https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/02/abasmanesh-2-jpg.webp8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2025-02-19 10:01:392025-03-18 07:41:43تجربیات دانشجویان دوره «هم جهت با جریان خداوند» به محض ورود به دوره
157نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و چقدررر نگاه ها ، در خواست ها نزدیک ب هم بود حتی واژه ها طوری بود ک فکر میکردم کلمات من هست ، و کیف کردم .
چقدررررر موضوع این جلسه ، اصل قانون این جلسه پاشنه آشیل بود برای همه ،ک در ناخودآگاه همه باور داشتن به چرایی و نداشتن جواب و راه درست و هدایت هوشمندانه الهی ، پاسخ خداوند ب تک تک ما
در این مواقع ، وقتی شعف در قلبم میاد ، از خود خدا میخام ک درکمو قوی تر کنه ، شکرگزار تر باشم و به قول استاد در برابر علم خداوند ، پلن های الهی و هر آنچه از خیر و خوبی ک ازش به سمتم میاد خاشع تر ، شکرگزارتر باشم .
تنها این موضوع هزاران هزار بار ما رو به آگاهی الهی ، خود اصلی مون نزدیک و نزدیکتر میکند و واقعا چه کسی ، قدرتی توانایی همچین هدایت هوشمندانه ، اصل را دارد ؟
و باز هم تکرار میکنم ، خدایا من تسلیمم ، تک تک پلن های تو بی نظیرترین اتفاقات رو در بهترین شرایط و آگاهی و حالت ممکن برایم رقم میزند و در حال حاضر قشنگ ترین اتفاقات زندگی ام دیدن هدایت ها و پلن های بی نظیر خودت هست .
و این هدایت از طریق استاد عزیز در بهترین حالت ممکن خودش نشانه دیگری هست برام که خاشع تر ، تسلیم تر ، شاکرتر باشم.
و مدام از طریق نشانها داره منو بیشتر توی احساس خوب نگه میداره…
تا همین ساعت توی نشانه ام فایل کتاب رویاهایی که رویا نیستن فصل سوم ..قانون بدون تغییر الهی ماندن در احساس خوب…و اتفاق خوب….رو بهم یاداوری نمود.
قربونتون برم.استاد عزیزم..که هر دوره ایی شما مدام داریید راجع به احساس خوب میگید…
این متن از کتاب رویا بیشتر برام هم نشینی خوبی شد با این فایل جدید الهیتون!…
(داشتن احساس آرامش نیز،نشانه حضور در محیطی هست.که خاسته شما در انجا قرار دارد.حال هر چه بیشتر بتوانید ذهنتان را طوری تربیت کنید.که مثل روح فکر کند.ارامشتان بیشتر میشود….یعنی بیشتر در جایگاهی قرار میگیرید.که هر انچه که میخواهید نیز در انجا هست.
یعنی به خودتان اجازه ورود بیشتر خواستهایتان را به زندگی میدهید…
هر چه بیشتر بتوانید میان ذهن و روح هماهنگی ایجاد کنید.به ارامش بیشتری می رسید.نشانه هماهنگی میان ذهن و روح در تمامی جنبه های زندگی .یک ارامش قلبی و یقین است..
استاد عزیزم رفتم “یه سرچ جزیی، راجع به مومنتوم کردم..یه شخص چند جرم.از کم ترین تا بیشتر و بلندترین رو بصورت ترتیب پشت سر هم قرار داد…
و با یه ضربه کوچک قدم به قدم به بزرگترین صدا رسید…
دقیقا یادم از خودم افتاد..یادم میاد اینقدر تشنه بودم.روز اول فقط دنبال توحید بودم..یادم از داستان یوسف پیامبر اومد.موقعه ایی که زلیخا جوان شد..گفت فقط میخام ستایش خدای بزرگمو کنم..
….
ما هر کدوم از دانشجوا!..بدنبال حقیقت وجودی خودشناسی و خداشناسی هستیم…نمیگم خیلی خوبییم بهر حال یوقتایی توی احساس خوب دریغ میورزیم..ولی خداوند شاهد بر،من…من تمام روزم بدنبال بهترین خودم بودم…
یوقتایی تضادهایی چِلوُندم..ولی کم نیوردم..هیچ وقت!….گفتم این خیره برای من..دقیق اون اتفاق که یه قربانی شدید از طرف شخص نزدیکم بودم…بخیر من تمام شد و فقط خودم درکش کردم..
بقیه داشتن سرکوفتم میدادن…
بخودم گفتم.نرگس.تو اومدی تعقییر کنی اگه احساس حقارت راجع بحرف این شخص داشتی و خاستی حرفتو به کُرسی بشونی که من اینکار رو انجام ندادم…. یعنی ضعیفی…
استادم من فقط سکوت کردم سپردمش بخدا.نمیگم خیلی فاجعه سختی برام بود گریه کردم ولی کم نیوردم..
میخام بگم این سه سال خورده ایی .تمام پلهای پشت سرمو ..نابود کردم. و خودمو قوی کردم..
چه غلبه بر ترسهایی که پاهام از شدت ترس داشت کنده میشد ولی کم نیوردم..
ادامه دادم..میدونم هنوزم هست ولی سعی کردم بهش بتازم..به اندازه ایی که عمل کردم نتیجشم همون موقع گرفتم..
خیلی خوشحالم که دوستانم دارن نتیجه میگیرن..منم همین امروز با خوندن کامنت فهمیدم..دلیل اصلی رسیدن به خاستهامون” موندن توی مومنتوم مثبته…
این چه تقلای ذهنی میطلبه…باید بتونیم این احساس ارامش رو هر روز بیشتر و بیشتر کنیم…مومنتوم مثبتمونو نگهدارییم..
بقول دوستمون ..حرف زیبایی زده بود..که ما برای رسیدن به خاسته هامون داریین از اخر میاییم اول..یعنی زودتر بهش میرسیم…
همین امروز صبح اول وقت ،ًمن هدایت شدم به قدم بعدی..از خاسته ام امروز توی یه دگرگونی عجیبی بودم..
الله اکبر که چقدر این احساس خوب دقیق داره عمل میکنه…الله اکبر که خدا میخاد ما هر لحظه روی ذهنمون کار کنیم..تا بتونیم این احساس خوب و آرامش را هر لحظه توی تمام لحظات زندگیمون داشته باشیم..زود عنلگراییشو شروع میکنه..الله اکبر
…
مخصوصا :وردیامون خیلی میتونه ما رو گمراه کنه…خوراک ذهن…..من یه چند روزی افتادم تو دام اینستا با حرفهای چرت و پرت.خیلی مواظبم بودم.ولی همین اسکرول کردنها باعث شد وقت زیادی رو از من بگیره…یجایی بخودم اومدم گفتم نرگس دست بردار بکش بیرون..
کلا فیلتر شکنو گذاشتم بیرون. و سعی کردم نرم…
بهیچ وجه…
به محض اینکه این رابطه رو قطع کردم..و خودمو توی مسیر تیون کردم الهامات پیشت سر هم اومد.من مهارتامو قوی کردم قدم به قدم پیش رفتم.دقیق توی 2 ماه و خورده ایی بیزنس من کاملا ..و از همه نظر تعقییر کرد..
الله اکبر از هم زمانیهای الهی..
استاد جوری شدم ..که هر روز یه دستاورد بزرگ دارم.انگار توی مسابقه خوشبختی در مسیر الهیم الله اکبر…
و میخام سعی کنم بیشتر تو مسیر خداوند باشم..خیلی دوستدارم این دوره رو بخرم انشالله منم عید سال جدیدمو در کنار دوره عزت نفس..این جریان هدایت الهیمو شروع بکار کنم..
دوستتون دارم ..با تمام وجودم…خیلی خوشحالم نشانها به طُرقهای مختلف بسمتم هدایت میشن.انگار توی یه دنیای دیگه ام.احساس میکنم ذهنم دیگه لال شده…
یه شب.وسط قبرستان…یادم از حرف شما اومد.اگه جایی میترسی برو تودلش…
پاهام سست شده بود از شدت وحشت ..تو دل اون تاریکی..و پاهام فقط میرفت…به محض اینکه اراده کردم. .اون لحظه احساس کردم خدا داره منو با خودش میبره…
من تو خیلی از ترسهام…این حس الهی رو بیشتر درک کردم…انشالله که بتونیم بهش:عمل کنیم…
انشالله خداوند منو لایق خودش کنه منم هم جریان این دوره بشم..
واقعا تاهد…چیز محکمیه…که فقط با خودشناسی بیشتر درک میکنی میتونی روش کار کنی…
فقط از خداوند همینو میخام.فقط درکم از این دوره بیشتر بشه!..
..بهمین مورد رسید..که منم تو مسبر درست باشم تو مسیر خداوند و ارامش:باشم بقیه کارها روی دوره مثبت قرار میگیره و هر چی بیشتر باشه اتفاقات خوب بیشتر میفته….
همیشه مومنتونیامون بسمت درک خودشناسی و خداشناسی و ارامش:باشه..که پایه تمامی موفقعیتهاست..
استادم یچیز دیگه بگم!..این ذهن چه بلایی که بسرمون نیورده نیست…
شما خوب شناختنینش..الله اکبر…از این انسان که چقدر مورد ضربه شیطان ذهن قرار گرفته..
هر موقع مدارم بالا میره بخودم نهیب میزنم..یادت باشه عمل کنیا..حرفی که میزنی بهش:عمل کنیا..
توی یه شرایطی قرار گرفتم اونجا مشخصه شده آیا حرفم با عملم یکی هست یا نه!؟….
الله اکبر یا الله یا رحمن …
الله اکبر…..
به امید اونروزی که منم نون تازه داغ استادم نصیبم بشه…انشالله …
به امید مومنتیای مثبتمون..شدید و سیخ و سر راست رو به بالا…
…
امروز توی یکی از کامنتا خوندم توی همین مبحث….یادم از اونشبی اومد..که بهم الهام شد از طریق خواب..خداوند وعده “روح القُدوس رو بهم داد…همون وعده مهر محکمی بود که من این روح مقدس الهیمو همیشه داشته باشم..و همیشه قوی.یش کنم…
و امروز به لطف خدا توی این سه سال خورده ایی به لطف خودش فقط خیرو خوبی و سلامتی و روابط:خوب زندگی عالی.کم شدن هزینه های جانبی .و خیلی از مواردهای دیگه…
همه رو لطف خدا میبینم یه اپسلیومم از ذهن ناتوانم نمیبینم همه از روح مقدس من بوده…
روح مقدسم .چند شب پیش خواب جهنم و بهشت رو بهم یاداور نمود….واقعا جهنم خیلی مکافات دارییم هنوز بدتر و بدبخت تر…
همه این نشانها..از طرف خدا باعث شد..که از خداوند بترسم ..نه از شیطان…
خداوند از کلام خودش در سوره بقره بهم گفت…
از من بترس..نه از شیطان…
میدونی اگه باز گردم…قانون الهی هم باز میگرده…
اگه من تحت نظارت ربم نباشم.ذهنم خوب راهشو میدونه…یفرد ناتوان و بقول خودمونی..بی غیرته…
استاد داره از طریق شناخت خودش و شناخت ما دانشجواش…داره دوره های بهتر ی رو برای ما یاداور میشه..مثل قران. که با خوندنش هر سری ما یه باور محکم توحیدی رو از زبان خداوند میشنویمو درک میکنیم..
فقط میخام بگم..استادم با تمام وجودم سپاسگزارتونم…به امید بهترینهای برای شما و برای ماها….
با سلام خدمت دوستان عزیز من هنوز دوره را نخریدم ولی کلیدهایی که دریافت کردم از کامنتها میدونم پاشنه آشیل تمام دانشجویان است ،و البته استاد با این آگاهی ها ،و بازخورد کامنتهای دانشجویان
تصمیم به تولید دوره ها میگیردودوره یعنی جواب تمام درخواستهای دانشجویان است وبه همین خاطر خیلی تاثیر گذار است،،نوسانات حرکت در مسیر درست قوانین و خواسته هایمان،همواره بالا و پایین میشود و انگیزه و توان و انرژی ما را دستخوش تغییرات منفی و بی انگیزگی میکند و دلسردی سراغ ما می آید
ممنتوم،, حرکت مداوم و متناوب و روان در مسیر خواسته هایمان است بدون توقف و روبه پیشرفت است ،،که حاصل باورهای درست در هر مرحله است ،یعنی باورهایمان هم راستای مسیرمان است و مکمل همدیگر با مسیرمان است که در این صورت همین باورها باعث ایجاد انگیزه و انرژی،، مورد نیازمان رادر طول مسیر ایجاد میکند ،، استاد چون کارکرد ذهن و قاعده بازی ذهن را خوب شناسایی کردند ,،میتوانند از هر جنبه ای در هر موردی مچ گیری ذهن را شناسایی کرده و انسان قابل قبولی در این زمینه باشند که بتوانیم به آن اعتماد کرده و در زندگی از توصیه ها و باورهای درست و نتایج آن بعنوان یک الگوی خوب و درست استفاده کنیم ،،،
استاد انسانی هست که چشم بسته میتوان به آن اعتماد کرد و تا الان هرچه گفته بود درست از آب درآمد چونکه به کارش تعهد بالایی دارد و واقف به کارش هست مرسی استاد
سلامی دوباره به نشانه روزم…نشانه ایی،” که خداوند مرا به سوی خود می خواند…
وقتی این فایل به عنوان نشانه روزم برام نمایان شد..خیلی خوشحال شدم..دیدم من باهاشم..!..
منم انشالله به زودی این جریان هم جهت بودن با خودشو تو زمان درستش میخرم..
خیلی از خداوند تقاضا کردم.گفتم خدایا خیلی دوستدارم منم تو این مسیر قرار بگیرم..
خیلی دوستدارم بیشتر باهات هم فرکانس باشم
بیشتر حس توحیدی هم مداری استادمو درک کنم…..
استادم!…. تمام اینروزها.یه گوشه از قلبم با این دوره هست …
نمیدونم چجور برام مهیا میشه..ولی میدونم تو مسیر درستم و این نوید نشانه روزم حتما برام محقق میشه..
ولی از خدا میخام خیلی زودتر…خیلی دوستدارم..بیشتر و بیشتر تو مدار هم فرکانسی با شما و اون مدار توحیدیتون قرار بگیرم…
ناگفته نمونه اینروزا اینقدر نشانها زیاده.اینقدر رشد داشتم از همه جنبه ها..که نمیدونم چجور سپاسگزارش باشم..
امروز گفتم خدایا تصاعد چیه!؟ هدایتم کرد به فایل مهاجرتی که خانم شایسته قرار داده بود..یه لایوی از:شما برای از بیین علفهای هرز جنگل پردایسمون بود…
و همین نکته منو به تعمق وا داشت…که ادامه بدم..استمرار داشته باشم.با قدمهای کوچک و بهبود گرایی و عمل به الهامات قدم به قدم موفقعیتها رو به رشد..قرار بده…..
نباید خودمونو مقایسه کنیم با افرادایی که به موفقعیتهای بزرگ چند ساله رسیدن..اونا هم با همین توکل و ایمان و استمرار ..ادامه دادن..
یه احساس خوب پیدا کردم .که بزارم قدمهای الهامیم تکاملمشونو طی کنن..
یه لحظه خودمو مثال زدم….الان 11 ماهه از روند رشد شخصیتیم و رشد بیزنسیم میگذره..جدا از اون دوسال….چیزی که الان برام بولد هست توی این زمینه” فعلا مثالم..همین بیزنسمه!..
دیدم تمام مسیرم..بخاطر حرکت کردن بخاطر عمل به الهاماتم و بهبود شخصیتم در همه حالتها بوده!….و با خداوند بودن.همه اینها با همدیگه و ادامه دادن باعث شد..
که امروز من بیزنسم بجای موفقعیت آمیزی برسه..
و اگه من ادامه بدم و ادامه بدم و هر بار بهتر و بهتر بشم کم کم رشد تصاعدی هم میرسه…
و کل ماجرا همینه…با همین مسیر “ادامه دار پیدا میکنه……همون مومنتیهای مثبت موندن.و ادامه دادن..
….یه مثال تجربی خودم در طی این 30 سال زندگیم.
من توی کارهای تمییز کاری شخصی زندگیمون الان به مسیر تصاعد رسیدم…..
و واقعا الان کار تمییز کاری خونه ..یه لحظه هم برام سخت نیست..خیلی زود و خیلی بدنم عضلات بدنم قوی شده..
و خیلی راحت میتونم کارامو انجام بدم…
و هفته گذشته من یه خونه تکونی حسابی که همه جا تمیزز و شسته رفته کردم…و خودم به تنهایی تونستم انجامش بدم..
و هر سری الهامات میومد و هر بار قوی تر و اسانتر میشدم…
و کلا داستان” همه جنبه های زندگیمونم همینه…و خیلیا بهم میگن..تو چجوری خودت تنهایی اینکار رو انجام میدی خودتو مریض میکنی..ولی من “عضلات بدنم برای اینکار قوی شده و واقعا از پس کارهای شخصی زندگیم خیلی راحت انجامش میدم بدون یه زره که بگم کم میارم…
و……این درکی بود که بهش هدایت شدم..وبرای بیزنسم و هر کار دیگه…نیاز بهمین قدرت عملگرایی رو داره….
ادامه دادن تو مسیر و کارکردن روی باورها..و عمل به الهامات و بهبود گرایی مستمر و منطق ساختن به ذهن در برابر تضادها …و رشد شخصیتی همه اینها باعث میشه با هر بار انجام دادنش ما به موفقعیتهای بزرگ برسیم..و نکته مهم تر…لذت بردن…لذت بردن.از این مسیرها باعث میشه ما به احساس خوب و موفقعیتهای بزرگ برسیم…
و نکته بعد….که خیلی برام بولد شد..چند روز پیش یه الهامی از طرف یه شخصی بهم شد….
که من یه مسیر جدیدی از بیزنس الهامیمو “یه تعقییر دیگه هم بهش بدم..و خدا بهم الهام کرد باید حتما اینکار رو انجام بدی…
و من این مسیر رو قبول کردم..و این اجازه رو دادم که اینفرد “،عصر بیاد…
و یه اتفاقی جالب افتاد..اومد یه نمونه از کارم رو بخره…هر کاری کردیم کارتش انتقال” رو انجام نمیداد..
و بهش:گفتم فعلا مشکل پرداخت بانکی هست..
بهش گفتم خیره…
چون قانون رو میدونستم…گفتم خیره! خداوند داره بهم یه درسی رو میده..بزارم زمان بهم ثابت کنه…
بهم گفت!؟ببرم بعدا که کارتم درست شد برات واریز کنم!..
گفتم ببخش عزیزم!نمیشه…..گفت بهم اعتماد نداری!؟
گفتم بحث اعتماد نیست..من نقد کارمو میفروشم..حتی با نزدیکانمم همین برخورد رو دارم..
خیلی راحت بهش گفتم و بدون اینکه احساس دلسوزی کنم…
و گفت باشه پس میرم بعد که واریز کردم میام کار رو میبرم..گفتم باشه حالا هر چی خیره پیش بیاد…
و چند ساعت گذشت….بعد بهم پیام داد..که ببخش بخاطر فلان شرایط:بزار فلان رنگشو میام ازت میخرم.بهش گفتم قولت نمیدم ببینم چی میشه.(نقض کرد خرید اون قلم جنس رو)..
این داستان… پیامد “ایده الهامی جدید رو خداوند برام بود..
که گفتین،؟ وقتی افراد آماده باشن. میان تو برنامه های ما..
این شخص آماده دریافت این کار من “نبود..و حسش راجع بکار “من خوب نبود.. و این اتفاقم نیفتاد…
و این شخص این قلم جنس رو از من نتونست خرید کنه…
یه احساس پیدا کردم که کار من…باید افراد،” باهاش هماهنگ باشن!..
یه احساس اینجوری اومد توی وجودم استاد!!!!!
.که…دنیا افراد هماهنگ با تو “رو تو مسیرت میاره!!!.و افرادی که باهات هم فرکانس نیستند…خیلی راحت نمیتونن وارد کارت بشن..این قابلیت رو ندارند…
و دیدم دقیقا مشتریان این بیزنس الهامیم.افرادی بودن که مشتاق کارم بودند….و اینفرد این درس رو بهم داد..
خداوند بهم نشون داد..که بزار من ادمهای هم مسیر رو ..برات میارم….
فهمیدم پول حلال از کجا نشعت میگیره…پول حلال باید از مسیر درست باشه….مسیر درست ادمهای درست….
خداوند از درون این شخص اگاه بود…ولی من گذاشتم تا درسهاشو یاد بگیرم…و منو به تعمق وا داشت..که بگم…
وقتی من اماده باشم از همه نظر توی دوره های شما شرکت میکنم مثل بقیه دورهاتون…
با وجودیکه پول تو حسابم بود.ولی نمیشد…
و موقعه ایی انجام میشد که بهم میگفت حالا برو این فلان مسیر رو بخر….
منم باید بزارم که خدا ادمهای هم جهت با من رو .بسوی من هدایت کنه…
و این کار الهامیم..از طرف خداوند بود.قدم به قدمش احساس خوب بوده..قدم به قدمش الهامات خداوند بود…پس..بهمین خاطر!بزارم این جنس بالیاقت الهامیم بسمت کسی بره….که لایقشو داره..
و این باور رو میخام بسازم ادمهای اماده و پول سالم وارد زندگیم بشه..تا برکتش همیشه توی زندگیم باشه….
پولی که سالم و پر برکته….احساس خوب میاره…و زندگیمو در تمامی جنبه ها برام میسازه…و من تا نفس میکشم با عشق و حال خوب زندگی میکنم!
پس خیلی مهمه ایا پولی که توی حساب من میاد..ایا اونفرد با تمام و کمال رضایتشو داره یا نه!؟….
این همون اصله….که اینروزا دارم بیشتر با این اتفاق درکش میکنم..
ناگفته نمونه..من قبلا کارم زوری بود!بهمین دلیل مثل کش در رفته ایی بود که فقط بقول ما(میجیکید)همون ،”دَر رفتن از اون قسمت”…
و به لطف خداوند …هدایت شدم به این نوع نگرش….تا اینو آویزه گوشم کنم….تا بدونم پول حلال یعنی رضایت کامل با احساس خوب…
همون موندن تو مومنتیها مثبت…….استادم انشالله به یاری خداوند..پولی رو بسازم… که با عشق بیام پرداخت کنم تا طعم گوارای زبان هدایتی توحیدی شما رو با جون و دلم بچشم!….
خیلی خوشحالم!…این نشانه منو به تعمق واداشت که منم تو مسیر شما هستم.و مدام بخودم بگم….همه چیز باید همه جوره در تمامی جنبه ها..باید رضایتمندی خاص خودش باشه! …
بعد از اینکه از سالن قبلی در اومدم و تصمیم گرفتم کسب و کار شخصی خودم رو داشته باشم ،یعنی تقریبا از یک ماه پیش دوره ی روانشناسی ثروت رو خریدم و هم زمان با دوره ی احساس لیاقت داشتم روش کار میکردم.و تا قبل از اون من هیچ وقت دوتا دوره رو باهم کار نکرده بودم ولی اینبار هدایت شدم که این دوتا دوره رو باهم پیش ببرم…الان جلسه 6احساس لیاقت و جلسه ی 3 روانشناسی ثروت هستم…
ولی یه اتفاقاتی داره درونم میفته که انگار کنترلش دست من نیست…
و همه چیز جدیده.چون من تازه کسب و کاری رو راه انداختم که صاحبش خودمم …و تا قبل از این همچین تجربه ای نداشتم .
زمانی که تو سالن قبلی بودم و برای کس دیگه ای کار میکردم همه چی خیلی راحت و آسون بود…در امد بالا ..مهارت بالا …پیشرفت تو خیلی چیزا…
اما با وجود درامد بالا من تصمیم گرفتم از اون کار بیام بیرون…و این رو میدونستم که داشتن کسب و کار شخصی و رشد دادنش نیاز به ایمان بالایی داره…و آگاهانه خودمو تو این مسیر قرار دادم که خودمو محک بزنم…
ولی خب واقعیتش خیلی سخت تر از اونچیزی بود که فکرشو میکردم…چون همه چیز جدیده…و انگار باید از نو خودمو بکوبم و بسازم…در این حد یعنی باید تغییر کنم…یعنی اینجوری نیست که مثلا بخوام تمرکز بزارم روی یک جنبه و انگار باید به یه ورژن دیگه ای از خودم تبدیل بشم…استاد اول دوره ی روانشناسی 3 گفتن که اولش ممکنه به تضادهای زیادی بخورید…و برای من اتفاق افتاد…تضاد مالی…تضاد توی رابطه ی عاطفی …تضاد توی روابطم با خونواده ام…
و به قدری تو این مدت به لحاظا احساسی بالا پایین شدم و با تضادها دست و پنجه نرم کردم که حس میکنم یه تریلی چند تنی از روم رد شده…اینقدر که خسته و کوفته ام…و حتی کم آوردم…انگار که تو همه ی جنبه های زندگیم یه زلزله ی چند ریشتری اومده باشه و همه چیو با خاک یکسان کرده باشه ،یه همچین حسی دارم…
تمام اون دستاوردها تمام اون آرزوها و انگیزه ها رنگ باختن…و انگار من تو این چند سال هیچی نبودم هیچ کاری نکردم…اینقدر که همه چی از جلوی چشمم نا پیدا شده…و انگار قشنگ اون گاری زنگ زده با چرخهای زهوار در رفته و بار چند تنی رو روی دوشم احساس میکنم و هرآن ممکنه از این مسیر سربالایی پام سر بخوره و پرت شم ته دره…
ولی یه صدایی ته وجودم میگه همه چیز سرجای درست خودشه…هیچی خراب نشده…هیچی به هم نریخته…کنترل از دست خدا خارج نشده…
پا گذاشتن توی یک مسیر جدید و محک زدن ایمانت داره تورو به سمت همون مقصدی میبره که به خاطرش دلتو به دریا زدی و از کار قبلیت اومدی بیرون.
همه چیز طبق برنامه ی ریزی خداوند داره اتفاق میفته…
همه ی اینارو گفتم که برسم به این که نمیدونم در این زمان که همه چی ظاهرا به هم ریخته آیا دوره ی هم جهت با جریان خداوند چاره ساز من هست یانه…و از خداوند میخوام که با نشونه هاش هدایتم کنه
باسلام و درود فراون خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و تک تک دوستان عزیزم در این سایت توحیدی.
تبریک میگم به تک تک دوستان توحیدیم که دوره جدید رو شرکت کردن و از نتایج عالیشون برامون نوشتن و سپاسگزارم از استاد عزیزم که با رعایت قانون تکامل و درک قوانین هستی به چنین دستاوردی رسیدن که باعث پیشرفت خودشون و من و دوستان میشن.
من در این 1ماه اخیر 4 قدم از دوره قانون آفرینش رو تهیه کردم و تمرکزم روی کامنت خوندن هست و گوش دادن فایلها.
استاد اگه قابل باشم به امید خدا در دوره جدید هم بارعایت تکامل شرکت میکنم و با شروع دوره جدید یه اتفاق خیلی فوق العاده ای برام رخ داد من تو روستا بودم و تو خونه پدری مشغول به شغل آرایشگری بودم و چن روزی اومدم شیراز دنبال یه کار اداری که به لطف دستان خداوند یه صندلی برام اوکی شد و تونستم به راحترین روش ممکن مهاجرت کنم و کارم رو از صفر شروع کنم فعلا کارم رو درصدی شروع کردم الان 3 روزه و خداروشکر تو این سه روز همه چی عالی پیش رفته و مطمئنم بارعایت تکامل بهترم میشه چون من ایمانم به خداست و دارم با آموزشهای استاد پیش میرم گفتم یه ردپایی از خودم به جا بزارم تا هم جلو نجواها رو بگیرم هم ایمانم قویتر شه واقعا قانون جواب میده فقط باید صبر داشته باشیم و هر روز حتی شده یه قدم کوچیک ولی پیوسته برای رشد و موفقیت برداریم .
سپاسگزارخداوندم که من رو دراین مسیر قرار داد و خدایا بابت باران رحمتت سپاسگزارم و بابت این سایت و تک تک اعضای این محفل خوشبختی هم سپاسگزارم .
سلام به روی ماه همگی بعد از مدت ها بی انگیزگی دوباره با دیدن این نوشته ها و معرفی محصول جدید و اماده شدنش، جون گرفتم و اومدم بگم که 24 بهمن بود، یک هدیه نقدی گرفتم… 2،3 روز گذشت اومدم تو سایت دیدم ای وایییی محصولی که ماه هاست نویدش رو داده بودید اماده شده، من قرار بود به اینپولی که هدیه گرفتم دست نزنم و خرجش نکنم… اون لحظه هم دلم خواست این محصول جدید رو داشته باشم، هم اینکه میگفتم بابا تو چند وقته اصلا دیگه درست حسابی فایل هارو گوش نمیکنی، همونارو انجام بدی هنر کردی.
هم نگران پولش بودم، هم اینکه اگه بازم نصفه ول کنم چی!!!!
تا اینکه شما گفتید اگه قرار باشه بخریدش حتما نشونه میبینید، گفتم خدایا من هر دفعه کلی اصرار داشتم که باید این محصولای استاد رو داشته باشم، اما اینبار نمیخوام با زور و اصرار بخرم، اگه که باید تو این دوره باشم خودت نشونه بده، هنوز اخر شبم نشده بود که یه نشونه دیدم… و بعد از اونم باز خدا نشونه هاش رو فرستاد، ودر اخر یه حسی بهم گفت یادته احساس لیاقت رو خریدی، چند برابرش تو زندگیت برگشت، یادته چه معجزاتی رخ داد… و همون لحظه تصمیم گرفتم که تهیه اش کنم، چرا باید قبل از اینکه روحمم از روی سایت قرار گرفتن دوره خبر داشته باشه، هدیه بگیرم و پول به کارتم بیاد… خدا از قبل شرایط رو محیا کرده که منم بتونم دانشجوی این دوره باشم..
فقط یه سوال دارم من متن معرفی دوره رو خوندم ، خودش رو چند بار گوش دادم اما نمیدونم چرا اون کلمه ی مومنتوم که بچه ها نوشتن تومعرفی محصول بهش اشاره کردید رو نمیشنوم!!!! کجاست این قسمت ، کدوم دقیقس..
بازم ازتون ممنونم که بعد از مدت ها منو به وجد آوردید استاد.
الهی شکرت یک روز دیگه فرصت زندگی بهم دادی تا در جهانم زیبایت باشم و رشد کنم
قوانین جهان را باید مستمر روش کار کنیم به خودم میگم خیلی ذهن میخاد ببرتت به جای قبلیش خوب اگر من بتونم مدت زمان بیشتر را در احساس خوب که همون کنترل ذهن هست را داشته باشم میتونم نشاط بیشتری به ذهن داشته باشم ورودی ها کنترل بشه ذهن هم کنترل میشه احساس خوب هم میاد همش به هم مربوط هستند و این تو دور تند یعنی حرکت به سمت مثبت در جهت دهی آگاهانه به ذهن بیشتر باشه مومنتوم تقریبا داره اتفاق میفته یکی از مومنتوم های جهت مثبت من شده ورزش که خیلی دارم تاثیراتش را د جسمم و ذهنم احساس خوبم میبینیم اصلا بعد ورزش یه آدم دیگه میشم خیلی عالیه حسش انگار تو بهشت هستم
و ذهن نمیتونه حریف حال خوبه بشه زورش نمیرسه چون ارتباط خوبی بین ذهن و جسم به وجود آمده ما وقتی داریم رو خودمون کار میکنیم و حالمون را خوب نگه میداریم و ادامه دار شدنش میشه اتفاقات عالی ذهن یه جورایی میخاد جفتکش را بندازه چون داری میبری به سمتی که دوست نداره براش سخته ولی مقاومت استمرار ما باعث میشه ساکت بشه زورش کم بشه ساکت میشه و میتونیم حرکت را در جهت خواسته ادامه بدهیم خیلی ذهن از جاهایی میخاد نفوذ کنه که نقطه ضعف ماست باید حواسمون را شش دانگ جمع کنیم همه چی را میدونه فقط کار کردن مداوم میتونه نجات دهنده باشه وقتی نتایج نیاد انگیزه انرژی بالا میره و یه جورایی اعتماد به نفس بالا بره کار راحت تر میشه ولی برای من اتفاق افتاده که به نتیجه وابسته شدم و یه جورایی به نتیجه راضی موندم این خیلی بد هست باید ادامه بدم و انگیزه بیشتر هدف بزرگتر با اهرم میشه این کارو کرد باید این کار را مداوم انجام بدم و سقف آرزوهام کوچک نباشه همش تاثیر ظرف ماست که در روانشناسی استاد عزیزم خیلی عالی بهش پرداخت و باید در عمل و دیدن الگوها منطقی کردنش کار کنم تا جایگاه ترمز ها به حرکت برسه
و ترمز که ورداشته میشه مثل موشک پرتاب میشم به جلو برام اتفاق افتاده و خیلی هم شیرینه خیلی خوبه معجزات خداوند باید ایمانم را با نتایج قبل محکمتر کنم پل کنم برای مراحل بعدی و راحت تر کارهای بعد انجام میشه چون به قبلی ها رسیدم خدارو شکر برای قوانین بدون تغییر خداوند الهی شکرت
اینا هدایتی اومد نوشته شد جاری شد انشااله که خیر باشه برای هممون
من از سال 98 هست که خیلی اتفاقی با استاد اشنا شدم وفایلهاشون رو گوش میدادم اما دراین مسیر اگرچه که مداوم نبودم ولی هر بار که حالم بد میشد یه سری به سایت میزدم واروم میشدم از اون سال ببعدبا اگاهی های دست وپا شکسته ای که بواسطه سایت وصفحه اینستاگرام استاد پیدا کرده بودم وتفاقات خیلی عالی نسبت به سالهای قبلم داشتم اما دارم میگم من هیچ وقت متعهدانه توی مسیر نبودم وبمحضی که اوضاع وشرایطم بهتر میشد بیخیال میشدم ولی الان چندماه است که خیلی عالی دارم روی خودم با آموزه های استاد کارمیکنم وبعدش دوره آفرینش رو خیلی عالی هدیه گرفتم و الان جلسه ششم دوره هستم وحال واوضاعم عالی است انشالله که همه دوستان بهترین بهره ها رو داشته باشن خیلی دوس دارم که دوره هم مدار با جریان خداوند روهم تهیه کنم و خداوند نشانه ش رو هم برام فرستاده البته اینم بگم من طی این چند سال توی سایت عضو نشده بودم اما دقیقا شبی که استاد دوره رو معرفی کردن خیلی راحت عضو شدم به خودم عیدی امسال این دوره رو هدیه میدم ممنون از شما وسایت بسیار عالیتون
بنام خدای مهربان
باسلام خدمت استاد وتمام دوستان هم فرکانسی
اولا از استاد بابت این دوره بی نظر سپاسگزارم
هر چند هنوز نخریدمش
دوم به تک تک عزیزای که دوره رو تهیه کردن تبرک میگم وبراتون آرزوی موفقیت میکنم
با معرفی دور توسط استاد و
خوندن تمام کامنتهای جلسه اول دوره
با تمام وجودم دوست دارم تو دوره شرکت کنم
واز همینجا از خدای مهربانم میخام که بهم کمک کنه تا توانای خرید دوره رو داشته باشم
خیلی ذوق اینو دارم که تو دوره شرکت کنم وحتما صددرصد به امید خدا میخرم انشاالله
برای هممون آرزوی موفقیت میکنم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام بر استاد عزیزم
بر دوستانم
مریم جون
چ احساسات همسویی داشتن دوستان
و چقدررر نگاه ها ، در خواست ها نزدیک ب هم بود حتی واژه ها طوری بود ک فکر میکردم کلمات من هست ، و کیف کردم .
چقدررررر موضوع این جلسه ، اصل قانون این جلسه پاشنه آشیل بود برای همه ،ک در ناخودآگاه همه باور داشتن به چرایی و نداشتن جواب و راه درست و هدایت هوشمندانه الهی ، پاسخ خداوند ب تک تک ما
در این مواقع ، وقتی شعف در قلبم میاد ، از خود خدا میخام ک درکمو قوی تر کنه ، شکرگزار تر باشم و به قول استاد در برابر علم خداوند ، پلن های الهی و هر آنچه از خیر و خوبی ک ازش به سمتم میاد خاشع تر ، شکرگزارتر باشم .
تنها این موضوع هزاران هزار بار ما رو به آگاهی الهی ، خود اصلی مون نزدیک و نزدیکتر میکند و واقعا چه کسی ، قدرتی توانایی همچین هدایت هوشمندانه ، اصل را دارد ؟
و باز هم تکرار میکنم ، خدایا من تسلیمم ، تک تک پلن های تو بی نظیرترین اتفاقات رو در بهترین شرایط و آگاهی و حالت ممکن برایم رقم میزند و در حال حاضر قشنگ ترین اتفاقات زندگی ام دیدن هدایت ها و پلن های بی نظیر خودت هست .
و این هدایت از طریق استاد عزیز در بهترین حالت ممکن خودش نشانه دیگری هست برام که خاشع تر ، تسلیم تر ، شاکرتر باشم.
خدایا ازت بی نهایت سپاسگزارم.
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل بهار
بهار آمد با عطر گل راز
زند بلبل با نغمه ی آواز
نوا آمد از باغ و دشت و دمن
بیا که روشن شده لاله به صحرا
به باغ سبزه چه نقشی زده باران
که اکنون دل عاشق شده شیدا
ز بهاران شده شکوفه باران دل شب
بنگر ای گل من لطف خدا را
لاله رویید زمین پر گل و ریحان بینی
ز شقایق همه جا گشته چراغان بیا
سلام استاد قشنگم!..استاد وجود الهی خودم…
این متن شعر…اهنگ دوران بچگیم هست..هر صبح یه بلنگویی بدستم میدادن..و من شروع به خوندن میکردم.و اهنگشم” با دهنم میزدم…
…….
من همیشه بدنبال نیمه گمشده ایی از زندگیم بودم..خیلی خوابهایی” که در دوران کودکیم بهم گفته میشد.الهام میشد.. ،” الان جزویی از زندگیم هست…
و داره وارد زندگیم میشه…
استادم …امروز شروع کردم به خوندن یه تعداد کامنتایی از دوستان عزیزم…ولی به محض هدایتم به این فایل از دوره جدید…
حسم گفت فعلا وقتش نیست …و خودم دقیق میدونم الان برام مهیا نیست گذاشتم توی زمان خودش:انجام بشه..لابد یچیزهایی هست ..که الان برام اتفاق نیفته بهتره…
بهم گفت تو همون دورهاای که خریدی کار کن…
بهم گفت همونا رو ادامه بده..
و مدام از طریق نشانها داره منو بیشتر توی احساس خوب نگه میداره…
تا همین ساعت توی نشانه ام فایل کتاب رویاهایی که رویا نیستن فصل سوم ..قانون بدون تغییر الهی ماندن در احساس خوب…و اتفاق خوب….رو بهم یاداوری نمود.
قربونتون برم.استاد عزیزم..که هر دوره ایی شما مدام داریید راجع به احساس خوب میگید…
این متن از کتاب رویا بیشتر برام هم نشینی خوبی شد با این فایل جدید الهیتون!…
(داشتن احساس آرامش نیز،نشانه حضور در محیطی هست.که خاسته شما در انجا قرار دارد.حال هر چه بیشتر بتوانید ذهنتان را طوری تربیت کنید.که مثل روح فکر کند.ارامشتان بیشتر میشود….یعنی بیشتر در جایگاهی قرار میگیرید.که هر انچه که میخواهید نیز در انجا هست.
یعنی به خودتان اجازه ورود بیشتر خواستهایتان را به زندگی میدهید…
هر چه بیشتر بتوانید میان ذهن و روح هماهنگی ایجاد کنید.به ارامش بیشتری می رسید.نشانه هماهنگی میان ذهن و روح در تمامی جنبه های زندگی .یک ارامش قلبی و یقین است..
استاد عزیزم رفتم “یه سرچ جزیی، راجع به مومنتوم کردم..یه شخص چند جرم.از کم ترین تا بیشتر و بلندترین رو بصورت ترتیب پشت سر هم قرار داد…
و با یه ضربه کوچک قدم به قدم به بزرگترین صدا رسید…
دقیقا یادم از خودم افتاد..یادم میاد اینقدر تشنه بودم.روز اول فقط دنبال توحید بودم..یادم از داستان یوسف پیامبر اومد.موقعه ایی که زلیخا جوان شد..گفت فقط میخام ستایش خدای بزرگمو کنم..
….
ما هر کدوم از دانشجوا!..بدنبال حقیقت وجودی خودشناسی و خداشناسی هستیم…نمیگم خیلی خوبییم بهر حال یوقتایی توی احساس خوب دریغ میورزیم..ولی خداوند شاهد بر،من…من تمام روزم بدنبال بهترین خودم بودم…
یوقتایی تضادهایی چِلوُندم..ولی کم نیوردم..هیچ وقت!….گفتم این خیره برای من..دقیق اون اتفاق که یه قربانی شدید از طرف شخص نزدیکم بودم…بخیر من تمام شد و فقط خودم درکش کردم..
بقیه داشتن سرکوفتم میدادن…
بخودم گفتم.نرگس.تو اومدی تعقییر کنی اگه احساس حقارت راجع بحرف این شخص داشتی و خاستی حرفتو به کُرسی بشونی که من اینکار رو انجام ندادم…. یعنی ضعیفی…
استادم من فقط سکوت کردم سپردمش بخدا.نمیگم خیلی فاجعه سختی برام بود گریه کردم ولی کم نیوردم..
میخام بگم این سه سال خورده ایی .تمام پلهای پشت سرمو ..نابود کردم. و خودمو قوی کردم..
چه غلبه بر ترسهایی که پاهام از شدت ترس داشت کنده میشد ولی کم نیوردم..
ادامه دادم..میدونم هنوزم هست ولی سعی کردم بهش بتازم..به اندازه ایی که عمل کردم نتیجشم همون موقع گرفتم..
خیلی خوشحالم که دوستانم دارن نتیجه میگیرن..منم همین امروز با خوندن کامنت فهمیدم..دلیل اصلی رسیدن به خاستهامون” موندن توی مومنتوم مثبته…
این چه تقلای ذهنی میطلبه…باید بتونیم این احساس ارامش رو هر روز بیشتر و بیشتر کنیم…مومنتوم مثبتمونو نگهدارییم..
بقول دوستمون ..حرف زیبایی زده بود..که ما برای رسیدن به خاسته هامون داریین از اخر میاییم اول..یعنی زودتر بهش میرسیم…
همین امروز صبح اول وقت ،ًمن هدایت شدم به قدم بعدی..از خاسته ام امروز توی یه دگرگونی عجیبی بودم..
الله اکبر که چقدر این احساس خوب دقیق داره عمل میکنه…الله اکبر که خدا میخاد ما هر لحظه روی ذهنمون کار کنیم..تا بتونیم این احساس خوب و آرامش را هر لحظه توی تمام لحظات زندگیمون داشته باشیم..زود عنلگراییشو شروع میکنه..الله اکبر
…
مخصوصا :وردیامون خیلی میتونه ما رو گمراه کنه…خوراک ذهن…..من یه چند روزی افتادم تو دام اینستا با حرفهای چرت و پرت.خیلی مواظبم بودم.ولی همین اسکرول کردنها باعث شد وقت زیادی رو از من بگیره…یجایی بخودم اومدم گفتم نرگس دست بردار بکش بیرون..
کلا فیلتر شکنو گذاشتم بیرون. و سعی کردم نرم…
بهیچ وجه…
به محض اینکه این رابطه رو قطع کردم..و خودمو توی مسیر تیون کردم الهامات پیشت سر هم اومد.من مهارتامو قوی کردم قدم به قدم پیش رفتم.دقیق توی 2 ماه و خورده ایی بیزنس من کاملا ..و از همه نظر تعقییر کرد..
الله اکبر از هم زمانیهای الهی..
استاد جوری شدم ..که هر روز یه دستاورد بزرگ دارم.انگار توی مسابقه خوشبختی در مسیر الهیم الله اکبر…
و میخام سعی کنم بیشتر تو مسیر خداوند باشم..خیلی دوستدارم این دوره رو بخرم انشالله منم عید سال جدیدمو در کنار دوره عزت نفس..این جریان هدایت الهیمو شروع بکار کنم..
دوستتون دارم ..با تمام وجودم…خیلی خوشحالم نشانها به طُرقهای مختلف بسمتم هدایت میشن.انگار توی یه دنیای دیگه ام.احساس میکنم ذهنم دیگه لال شده…
یه شب.وسط قبرستان…یادم از حرف شما اومد.اگه جایی میترسی برو تودلش…
پاهام سست شده بود از شدت وحشت ..تو دل اون تاریکی..و پاهام فقط میرفت…به محض اینکه اراده کردم. .اون لحظه احساس کردم خدا داره منو با خودش میبره…
من تو خیلی از ترسهام…این حس الهی رو بیشتر درک کردم…انشالله که بتونیم بهش:عمل کنیم…
انشالله خداوند منو لایق خودش کنه منم هم جریان این دوره بشم..
واقعا تاهد…چیز محکمیه…که فقط با خودشناسی بیشتر درک میکنی میتونی روش کار کنی…
فقط از خداوند همینو میخام.فقط درکم از این دوره بیشتر بشه!..
..بهمین مورد رسید..که منم تو مسبر درست باشم تو مسیر خداوند و ارامش:باشم بقیه کارها روی دوره مثبت قرار میگیره و هر چی بیشتر باشه اتفاقات خوب بیشتر میفته….
همیشه مومنتونیامون بسمت درک خودشناسی و خداشناسی و ارامش:باشه..که پایه تمامی موفقعیتهاست..
استادم یچیز دیگه بگم!..این ذهن چه بلایی که بسرمون نیورده نیست…
شما خوب شناختنینش..الله اکبر…از این انسان که چقدر مورد ضربه شیطان ذهن قرار گرفته..
هر موقع مدارم بالا میره بخودم نهیب میزنم..یادت باشه عمل کنیا..حرفی که میزنی بهش:عمل کنیا..
توی یه شرایطی قرار گرفتم اونجا مشخصه شده آیا حرفم با عملم یکی هست یا نه!؟….
الله اکبر یا الله یا رحمن …
الله اکبر…..
به امید اونروزی که منم نون تازه داغ استادم نصیبم بشه…انشالله …
به امید مومنتیای مثبتمون..شدید و سیخ و سر راست رو به بالا…
…
امروز توی یکی از کامنتا خوندم توی همین مبحث….یادم از اونشبی اومد..که بهم الهام شد از طریق خواب..خداوند وعده “روح القُدوس رو بهم داد…همون وعده مهر محکمی بود که من این روح مقدس الهیمو همیشه داشته باشم..و همیشه قوی.یش کنم…
و امروز به لطف خدا توی این سه سال خورده ایی به لطف خودش فقط خیرو خوبی و سلامتی و روابط:خوب زندگی عالی.کم شدن هزینه های جانبی .و خیلی از مواردهای دیگه…
همه رو لطف خدا میبینم یه اپسلیومم از ذهن ناتوانم نمیبینم همه از روح مقدس من بوده…
روح مقدسم .چند شب پیش خواب جهنم و بهشت رو بهم یاداور نمود….واقعا جهنم خیلی مکافات دارییم هنوز بدتر و بدبخت تر…
همه این نشانها..از طرف خدا باعث شد..که از خداوند بترسم ..نه از شیطان…
خداوند از کلام خودش در سوره بقره بهم گفت…
از من بترس..نه از شیطان…
میدونی اگه باز گردم…قانون الهی هم باز میگرده…
اگه من تحت نظارت ربم نباشم.ذهنم خوب راهشو میدونه…یفرد ناتوان و بقول خودمونی..بی غیرته…
همیشه باید تربیت بشه…
اگه تربیت نشه..نابود میشه..اینقدر نابود میشه که بجای پستی کشونده میشه..
استاد داره از طریق شناخت خودش و شناخت ما دانشجواش…داره دوره های بهتر ی رو برای ما یاداور میشه..مثل قران. که با خوندنش هر سری ما یه باور محکم توحیدی رو از زبان خداوند میشنویمو درک میکنیم..
فقط میخام بگم..استادم با تمام وجودم سپاسگزارتونم…به امید بهترینهای برای شما و برای ماها….
با سلام خدمت دوستان عزیز من هنوز دوره را نخریدم ولی کلیدهایی که دریافت کردم از کامنتها میدونم پاشنه آشیل تمام دانشجویان است ،و البته استاد با این آگاهی ها ،و بازخورد کامنتهای دانشجویان
تصمیم به تولید دوره ها میگیردودوره یعنی جواب تمام درخواستهای دانشجویان است وبه همین خاطر خیلی تاثیر گذار است،،نوسانات حرکت در مسیر درست قوانین و خواسته هایمان،همواره بالا و پایین میشود و انگیزه و توان و انرژی ما را دستخوش تغییرات منفی و بی انگیزگی میکند و دلسردی سراغ ما می آید
ممنتوم،, حرکت مداوم و متناوب و روان در مسیر خواسته هایمان است بدون توقف و روبه پیشرفت است ،،که حاصل باورهای درست در هر مرحله است ،یعنی باورهایمان هم راستای مسیرمان است و مکمل همدیگر با مسیرمان است که در این صورت همین باورها باعث ایجاد انگیزه و انرژی،، مورد نیازمان رادر طول مسیر ایجاد میکند ،، استاد چون کارکرد ذهن و قاعده بازی ذهن را خوب شناسایی کردند ,،میتوانند از هر جنبه ای در هر موردی مچ گیری ذهن را شناسایی کرده و انسان قابل قبولی در این زمینه باشند که بتوانیم به آن اعتماد کرده و در زندگی از توصیه ها و باورهای درست و نتایج آن بعنوان یک الگوی خوب و درست استفاده کنیم ،،،
استاد انسانی هست که چشم بسته میتوان به آن اعتماد کرد و تا الان هرچه گفته بود درست از آب درآمد چونکه به کارش تعهد بالایی دارد و واقف به کارش هست مرسی استاد
بنام خداوند بخشنده بخشایشگرم…
سلامی دوباره به نشانه روزم…نشانه ایی،” که خداوند مرا به سوی خود می خواند…
وقتی این فایل به عنوان نشانه روزم برام نمایان شد..خیلی خوشحال شدم..دیدم من باهاشم..!..
منم انشالله به زودی این جریان هم جهت بودن با خودشو تو زمان درستش میخرم..
خیلی از خداوند تقاضا کردم.گفتم خدایا خیلی دوستدارم منم تو این مسیر قرار بگیرم..
خیلی دوستدارم بیشتر باهات هم فرکانس باشم
بیشتر حس توحیدی هم مداری استادمو درک کنم…..
استادم!…. تمام اینروزها.یه گوشه از قلبم با این دوره هست …
نمیدونم چجور برام مهیا میشه..ولی میدونم تو مسیر درستم و این نوید نشانه روزم حتما برام محقق میشه..
ولی از خدا میخام خیلی زودتر…خیلی دوستدارم..بیشتر و بیشتر تو مدار هم فرکانسی با شما و اون مدار توحیدیتون قرار بگیرم…
ناگفته نمونه اینروزا اینقدر نشانها زیاده.اینقدر رشد داشتم از همه جنبه ها..که نمیدونم چجور سپاسگزارش باشم..
امروز گفتم خدایا تصاعد چیه!؟ هدایتم کرد به فایل مهاجرتی که خانم شایسته قرار داده بود..یه لایوی از:شما برای از بیین علفهای هرز جنگل پردایسمون بود…
و همین نکته منو به تعمق وا داشت…که ادامه بدم..استمرار داشته باشم.با قدمهای کوچک و بهبود گرایی و عمل به الهامات قدم به قدم موفقعیتها رو به رشد..قرار بده…..
نباید خودمونو مقایسه کنیم با افرادایی که به موفقعیتهای بزرگ چند ساله رسیدن..اونا هم با همین توکل و ایمان و استمرار ..ادامه دادن..
یه احساس خوب پیدا کردم .که بزارم قدمهای الهامیم تکاملمشونو طی کنن..
یه لحظه خودمو مثال زدم….الان 11 ماهه از روند رشد شخصیتیم و رشد بیزنسیم میگذره..جدا از اون دوسال….چیزی که الان برام بولد هست توی این زمینه” فعلا مثالم..همین بیزنسمه!..
دیدم تمام مسیرم..بخاطر حرکت کردن بخاطر عمل به الهاماتم و بهبود شخصیتم در همه حالتها بوده!….و با خداوند بودن.همه اینها با همدیگه و ادامه دادن باعث شد..
که امروز من بیزنسم بجای موفقعیت آمیزی برسه..
و اگه من ادامه بدم و ادامه بدم و هر بار بهتر و بهتر بشم کم کم رشد تصاعدی هم میرسه…
و کل ماجرا همینه…با همین مسیر “ادامه دار پیدا میکنه……همون مومنتیهای مثبت موندن.و ادامه دادن..
….یه مثال تجربی خودم در طی این 30 سال زندگیم.
من توی کارهای تمییز کاری شخصی زندگیمون الان به مسیر تصاعد رسیدم…..
و واقعا الان کار تمییز کاری خونه ..یه لحظه هم برام سخت نیست..خیلی زود و خیلی بدنم عضلات بدنم قوی شده..
و خیلی راحت میتونم کارامو انجام بدم…
و هفته گذشته من یه خونه تکونی حسابی که همه جا تمیزز و شسته رفته کردم…و خودم به تنهایی تونستم انجامش بدم..
و هر سری الهامات میومد و هر بار قوی تر و اسانتر میشدم…
و الان بصورت تصاعدی کارهای تمییز کاری خونه خیلی راحت میتونم انجامش بدم..
و کلا داستان” همه جنبه های زندگیمونم همینه…و خیلیا بهم میگن..تو چجوری خودت تنهایی اینکار رو انجام میدی خودتو مریض میکنی..ولی من “عضلات بدنم برای اینکار قوی شده و واقعا از پس کارهای شخصی زندگیم خیلی راحت انجامش میدم بدون یه زره که بگم کم میارم…
و……این درکی بود که بهش هدایت شدم..وبرای بیزنسم و هر کار دیگه…نیاز بهمین قدرت عملگرایی رو داره….
ادامه دادن تو مسیر و کارکردن روی باورها..و عمل به الهامات و بهبود گرایی مستمر و منطق ساختن به ذهن در برابر تضادها …و رشد شخصیتی همه اینها باعث میشه با هر بار انجام دادنش ما به موفقعیتهای بزرگ برسیم..و نکته مهم تر…لذت بردن…لذت بردن.از این مسیرها باعث میشه ما به احساس خوب و موفقعیتهای بزرگ برسیم…
و نکته بعد….که خیلی برام بولد شد..چند روز پیش یه الهامی از طرف یه شخصی بهم شد….
که من یه مسیر جدیدی از بیزنس الهامیمو “یه تعقییر دیگه هم بهش بدم..و خدا بهم الهام کرد باید حتما اینکار رو انجام بدی…
و من این مسیر رو قبول کردم..و این اجازه رو دادم که اینفرد “،عصر بیاد…
و یه اتفاقی جالب افتاد..اومد یه نمونه از کارم رو بخره…هر کاری کردیم کارتش انتقال” رو انجام نمیداد..
و بهش:گفتم فعلا مشکل پرداخت بانکی هست..
بهش گفتم خیره…
چون قانون رو میدونستم…گفتم خیره! خداوند داره بهم یه درسی رو میده..بزارم زمان بهم ثابت کنه…
بهم گفت!؟ببرم بعدا که کارتم درست شد برات واریز کنم!..
گفتم ببخش عزیزم!نمیشه…..گفت بهم اعتماد نداری!؟
گفتم بحث اعتماد نیست..من نقد کارمو میفروشم..حتی با نزدیکانمم همین برخورد رو دارم..
خیلی راحت بهش گفتم و بدون اینکه احساس دلسوزی کنم…
و گفت باشه پس میرم بعد که واریز کردم میام کار رو میبرم..گفتم باشه حالا هر چی خیره پیش بیاد…
و چند ساعت گذشت….بعد بهم پیام داد..که ببخش بخاطر فلان شرایط:بزار فلان رنگشو میام ازت میخرم.بهش گفتم قولت نمیدم ببینم چی میشه.(نقض کرد خرید اون قلم جنس رو)..
این داستان… پیامد “ایده الهامی جدید رو خداوند برام بود..
و ایده بعد……
موضوعی که پیش اومد..
منو به تعمق وا داشت..بحرف شما استاد عزیزم رسیدم.الله اکبر ….
که گفتین،؟ وقتی افراد آماده باشن. میان تو برنامه های ما..
این شخص آماده دریافت این کار من “نبود..و حسش راجع بکار “من خوب نبود.. و این اتفاقم نیفتاد…
و این شخص این قلم جنس رو از من نتونست خرید کنه…
یه احساس پیدا کردم که کار من…باید افراد،” باهاش هماهنگ باشن!..
یه احساس اینجوری اومد توی وجودم استاد!!!!!
.که…دنیا افراد هماهنگ با تو “رو تو مسیرت میاره!!!.و افرادی که باهات هم فرکانس نیستند…خیلی راحت نمیتونن وارد کارت بشن..این قابلیت رو ندارند…
و دیدم دقیقا مشتریان این بیزنس الهامیم.افرادی بودن که مشتاق کارم بودند….و اینفرد این درس رو بهم داد..
خداوند بهم نشون داد..که بزار من ادمهای هم مسیر رو ..برات میارم….
فهمیدم پول حلال از کجا نشعت میگیره…پول حلال باید از مسیر درست باشه….مسیر درست ادمهای درست….
خداوند از درون این شخص اگاه بود…ولی من گذاشتم تا درسهاشو یاد بگیرم…و منو به تعمق وا داشت..که بگم…
وقتی من اماده باشم از همه نظر توی دوره های شما شرکت میکنم مثل بقیه دورهاتون…
با وجودیکه پول تو حسابم بود.ولی نمیشد…
و موقعه ایی انجام میشد که بهم میگفت حالا برو این فلان مسیر رو بخر….
منم باید بزارم که خدا ادمهای هم جهت با من رو .بسوی من هدایت کنه…
و این کار الهامیم..از طرف خداوند بود.قدم به قدمش احساس خوب بوده..قدم به قدمش الهامات خداوند بود…پس..بهمین خاطر!بزارم این جنس بالیاقت الهامیم بسمت کسی بره….که لایقشو داره..
و این باور رو میخام بسازم ادمهای اماده و پول سالم وارد زندگیم بشه..تا برکتش همیشه توی زندگیم باشه….
پولی که سالم و پر برکته….احساس خوب میاره…و زندگیمو در تمامی جنبه ها برام میسازه…و من تا نفس میکشم با عشق و حال خوب زندگی میکنم!
پس خیلی مهمه ایا پولی که توی حساب من میاد..ایا اونفرد با تمام و کمال رضایتشو داره یا نه!؟….
این همون اصله….که اینروزا دارم بیشتر با این اتفاق درکش میکنم..
ناگفته نمونه..من قبلا کارم زوری بود!بهمین دلیل مثل کش در رفته ایی بود که فقط بقول ما(میجیکید)همون ،”دَر رفتن از اون قسمت”…
و به لطف خداوند …هدایت شدم به این نوع نگرش….تا اینو آویزه گوشم کنم….تا بدونم پول حلال یعنی رضایت کامل با احساس خوب…
همون موندن تو مومنتیها مثبت…….استادم انشالله به یاری خداوند..پولی رو بسازم… که با عشق بیام پرداخت کنم تا طعم گوارای زبان هدایتی توحیدی شما رو با جون و دلم بچشم!….
خیلی خوشحالم!…این نشانه منو به تعمق واداشت که منم تو مسیر شما هستم.و مدام بخودم بگم….همه چیز باید همه جوره در تمامی جنبه ها..باید رضایتمندی خاص خودش باشه! …
به امید موفقعیتهای برای تمامی ما بچه های سایت…..
خدایا چنانکن سرانجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار
بقول راغب..میگه!
او زِ هر سو به آن سو مرا میخواند.
بنام یکتای هستی بخش
سلام…
بعد از اینکه از سالن قبلی در اومدم و تصمیم گرفتم کسب و کار شخصی خودم رو داشته باشم ،یعنی تقریبا از یک ماه پیش دوره ی روانشناسی ثروت رو خریدم و هم زمان با دوره ی احساس لیاقت داشتم روش کار میکردم.و تا قبل از اون من هیچ وقت دوتا دوره رو باهم کار نکرده بودم ولی اینبار هدایت شدم که این دوتا دوره رو باهم پیش ببرم…الان جلسه 6احساس لیاقت و جلسه ی 3 روانشناسی ثروت هستم…
ولی یه اتفاقاتی داره درونم میفته که انگار کنترلش دست من نیست…
و همه چیز جدیده.چون من تازه کسب و کاری رو راه انداختم که صاحبش خودمم …و تا قبل از این همچین تجربه ای نداشتم .
زمانی که تو سالن قبلی بودم و برای کس دیگه ای کار میکردم همه چی خیلی راحت و آسون بود…در امد بالا ..مهارت بالا …پیشرفت تو خیلی چیزا…
اما با وجود درامد بالا من تصمیم گرفتم از اون کار بیام بیرون…و این رو میدونستم که داشتن کسب و کار شخصی و رشد دادنش نیاز به ایمان بالایی داره…و آگاهانه خودمو تو این مسیر قرار دادم که خودمو محک بزنم…
ولی خب واقعیتش خیلی سخت تر از اونچیزی بود که فکرشو میکردم…چون همه چیز جدیده…و انگار باید از نو خودمو بکوبم و بسازم…در این حد یعنی باید تغییر کنم…یعنی اینجوری نیست که مثلا بخوام تمرکز بزارم روی یک جنبه و انگار باید به یه ورژن دیگه ای از خودم تبدیل بشم…استاد اول دوره ی روانشناسی 3 گفتن که اولش ممکنه به تضادهای زیادی بخورید…و برای من اتفاق افتاد…تضاد مالی…تضاد توی رابطه ی عاطفی …تضاد توی روابطم با خونواده ام…
و به قدری تو این مدت به لحاظا احساسی بالا پایین شدم و با تضادها دست و پنجه نرم کردم که حس میکنم یه تریلی چند تنی از روم رد شده…اینقدر که خسته و کوفته ام…و حتی کم آوردم…انگار که تو همه ی جنبه های زندگیم یه زلزله ی چند ریشتری اومده باشه و همه چیو با خاک یکسان کرده باشه ،یه همچین حسی دارم…
تمام اون دستاوردها تمام اون آرزوها و انگیزه ها رنگ باختن…و انگار من تو این چند سال هیچی نبودم هیچ کاری نکردم…اینقدر که همه چی از جلوی چشمم نا پیدا شده…و انگار قشنگ اون گاری زنگ زده با چرخهای زهوار در رفته و بار چند تنی رو روی دوشم احساس میکنم و هرآن ممکنه از این مسیر سربالایی پام سر بخوره و پرت شم ته دره…
ولی یه صدایی ته وجودم میگه همه چیز سرجای درست خودشه…هیچی خراب نشده…هیچی به هم نریخته…کنترل از دست خدا خارج نشده…
پا گذاشتن توی یک مسیر جدید و محک زدن ایمانت داره تورو به سمت همون مقصدی میبره که به خاطرش دلتو به دریا زدی و از کار قبلیت اومدی بیرون.
همه چیز طبق برنامه ی ریزی خداوند داره اتفاق میفته…
همه ی اینارو گفتم که برسم به این که نمیدونم در این زمان که همه چی ظاهرا به هم ریخته آیا دوره ی هم جهت با جریان خداوند چاره ساز من هست یانه…و از خداوند میخوام که با نشونه هاش هدایتم کنه
بنام خداوند بخشنده و مهربان و هدایتگر.
باسلام و درود فراون خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و تک تک دوستان عزیزم در این سایت توحیدی.
تبریک میگم به تک تک دوستان توحیدیم که دوره جدید رو شرکت کردن و از نتایج عالیشون برامون نوشتن و سپاسگزارم از استاد عزیزم که با رعایت قانون تکامل و درک قوانین هستی به چنین دستاوردی رسیدن که باعث پیشرفت خودشون و من و دوستان میشن.
من در این 1ماه اخیر 4 قدم از دوره قانون آفرینش رو تهیه کردم و تمرکزم روی کامنت خوندن هست و گوش دادن فایلها.
استاد اگه قابل باشم به امید خدا در دوره جدید هم بارعایت تکامل شرکت میکنم و با شروع دوره جدید یه اتفاق خیلی فوق العاده ای برام رخ داد من تو روستا بودم و تو خونه پدری مشغول به شغل آرایشگری بودم و چن روزی اومدم شیراز دنبال یه کار اداری که به لطف دستان خداوند یه صندلی برام اوکی شد و تونستم به راحترین روش ممکن مهاجرت کنم و کارم رو از صفر شروع کنم فعلا کارم رو درصدی شروع کردم الان 3 روزه و خداروشکر تو این سه روز همه چی عالی پیش رفته و مطمئنم بارعایت تکامل بهترم میشه چون من ایمانم به خداست و دارم با آموزشهای استاد پیش میرم گفتم یه ردپایی از خودم به جا بزارم تا هم جلو نجواها رو بگیرم هم ایمانم قویتر شه واقعا قانون جواب میده فقط باید صبر داشته باشیم و هر روز حتی شده یه قدم کوچیک ولی پیوسته برای رشد و موفقیت برداریم .
سپاسگزارخداوندم که من رو دراین مسیر قرار داد و خدایا بابت باران رحمتت سپاسگزارم و بابت این سایت و تک تک اعضای این محفل خوشبختی هم سپاسگزارم .
سلام به روی ماه همگی بعد از مدت ها بی انگیزگی دوباره با دیدن این نوشته ها و معرفی محصول جدید و اماده شدنش، جون گرفتم و اومدم بگم که 24 بهمن بود، یک هدیه نقدی گرفتم… 2،3 روز گذشت اومدم تو سایت دیدم ای وایییی محصولی که ماه هاست نویدش رو داده بودید اماده شده، من قرار بود به اینپولی که هدیه گرفتم دست نزنم و خرجش نکنم… اون لحظه هم دلم خواست این محصول جدید رو داشته باشم، هم اینکه میگفتم بابا تو چند وقته اصلا دیگه درست حسابی فایل هارو گوش نمیکنی، همونارو انجام بدی هنر کردی.
هم نگران پولش بودم، هم اینکه اگه بازم نصفه ول کنم چی!!!!
تا اینکه شما گفتید اگه قرار باشه بخریدش حتما نشونه میبینید، گفتم خدایا من هر دفعه کلی اصرار داشتم که باید این محصولای استاد رو داشته باشم، اما اینبار نمیخوام با زور و اصرار بخرم، اگه که باید تو این دوره باشم خودت نشونه بده، هنوز اخر شبم نشده بود که یه نشونه دیدم… و بعد از اونم باز خدا نشونه هاش رو فرستاد، ودر اخر یه حسی بهم گفت یادته احساس لیاقت رو خریدی، چند برابرش تو زندگیت برگشت، یادته چه معجزاتی رخ داد… و همون لحظه تصمیم گرفتم که تهیه اش کنم، چرا باید قبل از اینکه روحمم از روی سایت قرار گرفتن دوره خبر داشته باشه، هدیه بگیرم و پول به کارتم بیاد… خدا از قبل شرایط رو محیا کرده که منم بتونم دانشجوی این دوره باشم..
فقط یه سوال دارم من متن معرفی دوره رو خوندم ، خودش رو چند بار گوش دادم اما نمیدونم چرا اون کلمه ی مومنتوم که بچه ها نوشتن تومعرفی محصول بهش اشاره کردید رو نمیشنوم!!!! کجاست این قسمت ، کدوم دقیقس..
بازم ازتون ممنونم که بعد از مدت ها منو به وجد آوردید استاد.
به نام خدای مهربانم
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و همه دوستانم
الهی شکرت یک روز دیگه فرصت زندگی بهم دادی تا در جهانم زیبایت باشم و رشد کنم
قوانین جهان را باید مستمر روش کار کنیم به خودم میگم خیلی ذهن میخاد ببرتت به جای قبلیش خوب اگر من بتونم مدت زمان بیشتر را در احساس خوب که همون کنترل ذهن هست را داشته باشم میتونم نشاط بیشتری به ذهن داشته باشم ورودی ها کنترل بشه ذهن هم کنترل میشه احساس خوب هم میاد همش به هم مربوط هستند و این تو دور تند یعنی حرکت به سمت مثبت در جهت دهی آگاهانه به ذهن بیشتر باشه مومنتوم تقریبا داره اتفاق میفته یکی از مومنتوم های جهت مثبت من شده ورزش که خیلی دارم تاثیراتش را د جسمم و ذهنم احساس خوبم میبینیم اصلا بعد ورزش یه آدم دیگه میشم خیلی عالیه حسش انگار تو بهشت هستم
و ذهن نمیتونه حریف حال خوبه بشه زورش نمیرسه چون ارتباط خوبی بین ذهن و جسم به وجود آمده ما وقتی داریم رو خودمون کار میکنیم و حالمون را خوب نگه میداریم و ادامه دار شدنش میشه اتفاقات عالی ذهن یه جورایی میخاد جفتکش را بندازه چون داری میبری به سمتی که دوست نداره براش سخته ولی مقاومت استمرار ما باعث میشه ساکت بشه زورش کم بشه ساکت میشه و میتونیم حرکت را در جهت خواسته ادامه بدهیم خیلی ذهن از جاهایی میخاد نفوذ کنه که نقطه ضعف ماست باید حواسمون را شش دانگ جمع کنیم همه چی را میدونه فقط کار کردن مداوم میتونه نجات دهنده باشه وقتی نتایج نیاد انگیزه انرژی بالا میره و یه جورایی اعتماد به نفس بالا بره کار راحت تر میشه ولی برای من اتفاق افتاده که به نتیجه وابسته شدم و یه جورایی به نتیجه راضی موندم این خیلی بد هست باید ادامه بدم و انگیزه بیشتر هدف بزرگتر با اهرم میشه این کارو کرد باید این کار را مداوم انجام بدم و سقف آرزوهام کوچک نباشه همش تاثیر ظرف ماست که در روانشناسی استاد عزیزم خیلی عالی بهش پرداخت و باید در عمل و دیدن الگوها منطقی کردنش کار کنم تا جایگاه ترمز ها به حرکت برسه
و ترمز که ورداشته میشه مثل موشک پرتاب میشم به جلو برام اتفاق افتاده و خیلی هم شیرینه خیلی خوبه معجزات خداوند باید ایمانم را با نتایج قبل محکمتر کنم پل کنم برای مراحل بعدی و راحت تر کارهای بعد انجام میشه چون به قبلی ها رسیدم خدارو شکر برای قوانین بدون تغییر خداوند الهی شکرت
اینا هدایتی اومد نوشته شد جاری شد انشااله که خیر باشه برای هممون
دوستون دارم خیلی زیاد شما را به خدای بزرگ میسپرم
خدا نگهدارتون .
سلام به دوستان عزیز واستاد جان
من از سال 98 هست که خیلی اتفاقی با استاد اشنا شدم وفایلهاشون رو گوش میدادم اما دراین مسیر اگرچه که مداوم نبودم ولی هر بار که حالم بد میشد یه سری به سایت میزدم واروم میشدم از اون سال ببعدبا اگاهی های دست وپا شکسته ای که بواسطه سایت وصفحه اینستاگرام استاد پیدا کرده بودم وتفاقات خیلی عالی نسبت به سالهای قبلم داشتم اما دارم میگم من هیچ وقت متعهدانه توی مسیر نبودم وبمحضی که اوضاع وشرایطم بهتر میشد بیخیال میشدم ولی الان چندماه است که خیلی عالی دارم روی خودم با آموزه های استاد کارمیکنم وبعدش دوره آفرینش رو خیلی عالی هدیه گرفتم و الان جلسه ششم دوره هستم وحال واوضاعم عالی است انشالله که همه دوستان بهترین بهره ها رو داشته باشن خیلی دوس دارم که دوره هم مدار با جریان خداوند روهم تهیه کنم و خداوند نشانه ش رو هم برام فرستاده البته اینم بگم من طی این چند سال توی سایت عضو نشده بودم اما دقیقا شبی که استاد دوره رو معرفی کردن خیلی راحت عضو شدم به خودم عیدی امسال این دوره رو هدیه میدم ممنون از شما وسایت بسیار عالیتون