آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1

آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمدرضا شافعی» در این صفحه: 1
  1. -
    محمدرضا شافعی گفته:
    مدت عضویت: 1546 روز

    چقدر این حرفا درسته،چقدر منطقیه و چقدر واقعا داره تو زندگیه همه ما اتفاق میافته

    سلام استاد عزیز و بچه های گوگولی سایت

    یادم اومد اون اوایل که خانمم با این قوانین آشنا شده بود هی میخواست منو تغییر بده و من چقدر مخالف بودم و هی از اون اصرار از من انکار ،تا زمانیکه در نهایت من آماده شدم و خداوند هدایتم کرد به این سمت و نکته جالب اینه که همسر من الان اعتقادی نداره به این قوانین بخاطر عمل نکردن بهش و نتیجه نگرفتن ولی من هر روز درحال کار کردن روی خودم هستم و انشالله خدا کمک کنه در این مسیر باشم.و چقدر بعدش من شروع کردم به این کار و نتیجه چیزی جز داغون شدن رابطه نبود.

    چقدر داشتم فکر میکردم که این فایل رو برم بدم به فلانی ها تا انقدر دنبال تغییر دیگران نباشن یا خودم بهشون بگم همون لحظه از زبان استاد شندیم گفت دنبال این نباش که بری به بقیه بگی یا فایل بهشون بدی گفتم یا خدا کی فهمیدی من میخام برم به دیگران بگم :)

    خلاصه چندتا داستان یادم اومد گفتم بگم در مورد خودم اون اوایل که شروع کرده بودم خیلی تمرکزم روی خودم بود در حدی که هرکی منو میدید میگفت چقدر محمد آروم شده چقدر تغییر کرده و این داستانها تا جایی که یه جایی من شروع کردم به زدن حرف و شنیدن جمله خطرناکه:چقدر حرفات و صدات آرام بخشه و چقدر آدم وقتی باهات صحبت میکنه به آرامش میرسه!!!!

    این شروع داستان محمدرضا بود برای اینکه بخواد هی مردم رو هدایت کنه به مسیر درستی که خودش هنوز کامل درکش نکرده.

    حتی تا حدی داستان پیش رفت که من شروع کردم به آموزش دادن ابن قوانین جوری که هنوز خودم نتایج خاصی نداشتم.حتی استاد مشتری هم میومد ها ولی طرف فقط همون موقعی که من باهاش صحبت میکردم آروم بود و چقدر تمرین بهش میدادم ولی هیچ عملی نبود بعد از رفتن از اون جلسه انگار هیچ که هیچ و نکته این بود که خودم از این ور داشتم میترکیدم اما بخاطری که بقیه نگن تو داری این حرفا رو میزنی ولی خودت این ایرادو داری یا به قولی مچ گیری نکنن خیلی جاها ادا در میاوردم که طرف فکر نکنه من داغونم.

    تا جایی که به قولی خوب چک و لگد خوردم و تصمیم گرفتم بیام تمرکز بزارم روی خودم حتی کلا آموزش دادن رو کنار گذاشتم و خیلی ها می گفتن چرا کنار گذاشتی ما داشتیم عمل میکردم به حرفات اما من دیگه نمیخواستم اینکارو کنم.

    البته که انگار این میل به تغییر دیگران هست و هنوزم خیلی جاها مخصوصا تو زندگی با همسرم زیاد هست و این داستانی که مثلا دیدم که از یه نفر تو جمع تعریف شده من خواستم اون تعریف رو بگیرم مخصوصا تو خانوادم همسرم.هنوزم نیازه که روش کارکنم چون پاشنه آشیله مخصوصا درباره همسرم و خانوادم

    استاد من فکر میکنم این تغییر دادن دیگران دلایل مذهبی هم داره مثلا تو ذهن من حداقل این هست که اگر بتونی دیگران رو هدایت کنی و زندگیشون رو تغییر بدی ثواب داره و راهی بهشت میشه اینم دلیلش اینه که هزار بار گفتن اگر بتونی کسی رو به اسلام دعوت کنی و تغییرش بدی 100 در صد بهشتی میشی چه برسه به اصلاح زندگی دیگران و از اون طرفم همون شنیده ها از خانواده و فرهنگ که مثل پیچک تو مغزما پیچیده

    وچقدر دوره احساس لیاقت کمک به بهودم کرد دراین روند واقعا سپاسگذارم استاد.

    یه مدتم که یکی از اعضای خانواده ما مشکلی داشت تو روابطش و کلا خونه ما بود اوایل من خیلی باهاش صحبت میکردم ولی به قول استاد قرص مسکن بود تا جایی که یه فایل از استاد دیدم که اسمش ما ناتوانیم در زندگی دیگران بود فکر کنم،از اونجا جلوی همه اعلام کردم که این موضوع دیگه به من ارتباطی نداره در حدی که با مخالفت شدید همه روبرو شد اما سعی کردم روی حرفم باشم و خودمو کشیدم بیرون ولی خانوادم انقدر غصه بیخودی خوردن انقدر خودشون رو اذیت کردن که واقعا نمیخام بگم

    ونکته جالب این بود که با وجود غصه خوردن اونها و کلی دوندگی و اذیت شدن و داستان ها،اون فرد برگشت به زندگیش جوری که چشمای همه دراومده بود یعنی تا 1 ساعت قبلش میگفت عمرا برگردم ولی 1 ساعت بعدش طرف رفته بود!!!!

    و من چقدر خدارو شکر کردم که هدایتم کرد و خودمو کشیده بودم کنار وگرنه فکر کنم خودم تیکه تیکه میکردم

    سپاسگذارم استاد عزیز بابت فایلهای ارزشمندتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: