آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1

آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعید» در این صفحه: 1
  1. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 655 روز

    به نام خداوند رزاق

    سلام به استاد عباسمنش و استاد شایسته و همه دوستان گرامی

    ◀هرچقدر در این مسیر جلو میرم و خودمو بیشتر میشناسم و به پاشنه های اشیلم برمیخورم میفهمم که چه اشتباهات ضربه زنننده ای داشتم و نمیفهمیدم دارم از کجا میخورم و خداروشکر حداقل کم کم داره رو میشه.

    یکی از همین پاشنه هایی که من ازش بد ضربه خوردم از همین تلاش برای تغییر دیگران هست .

    و یه روز اومدم برای خودم نوشتم چرا هربار از این پاشنه ضربه خوردم ولی بازم یاد نگرفتم که درست عمل کنم و متوجه شدم هنوز اون پیش فرض های ذهنی هنوز {باورها} و اصلا سرجاشه و با اشک و ناراحتی رفع نمیشه .

    میلیون ها نفر در جهان به خودشون قول میدن که از الان یا فردا فرد دیگه ای باشن و تغییر کنن اما باز برمیگردن این بخاطر پیش فرض ذهنی هست. ادم ها به پیش فرض ها بر میگردن

    دیدم من به صورت ناخوداگاه کسی هستم که زیاد به بقیه توضیح میده . برای بقیه دلسوزی داره و دارم خلا درونی رو با این به اصطلاح سم پر میکنم . حال خوبم به کمک کردن به بقیه گره خورده

    . چرا چون باور نکردم که هرکس خالق زندگی خودشه . چون شرک دارم که میخوام برای بقیه خدایی کمک کنم . چون میخوام بقیه مثل من فکر کنن . چون باور نکردم عدالت جهان که هرکسی هرجا هست جای درستشه. چون باور نکردم هرکس خالق زندگیشه. با اینکه این الگو رو دیدم اما باز به این راحتی الگوی قبلی کم نشده

    این داستان رو بارها گفتم و باز هم تکرارش میکنم که یادم نره.. چون مدام نیازه که تکرار و عمل بشه و به عنوان اطلاعات و حال خوش نگاه نشه

    چندسال قبل یکی از اشناها گفت دست این فامیلم رو بند کن و کمکش کن که بچه روستاست و خانوادش فقیرن و منم تحقیق کردم دیدم واقعا اینا به نون شب محتاجن و مادرش مریضه و در بدترین وضع زندگی هستن یعنی امکانات اولیه زندگی رو هم ندارن . بعد ماهم روی خلا و دلسوزی گفتیم باشه و دستش رو گرفتیم و اوایلش خوشحال بودن ولی بعدش بهانه گیری خانوادش به عناوینی شروع شد و که کار به دعوا و پلیس و دردسر و ابروریزی و تهمت رسید که جمع نمیشد و هنوزم اثارش هست .

    اون کسی که نون خشک میخوره حقشه . اونی که در قعر فلاکته حقشه چون خداوند اشتباه نمیکنه . اونی که تو بالاشهر تهران توی کاخش زندگی میکنه و باماشینش لذت میبره اونم حقشه . خداوند تاس نمیندازه.

    مادرم بالای 20 سال هست که ورزش میکنه و در آرزوی اینه که بتونه خودش رو لاغر کنه و همیشه از این آرزوش میگه . منم گفتم خب بیا این دوره قانون سلامتی که دارم رو استفاده کن و براش از خودم و افرادی که نتیجه گرفتن توضیح دادم و دوره رو بهش دادم و فکر میکنید چکار کرد؟ هیچی و اصلا استفاده نکرد و هنوزم داره روش قبلی و زجراور رو میره و میگه که چقدر این روند فرسایشی شده .

    به خودم گفتم دیدی حرف استاد درسته و اماده نیست. ادم ها باید زجر بکشن و سختی بکشن . و من چقدر نشتی انرژی گرفتم

    هرکی تو هرجایی هست جای درستشه و این یه مثال کوچکی بود

    یکی از دوستان پدرش به زور به مشاوره میبردش که مشاور با پسرش صحبت کنه تغییرش بده مگه پسرش تغییر کرد؟ . نه راه خودش رو رفت . نه من و نه شما رو کسی نمیتونه تغییر بده مگر خودمون بخوایم .

    اونایی که ادم معتاد رو به تخت میبندن یا به کمپ ترک اعتیاد میبرن اونامعتادا تغییر کردن ؟ نه . برای یه مدتی ترک کردن ولی برگشتن .چون پیش فرض تغییر نکرده.

    الان دارم تمرین میکنم زیپ دهنم رو بکشم و سرم توی کار خودم باشه . مدام توی ذهنم چرخش میدم و جز اصولم نوشتم که یادم نره

    خداروشکر◉⁠‿⁠◉

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای: