آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2 - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-10 22:21:532024-12-11 22:35:54آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه خوبان
امروز این پیام مینویسم تا ردپایی برای خودم باشد. به امید الله مهربانی که این اگاهی هارو جاری میکند.
من متوجه شدم که هنوز جاهایی از درون قلبم شک، تردید و ترس هست. ترس از اتفاقاتی که توی اینده ممکنه برام بیفته. هنوز جاهایی از درونم نیاز داره که من بیشتر به خدا توکل کنم. بیشتر اعتماد کنم بیشتر و باخیال راحت تر خودمو بهش بسپارم. هنوز دارم به نیروهایی خارج خودم قدرت میدهم اینگار هنوز باور نکردم که تنها یک قدرت خیر است که اگه من بهش اعتماد کنم بهش توکل کنم که نشانه اونم حال خوبمه بی خیالی منه، بودنم در لحظه است، اون نیرو همه چی به نفع من تمام میکنه خواسته هامو بهم میده خیلی راحت و روون.
اینگار داره باهام حرف میزنه.
ازاده کیه این آسمان زیبا برافراشت؟
هیچ کس قدرت این کار نداره جز تو
آزاده کیه که خورشید و ماه مسخر شما کرده است؟
خدامهربونم هیچ کس قدرتی ندارد جز تو.
کیه که به زکریا تو سن پیری در حالی که زنش نازا بود بچه داد؟
مهربونم هیچ کس قدرتی ندارد جز تو.
کی بود که به مریم بدون اینکه مردی لمسش کنه عیسی را داد؟
هیچ کس قدرتی به انجام این کار نداره جز تو.
کی بود که یوسف بعد اینکه روی برادرهاش حساب کرد و اونا یوسف به قیمت اندک فروختند براش ارزشی قایل نشدند عزیزمصر کرد بهش زن و زندگی داد اینقدر قدرت مالی بهش داد که هر حای مصر میخواست میتونه زندگی کنه؟
مهربونم، بهترین حامی من، هیچ کس جز تو نمیتوته
کی به مادر موسی وحی کرد که بچشو توی رود نیل بندازه؟
هیچ کس قدرتی نداره جز تو خدای مهربانم
کی موسی به مادرش برگردوند و موسی تنها از سینه مادرش شیر خورد
خدای مهربونم هیچ کس قدرتی ندارد جز تو
کی اب رود نیل باز کرد تا موسی و اطرافیانش رد بشند؟
هیچ کس جز تو قدرتی به انجام این کار ندارد چون تو توانا و شکست ناپذیری
کی روی زمین باغهایی قرار داد و درون باغها میوه هایی رویاند هبچ کس جز تو قدرتی ندارد. هیچ انسانی توانایی رویاندن درخت ندارد هیچ انسانی توانایی اینو نداره که میوه روی درخت برویاند بعد هم باعث رسیدنش بشه.
هیچ انسانی توانایی اینو نداره که دانه های انار اینقدر قشنگ کنارهم قرار بده.
هیچ انسانی توانایی اینو نداره که بچه دررشکم مادرش رشد بده.
هیچ کس جز تو به نهان و اشکار دلها اگاه نیست.
وقتی مرگ به یکی از ما و عزیزان ما نزدیک میشه هبچ کس جز تو توانایی دور کردن مرگ ندارد.
تو سخت ترین لحطات و زمان ها هیچ کس جز تو نمیتونه ما رو یاری کنه.
خدایا دلهای همه ادمها و افراد دست تو هست.
خدایا شکل گیری بچه، تکامل بچه و بزرگ شدن بچه تو شکم مادرش دست تو هست تو که نیروی خیر جهانی است. خودت گفتی هر خیری به شما میرسد از من است.
هیچ کس جز تو توانایی اینو نداره که روز شب کنه و شب روز کنه.
پس تو از چی میترسی؟ از اینکه افراد طردت کنند؟ از اینکه افراد نپذیرندت؟ از اینکه مسیری که تا این لحظه رفتی یکدفعه فرو بپاشه؟ از این میترسی که طبق سبک شخصی خودت زندگی کنی؟ سبکی که ارامش بهت داده میخوای بخاطر حرف مردم بگذاری کنار؟
خدایا هدایتم کن تو بهترین هدایت گری. چون تو اگاهی چون تو عالمی چون تو قدرت داری. تو به غیب اگاهی داری
بگو: آیا غیر از خدا را به ربوبیّت گزینم در صورتی که خدا پرورنده همه موجودات است؟ و هیچ کس چیزی نیندوخت مگر بر خود، و هیچ نفسی بار (گناه) دیگری را بر دوش نگیرد. سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است و او شما را به آنچه خلاف در آن میکردید آگاه خواهد ساخت.
إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ
ای رسول ما، با آنکه تو هادی خلقی) چنین نیست که هر کس را تو دوست بداری هدایت توانی کرد لیکن خدا هر که را خواهد هدایت میکند و او به حال آنان که قابل هدایتند آگاهتر است.
ازاده سندی بالاتر از ایات قران نیست میگه اینجوری نیست که تو بتونی کسی هدایت کنی هدایت تنها برای افرادی اتفاق میفته که در مدار هدایت هستند.
هیچ جا توی قران نیست که خشک و تر باهم بسوزند هر جا بوده خدا اهل ایمان نجات داده. مثل قضیه حضرت موسی و باز شدن اب.
مثل قضیه نوح و نجات نوح و اهل ایمان.
ما در مسیر درست باشیم هدایت میشیم.
خداوند تو قران به پیامبر میگه نزدیک است که خودتو بکشی تابتونی بقیه رو هدایت کنی.
این ایات باید به ما نشون بده که ما نمیتونیم بقیه هدایت کنیم
اونکه پیامبر بوده فقط وظیفه اش این بوده که پیام خدا رو برسونه بشارت بدهد و انذار کنه. اما نمیتونسته بقیه هدایت کنه.
و اگر خدای تو میخواست همه خلق را یک امت میگردانید و لیکن دائم با هم در اختلاف خواهند بود.
اگر مسیر هدایت بری به نفع خودته اگر گمراه بشی به ضرر خودته.
فصلت چهل شش
هر کس کار نیک کند به نفع خودشه هر کس کار اشتباهی کند به ضرر خودشه.
این نیست که من تو دنیا نیکی کنم خانوادم جوابشو ببینند یا من بدی کنم خانوادم جوابشو ببینند.
پس یاداوری کن تو فقط یاداوری کننده ای
تو هرگز بر اونها تسلطی نداری
اگر پرودگار تو میخواست کل مردم ایمان میاوردند. از ریشه شیع استفاده کرده یعنی در مشیت الهی بود در قوانین الهی بود. از ریشه رود نیست یعنی خدا اراده میکرد.
خود خداهم خواسته مردم انتخاب کنند
اگر خدا میخواست کاری میکرد که ادما همه هدایت بشند اما خدا به دست خودشون داده تا خودشون انتخاب کنند.
من اگر خیلی عرضه داشتم زندگی خودمو تغییر میدم.
شوری ایه چهل هشت
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا ۖ إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ ۗ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَهً فَرِحَ بِهَا ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسَانَ کَفُورٌ
ای رسول، تو این آیات قیامت را بر خلق برسان) پس اگر باز اعراض کردند دیگر تو را نگهبان آنها نفرستادیم، بر تو جز ابلاغ رسالت تکلیفی نیست، و ما چون به انسان (بیصبر کم ظرف) از لطف و رحمت خود بهرهای بخشیم بدان شاد شود و اگر به کیفر کردار خود رنج و عذابی به آنان رسد آدمی سخت راه کفران پوید.
تمام این آگاهی ها باید باعث بشه دست از این قبیل کارها و هدایت بقیه بردارم و تمام توجه ات به سمت خودم بیاورم.
آزاده ترسهای اینده رها کن چون خیلی از اونها هیچ وقت اتفاق نیفتادند و نمیفتند. بگذار اگر در اینده پیش امدند براشون راهکار پیدا میکنیم. قطعا راه حلشون هست.
خداهم هست که ما را هدایت کنه. خواسنه رها کن هدف اصلی من
“احساس خوب داشتن، شادی و آرامش” است و این اولویت مهم زندگی قرار دهیم و به جز این، هیچ چیز را جدی نگیرم.
کافی است هر ناخواسته ای را در اطرافم نادیده بگیرم.
کافی است بجای مرور مشکلات در ذهنت و نگران بودن درباره آنها، به هر شکلی که میتوانم، زیباییهای اطرافت را تحسین کنی. خواه تحسین یک فرد باشد یا یک موضوع.
کافی است، از توضیح دادن درباره مشکلات، ترسها، نگرانیها یا افرادی که موجب ناراحتیام شدهاند، دست بکشم.
کافی است باور کنم که هراتفاقی، به نفعم است.
کافی است به یاد بیاورم که، خداوند بزرگترین حامیام است و با مرور این موضوع، ذهنت را ساکت کنم.
این افکار سمی رها کن. اگراین اتفاق رخ دهد، اگر این فرد از زندگیام بیرون رود، اگر این آدم وارد رابطهام شود، اگر به این خواسته برسم، اگر این تغییرات در وضعیت مالیام رخ دهد و … ، آنوقت احساس خوبی خواهم داشت، لذت خواهم برد و شاد خواهم بود…»، با سرعت تمام، در حال دورشدن از برکتهای زندگی هستی.
شادی من در همین لحظه است در همین لحظه عاشق خودمم. من نمیتوانم هبچ کس تغییر بدهم. نمیتوانم بقیه وادار کنم تا طور دیگری زندگی کنند. نمیتوانم خانواده و عزیزانم نصیحت کنم اما میتونم همبن لحظه به چیزی فکر و توجه کنم و شاد باشم.
«شادی»، طبیعیترین حالت وجود توست. یعنی تنها حالتی که ثروت، نعمت و هر آنچه اتفاق خوب مینامی، دسترسی داری.
تنها راه تجربه طبیعت خودم، کنترل ذهن به وسیله کنترل کانون توجه و تمرکز بر نکات مثبت است.
وقتی کنترل ذهن را مهمترین کار زندگیات بدانم،وقتی احساس خوب داشتن و ایجاد هماهنگی میان ذهن و روح را، مقدم بر انجام هر اقدام عملی دیگری بدانم، معجزه رخ می دهد و تمام آنچه به دنبالش بودی، تمام آن اتفاقات، موقعیتها، آدمها و فرصتها که میخواستی، راهشان را به سوی زندگیات پیدا میکنند. درست در زمانی که من منتظرشان نیستم.
ایجاد هماهنگی میان ذهنت و روح، موجب وصل شدن تو به ایدهها و راهکارهایی میشود که مؤثر تر و کارامدتر از راهکارهای هزاران نفری هستند که، این هماهنگی را ایجاد نکردهاند.
یادم باشه که این یک قانون است: احساس خوب = اتفاقات خوب.
یادت باشه دلسوزی نکنی چون خداوند عادل است و هر کسی سر جای خودشه.
یادت باشه خدا بهتر از تو محافظ خانواده و عزیزانته
یادت باشه تو قدرت داری و میتونی خلق کنی
پس از این قدرتت به نفع خودت استفاده کن
هر اشتباه یا کوتاهی که در گذشته کردی رها کن گذشته گذشته الان اونطوری که میخوای زندگی کن
هدف بگذار تیک بزن باز هدف بعدی.
به قول استاد عزیزمان ما تغییرات ذهن راحت میبینیم اما تغییرات ذهن چون قابل دیدن نبست فقط باید اتفافات بیرون ببینیم و متوجه تغییرات درونمون بشیم.
ازاده چطور هر روز ورزش میکنی غذاهایی میخوری که برات مفید باشند پس لطفا عزیزدلم ورزش های ذهنتم که همون شکرگزاری هر روز انجام بده.
احساس میکنم بیشتر پیامام مثل یک والد شده که میخواد نصیحت کنه.
اما من رفیق خودمم میخوام عاشفانه به خودم بگم عزیزم زندگی دنیا گذراست سعی کن فارغ از هر چیزی ازش نهایت لذت ببری. لحظه ها رو از دست ندی. زندگی همین لحظه هاست.
به نام الله یکتا
إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ
چنین نیست که هر کس را تو دوست بداری هدایت توانی کرد لیکن خدا هر که را بخواهد هدایت میکند و او به حال آنان که قابل هدایتند آگاهتر است.
چقدر این آیه از قرآن که شما نوشتین حَقه…
من دوست دارم کی رو هدایت کنم؟
غریبه ها یا خانوادم رو؟!!!
من چون زن و بچه و مادر و برادر و پدر و خواهر و نزدیکانم رو دوست دارم به هر دری میزنم تا به راه راست هدایتشون کنم تا به ظاهر نجاتشون بدم از آتش جهنم،چطور خودم رو مبرا میبینم از آتش جهنم؟؟!!!
من مخلوق ضعیف که هنوز خودم هیچی بارم نیست میخوام بقیه رو هدایت کنم!!!
عجب،اصلا چرا فکر میکنم من درست میگم؟!
