آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1

آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رویا محمدیان» در این صفحه: 1
  1. -
    رویا محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1114 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم

    این فایل و این اگاهی هر چقدر تو سایت باشه بازم کمه باید از زاویه های مختلف بررسی بشه تا جزو باورهامون بشه

    من یه مدته هر روز دارم فایل همه ی ما به یک اندازه به نعمتها دسترسی داریم رو گوش میدم شما اونجا میگین برای اینکه از زندگیمون لذت ببریم باید ناتوانی خودمون در تغییر زندگی دیگران رو بپذیریم و قبول کنیم اخ که چقدر این حرف درسته وگرنه همیشه یه پای خوشیهات لنگ میزنه

    من باور دارم که هیچچچچچ مسولیتی در قبال کسی ندارم هیچ وظیفه ای در قبال کسی ندارم و هیچچچ قدرتی در تغییر زندگی کسی ندارم

    و فقط مسول زندگی خودمم فقط مسول رفاه و اسایش و ثروتمندی و حال خوب خودمم چون همه ی ما به یک اندازه به نعمتها دسترسی داریم همه به یک روش فرکانس میفرستیم و جهان به یک شکل داره به فرکانسمون جواب میده و هیچچچ فرقی بین کسی نمیزاره پس هر کس خودش مسول زندگی خودشه و همینطورم کسی در زندگی من مسولیت و وظیفه ای نداره همونطور که من ندارم

    استاد من دقت کردم کسایی که خودشونو مسول زندگی دیگران میدونن و دلسوزی میکنن ازونطرفم خیلی توقع دارن از بقیه در کل توقع داشتن چه خودشون از بقیه چه بقیه ازشون براشون عادی و پذیرفته است

    یعنی از دو طرف اسیب میبینن

    من از وقتی یادمه داشتم زور میزدم که زندگی خانوادمو درست کنم یعنی وقتی پدر مادرم جدا شدن من تازه عروسی کرده بودم مدام غصه میخوردم و ته حماقت بودم یه بار غصه ی پدرم یه بار غصه ی مادرم اصلا از احساس ارزشمندی بویی نبرده بودم و به طبع زندگیم اوایلش پر اززززز چالش و احساس بد بود بعد اشنایی با شمام همش میخواستم تغییرشون بدم و فایلهای شمارو براشون میفرستادم دریغ ازینکه حتی بازش کنن و کنجکاو بشن

    اتفاقا چند وقت قبل که ناراحت بودم و تو فکر یکی از اعضای خانوادم بودم که تغییر کنه ایه ای از قران منو شگفت زده کرد من هر وقت ایه ی تصادفی باز میکنم دقیق خدا بهم راهو نشون میده

    ایه این بود که ابراهیم وقتی دید پدرش مشرکه و ایمان نمیاره ازش تبری کرد و رهاش کرد چون ابراهیم خداترس و بردبار بود

    عاشق این ایه هستم چون داره به وضوح میگه من هیچ مسولیتی بابت کسی ندارم الان حتی حاضر نیستم اندازه ی یه بسته ی اینترنت ایرانسل واسه کسی حتی نزدیکترین فرد خانوادم مایه بزارم چون فهمیدم هر کسی هرجا هست جای درستشه و من مسول کسی نیستم

    وقتی واسه کسی یکم دلسوزی میکنم چنان احساس بی ارزشی میکنم که سریع این حس بد بهم الارم میده من سریع میگم رویا همه ی ما به یک اندازه به نعمتها به خداوند دسترسی داریم ایا ایمان نداری؟ باور نداری؟ هر کس مسول زندگی خودشه و به توربطی نداره دیگران میخوان چطور زندگی کنن

    جالبه هر وقت خودمو مسول بقیه میدونم احساس بد میشه نسبت به اون ادم و رابطم خراب میشه باهاش مثلا میخوام از یه راه غیر مستقیم ارشادش کنم مثلا چند وقت پیش خواهرم اومده بود و همش به فکر اینه بدون طی کردن تکامل یه کاری راه بندازه و میخواد یه پول قلمه پیدا کنه و من همش داشتم داستان دوستمو که چطور از کاراموزی و مفتی کار کردن الان یه سالندار حرفه ای شده رو تعریف میکردم از مسیری که رفته میگفتم بهش ولی خب تاثیری هم نداشت و من فقط اعصاب خودمو خرد کردم اما وقتایی که این حس مسولیت رو ندارم رابطم به خانوادم عالیه با خواهرم میگیم میخندیم و کسی هم از من توقعی نداره

    هر چی میگذره هی بیشتر میفهمم همه چیز احساس ارزشمندیه همه چیز دوستداشتن بی قید و شرط خودمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 73 رای: