در آگاهی های این فایل، استاد عباس منش از طریق توضیح آیات قرآن، این اصل مهم را به ما یادآور می شود که:
- چرا ما فقط و فقط مسئول تغییر و بهبود زندگی خودمان هستیم؛
- و چراحیاتی است که: ناتوانی خود در تغییر زندگی دیگران را بپذیریم؛
- مفهوم جهل از دیدگاه خداوند چیست و چطور باید از جاهلان نباشیم؛
منطق های این فایل به ما کمک می کند تا:
- مفهوم حقیقتی عدالت خداوند را درک کنیم و از دلسوزی بی جا، پرهیز کنیم؛
- به این حد از درک قوانین برسیم که: تمام افراد به یک اندازه به جریان دائمی هدایت دسترسی دارند و به محض اینکه فردی آماده ی تغییر شود، فارغ از اینکه ما بخواهیم یا نخواهیم، آن فرد هدایت می شود؛
- اما تا زمانی که فرد آماده تغییر نباشد، فارغ از اینکه ما چقدر تقلا می کنیم، آن فرد هیچ تغییری نمی کند اما به احتمال زیاد، ما از مسیر درست گمراه می شویم؛
- ناتوانی خود در تغییر زندگی دیگران را بپذیریم ؛
- انرژی و تمرکز سازنده خود را در تقلا برای تغییر زندگی دیگران، اتلاف نکنیم و با این کار، خود را از مسیر هدایت، خارج نکنیم؛
- و در یک کلام، به قول قرآن از جاهلین نباشیم تا به آرامش درونی برسیم.
تمرین:
آگاهی های این فایل را با دقت گوش دهید، همانطور که خداوند از ما خواسته، در این آیات تعقل کنید و در پایان، در بخش نظرات این فایل مثالهایی از زندگی خود یا دیگرانی که می شناسید را در موارد زیر بنویسید:
الف) برای رسیدن به درک جامع از آگاهی های این فایل – به گونه ای که تبدیل به شخصیت ما شود – یکی از بهترین راه ها این است که:
واکنش های خودمان را در لحظاتی بیاد بیاوریم که خانواده، دوستان و افراد نزدیک به ما با نیت خوب و از صمیم قلب برای ما وقت و انرژی گذاشتند، سعی کردند راه درست را به ما نشان دهند، سعی کردند ما را از عواقب تصمیمات نامناسبی که در آن زمان گرفته بودیم، آگاه کنند. آنها به هر شیوه ای که می توانستند، تمام تلاش خود را کردند تا مانع ما برای ادامه آن مسیر شوند به گونه ای که حتی خودشان ضربه خورند، اما از آنجا که ما آماده ی دریافت آن آگاهی ها نبودیم، به قولی یک گوش ما در و یک گوش ما دروازه بود؛
با وجود هشدارهای آنها درباره عواقب آن انتخاب ها و تصمیمات نامناسب، ما همان مسیر را رفتیم و با همان عواقب نیز روبرو شدیم. تا اینکه مدت ها و حتی سالها بعد که بارها عواقب سنگین تصمیمات و انتخاب های نادرست خود را تجربه کردیم و مهم تر از همه آماده ی تغییر شدیم، تازه به یاد حرفها و نصیحت هایی افتادیم که والدین یا اطرافیان مان از روی دلسوزی و خیرخواهی نسبت به ما داشتند. در این لحظات تازه فهمیدیم که نصیحتهای آن افراد در آن موقعیت ها، چه گنجی بود، چه ارزش بزرگی داشت، چقدر میتوانست به ما کمک کند و چقدر می توانست مسیر را برای ما آسان کند. اما حقیقت این است که در آن زمان ما آماده ی دریافت و پذیرش آن نصیحت ها نبودیم.
این تجربه شخصی به خوبی نشان می دهد: ما زمانی واقعاً تغییر میکنیم که از درون آماده تغییر باشیم. بدون این آمادگی درونی، تلاشهای دیگران -هرچقدر شدید – هرگز اثربخش نخواهد بود. همانطور که در گذشته، شخص من توصیه های مفید دیگران را ندیده و نشنیده گرفتم، الان نیز فردی که در حال تقلا برای تغییر زندگی اش هستم، جایگاه گذشته ی من را دارد. این فرد هنوز آماده دریافت نیست، نه می بیند و نه می شنود. پس هر تقلایی در این مسیر، بیهوده است.
این نوع مثالها را درباره خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:
آیا زمانی بوده که افرادی در زندگی شما، اعم از اعضای خانواده، دوستان یا آشنایان، سعی داشتند با نصیحتها یا پیشنهادات مفید و سازنده به شما کمک کنند، اما شما در آن مقطع آمادگی شنیدن و عمل کردن به آنها را نداشتید. در نتیجه با وجود تقلاهای بسیار آنها برای گوش دادن به آن پیشنهاد سازنده، همچنان راه خود را رفتید و به بن بست رسیدید؟
آیا پس از گذشت مدتها که به خاطر تغییر افکار و باورهایتان آماده تغییر شدید، بالاخره درستی توصیههای آنها را بیاد آورید؟
آیا از آن توصیه ها استفاده کردید؟
در بخش نظرات این فایل بنویسید چه زمانی و به چه شکل آن نصیحتها بالاخره در زندگیتان اثر گذاشتند؟
این یادآوری از تجربه ای که خودمان مستقیماً درگیر آن بوده ایم، خیلی عمیق این اصل را به ما می فهماند که:
تا زمانی که فرد از درون آماده تغییر نباشد، فارغ از اینکه ما چقدر تقلا می کنیم، آن فرد هرگز نمی شوند و درک نمی کند اما به محض اینکه فرد آماده تغییر می شود، حتی اگر ما نباشیم و چیزی نگوییم، آن فرد خودش به مسیر تصمیمات و انتخاب های درست هدایت می شود. بنابراین زمان، انرژی و دارایی خود را در مسیر تقلا برای تغییر دیگران، اتلاف نکنیم و به قول قرآن از جاهلین نباشیم. بلکه این انرژی سازنده را صرف بهبود زندگی خود کنیم.
ب) درسهایی که از آگاهی های این دو قسمت یاد گرفتید را ذکر کنید. این درسها منجر به اخذ چه تصمیماتی برای شما شد؟
منتظر خواندن تجربیات تأثیرگذارتان هستیم.
آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2305MB46 دقیقه
- فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 244MB46 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلامی سرشار از عشق و قدردانی به دو استاد بزرگوار زندگیام، استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته گرامی، که همچون چراغهایی فروزان مسیرِ رشد، آگاهی و توحید را برای من روشن کردید، با تمام وجود از حضورتون و از زحماتتون سپاسگزارم
همچنین سلامی گرم و صمیمانه به تمام دوستان عزیز و اعضای خانواده بزرگ سایت عباس منش دات کام، که بودن در کنار شما، روح مرا غنیتر کرده و هم چنان سپاس گزارتر،باشد که همگی ما در این مسیر زیبا، روزبهروز به رشد، آگاهی و نعمتهای بیشتر دست پیدا کنیم و در پناه رحمت الهی، زندگیهایی سرشار از عشق، آرامش و موفقیت را تجربه کنیم.
محتوای این فایل بسیار تأثیرگذار بود و کل مسیر زندگی من تحت تأثیر همین محورِ تغییر، آن هم به زور توسط پدر و مادر قرار گرفت،شاید گاهی این متوسل شدن به زور برای برخی افراد که خود به خود عاشق تغییر هستند جواب بدهد اما در نهایت به قیمتی بسیار گزاف و سنگین
از زمانی که به یاد دارم، پدر و مادرم سخت تلاش میکردند تا مرا به نسخهای از خودشان تبدیل کنند. آنها با نیت خیر و از سر عشق، سعی داشتند مسیر زندگی من را به شکلی که خودشان درست میدانستند هدایت کنند. اما این هدایتها اغلب با جملات انتقادی و دستورات مستقیم همراه بود:
“تو باید اینگونه باشی، تو نباید این کار را انجام دهی، چرا فلان حرف را زدی؟” تا حدی که سالها با احساس اشتباهبودن، ناکافیبودن و حتی خود سرزنشی سپری شد. روحم زخمی شده بود و در جستجوی معنای واقعی زندگی و آرامش حقیقی بودم.
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ (عنکبوت: 69)
و کسانی که در راه ما تلاش میکنند، ما آنان را به راههای خود هدایت میکنیم و خداوند با نیکوکاران است.
تا جایی که در نهایت از آنجایی که همیشه عاشق تغییر و حرکت بودم این تلاش و جستجو مرا به مسیری الهی هدایت کرد. من دریافتم که هرچند رفتارها و کلام اطرافیان ممکن است گاهی زخمهایی بر روح بگذارد، اما خداوند این چالشها را فرصتی برای رشد قرار میدهد. پدر و مادرم، با وجود تمام انتقادها و فشارها، آموزگاران بزرگی برای من بودند؛ چرا که سبب شدند در نهایت به مسیر حقیقت و توحید هدایت شوم.
امروز، به لطف هدایت الهی و رحمت بیپایان او، رابطهای فوقالعاده با مادری دارم که روزگاری مرا تحقیر میکرد. او اکنون به تحسین من لب میگشاید و ارتباطی پر از محبت میان ما برقرار است. اما نمیتوانم انکار کنم که این مسیر پشت سرم چقدر ناهموار و نفس گیر بود و پدر و مادرم اگر تنها یک بار، به جای تلاش برای تغییر من، به رشد و تغییر خودشان میاندیشیدند، شاید بسیاری از مشکلات به بهترین شکل ممکن حل میشد.
با این حال، از آنها از صمیم قلب سپاسگزارم؛ چرا که تلاشهایشان، هرچند ناآگاهانه، باعث شد من به انسانی قویتر و متصل به خداوند تبدیل شوم. در این مسیر آموختم که تغییر واقعی از درون آغاز میشود و هر انسانی باید ابتدا خودش را اصلاح کند تا بتواند تأثیری مثبت بر دیگران بگذارد.
در پایان، سپاس بیکران خود را به درگاه پروردگار بزرگ و مهربان عرضه میدارم که نعمت هدایت، رشد و آگاهی را نصیب من کرد. از اساتید بزرگوارم، جناب استاد عباس منش و خانم شایسته، که مسیر زندگیام را نورانیتر کردند، با عشق تمام سپاس گزاری می کنم،چقدر خوبه که شما را هر لحظه کنار خود احساس می کنم و چقدر خوشبختم الهی شکرت
آرزو میکنم که در مسیر رشد و تغییر به سوی نور الهی گام برداریم و هرگز از لطف و رحمت خداوند غافل نباشیم که رحمتش بی کرانست و گنج هایش تمام نشدنی
خدایا، ما را به صراط مستقیم هدایت کن
اللهم لک الحمد والشکر یا رب العالمین