من که با هر فایلی که استاد میذاره میفهمم که اصلا کج فهمی کردم و داشتم برعکس حرکت میکردم و تازه خداوند با این فایل پرده ها رو از جلوی چشمم برداشته چی رو در خودم میبینم که خودم رو در جایگاهی ببینم که میتونم برای بقیه نسخه بپیچم و هدایتشون کنم به راه راست
الله اکبر به این همه جاهلی،واقعا جاهلم،خدا رو صد هزار بار شکر که من رو در مداری قرار داده تا هر روز بیشتر متوجه بشم که هیچی نمیدونم و دست بردارم از دیگران و از تغییر دیگران
خدایا منو وابسته خودت کن،من با یه بشکن خودم میپرم تو بغل شیطان چه برسه که بخواد نجوا کنه
به تو پناه میبرم از دشمن آشکار شیطان رانده شده و ازت میخوام منو ببخشی و منو به راه راست هدایت کنی
ممنونم ازت بابت کامنت عالی که گذاشتی…
سلام
من مسئول زندگیه هیچ کسی جز خودم نیستم دلرحمی و دلسوزی و مهربانی هم نداریم هنوزم که هنوزه رگه هایی از از خودگذشتگی و دلسوزی در من هست و باعث میشه خودم رو مسئول دیگران بدونم و دلسوزی کنم اما به لطف الله خیلی کمتر شده،من از این موضوع ضربه خوردم و دیگر در این دام نمیوفتم خداروشکر که درسمو گرفتم و خیلی کم شده به قدر تمرین هایی که کردم اما هنوزم هست و سعی میکنم عمل کنم به این موضوع
هر کسی نتایج اعمال خودش رو میگیره و هیچ کسی مسئول اعمال دیگران نیست
ما از تغییر دیگران ناتوانیم مثل خداوند که می گوید چه شما بخواهید بروید بهشت چه جهنم مسیر باز و فراهمه و حتی به پیامبرش هم گفته که تو فقط مسئول ارسال پیامی و نه تغییر دیگران
باید باشد خوب و بد قانون جهانه باعث رشد و گسترش جهان میشه
تو ذره ای نمیتوانی تاثیری در زندگیه حتی نزدیکترین افراد زندگیت داشته باشی مگر اینکه خودشان بخواهند تغییر کنند پس یکبار برای همیشه این درس را بگیر و بگذار هر کسی مسیر تکاملیه خود را طی کند حتی اگر اشتباهی هم میکند خودش باید بفهمد سرش به سنگ بخورد تا درسش را بگیرد این خود خواهی نیست این ارزش قائل شدن برای خودت و زمانت است و بدانی که تو اصلا اگر خودت را هم بکشی نمیتوانی کسی را زندگیه کسی را تغییر دهی بدتر خودت را در گرداب بلایا و مشکلات بیشتر می اندازی و خودت را هم بد بخت میکنی طعمش را چشیده ام و درسش را گرفته ام من هیچ از خودگذشتگی ای برای هیچ بنی بشری نمیکنم نمی گویم تماما عمل میکنم به این موضوع هنوز هم از دستم در میرود ولی سعی ام را میکنم…
سپاس بابت این فایل ارزشمند.
به نام خداوند مهربان و بخشنده ام
سلام
إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوْاْ مُدْبِرِینَ
وَمَآ أَنتَ بِهَدِى الْعُمْىِ عَن ضَلَلَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یُؤْمِنُ بَِایَتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ
بى شک، نمى توانى دعوت خود را به گوش مردگان برسانى، و نمى توانى کران را آنگاه که روى برمى گردانند و پشت مى کنند، فراخوانى (و حقیقت را به آنان بفهمانى).
تو هدایت کننده کوران از گمراهی شان نیستى؛ تو فقط مى توانى سخن خود را به گوش کسانى برسانى که به آیات ما ایمان آورده اند و در برابر حقّ تسلیم هستند.
دقیقا چند روز قبل از شنیدن این دو فایل ارزشمند
زمانی که به شدت درگیر مشکلات مادی و باورای اشتباه همسرم شده بودم
به این دوایه هدایت شدم
و واقعا از هدایت به موقع خدا اشکم در اومد
و دقیقا صحبت های شما استاد عزیزم مهر تاییدی بر این دوایه هدایت شده ی من بود
واقعا درسته تا زمانی که طرف مقابل اماده نیست حرفای ما هیچ تاثیری نداره
خیلی وقتا بعد از اینکه کلی حرف زدم بازم طرف مقابل کار خودش و کرده و حرفای من فقط مُسکن بوده براش
حالا من موندم و انرژی که اُفت کرده
امروز برای کاری رفته بودم بیرون و دخترم کلاس انلاین داشت
با یه حالت ترس و اضطراب به من زنگ زد که مامان کی میای باید کمکم کنی ، معلمم ازمون خیلی سختی گذاشته
گفتم باید خودت انجامش بدی من وظیفه ندارم ازمون های تو رو جواب بدم و کمکت کنم
وقتی برگشتم خونه دیدم دخترم خیلی خوشحاله
میگفت مامان نمیدونم چه جوری ولی جواب سوالا رو خدا بهم گفت و کمکم کرد و نمره ی عالی گرفته بود
دوباره یاد فایل قبلی شما افتادم
که همه ی افراد به یک اندازه به خدا دسترسی دارند و هدایت میشوند
و چقدر خوشحال شدم که کمی تونستم به حرفای شما عمل کنم و حرفای شما رو توی زندگیم واضح و اشکار ببینم .
و چقدر برام جالب بود که این هدایت هم از سمت خدا بود
چون من دیروز تصمیم گرفتم عملگرا تر باشم ، انگار خدا هولم داد و گفت اینم عمل
چون امروز صبح که رفتم بیرون به درخواست همسرم بود برای کاری که اصلا نیازی به من نبود
بعد متوجه شدم این هدایت خدا بوده تا به من نشون بده که همه به یک اندازه هدایت میشن
فقط باید بخوان و اماده باشن .
خدایا شکرت
استاد این فایلتوون یه دوره ی عالی قرانی برای من بود
و بی نهایت سپاسگزارم که این چنین قران و برام اسون کردین ، چون قبلا هر بار میخوندمش برای ترجمه های اشتباه ، هیچی متوجه نمیشدم
البته اینم مربوط به اماده بودن منه به کمک شما
من درکم از قران روز به روز بیشتر میشه و از خوندنش و هدایت هاش لذت میبرم و ایمانم قوی تر میشه .
خدایا شکرت برای تمام هدایت های بینظیرت
استاد سپاسگزارم
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
سلام به استاد جان عزیزم و مریم خانوم عزیز و همیشه در رکاب،
سلام به دوستان عزیزم ،
خدارو شکر امشب هدایت اومدم و توی این قسمت از روز شمار تحول زندگی من شرکت کردم،
،
خب این تقریبا اولین درسهایی بود که من از استاد گرفتم با اینکه یک مقدار زمان برد که توش خیلی متعهدانه عمل کنم اما خیلی زود متوجه شدم و حتی به یاد آورد گذشته رو که آیا مثلا من تونستم کسی رو تو زندگیم تغییر بدم؟
از اونجایی که من شخصیت مربیگری دارم من هم از همون سنین کم به صورت کاملا ذاتی گاهن به دوستام کمک میکردم البته نه به همشون ولی کلن تمایل داشتم به کمک به بهتر شدن دوستانم و حتی اعضای خانوادم
و حالا اینایی که میگن تو مسیر خودشناسیم بهش رسیدم و به یاد آوردم
خب از همون اول هم مقداری تاثیر گذار بودم
اما بیشترین تاثیر گذاری من نه به خاطر اینکه سعی در تغییر دیگران داشتم
بلکه اولا همیشه سعی کردم خودم بهتر از قبلم بشم و بهتر رفتار کنم اخلاق بهتری داشته باشم توی انجام کارهام متعهد تر باشم و بهتر عمل کنم
برای همین همیشه به خاطر رفتار و شخصیتم افراد ازم الگو میگرفتن و الهام میگرفتن و دوست داشتن که با من باشن و ازم یاد بگیرن
و من یه جورایی این موضوع برام عادی بود که خیلی از خانواده های دوستام همیشه منو بهترین دوست برای فرزندانشان میدونستن و این دیگه اینقدر از بچگی برای من تکرار شده بود که برام امری طبیعی و بدیهی بود
و هر چقدر به باد میارم من واقعا نتونستم کسی رو تغییر بدم
من به محض اینکه متوجه شدم از همون بچگی که من نمیتونم کسی رو تغییر بدم از جایی که حس میکردم دارم آب در هاونگ میکوبم دیگه اصلا حرف نمیزدم ،
و یادمه نمیدونم از امام علی بود کی بود شنیدم که اگر میخوای به کسی کمک کنی خودت باید الگو باشی و این خیلی خوب رفت توی وجودم
و حالا به خاطر اون شخصیت مربی بودنم تا جایی که میتونستم و بقیه ازم میخواستن من بهشون کمک میکردم و راهنماییشون میکردم
و از یه جایی به بعد هم حتی موقع دانشگاه یادمه اینقدر دیگه این بچه ها میومدن پیشم برای یادگیری که دیگه ازشون پول میگرفتم چون دیگه برای خودم ارزش قائل بودم ،
.
من خودم کسی هستم که خیلی تلاش کردم برای تغییر دوست دختر قبلیم یعنی همش فکر میکردم که میتونم بهش کمک کنم بیاد بالا و هم رده بشیم
اما اون هیچ تغییری نکرد
تا وقتی که ما تقریبا بعد 10 سال با هم بودن کلا رابطمونو قطع کردیم اونم با تلاش فراوان من،
یکسال بعد دیدم به طرز عجیبی خودش در حال تغییره و مدارش تغییر کرده و حتی داره استاد رو هم دنبال میکنه و این برام خیلی جالب و شگفت انگیز بود ،
این تنها موضوع بولدی بود توی زندگیم که اون اصلا تغییری نمیکرد با حرفهای من یا شاید یه مدت کوچیک یه تاثیری میگرفت و دوباره همون میشد
که من خودم متوجه شدم که اصلا بابا ایراد از من نمیتونم کسی رو تغییر بدم و اونجا بود که تصمیم گرفتم تمومش کنم ،
و حالا موارد دیگه ،
یعنی خدارو شکر خیلییییی لول آپ شدم توی این موضوع،
و از اونجایی که کمک به دیگران توی وجودم بود
و من این مدت به دنبال این هدف وجودیم بودم
،
دیدم که از روزی که با استاد آشنا شدم و دارم آموزش میبینم و روی خودم کار میکنم
هر بار داشتم آماده تر میشدم برای رسالتم
یعنی یک سری چیز ها بود که با توی وجودم شکل میگرفت و تکمیل میشد تا من آماده ی این ماموریت میشدم ،
و آخرین چیزی هم که پازل رسالتم رو تکمیل کرد
امری بود که خداوند در آخرین خلوت گزینی های من بهم الهام کرد
و اونم این بود دیگه هرگز کسی رو به هیچ عنوان قضاوت نکن
اصلا من بعد از اون الهام تا دو روز تو سکوت بودم
و فقط طلب آمرزش میکردم از خداوند که خدایا منو ببخش بابت هر قضاوتی که کردم پدرمو مادرمو برادرمو خواهرمو دوستامو
و انگار یک بار سنگین از روی شونه هام برداشته شد
انگار عاشق شدم و آماده ی ماموریتم ،
،
و وارد یک دنیای جدیدی شدم که تا آخر عمرم باید هر روز بهتر بشم
بهتر بشم توی خوب شنیدن
بهتر بشم توی قضاوت نکردن
بهتر بشم توی راهکار ندادن
بهتر بشم که به مراجعانم کمک کنم خودشون به راه حل برسن
کمک کنم خودشون تصمیم بگیرن
کمک کنم خودشون مسئولیت تصمیماتشونو بر عهده بگیرن
کمکشون کنم نقاط قوت خودشونو ببینن
کمکشون کنم که به مرحله ی اقدام برسن،
،
این شیوه ی صحیح مربیگری و کمک به دیگرانه
کاری که استاد دارن ترکیبش میکنن با آموزش و تجربیاتشون از راهی که رفتن،
،
و این کار من جوریه که افراد میان پیش من نه اینکه من بخوام برم و همه رو تغییر بدم خیر
،
همونطور که استاد میگن هر کسی آماده ی تغییر باشه و سوالی از جهان در جهت راه حل مسائلش پرسیده باشه به بی نهایت طریق هدایت میشه
.
و یک مربی واقعی
کسیه که خداوند رو توی وجودش پیدا کرده و باور داره که همه ی انسان ها این خدارو توی وجودشون دارن
و از اونجایی که این فرد دوست ندارم کسی بهش راهکار بده
این رو هم در قبال دیگران درک میکنه و اصلا شش دنگ حواسش هست که به کسی راهکار نده
فقط سعی کنه با پرسیدن سوال های مناسب در زمان مناسب
به طرف مقابل کمک کنه که تعمق کنه تفکر کنه و به درون خودش بره و صدای قلبشو بشنوه و خودش به راه حل و راهکار برسه ،
،
به اندازه ای خداوند رو باور میکنیم توی وجودمون به همون میزان رفتار صحیح تری در برابر انسان ها داریم
برای دیگران خدایی نمیکنیم
و باور داریم که همون خدایی که توی وجود ما هست تو وجود طرف مقابل هم هست
و اصلا سعی بر تغییر و عوض کردن اون نداریم
چون نمیییییتونیم
اون خود خداست
اون یک روح مجزاست که خواسته های خودشو داره عقاید خودشو داره
و یک مربی فقط میتونه برای تاثیر گذاری ،بهش کمک کنه پتانسیل های درونش شکوفا بشن کمک کنه صدای درونش رو بشنوه کمک کنه خودش به راه حل و راهکار برسه
و از نظر من این یک مهارت بی نظیره که همه میتونن یادش بگیرن و تو هر جایگاه و موقعیتی توی ارتباطاتشون ازش استفاده کنن و ببینن چقدرررر ارتباطاتات قشنگتری ایجاد میکنن
چقدر خودشون آرامش بیشتری دارن
چقدر خودشون احساس بهتری دارن
چقدر افراد بیشتر بهشون اعتماد میکنن
چقدر فضای امنی توی روابط ایجاد میکنن
،
و من خودم الان توی این لحظه باااور دارم که هرکس در مسیر تکامل خودشه و من حق ندارم توی این امر دخالت کنم
مگر کسی که از طرف خداوند به سمت من هدایت میشه برای اینکه من دستی باشم از طرف خداوند برای اینکه بهش کمک کنم با توجه به تواناییم مسئلشو حل کنم،
من اصلاااا در جایگاه قضاوت نیستم و سعی میکنم هیچ چیز رو و هیچ کس رو قضاوت نکنم
من در درجه اول باید فقط و فقط رشد فردی خودم توی اولویت باشه ،
،
حتی توی آموزش دادن
درسته من توی یک سری موارد یه مسیری رورفتم الهاماتو دریافت کردم و ازش نتیجه گرفتم
اما باز هم حتی توی آموزش دادن میتونم با طرف مقابل کاری کنم که آگاهی خلق بشه، یعنی حتی خود من هم توی اون لحظه چیز جدید یاد بگیرم
و خیلیییی برام لذت بخش خیلی ،
.
من توانایی تغییر هیچ کس و هیچ چیز رو ندارم غیر از خودم
غیر از فرکانس های خودم ،
وقتی که من تغییر میکنم جهان من هم تغییر میکنه
و بهش ایمان دارم و دارم هر لحظه از زندگیم رو سعی میکنم اینطوری عمل کنم
،
خدایا شکرت شکرت به خاطر این آگاهی ها و این شخصیتی که در من ایجاد کردی و لذت میبرم از این مسیر رشد بی انتها،
،
از همگی سپاسگذارم
در پناه خداوند باشیم همگی
به نام خدا
سلام به استاد عزیز و مریم جان
استاد چقدر با این فایل باورهای اشتباه رو درونم مجدد مرور کردم
اینکه اینقدر قوی باشم که در رفتارم با فرزندم نظر دیگران برام مهم نباشه اینکه بتونم در لحظه این حس مادرانه رو کنترل کنم چون استاد واقعا مادرها و الگوهای مادرانه ای که دیدیم خلاف این اصل صحیح قرآنی هست
الان سوره اسرا رو میخونید من چقدر پاشنه آشیل هام رو برای تغییر زندگی رفتگان شناسایی کردم هر وقت یاد یکی از گذشتگان میفتم خاطرات خوب برای اون شخص فاتحه ای میخونم و هدیه میکنم براش انگار ما بقی افراد گذشته جلو چشمم میومدن و من مجبور بودم برای همه فاتحه بخونم و ساعت ها تو فرکانس رفتن اونها بودم و ناخواسته تمرکز کردم روی ناخواسته ها یعنی رفتن عزیزانم
استاد چقدر ما باید ریز بین باشیم چقدر باید به این حمله های انرژیکی ریز مسلط بشیم
خدایاااا مرسی بابت این آگاهی
استاد دقیقا همین نیت نماز خوندن برای دیگری و این واقعا اصل قانون هست که هر کسی هر کاری خودش کرده زندگیش رو از ابتدا تا انتها رقم میزنه
هر کسی نتیجه اعمال خودش رو میگیره من نتیجه اعمال خودم و فرزندم نتیجه اعمال خودش رو دریافت میکنه پدر و مادر و پدربزرگ و مادر بزرگ
و استاد من به این نتیجه رسیدم که همه لین کارهای بی اساس و همه این دل نگرانی ها که حتی بعد از رفتن عزیزانمون هست بابت وابستگی به اون افراد هست که اگر بتونیم با این آگاهی ها قطع وابستگی کنیم و بپذیریم ما به عنوان یک انسان موجودی مجرد هستیم خیلی میتونیم برای قطع این وابستگی ها موفق عمل کنیم
ایه سوره رعد مصداق واقعیت این مجرد بودن هر انسانی هست
واقعا استاد شرک هم هست که بخواهیم زندگی دیگری رو تغییر بدیم چون میخواهیم جای خدا باشیم و دلسوزی کنیم برای فردی که آفریدگار داره برای فردی که سازنده اش یکی دیگه است و این همون شرک مخفی هست
خدایا شکرت خدایا شکرت
مرسی استاد مرسی
بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش
سلام وادب واحترام
حقیقتا امروزاستادبه صورت هدایتی این فایل رو نگاه کردم ودوست داشتم برای تجربه ویادآوری خودم بازیک داستانی اززندگی خودم که مربوط به این فایل میشه رومطرح کنم:من وهمسرسابقم همیشه سراحساساتی تصمیم گیریهامون روی فرزندامون مشکل داشتیم وایشان همیشه بهم میگفت توبی احساسی وال وبل و…هستی”اما من میگفتم هرکس هرکاری بکنه بایدمسئولیتش روخودش قبول بکنه وداستان خودم روهمش براش مثال میزدم ومیگفتم مثلا:خودم چطور”وقتی باتوازدواج کردم مگه پدرومادرمن یاپدرومادرتوکاری تونستن برامون انجام بدن توهرشرایطی خودمون برای خودمون کاری انجام میدادیم “اما بازایشان متاسفانه دوچارشک وتردیدمیشدن تااینکه زمانی که ازهمدیگه جداشدیم وبااینکه فرزندان مشترکمون روایشان برده بودن باخودشان “پیش ایشان نماندن واومدن پیش من والان حدود4سال هست که بابنده وعشق جدیدم زندگی میکنندوحتی حاضرنیستندصدای مادرشون روبشنوندوالان بپرسیداززندگیتون رازی هستیدحاضرم قصم بخورم که بگن عشق داریم میکنیم/خخخ/چرا؟چون من احساسی تصمیم نگرفتم /
وبازاینهادرسهایی برام بوده وهست وهمیشه به عشق جدیدم یادآوری میکنم “چون خودتون میدونیداستاد”ماآدمهااکثرا”احساساتی عمل میکنیم وفراموش خطریم “ولی اگر2تا چوب بخوریم بازیکسریهامیفهمیم امایکسریهانمیفهمیم وچون طبق قانون خداوندبرای ساختن هرباوری بایدمثال زدبرای افرادمن همیشه برای هرکسی “اول خودم وبعددیگران اگربخوام چیزی روبگم بامثال براش میگم ودوست داشتم این حس خوبم روبااین مثال زندگی خودم اینجا مطرح کنم…
دوستون دارم همتون رومیگم/یاحق///
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
آگاهی های این فایل را با دقت گوش دهید، همانطور که خداوند از ما خواسته، در این آیات تعقل کنید و در پایان، در بخش نظرات این فایل مثالهایی از زندگی خود یا دیگرانی که می شناسید را در موارد زیر بنویسید:
مواردی که سعی داشتید زندگی دیگران را تغییر دهید، برای این کار زمان، انرژی و هزینه کردید. در نهایت از این کار چه ضربه هایی خوردید؟
-در زمینه ی سلامتی از زمانی که این دوره ی بی نظیر را شروع کرده ایم به عناوین مختلف سعی داشتیم به دیگران این شیوه را آموزش دهیم و آنها نه تنها قبول نمی کردند بلکه به ما می گفتند این سبک تغذیه کاملا نادرست است و به زودی بیماری های زیادی خواهید گرفت که مجبور می شوید دوباره به شیوه ی قبلی خود عمل کنید یا حتی اکنون بسیاری از آنها می گویند چقدر زشت و لاغر شدی هنوز همان سبک تغذیه را ادامه می دهی بدن انسان به هر نوع مواد غذایی نیاز دارد اکنون نه تنها آنها را به خاطر سبک تغذیه ای شان تشویق می کنیم بلکه شیوه ی تغذیه ی خود را به هیچ وجه به دیگران نمی گوییم و اصلا برایمان سلامت بودن یا نبودن افراد حائز اهمیت نیست
در زمینه ی قوانین هم ماه های قبل و نه به تازگی بارها سعی داشته ایم فایل های استاد را به افراد معرفی کنیم آنها نه تنها نمی پذیرفتند بلکه ما را افرادی توهمی که به دور از اجتماع و عقب افتاده هستند می دانند و بارها و بارها ما را تحقیر و سرزنش کرده و از ما می خواستند نتایج خود را برای آنها بازگو کنیم
در سایر زمینه ها مثل روابط حتی سفررفتن انتخاب لباس و سایر موضوعات جزئی هم قانع کردن دیگران نه تنها هیچ تاثیری نداشته بلکه طرف مقابل کاملا بر خلاف نظر ما رفتار کرده و ما را به این نتیجه رسانده که باید اجازه دهیم هر کسی انتخاب خود را داشته باشد و اکنون ما تنها افراد را به خاطر انتخابشان تحسین و تایید می کنیم
مواردی که تصمیم گرفتید به جای تقلای بیهوده برای تغییر دیگران، این انرژی و تمرکز سازنده را صرف بهبود زندگی خود کنید. بنویسید این نگرش متفاوت، چه نتایجی را وارد زندگی شما کرد؟
– اکنون دقیقا به همین شیوه عمل می کنیم تمرکز ما تنها بر روی خودمان است تمام افراد نامناسب را حذف کرده ایم و اصلا نتایج دیگران حتی نزدیک ترین آنها برایمان اهمیت ندارد به سبک و شیوه ی خود عمل می کنیم و زمان و انرژی مان را تنها صرف زندگی خود می کنیم چون بارها و بارها با تحقیرها و سرزنش های آنها مواجه شده و روابط ما کاملا از هم پاشیده است
درسهایی که از آگاهی های این دو قسمت یاد گرفتید را ذکر کنید. این درسها منجر به اخذ چه تصمیماتی برای شما شد؟
-ما نمی توانیم تاثری چه مثبت یا منفی در زندگی دیگران داشته باشیم
-هر کسی مسئول زندگی خودش است
-همه ی افراد به یک اندازه به خداوند هدایت ها و حمایت های او دسترسی دارند
-عدل خداوند بی نقص است و ما هیچ گاه نمی توانیم جایگاه خداوند را برای افراد پر کنیم
-تنها می توانیم در زندگی خود تاثیر گزار باشیم و به خودمان کمک کنیم
-نباید به زور بخواهیم دیگران را تغییر دهیم زمان و انرژی خود را تنها برای تغییر خود قرار دهیم
-جهان باید متفاوت باشد و دیدگاه هیچ کسی درست یا غلط نیست جهان به تنوع و تضاد نیازمند است
-اگر جهان یکسان بود ما حق انتخاب نداشتیم بنابراین جهان باید متنوع باشد
تصمیم گرفته ایم:
-به شیوه و سبک خود عمل کرده و اجازه دهیم دیگران به سبک و شیوه ی خود عمل کنند. نسبت به گذشته عملکرد بسیار بهتری داریم
-افراد منفی و نامناسب را به صورت کامل حذف کنیم
-به دیگران پند و نصیحت ندهیم حتی اگر مسیر آنها نادرست است اجازه دهیم مسیر خود را طی کنند
-حتی اگر مسیر درست را به آنها بگوییم فایده ای ندارد چون مدار آنها با ما متفاوت است و نمی توانند سخنان ما را درک کنند
-زمان و انرژی ما کم و محدود است اگر بخواهیم تمام عمر خود را صرف پند و نصیحت افراد کنیم در واقع خودمان از مسیر گمراه می شویم و در آینده حسرت خواهیم خورد که چگونه زمان و انرژی ارزشمند خود را بیهوده تلف کردیم
-اهداف ما زیاد است و فراوان از کمک کردن و نصیحت کردن دیگران ضرر دیده ایم از نظر زمانی مالی و انرژی که هدر داده ایم و خود را از تمام اهدافمان دور کرده ایم و اکنون قصد نداریم با ارشاد دیگران دقایق زندگی خود را باز هم بیهوده تلف کنیم
با تشکر از استاد و خانم شایسته ی عزیز
خداوند ما را به راه راست راه کسانی که به آنها سلامتی نعمت و ثروت عطا کرده نه گمراهان هدایت کند
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام بر همه عزیزان
قسمت دوم کامنتم
تو کامنت قبل از موارد و تجربه هایی که عمل نکردم و خواستم دیگران و توجیه کنم گفتم
حالا تو این کامنتم درباره مواردی که عمل کرد میخوام بگم
قبلنا وقتی مادرم مریض میشد ما از خودش بیشتر توجه میکردیم ب بیماریش و همش میگفتیم چی بخور چی نخور اما الان مریض که میشه خیلی دل نمیدم به مریضیش و بقول شما تو یه فایلی گفتین درباره پسرتون که وقتی مریض میشد توجه نمیکردین و خودش خوب میشد شاید ظاهر قضیه خیلی بیرحمانه باشه ولی من دارم طبق قانون پیش میرم کار راحتی هم نیست البته اما میدونم با اینکار دارم به بهبودش کمک میکنم
یا همین مورد برای برادرم بود پارسال یه روزی مریضی سخت گرفت و اومد خونه ما که مادرم پرستاریش و کنه و تو اون سه روز ما شاید برای شام و ناهار فقط بیرون میومدیم چون با خانمش هم دعواش شده بود دنبال گوش میگشت برای قربانی بودن که از دست ما هم کلی دلخور شد و ولی وقتی خوب شد و داشت میرفت دید ما کلی داریم باهاش شوخی میکنیم و خوش و بش فکر کرد وقتی داره میره ما خوشحالیم که البته برای اون انرژی و فرکانسی که اون چند روز توش بود بیراه هم فکر نمیکرد :)))
یا مثلا تصمیمم راجع به نرفتن به مراسم های تحریم حتی اقوام نزدیک و پیام تسلیت با کسانی که چند ساله از هم خبر هم نداریم بخاطر اینکه نگن بیمعرفت و بی احساس و سنگدل هست حاضر بودم این جملات و برچسب ها بهم زده بشه اما خودم و تو فرکانس غم و اندوه نندازم چون چند سالی بود درگیرش بودم و میخواستم تا جایی که میشه ازین فرکانس و فضا فاصله بگیرم
یا حتی دوستان نزدیکم که خبر داشتم مثلا جدایی داشتن خیانتی به اصطلاح صورت گرفته در هر صورت در اوضاع روحی مناسبی نبودن سریعا دکمه فرار و میزنم چون قانون و دیگه بخوبی میدونم و میدونم هرکس هرجایی هست در جای درستشه و هیچ چیز در این جهان اتفاقی نیست و هرکس خالق شرایط خودشه و شرایط سخت و برای خودش بوجود میاره و بالبع خودمم دچار تضادی میشدم یا میشم نمیزارم کسی تا جایی که میشه باخبر بشه و سعی میکنم خودم حلش کنم و بررسی کنم با کدوم افکارم این شرایط و برای خودم بوجود اوردم
تمام مواردی که گفتم ظاهر خوشایندی ندارن ولی راه اکثریت راه غلطیه من مسیری رو میرم که ازش نتیجه گرفتم نه مسیر اکثریت جامعه مسیر اقلیت ها مسیر استادم، مسیر کسانی که در راه نعمت و خوشبختی هستن مسیر توحید و باید بدونم اگه دارم روی نگاه سیستمی بودن کار میکنم سیستم عواطف و احساس نداره کار خوب و کار بد نمیشناسه فقط چیزی رو تحویل میده که تو نسخه ش از قبل نوشتی و خدای مهربان کمکم کنه همیشه تو مسیر درست کسانی باشم که به اونها نعمت داده مسیر استاد عباسمنش دوست داشتنی م و این خواسته منه اجابتش با خودش
استاد خیلی خیلی ازتون سپاسگذارم واقعا خدا کمکمون کنه بتونیم تو راه درست بمونیم و عمل کنیم و اینو بدونیم هیچ کس در قبال کسی نه وظیفه ای داره و نه میتونه زندگیش و شخصیتش و تغییر بده حتی نزدیکترامون و ما فقط در کنار هم میتونیم زندگی رو زندگی کنیم و ازش لذت ببریم
خدایا شکرت
به نام خدای زیبا ،مهربون ودوست داشتنی. سلام به نابترین استاد دنیا، مریم عزیزم ودوستان هم فرکانسی ام در این سایت بهشتی.خدای مهربون رو شاکرم بابت این آگاهی های ناب که در مدار شنیدن ودرک کردن وان شااله عمل کردنش هستم.استاد جان بارها وبارها تو دوره ی دوازده قدم وتو فایل های دانلودی از زوایای مختلف این موضوع رو برامون بازگو کردید ولی ذهن فراموش کار هر بار یادش میره مخصوصا برای منی که این مورد پاشنه آشلیمه،چقدر نشتی انرژی داشتم تو این زمینه که اگه هدایت های خدای مهربون رو دریافت نمی کردم وبه الهاماتم گوش نمی کردم خدا می دونه چقدر از مسیر خارج می شدم .یادمه 4 سال پیش که عضو سایت شدم فکر می کردم همسر سابقم باهام هم مداره وچقدر نشتی انرژی بود برام وطبق الهاماتی که دریافت کردم از یه جایی سکوت کردم وطبق قانون تمرکزم رو گذاشتم روی نکات مثبت شخصیت همسرم وجهان به راحتی وبه زیبایی اون رو از مدارم خارج کرد.با اینکه متوجه شدم که این حامی وهدایت کننده بودن پاشنه ی آشیلمه ولی هر بار که جهان فردی رو به سمتم هدایت کرد از این ناحیه نشتی انرژی داشتم ووقتی از خدای مهربون سوال می کردم سریعا جوابمو میداد وهدایتم می کرد که تمرکزت رو بذار روی خودت بارها با قرآن بهم میگفت تو نمی تونی به کران چیزی بشنوانی ،تسلیم بودن وگوش کردن وعمل کردن به هدایت های الهی در طول این 4 ساله باعث شده تو مسیر درست بمونم هرلحظه سپاسگزار خدای مهربونم بابت هدایت های نابش واینکه من رو لایق دریافت هدایت هاش کرده،استادجان با اینکه خیلی متعهدانه روی بهبود شخصیتم کار می کنم ولی هر جایی رو درست میکنم میبینم یه جای دیگه ایراد داره ،واقعا چقدر از بین بردن این علف های هرز تعهد وپشتکار می خواد ،هر لحظه باید مراقب ورودی ها بود ،هر لحظه باید باورهای توحیدی رو جایگزین باورهای شرک آلود ومحدود کننده کرد.این روزها معنای واقعی شرک وتوحید رو بهتر متوجه میشم .اینکه شما تو یکی از فایلهاتون گفتید هر چقدر این جهان رو گشتم دیدم علت تمام بدبختی ها ومشکلات انسانها ،شرک ،بی ایمانیه وعامل خوشبختی وسعادت توحید ،یکتا پرستی .از خدای مهربون می خوام تا لحظه ی آخر عمرمون تو این مسیر زیبا ثابت قدم بمونیم .استاد عزیزم دوستت دارم .
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همگی
اول از همه خدا رو شکر می کنم که این فایل با شرایط حال من کاملاً هماهنگی داشت و به همین دلیل کل کامنت هاش رو خوندم و بی نهایت لذت بردم و از همه دوستان مدار بهشت تشکر می کنم
دلیل اینکه گاهی جاهل میشیم و قانون رو فراموش می کنیم اینکه قانون اصلی رو خوب درک نکردیم و برامون خوب جا نیفتاده
کدوم اصل؟؟
اینکه من فرکانس ارسال می کنم و جهان لاجرم اون فرکانس رو ترجمه می کنه
خب اگه اینو من خوب درک کنم متوجه میشم که من نمی تونم کسی رو خوشبخت یا بدبخت کنم… چرا؟؟
چون من نمی تونم از طرف اون فرکانس ارسال کنم
پس دیگه دست از نصحیت کردن و غر زدن و سرزنش خودم برمیدارم
و همین اصل توهم های معنوی ذهنم رو میزاره کنار که بدون هیچ منطقی قبولش کرده بودم مثل فاتحه و نماز و روزه برای اموات و گناه فرزند بار دوش پدر و مادرش و ….
و اینکه
هیچ کس هم نمی تونه منو خوشبخت یا بدبخت کنه
چرا؟؟
چون هیچ کس نمی تونه از طرف من فرکانس ارسال کنه
پس دیگه منتظر ناحی و هادی نمی مونم و دست از احساس قربانی شدن برمیدارم
ریشه یابی ناجی و هادی دیگران بودن:
1. توهم معنوی که برامون باور ایجاد کرده مثل زکات علمم رو میدم… بنی آدم اعضای یک پیکرند… روایت هایی که از ائمه شنیده بودیم مثل اینکه سه شب روزه بودن و غذاشون رو دادن به فقیر… مثل دعای حضرت فاطمه اول در حق همسایه… اگر همسایه گشنه باشه و من سیر بخوابم، آتش در درون منه… امر به معروف و نهی از منکر و کلی از این روایت ها که خودش باورهای قوی ابجاد کرده بود برای این ناهماهنگی با قانون
2. خلأ ارزشمندی
من احساس مفید بودنم رو گره زدم به اینکه چقدر در زندگی دیگران مفید باشم
در حالیکه من مثل طلا ارزشمندم… طلا حتی اگه در فاضلاب باشه بازهم ارزشمند… ارزشمندی من درونی و کسب کردنی نیست و با این عوامل بیرونی بالا و پایین نمیشه
3. تعریف و تحسین دیگران
من به خاطر همون خلأ ارزشمندی محتاج تعریف و تحسین دیگران هستم و حاضرم به خاطر پر کردن این خلأ، از خودم بکنم بدم دیگران…
در حالیکه طبق قانون نه تنها پر نمیشه بلکه این خلأ بیشتر و بیشتر میشه
4. نگرانم که برچسب بی معرفت و …. نخورم
خیلی وقت ها من به خاطر اینکه این برچسب ها رو نخورم، اصولم رو زیر پا گذاشتم و به هر خفت و خواری تن دادم و از خودم کندم
در حالیکه آدم زرنگ اونی که هرگز از اصولش نگذره و حهان به این آدم ها پاداش میده
و این روزها خودمو تحسین می کنم که حاضر نیستم به خاطر این برچسب ها، از اصولم عدول کنم… مثل چند روز پیش که درخواست داداشم رو که ازم پول قرض می خواست با حال خوب و مودبانه بدون عذاب وجدان رد کردم… مثل دیروز که تو مرکز سرمون خلوت بود و همکارا دور هم جمع شده بودن و من به خاطر محافظت از فرکانس هام و قانون اصلی اول کامنتم، رپی این سایت متمرمز شدم و نتیجه این شد که کل کامنت های این فایل ارزشمند رو خوندم… در حالیکه ذهنم می گفت: الان اونا میگن خودشو می گیره… چرا نمیاد …
5. می خوام امتیاز بگیرم برای روز مبادا…
شرررررررک شرررررررک شرررررک
روز مبادا مگه خدا قدرتش رو از دست میده… مگه روز مبادا خدا مُرده… آخه چرا اینقدر زود فراموش می کنیم
خدایی که این کیهان و کهکشانها رو در 6 دوران خلق کرد… خدای ابراهیم… خدای موسی … خدای یوسف… خدای نوح… الان قدرتش رو از دست داده؟؟
خدایی که هرگز فراموش نمی کنه
خدایی که هرگز نمی میره
خدایی که اول و آخر اونه… ظاهر و باطن اونه
نتایج این ناجی بودن و هادی بودن:
1. چون فرکانس هادی و ناحی فرستادم، جهان لاجرم ترجمه می کنه و افراد مشکل دار و مسئله دار و درب و داغون رو میاره برام (مثل سریال کیمیا که چند سال پیش دیده بودم و اون شب خونه مادرشوهرم با دیدن بخشی از اون هماهنگیش رو با این فایل حس کردم)
2. چون با تمرکزم روی مسئله ی اون فرد دارم فرکانس اونو ارسال می کنم، لاجرم اتفاق های از اون جنس دارم برای خودم خلق می کنم مثل دوست عزیزی که تو کامنتش اشاره کرده بود که می خواست دوستش رو از اعتیاد نجات بده و کلی نصبحتش می کرد و تلاش می کرد، ولی خودش هم به مدت دو سال درگیر اعتیاد شده بود.
3. طبق قانون اون تا خودش نخواد و فرکانس ارسال نکنه، هیچ تغییری نمی کنه و تو همون مدار می مونه… و من نمی تونم برای اون فرکانس ارسال کنم(◠‿◕)
ولوشاءالله هایی که در قرآن اومده یعنی این قانون خدا نیست بلکه توهم های ذهن توعه
خیلی وقت ها وقتی سوره طه رو می خوندم برام سوال بود که چرا خدا به موسی گفته: پاپوش خودت رو دربیار؟؟ … تو در منطقه ی مقدس طوی هستی
تا اینکه فهمیدم منظور خدا همینه که توهم های ذهنت رو بزار کنار… ردپاهای نسل های گذشته و باورهای قبل رو بزار کنار … با ذهن خالی بیا تا اصل رو بهت بگم
متوجه شدم که با ذهن پر از باورهای غلط نمی تونم به فرکانس خدا دسترسی پیدا کنم
به همین دلیل که استاد میگه باید بتونیم ذهنمون رو با روحمون هماهنگ کنیم تا به ارامش برسیم و وارد فرکانس خدا بشیم
سارا بانو این توهم های ذهن تو بود که زندگی رو برای خودت سخت کرده بودی و هر روز کلی حس بد رو تجربه می کردی… تو مسئول بچه هات نیستی چون نمی تونی از طرف اونا فرکانس ارسال کنی… پس به خودت ظلم نکن
سارا بانو تو هم پاپوش های خودت رو دربیار و با ذهن خالی قوانین کیهانی رو درک کن
الهی شکر برای این سایت بهشتی
الهی شکر برای استاد توحیدی
الهی شکر برای دوستان مدار بهشت
الهی شکر برای نعمت قرآن و منطق های بی نظیرش
الهی شکر کر و کور از دنیا نرفتم و بیدار شدم
ممنونم استاد عزیزم
قلبم گفت اینو بنویسم که ان شاءالله در بهترین زمان و مکان ببینمتون … چون هر بار که می خواستم بنویسم مقاومت داشتم
دوستون دارم خیلی زیاد