آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع” و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.
این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.
این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:
الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛
ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.
آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1298MB41 دقیقه
- فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 140MB41 دقیقه
به نام یکتای بی همتا
دورود به استاد گلم و عزیزان همراه
امشب خیلی دلم میخواست برم یه فیلم سینمایی ببینم و تفریحات اینطوری بکنم ولی حسم خیلی خوب نبود و چون دارم سعی میکنم که دستم رو از دست خداوند نکشم و بذارم اون هدایتم کنه کاری که خدا کرد :آوردم اینجا به به سمت این فایل که دقیقا از اون زمان هایی بود که احتیاج داشتم بشنوم این آگاهی رو
آگاهی ای رو که خیلی وقت پیش توی محصولات مختلفی که دارم و روشون کار کرده بودم و سعی کردم از یه جایی به بعد دیگه اسپایدرمن نباشم برام تکرار و یادآوری شد.
اینطور بگم که من یک جلسه ای رو به صورت هفتگی به مدت 2سال در یکی از کتابخانه های شهرم برگزار میکردم و دقیقا اون لذتی که استاد میگید رو منم چشیدمش و مثل کافئین بود برا مغزم.
البته خودمم سعی میکردم بهشون عمل کنم ولی اینقدر درگیری های مختلف از افراد مختلف میریخت روی ذهنم که ساعت ها با پیام و تلفن و… داشتم راهنمایی میدادم به دیگران و وقتی واسه خودم نمیموند_ و البته دیگرانی که آمادش نبودند….
از یجایی به بعد آگاهانه دیگه گذاشتم کنار این لذت زود گذر ولی ذهن خراب کن رو_حتی الانم نمیتونم ادعا کنم که وسوسه نمیشم که اسپایدرمن نشم ولی سعی میکنم افسار ذهنم رها نشه———– قشنگ خودم رو شناختم تو این موضوع (چون ذره بینی به ذهنم نگاه کردم و دنبال ترمزهام گشتم) و دیدم و فهمیدم و دست ذهنم برام رو شد مثلا دیدم :سبک فیلم هایی هم که میدیدم و بهشون کشش دارم همیشه یه قهرمان داشت که همه رو نجات میداد و تشویق میشد واغلب هم یه دختر یا خانوم زیبا پارتنرش میشدو….
این روزها هم یه چندتایی از دوستام و حتی شاگردم هم میدیدم که با غم و قصه هاشون میاند سراغم و دیدم بله بصورت خیلی آرام و سوسکی دارم وارد این مسیر میشم و نتیجش واسم این بود که با اینکه خیلی احساس خوبی در اکثر اوقات داشتم و روی بهبود خودم دارم کار میکنم بعد ملاقات با این افراد حس خوبی نداشتم
واسه همین اینطوری واسه ذهنم مفهومش رو دارم جا میندازم که :
#قرار نیست بقیه بیاند استفراغ های ذهنشون رو روی ذهن من خالی کنند و برند#
و استاد مثال سلف سرویس بودن جهان که زدید رو با خودم تکرار میکنم و میگم به خودم فرهاد عزیزم خداوند هم به بندهاش از تو نزدیکتره و هم قدرتشو داره پس بسپارشون به خداوند اون خودش میدونه و بنده هاش تو کلاه خودت رو بگیر باد نبره و از نتایجی که میگیری لذت ببر اگه کسی اومد و درخواست کرد اون موقع اگه حسم بهم گفت میگم اگه هم نه که با یه سوال ذهنی از منطقه ی خطر دور میشم.
دارم سعی میکنم این شوق کمک کردن به بقیه رو تو این مسیر ببرم که :کار یا کارهایی بکنم که باعث گسترش جهان بشه و (مثلا یه خلاقیتی برا ساده شدن کاری و….) بعدش خدا ذوقمو بکنه بگه باریکلا بنده ی من.
سپاسگزارم از خداوند که دست عزیز و نازنینش استاد عباسمنش رو با یه فایل زیبا بهم داد
استاد ازت سپاسگزارم و مثل همیشه از اینجا تا فلوریدا دوستت دارم با 3تا بوس