چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟ - صفحه 16

به نام رب هدایتگرم

سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

سلام به همراهان مسیر توحیدی

امشب داشتم لیست باورهایی که نوشتم برای کارم رو میخوندم .اینو از کامنت ها یاد گرفتم که لیستی برای باور سازی در زمینه کارم بنویسم وقتی اومدم بنویسم حسم میگفت مثل یه نامه برای خودم بنویسم که هرروز برای خودم بخونمش امشب که اومدم بخونم به قول دوست عزیزی الهام خانوم خخخ گفت بیام تو سایت واین احساس خوبم رو باهاتون به اشتراک بذارم.که دیدم به به فایل جدید چقدر قشنگ با حال واحوال من هم جوره مثل همیشه .

آخر شبه وبچه ها خوابن هنوز فایل رو نشنیدم اما متن فایل وقسمتی ازکامنتها رو خوندم .این فایل یه نشونه ست برام من 15 روزیه پیج کاری زدم با هدایت های خداوند.

چند وقت از پیج زدن فرار میکردم چون دوست داشتم عالی عمل کنم اما یه روز الهام خانوم (میگم الهام خانوم از زمانی که کامنت یکی از دوستای گلم رو خوندم چون یادم میاره که با خدام راحت باشم )با صدای بلند بهم گفت که دیگ بسه باید همین امروز پیجتو بزنی بی بهانه .منم گفتم چشم همون لحظه بسته خریدم و پیجمو زدمو توی این زمان یکم دستم اومده کار با اینستا ومسیرم رو خداوند برام روشن‌تر کرده .قبل اینکه متن باورهام رو بنویسم داشتم خودم رو درگیر تولید محتوا میکردم و… یکهو دوباره الهام خانوم اومد گفت چخبرته؟آروم باش .چی درسته بنظرت؟ آره من همه چی کسب وکار رو به خدا سپردم من این حرفه رو با هدایت های خداوند بهش رسیدم و باید با حس خوب ادامه بدم پس آروم شدم این فایل درباره خوش بینی ومن هنوز نشنیدم اما میخوام بگم خیلی حسم به کارم خوبه من قبل اینکا ببینم این فایل رو برای همین اومدم اینجا احساسمو ثبت کنم وبه اشتراک بذارم تا زمانی که موفق شدم بیام بگم استاد،بچه ها احساسم تماما درست بود من دارم عالی پیش میرم .ووقتی اسم فایل رو دیدم خدای من نشونه ی این حس خوبم در چند ثانیه بهم داده شد .من امروز داشتم فک میکردم چقدر خوب میشد که کلی فالور بگیرم میدونم که روزی من دست خداعه ومن بهش سپردم اما فالور زیاد داشتن حس خوبیه که دوستدارم تجربه اش کنم مثل اینکه یه مغازه شلوغ داشته باشی پر از مشتری ،خیلی خوبه همون لحظه گفتم صبر کن دختر تو زمان درستش خداوند مشتری هارو میاره سمتت اینقدر زیاد که مثل اولین کارت دوماه زودتر سفارش هاشونو ثبت کنن .باورتون میشه برای کارهای نمدی که همه میگفتن دیگ کسی نمیخره از یه گروه تو تلگرام فقط کلی سفارش میگرفتم که بعضی ها یکی دوماه صبر میکردن برای سفارششون .واقعا یاد آوری خوبی بود برام و سپاسگزارم از خداوند برای اون لحظه ها که همچین ایمانی دردلم بوجود آورده. این کاری که الان دارم انجامش میدم خیلی دوسش دارم و به خودم در این زمینه باور دارم که میتونم انگار تمام حسم میگه این همونیه که دنبالش بودی .از خوش بینی بخوام بگم من زمانی که نمد کار می‌کردم وهمزمان کلاس خیاطی میرفتم و از یک جایی تصمیم گرفتم لباس کودک کار کنم چون بیشتر خوشم میومد و همه میگفتن مشتری هات رو نگه دار ازدست نده اما من گفتم میخوام تمرکز داشته باشم و همه گروهم رو پاک کردم چون من تصمیم بر فردش عمده بود .با تمرکز این کار رو تقریبا یکسال انجام دادم و بعد با استاد وسایت آشنا شدم و بعد چند وقت که خیلی رو خودم کار کردم متوجه شدم من فقط از روی ترس دارم ادامه میدم خیاطی رو و نمیتونم باور های درستی ایجاد کنم از تقریبا 8 ماه پیش من تمرکزی دنبال این بودم که چی میخوام چون باردار هم بودم دوست داشتم کارم طوری باشه که باشرایط اوکی باشه تو این تایم من سه تا کاری که فکر میکردم دوستدارم رو امتحان کردم و با اینکه کمی سردرگم بودم که چی میخوام اما دلم روشن بود که من به جوابم میرسم خدا منو هدایتم میکنه تا رسیدم به اینجا که راهم کاملا برام روشنه کا چه قدم‌هایی میخوام بردارم و بینهاااایت سپاسگزارم .این رها کردن های بدون ترس رو میدونم تماما از ایمانم به خداونده اینکه باور داشتم که اگ من کارم رو دوست داشته باشم میتونم موفق بشم این برام روشن بود و به هدایت های خداوند کاملا خوشبینم توی این یکسال اینقدر تحسین کردم آدمهای موفقی رو که میدیدم که قسمتی از وجودم شده خوشحالم بخاطر این ویژگی و از استاد ممنونم بخاطر یاد دادن این ویژگی.الان تا نجوایی میاد حرف بزنه اینقدر مثال دارم که ساکتش کنم خخخ و من کلی درس یاد گرفتم توی این مدت.البته یک دلیل دیگ خوشبین بودن من خوابهایی که دیدمه انگار خدا بهم نوید موفقیت و خوشبختی رو داده و فقط باید مراقب درست قدم برداشتن تو این مسیر باشم .خوش‌بینی من باعث شد که با انجام هر کار و دیدن تضادها بدونم دقیقا چی میخوام وخواسته هام از کارم مشخص بشه برام خوشبینی باعث شدنترسم که دیگران چی میگن که چندبار کارم رو عوض کردم با اینکه میگفتن اما من همون لحظه حسم میگفت که من به اون چیزی که میخوام میرسم و میترکونم .استاد همیشه میگفتین از اینکه کارتون عشقتونه ولذت می‌برید ومن الان بیشتر درک میکنم که چی میگید و من با کارم لذت میبرم این چند روز که اومدم هدف گزاری هم کردم حس وحالم عالیه .یه جورایی قلبم بهم میگه که دیگ خیالم از این راحت باشه ومنتظر موفقیت باشم که به زودی به دستش میارم .روی آینه بزرگ نوشتم که تکامل یادت باشه تا یادم بمونه زمانی که به برنامه هام فکر میکنم و لبریز میشم هول نشم و تکاملم رو فراموش کنم .البته که میدونم اگ تمرکز بذارم روند تکاملم میتونه سریعتر برام پیش بره .من رها کردم خودم رو در نور خداوند جدیدا این رو بیشتر در وجودم میبینم یه حس جدیده برام اینکه وقتی نجوا یا اضطراب میاد قلبم میگه یادت باشه که خدا همه کارارو برات درست میکنه پس ازش بخواه .من از خدای مهربونم میخوام که کمکم کنه تا درست قدم بردارم و بتونم در مسیر قوانین ثابت بمونم .از خواند میخوام بهترینهارو نصیب استاد عزیزم ومریم قشنگم و دوستانم در این مسیر الهی، کنه.