آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1

آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده آیت» در این صفحه: 1
  1. -
    سعیده آیت گفته:
    مدت عضویت: 1047 روز

    بنام خدای مهربانم

    سلام به استاد جانم مریم جانم و همه عزیزانم در این بهشت عباسمنش

    از زمانی که فهمیدم من از تغییر دیگران ناتوانم

    خیلی راحت تونستم ابنو قبول کنم

    البته منظورم از خیلی راحت نسبت به پاشنه آشیلم میگم

    همسرم خواهرهام پدر ومادرم وهر کسی که دور وبرم بود رو تونستم راحت تر زیپ دهنم رو بکشم و راجع به کاراشون نظر ندم

    گذشت و گذشت ومن داشتم رو موضوعی در مورد دخترم کار میکردم

    هزار تا گره پیدا کردم و با یاری خدا بازشون کردم

    ولی این مشکل هر از گاهی سرک مبکشید و نشون میداد که هنوز یه جایی یه گره کور هست که مادر همشونه و هنوز نمیدونستم چیه

    یه روز اومدم توسایت و نشانه روزانه رو زدم اگرچه که خیلی از گره ها رو هم باهمین نشانه روزانه فهمیده بودم

    نشانه رو که زدم

    فایل ما از تغییر دیگران ناتوانیم اومد

    یه آن خشکم زد بعنی چی ؟

    منکه خیلی وقته از تغییر ادمها دست برداشتم

    بعد انگار یه صدایی تو سرم ندا دادکه

    اره تو دست از سر همه برداشتی

    الا دخترت

    نمیدونم چرا تا اون لحظه فکر نکرده بودم که

    وقتی استاد میگه ما ازتغییر دیگران ناتوانیم

    این دیگران یعنی هرکی

    الا خودت

    و من اصلا شیرین رو جزئ دیگران نمیدیدمش

    وجالبیش اینه وقتی نشستم تمام اون گره هایی که قبلا پیدا کرده بودم رو مرور کردم

    دیدم همشون شاخ وبرگهای این ریشه هستند

    مثلا سرزنش، قضاوت، تهدید ،کمالگرایی

    هر بکن نکن، قانونهای پی درپی، موعظه ونصیحت

    حساسیت های زیاد، وابستگی

    همه ی اینا وقتی سر و کلشون پیدا میشه که فک میکنی رفتار یکی نادرسته و میخوای درستش کنی

    بماند که همه اینا از دل شرک بیرون میاد و تو فک میکنی ناجی یه عده هستی و خوشبختیه اونا به دسته تو هست وخودت رو جای خدا فرض میکنی

    استاد از وقتی تونستم بپذیرم که شیرین هم خدایی داره که هادی و راهنماشه و سعی کردم خودم رو از سر راه خدا بکشم کنار

    البته به تمام معنا

    شیرینی که بزرگترین پاشنه آشیلمه

    ونمیتونم ادعا کنم پرفکتم ولی از خودم راضیم

    امیدوارم خدا هم ازم راضی باشه

    درها باز شد وهمه چی حل شد

    اینا که میگم تو نوشتن راحته

    چون هر بار هرکدومشون مثله علف هرز میخواست بزنه بیرون

    و من تا مدتها علف چینی داشتم

    که البته اینکار تا اخر عمره

    ولی راه هموارتر شده خداروشکر

    من تا یه مدت مثله یه ذکر مدام 24 ساعته داستم با خودم تکرار میکردم

    من از تغییر شیرین ناتوانم

    تا میومدم نصیحتش کنم

    تهدیدش کنم

    سرزنشش کنم

    قانون براش بزارم

    بکن نکن بش کنم

    حساس بشم رو کاراش

    کمالگرایی در بیارم

    یه زنگ به صدا درمیومد که

    تو از تغییرش ناتوانی

    باید اینو بپذیری تا نتایج بزرگ برات اتفاق بیفته

    استاد چقدر ارامش داره این نوع نگاه

    وقتی سختیاشو طی کردی

    وقتی تونستی بپذیری خدا هست وبسپاری کارها رو بهش

    ارامش میاد رهایی میاد

    وقتت آزادتر میشه کلی وقت داری به کارهای دیگت برسی

    که تا قبلش داشتی تمام انرژیت رو میزاشتی که بقیه رو درست کنی

    در مورد من تربیتش کنی

    جدی چقدر اتلاف انرژی داره این نوع نگاه

    چقدر خوبه علم وآگاهی

    استاد الان شیرین تعظیل شده

    قبلنا هربار میخواست بره تو کوچه دوچرخه سواری کنه

    من یا باباش یه لنگه پا دم در وایمیستادیم

    الان اگه باباش باسه اون میره

    ولی وقتی نیست من تو خونم

    میدونم خدا هست

    اون مراقبشه

    گه گاه از تو ایفون یه نگا میندازم یا حداکثر دوبار میرم دم در

    البته که کوچمون بن بسته و خیلی امنه

    اینارو گفتم که حمل بر بیخیالی نشه

    چون تازگیا همسرم داره شاخ درمیاره از رفتارای من و میگه خیلی بیخیال شدی

    میگم خداههست

    میگه جامعه خرابه

    میام که توضیح بدم

    یهو یاد صحبت استاد میفتم که

    هرکسی حق داره هرجور دوست داره فکر کنه وزندگی کنه

    ودنیا نیاز داره به تمام این باورها و نگرش ها

    بعد سکوت میکنم و سریع سعی میکنم حرفو عوض کنم

    خلاصه که استاد در جوار شما و این سایت و کامنتهای ببنظیر بچه ها هر روز دارم یه کوچولو بهبود پیدا میکنم و شخصیتم داره بهتر وبهتر میشه خداروشکر

    خدایاشکرت برا هدایتم به این سایت بهشتی

    خداباشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: