آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1

آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «روح الله سپهری» در این صفحه: 1
  1. -
    روح الله سپهری گفته:
    مدت عضویت: 2921 روز

    سلام سلام به دوستان سلام ب استاد محترم عباسمنش

    سلام به خدای هدایت گر با دقت بینهایت

    چ جالب دیشب داشتم تو گوگل کیپ گوشیم این جمله را که من در زندگی بقیه قدرت ندارم را شاید هزار بار نوشتم و بهش فکر میکردم تا ساعت 3شب فقط داشتن می‌نوشتم و مینوشتم‌و‌مینوشتم‌و قلبم هم زمان ارام‌میشد باز میشد از این درک که من در زندگی دیگران قدرت ندارم پس رهاشون کنم تنها زندگی خودمو پیش ببرم وقتی تلاشهایی که در گذشته برای تغییر دادن آدمها انجام دادم ب یادم آوردم و فکر کردم دیدم هیچ کدومشون نتیجه نداد و اون افراد برگشتن ب مسیر قبلی خودشون و تنها نگرانی از قضاوت‌های آنها در مورد خودم که نتیجه نگرفتم برام مونده و‌منو رنج‌میده بنابراین باید حواسمو جمع کنم و نخواهم مشاور بقیه باشم که در مسیر شرک حرکت میکنم فقط زندگی خودمو پیش ببرم و سرم‌تو‌کار خودم‌باشه‌و‌ حد و‌جایگاهمو بدونم

    من برای جواب سوالهام همواره از کتاب قرآن کمک میگیرم تا منو به سرراست ترین جواب برسونه اتفاقا دو بار پشت سرهم ازش کمک خواستم‌و‌برام سوره یونس آورد که در آیه 43 به حضرت محمد می‌گفت تو نمیتونی کسی که کور هدایت کنی در آیه 99و100 سوره یونس میگه اگر در قانون جهان بود ما همه مردم روی کره زمین را مومن میکردیم آیا تو میخوای با اجبار مردم را مومن کنی و هیچ کسی ایمان نمی‌آورد مگر به اجازه خداوند یا ی جای دیگه میگه نمیتونی کسی که کر است نمی‌شنود را هدایت کنی کسی که میخواد راه گمراهی را برود هدایت کنی تنها کسی که به نشانه ها ایمان دارد و تسلیم است را میتوانید کمک کنی و من بهش فکر میکردم که چرا دوبار دقیقا این هدایت برام اومد بعد فهمیدم من این ویژگی رو‌ دارم که می‌خوام بقیه را نجات بدهم هدایت کنم خوشبخت کنم من خودمو مسیول بقیه قرار دادم بقیه ای که فکر نمی‌کنند تعقل نمی‌کنند به نشانه های خداوند ایمان ندارند را می‌خوام هدایت کنم به قول قرآن اونها مثل مرده ها هستند هروقت تونستی یک فرد مرده را خوشبخت کنی هدایت کنی پس میتونی بقیه را هم هدایت کنی

    به قول قرآن که به پیامبر میگه تو حریص هستی برای هدایت مردم تو جانت را رنج میدهی تا بقیه را هدایت کنی منم دقیقا رنج بسیار بزرگی دارم میبرم از اینکه عزیزانم در گمراهی هستند و همواره نکران‌اونها هستم با اینکه شرایط بسیار سختی همین روزها دارم تجربه میکنم اما بازهم بقیه در اولویت هستند چون من مسئولیت پذیرفتم که بقیه را نجات بدهم هویتم برای این کاره اگه رهاشون‌کنم دلیل وجودم در این دنیا بی معنی میشه اصلا من برای همین کار به این دنیا اومدم

    اما خدارو شکر دارم آرام‌آرام تغییرش میدم و نشانه ها احترام ها خواب راحت تر داره میاد اتفاقا جهان بهم گفت که هیچ امامی و هیچ.پیامبری برای دیگران نیامده بود آنها برای فداکاری و ایثار نیامدند آنها برای از خود گذشتگی نیامدند آنها تنها برای خودشان آمدند چون باورهای مذهبی دارم که امامان و پیامبران برای از خودگذشتگی آمدند خداوند وقتی تمرکزم را دید باور ریشه ای و اصلی را بهم گفت و خدارو شکر هربار که تکرار میکنم و‌درکش میکنم ذهنم قلبم آرامش عجیبی میگیره استاد بازهم سپاسگذارم بخاطر این فایل بموقع

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: