آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع” و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.
این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.
این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:
الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛
ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.
آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1298MB41 دقیقه
- فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 140MB41 دقیقه
بنام خدا
قسمت دوم
یا مثلا:
من خواهرم و همسرشون
هر دو فایلهای استاد روگوش میدن
چقدر عمل میکنن دقیق نمیدونم
خلاصه که ب خواهرم گفتم من دوره احساس لیاقت رو دارم
و ایشون با ذوق درخواست کرد ک براش بفرستم
من توی اون گوشیم که واتس دارم چند تا از فایلها رو داشتم
و کلی نت مصرف شد و زمان تا بالاخره تونستم چندتا از فایلها رو براش بفرستم
بعد از ی ماه و خرده
دیدم دوباره پیام داد که میشه مجدد فایلها رو بفرستی
دانلود نمیشن
گفتم : مگه اون روز که فرستادم دان نکردی؟
گفت نه
و خوب واتس هم وقتی ی مدت میکذره و تو فایل یا عکس و فیلم رو دان نکنی
دیگه دانلود نمیکنه و نیاز ب ارسال مجدد هست
اون لحظه بود که ب حرف استاد رسیدم
که برای چی بیخودی وقت میذاری
حتی برای خواهرت
که حتی وقت نذاشت فایلایی ک فرستادی رو دان کنه همون موقع
واقعا اون روز فیلتر شکن اذیت میکرد و ب سختی فرستادم
منم فقط یدونه رو فرستادم و گفتم واتس اذیت میکنه
نمیتونم دوساعت بشینم و چک کنم تا فرستاده بشه
فعلا همین رو گوش بده
همون حرف استاد که تو خودت الکی جلوننداز
نخواه زندگی دیکران رو تغییر بدی
خیرخواهی الکی رو بذار کنار اگر قراره زندگیش تغییر کنه با اون همه فایل استاد که داره تغییر میکنه
اکر خواهرم واقعا پیگیر باشه
این فایل بدستش میرسه
ایشون اعتقادی ب پرداخت بهای فایلهای دوره نداره
و دوره های استاد رو از طریق غ مجاز بدست اورده و گوش میده
و میتونه دوره لیاقت رو هم گیر بیاره
نیاز نبود من پشت تلفن دو ساعت وقت بذارم و تعریف کنم و …
من اگه راست میگم خودم تعهد 100 درصد بدم و فایلها رو دقیق اجرا کنم
خدا هم خودش بقیه رو ( خواهرم) هدایت میکنه
البته اکر خودش دنبالش باشه
خدا کمک کنه من این درس استاد اویزه گوشم کنم
و زیپ دهنم رو ببندم
زمانیکه دلم میخواد برم بالا منبر و راهکار بدم
و خودم رو مفید ودلسوز نشون بدم
و از این طریق نیاز ب احساس ارزشمندیم رو ارضا کنم
بنام خدا
من از اون ادمایی بودم و
هنوزم میتونم بگم اگر حواسم نباشه
از دست ادمهایی هستم که
برا هر چیزی ، هر مشکلی، هر ناخواسته ای
مثال داره
تجربه داره
راه حل داره
دقیقا دیروز عصر قبل ار اومدن زبان اموزم
مادرش ب من زنگ زد و از من خواست تا با پسرش صحبت کنم در مورد خوبی های یادگیری زبان انگلیسی
و بهش انگیزه بدم و …
جالبه پسرش اومد و دیدم اصلا این بچه امروز کیف یادش رفته ( میزان علاقه اش رونشون میده)
با اینکه توی یادگیری تواناست
من حرف استاد رواون لحظه یادم نبود
با اینکه چند ساعت قبل این فایل روبرای بار دوم یا سوم گوش داده بودم
تودلم گفتم خدایا خودت ب زبانم جاری کن انچه که باید ب این پسر بگم
و واقعا اصلا چیزی ب ذهنم نمی اومد که جهت انگیزه بهش بگم
یکی دوتا جمله گفتم و دیدم پسره برای حل اون مشکل ی راهکار خیلییی ساده داره ک اصلا نیازی ب زیان دونستن نیس
برای همین گفتم ادامه ندم
و فقط اومدم باهاش ی تمرینی رو انجام دادم
که بفهمه توی یادگیری زبان تواناس
و بعد یادم اومد که بابااا تو تازه این فایل گوش دادی
این بچه باید خودش بخواد
من چ انگیزه ای میتونم بدم
اصلا انگیزه بدم
موقتی هست
من که نمیتونم دایم این بچه رو شارژ کنم
چیزی که من میتونم تدریس
و اینکه با پرسش ومحک زدن زبان اموز
اون متوجه تواناییش کنم
ک بازم من تو ذهن اون بچه نیستم
ممکنه قبول کنه توانایی داره
ممکنه هم نکنه
یا مادرم دیروز زنگ زد
برنامه دارن با پدرم برای یلدا بیان اینجا
سپرده ب من ک بلیط هواپیما رو چک کنم
گفتم مادر پرواز عسلویه کلا تکمیل
بوشهر هم. رنج قیمت 2700
مادرم: ای خدا لعنتشون کنه
چقدر گرونه و ..
گفتم مامان فکر کن شما 1500 کیلومتر رو توی کمتر از ی ساعت و نیم. طی میکنی
راحت
ن پا درد
ن خستگی
الان قیمت همه جیز بالا رفته
بلیط پرواز هم مستثنی نیس
و البته ارزشمنده
مادرم: اره درسته
ولی ادم تو این مملکت این همه کار میکنه
و با ی خرید ی لحطه همه اش میره
من: مادر خداروشکر کن شغل داری
درامد داری
مشتری میاد دوباره پول خرج شده. رو میسازی
مادر: اون کار گر بدبخت چیکار کنه
که ده میلیون فقط کرایه خونه باید بده و …
دیدم ادامه دادن بحث با مادرم بی فایده اس
کلا نگاه مادرم ی جور دیگه اس
و برای همین هم مرتب ادمهای داغون و ناله کن رو میبینه یا درموردشون میشنوه
حرف استاد عزیز
من در تغییر دیگران
حتی مادرم که بسیار عزیزه برام
ناتوانم
و همسر با محبتم
خودش گفت ، من خودم برای بابا، مامان بلیط میگیرم
فقط بگو برای چروزی
و خودممیرم فرودگاه بوشهر دنبالشون
یعنی تو اگه دستت خالی باشه
ولی خدا از اون ور هوات روداره
و یکی میشه دست خدا
تا مثلا این سفر برات جور بشه وکم هزینه تر