آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2 - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)

413 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد وخانم شایسته عزیز

    آیاتی از قرآن که اشاره به ناتوانی ما از تغییر دیگران دارد:

    لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ ۖ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

    در دین، هیچ اکراه و اجباری نیست [کسی حق ندارد کسی را از روی اجبار وادار به پذیرفتن دین کند، بلکه هر کسی باید آزادانه با به کارگیری عقل و با تکیه بر مطالعه و تحقیق، دین را بپذیرد]. مسلماً راه هدایت از گمراهی [به وسیله قرآن، پیامبر و امامان معصوم] روشن و آشکار شده است. پس هر که به طاغوت [که شیطان، بت و هر طغیان گری است] کفر ورزد و به خدا ایمان بیاورد، بی تردید به محکم ترین دستگیره که آن را گسستن نیست، چنگ زده است؛ و خدا شنوا و داناست.

    -هیچ اجباری در دین نیست

    -راه درست از نادرست به راحتی قابل تشخیص است

    -هر فردی می داند کار او درست یا نادرست است

    -نخواهیم افراد را به زور به سمت بهشت هدایت کنیم

    -هر فردی حق انتخاب خداوند یا مسیر گمراهی را دارد

    -هر فردی مسئول انتخاب های خودش است

    -مسئول نتایج زندگی خود باشیم و اجازه دهیم هر فردی مسئول نتایج زندگی خود باشد

    -مسئولیت اشتباهات افراد حتی فرزندان خود را بر عهده نگیریم

    -اجازه دهیم دیگران مسئولیت اعمال نادرست خود را بر عهده بگیرند

    -اجازه دهیم دیگران به عواقب اعمال نادرست خود پیش از تصمیم گیری فکر کرده و اقدام درست تری انجام دهند

    -با بر عهده نگرفتن مسئولیت اجازه دهیم دیگران مسئولیت اشتباهات خود را بر عهده بگیرند و شخصیت قوی داشته باشند

    -به افراد اختیار و آزادی انتخاب دهیم

    -با درک درست قانون به احساس آرامش دست میابیم

    -به فرزندان بفهمانیم مسئول انتخاب هایشان خودشان هستند

    -بر اصول شخصی خود پایبند باشیم

    -نیازمند دریافت تعریف و تایید دیگران نباشیم

    -درس ها و تجارب ناشی از اشتباهات خود را به درستی درک کرده تا آنها را به صورت مکرر تکرار نکنیم

    قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ ۚ وَلَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَیْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ

    بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم در حالی که او پروردگار هر چیزی است؟! و هیچ کس جز به زیان خود [عمل زشتی] مرتکب نمی شود، و هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی دارد؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به [حقّانیّت] آنچه درباره آن [با مردم مؤمن] اختلاف می کردید، آگاه می کند.

    -هیچ فردی بار گناهان دیگری را بر عهده نمی گیرد

    -هیچ شفاعتی در اخرت پذیرفته نیست

    -هر فردی مسئول اعمال خودش است

    -هیچ گاه به خاطر اشتباه فرد دیگر مواخذه نمی شویم

    -والدین نمی توانند اشتباهات فرزندان را بر عهده بگیرند

    -ورودی های نامناسب دریافت شده ما را به این نتیجه رسانده است که والدین مسئول ما و ما مسئول والدین هستیم

    -هر فردی نتیجه ی اعمال خود را دریافت می کند

    لهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ

    برای انسان از پیش رو و پشت سر، مأمورانی است که همواره او را به فرمان خدا [از آسیب ها و گزندها] حفظ می کنند. یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را [به سوی بلا، نکبت، شکست و شقاوت] تغییر نمی دهد تا آنکه آنان آنچه را [از صفات خوب و رفتار شایسته و پسندیده] در وجودشان قرار دارد به زشتی ها و گناه تغییر دهند. و هنگامی که خدا نسبت به ملتی آسیب و گزند بخواهد [برای آن آسیب و گزند] هیچ راه بازگشتی نیست؛ زیرا برای آنان جز خدا هیچ یاوری نخواهد بود.

    -اگر فردی آماده ی تغییر باشد: تغییر می کند

    -قرآن کتابی است که افراد را بسته به آمادگیشان به سمت راه درست و نادرست هدایت می کند

    -خداوند به افکار و باورهای لحظه ای ما پاسخ می دهد

    -با بودن در مسیر درست: برای اسانی ها آسان شده به راه راست هدایت می شویم

    -با بودن در مسیر نادرست: برای سختی ها آسان شده به راه نادرست هدایت می شویم

    -هر فردی مسیر خود را انتخاب می کند

    -خداوند به تمام افراد آزادی انتخاب داده است

    -مسیر درست نتایج درست و مسیر نادرست نتایج نادرست دارد

    -خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نداده مگر خودشان را تغییر دهند

    -به هیچ وجه خشک و تر با هم نمی سوزند

    -خداوند هرگز دخالتی در سرنوشت ما ندارد

    -ما مسئول صد در صد سرنوشت خود هستیم

    -در هر مسیری توسط خداوند هدایت می شویم

    نَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ

    قطعاً تو نمی توانی هر که را خود دوست داری هدایت کنی، بلکه خدا هر که را بخواهد هدایت می کند؛ و او به هدایت پذیران داناتر است،

    -پیامبر توانایی هدایت تمام افراد را ندارد

    -هر فردی آمادگی لازم را داشته باشد توسط خداوند هدایت می شود

    -ما توانایی تاثیر گذاری در زندگی دیگران را نداریم

    -پیامبر تنها بشیر و نذیر بود

    -پیامبر تنها وظیفه ی ابلاغ پیام خداوند به افراد آماده را داشته است

    -وظیفه پیامبر دلسوزی به حال دیگران و تلاش برای تغییرشان نیست

    -هر فردی آماده ی هدایت باشد از هزاران طریق هدایت های خداوند را دریافت می کند

    وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّهً وَاحِدَهً ۖ وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ

    اگر پروردگارت می خواست یقیناً تمام مردم را [از روی اجبار، در مسیر هدایت] امت واحدی قرار می داد، [ولی نخواست به همین سبب] همواره [در امر دین] در اختلاف اند.

    -قرار است جهان متنوع و افراد به شکل متفاوت از هم فکر کنند

    -خداوند به شیطان می فرمایید: تو توانایی گمراهی بندگان مرا نداری

    -اگر در مسیر خداوندیم از مسیر شیطان دوریم

    -اگر بندگی خداوند را می کنیم بنده ی شیطان نیستیم

    وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ ۖ فَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا

    و بگو: [سخن] حق [که قرآن است] فقط از سوی پروردگار شماست؛ پس هر که خواست ایمان بیاورد، و هر که خواست کافر شود، به یقین ما برای ستمکاران آتشی آماده کرده ایم که سراپرده هایش بر آنان احاطه دارد، و اگر [از شدت تشنگی] استغاثه کنند با آبی چون مس گداخته که چهره ها را بریان می کند [به استغاثه آنان] جواب گویند، بد آشامیدنی و بد جایگاهی است.

    -هر فردی در مسیر ایمان باشد: ایمان می آورد

    -هر فردی در مسیر گمراهی باشد: گمراه می شود

    -مسیر مشخص و حق گفته شده هر فردی می تواند مسیر خود را انتخاب کند

    -ما توانایی تغییر افراد را نداریم

    -اگر تمرکز ما بر تغییر افراد است از مسیر درست خارج شده ایم

    مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا

    هر کس هدایت یافت، فقط به سود خودش هدایت می یابد و هر کس گمراه شد، فقط به زیان خودش گمراه می شود. و هیچ بردارنده بار گناهی بار گناه دیگری را به دوش خود بر نمی دارد؛ و ما بدون اینکه پیامبری را [برای هدایت واتمام حجت به سوی مردم] بفرستیم، عذاب کننده [آنان] نبودیم.

    -اگر به سمت مسیر درست برویم: هدایت می شویم

    -اگر به سمت مسیر نادرست برویم: گمراه می شویم

    -هیچ فردی بار گناه دیگری را بر عهده نمی گیرد

    -خداوند عادلانه هر فردی را در جایگاه درست خود قرار می دهد

    مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا ۗ وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ

    کسی که کار شایسته انجام دهد، به سود خود اوست، و کسی که مرتکب زشتی شود به زیان خود اوست، و پروردگارت ستمکار به بندگان نیست.

    -اعمال درست ما به نفعمان و اعمال نادرستمان به ضررمان است و خداوند هرگز به بندگان خود ظلم نمی کند

    فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ ﴿21﴾

    پس تذکر ده که تو تنها تذکردهنده‏ اى (21)

    لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ ﴿22﴾

    بر آنان تسلطى ندارى (22)

    -پیامبر تنها وظیفه ی ابلاغ پیام را بر عهده دارد

    -پیامبر نمی تواند افراد را تغییر دهد

    وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا ۚ أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ

    اگر پروردگارت می خواست یقیناً همه کسانی که روی زمین اند [اجباراً] ایمان می آوردند؛ [ای پیامبر! در حالی که خدا از بندگانش ایمان اجباری نخواسته] پس آیا تو مردم را وادار می کنی تا به اجبار مؤمن شوند؟!

    -اگر در مشیت و قوانین خداوند بود همه ی افراد ایمان می آوردند

    -افراد حق انتخاب دارند

    -فکر نکنیم می توانیم زندگی دیگران را تغییر دهیم

    -ما تنها توانایی تغییر خود نه دیگران را داریم

    فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا ۖ إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ ۗ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَهً فَرِحَ بِهَا ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسَانَ کَفُورٌ

    پس اگر [از دعوتت] روی برگردانند [اندوهگین مباش] ما تو را بر آنان نگهبان و مراقب نفرستاده ایم [تا آنان را به اجبار در دایره هدایت قرار دهی]، جز رساندن [پیام وحی] بر عهده تو نیست، و هنگامی که ما از سوی خود رحمتی [چون سلامت، امنیت و ثروت] به انسان بچشانیم، به آن سرمست و مغرور می شود، و اگر به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیبی به آنان رسد [رحمت حق را فراموش می کنند]، بی تردید انسان بسیار ناسپاس است.

    -اگر افراد از پیام خداوند اعراض کردند پیامبر مسئولیتی در قبال آنها ندارد

    -ما شرایط را برای خودمان سخت و دشوار می کنیم

    -وظیفه ی پیامبر تنها ابلاغ و ارسال پیام است

    -پیامبر محافظ و وکیل افراد نیست

    -برای تغییر دیگران انرژی و زمان صرف نکنیم

    إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ ﴿80﴾

    البته تو مردگان را شنوا نمى‏ گردانى و این ندا را به کران چون پشت بگردانند نمى‏ توانى بشنوانى (80)

    وَمَا أَنْتَ بِهَادِی الْعُمْیِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ ﴿81﴾

    و راهبر کوران [و بازگرداننده] از گمراهی‏شان نیستى تو جز کسانى را که به نشانه‏ هاى ما ایمان آورده‏ اند و مسلمانند نمى‏ توانى بشنوانى (81)

    -ما از تغییر افراد عاجز و ناتوانیم

    -تمرکز ما همواره بر چیزی باشد که توانایی تغییر آن را داریم

    -پیامبر تنها توانایی ارسال پیام به افرادی که آماده هستند را دارد

    -افراد را مجبور به تغییر نکنیم

    -نخواهیم دیگران را به زور متحول کنیم

    -ما توانایی ارسال پیام به افرادی که آمادگی کافی ندارند را نداریم

    -خداوند از بی نهایت طریق ما را به مسیر درست هدایت می کند

    قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ ۖ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا ۚ وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ

    بی تردید برای شما از سوی پروردگارتان دلایلی روشن آمده، پس هر که [به وسیله آن دلایل بینا شود و حقایق را با چشم دل] ببیند به سود خود اوست و هر که [با پشت کردن به دلایل] کوردل شود [و از دیدن حقایق محروم گردد] به زیان خود اوست، [وظیفه من ابلاغ پیام خداست] و بر شما حافظ و نگهبان نیستم.

    کَلَّا إِنَّهُ تَذْکِرَهٌ

    چنین نیست که آنها مى‏ گویند آن قرآن یک تذکر و یادآورى است

    فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ ﴿55﴾

    پس هرکه بخواهد از آن پند گیرد،

    وَمَا یَذْکُرُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَهِ ﴿56﴾

    و پند نگیرند مگر آنکه خدا خواهد، اوست که سزاوار پرهیز ورزیدن است، و سزاوار آمرزگارى‏

    -هر فردی آمادگی لازم را داشته باشد از قرآن پند می گیرد

    وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکُوا ۗ وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا ۖ وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ

    اگر خدا می خواست آنان [به طور اجبار] شرک نمی آوردند، [ولی خواست خدا آزادی انسان در انتخاب است] و ما تو را بر آنان نگهبان و کارساز قرار ندادیم [تا آنان را به اجبار به پذیرش دین وادار کنی.]

    -لو شاء الله به معنای در مشیت خداوند قرار نداشتن است

    مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَنْ تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا

    هر که از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده و هر که روی برتابد [حسابش با ماست.] ما تو را بر آنان نگهبان [اعمالشان که به طور اجبار از فسق و فجور حفظشان کنی] نفرستادیم.

    رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِکُمْ ۖ إِنْ یَشَأْ یَرْحَمْکُمْ أَوْ إِنْ یَشَأْ یُعَذِّبْکُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا

    پروردگارتان به شما داناتر است، اگر بخواهد شما را مورد رحمت قرار می دهد و اگر بخواهد عذابتان می کند. و ما تو را بر آنان نگهبان و کارساز نفرستاده ایم.

    بنابراین:

    +تجارب زندگی ما گویای این است که ما هیچ تاثیری در زندگی دیگران نداریم

    +ما تنها قادر به تاثیر گذاری در زندگی خود هستیم

    +هر فردی در مسیر درست قرار گیرد: به سود خود اوست

    +هر فردی در مسیر نادرست قرار گیرد: به ضرر خود اوست

    +اجازه دهیم هر فردی مسئولیت اشتباهات خود را به گردن بگیرد

    +با پذیرفتن مسئولیت اشتباهات دیگران آنها را ضعیف بار می آوریم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    پوریا شیخی گفته:
    مدت عضویت: 1991 روز

    عاشقتم صبحت بخیر با صفا لحظه شماری میکردم برای قسمت 2 بزرگترین استاد در کیهان در حال حاضر شمایی استاد عباس منش اگه به من بگن چند تا استاد نام ببر استر هیکس و کوین تردو هم قبول دارم اما شما اصلا نیست تو کیهان رودستت از همه لحاظ ماشالله آگاه مسلط خاشع متواضع وعمل میکنید به گفته هاتون از لحاظ اشعاری گرقته قرانی گرفته کوانتومی گرفته اصلا دراین حوضه از جودیسپنزا نگم یراتون دیگه اسم بخوام ببرم یه تومار میشه اما چقدر من خودم و دوستان سایت خوشبختیم وتو مدار بالاتر که اینجا مثل خونمون شده هرجا یریم یه چرخم بزنی باز باید برگردیم خونه یعنی خدا میگه دوراتو زدی بیا پیش عباس خلیل الله من منم میگم چشم استاد عباس منش که تهشه عاشقشم خلاصه دوست دارم فقط خواستم بگم صبح زیبات بخیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 978 روز

    باورهای من در مورد تمرکز رفتار دیگران

    ویژگیه معلم بشی برای اموزش

    منطق

    ببین هر که بخواهد چیزیو یاد بگیره اگاهی اموزش بخاد خدا از هزاران راه بهش میرسونه اینکه هر کسی تو زندگیش توی هر چیزی داره رشد میکنه مگه کسی حامیش بود خاسته خدا هم کمکش کرد

    الان بچت میره مدرسه درسو دوس داره نمرش خوب میشه مگه حتما پدر مادر دستشو گرفتن نه خودش راهیو که میخاسته رفته میخاسته قشنگ درسشو بخونه به درسش اهمیت داده بعدم نمره هاش خوب تجربه های خوب گرفته

    مادر باشی یا خواهر حامی فامیلت

    خواسته من همیشه این بوده یه خواهر مادر کاربلد داشته باشم توهمه چیز ازش یاد بگیرم بقیه رو میدیدم نظم سیاست هایو بلدن عزت نفس بالا حالا من که خواهر مادرم بلد نبودن خودش ولی ماها همه

    یه حامی یه اگاه یه قدرت داریم در کل یه راه اسون کن

    خدایا شکرت که تو رو دارم

    پس دیگه در ارامش ابدی فرو برو نگران خودتو بقیه نباش

    همه خدا رو دارن وببین با خداشون چه قد رفییق هستند

    چه ارزشهایی خلق میکنن چه خوشبختیایی خلق میکنن

    ایلان ماسک

    استاد عباس منش

    خانم شایسته

    چه قدر تونسته اند ارتباطشون با رب قویتر کنن ونشونش خوشبختیای خفنی که ساختند

    ایلان کلی سازه هیولا زهرا یادت باشه با تکامل

    استاد کلی دوره هایی لدت بخش رویایی

    خانم شایسته کلی با عشق تکاملشو میگزرونه وکارشو با عشق ارزشمندی انجام میده

    یه چیه باحال

    استاد یه کنترل زهن منطقی ساختم نیگاه خیلی لدت داره

    من حسابمو خیلی کم خرج بود ولی با این حال پولمو میخوردم با اینکه تو زهنم تا میتونستم نگه میداشتم

    این اگه به لطف صورت حساب هدایتی هست

    و اگاه شدن از اینکه چه قد ورودی مالی داشتم که خبر نداشتم وفکرشم نمیکردم

    استاد بعد کلی خریدای ریز ویه درشتش پیدا بود اونم خرید یه دوره بود

    حالا میگفتم خیلی حرفاش قشنگ بود میگفتن صرر کردی چه جور یارو با حرف زدن پول ساخته ینی با یهخورده حرف الکی زدن پول ساخته دیگه انگار قشنگ داشتم جکی میگفتم واقعی با قلبم میدیدم ولی برای اونا دروغ

    یه باوری که برای اینکه لایق بشی که بهت پول داده بشه باید پدرت در بیاد باید کلی زمان انرژی خستگی بزاری تا بتونی بهت داده بشه وتوام که اهله سختی دادن به خودت نیستی پس در نمیاد کی گفته ببین جلوته منطقی تر از زندگیه استاد مثل هلو برات زندگی ساخته

    درس حمایت

    اقاچقد بعضیارو میدیدم همسرشون یه کارتت پررر دادن بریزو بپاشو بخرو برای این بخر برا اون بخرو این حرفا

    حالا ما چی میشه میگیم چیشد خدا عادل اون اینجوری تو رفاه من اینجوری

    هر کس توی هر جایگاهی هست جای درستشه

    خدا بله خیلیهم عادله

    اول که حمایتش از طرف رب از طرف همسرش بهش خیر رسونده مثل تو

    هر کسی رب از طریق هزاران نفر خیر میرسونه

    این یه ترمز تپل بود

    که دیگه به جای حمایت کردن بقیه ازم حمایت ربمو بطلب

    وراه بندگیو پیش بگیرم

    ودر راه سپاسگزاری وافزایش مهارت رفتن تو دل ترسامم

    واقعا یه ترمز مخفی خیلی ها اینه فک میکنن بابا یا مامان خانواده حامیشونن وبعد ازدواجم همسر اصلا روی خودشون حساب نمیکنن که اقا ماهم ارزشمندیم ماهم باید دنبال رشد باشیم کاره ماهم ارزشمنده انرژی ماهم ارزشمنده ماهم لایق هدایت هستیم ماهم لایق بارش ثروت هستیم مثل هزاران ثروت و خوراک نیاز بیشتر از حد تصور بهمون همین الان ثروت نعمت بخشیده شده

    اصلا همین شب روز فرصت زندگی چقد ارزش داره وقتی کسی وقتش بشه بره باهیچ حساب کتابی قابل برگشت نیس هیچ قیمتی برای روز فرصته زندگیه نیس

    میخام بگم که از وقتی اون نگاه حمایت از ناموس

    حمایت تامین کمام کمال خانواده رو از روی همسری برداشتم

    خیلی خوب بوده

    مشتاق تر برای رشد اموزشو مهارتهام

    سپاسگزارتر از همسری برای نعمت های که میاره توزندگیم وبرام دسته حمایتگر ربه مهربان غنی هست

    ورزق برکتم تو زندگیم بیشتر بیشتر شده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهدی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 860 روز

    سلام

    این قانون های که استاد میگه 100درصد درسته ومن هرروز زندگی خودم بقیه همه رو زیر نظر گرفتم

    واین حرفهای که استاد میگه خودشو نمایان می‌کنه

    درباره راهنمای کردن وقانع کردن من برادرم باپدرم همیشه سر یه موضوعی بحث داشتن ومن فقط داشتم نگاه میکردم وچند سال هست این ادامه داشت یه شب من بهشون گفتم شماها نمی‌تونید

    همدیگه رو قانه کنه هرچی بحث کنید بیشتر عصبی

    میشد واز زندگی خودتو پس می افتند مثالهای استادو براشمون زدم وقانع شدن والان چند وقته باهم بحث نمیکنن وهردو دیدگاه خودشونو دارن

    من طی این چند ساله خیلی خوب بود اصلا به هیچکس چیزی نمی گفتم والان نتیجه گرفتم و زندگیم از بقیه بهتر شده همیشه دلم میخواد مردمم

    بیارم تواین راه ولی نمیشه ومن خیلی خودمو کنترل

    میکنم ولی بعضی وقتها از دستم درمیره وحالم بد میشه تواین راه باید هرکس خودش بخواد تا بشود واگر کسی نخواد نمیشه کمکش کنی

    من یکی از دوستان خیلی دستش خالی هست وبضی وقتها کمکش میکردم ولی این دوتا فایل گوش کردم دیدم اشتباه من دارم اونو گدا بار میارم

    وچند روز پیش باهاش صحبت کردم گفتم تویه شرکت کار براش پیدا کردم اگه میخوای کار کنی

    گفت نه چند وقت دیگه الان موفقیعت ندارم

    ولی من فهمیدم دیگه ادامه ندادم ازشم معذرت خواهی کردم که بهش پیش نهاد کاردادم وگذشت دوروزه پیش گفت به مبلغ کمی به من پول میدی

    خیلی هم مبلغ ش کم بود ولی با اقتدار گفتم نه

    من حرفهای استادو می‌شنوم انجام میدم عملی می‌دونم جواب میده وهرکس توزندگی خودش باید انگیزه داشته باشه تلاش کنه روی پای خودش به ایسته

    تشکر از استاد مهربون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    علی کردنژاد گفته:
    مدت عضویت: 800 روز

    به نام خدا و با سلام خدمت همه ی عزیزان

    تشکر می کنم از استاد بزرگ بابت این فایل و این آیات ارزشمند.

    این چیزیه که دقیقا همین الان در زندگی خود منه نه اطرافیان دور ، چیزیه که خودم درگیرشم ، چیزیه که خودم در حال تمرین بودم که فاصله بگیرم و توجه خودم رو بذارم روچیزای دیگه تا بتونم از این چیز الکی فاصله بگیرم که داشتم زور میزدم برا تغییر دیگری … ،

    خودم مدتیه که گوش میدادم و حرف میزدم و … ولی خودم گرفتارش شدم ، خودم هی سعی می کردم کنار بکشم ولی باز رفتم و رفتم تا خیلی قشنگ سیلی خوردم از جهان و قانونش، کنارنکشیدم تاخیلی قشنگ نزدیک بود زندگی خودم و زن و سه تا بچم رو خراب کنم به طور کامل ، اما فقط خداروشکر می کنم که با اینکه احتمال میدادم ارتباطات خانوادگی کاملا قطع بشه و … ولی توی همین اوضاع حتی یک کلمه دروغ نگفتم و گفتم هرچی شد، شد .

    گفتم حداقل اگه خراب بشه الان روی اصول بمونم و همه چیزم شفاف باشه ، چون این اصل رو از همون زمان نوجوانی داشتم که توی هیچ شرایطی دروغ نگم …،

    من خیلی درگیر برادرم بودم ،

    البته نه فقط برادرم ،

    یکی برادرم و بدهیاش که چندین ساله و حتی ماشینمم فروختم و فکر می کردم تمام میشن و الان بعد چندسال باز دوباره فهمیدم تمام که نشدن هیچ،تازه بیشترم شدن …

    ولی این دفعه فرق داشت ،درسته خیلی دوس دارم کمکش کنم ولی الان نه ماشینه هست و نه چیز دیگه،

    الان فهمیدم اول خودم باید داشته باشم ، اول باید خودم بتونم آزادی برسم تا اگه کمکی هم کردم از سر دلسوزی نباشه و کمک فقط به خاطر خودم باشه ،

    الان دیگه به پدر گفتم ،ولی پدر هم از سر دلسوزی فقط و فقط داره خودشو به آب و آتیش میزنه که بدهیاش رو پرداخت کنه غافل از اینکه من فهمیدم که چیکار کردم این چند سال و … ولی اصلا بعد این فایل گفتم هیچی نمیگم بهش ، چون نباید بگم ، چون هر کسی در مسیر باشه خودش متوجه میشه ،

    فقط امید دارم که ان شاالله خودش بالاخره توی مسیر قرار بگیره و بعد از چندسال بالاخره تغییری اول در درونش ایجاد بشه و بعد در ظاهر زندگیش … چون خیلی خیلی خیلی دوسش دارم و به فکرشم. چون هیچ مردی رو اندازه اون دوس ندارم به خصوص الان که همین یه برادر رو دارم و اون برادرم سال 99 از دنیا رفت …

    خوب ببخشید این یکیش بود و درگیرشم و ضربه هاشم خوردم حالا دومیش که سیلی محکم تری بود اینه بازم ربط داره به زندگی خودم و زن برادر مرحومم …

    نمیدونم ولی شد.

    نمیدونم ولی لابه لای همین سعی کردن برای تغییر خودم و سعی کردن برای کنترل ذهنم و سعی کردن برای وابسته نشدن و سعی کردن و تمرین کردن روی قوانین و لابه لای همه اینا بازم گرفتار شدم و خودم کردم و خودم پذیرفتم که چقدر آگاهانه سیلی خوردم ، چقدر آگاهانه اشتباه کردم ، چقدر آگاهانه به جهان گفتم بزن منو تا بیدار بشم ،شاید بیدار بشم ، آگاهانه توجه و تمرکزم رو از خودم و همه چیز برداشتم و همشو گذاشتم سمت زن برادر و بچه هاش … ،

    کم کم و یواش یواش گفتگو و صحبت و شنیدن درددلاش و اشکاش و … کم کم و یواش یواش احساس قدیمیش در دلش زنده شد و … چون زن برادرم دختر خاله ی خودمه،

    خیلی صحبت می کردیم خیلی ،

    هر کاری داشت چه در خفا و چه نمایان تا میتونستم انحام میدادم ، اونقدری که هیچ کس انجام ندادبراش ، اونقدری که برای زندگی خودم انجام ندادم،

    از ب بسم الله تا آخر هر کاریش فقط کافی بود یه عرصت گیرم میومد و همه رو انجام میدادم … ،

    خلاصه لابه لای این کارای فیزیکی و گوش دادنا و رفت و آمدا به چیزایی که نمیخواستم داشتم توجه میکردم،مثلا لباس و مثل رفت و آمد یا هر چیز دیگه که توی ذهن شما میاد، چون دوسش داشتم، بچه که بود هم همینطور ، چون حتی فهمیدم از همون اول عاشقم بود ولی …

    خیلی گفتم چون میخوام خلاصه تر بشه دارم اصلیاش رو میگم،

    نزریک شدیم ، خیلی نزدیک،

    چقدر تلاش کردم برای شاید چیزای الکی تغییرش بدم ، خودش خیلی خوب بود ولی من آگاهانه با اینکه میدونستم و داشتم تمرین میکردم که به چیزای ظاهری و چیزایی که نمیخوام نباید توجه کنم ولی داشتم توجه می کردم به چیزایی که نمیخوام ببینم یا بشنوم …

    چیزایی که شاید خیلی عادی بود ولی من داشتم خودم کاری میکردم که جهان بهم سیلی بزنه و زد … چقدر هم محکم زد … چقدر قشنگ میگفتم به هیچ چیز نباید وابسته بشیم و خودم شدم ،

    چقدر براش حرف میزدم و چقدر گوش میدادم ،

    حرفایی که به هیچ کس نزدم ، من زیاد حرف نمیزدم با کسی ولی برای دخترخالم چقدر حرف زدم ، چقدر از قوانین گفتم که نباید میگفتم به قول استاد،

    خلاصه اینو بگم که به جایی رسید که ضربه سختی به خودم زدم ، خودم به خودم ، نه کس دیگری به من ، نه خدا به من ، فقط خودم به خودم ،

    الان فقط خداروشکر می کنم که دارم به خودم میام و دارم کم کم باز هم معنی قوانین ثابت و غیرقابل تغییر خداوند رو درک میکنم ،

    اخدایا مرا به راه صحیح هدایت کن … ،

    دوستان شاید اگر کسی به جای من بود خیلی خیلی کارای احمقانه میکرد و راحت دروغ میگفت و بدتر و بدترش میکرد …

    ولی خداروشکر میکنم که حداقل یه اصولی داشتم و بهشون عمل کردم با اینکه سیلی خوردم ،

    دوستان تغییر دیگری غیرممکنه ، تا زمانی که خودش نخواد، تغییر هیچ کس ، هیچ کس و هیچ کس توسط ما انجام نخواهد شد ،

    فقط از خدا بخوایم که خودمون قبل از سیلی خوردن به خودمون بیایم و خودمون رو تغییر بدیم و در مسیر صحیح خداوند و فرکانس خداوند قرار بگیریم ،

    من مطمئنم و امیدوارم که ان شاالله دوباره به خونه و ماشین و … میرسم ولی همین که درس گرفتم و فهمیدم این ها همه فرعیات بودن و اصل چیز دیگه ای بود همین برام ارزشمنده ،

    همه ی اینا برمیگردن ولی کنترل کنیم خودمون رو و احساسی نشیم برای دیگران و کنترل کردن دیگران و تغییر دیگران و دلسوزی کردن برای دیگران،

    کنترل کنیم ، کنترل کنیم فقط و فقط خودمون رو …

    در پناه خدایی باشید که آسمان ها و زمین را آفرید و ما رو بسیار ارزشمند و قدرتمند قرار داد تا بتونیم متفاوت فکر کنیم و متفاوت نتیجه بگیرم .

    خدایا بی نهایت ازت ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    داود تاجیک گفته:
    مدت عضویت: 2155 روز

    با سلام خدمت همه دوستان گلم و استاد عزیز من با شنیدن این فایل شکی که داشتم به یقین تبدیل شد من یه بچه پنج ساله دارم که مشکل قلبی داره همیشه میگفتم چرا الان فهمیدم چرا اینطوری شده قبل از اینکه ازدواج کنم خواهر زاده داشتم که مشکل قلبی داشت من همیشه به اون توجه میکردم و میگفتم چرا خواهرم همچون بچه خدا بهش داده که همیشه در گیر اون باشه بعد چند سال حالا فهمیدم وقتی استاد میگه به هرچی توجه کنی از همون جنس وارد زندگی تو می‌شود یعنی چی از خداوند کمک بیشتری می‌خواهم تا منو هدایت کنه به راه راست تا ادامه زندگی که در پیش رو دارم زندگی بهتری برای خودم و خانواده ام بسازم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2499 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام استاد و مریم جان

    این قانون که نمی تونیم دیگران رو عوض کنیم خیلی به من کمک کرده

    اهل نصیحت نیستم ولی این قانون باعث شد حتی اگر جایی خواستم حرفی بزنم

    حرفم را قورت دهم و بگم خودم باید نگاهم و دیدم عوض بشه و دیگه به کسی چیزی نگم

    استاد یکی از قشرهای که هر زمان اسمشان میاد یا نصیحت میفتیم روحانیون هستند

    ولی من تجربه داشتم چند روحانی یکیش برادرم تو یکی از مدارس حوزوی عالی درس خوندن

    زمانی که دانشگاه پزشکی بندر عباس قبول شد و مدرسه حوزه گفت میخوام برم حوزه و رفت

    و هنوز ندیدم تو این 25سال که درس خونده کسی رو نصیحت کنه

    اگه سوالی کنی جواب میده نکنی خدا نکنه حرفی بزنه واقعا متفاوت هست و زندگی آرومی داره

    حتی دختر بزرگش خیلی معمولی لباس می پوشه و اهل چادر نیست

    و یا امام جماعت شهرمان خیلی خوب بود

    جوری که تمام بچه ها دورش بودن باهاشون بازی میکرد

    حرف میزد میخندید و کلی بهشون انرژی میداد

    آدم بسیار متین و قابل احترامی بود و اهل نصیحت حتی تو سخنرانی هاش نبود

    هستند آدمهای که فقط به فکر تغییر خودشان هستند

    یاد بگیریم و خودمان و دیدگاهمان را تغییر دهیم

    بقیه خود بخود عوض میشوند

    شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1768 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام به همه

    خدایا شکرت بابت این آگاهی های ناب.

    من از بچه گی دوست داشتم به مسیر های نادرست برم.و یک جورایی عاشق هر چیزی بودم که می گفتند بد هست و یا نهی میشد.

    وبا تمام تلاشهای خانواده باز من مسیر اشتباه خودمو رفتم و تموم اون چیزهایی که خانواده منو ازش میترسوندن رو تجربه کردم.

    تا بالاخره خود من میان چرخ دنده های جهان

    له شدم

    و کم آوردم و درخواست کمک کردم از خداوند و خداوند منو هدایت کرد

    تا کم کم از اون مسیر به شدت اشتباه در بیام

    و سعی در بهتر شدن روزانه کنم.

    خدایا کمکم کن تا در صراط مستقیم باشم و از هدایت شده گان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    هدیه همتی گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    سپاس بی نهایت خدایی که مرا هر لحظه هدایت میکند.

    سلام بر استاد عزیزتر از جانم

    سلام بر مریم جون

    سلام براعضای محترم سایت پر از خیر وبرکت

    استاد من چند وقتی که شما فایل جدید نزاشته بودین همش با خودم می گفتم استاد داره رو دوره های قرانی کار می کنه وتمر کز داره تا اینکه این فایل های اخیر روی سایت اومد ومن مانند آدمی که عطش داره این فایل ها رو گوش دادم و با خودم برسی کردم ودیدم که گاهی چقدر از اصل توجه وتمرکز رو خودم خارج میشم وسعی می کنم بهقول معروف به فکر دیگران باشم.

    خدایا شکرت که بااین فایل ها کمکم کردی که اصلاح مسیر کنم واز مدار شرک و کفر خارج بشم وبه مدار نور و توحید دوباره برگردم

    من چن وقتی بود تمرکزم را روی یکی از نزدیکانم گذاشته بودم وبه اصطلاح می خواستم کمکش کنم که نه تنها او به من بیشتر بی اعتنایی می کرد بلکه اولین تاثیرش هم بر روی جسم ام دیدم وچن روزی حال جسمی ام مساعد نبود. وفهمیدم که من از مسیر درست خارج شدم واین نشونه ای واضح برای ام بود

    خداروشکر به خاطر وجود نازنین استاد وکلام خداوند که از بان استاد جان جاری شد به خودم اومد ومجددا تمرکز رو روی خودم. واهداف ام گذاشتمخدایا صد هزار مرتبه شکر به خاطر برکت وجود استاد و سایت پر از نام خدا وخداوخدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    محمدرضا شافعی گفته:
    مدت عضویت: 1537 روز

    سلام استاد عزیز

    سپاسگذارم بابت این آگاهی ها

    چند روز قبل از اینکه شما قسمت اول رو بزاری یه مشکلی پیش اومد بین دو نفر دیگه که هر دو آشنا بودن درواقع مشکلی خاصی نبود فقط در حد یه برداشت اشتباه و من میخاستم به اون بنده خدا که برداشت اشتباه کرده بفهمونم که این نبوده و آن بوده.خلاصه من یکم صحبت کردم یه حرفایی هم زدم و اومدم خونه بعد دیدم ذهنم همش درگیره و هنوز داره برای اون بنده خدا منطق میسازه و میخاد منو بکشونه ببره اونجا تا دوباره صحبت کنم. درواقع یه جنگ درونی در من بود یه لحظه به خودم اومدم و دقیقا همین جملاتی که امروز شما تو فایل گفتید رو به خودم گفتم

    گفتم محمد تو نمیتونی فرکانسی کسی دیگه رو اصلاح کنی اصلا دسترسی نداری بهشون.گیرم که تو الان رفتی و این حرفو اصلاح کردی با هزارتا دردسر و سختی، فرکانس اون آدم های رو میخای چکار کنی؟اگر اون آدم ها این مشکلات براشون پیش اومده اشتباه نشده و تو نمیتونی این ها رو درست کنی.

    وقتی خوب فکر کردم که چرا میخاستم این کارو کنم رسیدم به همین حرفا که بالاخره خانوادته و نتیجه اونا تو زندگیه توام تاثیر میزاره و طرف از دست توام ناراحت میشه و میگه این ها فلان و بهمان.

    درصورتیکه نتیجه هرکس فقط تو زندگیه خودش میاد و من باید خودمو جدا کنم از نتایج دیگران.استاد اینا خیلی عمیقن و تو ریشه های ما هستن اما چقدر خداروشکر میکنم که هی بیشتر با این دست اتفاقات خودمو میشناسم.

    میدونی استاد وقتی فکر میکنم به این موضوع که چرا ما میخایم بقیه رو هم اصلاح کنیم به این نتیجه میرسم که انگار یه امتحان الهی انگار خدا داره منو نگاه میکنه میگه ببینم حالا که راه درست رو یاد گرفتی به کسی هم میگی یا خساست بخرج میدی انگار همون داستان بهشت رو بدون شما نمیخامه،داستان همه باهم در غیر اینصورت نه.

    یا در مورد همین آیه که گفتید شما نمیتونید به کران و مردگان چیزی رو حالی کنید تو مراسمات خاکسپاری دم گوش مرده هی میخونن و وقتی اون موقع میپرسیدم از دیگران که این چکاریه میگفتن میشنون و اونجا بدردشون میخوره و شاید این موضوع هم بی تاثیر نباشه حتی یادمه یه استادی از این موضوع به عنوان قدرت تلقین استفاده میکرد و منطقش همین داستان بود.

    چقدر مادرم هرسال داره پول میده که برای برادرش نماز بخونن اوایل خیلی دردم میومد هرچی میگفتم این کار اشتباست فقط مقاومت و درگیری بیشتر بود اما خداروشکر تو این موضوع خیلی بهتر شدم ودیگه سکوت میکنم.

    یه بنده خدای دیگه ای برای نماز قضا خودمون یه مثال قشنگم میزد می گفت فکر کن تو یه روز کامل غذا نخوردی حالا فردا که میخای غذا بخوری اون وعده های گذشتت رو هم میخوری و همین موضوع میتونه برای نماز دیگران هم باشه اگر پدر یا مادر من نتونستن غذا بخورن چند روز آیا من میتونم به جای اونها غذای اون ها روهم بخورم؟؟؟

    واقعا استاد ممنونم که فایلهای ارزشمند میزارین

    بی صبرانه منتظر دوره سپاسگذاری هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: