آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع” و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.
این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.
این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:
الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛
ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.
آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1298MB41 دقیقه
- فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 140MB41 دقیقه
به نام الله یکتا
وقتی صحبتهای استاد را کامل گوش میدادم به یاد گذشته خودم افتادم که چقدر این داستان تکرار شدنی در زندگی اکثر آدمهاست و شاید هم به خاطر نوع دوستی و تداعی این بیت شعر است که بنی آدم اعضای یکدیگرند… چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار …
وحتی در مورد پیامبر عظیم شان اسلام هم مصداق داشته و این اتفاقات بسیار پیش آمده که به خاطر رقیق القلب بودن و مهربان بودن این پیامبر رحمت و مهربانی’ بارها خواسته که از روی دلسوزی و محبت به دیگران کمک کنه تا جایی که مورد خطاب خدا قرار گرفته که ای پیغمبر وظیفه تو فقط ابلاغ رسالت است و بس.
خواستم بگم که این مورد نه تنها در ما بلکه در بزرگان دین هم نمونه های بسیار داشته اما به قول استاد هرچقدر انسان جلو میره و با قوانین آشناتر میشه بهتر درک میکنه که واقعیت این است که آدمها باید خودشون بخوان و اون وقته که هدایت میشن …
در مورد خودم هم به یاد میارم سالهای دور حتی زمانی که با این مباحث آشنا نبودم چه درد و دلها که نمیشنیدم و چه تلاشهای ناموفق برای تغییر اوضاع دیگران و آدمها که نمیکردم چه شب نخوابی ها و چه اشکهایی که نمیریختم و چه سنگ زیرین آسیابها که نشدم و… ولی جالبش اینه که بعضی از اونا بعدها از یه راههای خیلی ساده تر و راحت تر وحتی خنده دار تر ، انقدر قشنگ هدایت شدن که اصلا من باورم نمیشد، چون اونا در مسیر خواسته قرار گرفتن (البته بعضیها)
تمام این مطالب و خاطرات قبلی که اصلا مربوط به قبل از آشنایی من با قوانین بود را در تایید حرف استاد گفتم که بگم چقدر این مباحث آشناست ولی تا تجربش نکنی نمیتونی درکش کنی
و ای کاش اون سالهای پر رنج و مشقت برای تغییر دیگران ، من با استاد آشنا شده بودم تا به جای منجی بودن ، خودم را بالا میکشیدم که هم خوب زندگی کرده باشم و هم بهتر به دیگران کمک کرده باشم
برای استاد عزیزم و تمامی اهالی خانواده عباس منش آرزوی توفیق روز افزون دارم