می‌زنم، با من صحبت کن!”
قبلش نیت کردم و از خودم پرسیدم: من چه باوری دارم؟ چه چیزی در وجودم باید اصلاح بشه که اون تضاد برطرف بشه؟

دنبال راه‌حل بودم، که وقتی صفحه‌ی اول سایت رو باز کردم و بنر دوره‌ی جدید رو دیدم، نشستم و فایل مقدمه رو گوش دادم…
و فهمیدم که این دوره دقیقاً برای من آماده شده! 

استاد عزیزم، ازتون ممنونم بابت این دوره‌ای که آماده کردید و خیلی خوشحالم که هدایت شدم و همون لحظه، معجزه‌آسا خریدش رو انجام دادم و برکت خرید این دوره رو همون صبح دیدم.

دیروز اداره‌ی مالیات بهم گفته بودن کارم سه روز طول می‌کشه، اما صبح رفتم و گفتن فردا کارت اوکی میشه. به همین راحتی.
الان ساعت ۳ نصفه‌شب، فقط گوش می‌دادم، و تمام حرف‌ها رو کلمه به کلمه نوشتم، تا بهتر درکش کنم. و می‌خوام همین جا یه تعهد بزرگ به خودم بدم:

✅ هر روز ساعتها وقت می‌ذارم،
✅ تمام تمرکزم رو روی این دوره می‌ذارم،
✅ و به هر چیزی که به‌عنوان تمرین داده میشه، دقیقاً عمل می‌کنم!


تجربه حسین عزیز:

چند ساله که تو سایت عضوم و چندتا دوره هم خریدم، ولی این اولین کامنتیه که دارم می‌نویسم. دلیلش هم اینه که این جلسه برای من با تمام جلساتی که تا حالا گوش داده بودم، فرق داشت. احتمالاً چون من آماده‌تر شدم، تأثیرش رو خیلی بیشتر حس کردم.

از همون یک سال و خورده‌ای پیش که قرار بود دوره‌ی جدید رو آماده کنید، منتظرش بودم تا همین امروز. همیشه سایت رو چک می‌کردم به امید اینکه این دوره رو قرار داده باشید، که خداروشکر بالاخره این اتفاق افتاد. این هم اولین باره که یه دوره رو از همون ابتدا باهاتون شروع می‌کنم، و واقعاً حس متفاوتی داره.

جالب اینجاست که این دوره دقیقاً در بهترین زمان ممکن برای من شروع شد. چون همین یکی دو هفته پیش یه پولی به دستم رسید و باعث شد که به‌محض انتشار دوره، بتونم بخرمش.

قبل از اینکه دوره بیاد، هیچ ایده‌ای نداشتم که قراره درباره‌ی چی باشه. صبح متوجه شدم دوره‌ی جدید شروع شده، مقدمه‌ش رو دیدم و یکم دودل بودم که شرکت کنم یا نه… اما چند ساعت بعد از دیدن اون فایل، یه حسی بهم گفت که این دوره رو بخر، و منم انجامش دادم. 

وقتی رسیدم به جایی که گفتید “تو این دوره مفصل درباره‌ی مومنتوم صحبت می‌کنید”، واقعاً خوشحال شدم. چون تمام مشکلات زندگی من، از روزی که یادم میاد تا همین الان، دقیقاً از همین موضوع آب می‌خورد. خودم هم می‌دونستم که مشکلم همینه، اما هیچ‌وقت نمی‌تونستم کاری براش بکنم.
ولی وقتی شما درباره‌ش صحبت کردید، اون حسِ آشنا یه‌جور دیگه روی من تأثیر گذاشت و به قول خارجی‌ها: That hits different!

همین که این کلمه رو از شما شنیدم، فهمیدم که این همون دوره‌ایه که من بهش نیاز داشتم و اعتمادم به اون حسی که گفت باید شرکت کنم، خیلی بیشتر شد.

نسبت به این دوره یه حس خیلی متفاوتی دارم:  چون اولین دوره‌ایه که از همون جلسه‌ی اول با شما همراه شدم و  چون همون جلسه‌ی اول، دقیقاً از همون چیزی شروع شد که من سال‌ها می‌دونستم مشکلم همونه، ولی نمی‌تونستم حلش کنم.


تجربه سهند عزیز:

اول از همه، یه تشکر ویژه می‌کنم بابت این دوره‌ی فوق‌العاده. می‌تونم بگم که همین جلسه‌ی اول، برای من به اندازه‌ی یه دوره‌ی کامل بود و دقیقاً در زمانی روی سایت قرار گرفت که من شدیداً بهش احتیاج داشتم.

چون قشنگ می‌دونم که از کجا داشتم ضربه می‌خوردم و این دوره اومد تا دقیقاً همون نقطه رو برام اصلاح کنه!


تجربه زبیر عزیز:

سپاسگزارم بابت ارائه‌ی چنین دوره‌ی عالی‌ای که ماه‌ها منتظر انتشارش بودم. چون زمانی که داشتم روی ایجاد یک شخصیت شکرگزار در خودم کار می‌کردم، احساس نیاز شدیدی به کار عمیق‌تر در این زمینه داشتم.
حتی یادمه یه بار با خودم گفتم: “کاش استاد یه دوره‌ای بده با این مباحث!”

و دقیقاً همون موقع، یه همزمانی فوق‌العاده برام پیش اومد. فایل‌هایی رو گوش دادم که در اون‌ها استاد نوید همچین پروژه‌ی ارزشمندی رو می‌دادند. همین شد که بلافاصله بعد از انتشار دوره، با اشتیاق خریداریش کردم و خدا رو شکر می‌کنم که در چنین کلاس ارزشمندی حضور دارم.


تجربه علی عزیز:

از موضوع “مومنتوم” واقعاً شگفت‌زده شدم. فوق‌العاده بود! و دقیقاً با قلبم حس کردم که این همون چیزیه که باید رعایت کنم تا به تمام خواسته‌هام برسم…

استاد عزیزم، من واقعاً به بودن شما در زندگیم افتخار می‌کنم، چون واقعاً “استادی” برازنده‌ی شماست. 

آنقدر مسلط بودین و آنقدر واضح و قشنگ توضیح دادین، که با گوشت و پوست و استخونم جلسه‌ی اول رو درک کردم!

مثال “گلوله‌ی برفی”، چنان بیگ‌بنگی توی ذهنم ایجاد کرد که انگار یه گنج رو پیدا کردم و قلبم فریاد می‌زد: “اینه، اینه، همینه مشکل تو! اگر مومنتوم رو رعایت کنی، به همه‌چیز می‌رسی… و تمام!”

بابت شروع این دوره‌ی جدید و بی‌نظیر خیلی خوشحالم و شک ندارم که آگاهی‌های این دوره، منو به همه‌چیز می‌رسونه.

استاد مثال‌های شما فوق‌العاده بودن و باعث شدن من به‌صورت کامل موضوع رو دریافت کنم و در دفتر زیبایی که برای این دوره تهیه کردم، همه‌چیز رو یادداشت کردم

 


نوشته‌ی رکسان عزیز:

خبر انتشار دوره‌ی جدید رو با ذوق و شوق، برادرم بهم داد و همه‌ی خانواده با هیجان نشستیم و معرفی دوره رو نگاه کردیم.

چشمان شما اون‌قدر از صداقت و توحیدی بودن سخنانتون برق می‌زد که اشک‌هام ناخودآگاه سرازیر شد و درست همون لحظه‌ای که گفتید: “اگر نشانه‌ای دیدید، دوره رو خریداری کنید”، اینترنت ما قطع شد و خیلی جالب، صدای بلند اذان در خونه پیچید…
“الله اکبر، الله اکبر…”

من سریع گفتم: “خدا باهامون صحبت کرد!” و بلافاصله دوره رو تهیه کردیم که بابتش هزاران مرتبه شکر گزار فرمانروایم هستم. 

استاد من خیلی کم کامنت می‌ذارم با اینکه نتایج عالی از دوره‌ها گرفتم، اما توی بعضی جنبه‌های زندگیم پایداری وجود نداره…
یعنی اون حس رضایت واقعی رو هنوز ندارم و الان با توضیحات این جلسه متوجه شدم دلیلش چیه و چطور باید حلش کنم. چند مورد از خواسته‌هام رو مشخص کردم و با این دوره، با تمرکز کامل روی آگاهی‌ها، می‌خوام با لذت به اون‌ها برسم.


اطلاعات کامل درباره آگاهی های دوره ” هم جهت با جریان خداوند”

157 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عارفه محمودی» در این صفحه: 3
  1. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    ■گفت وگو با خدا

    خالق مهربانم به هرسو می نگرم رد پای برکت و عشق و رحمت بی انتهای توست، جان و جانان تویی،مالک و حاکم تویی وهاب تویی،رزاق تویی، رحمان تویی حق تویی، دوست تویی، عشق تویی کم منم، هیچ منم، از اینکه همیشه کنارمی و اختیار زندگیمو در دست گرفتی و مرا به حال خود رها نمی کنی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ برگه ای از کتاب هدایت

    ■آیه 1-5 سوره :الضحى

    ●بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان وَالضُّحَى ﴿1﴾سوگند به روشنایى روز (1) وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾سوگند به شب چون آرام گیرد (2) مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾[که] پروردگارت تو را وانگذاشته و دشمن نداشته است (3) وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾و قطعا آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود (4) وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى (5)

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ خیلی دوست داشتم دراین دوره شرکت کنم، همراه شما استاد عزیز و دوستانم باشم ،خیلی هم حس حال دوستانی که با ذوق دوره رو خریدن رو درک می کنم،زمانی که کامنت های جلسه معرفی دوره روی سایت آمد می خواستم به هم‌دوره ای هام که در دوره احساس لیاقت باهم بودیم تبریک بگم…..

    اما…..

    من برای خرید دوره 2 بار تا مرحله پرداخت پیش رفتم،اما به خاطر برخی مسائل ترجیح دادم که فعلا ورود پیدا نکنم. اونشب با کلی نارحتی خوابیدم قبل خواب به خدا گفتم خدایا من این دوره رو می خوام چطوری و چگونه نمی دونم… خودتم می دونی به خاطر اتفاقی که دوماه پیش افتاد فعلا. برنامه ریزی مالی به سمت دیگه ای در راستای اهداف پیش می ره….

    صبح که از خواب بیدار شدم پای کارم بودم دیدم گوشیم زنگ خورد اسم خانم فرهادی سایت روی گوشیم افتاد یه آن موندم دقیق تر نگاه کردم. دیدم آره درست می بینم.پاسخ که دادم بعداز سلام حوال پرسی ازم پرسید که برای خرید دوره مشکل داشتید می تونم کمک و راهنمایی تون کنم….

    واقعاااا یه تماس چقدر حس حالم رو خوب کرد. خیلی خوشحال شدم.

    امروز هم که خانم شایسته عزیز مهربان و بخشنده با سخاوتمندی تمام

    تجربه دوستان از دوره رو منتشر کرد

    کامل تمام کامنت ها رو خوندم و درمورد

    واژه و مفهوم مومنتوم خوندم و دیدم وای خدای منه چیزی که چند روز و چند وقت مدام به من گفته میشه دقیقاااااا معنی مفهوم مومنتوم.

    رفتم بیشتر سرچ زدم

    شاید خانم شایسته باورتون نشه درست من توی دوره نیستم،اما انگاری روحم حس حالم با بچه های دوره اس،شما امروز با انتشار این کامنت ها منو شگفت زده کردید…..

    حالا بریم در مورد مومنتوم چیزهایی که خوندم بنویسم برای خودم دوره بشه.

    مومنتوم در لغت به معنای تکانه است و در فیزیک به حاصل ضرب جرم جسم در سرعت آن گفته می‌شود. با این حال، در مباحث مربوط به موفقیت و رسیدن به اهداف، مومنتوم معنای دیگری دارد.

    مومنتوم در مسیر رسیدن به اهداف به چه معناست؟

    در این context، مومنتوم به معنای نیروی پیشرانه‌ای است که از تداوم و پیگیری در مسیر رسیدن به هدف ایجاد می‌شود. این نیرو به شما کمک می‌کند تا با انگیزه و انرژی بیشتری به سمت هدف خود حرکت کنید و موانع را راحت‌تر پشت سر بگذارید.

    مومنتوم چگونه ایجاد می‌شود؟

    مومنتوم از سه طریق اصلی ایجاد می‌شود:

    * تعیین هدف: هدف خود را به صورت واضح و مشخص تعیین کنید. هرچه هدف شما شفاف‌تر باشد، راحت‌تر می‌توانید روی آن تمرکز کنید و برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی کنید.

    * اقدام: شروع به حرکت کنید و اقدامات لازم را برای رسیدن به هدف خود انجام دهید. حتی اقدامات کوچک و پیوسته می‌توانند به مرور زمان مومنتوم ایجاد کنند.

    * تداوم: به طور مداوم و پیوسته به تلاش خود ادامه دهید. تداوم و پایداری در مسیر رسیدن به هدف، نقش بسیار مهمی در ایجاد مومنتوم دارد.

    مومنتوم چه کمکی به ما می‌کند؟

    مومنتوم مزایای زیادی برای ما دارد، از جمله:

    * افزایش انگیزه: مومنتوم باعث افزایش انگیزه و انرژی ما برای ادامه مسیر می‌شود.

    * کاهش موانع: مومنتوم به ما کمک می‌کند تا موانع را راحت‌تر پشت سر بگذاریم و با چالش‌ها مقابله کنیم.

    * افزایش سرعت: مومنتوم باعث افزایش سرعت پیشرفت ما در مسیر رسیدن به هدف می‌شود.

    * ایجاد عادت‌های مثبت: مومنتوم به ما کمک می‌کند تا عادت‌های مثبت را در خود ایجاد کنیم و به طور خودکار در مسیر درست حرکت کنیم.

    چگونه مومنتوم را حفظ کنیم؟

    برای حفظ مومنتوم، باید به نکات زیر توجه کنیم:

    * اهداف کوچک تعیین کنید: اهداف بزرگ را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید و به تدریج آنها را محقق کنید.

    * پیشرفت خود را جشن بگیرید: هر بار که به یک دستاورد کوچک می‌رسید، آن را جشن بگیرید و از خودتان قدردانی کنید.

    * با افراد مثبت در ارتباط باشید: از افرادی که به شما انگیزه می‌دهند و از شما حمایت می‌کنند، کمک بگیرید.

    * به خودتان ایمان داشته باشید: باور داشته باشید که می‌توانید به هدف خود برسید و این باور را در خود تقویت کنید.

    در قانون جذب، واژه “مومنتوم” (Momentum) به معنای حرکت و نیرویی است که از تفکرات و احساسات مثبت یا منفی ناشی می‌شود و به طور مستقیم بر واقعیت و تجربیات فرد تأثیر می‌گذارد. وقتی شما شروع به تفکر یا احساسات مثبت می‌کنید، این انرژی شروع به جمع شدن و تقویت می‌شود، به طوری که به نوعی “سرعت” به مسیر مثبت شما می‌دهد. این همان مومنتوم است.

    مومنتوم در قانون جذب به این معناست که وقتی شما از احساسات و افکار مثبت استفاده می‌کنید، این انرژی به طور طبیعی بیشتر جذب می‌شود و به شما تجربیات و موقعیت‌های مشابه مثبت خواهد داد. هرچه بیشتر تمرکز کنید و احساسات مثبتی را تجربه کنید، این مومنتوم بیشتر می‌شود و تغییرات در زندگی‌تان به سرعت و به صورت خودکار اتفاق می‌افتد.

    در مقابل، اگر فرد بیشتر درگیر افکار و احساسات منفی باشد، مومنتوم منفی ایجاد می‌شود که ممکن است به مشکلات و اتفاقات ناخوشایند منجر شود. بنابراین، مومنتوم در قانون جذب به نوعی شبیه یک اثر پروانه‌ای است که وقتی به چیزی مثبت یا منفی توجه می‌کنید، تأثیرات آن روی سایر جنبه‌های زندگی شما بیشتر و بیشتر می‌شود.

    در نتیجه، اگر شما به دنبال تغییرات مثبت در زندگی‌تان هستید، کلید ایجاد مومنتوم مثبت است؛ یعنی تمرکز و توجه به چیزهایی که شما را خوشحال، شاداب و با انرژی نگه می‌دارد.

    واژه “مومنتوم” در زبان انگلیسی به معنای “لحظه حرکت” یا “شتاب” است و در فیزیک به نیرویی اشاره دارد که یک جسم در حال حرکت بر اساس سرعت و جرم خود ایجاد می‌کند. اما در زمینه روانشناسی و توسعه فردی، مومنتوم به معنای حرکت و شتابی است که در فرآیند رسیدن به اهداف ایجاد می‌شود.

    مومنتوم از جنبه رسیدن به اهداف:

    وقتی شما برای رسیدن به یک هدف تلاش می‌کنید، به تدریج با انجام کارهای کوچک و مداوم، یک شتاب مثبت در مسیر خود ایجاد می‌کنید. این شتاب، یا همان مومنتوم، به شما کمک می‌کند تا از مراحل سخت عبور کرده و ادامه دهید. به عبارت دیگر، هر قدم کوچک که به سوی هدف خود برمی‌دارید، به نوعی یک انرژی و انگیزه اضافی برای گام‌های بعدی به شما می‌دهد.

    چگونه مومنتوم می‌تواند در رسیدن به اهداف موثر باشد؟

    1. شروع کوچک، اما مستمر: وقتی شما شروع به کار می‌کنید، حتی اگر اهداف شما بزرگ باشند، اگر هر روز قدم‌های کوچک و مستمر بردارید، این کار باعث ایجاد مومنتوم خواهد شد. به مرور، انرژی و انگیزه‌ای که از این تلاش‌های کوچک می‌آید، به شما اجازه می‌دهد که به اهداف بزرگ‌تر نزدیک‌تر شوید.

    2. تقویت انگیزه با هر موفقیت کوچک: هر بار که یک گام به سوی هدف خود برمی‌دارید، حتی اگر کوچک باشد، این موفقیت به شما انگیزه می‌دهد تا بیشتر تلاش کنید. این موفقیت‌های کوچک باعث ایجاد اعتماد به نفس می‌شوند و روند مومنتوم را تقویت می‌کنند.

    3. غلبه بر موانع و شکست‌ها: مومنتوم به شما کمک می‌کند که حتی زمانی که با موانع یا شکست‌هایی روبه‌رو می‌شوید، از ادامه مسیر بازنایستید. انرژی و شتابی که در طول زمان ایجاد کرده‌اید، می‌تواند شما را از موانع عبور دهد و به شما انگیزه دهد که دوباره شروع کنید.

    4. حرکت طبیعی به سمت هدف: با ادامه دادن به مسیر و نگه داشتن مومنتوم، شما به طور طبیعی به سمت هدف خود حرکت می‌کنید. این حرکت و شتاب به حدی می‌رسد که در نهایت رسیدن به هدف، به نظر آسان‌تر و دست‌یافتنی‌تر می‌آید.

    در نهایت:

    مومنتوم در رسیدن به اهداف، یک عامل کلیدی است که به شما کمک می‌کند تا با تلاش‌های مستمر و کوچک، به صورت تدریجی به موفقیت دست یابید. این شتاب نه تنها به شما انگیزه می‌دهد، بلکه توانایی شما برای غلبه بر چالش‌ها و ادامه مسیر را افزایش می‌دهد.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■خلاصه ای از کامنت های تجربیات دوستان از دوره هم جهت شدن باجریان خداوند■

    استاد، شما مفهوم مومنتوم رو همیشه توی آموزه‌های قبلی‌تون به این شکل توضیح می‌دادید که:

    “اگه ما ادامه بدیم و استمرار داشته باشیم، از یه جایی به بعد به تصاعد می‌رسیم و مسیری که توش هستیم، ساده و روان میشه.”آگاهی‌هایی که توی همین جلسه‌ی اول آموزش می‌دید، دقیقا همون چیزیه که من سال‌هاست درگیرشم. ایرادی که شما در این دوره دارید در عملکرد ما به قانون اصلاح می‌کنید، همون چیزی بوده که باعث شده من همیشه “شل کن، سفت کن” داشته باشم!

    همیشه برام سوال بود که چرا این اتفاق می‌افته؟

    چرا من، که به محض شروع کار روی خودم، سریعا نشونه‌های خوبی می‌بینم، نشونه‌ها خیلی واضح و بزرگ میشن، اما بعدش رفته‌رفته سرد میشم؟ چرا دیگه نشونه نمی‌بینم؟ چرا ادامه‌دار نیست که ختم بشه به نتیجه‌ی دلخواهم؟ نه‌تنها خودم، بلکه چندتا از دوستامم همین مشکل رو دارن و بارها راجع بهش صحبت کردیم.

    ایراد کار کجاست؟

    چرا نشونه‌ها تبدیل به نتیجه‌ای که می‌خوایم نمیشن؟

    چرا بعد از مدتی دیگه انگیزه از بین میره؟

    بارها نشونه‌های بزرگ و واضحی می‌دیدم و با خودم می‌گفتم “این بار دیگه تمومه، حتماً به هدفم می‌رسم!” ولی در ادامه‌ی مسیر می‌دیدم که انگار باز دور شدم!

    این پاشنه‌ی آشیل خیلی منو اذیت می‌کرد!

    می‌گفتم “خدایا، همه چیز که اوکیه! نشونه‌ها واضحن، منم دارم روی خودم کار می‌کنم… خب پس چرا اینجوری میشم؟!”جواب اون علامت سوال بزرگی رو میده که مدت‌هاست ذهن من و دوستام رو درگیر کرده:

    جواب اون علامت سوال بزرگی رو میده که مدت‌هاست ذهن من و دوستام رو درگیر کرده:

    چرا کار کردن روی باورها ادامه‌دار نیست؟

    چرا وقتی ادامه می‌دیم، انگیزه کم میشه؟

    چرا نشونه‌ها کم میشن؟

    چرا نشونه‌ها ختم نمیشن به نتیجه؟می‌خوام همین جا یه تعهد بزرگ به خودم بدم:

    هر روز ساعتها وقت می‌ذارم،

    تمام تمرکزم رو روی این دوره می‌ذارم،

    و به هر چیزی که به‌عنوان تمرین داده میشه، دقیقاً عمل می‌کنم!

    اینکه از همین مومنتوم، یه اهرم رنج و لذت برای خودم بسازم که هم مفهوم مومنتوم مثبت رو برای خودم جا بندازم و هم اجازه بدم که توی هر موضوعی، این مومنتوم در من شکل بگیره، از این نقطه عبور کنم و برسم به اون جایی که خداوند خودش کارها رو برام انجام بده… و لاجرم، خواسته‌های من وارد زندگیم بشن! به همین راحتی!

    “آسان شدن برای آسانی‌ها”

    و الان، با یه تعریف آکادمیک و حرفه‌ای‌تر، فهمیدم که این مفهوم یعنی همون مومنتوم و روی دور افتادن!

    در شروع کار، وقتی مومنتوم هنوز شکل نگرفته، حرکت سخته. اما خبر نداریم که چقدر راحت می‌شه مومنتوم رو فقط با استمرار ساخت!

    بعد از یه مدت، مسیر با انرژی بسیار کمتری از شروع کار، اما با شتاب و سرعت بالا، خودش ادامه پیدا می‌کنه!

    این همون چیزیه که می‌گید: “خداوند کارها رو برات انجام میده!” و دقیقاً این اتفاق توی مومنتوم رخ می‌ده.

    وقتی می‌خوایم یه عادت جدید رو شروع کنیم، باید این نوید رو به خودمون بدیم که “ببین، اولش سخته، اما این پیک رو بگذرونی، بعدش خیلی راحت میشه و خداوند بقیه‌ی مسیر رو برات پیش می‌بره!”

    این باعث میشه اون سختی اولیه برامون آسون بشه و بتونیم 0 تا 100 هم‌فرکانس شدن با خواسته‌هامون رو طی کنیم.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■حالا می خوام مفهوم این دو واژه روباهم مقایسه کنم

    ● Monotheism

    ●Momentum

    رابطه‌ی Monotheism (توحید) با Momentum (تکانه) بیشتر به یک بحث استعاری و فلسفی شباهت دارد تا یک ارتباط علمی مستقیم. اما می‌توان از چند جنبه به این موضوع نگاه کرد:

    1. بُعد فلسفی و اعتقادی

    توحید به معنای یگانگی خداوند و تمرکز بر یک حقیقت واحد است. در مقابل، مومنتوم در فیزیک به معنای حرکت مداوم و پیوسته‌ی یک جسم است که در صورت نبود نیروی مخالف، مسیر خود را حفظ می‌کند. می‌توان این را به صورت استعاری تفسیر کرد که ایمان به یگانگی خداوند، یک نیروی ثابت و هدایت‌کننده در زندگی یک فرد ایجاد می‌کند، که مانند مومنتوم او را در مسیر درست نگه می‌دارد.

    2. از منظر فیزیکی و علمی

    در فیزیک، مومنتوم برابر است با حاصل‌ضرب جرم در سرعت ، که نشان‌دهنده‌ی پایداری حرکت است. از این زاویه، می‌توان توحید را مانند یک اصل تغییرناپذیر در نظر گرفت که مانند قانون پایستگی مومنتوم، تغییر نمی‌کند. به عبارتی، همان‌طور که مومنتوم در یک سیستم بسته حفظ می‌شود، توحید نیز به عنوان یک اصل الهی ثابت و پایدار باقی می‌ماند.

    3. دیدگاه عرفانی و معنوی

    در عرفان اسلامی، توحید به معنای رسیدن به وحدت وجود و درک یکپارچگی هستی است. از سوی دیگر، مومنتوم نوعی استمرار و پیوستگی را نشان می‌دهد. می‌توان گفت که یک انسان موحد، مانند یک جسمی که مومنتوم دارد، در مسیر خداوند حرکت می‌کند و تا زمانی که مانعی (مانند شک یا وسوسه) در مسیرش نباشد، این حرکت پایدار و ثابت می‌ماند.

    مومنتوم در مسیر توحید: یک مسلمان معتقد به توحید، ممکن است با الهام از این باور، در مسیر ایمان خود “مومنتوم” بگیرد و با انگیزه و پشتکار بیشتری به انجام وظایف دینی خود بپردازد. به عنوان مثال، فردی که به یگانگی خداوند اعتقاد دارد، ممکن است با تلاوت قرآن،نماز،سپاسگزاری و انجام اعمال نیکو، “مومنتوم” معنوی کسب کند و در این مسیر ثابت قدم بماند.

    * توحید و پایداری در مسیر: باور به توحید می‌تواند به انسان در برابر سختی‌ها و مشکلات “مومنتوم” و پایداری ببخشد. فردی که می‌داند تنها خداوند قادر به حل مشکلات اوست، با توکل به او و حفظ آرامش خود، می‌تواند در مسیر درست خود استوار بماند و از مشکلات عبور کند.

    می‌توان از این دو مفهوم به صورت استعاری برای تقویت انگیزه و پایداری در مسیر ایمان و زندگی استفاده کرد

    نتیجه‌گیری

    اگرچه Monotheism و Momentum در دو حوزه‌ی کاملاً متفاوت (الهیات و فیزیک) قرار دارند، اما می‌توان بین آن‌ها ارتباطاتی استعاری و فلسفی برقرار کرد. یکی بیانگر یگانگی و ثبات در باور است و دیگری نشان‌دهنده‌ی پایداری در حرکت و فیزیک

    ━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سپاسگزاری:

    ● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیم‌بنشینم.

    ● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم

    ꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید. ꧁꧂

    خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدار خود ارزشمندی بیشتر ودر مدار ثروت و موفقیت و آگاهی بیشتر قرار بگیرم.آمین یا رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 109 رای:
  2. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    سلام درود فراوان به شما دختر ایران زمینی زکیه عزیز سلاااااامممم.

    خودم بالا 10 بار کامنتمو خوندم خیلی دوست داشتم امتیاز پیاممم بالا بره تا دوستان دیگه استفاده کنند. اما وقتی دیدم در صفحه سوم کامنت ها قرار گرفت بعد به خودم گفتم به قول استاد هرکسی در مدارش باشه به کامنت من هدایت میشه و استفاده می کنه. بعد به صورت عجیب در صفحه اول آمد بالا ،با امتیازی که دوستان دادن خداروشکر….. انشاالله دوستان زیادی بخونند وواستفاده کنند….

    اگه بگم من نبودم که هنگام سرچ اون سوالات از مومنتوم رو در ذهنم ایجاد می کرد بی راهه نگفتم….

    یادگرفتم از استاد که هر قانونی رو با توحید و قوانین توحیدی مقایسه کنم ،وقتی اینو سرچ کردم پاسخ ها رو خوندم . اون لحظه تازه احساس کردم فهمیدم مومنتوم چه نیرویی،اصلا در مورد چه نیرو درونی قرار صحبت بشه. اسم علمیش مومنتوم اما بخوام عامیانه تر بگم چیزی که من درکش کردم. همان نیروی که من خدا هستم ،من خالقم من ،قادرم. همان نیرویی که همیشه یه دست پشته و داره تورو هل می ده جلو و حرکت کنی، نیرویی که ما رو هل می ده روبه جلو ،همان نیروی رو دست رو شما خدابدونید که پشتت و داده هلت می ده یالا ادامه بده تو می تونی تو موفق میشی،بابا من پشتم من مراقبتم نترس برو جلو، محکم تر قدم بردار….مومنتوم،به نظرم نیرو خداوند که در وجود من به جریان می افته و از باورهای توحیدی ما نشات گرفته،در لحظه بودن و همان کلمه کن فیکون که خداوند می گوید موجود شو و موجود میشود…

    چه احساسی پیدا می کنی وقتی یقین 100 در100 داشته باشی چیزی که الان می خوام میشه….‌یه نیرویی که شکی بهش نداری

    حالا من چیکار کنم این نیرو این انرژی در من جریان داشته باشه و به این حداز قدرت برسه که وقتی گفتم موجود بشو و موجود شد به نظرم

    تکرار باورهای توحیدی و در لحظه بودن و رها بودن،متصل به خدا بودم همیشه در هر لحظه ….

    یه تفسیری از سوره حمد در کامنت های قبل ام نوشتم…

    اهدنا صراط المستقیم یعنی همان اتصال مستقیم به خدا به نیروی خدا بدون هیچ واسطه ای اتصالی که همیشه وصلی هر لحظه بهش….

    یعنی باید این نیرو جوری در تو به جریان بیفته که بشه عادت زندگیت بشه اصل زندگیت انوقت که این نیرو در تو با سرعت بالاجریان پیدا می کنه و طوری که سرعتش می ره بالا و چطور می فهمی سرعتش رفته بالا با رسیدن به خواسته هات ،خواستی شد،گفتم موجود شو موجود شد….

    چیزی که این چند روزی با مطالعه از مفهوم مومنتوم به این درک رسیدم.

    منم مثل شما دوست داشتم در مدار این آگاهی ها دوره بودم….خیلی هم دلم می خواست اما بعدش به این نتیجه رسیدم هرآنچه را که من باید بدونم از این دوره خداوند از هزاریک طریق به من می رساند چطوری و چگونه من نمی دونم.

    به نظرت اگه استاد کنارم مون بود و بهش می گفتیم استاد خیلی دلم می خواست توی دوره باشم نشد. به نظرتون چیکار کنم منم بیام توی دوره ،به نظرت استاد چه پاسخی بهت می داد؟ پس همان عمل کن. به نظرم پاسخ استاد به من این بود روی دوره هایی که داری و فایل های دانلودی سایت کار کن.

    حالا بیا این سوال و درخواست از خدا بپرس بگو خدایااا تو رو جان عارفه ات جان منی که دخترتم کاری کن منم برم توی دوره …

    خدادچی پاسخ بهت می داد؟

    به نظرم خدا بهم می گفت

    عارفه دوره هایی که تو خریدی 2 تا دوره هات از لحاظ قیمتی برابرند با این دوره…. عزیز من دخترمن تو روی دورهایی که داری اول کار کن،،الانم هرآنچه که نیاز باشه من بهت می رسونم‌ روزی رسان تو منم ،من غذای ذهنت رو برای رشد تعالی می رسانم به من اعتماد داشته باش،باشه…

    بی تاب بی قراری نکن احساست رو بدنکن، چیزی که الان تو باید یادبگیری توی دوره ها و فایل ها و کامنت ها و کامنت های عقل کل پس تمرکزت رو بزار روی چیزهایی که داری ، نه چیزهایی که نداری….

    عزیز دلم زکیه جان من تونستم به این شکل احساسم خوب کنم امیدوارم،شما و خیلی از دوستان خیلی زود زود در مدار آگاهی های بیشتری که روح مون نیاز داره قراربگیریم و رشد کنیم.

    رزق روزی از آگاهی ها رو خدا بهمون می رساند. به زمان بندی خدا اعتماد داشت باشیم.

    دوست عزیز ارزشمندم زکیه جان خیلی ماهی اینو یادت باشه :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    سلام درود فراوان به آرزوی عزیزم سلاممم….

    آروزجان من درست زمانی پاسخ زکیه دوست عزیزمون رو دادم.اونروزی بود که شمابرای جلسه سوم احساس لیاقت برام کامنت نوشته بودی…

    درست زمانی بود که دوست داشتم دوره رو بخرم اما بنا به برنامه ریزی های مالی خودم فعلا شرایط مهیا نبود. و منم مدام با خودم تکرار می کردم،حتما خدا می خواد من روی دوره هایی که دارم کار کنم. حتما روزی رسان من از آگاهی ها خداست. به خدا منتظر یه نشانه یه تاییدی بودم که خدابگه آره منم نظرم همینه…. که درست دقیقااا توی همان روزها که دراین احساس به سر می بردم شما شدی دست خدا و کامنتی از از جلسه احساس لیاقت برام نوشتید(خیلی وقت بود که من از اون دوره کامنتی از دوستان دریافت نکرده بودم) و مهر تایید رو خدا با دستان شما به احساس قلبی زد،من روی دوره هایی که دارم دوره احساس لیاقت کار کنم،

    فعلا چیزهایی هست توی اون دوره که من هنوز یاد نگرفتم ودرک شون نکردم که عمل کنم،به قول استاد ما هربار یه فایل رو گوش می دهیم مداریم قدری می ره بالاتر بعداز یه هفته که هرروز فایل رو گوش دادیم فکر می کنیم دیگه چیزی نیست که من از فایل یاد نگرفته باشم ،حالا همون فایل رو بعداز یکماه دیگه برگردد مجدد گوش بده، یهو میگی ااا اینو چرا من قبلا نشیندم چرا آخه من که 100 بار گوشش کردم من که این فایل رو قورت دادم چرا الان دارم این نکته از آگاهی رو میشنوم.این کجا بود احساس می کنی قبلا نشنیده بودی(غیرممکن شنیده بودی اما درکش نکرده بودی ) نکته همین جاست اون روزااا ما قد مداری که درش بودیم اون آگاهی ها رو درک کردیم الان که مداریم قدری بیشتر بالا رفته داریم آگاهی بیشتری از فایل رو درک می کنم.،زاویه دید ما از خودمون و از گوش دادن به فایل ها هم تغییر کرده، پس درست محصول جدید آمده روی سایت نوش جون تمام دوستانی که خریدن،اما به نظرت خدا حواسش به ما نیست،

    اتفاقااا برعکس خدا می خواهدکه یه مومنتوم در ما ایجاد کنه از درک آگاهی های محصولاتی که داریم ….ببین ما 50 درصدش رفتیم 50 درصد از درک دوره هایی که داریم رفتیم 50 درصد چه بسا بیشتر.. تقریبا یه مومنتومی ایجاد شده بین درک اون آگاهی ها….

    ما بیایم این مومنتوم به 100 برسانیم به خدا که نتیجه 100 برابری می ده …

    تا بخوام یه دوره جدید بخرم و دوباره از صفر شروع کنم…..

    استاد همیشه میگه کل قرآن بخواهیم در یه کلمه خلاصه کنیم‌اون توحید.

    قبول داری اگه ما بخواهیم کل دوره ها و کامنت های این سایت رو در یه کلمه خلاصه کنیم و اون توحید…..

    پس دوره جدید پیشنیازش رو خودت درنظر بگیر با توجه به شناخت خودت…..

    تادرک ما ظرف ما گستره نشه حالا هرچقدر آب می خواهی بریز توش وقتی گنجایش نداشته باشه سر می ره

    چه فاید من همه دوره های استاد بخرم وقتی مدارم ، ظرفم گسترده نباشه به چه درد من می خوره…..

    واقعیت

    من هزینه دوره رو دارم امابرنامه ریزی ام از چندماه پیش در راستای هدف پیشرفت خودم داره صرف میشه…

    خدا می دونه از همان 7ماه پیش که استاد فرمود که یه دوره داره آماده می کنه. گفته بودم من می خرمش اما خب یهو شرایط برای اهداف دیگه پیش رفت اونم خدا برام برنامه ریزی کرد….

    ببین استاد راست میگه وقتی ما به نشانه ها توجه نکنیم عمل نکنیم ضربه سنگین تری می خوریم. حالا ممکن مالی باشه یا جانی یا روح روانی…

    دوست داشتم توی پاسخ کامنت جلسه 3 احساس لیاقت رو دریه فرصت بهتر برات بنویسم و ازت سپاسگزاری کنم. اما انگاری نشانه در این دیدم که دراینجا پاسخ مهربانیت و لطفت رو بدم و بگم که چقدر خوشحالم دراین سایت دوستان نازنین ارزشمندو مهربانی چون شماها رو دارم و هم صحبتی با شما هم صحبتی با خدای خودمه…

    منتظر خبرای خوبت درسایت هستم….. خیلی خیلی گلی :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: