آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1

آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سارا محمدی» در این صفحه: 3
  1. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1468 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    فرقان:43

    أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا

    آیا به آن کس که هوای نفس خویش را خدای خود گرفته، توجه کرده‌ای؟ آیا تو بر او وکالت داری؟

    فرقان:44

    أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا

    یا می‌پنداری بیشترشان گوش فرا می‌دهند یا آن را به کار می‌بندند؟ آنها جز در ردیف چهارپایان نیستند، بلکه گمراه تر.

    ===============================

    سلام سلاااام به استاد عزیزم

    سلام به مریم بانوی شایسته

    سلام به دوستان مدار بهشت

    این دومین کامنت من برای این فایل بی نظیر

    الهی شکر برای آگاهی های نابی که در مدارش قرار گرفتم

    استاد عزیزم چقدر این آیه ها هم پوشانی داره با این جلسه

    چقدر این سوره بی نظیر

    واقعاً کسی که در مدار پیش فرض های ذهن خودشه و در مدار باورهای غلط خودشه، میشه وکیلش باشی؟؟… میشه به زور تغییرش بدی؟؟… میشه به زور خوشبختش کنی؟؟… میشه به زور هدایتش کنی؟؟…

    در آیه ی بعدی میگه:

    می‌پنداری بیشترشان گوش فرا می‌دهند یا آن را به کار می‌بندند؟ آنها جز در ردیف چهارپایان نیستند، بلکه گمراه تر

    چقدر واضح داره قانون رو میگه

    سارا بانو… کسی که تو مدار باورهای غلطه، هر چقدر نصیحتش کنی، هر چقدر براش منطق بیاری و حرف بزنی، فایده ای نداره… فقط داری انرژی خودت رو هدر میدی و به خودت ظلم می کنی….

    چقدر اینو تجربه کردم

    چقدر خوب می تونم لمسش کنم

    یه زمانی به خاطر باورهای غلطم که از جامعه و مذهب و مدرسه گرفته بودم تمام تلاشم رو می کردم که همسرم رو تغییر بدم… اونم مسیری که خودم بودم و مذهبی که همش تاریکی بود… می خواستم همسرم رو هم به زور ببرم تو اون مسیر… وااای خدای من… چرا ؟؟… چون امر به معروف و نهی از منکر رو باور کرده بودم و خودم رو مسئول می دونستم… چون فکر می کردم من در مسیر درستم و حالا باید همسرم رو هم ببرم تو مسیر درست… چون فکر می کردم اگه اون تو مسیر من نباشه، تر و خشک باهم می سوزن و عذابش منو هم در برمی گیره… چون خودم درگیر حواشی بودم و اصل رو فراموش کرده بودم….

    خدایا منو ببخش و پاکم کن

    و جالبه در مدار من، افرادی بودن که منو تشویق می کردن برای این باور…

    و من اینقدر چک و لگد جهان رو خوردم، اینقدر تو در و دیوار بودم تا بالاخره با اتفاق بسیار بسیار وحشتناک 19 آذر 99 بیدار شدم… البته یک ماهی با خدا قهر بودم … چون به خاطر کارهای ظاهری و اعمال حاشیه ای مثل خواندن نماز شب و زیارت عاشورا و …. انگار از خدا طلبکار بودم که من که این همه کار خوب می کنم… پس چرا من؟؟… پس تو کجایی؟؟… تا اینکه آروم آروم در بن بست تنهایی، هدایت شدم به این سایت… حرف های استاد رو می‌شنیدم… اما فقط مثل مسکن بود برام…

    خلاصه یه جایی به این ناتوانی رسیدم که من نمی تونم همسرم رو تغییر بدم…

    آیا من درسم رو یاد گرفتم؟؟

    در مورد همسرم بله… واقعاً دیگه کاری بهش ندارم… واقعاً کاری بهش ندارم…

    اما در مورد بچه هام هنوز گاهی می خوام وکیل‌شون باشم… گاهی به خاطر تکالیف دخترم حرص می خورم… به خاطر برخی ویژگی هاشون حرص می خورم… چرا؟؟… چون خودمو مسئول رفتارهای اونا میدونم… چون ارزشمندی خودمو گره زدم به رفتار و نتایج اونا که اگه رفتار و نتایج خوبی داشته باشن، احساسم عالی میشه و اگه رفتار و نتایج نامناسبی داشته باشن، حالم بد میشه…

    خدایا کمکم کن عمیقاً اینو درک کنم… من مسئول حال خوب و خوشبختی و رفتار و افکار بچه هام نیستم… اونا در مدار باورهای خودشون هستن… و تا مدارشون رو تغییر ندن، فرقی نمی کنه من چقدر هزینه کنم و انرژی صرف کنم و زور بزنم، نتیجه نداره و خودم از مسیر دور میشم و مثل داستان همسرم، سیلی های آبدار جهان رو نوش جان می کنم

    خدایا من به ناتوانی خودم اعتراف می کنم

    من نمی تونم هیچ کسی رو تغییر بدم

    اگر کسی آماده باشه، خداوند از هزاران طریق هدایتش می کنه ..‌. چه من باشم چه نباشم

    خدایا کمکم کن

    من محتاجم به تو، به کمک هات، به هدایت هات

    قلبم رو منور به نورت کن

    خدایا منو نجات بده از دست این باورهای غلط

    من مشتاق تغییرم و حاضرم هر بهایی رو بابتش پرداخت کنم

    خدایا من می خوام آسان بشم برای آسانی ها

    می خوام تو مدار افراد مناسب باشم

    می خوام لذت ببرم از این فرصت زندگیم

    می خوام مولد باشم

    می خوام بندگی کنم نه اینکه نقش تو رو برای بچه هام یا دیگران، ایفا کنم

    خدایا مثل آذر 99 که دستم رو گرفتی و از تاریکی و از جهل نجاتم دادی، اینبار هم دستم رو بگیر و منو از این مدار نجات بده…

    چه باوری بسازم، چه شخصیتی بسازم که آرامش، فلاح و لعلک ترضی وارد زندگیم بشه؟؟

    چه باوری بسازم، چه شخصیتی بسازم که اون رابطه رویایی که آرزوش رو دارم خلقش کنم؟؟

    کدوم مقاومت ریشه ای رو حلش کنم، خواسته ام خلق میشه؟؟

    خدایا من اعتراف می کنم که تسلطی بر عوامل بیرون از خودم ندارم… من دارم تمام تلاشم رو می کنم که با ایجاد باورهای قدرتمند کننده و توجه به زیبایی ها و خوبی ها، ذهنم رو با روحم هماهنگ کنم… می دونم که تو هم، هماهنگی های بیرونی رو طبق میل من، طبق خواسته های واقعی من، طبق نیازهای من اوکی می کنی… اونم مافوق تصورات من…

    پس سارا بانو جاهل نباش

    جاهل نباش

    جاهل نباش

    تو قدرتی در تغییر فرزندانت نداری

    تو قدرتی در خوشبختی یا بدبختی فرزندانت نداری

    جهان کارش رو خوب بلد

    بهش اعتماد کن

    بهش اعتماد کن

    استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم و دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1468 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    توبه:80

    اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّهً فَلَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ

    می خواهی برایشان استغفار کن یا استغفار نکن حتی اگر 70 بار هم برایشان استغفار کنی، خدا آنها را نخواهد آمرزید. زیرا خدا و رسولش را انکار کردند. خداوند فاسقان را هدایت نخواهد کرد.

    ============================

    این آیه خیلی بی نظیر…

    کسی که تو مدار باورهای غلطه، حتی اگر براشون دعا کنی، تاثیری نداره

    کسی که در مدار باورهای غلطه، حتی اگه ارتش و بودجه امریکا رو خرجش کنی، تاثیری نداره مثل زمانیکه آمریکا کلی ارتش و بودجه آورد برای افغانستان تا تغییرشون بده… اما با وجود این همه نیروهایی که جانشون رو از دست دادن و این همه انرژی و بودجه ای که هزینه شد، بعد از خروج نیروهای امریکا، طالبان کشور رو در دست گرفتن…. یعنی جهان اینطوری کار نمی کنه که تو بزور بتونی امت یا گروه یا فردی رو تغییر بدی… بارها تجربه کردیم با وجود این همه تلاش و هزینه برای برخی افراد معتاد که خودشون نمی خواستن تغییر کنن، این افراد نه تنها تغییر نکردن بلکه بیشتر به سمت مواد سوق پیدا کردن

    ++نتیجه:

    من نمی تونم کسی رو خوشبخت یا بدبخت کنم

    اگر اون فرد با باورهاش تو مدار خوشبختی باشه، چه من باشم چه نباشم، چه دعا کنم چه نکنم، اون خوشبخت میشه

    و اگر با باورهاش تو مدار بدبختی باشه، چه من کمکم کنم چه نکنم، چه دعا کنم چه نکنم، بدبخت خواهد شد.

    پس وقتی کسی رو دارم نصیحت می کنم یا نقش هادی و ناجی رو دارم، یادم باشه من قدرتی ندارم … اون تو اون مدار هست و تا زمانیکه باورهاشو تغییر نده و از اون مدار خارج نشه، وضعیتش همینه … فقط من با درگیر کردن خودم، دارم به خودم ظلم می کنم و میرم تو تاریکی …

    جهان کار خودشو خوب بلد… با تضادها و تفاوت ها کمک می کنه، خواسته هاش واضح بشن… با تضادها مجبورش می کنه، باورهاشو تغییر بده و از اون مدار خارج بشه…

    پس تمرکزت رو از روی دیگران بردار و بزار روی خودت و به جهان اعتماد کن… هر کسی تو مدار هدایت باشه، خداوند از هزاران راه، هدایتش می کنه

    از اون طرف هم من نمی تونم کسی رو بدبخت کنم و بعدش به خاطر کج فهمی حق الناس، دچار عذاب وجدان بشم و خودمو سرزنش کنم… اون فرد اگر با باورهای غلطش در مدار نامناسبی باشه، چه من باشم چه نباشم، بدبخت میشه… اما اگر من کار اشتباهی کنم، فقط به خودم ظلم کردم نه هیچ کس دیگه…

    زمانیکه موسی قتل کرد گفت: خدایا منو ببخش… من به خودم ظلم کردم

    وقتی یونس افتاد تو دل نهنگ، گفت: خدایا منو ببخش … من به خودم ظلم کردم

    وقتی یعقوب با ترس و نگرانیش، شرایطی رو خلق کرد که پسرهاش، یوسف رو بردن انداختن تو چاه، به خودش ظلم کرد نه به یوسف و پسرهاش… یوسف در مدار مناسبی بود و رفت و عزیز مصر شد و یعقوب سالها از غم یوسف خودشو اذیت کرد و کور شد

    برادرهای یوسف به یوسف ظلم نکردن و نتونستن بدبختش کنن… چون یوسف در مدار باورهای خوب بود و عزیز مصر شد

    ++پس هر چیزی رو که می شنویم باور نکنیم

    در قرآن کلمه ای به عنوان حق الناس نداریم++

    ««ما نمی تونیم کسی رو خوشبخت یا بدبخت کنیم چون اون با باورهاش در مدار مناسب یا نامناسبی هست»»

    ++ما فقط و فقط می تونیم خودمون رو خوشبخت یا بدبخت کنیم

    و کسی هم نمی تونه ما رو خوشبخت یا بدبخت کنه++

    پس ما فقط با باورهامون، ترس ها و نگرانی هامونو افکارمون می تونیم به خودمون ظلم کنیم… با افسردگی، احساس گناه و سرزنش خودمون، می تونیم به خودمون ظلم کنیم…

    ما با این افکار و باورها، میریم در مدار بیماری ها، مشکلات، افراد نامناسب … و اگر باورهامون رو با کنترل ورودی های ذهنمون، عوض کنیم، در مداری قرار می گیریم که فقط خوشبختی و شادی و حال خوب و عشق و سلامتی هست.

    پس ما نمی تونیم کسی رو که در مدار نامناسبی هست، به زور تغییر بدیم… پس دست از نصیحت کردن و غز زدن و ناجی و هادی بودن بردار… تو نمی تونی بچه ات یا همسرت رو تغییر بدی…. تو نمی تونی…. تو نمی تونی… اون باید با تغییر باورهاش، مدارش رو تغییر بده

    ++ هرکس هر جایی که هست جای درست خودشه… پس نه حسادت معنی داره و نه دلسوزی…

    الهی شکر برای این آگاهی های ناب

    ===========================

    سلااااام استاد عزیزم

    سلام مریم جاااانم

    سلام دوستان مدار بهشت

    خدایا شکرت به خاطر این همزمانی ها

    بزارید بگم موضوع چیه

    من بعد از پروژه خانه تکانی ذهن واقعاً اماده شدم برای خرید دوره روابط…. دوره ای که چند سال پیش در دوره حل مسئله فهمیدم که ریشه ی اصلی مشکلات من از هر لحاظ همینه…. ولی با این حال هرگز جرئت نمی کردم این دوره رو بخرم… انگار یه ترسی داشتم که نکنه استاد مطلبی رو بگه که من عمل کنم و این کویرم رو از دست بدم….

    خلاصه این دوره رو خریدم

    اینقدر مطالب این دوره فوق العاده است که حد نداره

    و در کمتر از یک ماه من کلی نتایج فوق العاده گرفتم…

    اما هنوز در روابط عاطفی اون نتیجه اصلی رو دریافت نکردم

    در جلسه دوم استاد یه موضوعی رو میگه که: اگر ذهن ما در مورد موضوعی مقاومت داشته باشه و دچار شک و تردید باشه، هرگز نمی تونه براش قدمی برداره و خواسته اش اجابت نمیشه… حالا چرا خواسته ی من در روابط اجابت نمیشه؟؟… چون فکر می کردم که اگر من همچین تصمیمی بگیرم، باعث بدبختی بچه هام میشم… اونا رو از مسیر خوشبختی دور می کنم… البته آکاهیش رو دارم که من تاثیری تو زندگی دیگران ندارم… یا من مسئول احساسات دیگران نیستم… یا من مسئول خوشبختی و بدیختی دیگران نیستم… اما این فقط در مرحله آگاهی مونده بود… به یقین تبدیل نشده و بنابراین ذهن اجازه اجابت خواسته ام رو نمیده…

    خب حالا باید این آگاهی رو به یقین تبدیل می کردم… اومدم هدایت شدم به کلیدواژه پرهیز از جهل که 6 فایل بسیار بسیار ارزشمند داره… و انگار یکم داشت برام جا می افتاد و بعد هدایت شدم به فایل ارزشمند ظلم در قرآن… و دیروز هم این متنی که اول کامنتم نوشتم رو قلبم گفت و من نوشتم…. و این فایل هم در روند تکامل آگاهی های من بود….

    خدایا، ای کارگردان کیهان و کهکشان ها… چقدر آخه تو فوق العاده ای… من تصمیم جدی گرفتم تا اون رابطه عاطفی که لایقش هستم رو خلق کنم… نه اینکه رابطه الانم بد… نه….( البته رابطه ام خیلی داغون بود ولی الان به لطف الله و آگاهی های این سایت خیلی بهتر شده)… ولی خودمو لایق بهتر از این ها می دونم… پس تصمیم گرفتم به جای کوتاه کردن سقف آرزوهام، باورهام رو درست کنم و به آرزوهام برسم…

    و امروز داشتم سوره فرقان رو می خوندم… یه آیه بی نظیری بهش رسیدم که اصلاً تحول عجیبی در من ایجاد کرد…

    فرقان:77

    قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَـوْلَا دُعَاؤُکُمْ

    بگو: اگر دعای شما نبود، پروردگارم چه ارزشی برای شما قائل بود؟

    واووووو خدای من…. درخواست های ما چقدر ارزشمند هستن…‌ چرا؟؟… چون وقتی ما درخواستی به جهان میدیم، جهان پاسخ میده و جهان گسترش پیدا می کنه… پس رسیدن به خواسته ها، معنوی ترین کار دنیاست… حالا درخواست ها چطور به وجود میان؟؟… از طریق دیدن تفاوت ها و تضادهای زندگیمون

    بله من با تضادهایی که تو زندگی عاطفیم دیدم، با دیدن رابطه عاطفی رویایی استاد و مریم جان و دوستان عزیزم در این سایت بهشتی، این درخواست در من شکل گرفت… خب چرا باید به خاطر بی ایمانی و باورهای محدود کننده، بیام از این درخواست بگذرم و به این رابطه ی اکنونم ادامه بدم… این درخواست رو به حهان ارسال کردم… در مرحله دریافت مشکل دارم… مقاومت های نگرانی از بچه هام اجازه نمیده دریافت کنم…

    چون فکر می کنم اگه من نباشم، اونا دچار مشکل میشن… تو درس و اخلاق دچار مشکل میشن… به همین راحتی مشرک میشم… می خوام نقش خدا رو در زندگی بچه هام انجام بدم… و دارم به خودم ظلم می کنم… و نتیجه شرک، زندگی جهنمی…

    باید از جدم ابراهیم یادبگیرم که چطور نوزاد و همسرش رو در بیابان که هزار خطر وجود داره رها کرد و رفت…‌ چرا؟؟ چون ایمان داره کارگردان بهتر از اون به نیازهاشون واقفه و تامین می کنه… چون ایمان داره هیچ جا نقطه کور برای خدا نیست…

    باید با تبر توحید برم تو دل این شرک و حلش کنم و اجازه بدم خدا خواسته ام رو اجابت کنه و در زندگیم دریافت کنم…‌

    خدایا من توبه می کنم از جهل به سوی تو…‌ منو ببخش و پاکم کن… کمکم کن تا به یقین برسم… کمکم کن با قلبی مطمئن و قدم های استوار ادامه بدم و رابطه رویایی رو خلق کنم

    الهی شکر برای این همزمانی ها

    الهی شکر برای این آگاهی ها

    الهی شکر برای این سابت توحیدی

    الهی شکر برای استاد توحیدی

    استاد بی نهایت دوستون دارم… بهترین ها رزقتون باشه

    دوستان مدار بهشت، دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
  3. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1468 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به برادر عزیزم افلاطون

    چند باری با کامنت های شما هم مدار شدم و خوندم و واقعاً شخصیت شما رو تحسین کردم و می کنم

    شخصیتی که ساختید قابل تحسینه… چقدر تحسینت کردم که وقتی دوره ای رو می خری، تمرکزی روش وقت میزاری تا پاشنه آشیل هات رو رفع کنی

    چقدر رفتارهاتون هماهنگ با قانون بود …. چقدر منطق درستی ساختید که هر کسی خدای خودش رو داره … چقدر عالی رفتار می کنید که با دامادتون بحث نمی کنید و با منطق اینکه این بنده خدا باعث میشه من تمرین عملی انجام بدم، ذهنتون رو با روحتون هماهنگ می کنید….

    آفرین بر شما

    بهترین ها رزقتون باشه چون لایق بهترین ها هستید

    یونس:58

    قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ

    بگو: به فضل و رحمت خدا، به چنین شادمان گردند، که از هر آنچه گِرد آورند بهتر است.

    این فضل و‌رحمت خداست که قانون فرکانس و سرمایه گذاری فرکانسی از میلیاردها انرژی فیزیکی بهتر…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای: