آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 37
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-07 20:50:572024-12-10 22:32:30آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیز
دلم براتون تنگ شده بود.
من شخصاً تمام حرفهای شما رو در این فایل تایید میکنم به این دلیل که دقیقاً همین شرایط رو تجربه کردم. وقتی انسان چیز جدید یاد میگیرد دوست دارد که با دیگران در میان بگذارد. من هم فکر میکنم بزرگترین دلیلش این هست که دوست داریم تایید بشویم و دوست داریم دیگران اسم ما را بیاورند و بگویند که ما چقدر آگاه هستیم چقدر باهوش هستیم. چقدر باسواد هستیم. به دیگران بگویند این فرد زندگی من را تغییر داده است و این جملات به ما احساس ارزشمند بودن میدهند. اما متاسفانه در اکثر موارد نتیجه برعکس بوده و به قول شما تنها زمانی حرفهای من روی دیگران تاثیر گذاشته که آن فرد خودش درخواست تغییر داشته است و میخواسته که زندگی اش تغییر کند. اما در اکثر موارد یعنی قریب به 99 درصد همواره خودم به مشکل و دردسر خوردم و کمترین درد سری که برام پیش آمده این است که آن فرد چیزهایی که از من یاد گرفته است را علیه خودم استفاده کرده. و به قول شما اگر خودم در برخی بخشهای زندگیم به مشکل بر بخورم، آن فرد می آید و به من میگوید تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی رود. واقعا آدمها قادر به تغییر نیستند مگر آنکه خودشان بخواهند تغییر کنند. زمان گذاشتن برای تغییر دیگران همیشه باعث میشود وقت خودمان هدر برود و اگر ما زمانی را که میخوایم برای تغییر دیگران صرف کنیم و برای تمرکز روی مشکلات آنها بگذاریم، اگر برای تغییر خودمان بگذاریم خواهیم دید که بسیاری از مشکلات مان حل میشود. ضمناً درباره اینکه گفتید به کسی مشاوره نمیدهید و اگر کسی آماده باشد به هزاران طریق هدایت میشود، چیزی هست که من در طول 10 ماه گذشته عملاً تجربهاش کردم. شما همیشه در فایلهایتان میگویید احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب. خوب انسان با احساسات منفی زیادی روبرو میشود. من همیشه دچار سرگردانی و سردرگمی بودم که چگونه باید احساسم را خوب نگه دارم. در همین مواقع بود که درخواست قلبی عمیقی داشتم برای فهمیدن این جمله و اینکه یاد بگیرم چطور باید این کار را انجام بدهم و چطور باید احساسم را خوب نگه دارم. به محض اینکه این درخواست در وجودم عمیق شد یکی از دوستانم که حال بد مرا میدید یک وقت مشاوره اجباری گرفت. من که مایل به مراجعه به مشاور نبودم نشانهای دیدم که بر این اساس به همان مشاور مراجعه کردم. دوست من میخواست پیش مشاوری که قبلاً خودش رفته بود وقت بگیرد اما منشی ایشان گفته بود که این دکتر تا سه ماه آینده تمام وقتهایش پر است. اما یک مشاور دیگری داریم که میتوانید با ایشان وقت ویزیت بگیرید. همین موضوع احساسی را در قلبم ایجاد کرد که به من گفت برو. تقریباً یکی دو ماه بعد از اینکه شما زیاد فایل روی سایت نمیگذاشتید من به این جلسات مشاوره هدایت شدم. در تمام این ده ماه من یاد گرفتم که چگونه باید با احساسات منفیام روبرو شوم، از آنها گذر کنم و به احساس خوب برسم. در تمام این 10 ماه تقریبا انگشت شمار به سایت سر زدم. اما الان که برگشتهام،برایم جالب است که هم شما دارید مجدد روی سایت فایل جدید میگذارید و هم من بهتر از گذشته حرفهای شما را میفهمم و زمانی که شما صحبت میکنید تقریباً تمام حرفهایتان را عمیقاً درک میکنم. درمانگری که خداوند مرا به او هدایت کرد، اصلاً به من اجازه غر زدن نمیداد به من اجازه شرح وقایع نمیداد بلکه به معنای واقعی راه زندگی کردن و تجربه ی خودم به عنوان یک انسان و پذیرش اینکه ما نه سیاه مطلقیم و نه سفید مطلق را به من آموخت. به من یاد داد که چگونه باید احساسات منفی خودم را بپذیرم و بجای درگیر شدن با آنها فقط مشاهده کنم و اجازه بدهم، احساسات منفی پیامشان را به من بدهند و از آنها گذر کنم. همانطور که شما در فایلهای تضاد میگفتید، وقتی به چالشی برمیخورید خدا را شکر کنید و خواسته ی خود را از میان تضادهایتان بیرون بکشید. این جلسات مشاوره من را بیشتر از همیشه آگاه کرد و الان بیش تر از همیشه حرف های شما را درک میکنم. استاد جان، چیزی که شما درک کرده اید عمق بسیار دارد، ما میشنویم و به خود میگوییم که «آهان فهمیدم»، اما تا فهمیدن تجربه ها لازم است. مفهوم هدایت این هست. زمانی که من بعد از 3 سال تقریباً 80 درصد فایلهای شما را دیده بودم، نیاز داشتم آنها را درک کنم و بفهمم. این روانشناس خبره به من کمک کرد که حرف هایی که از شما میشنیدم را به جان دل درک کنم. از خداوند درخواست سلامتی برای شما، و درخواست علم و آگاهی بیشتر برای خودم و پیشرفت در تمام حوزه ها، برای خودم و همه ی کسانی که طالب آن هستند را دارم. با آرزوی بهترینها
درود بر استاد عباس منش عزیز
استاد خوبم خداروشکر بخاطر وجود شما
من حدود 10سال از زندگیم رو هر چقدر کار میکردم خرج مشکلات خونوادم میکردم هر پولی که به دست می اوردم ازسر دلسوزی به خونوادم خرج میکردم تا زمانیکه دیدم همه خونوادم از من متنفر شدن هرچقدربیشتر خرج میکردم مشکلات خونوادم بیشتر میشد چون تمام فکر من این بود که نکنه خونوادم به مشکل بربخورن من باید خودمو اماده کنم تا سریع حل کنم تااینکه دیدم فایده نداره نه تنها حل نمیشه بلکه هرروز اوضاعشون بدتر میشه واقعا به این نتیجه رسیدم که من به هیچ وجه نمیتونم با حل مشکلات خونوادم اونارو نجات بدم فقط تنها توانایی من تغییر خودم هستش
ازاستاد عزیزم تشکر میکنم بابت این آگاهی های ناب
سلام به استاد عزیزم بله منم خیلی دوست دارم به آدم ها کمکم کنم و چیز های که خودم یادگرفتم به دیگران بگم ولی امروز با این فایل عالی فهمیدم که من فقط باید روی خودم کار کنم باور های خودم درست کنم اول از الله مهربان ممنون بعد از شما استاد عزیزم الان میفهم که چرا روی خودم کار میکنم همه چیز عالی میشد ولی بعد از این که با کسی حرف میزدم که بیا زندگیت درست کن همیش میخواستم به دیگران یاد بدم زندگی خودت بسازید بعد خودم میدیدم همه چیز برای من خراب میشه دیگه از پول زیاد شادی آرامش خبری نبود تا چند ماه که دورباره روی خودم کار میکردم همه چیز درست میشد همیشه به این فرکر میکردم چرا باید همه چیز خراب شه تا این که امروز این فالی عالی عالی دیدم فهمیدم مشکل من چی بود از تاریخ 1403/9/20 به خودم قول میدم که سرم به کارم خودم باشه کاری به کسی و زندگی کسی نداشته باشم
بازم ممنون استاد عزیزم
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات یگانه خالق آفرین من ،،
سلام و درود خدمت دوستان عزیزم ،،
در ادامه
چقدر زیبا میفرمایند استاد عزیزم به اندازه ای که ما ناتوان هستیم در برابر تغییر زندگی دیگران ،، توانایی داریم برای تغییر زندگی خودمون ،،
الله اکبر ،،
همزمانی پشت همزمانی ،،
خدایا شکرت صد هزار مرتبه شکرت ،،
انرژی که من میزارم تا روی ذهن طرف مقابلم کار کنم برای تغییرش ( آب تو هونگ کوبیدن )
دقیقاً انرژی که باید بزارم روی بهتر کردن توانایی های خودم ، همونایی که یکم توشون سر رشته دارم همونایی که بلدم و بهتر کنم همین ،،
ن اینکه امروز مثلاً فنی کار هستم و دارم تعمیر انجام میدم یاد میگیرم فردا بگم خوب یه حرفه جدید بیام پیانو کلاس اسم بنویسم ،،
بچه ها دقیقاً اسم این اینه که چرا قیمه هارو میریزی تو ماستا !!!
باید با ذهنت با خودت با مجموعه اندام و درونت دوست باشی
باید به خودت عشق بدی
اصلاً مهم نیست هزار نفر دورت باشن بهت عشق بدن یا ندن ،، مهم اینه که تو آیینه که نگاه میکنی بگی به به ،، حال کنی ،، نه از ظاهر و چهره و هیکل ها ،،
از خودت ،،
مخلص آقا سید محمد رضا گل گلابم هستیمااا
سلام سلام ،،
ردیفی ،،
کیفت کوک سلطان ،،
چقدر هزار ماشاالله داری زیبا تر و زیباتر میشی هر روز عزیزم ،،
ای جان دلم ،،
جان جانان من چطوره ،،
چه چشمای خوشگلی داری سلطان ،،
ینی تو لحظه همینجور باید قربون صدقه خودت بری هر بار که خودتو تو آینه میبینی
خودش کلی حال خوب کنه ،،
آهنگایی که بی کلام باشه و حال خوب کن باشه ،،
ورزش کردن
رقصیدن
پیاده روی
کلی چیزایی که انرژی آدم میتونه افزایش بده
باید روی همین چیزای کوچولو کوچولو کار کرد تا نتایج روز به روز بزرگتر و بزرگتر بشن به یاری الله کریم ،،
خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای آگاهی های روز افزونی که بهم عطا میکنی
به نام خدای بخشنده بخشایشگر
که هر چه داریم از آن اوست
سلام به استاد قشنگ م و مریم جان که زحمت میکشه برای فایل ها
وتمام بچه های سایت و کامنت شون که لذت میبرم از تک تک کلمات
چقدر این فایل استاد برای من آشنا بود وچقدر کامنت این دوستمون برام زنده بود . لحظه های رو بخاطر میارم که وقتی با این قانون آشنا شدم و به شوهرم گفتم بیا باهم از این چیزهای که استاد میگه تبعیت کنیم .
مدام پی این بودم که شوهرم قانع کنم که استاد عباس منش داره اینو میگه .تو اشتباه میکنی
و در آخر دعوامون میشد ومسخره میشدم .ومن میخواستم شوهرم تغییر بدم ،درحالی که باید خودم تغییر میدادم چون من مسئول زندگی خودم هستم .
زمانی که با این قوانین آشنا شدم میخواستم زندگی شاگردانم در کلاس یوگا تغییر بدم ( اون اوایل)
مدام صحبت میکردم در مورد این قانون ،شگر گذاری ،مدام میخواستم بگم آره یه راه وجود داره برای تغییر زندگی مون دوست داشتم مدام در مورد خدا صحبت کنم که بگم ببینید من چقدر حالیمه وشما نمیفهمید …..گذشت و گذشت تا اینکه درونم گفت به جای اینکه اینقدر وقت تو تلف کنی برای دیگران .
وقت بذار برای خودت و روی تغییر خودت کار کن .
وقتی قطع کردم و دیگه کمتر صحبت میکنم در مورد این قانون احساس کردم آروم تر شدم .
و بعد از اون مدام بچه ها بهم میگفتن برای ما صحبت کن ما آروم میشیم و حالمون با تو خوب میشه و منو بغل میکردن ،حس کردم چه انسان با ارزشی شدم که میتونم زندگی دیگران تغییر بدم ،چقدر خوبه که میتونم تاثیر بذارم روی دیگران ….
ولی ….ولی …. ولی….
ناآگاهاه بودم که من هیچ تاثیری روی زندگی دیگران ندارم .چون من خدا نیستم .
وچقدر به مشکلاتشون فکر میکردم وجذب میکردم .
وای خدای من …که فکر میکردم خدا شدم ومیتونم حلال زندگی دیگران باشم ….
ولی وقتی زمان و گذاشتم برای خودم و روی خودم کار کردن ،احساس بهتری پیدا کردم و از اون به بعد به خدا گفتم ،خدایا کمکم کن دیگه پی حل کردن مشکلات دیگران نباشم و منو دور کن از اینجور آدم ها….
و خدا را شکر از وقتی اومدم تو سایت استاد و مدام فایل های استاد گوش دادم که ما فقط مسئول تغییر زندگی خودمون هستیم ….
دیگه نه به شوهرم ،نه به فرزندم ،نه به هیچ کس دیگه مشاوره یا نصیحت نمیکنم .
چون من مسئول تغییر زندگی دیگران نمیتونم باشم .
من فقط میتونم زندگی خودم تغییر بدم حتی فرزندم .
و واقعا تنها جایی که اسم خدا را زیاد شنیدم تو این سایت بوده .
که توحید واقعی ،من اینجا درک کردم .
از خدا میخوام کمکم کنه بتونم فقط وفقط مسئول تغییر خودم باشم .
اگه خودم تغییر کنم والگوی خوبی بشم قطعا همسرم وفرزندم از من پیروی میکنند یا در نهایت از من جدا میشن و میرن پی زندگی خودشون
که قطعا اولی میشه
خدا را سپاس گذارم که استادی دارم که از هر کسی برام زیباتر صحبت میکنه .
خدا را سپاس بابت این آگاهی ها واین فایل
عاشقتونم
سلام استاد عزیزم وخانم شایسته مهربانم
استاد منم این مشکل را دارم، همین امروز با خواهرم می گفتم چی کار کند من این کار ها را کردم نتیجه گرفتم، تو هم انجام بده استاد دقیقا منم با خواهر زاده ام حرف زدم که هرچی می خواهی از خدا بخوا چون خیلی مهربان هست به همه خواسته هایت میرسی، جالبش این جاست که ساعت ها حرف زدم و گفتم از خدا بخوا به خواهرم مادرم چند روز بعد زنگ زدم دیدم رفتن امام زاده سفره صلوات انداخته، به خودم گفتم واقعا حرف من هیچ فایده نداشته، کلی بگم فکر می کردم من کسی هستم که زندگی همه را تغییر میده من عوض شدم به همه کمک کنم،
استاد واقعا خیلی راست هست چقدر حال آدم بد میشه از مسیر خارج میشی من تا چند روز فکرم مشغول مشکل اون بود حالم را بد می کرد، بعد تازه حالم خوب می شود که دوباره زنگ می زد، بهش گفتم دیگه به من نگو از مشکلات خود از خدا کمک بخوا خداراشکر که الان دیگه زنگ نمی زند، الان خودم خیلی حالم بهتر شده، من دوره احساس لیاقت را از ایمیل آدرس شوهرم خریدم خیلی نتیجه گرفتم الان به خودم نگاه می کنم اون عاطفه سابق نستم، خیلی پیشرفت کردم باور هایم قوی شده، نظر مردم دیگه ناراحت ام نمی کند، خودم را مقایسه نمی کنم، خودم را دوست دارم، فکرم مثبت شده، دور برم از آدمای عالی مثبت شده، خیلی انگیزه وشور شوق دارم در زندگی ام، رابطه ام با همسرم عالی شده سلامتی ام بهتر شده خدایا شکرت که باز هم دستم را گرفتی به راهی راست مستقیم هدایت کردی، هیچ وقت به حال خودم رها نکن، منو به مسیری خوشبختی وسلامتی ثروت هدایت کن، استاد عزیزم ممنون از حرف های بسیار زیبا شما چقدر بهم کمک کرد، دیگه دنبال تغییر خانواده ام نباشم روی خودم کار کنم،
به نام الله یکتا و مهربان
سلام استاد عزیزم و سلام بر عزیزدل استاد مریم عزیزم
استاد من از سال 95 با شما آشنا شدم با شما که چه عرض کنم درواقع با خدا آشنا شدم خدایی که مثل اکسیژن درهمه جا هست نه خدای قبل از اون که به نظر من این دنیا رو با هزارتا مشکل آفریده و خودش هم مونده توش
تا قبل از اون کل دنیا برام تیره و تار بود برای منی که یه ازدواج موفق کرده بودم و در بهترین جای تهران زندگی میکردم در بالاترین نقطه شهر سرکار میرفتم و هیچ مالی از خودم نداشتم و به دلایل بالا قصد بچه دار دارشدن هم نداشتم
خلاصه کنم براتون استاد عزیزم از اون روزهای اول آشنایی با شما و سایتتون و اولا گوش کردن به دانلودیهای رایگانتون و سپس پرداخت بها و تهیه محصولات عالیتون عالی که چه عرض کنم درجه یک، شفاف، واضح توضیح دادن قوانین الهی که توسط شما سلطان هدایت شده خداوند یکتا بود کم کم رشد کردم تا الان که آپارتمان شخصی 90 متری برای خودم در به نظرم رویایی ترین شهر ایران، در بهترین محله اش، ماشین شخصی برای خودم طبق قانون تکامل استاد جان هنوز پرایده چون خودم میدونم خیلی بیشتر جاداره رو خودم کارکنم و خیلی موقعها که قانون رو فراموش میکنم و اسیر نجواهای ذهنم و اطرافیانم میشم کندشدن رشدم رو به وضوح احساس میکنم
البته بقیه ثروتم که بعداز آشنایی با استاد کسب کردم مونده که بهترینش دوتا فرزند زیبا و باهوش و یکتاپرست هستند یه پسر به لطف الله مهربان و یه دخترزیبا به لطف الله مهربان که به قول استاد تا پایان عمرم نان استاپ بخوام به خاطر وجود گرانبها و ارزشمندشون از خداوند سپاسگزاری کنم کمه
کسب و کار شخصی دارم که روزانه فعلا با توجه به طی نکردن تکاملم هنوز نزدیک به 5 میلیون تومان واریزی دارم ازش و همسر عزیزم در این راه بزرگترین کمکها رو بهم میکنه با این توضیحات که در خانواده ای تربیت شده که میگن حتی برای زنت ظرف هم نباید بشوری و مرد سالاره
و من همه ی این تفاهماتم رو مدیون دوره های ارزشمند استاد عزیزم هستم
بازهم از ثروتهای کسب شده ام بعداز آشنایی با استاد خیلی مونده که بگم ولی میدونم فعلا دیگه در کلامم نمیگنجه که براتون بگم تا انشاالله فرصتش پیش بیاد و خود الله یکتا کمکم کنه برای بیانش از حس خیلی خوبم در این دنیای زیبای خداوند، از آرامش درونی فوق العادت ای که تجربه میکنم، از تجارب شگفت انگیز مدارهای بالاتر که استاد بهمون یاد دادند و …… و …..
استاد عزیزدلم آرزو میکنم در پناه الله یکتا به مدارهای خیلی خیلی خیلی بالاتری بری و شادتر بشی ثروتمندتر بشی الهی که هرچی دلت میخواد همون بشه الهی که قدرت رو دردرونت همونجوری که دلت میخواد حس کنی و همون موقع برای ماهم از خدا بخواهی که باز هم خداوند هدایتمون کنه به مدارهای بالاتر
عاشقتم استاد
عاشقتم عزیزدل استاد مریم نازنین️️️️️️️️️️️️️️️
سلام استادخوبم
من جزافرادی بودم که تادلتون بخوادمشاوره وراهنمایی میدادم وچنان بودکه مغرورهم شده بودم که من عقل کل هستم وبرای هرکسی میشدم معلم وهمه چیزدان علاوه بر مشاوره نصیحت وسرزنش هم چاشنی حرفهام بود وبعدهم چقدبخودم اجازه میدادم که قضاوتشون کنم که فلانی چرااینکاروکردمیتونست اینکاروانجام بده خب دیگه من عقل کل بودم وازدیدخودم به دیگران نگاه میکردم وحتی دیگران رو بی ارزش میدونستم ازاینکه ازمن مشاوره وراهنمایی میگرفتن من چقدذوق میکردم وبیشترمغرورمیشدم وجالب اینجاست متوجه شدم که ادمهافقط موقعیکه مشکل دارن سراغ من رومیگرفتن توروزهای خوششون خبری ازشون نبودتازه خبرخوشی داشتن من ازدیگران میشنیدم ازشون ناراحت میشدم چطورموقع ناراحتی من خوب بودم امابراخوشحالیهاتون خوب نیستم ویاباایده ومشاوره من به نتیجه خوب رسیدن بازهم ازنتیجه خوبشون بمن چیزی نمیگن وحتی تشکرخشک وخالی هم نمیکردن وبازهم ناراحت میشدم ویابهشون راه حل میدادم امانجام نمیدادن بازهم ناراحت میشدم خلاصه تابه اینجارسیدم که باقانونجذب اشناشدم وکتابهاروخوندم ودر خودم فرورفتموبهخودموزندگیم توجه کردم که اقادیگران روقضاوت نکن اقاتومسیول دیگران نیستی اقاخیلی راست میگی به زندگی خودت سروسامان بده اقاخودت به زندکی ایده الت برس دیگران توروالگوشون قرارمیدن اقااینقدرمنم منم راه ننداز اقاتوهم انسانی مثل بقیه اقاتوفقط یه انسانی که همونکارهای انهاروبوقت ش انجام میدی دیدم دنیاچنان میچرخیدهموناتفاقهابرام میافتادوهمون رفتاربقیه روانجام میدادم اقادیدم که هرچی دارم به دیگران سفارش میکنم درواقع داشتم بخودم یاداوری میکردم وقتی به یکی میگفتم بابابرو شادی کن واززندگیت لذت ببر گورشوهروبچه وکمی برای خودت وقت بذاردرواقع بایدبخودم یاداوری مکردم واینکارهاروخودم انجام میدادم هرچی سفارش میکردم برای دیگران یا دیگران میاومدن برام از مشکلاتشون میگفتن دقیقاهمون مشکل در زندگی خودم بوداماچنان درگیر دیگران وزندگی دیگران ومغرورشده بودم که مشکلاتم رونمیدیدم مثل کسی که سرش روکرده باشه توبرف ونقش یاتظاهرمیکردم که زندگیم ایده ال و انچه میخوام دارم وهستم درحالی که هیچی نبودم درحالی که اصلاخودم رونمیشناختم چون اصلاحواسم بخودم نبود اصلاتوی این خونه وزندگی نبودم توعالم هپروت که میخواستم دنیای اطرافم روزیباوقشنگ کنم تااینکه من خوب دیده بشم تااینکه من هم به زندگی خوب برسم تااینکه دنیام قشنگ بشه دنیام که قشنگ نشده بودهیچ قانون حذب پتکی بودکه زده شدتوسرم وازخواب وخیال بیدارم کردتاخودم روبیشتربشناسم کمترکاربه دیگران داشته باشم مشکل دیگران بمن ربطی نداره حواسم روبدم به خوبیهای اطرافم حالامیخوادخوبی دیگران باشه یاخوبی محیط اطرافم باشه تاخوبیهابیان سراغم شنونده باشم امادرگیرمشکل دیگران نشم درصورتیکه خودشون بخوان که بمن بگن ویادرخواست کمک کردن مشکلی نیست بهرحال انسانیت هم خوبه.
خداروشکر میکنم که بعدازچندین سال که درخواب بودم بیدارشدم ورشدم عالی بوده وبهترهم خواهدشد.ممنونم ازاین اگاهیهاتون که ارامشی برایم بود
سلام استاد عزیزم
واقعا جای سپاسگزاری داره که سایتی در جهان است که اسم الله با روش توحیدی که خودش میخواهد برده می شود
درباره سوالی که فرمودین
من بچه اول هستم ومعمولا بچه اول یه جور احساس بزرگی ومسئولین خاص میکنه اوایل خیلی سعی میکردم خواهر خوبی باشم ومعمولا توسط بزرگتر ها سرزنش میشدم وخیلی زود فهمیدم نباید در کار کسی دخالت کنم اما روحیه نصیحت گری و بزرگتری با من بود وسعی میکردم نظر خود را درقالب سوال پرسیدن بیان کنم اما این روش بیشتر باعث می شد طرف مقابلم از من دور شود چون احساس میکرد من خودم را عقل کل میدانم کنترل این حس اوایل خیلی سخت بود اما از وقتی بااین آگاهی ها مواجه شدم فهمیدم چقدر مسیر را اشتباه رفتم و حتی خیلی جاها خودم را خراب کردم تا به دیگران کمک کنم
خدایا شکرت که من را هدایت کردی
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و دوستانم
دیروز ظهر وقتی از سر کار بر می گشتم یه آقایی که دست فروشی می کرد با لحن التماس گونه از من خواست ازش خرید کنم و چیزی گفت که واقعا حالمو بد کرد… چیزی لازم نداشتم پس خرید نکردم اما ذهنم درگیرش بود، هی با خودم صحبت میکردم که عاطفه تو نمی تونی زندگی کسی رو تغییر بدی، نگران نباش، تو لازم نیست دلت برای کسی بسوزه، اون خدا رو داره و خدا اونو خیلی دوست داره و هدایتش میکنه، تنها کاری که کردم این بود که براش دعا کردم و سعی کردم که به خودم یادآوری کنم من نقشی توی زندگی کسی ندارم و البته مهم تر از اون اینکه هرکسی هرجایی که هست جای درستشه! اینه، دقیقا همینه!
خب ممکنه همین تضادها باعث بشه زندگیش تغییر کنه و خدا رو پیدا کنه…نمی دونم …نمی دونم خدایا تو می دونی که توی قلبم چی میگذره…
با خودم فکر کردم حالا که دلت میخواد کمک کنی اما خودت هنوز اونقدر پول نساختی پس اول پول بساز اول انقدر پول بساز که بتونی به دیگران انفاق کنی نه با این نگاه که زندگی اونا رو تغییر میدی بلکه فقط برای رضای خدا…برای رضای خدا
خدای عزیزم کمکم کن و به قلبم بتاب که همیشه بتونم طبق قانون عمل کنم، طبق قانون فکر کنم و طبق قانون زندگی کنم…
رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