آیا می‌توان مانع اتفاقاتی شد که صلاحِ خداوند برای ماست؟ - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

76 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی داودی گفته:
    مدت عضویت: 736 روز

    بنام خدای قدرتمندوبخشنده

    سلام به جناب عباسمنش عزیز وهمه دوستان مسیرموفقیت.من اولین کامنتم هست چون شماخیلی تاکیدداشتیدکه مشارکت بسیار تاثیر گزارهست.این فایل درنشانه امروز من برای سوالی که ازخداوند داشتم اومدکه پرسیدم تشخیص اصل ازفرع روبهم نشون بده.هرچند خیلی نزدیک بهم نبودن ولی به لطف خدا اطلاعات خوبی دریافت کردم.استاد خیلی خوشحالم که بعداز نزدیک 20 سال گمراهی که اتفاقات وتجربه های سنگینی رو تجربه کردم و17 ساله که درسیاهی میگذروندم که یکیش به جدایی ختم شدوبعدش وابستگی به الکل … والان متوجه هدایتهایی شدم که جهان هستی بمن میداده وچون من خودم رودرگیر شادیهای مصنوعی وزودگذروتوهمات کرده بودم متوجه اونها نمیشدم ولی من روخود جهان هستی به اجبار هدایتم کرد ویک دوست که چندسال جلوتر راه خودشو ازمن جداکرد ورفت بسمت خداشناسی وعرفان سرراه من مجددا قرار داد ومن بایک فایل خواسته های من ارزوهای من است اقای کوین ترودو هدایت شدم به شما وخیلی هارو گوش کردم ودریک لایو قدیمی با اقای عرشیانفر شمارودیدم والان واقعا عاشقتون شدم چون خودتونید وفیلم ونقش بازی نیستید الان حدودا شاید سه ماه بشه که باشما هستم وبه لطف خدای مهربون وشماودوستان حالم خیلی خوبه وتغییرات رواحساس میکنم حدودا صدبه بالا فایلهای دانلودی شمارو دارم وتلاشم رومیکنم فرکانسم بالاتربره وفایلهاتونو خریداری کنم.باتشکر همتونو دوست دارم بامیدخودش به ارامش وشادی حقیقی وهمیشگی برسید بنظر من ازارامش وشادی به خیلی ازاهدافمون میرسیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1723 روز

    سلام به همگی 🌹

    خدا رو شکر هیچ وقت اعتقادی به این نداشتم که خدا برامون چیزی می خواد !!!

    همیشه با خودم میگفتم خب اگه اون چیزی برامون می خواد پس چرا اصلا ما رو بوجود آورد ؟؟؟

    یه برنامه بهمون میداد میگفت همون رو اجرا کنین تمام 😅

    ، مثل فرشته ها ……

    البته کسی بهم یاد نداده بود ولی از بچگی انقد خواسته هام زود تغییر می کرد و می دیدم متعاقب باهاش همه چیز تغییر میکنه ، در نتیجه شد باور ۱۰۰٪ که به شدت خودمو مسئول همه اتفاقا زندگیم می دونستم ( بماند که انقد قوی شده بود که خودمو مسئول زندگی دیگران هم میدونستم )

    وقتی میدیدم یکی میگه شوهرم نمیزاره

    بابام مجبورم کرد ازدواج کنم

    فلانی نمیزاره

    من خیلی حرص می خوردم !

    مى گفتم یعنى انقد خدا ظالمه که اختیار منو بده درست کس دیگه

    نمی دونم اصلا این آگاهى هام از کجا میومد ولى بهش باور داشتم

    مدتی بود نمی تونستم تمرکز کنم انقد که خواسته ها و تضاد های زندگیم زیاد شده بود ….

    نجواها هی میگفتن تمرکز نکن سخته زمان میبره ولش کن …… به جاش فقط لذت ببر این شد که نتونستم تمرکز لیزرى رو خواسته هام یکى یکى بزارم

    واقعا هر کسی نجواش از یه راهی وارد میشه

    هر چقد سعی کنیم یه قسمت رو خوب کنیم میبینیم اون نجواها از شیوه دیگه ای وارد میشن

    بهم میگفت تمرکز نکن ، لذت ببر استادت میگه !

    اینکه لذت بردن از زندگی بدون هدف داشتن مثل زندگی تو برهوته که باید هر طرف باد میره تو هم برى ….

    دارم سعی میکنم روش غلبه کنم و‌کار خودمو بکنم و مطمئنم با وجود خدا به هر مشکلی غلبه میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      زهراهنرمند گفته:
      مدت عضویت: 1702 روز

      سلام دوست عزیزم؛

      چقد خوب نوشتی که شیطان از راههای مختلف وارد میشه از هر طرف میاد و فقط نجوا میکنه…. یعنی هرررر لحظه ما باید حواسمون باشه که چه افکاری رو اجازه میدیم که وارد ذهنمون بشه. چون کار شیطان وسوسه است .مابعنوان اشرف مخلوقات حق انتخاب داریم که به قلبمون گوش بدیم یا ذهنمون که در نهایت دوتانتیجه متفاوت خواهند داشت

      الان من در تضادی قرار گرفتم نجوای شیطان سستم کرده و راکد شدم وجهان فشارم میده که حرکت کنم ولی ترمزی دارم که میگه هرچی تلاش کنی فایده ای نداره تاااااا بخوای تکااااملتو طی کنی کلللللی طول میکشه… و نمیتونم از لحظاتم لذت ببرم و همچنین نمیتونم حرکت کنم……..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    نرگس سبزعلی پور گفته:
    مدت عضویت: 1458 روز

    لا حول ولا قوت الا بالله العلی العظیم

    سلام به استاد عزیزم ، تمامی دوستان و عزیزانی که برای این سایت وقت و انرژی میذارن ، خدا قوت

    تغییر ،تغییر ، تغییر …. این روزا درگیر تغییر بزرگی هستم و ترس ها و نگرانی ها هم به دنبال این تغییر .

    نزدیک به 15 سال کار تدریس اونم توی یه آموزشگاه ثابت و حالا یهویی همه چی عوض شد ( مدیر آموزشگاه به دلیل مهاجرت تصمیم به تعطیلی موسسه گرفته ) یک هفته هست که درگیر و نگران هستم با خودم حرف میزنم مرور میکنم یادآوری میکنم اگه تو داری روی خودت کار میکنی پس نگرانی نداره اگه به قدرت خدا و باورهای زیبایی که در این مدت ساختی ایمان داری پس نگران چی هستی ؟؟؟؟؟ رها کن رها باش و بسپر به خدایی که در هر لحظه تو را هدایت میکند .

    خدا با این شریط به ظاهر بد قطعا خیری بزرگ برای من میخواهد و الان توی همین شرایط به ظاهر سخت است که باید ایمانم را در عمل نشان دهم باید احساسم به این تغییر ناخواسته را خوب نگه دارم باید به درک این واقعیت برسم که جهان منشا خیر و پیشرفت است والان با این تغییر بستر برای پیشرفت من بعد 15 سال فراهم شده .

    الان وقتشه از پیله بیام بیرون و از تغییر نترسم من چه میدانم که قراراست چه چیزهایی را تجربه کنم من از اتفاقات فردا ، یک ماه دیگه ، یک سال دیگه بی خبرم. فقط میدانم توکل و باور اینکه هر اتفاقی در زندگی من بی شک خیر مطلق است باعث میشود که با قلبی آسوده و خیالی راحت پذیرای این تغییر باشم .

    پروردگارم ، قدم های لرزان من را درمسیر تغییر زندگیم استوار گردان.

    رب من ، هدایت و نشانه هایت را برایم بفرست که چراغ راهم باشد .

    یاور همیشگی من ، مثل همیشه که هر وقت فکر میکردم به بن بستی رسیدم و تو در ی میگشودی به نعمت ها و راحتی بهتر و ثروت بیشتر این بار هم همراهیم کن .

    خدایا من به هر خیر ی که از تو برسد سخت محتاجم .

    شاااااد و عاااااالی باشید در پناه خدای مهربان .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      الهام رمضانی گفته:
      مدت عضویت: 1471 روز

      سلام نرگس عزیز

      من هم مانند تو در مسیر تغییر بزرگی هستم

      چقدر جملات و دعاهایت نسبت به پروردگار احساس خوبی بهم دادن

      خدایا قدم های لرزانم را در این مسیر ثابت بگردان

      خدایا میدونم هرچی که بشه همون خوبه است برای من

      من رها هستم و نیازمند هدایت تو

      ارامش ما در مسیر مقدار ایمانمون رو به خدا نشان میدهد

      موفق باشی نرگس جان

      هر چند که میدانم موفق میشوی

      دوستت دارم دوست ارزشمند و توانمند من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    میثم شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان

    به نام خداوند دوست داشتنی . من نمی دونم از کجا شروع کنم چون اولین بار هست درد دل خودم رو برای عموم می نویسم ولی آنقدر دل نوشته ها شیرین هست آدم و وادار می‌کنه بنویسم .

    من همیشه یادمه از بچگی احساس میکردم با همه فرق دارم من عمر جاودان دارم برای من اتفاقات خوب می افته .همینجور الان که ۳۰ سال دارم باز هم این باور رو دارم . ولی یه دوره از ۱۰ سالگی تا ۱۹ سالگی هیچی از زندگی متوجه نبودم چون کاملا داخل جهل و اشتباهات وخطا های خودم بودم خدایی که الان میشناسم و اصلا تو زندگیم نداشتم و دنبال رفیق بازی و کلی اشتباه که الان به این نتیجه رسیدم که چقدر اون اشتباهات داره تو زندگی الآنم کمکم می‌کنه و استفاده میکنم و خدارو شکر میکنم که من و سر بلند بیرون آورد از اون همه حادثه هایی که شاید اگر خودمو بیرون نمی کشیدم به نجوای درونم گوش نمی دادم الان هم تو همون شرایط بلکه بدتر درجا میزدم .

    بعداز اینکه با امید و روحیه عالی گفتم من باید برم خدمت سربازی تا مرد بشم اطراف من دوستانی بودن که از سربازی فراری بودن که منم می ترسند توهم فراری میشی اعتیاد پیدا می‌کنی باورهای مخرب خودشون رو روی من دوست داشتن پیاده کنن . من خدمتم و با سربلندی تموم کردم و خدارو شکر میکنم که توی اون دوران قرار گرفتم تا یک تجربه بزرگ رو تجربه کنم و از اون جا بود که تازه خدارو شناختم و تونستم دنبال خدای واقعی بگردم . من هیچ موقع فراموش نمی کنم محل خدمتم زرین شهر اصفهان یک یگان دور افتاده از شهر و یه شرایط سخت کنترل شده توی یگان کاملا توی فشار عصبی مارو مدیریت میکردن جوری که سرباز فرار میکرد . ماه مبارک رمضان بود که من تصمیم گرفتم با تمام سختی های خدمت پست دادنا رژه رفتنا کم خوابی ها روزه بگیرم و یه درخواست از خدا داشتم که نیت کردم کمکم کنه من و انتقال بده به تهران کنار مادرم باشم . باورتون نمیشه وقتی فکر میکنم میگم مگه میشه یک بار دیگه به اون حال معنوی که واقعا خدارو لمس کنم برگردم . قبلاً روزه می‌گرفتم لحظه شماری میکردم اذان بگن برم غذا بخورم اما اون زمان فقط تو فکر این بودم سریع برم به خدا وصل بشم یه حس و حالی که بیانش برام سخته جوری که ماه رمضان تموم شد از نماز عید فطر جا موندم و من و نبردن انقدر افسوس خوردم و گریه کردم ولی یه ندایی بهم گفت قبول باش . خدا قبولم کرده بود خدا رو شکر کردم تونستم برای اولین بار ۳۰روز کامل روزه بگیرم تلاشم نتیجه داد که چقدر حس قشنگیه بعد اون همه سختی تونستم . و هدیه من بعد چند هفته جوری که هیچ کس باورش نمی شد به من داده شد .به طور عجیب همه دنبال من افتاده بودن همه پرسنل همه مسئولین و فرمانده یگان همه هستی دست به دست داده بودن من و از اون شرایط منتقل کنن و منتقل شدم به جایی که همه آرزو داشتن جای من باشن توی اون دوران خودم باورم نمی شد . ده سالی از این داستان میگذره تعریف میکنم و ذوق میکنم که این شانس و داشتم که به اون حس و حال رسیدم . و نتیجه گرفتم

    . بعداز خدمت باز توی یک مسیر اشتباه قرار گرفتم اما عاقل تر شده بودم تصمیمات اشتباهم کم تر شده بود خدارو بیشتر حس میکردم بخاطر همین، همیشه مادرم نگران من بود که نکنه نابود بشم نکنه های مادرانه و دوست داشت من ازدواج کنم تا آدم بشم و من همیشه میگفتم مامان نگران نباش من از اون بچههاش نیستم خودت برام عروس پیدا می‌کنی . و یک روز به خودم اومدم یکجا خونده بودم خدا گفته بود اگر ازدواج کنی پنجاه درصد دینت کامل میشه .این حرف ذهن من و شست‌وشو داد تا اینکه گفتم من همون پنجاه درصد و می خوام صددرصد کار من نیست خدا یک جور خاص که خودش یه داستان جالبی هست که بعدا می نویسم .

    بعد ازدواج من و تازه شکوفا کرد خدا ،به لطف همسرم نعمت هاشو برای زندگی من جاری کرد پشت سرهم آنقدر جالب بود که بعدا نشستم پازل رو چیدم دیدم خدا چه قدر قشنگ و با عشق دست من و گرفت . من برای اولین بار دارم می‌نویسم و خدارو شکر میکنم که تونستم . حالا می خواهم تموم کنم دلم نمیاد دوست دارم بنویسم .

    خدایا شکرت شکرت شکرت که با شما دوستان پر انرژی و عالی آشنا شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2157 روز

    سلام.

    چه جواب بسیار پر و پیمون وزیبایی بود.

    خداروشکر از قبل آشنایی با استاد هم هیچوقت اعتقادی به تقدیر،قسنت و سرنوشت نداشتم و میگفتم اگر این ها وجود داشته باشن اونوقت اصلا هدف از خلقت انسان چیه؟اونوقت اراده ما چیه؟اون موقعست که فقط یک عروسک خیمه شب بازی هستیم که فقط حکم اسباب بازی های خداروخواهیم داشت و نه اشرف مخلوقات.

    مولانا بسیار عالی گفته و واقعا جهان مثل کوه و یا آیینه ایه که هرچیزی تحویلش بدیم همون رو برمیگردونه به ما و بنظرم این آخر عدالت خداست.

    اینکه اگر کسی بدی میکنه بر زندگی ما تاثیرگذار نیست و این اصلا آخر نامردی میبود که با بدی کردن به شخص دیگه ای شخصی که بدی کرده به خوشبختی و مقام و پول برسه و شخص بدی دیده زندگیش ازهم بپاشه.

    من این مفهوم رو وقتی احساس کردم که شخصی سعی کرد استاد عباسمنش رو در چشم من خراب کنه و در ظاهر هم به افکار من ضربه بزنه و درکوتاه مدت که میشه حدود چند روز موفق باشه اما بعد چند روز من اعتمادم به استاد برگشت و اتفاقا مباحثی که استاد گویای اون هست رو بهتر درک کردم و بیشتر راستی آزمایی کردم‌و بیشتر اعتماد کردم و حتی چند روز بعد اون اتفاق من کتاب رویاهای ۵و۶رو خریدم و نه تنها ترمیم شدم و از قوانین دور نشدم بلکه تونستم نتایج قابل توجهی به نسبت به خودم مثل رقم زدن مکان دلخواهم برای نشستن درهواپیما،رفتن به مسافرتی که میخوام رو با فرکانس هام رقم زدم.

    و حتی شخصی که استاد رو خواست در چشم من خراب کنه هم فرکانس های منفی خودم در اون زمان باعثش شده بود و هیچ عامل بیرونی و یا چیز از پیش مشخص شده ای تاثیر نداشته.

    و حتی اگر گهگاهی سختی میکشم به دلیل عدم‌ثبات فرکانس هامن و منفی بودن اون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1488 روز

    سلام بردوستان عزیزم

    زدم رودکمه هدایتم کن واین فایل اومد

    خدابهم گفت دلیل کم کاری هات تنبلی هات تصمیمات ناگرفتت دلیل احساس بدت من نیستم خودت هستی من قوانینم ثابته وتغییرنمیکنه توباباورهات وافکارت داری فرکانس های نامناسب میفرستی که هنوزبعد۱ونیم سال توسایت بودن تغییرزیادی نکردی اگه درامدت زیادنیست بایدباورهاتوعوض کنی هدفتومشخص کنی یایک کاری روشروع کنی توقدم اول روبردارمن هدایتت مبکنم به سمت خواسته هات من ازرگ گردن به تونزدیک ترم توحرکت کن تلاش کن درهابازمیشه

    تومنوباورکن توخودتوبهتربشناس بیشترومتعهدترباش برای انجام تمرینات ازهمه لحاظ بعدببین چی میشه

    تودرخواست کن من درخواستتواجابت میکنم به شرط این که منوباورداشته باشی پس روی هیچ کس به جزمن حساب نکن به من توکل کن توبامن باش به من اعتمادکن به جایی میرسونمت که حتی تصورشم نمیکنی بهت اینقدررزق وثروت میدم که نتوتی بشماریش چون توبهترین مخلوق منی تواشرف مخلوقاتی توبهترینی احمدفقط بامن باش نه به رییس جمهورکارداشته باش نه نماینده مجلس نه خانوادت نه جامعه خودت مسعول ۱۰۰٪زندگیت هستی نه کس دیگه بهت راه حل میدم هدایتت میکنم هرلحظه فقط این مسیرروادامه بده عباس منش هم فقط به من توکل کرددیدی چقدربهش نعمت دادم ایمانشونشون دادمنوباورکرد

    این صحبت من باخداوندبودهمینجورمیگف ومن تایپ کردم

    عاشقتم خداجونممممممممممممم

    درپناه الله یکتاشادوسربلندباشید🌹🌹♥️♥️♥️

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  7. -
    حسین گرزدین گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سیلام

    واقعا زندگی چیست جز آن چیزهایی که ما باور کرده ایم، واقعا فکر کردیم زندگی هیچی بجز چیزهایی ک قبلا تجربه کردیم و نام آن را گذاشته ایم منطق نیست؟ و هر وقت چیزی شد بگوییم که آره خب منطقی همینه چ منطقی چ کشکی کی گفته بود به ما اینجوریه همه چی تو محکومی تا باید بپذیری هر چی شده باید میشده و جواب قطعا نه هستش نه ما نمیپذیریم.

    یادم میاد اون زمان ک دبیرستان و حوزه با هم بودم هیچوقت نمیتونستم قبول کنم ک زندگی من نوشته شده رویه یه کاغذ اصلا نمیتونستم هیچ جوره بپذیرم تحت هیچ شرایطی چقد ساده، یادم میاد از اساتید میپرسیدم خب اگه معلوم چی به چیه پس اصلا چ اهمیتی داره ما چیکارکنیم و چ تصمیمی بگیرم . خیلی برام ساده بود که واقعا چرا باید هر آدم ساده ای اصلا کسی ک هیچی حالیش نیست قبول کنه همه چی مقدره و مشخص شده و هیچ دیگه بازی ک نتیجش معلومه بنظر شما لذت نگا کردن داره اصلا؟

    واقعا تا حالا فکر کردین یکی از لذتتتتتتتتتتتت بخش ترین قسمت های این دنیا اینه ک تمام زندگی سورپرایز هستش اصلا معلوم نیست ی ثانیه دیگه چی بشه و چقدر این لذت بخشه ک نمیدونی چی میشه و حالا اینجاس و دقیقا ب همین دلیله ک معلوم میکنه کی ایمان داره کی نداره واسه همینه خدا تو قرآن زیاد میگه: و کسانی ک به غیب ایمان دارن به نظر تویه عزیز غیب چیه جز باور فرکانس حال خوب حس خوب واقعا غیب چیه غیر اینا ، چقدر تحسین میکنم آدمای با ایمان رو که با اینکه چیزی ندیدن ولی با جرت میگن من مطمنم خدا برام جورش میکنه(مثه خودم) چون چشمای من این چشمام نیست چشمای من ایمانم باورم به خداست قلب پاکمه م که تقدیمش کردم ب خدا.

    برای هممون قابل درک هستش چرا داریم این آگاهی ها رو دریافت میکنیم چرا داریم این حرفا رو میخونیم و میشنویم من مطمنم تک تک شمایی ک دارین این متن و این کامنتارو میخونین دنبال ی چیزی گشتین ک تو دنیای بیرون پیداش نکردین و تسلیم شدین و صاحبش وارد عمل شده گفته حالا ک تسلیمی و دستت و جلو من دراز کردی بفرما این آدمش این سایتش اینم بهشتش اینم رفیقات و بازم جالب خدا میگه خب حالا ک فهمیدی چجوری ازم بخای پس شروع کن بخاه بزرگ بخاه بدون با کی طرفی بدون من کیم بدون طرف حسابت کیه ، مالک جهان رب کیهان کلیددار و مالک تمام خزانه های لاینتهی کیهان واقعا چقد حال میده همچین خدایی داشتن خدایا عاشققققققققققققتتتتتتتتتتتتتممممممممم

    سیدددددددددددددددددددددددددد بازم میگم مردی مرد (بخدا مردی)

    بچه ها عشق کامنتای خوشگلتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2509 روز

      به نام خداوند جان آفرین

      سلام حسین آقا

      خیلی عالی و روان نوشتید ممنون از شما

      وقتی گفتی بازی که نتیجه معلوم باشه اصلا لذت نداره

      بدل نشست

      ولی واقعا چطور قبول کردیم قضا و قدر را

      چرا فکرنکردیم

      چرا درک نکردیم

      ولی شما ساده و قشنگ گفتید

      از لذتتتتتتتتتتتت بخش ترین قسمت های این دنیا اینه ک تمام زندگی سورپرایز هستش اصلا معلوم نیست ی ثانیه دیگه چی بشه و چقدر این لذت بخشه ک نمیدونی چی میشه و حالا اینجاس و دقیقا ب همین دلیله ک معلوم میکنه کی ایمان داره کی نداره واسه همینه خدا تو قرآن زیاد میگه: و کسانی ک به غیب ایمان دارن به نظر تویه عزیز غیب چیه جز باور فرکانس حال خوب حس خوب واقعا غیب چیه غیر اینا

      واقعا عالی گفتید

      ممنون از کلام ساده و قلم شیوا شما

      شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    امینه کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1695 روز

    بنام پروردگار جهان رب مهربان

    امروز صبح بعد از نماز ، ی حسی در درونم گفت نخواب کتاب رویاهایی که رویا نیستن رو که چند روز پیش دانلود کردی بخون الان بهترین فرصته

    خداروشکر مشغول مطالعه شدم تمرین اول رو انجام دادم و با شوق دو چندان کل فصل اول رو مطالعه کردم

    وارد سایت شدم که فصل دوم رو تهیه کنم، که توسط نیروی کائنات به سمت مطالعه این نوشته هدایت شدم

    این موضوع هم دقیقا برای خودم حل نشده بود، یعنی سوال خودم بود.

    در شگفتم وقتی که ارتباط مون درست برقرار میشه خدای مهربان ما رو به سمت هدایت هووول میده

    چند روزی هست که از خدا خواستم بهم راه رو نشون بده تا بتونم به عزیزانم کمک کنم تا قوانین کیهانی رو بشناسن و با شناختی که کسب می‌کنن باورهای جدید رو جایگزین باورهای کهنه خودشون بکنن و به این یقین برسند که لیاقت توسط خودشون تعیین میشه

    و ما در این جهان چیزی جز خیر و خوبی نداریم

    هر موقع که مسئله ‌ای در زندگی خودم یا اطرافیانم پیش می‌آمد که نمی‌توانستیم برای آن دلیلی منطقی پیدا کنیم همیشه نتیجه این بود که حتما صلاح خدا این بوده! و من هیچ‌وقت با این جواب قانع نمی‌شدم. حسی درون من می‌گفت تو خودت(من نوعی) ی کاری کردی که این نتیجه‌ش شده! و خیلی اوقات این نظرم رو بیان می‌کردم ولی هیچ وقت به جواب درست نمی‌رسیدیم.

    و چقدر این جمله رو شنیدم که حتما صلاح نبوده! یا قسمت نبوده! خدا خودش میدونه چی برات بهتره!!

    خدای من چقدر این جمله‌ها و باورها ما رو از واقعیت‌ها دور میکرد و ماخبر نداشتیم

    خدا رو هزاران بار شکرگزارم که در این مسیر قرار گرفتم خدایا شدیدا احساس میکنم در تمام وجود منی و چیزی نمونده که از شدت شوق اشکم سرازیر بشه

    شاید پراکنده گویی کردم ولی مهم این بود که جرئت پیدا کنم اولین دیدگاهم را ارائه بدم. و به شما بگم که چقدر مورد توجه خدای مهربان هستم خودش مسیر رو نشون میده به شرط اینکه ما چشم‌مون رو باز کنیم و به قلبمون رجوع کنیم.

    ممنونم از استاد عزیز و همه دوستان که برای داشتن جهانی پر از صلح و شادی و فراوانی تلاش می‌کنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  9. -
    مهشید معماری گفته:
    مدت عضویت: 1742 روز

    با سلام و خدا قوت

    استاد گراتقدر برای آگاهی هایی که در اختیار خلق خدا قرا میدهید بینهایت سپاسگزارم.

    بنده به شخصه تا علت را ندانم پذیرش معلول برایم بسیار دشوار است. شاید ۱۰ سال پیش با قانون جذب در کتاب قدرت فکر که بطور اتفاقی از یک دستفروش خریدم، آشنا شدم، دقیقا زمانی که داشتم قرآن رو وارد زندگی ام میکردم، خیلی برام جالب بود و فکر میکردم خداوند دریچه ای جدید از جهان هستی رو به رویم گشوده و احساس خوبی داشتم و با امانت دادن کتاب به دوستانم سعی در آگاه نمودنشان داشتم، وقتی آیه موید قانون رو در قرآن میدیدم، به درستی قانون ایمان می آوردم، بطوریکه آیه را در صفحه نخست کتاب هم نوشتم، اما این دقیقا مصادف بود با زمانی که شرایط ذهنی نامساعدی داشتم و این آشفتگی ذهنی متاسفانه تا سال پیش با من بود.

    خداوند رو بینهایت بار شاکرم که هموراه راهنمایم بوده و ایمان دارم که خواهد بود، حقایقی که درباره خدای عزیییزم وکتاب هدایتش، از کلام نافذ شما در فایل های یوتیوبتان شنیدم در دل و جانم نشست و علت ها و قوانین برایم بسیار روشن تر و عمیق تر از گذشته شدند، بهتر است بگویم در گذشته آگاهی های قرآنی برایم در حد دانستن بودند و نه باور عملی ، اما اکنون به حول و قوه الهی هر بار که گوش جان به آموزه های شما سپرده ام، پاسخ درست بسیاری از برداشت هایم از آیاتی که توسط شما تحلیل شده را گرفته ام و باورم به قوانین الهی بیشتر و بیشتر شده، حال نوبت عمل به این قوانین میرسد، شک ندارم که خداوند راه گشاست و بندگان عزیری چون شما را وسلیه هدایت سایر بندگانش قرار داده. دست خدا همیشه به همراهتان

    بینهایت سپاسگزارم از خداوند که شما را در مسیر زندگی ام قرار داد. 🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      سمیه امینی گفته:
      مدت عضویت: 2266 روز

      سلام به دوستم مهشید عزیزم

      من کامنت تون رو خوندم و لذت بردم و خداروشکر میکنم که خداوند هر لحظه در حال هدایت ماست چقدر تحسینتون میکنم که این چنین تکاملتون رو طی کردید و به درک خوبی از قانون رسیدید دقیقا همینطوره ما با آموزشهای ارزشمند استاد داریم به باورهای قدرتمندکننده و عمل و استفاده از اونها هدایت میشیم و هر چقدر اونها رو تایید و تکرار کنیم نتایج بزرگتر خلق میکنیم و به سمت زیباییهای بیشتری هدایت میشیم

      دمتون گرم با این نوشته ی روان و خوب

      براتون بهترین بهترینها رو آرزو میکنم که لایق بهترینهایید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        مهشید معماری گفته:
        مدت عضویت: 1742 روز

        سلام دوست عزیزم، سمیه خانووم گل

        بسیار سپاسگزارم از ابراز لطفتون و خداوند رو بینهایت شاکرم که حتی با کامنت شما دوست عزیزم برایم راهگشایی میکند.حس میکنم فضای اینجا پر از انرژی های عالی و خداییست.

        من هم برای شما بهترینها رو در هر مرحله ای از زندگی پر خیر و برکتتون آرزو میکنم. و ایمان دارم که خالق بهترین هایید. 🙏🙏🙏💐

        🙏🙏🙏

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سمیه امینی گفته:
    مدت عضویت: 2266 روز

    به نام فرمانروای جهان رب مهربان

    سلااام به خانم شایسته عزیزم و استاد ارزشمندم و همه دوستانم در این خانواده صمیمی

    خداوند رو شکر میکنم که تونستم این آگاهی ناب رو بچشم چقدر چقدر خانم شایسته عزیزم شما رو تحسین میکنم برای این قلم شیوا و روان چقدر خوب قوانین ونکته های فایلهای استاد رو واضح و ساده برامون مرور میکنید من لذت بردم از خوندن این متن مملو از آگاهی واقعا به دلم نشست چرا که تک تک این کلمات و جملات کلام خود خداوند بود و همین طور که خودتون هم گفتید کلمه ی اضافه ای نداشت خداااااای من هر جمله یه درس بود هر پاراگراف یه آگاهی با ارزش بود ازتون بی نهایت سپاسگزارم برای این بخش و مطالب ارزشمند

    و این سوال چقدر اساسی و راهگشاست و شما روی چه باور محدودکننده ی کهنه ای دست گذاشتید من تک تک این جملات رو برای خودم یادداشت کردم اینها ورودی های مناسبه برای تغییر این باور محدود کننده

    من با خوندن این متن این باور قدرتمند کننده رو در خودم دارم میسازم و ایجاد میکنم که هیچ اتفاقی بدون اجازه ی ما وارد زندگیمان نمیشود. جهان فقط یک مبدل است که به کانون توجه من یا همان فرکانسهای غالب من پاسخ میدهد.

    مشیت الهی چیست؟؟؟؟؟ همان قوانینی است که جهان بر اساس آنها کار میکند. قانون فرکانس در راس آن قرار دارد.

    تمام برنامه ی خداوند این است که هر فرد زندگیش را بوسیله باورها و فرکانسهایش خلق کند و بر این اساس همه چیز در جهان ساده ، قاعده مند و عادلانه است.

    پس تقدیر و سرنوشت وجود ندارد. سرنوشت من بستگی به خودم و درخواستهایم دارد و آنچه به جهان ارسال میکنم.

    میتوانم سرنوشت خودم را آنطور که میخواهم رقم بزنم …. چه آگاهی نابی چقدرررررررر خالصه این فرکانس من چندین ساعته که دارم به این آگاهی فکر میکنم و خدااااای من چه دریچه ای به روی هر فردی گشوده میشه اگر باور کنه که این خودش هست که با واضح کردن خواسته ها و ساختن باورهای هماهنگ و ارسال فرکانس خواسته های دلخواه میتونه اونها رو وارد زندگی خودش کنه خدایا شکررررررت بی نهایت بی نهایت برای درک این آگاهی

    من عشق کردم با این جمله که میگه ما در هر لحظه با فرکانسهایمان تصحیح مسیر میکنیم و این چه خبر خوبیه برای همه ی ما که باور داریم صلاح خداوند برای ما اینه که جهان با فرکانسهای ما کار کنه !

    برای همه هدایت به مسیر رشد و شناخت خداوند و زیباییها و نعمتهای روزافزون آرزومندم

    شاد و سلامت باشید در پناه الله مهربان

    خانم شایسته عزیزم بی نهایت بی نهایت ازتون سپاسگزارم برای این بخش الماس گونه

    🦋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 63 رای: