تغییر شخصیت، جسارت می خواهد

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

افراد زیادی نتوانسته‌اند نیروی هدایت درونی‌شان را بشناسند. همان نیرویی که در هر لحظه با زبان نشانه‌ها با همه‌ی ما صحبت می‌کند و خیر و شرّمان را به ما الهام می‌کند.

آنها با وجود نشانه‌های نه چندان خوب در روابط‌شان، جرأت ایجاد تغییر در روابط‌شان را ندارند.

با وجود نشانه‌واضح برای تغییر شغل یا روند کسب و کارشان‌، هنوز هم به همان شیوه محدود کننده‌ی همیشگی اوضاع را تجزیه و تحلیل می‌کنند و هنوز هم رکود اقتصادی‌، کمبود مشتری‌، قیمت دلار و … را‌، عامل کم شدن درآمدشان می‌دانند و نه باورهای و نحوه نگرش خود را. به همین دلیل نیز برنامه‌ای برای تغییر باورهای خود ندارند.

حتی با وجود ایده‌های فراوان، جسارتی برای اجرای آن همه ایده ثروت‌ساز و سودمند ندارند چون زبان نشانه‌ها را نمی‌شناند و صدای آن نشانه‌ها که برای هدایت‌شان آمده را‌، نمی‌شوند.

بی ایمانی، چنان پرده ضخیمی از تردید و ترس در برابرچشمانشان ساخته که‌، اجازه دیدن نشانه ها و هدایت واضح جهان را از آنها گرفته است. به همین دلیل نیز قادر به تشخیص زبان نشانه‌ها نیستند و نمی‌توانند الهامات الهی را دریافت کنند و به همین دلیل نیز‌، از حقیقت خود و اصل خود‌، جدا افتاده‌اند.

به قول قرآن‌، ربّ ما «أَعْطى‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» است. «ربّ ما کسى است که نعمت وجود به همه موجودات بخشیده سپس آنها را هدایت کرده است.» (طه۵۰)

اما فقط افرادی این هدایت را دریافت می‌کنند که به آن ایمان دارند و نشانه های روشن هدایت را می‌بینند و می‌پذیرند!

آنهایی که هر لحظه آماده تغییر و بهبود اوضاع در هر جنبه‌ای از زندگی خود هستند. زیرا پی برده اند که:

این خاصیت جهان است که هرگز از گسترش باز نمی‌ایستد و بیشترین پاداش‌هایش را به افرادی می‌بخشد که در روند این بهبود و گسترش‌، با او همراه می‌شوند؛

هرچقدر که زندگی‌ات خوب است‌، می‌تواند بهتر باشد.

هرچقدر که شیوه‌ات برای ساختن ثروت عالی است‌، باز هم می‌تواند بهتر باشد.

هر باوری هر چقدر قدرتمند کننده، بازهم بهتر می‌تواند قدرتمند کننده‌تر باشد

هر نتیجه‌ای هرچقدر عالی‌‌، باز هم می‌تواند عالی‌تر باشد.

تنها در صورت ایجاد این تفکر است که ظرف وجودت رشد می‌کند و آماده دریافت نعمت‌های بیشتر و تجربه امکانات بیشتر می‌شوی.


️️متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:

من باید هر لحظه آماده تغییر و بهبود اوضاع در هر جنبه ای از زندگیم باشم. ️️هر باوری هر چقدر قدرتمند کننده بازم میتونه قدرتمند کننده تر باشه
️️زندگیم هر چقدر که خوب باشه بازم میتونه بهتر بشه، هر نتیجه‌ای هر چقدر عالی بازم میتونه عالی تر باشه
️️ببینم جز کدوم گروه هستم

قبل از اینکه اوضاع خیلی خراب بشه تغییر میکنم؟

وقتی اوضاع خراب شد تغییر میکنم؟

یا هرگز تغییر نمیکنم؟
️️خیلی موقع ها باید بتونم آینده این چیزی که الان هستم رو ببینم که من با این وضعیتی که الان دارم پیش میرم ده سال دیگه کجام آیا اون جایی هست که من واقعا میخوام باشم یا نه، جای مناسبی نیست
️️خیلی از افراد به خاطر ترس ها و نگرانی هاشون، یا بخاطر اینکه نمیدونن آینده چی میشه یا به خاطر بی ایمانی شون دست به تغییر نمیزنن و حرکت نمیکنن
️️سعی کنم همیشه ده سال آینده رو ببینم روندی رو که دارم طی میکنم ببینم.

ده ساله بعد ببینم کجام، چقدر اوضاع داره بدتر میشه
️️اگه خودم رو عوض نکنم، این اوضاعی که الان کمی داره بهم فشار میاره ده سال دیگه بیشتر فشار میاره

باید بتونم این فشار 10 سال بعد رو الان حس کنم

روزهای سخت 10 سال بعد رو الان حس کنم تا بهم انرژی بده برای حرکت کردن
️️یکی از بهترین شیوه هایی که کمک میکنه تا تغییر کنم اینه که آینده رو ببینم که با همین روندی که دارم پیش میرم، چقدر اوضاع بد میشه و شرایط داغون میشه و اوضاع از اینی که هست بدتر میشه
️️پس توی هر شرایطی که هستم اگه شرایط داره خراب میشه این نشونه ها رو ببینم

هم از لحاظ مالی، هم از لحاظ روابط خانوادگی
️️اگه دارم میبینم که اوضاع مالیم یا رابطم، هر روز داره بدتر میشه یه فکری به حالش بکنم و توی رفتارها و باورها و حرکت هام یه تغییری ایجاد کنم
️️در تموم لحظه های زندگیم و در تموم موضوعات مختلف باید آمادگی تغییر رو داشته باشم قبل از اینکه اوضاع اونقدر سخت بشه که ناتوان بشم، بیچاره بشم، چاره ای نداشته باشم و مجبور باشم که ادامه بدم
️️هر چند که توی ناتوانی مطلق هم اگه بخوام و ایمان داشته باشم و خدا رو باور کنم میتونم تغییرات رو شروع کنم و نتایج بزرگی بگیرم

اما چرا بزارم اوضاع این قدر بد بشه
️️جهان داره تغییر میکنه منم باید به همون نسبت با جهان تغییر کنم

توی کسب و کارم، بیزینسم، سلامتیم، رفتار هام، توی همه قسمتهای زندگیم باید حرکت کنم و تجربه کسب کنم
️️شاید یک سری از تجربه ها هم به شکست برسه ولی اینها باعث میشه که بزرگتر بشم قویتر بشم، شجاع تر بشم، با ایمان تر بشم،
️️پس هر روز به دنبال تغییر باشم، هر روز بگم چیکار کنم که امروز بهتر از دیروز باشم، توی چه قسمت هایی از زندگیم تغییر ایجاد کنم که اوضاع بدتر نشه که هیچ، بهتر و عالی تر بشه
️️پس نشونه ها رو ببینم، چون خدا داره از طریق نشانه ها باهام صحبت میکنه، اگه دیدم کسب و کارم هر روز داره کمرنگ تر میشه، هر روز در آمدم پایین تر میره، حتماً باید یه تغییری توش ایجاد کنم، حتماً باید یه جای دیگه دنبال یه برنامه دیگه ای باشم

مثلاً ممکنه سیستمم سنتی باشه نیازه که به روزش کنم و اینترنتیش کنم
️️پس اگه دیدم اوضاع داره هر روز بدتر میشه، درآمدم کمتر میشه، باید به فکر باشم و نپذیرم که این طبیعیه، نپذیرم که این رکود اقتصادی توی کشوره و اینو باور نکنم
️️من باید زودتر به پیشواز تغییر برم
️️من توی هر شرایطی که هستم بازم میتونم این شرایط رو بهتر کنم، فقط باید یک سری تغییرات در خودم ایجاد کنم،

مخصوصا در باورها و طرز فکرم
️️تغییر نیازی به کوه جابجا کردن نداره، باید سکان کشتی زندگیم رو از دست عادت های قدیمی بگیرم که زندگیم رو تبدیل به یک چرخه تکراری و کسل کننده کرده
️️فقط کافیه عینک توجه به نا خواسته ها رو از چشام بردارم تا بتونم نعمت ها و زیبایی هایی که همین حالا در زندگیم وجود داره ببینم
️️بتونم زیباییهای خونه ام، محله ام، شهرم و کشورم رو تشخیص بدم و با توجه کردن به اونها، تاییدشون و استفاده از اون ها و لذت بردن از این تجربه‌ها، ظرف وجودم رو آماده دریافت نعمت های بیشتر و ورود به مدار های بالاتر کنم
️️من با تشخیص نعمتهای اکنونم و سپاسگزاری کردن به خاطر اون هاست که میتونم ظرفم رو رشد بدم و نعمت های بیشتری دریافت کنم
️️تغییر وقتی رخ میده که با فراغ بال به استقبال ماجراهای جدید برم،

آدم های جدید رو ملاقات کنم،

از زیر سلطه شیوه های همیشگی بیرون بیام، شیوه های جدید رو برای انجام کارهام امتحان کنم
️️باید به هر شکلی که شده روزمرگی رو از زندگیم دور کنم و به این وسیله وجودم رو آماده ورود به دل ناشناخته ها و تجربه اونها کنم

️هرچقدر ناشناخته های بیشتری رو امتحان کنم بیشتر پی میبرم که نه تنها ترسناک نبودن، بلکه بهم فرصت تجربه های شگفت انگیزی رو دادن
️️با هر بار انجام یه کار جدید و تجربه یک ناشناخته دیگه، توانایی های بیشتری در وجودم بیدار میشه که بخش دیگه ای از عزت نفسم رو میسازه و آروم آروم ترس از تغییر از وجودم میره و طعم زیبای امتحان شیوه‌های جدید در وجودم نهادینه میشه

با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    156MB
    13 دقیقه
  • فایل صوتی تغییر شخصیت، جسارت می خواهد
    12MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حمیدرضا صادقی» در این صفحه: 2
  1. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 3997 روز

    سلام و ارادت فراااوااان

    اول از همه بگم که چقدر استاد را تحسین میکنم از اینکه فایل های قدیمی را که میبینیم و همزمان فایل های جدید استاد بعد از قانون سلامتی ، میگم ایووول واقعا این مرد کارش حرف نداره ، فقط کافیه روی یک موضوع تمرکز کنه و تماااام !!

    قبل از اینکه استاد تمرکز بزارند روی قانون سلامتی ، من پیش خودم ( چون خودم ورزشکارم ) میگفتم ، هر چند که هر کسی هر جوری که راحته میتونه زندگی کنه ولی از نگاه خودم میگفتم ای کاش بدن را هم میساختی استاد ، دیگه میشدی Perfect و استاد بعد یه مدت زمانی تمرکز ، تبدیل شد به Perfect و هربار و مخصوصا داخل سفر به دور آمریکا که استاد را میبینم تحسینش میکنم ، و هی میگم ایول ، چقدر سرشونه هاش و بازوهاش خوب شده ، آفرین ، شکم چه تخت شده ! دمت گرم و …. !

    و اما در مورد این فایل و روز پنجم

    این موضوع واقعا یکی از دغدغه های منه ، و سعی کردم که دقت کنم ، به قول کتاب ” چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد ” مدام بو بکشم و حواسم به پنیر ها باشه !

    ولی ادعایی ندارم که همیشه به موقع عمل کرده باشم و یا حتی درست عمل کرده باشم

    الان یه اتفاق مربوط به کمتر از 2 ماه پیش را میخوام بگم که فکر میکنم مرتبط باشه و همینطور به آموزه های دیگر استاد

    (( !! و اگر دوستانی که کامنت بنده را خواندند و نکته ای پیدا کردند که بتونند راهنمایی ام کنند هم بسیار ممنون میشم !! ))

    خوب این مورد که بتونم سریع تغییر کنم تقریبا همیشه در ذهنم بود که این اتفاقی که میخوام بگم از چهار ماه پیش با شروع این داستان های اعتراضات و قطعی اینترنت اتفاق افتاد

    من تقربیا از سال 98 تا الان به صورت پروژه ای و دورکاری کار میکردم ، هر چند کار کردن و درآمدم خیلی متغییر بوده ( و البته در این دوران سربازی را هم پشت سر گذاشتم ) ولی بخاطر اولویت آزادی که در زندگی برام خیلی مهمه ، به این شکل دور کاری و پروژه ای کار میکردم و به نظر خودم راه رشد هم افزایش درآمد هم میتونه بیشتر و بهتر باشه اما بازم توی سرم بود که یه وقت در مسیر تکاملم به چیزی نچسبم و یا تبدیل به مرداب نشم ! صرفا به بهونه آزادی طلبی ام ! و همیشه میگفتم که انتخابم اینه ولی اگر فضایی استخدامی باشه ولی باعث رشد بیشتر و تجربه بیشتر و بهتر من باشه ، قبول میکنم و مشکلی ندارم

    با قطع شدن اینترنت و این داستان در اول کار ، ورودی من و کار من قطع شد !

    در فکر اینکه الان باید چیکار کنم ؟ و مدام فایل های استاد را میدیدم و گوش میکردم ، به قول استاد که گفتند : هیچ وقت ورودی مالی را قطع نکنید ! پیش خودم گفتم ، خوب ، الان برای من قطع شده ، چیکار باید بکنم ؟ در عمل ؟ در ذهن ؟ و …

    دوباره اشاره به فایل دیگه ، که در کلاب هاوس با دوستان بود ، که یه خانمی که مهاجرت کرده بودند و بعد از کلی اتفاق میخواستند دوباره شروع کنند ، با کارگری در رستوران شروع کردن و هدایت شدند ، و به قول خودشون گفتند که اشکال نداره ، از اینجا شروع میکنم و خدا هدایتم میکنه

    منم پیش خودم گفتم ، اوکی ، مشغول به کاری دیگه میشم ( از 17 سالگی تقریبا چندین مدل کار کردم و کار برام عار نبوده واقعا )

    خوب شروع کردم جستجو ، صحبت ، رزومه و …. برای داشتن کار و ورودی مالی

    اما یه اشتباه و باگ در راهم فکر میکنم این بود که اولویتم شده بود درآمد بالاتر ! مثلا این ویزیتوری پروسانت داره ، این کارشناس ملک هم پورسانت داره و خوبه ( چون سابقه فروش هم داشتم )

    اما کار خودم که بنا بر علاقه ام هست ، موشن گرافیست و تدوینگر هستم ، حتی ایده ای از خودم داشتم که برای خودم داشتم تولید محتوا میکردم و ارائه میکردم و با این داستان ها و قطع شدن درآمدم ، اون ایده ام را هم تا الان استوپ کردم ، چون خرجی لازمم به مشکل خورده بود !

    سعی میکنم خلاصه تر بگم ، با روزمه پر کردن در یک مشاور املاک و یک کار ویزیتوری مواد غذایی و تایید هر دو ، تصمیم را بر این گرفتم که برم برای ویزیتوری ، همه کارهای لازمه بیمه و مدارک اولیه را انجام دادم ( چون تا الان بیمه نه برای خودم رد کردم و نه جایی برام رد شده )

    حدود 700 هزار تومن خرج همین کارهام شد ، تا رسید به روز اول کاری ، روز اول کاری با یه سری تضاد ها برخوردم به نسبت صحبت اولیه که باهاشون داشتم ، و دیدم متفاوت از اون تفکر منه ، با کلی صحبت که تیم و مدیر بسیار شریف و محترمی هم بودند و تضادی که برخوردم ، احساسم به شدت بد شده بود و گیر کرده بودم که الان باید چیکار کنم ؟ ( ادامه بدم یا همین اول کار انصراف بدم )

    مدیر اون شعبه که فرد فوق العاده شریف بودند با من صحبت کردند و منم دغدغه های خودم را گفتم و گفته بودم هم که تخصصم چیه ، ایشون توی حرفاش گفت ببین این کار ( فروش ) را باید دلی انجام بدی ، غیر از این باشه نمیتونی !!

    توی ذهنم جرقه حرف استاد خورد که : بچسب به کاری که بهش علاقه داری و تخصصت را بیشتر کن ، و همینطور داستان خودشون موقعی که چندتا ایده کسب و کار داشتند و بهشون الهام شده بود که فقط همین راه را ادامه بدند !

    فهمیدم که ، اشتباه کردم و اولویتم را گذاشتم درآمد بالاتر ( بخاطر شرایط نامساعدم و نیاز شدید مالی ) و به اینجا رسید ، از اون مدیر با احترام و عذرخواهی فراوان درخواست انصراف دادم و ایشون هم بسیار با احترام در جواب عذر خواهی من گفتند که : نه عزیزم عذر خواهی براچی ، خودت وقت گذاشتی و هزینه کردی ، از خودت رفت و گرنه هیچ اشکالی نداره !

    اومدم خونه و به شدت ذهنم درگیر بود ، سعی میکردم ذهنمو کنترل کنم ولی ، نیاز شدید مالی ، این تضادی که خوردم ، تصمیمم ، همش توی ذهنم میچرخید ، گفتم خدایا چیکار کنم ، خودت هدایت کن ، خواستم نشینم بدون عمل و ورودی قطع بشه و سریع تغییر کنم حالا به تضاد خوردم و حسم اینطور شد ، تو هدایت کن که چیکار کنم !

    بعد باز در جستجو با تخصص خودم برخوردم تقریبا چند مورد همزمان ، حسم و شاید اون الهام قلبی ام گفت که مگه نمیخوای عمل کنی ، اوکی ، ولی توی حوزه کاری خودت ! گفتم چشم ، رزومه فرستادم چندید مکان ، صحبت کردم ، خودم رد کردم ، از اون طرف رد شدم و باز ذهن مشغول

    تا هدایت خداوند که

    از یه سایت فریلنسری که تاحالا کار ازش نگرفته بودم و ماه ها بود بهش سر نمیزدم چون به نظرم پیشنهادات خیلی پرتی داشت ، به واسطه همسرم که کانال اون سایت را داشت و منم کانالش را هم پاک کرده بودم ، گفت حمیدرضا اینو ببین چجوریه و برات فرستادم ، منم پیش خودم گفتم آخه از این سایت ؟ رفتم دیدم ، دیدم عه ، یکی از پیج هایی هست که توی حوزه ورزش رزمی فعالیت داره ( اولین نشونه ) و نیاز به تدوینگر و دورکاری میخواست ، پیام دادم جواب داد و صحبت کردیم و گفتم خودمم رزمی کار و ورزشکارم ، همکاری اولیه انجام شد و ادامه دادیم ( از سایتی که تا الان هییچ کاری ازش نگرفته بودم با اینکه پیشنهادات زیادی هم داده بودم )

    بعد که همکاری اوکی شد ، تدوین یکی از محصولاتش را بهم داد اون چی بود ، آموزش قوانین در مبارزات mma ( نشونه دوم ، چون من فایترم و هدف اصلی خودم و قهرمانی ام هم در همین مسابقاته و مرتبط با علاقه خودم )

    کارهای این دوستمون داشتم انجام میدادم ( که تا الان ادامه دار بوده واقعا یکی از دستان خداوند بوده برام و برنامه هایی هم دارم که بعدا ان شالله با انجامش خواهم گفت )

    همزمان ، دوتا کار دیگه بهم سفارش داده شد ، و یکیش یه موشن گرافیک برای کشور دیگه از شخصی که قبلا هم یه دونه کار براش زده بودم !

    به طوری کار سرم ریخت که داشتم تقریبا شبانه روزی کار میکردم !

    پیش خودم گفتم دیدی خدا هدایت کرد گفت بچسب به کار خودت : )

    کارها را که انجام میدادم بازم در فکر کاری تمام وقت و حضوری بودم که قسمتی از تامین مالی ام باشه و سه جای دیگه هم رزومه فرستادم و رفتم صحبت کردم و یه نکته جالب داشت برام ، هر چقدر سعی میکردم ذهنم را کنترل کنم ، جاهایی که برای مصاحبه میرفتم نشونه های بیشتری دریافت میکردم و افراد شادتر و مکان های بهتر ، تا باز یکی از اون سفارش ها ، که انجام دادم از یه تیم و شرکتی بود که خیلی وقت پیش من براشون نمونه کار فرستادم و این مدت هیچ جواب و پیشنهادی از طرفشون نبود که باهام تماس گرفتند و گفتند میخواند همکاری کنند ، کار اول انجام شد و منتظر نتیجه و نظر اونها برای ادامه همکاری بودم

    و در حال حاضر چند روز پیش صحبت کردیم برای همکاری ادامه دار ، قرارداد و … و یه آپشن خوب برام قرار داند که در حال حاضر هم در کارم بهش نیاز دارم که اونم بعد از انجامش ان شالله خواهم گفت ! و جالب به اینکه این تیم هم باز در اول کار و تا چند ماه آینده پیشنهاد دوری کاری به من دادند ، که باز طبق خواسته من شد ، آزادی همراه با کار و البته دو مورد کاری که من به هردو حوزه علاقه دارم ، تکنولوژی و ورزشی

    فقط با کمی تمرکز ذهن و کنترل توجه ، خداوند به این شکل هدایتم کرد ! و فکر میکنم اولین دلیل این هدایت این بوده که نخواستم بشینم تا اوضاع بدتر بشه ، راه را اشتباه رفتم ولی خداوند هدایتم کرد ، یه مقداری ( واقعا فقط یه مقدار خیلی کمی سعی کردم ذهنمو کنترل کنم ) و خداوند از راه هایی که واقعا فکرش را نمیکردم کار برام رسوند ، اونم ادامه دار ! خدایا شکرت !!!! :))

    و اما سوال مربوط به این فایل :

    از خودت بپرس که چه جنبه هایی از زندگی ات الان نیاز به تغییر دارد و بنویس که چگونه با ایجاد چه تغییری در باورها و نگرش ات می توانی زندگی بهتری برای خودت بسازی ، الان چه ایده ای برای برداشتن قدم اول داری !

    جواب خودم :

    در بحث تمرکز ، به شددددت نیاز به بهتر شدن دارم و همینطور کنترل ذهن و دارم سعی میکردم هر روز ذهنم و کانون توجهم را بهتر کنترل کنم !

    باورهای مالی ام ، با گوش کردن مدام فایل هایی که به تقویت باورهای مالی ام کمک میکنه

    تخصصم کاری ام ، که نیازه با تمرکز بیشتر تخصصم را بهتر و بیشتر کنم و فکر میکنم به نسبت این مدت زمان خیلی عقب موندم و آپدیت نیستم !

    عزت نفس ، که خیلی حس میکنم باگ داره و با استفاده از فایل های استاد ، استفاده تمرکزی از دوره عزت نفس (دارم محصول عزت نفس را چند قسمتش را دیدم و انجام دادم که الان تمرکز بیشتر روی همین فایل های روز شمار هست تا بتونم هدایتی و با درک و فهم بیشتر عزت نفس را کار کنم و بیشتر با تعهد بهش بپردازم )

    و ایده ام برای قدم اول فعلا :

    فقط و فقط کنترل کانون توجه و ذهنم و تمرکز بر روز شمار تحول زندگی من : ) تعهد به نوشتن کامنت و کار کردن روی خودم فعلا با همین فایل ها تا بتونم هدایت ها را دریافت کنم !

    .

    خیلی طولانی شد و سعی کردم تا میشه خلاصه بنویسم ، سریع فقط انگشتانم داشت تایپ میکرد ، و امیدوارم مفید بوده باشه مخصوصا اگر ایراد یا نکته ای دوستان پیدا کردند و گفتند هم که عالی میشه !

    ممنونم ، این روز شمار تحول زندگی عاااالیه : ))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 3997 روز

    سلام بانو

    خداقوت

    خیلی ممنونم از این زمان و آگاهی و نکاتی که از فایل های استاد نوشتید و با الهامات خودتون نکات مهم و زیبایی اضافه کردید که باعث شد کلی از اون ها را هم یادداشت کنم ، واقعا عالی بود

    در حال مرور دوباره و کامل روزشمار هستم و تازه به کامنت عالی شما هدایت شدم و خوندم ، بازم ممنون : )

    در پناه الله شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: