آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1

آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم رستمی» در این صفحه: 1
  1. -
    مریم رستمی گفته:
    مدت عضویت: 2951 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام بر دوستان و اساتید عزیزم من از زمانی که با استاد آشنا شدم با این جمله آشنایی داشتم و هزار بار هم به خودم میگفتم ولی از اونجایی که همه ما می‌خواهیم دنیا رو نجات بدیم نمی‌تونیم جلوی این خواسته رو بگیریم و این کار رو انجام میدم و هیچ نتیجه ای برای ما و اون فرد ندارد و بسیار انرژی ما رو تحلیل می‌بره و من هر بار پشت دستم رو داغ میکردم که نگم باز طاقت نیاوردم حتی گاهی دختر یا همسرم بهم میگفتن که خسته شدن من صدای استاد رو بلند میکردم تا اونها بشنوند و تحت تاثیر قرار بگیرند و هیچ کدام از این کارها فایده ای نداشت و بیشتر من سرخورده میشدم تا اینکه کامنت یکی از دوستان رو خوندم که نوشته بود ما اصلا این حرفها رو باور نداریم من یک جورایی بهم برخورد نه من باور دارم بعد گفت که نشونش هم این هست که اول همه دوره ها میگه در مورد این مباحث با کسی صحبت نکنیم ولی میریم و انجام میدهیم پس این هم مثل بقیه حرفها و دلیل اینکه ما نتیجه نمی‌گیریم همین هست و این برای من یک تلنگر بود و از اون موقع خیلی کمتر شده و یک حالت ناخودآگاهی پیدا کرده و اون هم دلیلش این هست که من خیلی به این صحبت‌های استاد گوش میدم در حد چند جمله که اون هم اگر فردی بخواهد . خیلی کم شده خدا را شکر ولی هنوز به صفر نرسیده و اگر من این صحبت ها رو باور کنم و بپذیرم خیال خودم حسابی راحت میشه دیگه این احساس گناه هم ندارم که کاش بهش گفته بودم کاش آگاهش کرده بودم و با انرژی خیلی بیشتر فقط روی خودم کار میکنم و جلو میرم خدایا شکرت برای این آگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: