آیا می‌توان مانع اتفاقاتی شد که صلاحِ خداوند برای ماست؟ - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

76 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Abby گفته:
    مدت عضویت: 1793 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم مهربون و دوستان

    مدتی است نتونستم کامنت بزارم البته فایلها رو گوش میکردم و همه چیز عالی بود. تا اینکه امروز دوباره تضادی که در زندگیم اتفاق افتاده و گاهی کاملا کمرنگ میشه و گاهی هنوز هست. امروز بدون فکر قبلی گفتم بیام یه فایل سفر به دور آمریکا رو نگاه کنم بلکه از اون افکار بیام بیرون که یکهو صفحه رو تا باز کردم نشانه امروز رو کلیک کردم و باورم نمیشد اول ، ولی هر چه بیشتر متن رو میخوندم میدیدم کاملا داره حکایت منو تعریف میکنه.

    البته برام هنوز جای سئوال داره که همسر من دچار بیماری روحی شدن و کمی هم فراموشی. سئوال من اینه که آیا افکار من باعث این موضوع شده؟ نمی دانم چگونه میتونم این مسئله رو حل کنم؟ خیلی سعی میکنم که مثبت فکر کنم و به چیز ای خوب فکر کنم ولی یکهو که فکر میکنم همه چیز خوب و عالیه، رفتارش میکنه که من واقعا اون لحظه کنترلم رو از دست میدم. البته اصلا نمیدارم طولانی بشه و با توجه به نکاتی که منو آرومم میکنه ، حال خودم رو خوب کنم. ولی واقعا احتیاج به کمک دارم. لطفا اگر کسی میتونه راهنمایی کنه. از استاد عزیزم یا مریم مهربون و یا حتی دوستان اگر راهی به نظرشون میرسه که به من در این نسیر کمک کنه ممنون میشم.

    آیا افکار من باعث این بیماری در همسرم شده؟

    آیا من چگونه میتوانم این بیماری را از او دور کنم و سلامتی اش رو بدست بیاره؟

    ممنونم میشم اگر کسی بتونه راهنمایی کنه. واقعا احتیاج به کمک دارم. این مسئله باعث شده که نتونم تمرکزم رو روی کار خودم بطور صد در صد بزارم .

    شاد، سلامت و در پناه الله یکتا 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      علی اصغر سیمابه گفته:
      مدت عضویت: 1363 روز

      سلام دوست عزیز تو باعث نشدی که توروی خودت کار کن تنها کمک تو به همسرت خوب کردن حال خودت شاد کردن خودت ما زمانی میتونیم به دیگران کمک کنیم که خودمون حالمون خوب باشه وقتی تو خوبی شادی با خدا هستی در مدار درست هستی آدما وقتی تورو میبین میگن چه قدر تو شادی حتی همسرت متوجه میشه میگه چه جوری اینقدر حالت خوبه بگو من خدارو پیدا کردم چه جوری بگو برو تو سایت عباس منش البته زمانی که همسرت خودش بخواد بگو بهش اون زمان هدایت میشه و خدا به هزاران شیوه روش هدایت میکنه نگران نباش تو روی خودت کار کن کانون توجهت بزار روی ویژگی مثبت همسرت حتی شده یه لبخند. کوتاه همین الان سوال کردی و گفتی که همسرم روحیه خوبی نداره الان به بعد بهش توجه نکن منظورم به روحیه بدش نگاه نکن به کارهای مثبت توجه کن اون موقع میبینی اونم حالش خوب شده کانون توجهت تغییر بده همه چیز درست میشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        افشین نادری گفته:
        مدت عضویت: 1385 روز

        سلام دوست عزیز،واقعا لذت بردم از خوندن کامنتتون،بسیار عالی بسیار عالی،تحسین میکنم،درست میفرمائید هیچ کسی نمیتونه روی کس دیگه ای تاثیر بذاره مگه طرف خودش باور کرده باشه،برای تغییر باورها بایدتلاش کرد،البته با طی کردن تکاملش،مثل ورزش،یک شبه که نمیتونی ورزشکارشی یک شبه که نمیتونی بدنت رو اونجوری که خودت دوست داری بسازی،باید تکاملش طی شه،من به شخصه هروقت روی باوری کار میکنم وکم میارم دوره طی کردن تکامل ورزش رو یادم میارم،چون تونستم طی کنم،خلاصه کلام خدمتتون عرض کنم که تنها راه تغییر آدم به قول علی آقای گل تغییر باور هاست

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Abby گفته:
        مدت عضویت: 1793 روز

        سلام دوست عزیز علی

        سپاسگزارم از شما بابت اینکه وقت گذاشتین و متن منو خوندین و جوابم را دادین. سپاسگزارم از خدای مهربانم که این موقعیت و این مکان رو برام فراهم کرده که میتوانم با دوستان خوب و مثبتی که در اینجا هستند صحبت کنم و به آرامش برسم.

        باز هم ممنونم از پاسخ خوب شما.

        به روی چشم ، از این به بعد فقط به نکات مثبت همسرم فکر میکنم تا اینکه به آرامش برسم و آرامش وجودم رو برای دیگران هم گسترش بدم.

        خدایا سپاسگزارم

        خدایا سپاسگزارم

        خدایا سپاسگزارم

        شاد سلامت و در پناه الله یکتا 🙏

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1202 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و بقیه دوستان امروز این نشانه ی من بود من به خداوند گفتم خدایا میخوام یکی از دوره هارو بخرم واقعا همه دوره ها رو دوست دارم ولی میخوام تو بهم بگی دقیق کدوم رو بگیرم و روی خودم کارکنم ونتیجه های عالی تری بگیرم این واسم آمد خیلی خوشحالم و بینهایت از خداوند سپاسگزارم دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    اميركاوه نجدي گفته:
    مدت عضویت: 2295 روز

    سلام و عرض ادب ب استاد عشق و مریم شایسته که شایسته فامیلش هست

    با تمام وجودم خدا را شاکرم که من را با این سایت اشنا کرد و من وارد این خانواده بزرگ و صمیمی شدم من اول راه هستم و مطمنم که انتهای این راه به سعادتم ختم میشه و همینطور در مسیر راه دارم لذت مبرم خدایا شکرت خدایا ممنونم که قوانینت ثابت هستند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    بهنوش گفته:
    مدت عضویت: 1542 روز

    سلام

    ممنون از توضیحات عالی و آرامش بخش،فقط من یه سوال برام پیش اومد، توی فایلهای دیگه استاد در مورد آیه 155 و 156 و 157 سوره بقره [وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأمْوالِ وَ الْأنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ (155)

    الَّذینَ إذا أصابَتْهُمْ مُصیبَهٌ قالوا إنّا لِلّهِ وَ إنّا إلَیْهِ راجِعونَ (156)

    أولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدونَ (157)] گفته بودن که همه انسانها تحت آزمایش الهی قرار میگیرن اما توضیح این سوال میگن که این دیدگاه درست نیست که فکر کنیم دلیل ناخواسته هایی که زندگی رو برامون سخت کرده امتحان الهی است، من متوجه نشدم، ممنون میشم دوستان پاسخ بدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مسعود آریا منش گفته:
      مدت عضویت: 2727 روز

      سلام خدمت شما دوست عزیز امیدوارم در شادی و لذت بسر ببرید

      موضوعی که استاد در مورد اصابت مصیبته در موردش صحبت کردن در مورد ساز و کار جهان هستی بود در مورد خاصیت جهانی که در اون زندگی میکنیم بود ببینید ما در جهان دوقطبی زندگی میکنیم به این منظور که در این جهان سرد هست گرم هست بالا هست پایین هست فقر هست ثروت هست سلامتی هست بیماری هست هر موضوعی رو میتونید متضادش رو پیدا کنید یعنی هیچ روزی در این جهان نمی‌رسه که همه فقیر باشند یا همه ثروتمند باشند همه سالم باشند یا همه بیمار باشند همه جا سرد باشه یا همه جا گرم باشه همه چیز در این جهان بین همه اینا قرار داره به همین منظور زندگی ما انسان ها هم از این قاعده مثتثنی نیست یعنی هر فردی که داره روی باور ها و افکارش کار می‌کنه به این دلیل که نمیتونه صد در صد باورهای عالی بسازه یه زمان های ممکنه یک سری ناخواسته هم تو زندگیش بوجود بیاد که گفتم این خاصیت و سازو کار جهانه ما انسان ها به سمت کمال حرکت می‌کنیم اما هرگز به کمال نمی‌رسیم همیشه باورهای ما بین رنگ خاکستری سفیده اگر زیاد کار کنیم به سمت سفید متمایل میشه اما هرگز سفید صد در صد نمیشه و همینطور اگر کار نکنیم روی باوهامون به سمت خاکستری و سیاه متمایل میشه ولی هرگز سیاه سیاه نمیشه به همین منظور جهان هم دقیقا همین طور داره کار می‌کنه اون جای که خداوند میگه ما شمارو ابتلا میکنیم به گرفتن مال نفس و غیره نه به این دلیل که خدا از قصد این کارو می‌کنه به این دلیل که سازو کار جهان همینه به این دلیل که ما نمی‌توانیم صد در صد بدون نقص همیشه باورهای عالی وعالی داشته باشیم یه سری نا خواسته ها هم اتفاق میوفته که آخرش خداوند بازهم خیلی زیبا میاد یاد میده که چه باوری رو ایجاد کنیم وقتی به ناخواسته ای برمیخوریم که میگه بشارت بده به صابرین کسانی که وقتی به مصیبتی میرسند میگویند ما از خداییم و به سمت اون باز میگردیم ببینید چقدر باور عالی که بابا ما وصلیم به خدا ما از خودشیم حتما این تضاد راهی است برای رسوندن ما به خواسته مون و در ادامه میگه اونها کسانی هستند که خداوند صلوات می‌فرستد بهشون

      کسانی که اینجوری قوانین رو درک کردند سلام بر آنها باد و تو مفهوم بشرالصابرین هم این نیست که اوضاع سخت رو تحمل کنیم و زجر بکشیم و بعد فکر کنیم صابر هستیم و بشارت بده بهمون بلکه اونجا صابرین کسانی هستند که این این قوانین رو درک کردند و با درک این قوانین به آرامش رسیدند و صبر پیشه کردند نه با زجر بلکه با احساس خوب با این احساس که صد در صد این اتفاق منو به سمت خواسته ام هدایت میکند و دگه نگران نیست و حالشون خوبه به اون شخص هست که خداوند بهش بشارت میده و پاداش میده

      این از این بخش

      اما موضوعی که در این سوال خانم شایسته پاسخ زیبای دادند بحث این بود که یه سری چیزا به صلاح من نیست و من قدرتی ندارم و دگه خدا برای من خواسته و هیچ کاری هم نمیشه کردش که خانم شایسته پاسخ دادند که پاسخ خانم شایسته کاملا موضوع رو مشخص کرد نیازی نمی‌بینم در موردش توضیح بدم فقط اون قسمت اون آیه که شما فرمودین رو گفتم توضیح بدم بهتون

      امیدوارم کارآمد باشه. براتون دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 230 روز

      سلام دوست عزیز

      من خودم خیلی آگاهی ندارم که بتونم دقیق جواب شما رو بدم

      ولی گاها پیش اومده که وقتی یه چیزی رو ادعا کردم بلافاصله امتحان شدم

      مثلا وقتی میگم خدایا من مطمئنم تو رزاقی و روزی منو با هزاران دستت میرسونی ، یهویی یه اتفاقی میوفته که من به پول احتیاج پیدا میکنم و کاری هم از دستم برنمیاد ، حالا اگه من ارامشمو حفظ کنم یعنی تو این آزمایش سربلندم اما اگه مدام استرس داشته باشم یعنی هنوز باور نکردم که خدا روزی دهندست

      به نظرم منظور از آزمایش الهی تمام ادعاهایی که ما در مورد باورهای توحیدیمون داریم

      ما میایم یه سری باورهای جدید رو تو خودمون ایجاد میکنیم ،و مطمئنیم که دیگه همه چی درست میشه خب آیا تو عمل هم به این باور ایمان داریم یا فقط حرفه ، اینجاست که آزمایش میشیم که به خودمون ثابت بشه که حرف با عمل فرق داره

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    عباس حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1385 روز

    سلام به مریم بانو

    سلامی به زیبایی و شیوایی قلم شما

    خانم شایسته عزیز من حدودا بیست و سه چهار سالمه

    و قلبا شما رو خیلی دوست دارم

    چون از رفتار شما بارها مواردی رو یاد گرفتم که از خود استاد یاد نگرفتم

    بارها شما نکاتی رو گفتید در فایل ها یا مثل همین نوشته

    که چنان بر قلبم نشسته که حرفای استاد ننشسته …

    فرکانس شما یک فرکانس صلح دائمیه که باعث میشه فرکانس استاد که بسیار بالاست کمی تقلیل پیدا کنه و با درک محدود من هماهنگ بشه

    و بر جانم بنشینه

    هزاران مرتبه تا به حال در ذهنم شما را تحسین کردم و هر چقدر سپاسگزار شما باشم کم است

    شما تاثیر زیادی بر من گذاشتید و توان سپاسگزاری از شما و مواردی که به من یادداید ممکن نیست …

    مریم بانو

    الان جلسه 13 دوره هم جهت با خداوند چند روزی روی سایت امده و پس از شنیدن اون صحبت ها نشانه امروز من این متن زیبای شما بود

    با اون جلسه تازه متوجه شدم چرا مثل سه چهار سال پیش پیگیر سایت و این مباحث و در کل کنترل ذهن نیستم

    تنها دلیلش اینه که باور من به خلق زندگی به خالق بودن کم و کمتر شده

    عوامل بیرونی در ذهنم پر رنگ تر شده

    شرک هایم بیشتر و بی ایمانی ام محکم تر شده

    درسته که مباحث رو پیگیری میکنم ولی ایمان قبل رو ندارم

    و این نشانه امروز خداوند برای من مهر محکمی بود که این باور باید تقویت شود

    خدارو هزاران مرتبه شکر من دوره راهنمای عملی را دارم

    و خداروهزاران مرتبه شکر که به سایت استاد هدایت شدم تا مفهوم خدا و زندگی را بهتر درک کنم

    درسته همیشه در یک رفت و برگشت دائم به سمت ایمان و بی ایمانی، به سمت خدا و نجوای ذهنم دارم

    ولی همیشه و همیشه

    بازگشت من به سوی خود اوست و به سمت این سایت

    حرفایی که اینجا گفته میشه با کل جهان فرق داره

    ادم هاش متفاوت هستند

    نوشته ها عکس ها همه چیز

    و این دلیل تطابق قران و استاد و حرفای استاد و هم جهت بودن با خداونده

    حرفایی که حال دل رو خوب میکنه و قلب را آرام

    و خداوند میگوید:

    الا به ذکر الله تطمئن القلوب

    فقط با یاد خدا دلها آرام میگیرد …

    و اگر دلی با حرفی نوشته ای کلامی آرام میشود پس آن هم جهت با خداوند و یاد خداست

    یعنی ان حرف ها حرف های روح است

    حرف هایی که زمان را متوقف میکند

    حس آرامش بی وصف هدیه میکند

    و قلب ها را بار میکند

    الا به ذکر الله تطمئن القلوب ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    دختر محبوب خدا گفته:
    مدت عضویت: 2119 روز

    سلام و خدا قوت به استاد عزیز و همکاران محترمشون.

    این مقاله را کامل خوندم ولی سوالی برام پیش اومده,ممنون میشم بهم جواب بدید.

    اگر همه چیز به ارتعاشات و فرکانس های ارسالی ما بستگی داره پس خدا این وسط چیکارس؟؟

    آیا اینکه هر شخصی بر اساس فرکانس های ارسالی خودش به اهداف و خواسته هاش برسه باعث هرج و مرج و بی نظمی در کاینات نمیشه؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    کوروش حسنی گفته:
    مدت عضویت: 1785 روز

    زندگی قشنگه اگر ذهنت قشنگ بشه

    زندگی زیباست اگر زیبا ببینیش

    زندگی رو دوس دارم چون عاشقشم

    زندگی زیباست اگر زیبا ببینیش

    زندگی رو دوس دارم چون عاشقشم

    خدایا به داده و‌‌ نداده آت شکر

    عاشقتم زندگی چو میسازمش

    زندگی رود روانیست که پایانش مرگ است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمدرضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1218 روز

    سلام چند روزبعد مریض بودم.

    امروز صبح که بیدارشدم،تصمیم گرفتم دنبال علت این مریضی بگردم.رفتم توی ذهنم.روز۱.۱.۱۴۰۱ روزختم مجلس عزیز ازدست رفته بود .شب صحبتی مطرح شد ومن گفتم؛این مریضی میتوانست،برای هریک ازمااتفاق بیفتد .وبرای که کسی ناراحت نشود خودم رامثال زدم.

    ودقیق ازموقع خروج از منزل بنده خدا این تضاد برایم اتفاق افتاد.

    باز هم خداراشاکرم؛که امروز هدایتم کرد.چون درتمام طول مریضی ام دراین چند روز خدا شکر کردم وازاوهدایت خواستم.خوشحال بودم که احساس می کردم که حضورش رادرک می کردم ودرمی کنم وازحضورخدا لذت میبرم.

    خدارا شکر بخاطر سلامتی ام.

    خدارا شکر بخاطرعشقش که دروجودم است.

    خداراشکر که ثروتمندترین وقدرتمندترین وبخشنده ترین عالم درنزدیکترین فاصله با من است وازوجودش لذت میبرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: