در این فایل استاد عباس منش با توضیح ویژگی های شخصیت خوشبین و بدبین، مفاهیم زیر را مفصلا توضیح می دهد:
- ارتباط خوشبینی و احاطه شدن با نعمت های پادار، از دیدگاه قانون؛
- ارتباط بدبینی و احاطه شدن با ناخواسته ها، از دیدگاه قانون؛
- تعریف شاکر و ارتباط آن با خوشبینی؛
- تعریف کافر و ارتباط آن با بدبینی؛
- مفهوم تقوا و قدرت آن در تبدیل “بدبینی” به “خوشبینی”
- بدبینی چگونه ایجاد می شود و با چه منطق هایی می توان مانع شیوع آن در افکار و ذهنیت خود شد؛
- چه جنسی از کنترل ذهن سبب می شود تا فرکانس غالب ما به سمت خوشبینی گرایش پیدا کند و طبق قانون، جریان ورود نعمت ها به زندگی مان را جاری نگه دارد؛
آگاهی های این فایل به ما کمک می کند تا:
اول از همه، به درک درستی از مفهوم خوشبینی و مفهوم بدبینی برسیم بدون اینکه در این باره دچار سوء برداشت شویم؛
همچنین به ما کمک می کند تا بخش های بدبین در شخصیت خود را بشناسیم و با پرورش ویژگی خوشبینی در یک فرایند تکاملی، آن نقاط را بهبود دهیم.
آگاهی های این فایل را بشنوید. در مفاهیم آن تعقل کنید سپس در بخش نظرات این فایل بنویسید:
الف) با توجه به آگاهی های این فایل، دلایلی را لیست کنید که تغییر از بدبینی به خوشبینی را برای تجربه زندگی بهتر، ضروری می داند؟
این لیست، منطق های لازم برای تغییر نگاه از بدبینی به خوشبینی را، در دست ذهن شما قرار می دهد و اهرم رنج و لذت قوی ای برای ایجاد این تغییر، می سازد.
ب) چه راهکارهایی از آگاهی های این فایل آموخته اید که قصد دارید با اجرای آنها، ویژگی خوشبینی را در ذهنیت خود تقویت کنید؟ برای این منظور، چه قدم هایی – هرچند کوچک – را می توانید در برنامه روزانه خود بگنجانید؟
یادمان باشد که تغییر و بهبود شخصیت، یک شبه ایجاد نمی شود. بلکه یک فرایند است که باید با تعهد و قدم به قدم برداشته شود. قدم های کوچکی که به صورت مستمر بر می داریم، نه تنها این تغییر عمده را ایجاد می کند بلکه مسیر این تغییر را نیز بسیار لذت بخش می کند.
منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟365MB70 دقیقه
- فایل صوتی چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟68MB70 دقیقه
به نام خدای مهربان
تمرینی برای خوش بینی و هم مدار شدن با افراد خوب تر ،شرایط بهتر ،و اتفاقات بهتر که هر بار این تمرینات را بهتر انجام بدم به مدار بالاتری هدایت میشم .
ــ ذهن هر چیزی را که زیاد مرور میکنه همونو بیشتر تثبیت میکنه و همونو بیشتر به یاد میاره و واسش باور پذیر تر میشه بنابراین اولین نکته در این تمرین تکرار آن در طی روز است و هرچقدر تکرار بیشتر باشه نتیجه ی بهتری خواهم گرفت .
1. ((افراد و آدمهای بی نظیر و فو ق العاده تعدادشون بسیار بیشتر است)) این جمله رابنویسم و در کنارش اسم افراد خوبی که در زندگیم دیدم و یا باهاشون برخورد داشتم و در کنارم هستن را بنویسم
مثل دوستان دوران مدرسه ،دوستان دانشگاه ،دوستان هم خدمتی،همسایه ها ،همکاران ،فامیلهام، افراد خوب رهگذر ،افراد داخل رسانه ،فروشنده ها ،مشتری ها ،خانواده ی عزیزم و به یاد بیارم هرکسی که میتونه در این لیست قرار بگیره و بعدش بابت تک به تکشون شکر گذاری کنم و اون خاطره ی خوب و یا اتفاق خوب با اون فرد خوب را به یاد بیارم .
2.((موفقیتهای زیادی کسب کردم وقتی که بدبین نبودم )) این جمله را بنویسم و در کنارش لیستی از موفقیتهام بنویسم و به یاد بیارم که چقدر خوش بینانه توسنتم اون کار انجام بدم و بابتش شکر گذار باشم
3.((هر چی که واسم پیش میاد خیر ))این جمله را بنویسم و در کنارش لیستی از کارهایی که بهشون هدایت شدم را مرور کنم و بنویسم و اتفاقات خوب را مرور کنم و بنویسم و بابتشون شکر گذار باشم
4.(( افراد و آدم های بی نظیر و فوق العاده تعدادشون بسیار بیشتره )) این جمله را بنویسم و نکات مثبت و افراد اطرافم که باهاشون در ارتباط هستم دربیارم و با خودم در تنهایی راجع بهشون صحبت کنم،جلوی خودشون بهشون بگم ،پشت سر با افراد دیگه راجع بهشون صحبت کنم و سپاس گذار باشم بابت این افراد با ویژگی های خوبشون .
5.((همه جا پر از زیبایی و نعمت ))این جمله را بنویسم و زیبایی ها و نکات مثبت شهرم را بنویسم و مکان های زیبا و جاذبه هاشو بنویسم و شکر گذار این همه زیبایی و امکانات شهرم باشم
اکر متعهد به تمرینات بالا باشم چه اتفاقات خوب شرایط خوبی واسم به وجود میاد و با چه افزادی مواجه میشم ؟؟؟
با انجام این تمرینات شخصیت سپاس گذارانه تر و خوش بینی در وجودم به وجود میاد
نکته ی مهم :این اصل یادم باشه که در مورد اتفاقات بد و شرایط بد و یا افراد بد اصلا فکر نکنم و حتی راجع بهش با خدا هم صحبت نکنم
اصلا کار سختی نیست که آدم بخواد به هرچیزی بد بین باشه و اصلا مهارتی نمیخواد که نکات منفی افراد ببینه
آدم خوش بین کسی که نکات مثبت در هر کار و هر شرایط و هر فردی بتونه ببینه و این افراد به شرایط بهتر و افراد بهتر هدایت میشن چون این یک قانون است
ــ به هرچیزی که توجه کنم از جنس همون چیز وارد زندگیم
آفرین به خودم که در حال پیشرفت و یادگیری و بهبود هستم و با همین شرایطی که دارم کافی و ارزشمندم
خداجون سپاس
به نام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم و بانوی مهربان
سلام به خانواده ی بهشتیم
خدایا شکر که یک بار دیگر فرصتی بهم داده شد تا کامنتی بنویسم و رد پایی به جا بذارم
استاد همیشه افراد بزرگ و موفق در هر صنعتی را دنبال میکنه که ببینه چه باورهای دارن ،و چه سوالاتی ازشون پرسیده میشه و چطور جواب میدن و به این شکل با دیدن این مستندها یا فیلمها یا گزارشها روشون فکر میکنند و در قانون ازشون استفاده میکنند و به این صورت برای ما محتوا ضبط میکنند. سپاس گذارم استاد عزیزم
این بار جف بزوس صاحب رسانه ،کار آفرین ،سرمایه گذار اهل آمریکا در زمینه اینترنت ،و نیز ریئس اجرایی هیئت مدیره موسس و مدیر عامل ارشد سابق شرکت آمازون ،که بزرگترین شرکت خرده فروشی آنلاین در جهان است مورد بررسی قرار میگیرد .
جف بزوس: من موفقیتهای بزرگی کسب کردم وقتی که بدبین نبودم
همین جمله ی بالا کافی بود تا استاد ازش یک فایل 70 دقیقه ای درست کنه که خیلی به شخص برای من مناسب بوده و قرار کلی روش کار کنم و در ادامه آنچه که استاد گفتن را به طور خلاصه در این کامنت مینویسم با هدایت خدا.
سوال مجری از جف بزوس : آیا نگران نیستی که رقیب قدرتمندت ایلان ماسک خدمات بیشتری بهش داده بشه ؟؟؟
جواب جف بزوس: من دوست ندارم که بدبین باشم و زمانی که موفقیتهای زیادی کسب کردم به خاطر این بوده که بدبین نبودم و چرا اصلاً اینقدر بدبین باشم نسبت به حرفهایی که میزنند و در ادامه به نکات مثبت ایلان ماسک اشاره کرد و گفت که میخوام خوش بین باشم از اینکه آنچه را گفته میخواد انجام بده
قانون جذب میگه : ((وقتی منتظر اتفاقات بد هستی داری به جهان میگی که اتفاقات بد میخوام))
تعریف بدبینی: از حرف دیگران و یا صحبتهای افراد یا احوالپرسیشون و یا اتفاقات برداشت بد کنم مثلاً: من میدونم موفق نمیشم
مثلا: سلام گرگ بی معنی نیست و اگر این شخص داره ازم تعریف میکنه یه کاسه ای زیر نیم کاسست
منتظر اتفاقات خوب باشم با خوشبینی کمتر مورد سوء استفاده قرار میگیرم و اگر اتفاق به ظاهر بدی افتاده باشه به یاد بیارم مواردی که برام اتفاقات خوب افتاده و با افراد خوبی مواجه شدم و گذشته های خوب را به یاد بیارم
یادآوری قانون : به هرچی توجه کنیم از جنس همون وارد زندگیمون میشه
ممکنه اتفاقات خوب را هم بهش بدبین باشیم مثلاً باورم نمیشه که این اتفاق واسم افتاده یا این کار واسم جور شد یا وارد این رابطه شدن یا این مبلغ دریافت کردم
پاشنههای آشیل ما و فکرهای بدی که از گذشته با ما بوده یک زنگ خطری است که هر لحظه احتمال داره به صدا در بیاد و به خاطر باورهایی که از گذشته با ما بوده ممکنه که بگه این فردی که الان بهم کمک کرد یک نیت بدی داره مثلا مثلاً زمانی که یک فردی یا یک عزیزی برامون غذایی رو میاره و ما قبول نمیکنیم و میگیم که نه خیلی ممنونم و توی ذهنمون میگیم که نکنه فردا یک انتظاری از من داشته باشه یا یه کاری داشته باشه که من باید براش انجام بدم بنابراین این غذا رو نگیرم بهتره
فرکانس غالب من هرچی باشه از همون جنس افراد و شرایط را وارد زندگیم میکنه .
ویژگی های افراد بدبین :
(1)افراد بدبین شک دارند به حرف خوب و رفتار خوب: مثلاً در شهرستان ما زمانی که بعد از مدتی به یک نفر رنگ میزنی میگن که سلام لک بیطمع نیست و یا حتی خودت بعد از مدتی به کسی زنگ میزنی میگی که سلام لک بی طمع نیست و بعدش حرفتو میزنی که اینطوری بدبینی را در ذهن خودت و طرف میکاری یا مثلاً یک تعریفی از ما شده و برداشتمون نیت بدی هست و یک سناریوی بدی را در ذهنمون برای اون طرف درست میکنیم که این تعریف واسه اینه که فلان سو استفاده را بکنه یا فلان درخواست بکنه .
افراد بدبین نگاه منفی به رفتار دیگران دارند خیلی جالبه دقیقاً دیشب فیلم red one رو دیدم که یکی از شخصیتهای فیلم میگفت همیشه جنبه بد افراد میبینم و در یک ساحلی که قدم میزدن به افراد اشاره میکرد و میگفت : آقایی که پیش اون خانم نشسته متاهل ولی خانومش اون نیست ،،،این شخص که با اون فرد میخنده قرار بهش نارو بزنه و واسه هرکدامشون دلیل میآورد چون قبلا چنین اتفاقاتی را تجربه کرده بود و به افراد بدبین شده بود .
نکته مهم :خوشبینی به این معنا نیست که ما چشممونو ببندیم و اعتماد 100 درصدی به تمام افراد داشته باشیم و در خوشبینترین حالت هم نمیشه اینطور بود و باید در این مورد هم تکامل را طی کرد یعنی اینکه ابتدا افرادی که بهشون اعتماد کردیم و به یاد بیاریم و افرادی که بهشون اعتماد میکنیم و تایید کنیم تا به افراد بیشتری هدایت بشیم و اینطوری خوشبینی ما هم بیشتر میشه. اگر با یک فردی تازه آشنا شدیم وعده و وعید هاشو باور کنم اما وارد یک کاری نشم که بعد احساس کنم مورد سوء استفاده قرار گرفتم در اصل ساده لوح نباشم
به خاطر همین بدبینی خیلی موقع افراد خواستند که بهمون کمک کنند اما ما درخواستش رو رد کردیم چون فکر کردیم که الان اگه بهم کمک کنه فردا اونم ازم درخواست داره مثلاً همکارم که دیده من توی بستهبندی اجناس سرم شلوغ و وقت رفتن به خونست گفته بزار کمکت کنم که تموم بشه با هم بریم خونه و بعد منم فکر کردم که نه بهتره که قبول نکنم چون اگه اینطوری باشه فردا منم باید توی لیبل زدن کالاها بهش کمک کنم و قبول نکردم.
(2) گرایش دارند که تمرکز کنن روی نقصها و مشکلات در شرایط مختلف به جای اینکه تمرکز کنند روی احتمالات مثبت و یا راه حلها مثلاً: من در یک مجموعهای با یک فرد اوتیسم کار میکردم برای گزارشهای روزانه در یک گروه به صورت خصوصی هر فعالیتی که داشتیم و ضبط میکردم و و این مواردی که ضبط میکردم تماماً فایلهای خوب و لحظات خوبی بود که به اشتراک میگذاشتم اما در همین فایلها خانواده اون فرد اوتیسم همیشه به دنبال نکات منفی بودند و همیشه مسائلی را میدیدند که من هرگز بهشون توجهم نمیکردم مثلاً توی باشگاه هنگام تعویض کردن کفشهاش اگه یک دمپایی را برای 30 ثانیه پاش میکردو اگر اون دمپایی یک مقدار کوچک نشون داده میشد سریع به من گزارش میدادند دمپایی امیرحسین کوچیکه و دمپایی بزرگ پاش کن که به پاش آسیب نرسه یا مثلا یا مثلاً وقتی بابای این فرد اوتیسم میومد به خونه سر بزنه همه جا رو مرتب میکردم تمیز میکردم شیک و منظم بود اما اگر یک مقداری توی سرویس بهداشتی لک بود میرفت اونجا رو خودش تمیز میکرد و میگفت اینجا رو هیچ وقت فراموش نکن و اصلاً به مواردی که من درست کرده بودم توجهی نمیکرد و فقط تمرکزش روی مشکلات خیلی جزئی و ریز بود جالب اینه که طبق قانون این فرد در 24 ساعت 5 ساعت میخوابید و در 19 ساعتی که بیدار بود گوشیش هر سه دقیقه یک بار زنگ میخورد و نقصها و مشکلاتی که افراد داشتند به ایشون گزارش داده میشد و در رسانههای مختلف انواع گروههایی رو داشت که به این مشکلات رسیدگی میکرد و همیشه به من میگفت که از کارت گزارش بده که اگه مشکلی بود برطرف کنیم .
این افراد انقدر به مشکل فکر میکنند که به راه حل هدایت نمیشن و فقط ایرادها را خوب میبینن وقتی در مورد مسائل و مشکلات صحبت میکنیم راه حل را نمیبینیم اما وقتی میگیم الخیر فی ما وقع راه حل را خواهیم دید دقیقاً در مهاجرتی که از تهران به شیراز و از شیراز به کیش داشتم هیچ چیزی را نمیدونستم و هیچ چیزی برام مشخص نبود اما با همین جمله الخیر فی ماوقع احساس بسیار خوبی داشتم و مدام به جواب و مدام به مسیر خوب هدایت میشدم و حتی اگر اتفاق به ظاهر ناجابی میافتاد به خودم میگفتم حتماً یه خیریتی توشه و خیلی حالمو خوب میکرد و به دنبال اون خیریته بودم و واقعاً اون اتفاقم برام به خیریت تبدیل میشد مثلاً زمانی که در شیراز 400 هزار تومان پول داشتم یک فردی به من گفت که میتونم تو رو به یک مسافرخونه ببرم که اونجا ارزون هستش و قیمت خوبی هم ازت میگیره و میتونی شبو اونجا بمونی و منم قبول کردم زمانی که رفتم به اون مسافرخونه دیدم که از مبلغ من بیشتر داره میگه و تازه جای خوبی هم نیست اما من همون لحظه گفتم حتماً یه خیریتی توش هست وقتی از اونجا خارج شدم حالم خیلی خوب بود و به دنبال یک نشونهای میگشتم که یک مسافرخانهای رو دیدم به اونجا رفتم اتفاقاً خیلی شیک و تمیز بود و با قیمت مناسب تونستم یک شب و اونجا اقامت داشته باشم که در ادامه اتفاقات خوبی هم در اون مسافرخونه برام به وجود اومد و تجربیات خوبی رو هم کسب کردم.
(3) خیلی سختشونه که به بقیه اعتماد کنند اگر کسی حرفی بزنه میگن این یک نیت بدی داره و کلاً آدمهای تنهایی هستند مثلاً اگر اسباب کشی داشته باشند و یک رفیقی بهشون بگه که من فردا میام کمکت این فرد توی ذهنش و یا به یک فرد دیگه میگه آره جون خودش الان اینطوری میگه ولی فردا تا لنگ ظهر میخوابه و اصلاً به کمک منم نمیاد و همین اتفاقم میفته و تایید میکنن و به بقیه میگن که دیدی گفتم دیدی گفتم که تا لنگ ظهر میخوابه و فردا نمیاد و بعضی موقعها هم انتظار میکشن که این حرفو بزنن و دوست دارن که این اتفاق بیفته که به دیگران بگن که دیدی من گفتم دیدی که من درست گفتم.
((آدمهای بینظیر و فوق العاده تعدادشون بسیار بیشتره،،، این جمله را تکرار کنم و به دنبال چند نفر بینظیر و فوق العاده در اطرافم باشم و تایید کنم که این چنین افرادی وجود دارن ))
نکته مهم :هر چقدر ذهن مثبت میشه آدمهای فوق العادهتری وارد زندگیم میشه و وقتی که ویژگیهای مثبت افراد رو میبینم و به خودشون میگم و پشت سرشون هم صحبت میکنم در مداری قرار میگیرم که افراد خوب بیشتری در زندگیم وارد میشه .
(4) آدمهای بدبین آدمهای طعنه زنی هم هستند شک دارن به اتفاقات خوب و این افراد ارتباط خوبی با دیگران ندارند انرژی افراد میارن پایین و به خودشون هم صدمه میزنن مثلا زمانی که با استاد آشنا شده بودم در یک مجموعهای کار میکردم و به مدیر مجموعه میگفتم که قراره اتفاقات خوبی واسم بیفته و به فلان جا و فلان جا برسم اونم مسخره میکرد و میگفت برو بابا دست بردار بیا همین کارگریتو بکن من بعد از 10 سال به این جایگاه رسیدم مسخره بازیها رو بذار کنار و همیشه طعنه میزد و انرژی آدمو واقعاً میگرفت و طبق قانون ایشون با افرادی سر و کار داشتند که همیشه مایه دردسرشون میشد.
نکته ی ثروت ساز :ای ای کاش به جای اینکه بگن چه فردی چقدر ثروت داره بگن چه فردی چقدر باعث ثروتمند شدن دیگران شده و این ذهنیت افراد ثروتمند مشهور در جهان هست که بیشتر به دنبال ثروت ساختن هستند مثل استاد عباسمنش و جف بزوس
(5). افراد بدبین دیواری را دور خودشون درست میکنند یعنی با دیگران ارتباط کمتری دارند به این دلیل که میترسند مورد سو استفاده قرار بگیرند و میترسند به هر ترتیبی دیگران بلا سرشون بیارن توهم توطئه هم دارند و اگر ازشون تعریف کنی فکر میکنن که مسخرشون میکنی و میگن شوخی نکن یا بابا دست بردار :مثلا وقتی به مامانم میگم که چقدر سریع این کارو انجام دادی یا چقدر خوب این کارو انجام دادی میگه ههه مسخره میکنی
(6) اگر یه اتفاق بدی در گذشته واسشون بیفته اونا همون یک دونه رو در ذهنشون مرور میکنند: مثلا اگر دزد یک بار خونشونو زده باشه هرگز فراموش نمیکنند و در و پیکر خونه رو مثل دروازههای محافظت شده قفل میکنند و و همیشه به افراد میگن که مواظب باش خونتونو دزد نبره چون یک بار برای من اتفاق افتاده و همیشه اینو مثال میزنن.
در شرایط بالا بهترین کار اینه که سوال کنیم که آیا همیشه این چنین بوده؟؟؟ آیا همیشه این اتفاق بد افتاده ؟؟؟و نکته مهم اینه که ذهن هر چیزی را که زیاد مرور کنه همونو بیشتر تثبیت میکنه و اونو بیشتر به یاد میاره.
وقتی یک نکته رو بارها و بارها تکرار کنیم در خاطرمون خواهد موند خاطرات بد و مرور نکنم و حتی در مورد اتفاقات ناجالب با خدا هم صحبت نکنم و به این اصل وفادار باشم که در مورد اتفاقات ناجالب صحبت نکنم و اگر اتفاق خوبی افتاد واسه خودم مرور کنم و اگر کسی هم اطرافم بود به اشتراک بگذارم .
هر چقدر افکار مثبت داشته باشم به شرایط بهتر آدمهای بهتر اتفاقات بهتر هدایت میشوم
به قول جف بزوس: من موفقیتهای زیادی کسب کردم وقتی که بدبین نبودم
به چی توجه میکنم از جنس همون وارد زندگیم میشه.
چطور بدبینی ایجاد میشه: وقتی که یک فردی خیانت و ناامیدی را تجربه میکنه به عنوان یک مکانیزم دفاعی به وجود میاد در واقع یک اتفاق و تجربه ناخوشایند باعث میشه طرف بره تو تفکر اینکه تمام اتفاقات بعدی از جنس همین اتفاق بد خواهد بود و میره تو این فضا که اگر یک فردی بد بوده پس بقیه هم بد هستند اگر رابطه ی بدی بوده تمام رابطه هاهم بد خواهد بود و آنقدر بهش توجه میکنه که به افراد این چنینی هدایت میشه :مثلا اگر دختری در یک رابطه با پسری شکست بخوره تمام پسرها به دردنخور میشن و ترجیح میده تا آخر عمرش با یک سگ زندگی کنه .
هزاران بار افراد خوب با شرایط خوب با رابطه خوب در زندگی ما بوده و نباید بذاریم که اتفاق بدی که در گذشته افتاده سلطه داشته باشه به افکار ما و اگر بخواهیم مرور کنیم میبینیم که چقدر افراد خوب و سالم و صادق در زندگیمون بودن و میتونیم مثالهای زیادی بزنیم و بارها اینا رو مرور کنیم
وقتی تمرکز میکنم رو هر چیزی و اونا رو تکرار میکنم از جنس همون در زندگیم بیشتر و بیشتر میشه پس مواظب باشم که به چه چیزی توجه میکنم و اونو تکرارش میکنم و آگاهانه بیام افراد خوب و اتفاقات خوب مرور کنم و بارها و بارها تکرارشون کنم.
آدمهای بدبین مدام دنبال چک کردن هستند مثل همون فردی که مثال زدم و مدام گوشی به دست کانالهای رسانه ای را چک میکنه و افرادی که زیر نظرش هست بررسی میکنه و با قانونی که ما میشناسیم باید حدس بزنیم که چه اتفاقاتی واسش میفته.
اگر عاقل باشم اگر قانونو بلد باشم روی اتفاقات بد تمرکز نمیذارم و در موردش فکر نمیکنم و صحبت نمیکنم
رو اتفاقات خوب و آدمهای خوب تمرکز میکنم لیستی از افراد خوب و اتفاقات خوب تهیه میکنم و بابتشون سپاس گذار باشم .
چه افکاری در سرمون هست و چطور فکر میکنیم ؟
شرایطی که دارم را بهانه نکنم که چون تو این شرایط هستم دیگه نمیتونم رشد کنم و بدبخت هستم و این شرایط را پلهای برای رشدم ببینم و انگیزه بگیرم که از دلش به موفقیتها و خواستههایم برسم و بگم که اگر منم مثل این افراد فکر کنم شرایطم همین میشه و امید بگیرم و فکر کنم که اگر برعکس ویژگی های این افراد را داشته باشم نتایج برعکس و مثبتی میگیرم
سپاس گذارم استاد عزیزم
انشالله که با یاری و هدایت خدا عمل کنم به این آگاهیها و تکاملم رو طی کنم همه چی به تمرین و تمرکز و طی کردن تکامل نیاز داره به اندازه تغییر نتایج به دست میاد
آفرین به خودم که در حال پیشرفت و یادگیری و بهبود هستم و با همین شرایطی که دارم کافی و ارزشمندم
خداجون سپاس
به نام خدای مهربان
سلام رویا جان
عکسی که گرفتی با تیپی که زدی و خنده ی جذاب و بک گراندت خیلی مانند یک فرشته میمونه که در بهشت زندگی میکنه
فرشته ی دوست داشتنی سپاس گذارم که با دقت کامنتم خوندی و نکات خوبشو برداشتی و به من هم مجددا یادآوری کردی که کامنتم بخونم .
علاوه بر اینکه این تمرین دارم انجام میدم حتی گسترده ترش کردم و این چند روز رشد مدارم را دارم میبینم
واقعا تازه دارم متوجه میشم که همه چیز سپاس گذاری و تمرکز بر نکات مثبت که هر دو ما را به احساس خوب میرسونه و فاصله ی رسیدن به خواسته ها تنها با احساس خوب پر میشه .
سپاس گذارم بابت وجودت
خدایا شکر که زنان را به این پاکی و ظرافت و زیبایی برای مردان آفریده ای .