آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1

آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مارال بابایی» در این صفحه: 1
  1. -
    مارال بابایی گفته:
    مدت عضویت: 246 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان که هر چه داریم از اوست

    سلام خدای عزیزم

    سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته و دوستان عزیز

    استاد چقدر این تیشرت زیبا بهتون میاد و شمارو زیباتر کرده

    چقدر این فایل زبان گویای من در چند سال اخیر بود ، ولی من در مورد برادرم این طوری بودم که دوست داشتم زندگیش رو تغییر بدم و هر بار که میدیدمش در مورد این مسائل باهاش صحبت می‌کردم و جالبه که هر بار هم برادرم منو قانع می‌کرد که اینا همه حرفای قشنگه بابا فکر نون باش خربزه آبه و…

    همش تو پیجای سیاسی بود از زمین و زمان گله داشت .از دولت گله داشت.مریض بود

    از بابام گله داشت و جالبه که رفتاراش هم شبیه بابام شده پس انداز نمیکنه ، زیادی ولخرجه، هرچی هم کار می‌کرد همش بدهکار

    و منم تو خیالاتم همش فکر میکردم که باید برم و نجاتش بدم حالا یا فکرشو عوض کنم یا یه پولی بدست بیارم کمکش کنم مغازه رونق بده، دراین حد تو درو دیوار بودم. گاهی فایل‌های استاد تو اینستا رو واسش می‌فرستادم . ولی هر دفعه حرفای اون بیشتر قانعم می‌کرد و گاهی مسخره میشدم از جانبخش

    بعدش یه مدت کلا رها کردم و ازونجایی که آدم زیاد رفت و آمدی نیستم و بیشتر از خلوت لذت میبرم دیر به دیر میدیدمش و تصمیم گرفتم ولش کنم خدا خودش هدایتش میکنه

    و من این موضوع رو رها کردم و جالبه که خودم بیشتر پیشرفت کردم هدایت شدم به خانه تکانی ذهن و هر روز ساعتها توی سایت بودم و بعدش با ساختن ایمیل جدید به طور کامل عضو خانواده عباسمنش شدم خدارو شکر

    و خدا کمکم کرد وارد دوره قانون آفرینش شدم ،

    چند وقت پیش که رفتم مغازه که ببینمش اصلا ازش گله و شکایت نشنیدم و روحیش رو بهتر از قبل احساس کردم .

    اونجا بود که حرف استاد تو ذهنم چرخید که شما خودتونو تغییر بدین جهان اطرافتون تغیر پیدا میکنه، ما نخواهیم واسه کسی خدایی کنیم چون با این کار به جهان ا سال میکنیم که خدا نمیتونه و نمیدونه من بیشتر میدونم .

    هر کسی توی فرکانسش باشه از بینهایت راه بهش گفته میشه ، جالبه که وقتی میخوایم به کسی کمک کنیم و بیاریم تو این فضا کل حواسمون میره روی دیگران تا خودمون که آیا اون چیزی که من از این مطلب درک کردم اونم درک کرد یا نه و خودمونو فراموش می‌کنیم.

    واین شرک هست نقطه مقابل ایمان

    ازتون بینهایت سپاسگزارم استاد عزیز و از خانم شایسته هم سپاسگزارم که پیشنهاد دادن این فایل پر از نکته رو ضبط کنید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: