افراد زیادی نتوانستهاند نیروی هدایت درونیشان را بشناسند. همان نیرویی که در هر لحظه با زبان نشانهها با همهی ما صحبت میکند و خیر و شرّمان را به ما الهام میکند.
آنها با وجود نشانههای نه چندان خوب در روابطشان، جرأت ایجاد تغییر در روابطشان را ندارند.
با وجود نشانهواضح برای تغییر شغل یا روند کسب و کارشان، هنوز هم به همان شیوه محدود کنندهی همیشگی اوضاع را تجزیه و تحلیل میکنند و هنوز هم رکود اقتصادی، کمبود مشتری، قیمت دلار و … را، عامل کم شدن درآمدشان میدانند و نه باورهای و نحوه نگرش خود را. به همین دلیل نیز برنامهای برای تغییر باورهای خود ندارند.
حتی با وجود ایدههای فراوان، جسارتی برای اجرای آن همه ایده ثروتساز و سودمند ندارند چون زبان نشانهها را نمیشناند و صدای آن نشانهها که برای هدایتشان آمده را، نمیشوند.
بی ایمانی، چنان پرده ضخیمی از تردید و ترس در برابرچشمانشان ساخته که، اجازه دیدن نشانه ها و هدایت واضح جهان را از آنها گرفته است. به همین دلیل نیز قادر به تشخیص زبان نشانهها نیستند و نمیتوانند الهامات الهی را دریافت کنند و به همین دلیل نیز، از حقیقت خود و اصل خود، جدا افتادهاند.
به قول قرآن، ربّ ما «أَعْطى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» است. «ربّ ما کسى است که نعمت وجود به همه موجودات بخشیده سپس آنها را هدایت کرده است.» (طه۵۰)
اما فقط افرادی این هدایت را دریافت میکنند که به آن ایمان دارند و نشانه های روشن هدایت را میبینند و میپذیرند!
آنهایی که هر لحظه آماده تغییر و بهبود اوضاع در هر جنبهای از زندگی خود هستند. زیرا پی برده اند که:
این خاصیت جهان است که هرگز از گسترش باز نمیایستد و بیشترین پاداشهایش را به افرادی میبخشد که در روند این بهبود و گسترش، با او همراه میشوند؛
هرچقدر که زندگیات خوب است، میتواند بهتر باشد.
هرچقدر که شیوهات برای ساختن ثروت عالی است، باز هم میتواند بهتر باشد.
هر باوری هر چقدر قدرتمند کننده، بازهم بهتر میتواند قدرتمند کنندهتر باشد
هر نتیجهای هرچقدر عالی، باز هم میتواند عالیتر باشد.
تنها در صورت ایجاد این تفکر است که ظرف وجودت رشد میکند و آماده دریافت نعمتهای بیشتر و تجربه امکانات بیشتر میشوی.
️️متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:
من باید هر لحظه آماده تغییر و بهبود اوضاع در هر جنبه ای از زندگیم باشم. ️️هر باوری هر چقدر قدرتمند کننده بازم میتونه قدرتمند کننده تر باشه
️️زندگیم هر چقدر که خوب باشه بازم میتونه بهتر بشه، هر نتیجهای هر چقدر عالی بازم میتونه عالی تر باشه
️️ببینم جز کدوم گروه هستم
قبل از اینکه اوضاع خیلی خراب بشه تغییر میکنم؟
وقتی اوضاع خراب شد تغییر میکنم؟
یا هرگز تغییر نمیکنم؟
️️خیلی موقع ها باید بتونم آینده این چیزی که الان هستم رو ببینم که من با این وضعیتی که الان دارم پیش میرم ده سال دیگه کجام آیا اون جایی هست که من واقعا میخوام باشم یا نه، جای مناسبی نیست
️️خیلی از افراد به خاطر ترس ها و نگرانی هاشون، یا بخاطر اینکه نمیدونن آینده چی میشه یا به خاطر بی ایمانی شون دست به تغییر نمیزنن و حرکت نمیکنن
️️سعی کنم همیشه ده سال آینده رو ببینم روندی رو که دارم طی میکنم ببینم.
ده ساله بعد ببینم کجام، چقدر اوضاع داره بدتر میشه
️️اگه خودم رو عوض نکنم، این اوضاعی که الان کمی داره بهم فشار میاره ده سال دیگه بیشتر فشار میاره
باید بتونم این فشار 10 سال بعد رو الان حس کنم
روزهای سخت 10 سال بعد رو الان حس کنم تا بهم انرژی بده برای حرکت کردن
️️یکی از بهترین شیوه هایی که کمک میکنه تا تغییر کنم اینه که آینده رو ببینم که با همین روندی که دارم پیش میرم، چقدر اوضاع بد میشه و شرایط داغون میشه و اوضاع از اینی که هست بدتر میشه
️️پس توی هر شرایطی که هستم اگه شرایط داره خراب میشه این نشونه ها رو ببینم
هم از لحاظ مالی، هم از لحاظ روابط خانوادگی
️️اگه دارم میبینم که اوضاع مالیم یا رابطم، هر روز داره بدتر میشه یه فکری به حالش بکنم و توی رفتارها و باورها و حرکت هام یه تغییری ایجاد کنم
️️در تموم لحظه های زندگیم و در تموم موضوعات مختلف باید آمادگی تغییر رو داشته باشم قبل از اینکه اوضاع اونقدر سخت بشه که ناتوان بشم، بیچاره بشم، چاره ای نداشته باشم و مجبور باشم که ادامه بدم
️️هر چند که توی ناتوانی مطلق هم اگه بخوام و ایمان داشته باشم و خدا رو باور کنم میتونم تغییرات رو شروع کنم و نتایج بزرگی بگیرم
اما چرا بزارم اوضاع این قدر بد بشه
️️جهان داره تغییر میکنه منم باید به همون نسبت با جهان تغییر کنم
توی کسب و کارم، بیزینسم، سلامتیم، رفتار هام، توی همه قسمتهای زندگیم باید حرکت کنم و تجربه کسب کنم
️️شاید یک سری از تجربه ها هم به شکست برسه ولی اینها باعث میشه که بزرگتر بشم قویتر بشم، شجاع تر بشم، با ایمان تر بشم،
️️پس هر روز به دنبال تغییر باشم، هر روز بگم چیکار کنم که امروز بهتر از دیروز باشم، توی چه قسمت هایی از زندگیم تغییر ایجاد کنم که اوضاع بدتر نشه که هیچ، بهتر و عالی تر بشه
️️پس نشونه ها رو ببینم، چون خدا داره از طریق نشانه ها باهام صحبت میکنه، اگه دیدم کسب و کارم هر روز داره کمرنگ تر میشه، هر روز در آمدم پایین تر میره، حتماً باید یه تغییری توش ایجاد کنم، حتماً باید یه جای دیگه دنبال یه برنامه دیگه ای باشم
مثلاً ممکنه سیستمم سنتی باشه نیازه که به روزش کنم و اینترنتیش کنم
️️پس اگه دیدم اوضاع داره هر روز بدتر میشه، درآمدم کمتر میشه، باید به فکر باشم و نپذیرم که این طبیعیه، نپذیرم که این رکود اقتصادی توی کشوره و اینو باور نکنم
️️من باید زودتر به پیشواز تغییر برم
️️من توی هر شرایطی که هستم بازم میتونم این شرایط رو بهتر کنم، فقط باید یک سری تغییرات در خودم ایجاد کنم،
مخصوصا در باورها و طرز فکرم
️️تغییر نیازی به کوه جابجا کردن نداره، باید سکان کشتی زندگیم رو از دست عادت های قدیمی بگیرم که زندگیم رو تبدیل به یک چرخه تکراری و کسل کننده کرده
️️فقط کافیه عینک توجه به نا خواسته ها رو از چشام بردارم تا بتونم نعمت ها و زیبایی هایی که همین حالا در زندگیم وجود داره ببینم
️️بتونم زیباییهای خونه ام، محله ام، شهرم و کشورم رو تشخیص بدم و با توجه کردن به اونها، تاییدشون و استفاده از اون ها و لذت بردن از این تجربهها، ظرف وجودم رو آماده دریافت نعمت های بیشتر و ورود به مدار های بالاتر کنم
️️من با تشخیص نعمتهای اکنونم و سپاسگزاری کردن به خاطر اون هاست که میتونم ظرفم رو رشد بدم و نعمت های بیشتری دریافت کنم
️️تغییر وقتی رخ میده که با فراغ بال به استقبال ماجراهای جدید برم،
آدم های جدید رو ملاقات کنم،
از زیر سلطه شیوه های همیشگی بیرون بیام، شیوه های جدید رو برای انجام کارهام امتحان کنم
️️باید به هر شکلی که شده روزمرگی رو از زندگیم دور کنم و به این وسیله وجودم رو آماده ورود به دل ناشناخته ها و تجربه اونها کنم
️هرچقدر ناشناخته های بیشتری رو امتحان کنم بیشتر پی میبرم که نه تنها ترسناک نبودن، بلکه بهم فرصت تجربه های شگفت انگیزی رو دادن
️️با هر بار انجام یه کار جدید و تجربه یک ناشناخته دیگه، توانایی های بیشتری در وجودم بیدار میشه که بخش دیگه ای از عزت نفسم رو میسازه و آروم آروم ترس از تغییر از وجودم میره و طعم زیبای امتحان شیوههای جدید در وجودم نهادینه میشه
با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD156MB13 دقیقه
- فایل صوتی تغییر شخصیت، جسارت می خواهد12MB13 دقیقه
به نام خالق زیبایی ها
“روز پنجم سفرنامه ”
الهی شکرت بابت روز عالی امروز شکر بابت اتفاقای قشنگی که تجربه کردم خانم شایسته نازنین ممنونم بابت این سفری که برنامه ریزی کردین
که هرروز زیبایی های بیشتری رو ببینیم و وارد زنگیمون کنیم امروز صبح تمرین ستاره قطبی توی دفترم نوشتم خدایا میخوام امروز بابامو سوپرایز کنی اصلا حواسم نبود یادم رفته بود که روز پدره ظهر بابام گفت که سرکار کارت هدیه بهش دادن بعد یه مبلغ پولم از یه جای دیگه بهش رسیده بود
خلاصه سوپرایز شده بود وقتی این خبرو شنیدم واقعا من بیشتر سوپرایز شدم و خداروشکر کردم بابت این قوانین دقیق خداوند که قدرت خلق رو بهمون داده
یه اتفاق جالب دیگه که افتاد من یه بولیز حریر از کمد پیدا کردم بعد گفتم نازکه و باید با یه تاپ بپوشم که رنگشم بخوره دیگه گذاشتم تو کمد رفتم سراغ کتابم که کتاب بخونم که بعد صدای مامانمو شنیدم که میگفت اینو میخوام بدم به کسی بپوشه من که نمیپوشم به صدفم نشون ندم که میگه نه خودم میخوام بعد تو اتاق اومد دستش بود که بزاره تو کیسه منم یه نگاهی کردم و گفتم آره بده بره بعد یهو دیدم این تاپ دقیقا کرم رنگه به بولیز حریر من میخوره گفتم نه این مخصوص بولیز منه گفتم خدایا شکرت که چقدر زود پاسخ میدی برای خدا فرقی نمیکنه خونه باشه یا یه تاپ باشه اگه بتونیم راجع به خواسته هامون رها باشیم نچسبیم
و از سر راه خدا بریم کنار به آنی مستجاب میشن خواسته هامون بارها پیش اومده در مورد یه سری خواسته هام که مهم نبوده سریع اتفاق افتاده
قانون رهایی رو خدا کمک کنه بتونم تو زندگیم عمل کنم و رها باشم نسبت به خواسته ها استاد تو دوره راهنمای عملی هم این موضوع رو میگن
ظهر میخواستم بیام و ردپامو بزارم بعد یه حسی بهم گفت هنوز مونده تاشب صبر کن گفتم باشه
و اتفاق جالب دیگه که افتاد عصر گفتم میخوام برم ساحل رفتم دیدم چقدر آب پایین بود منم صندلیم
و دستم گرفتم رو رفتم گفتم خدایا چقد طولانی برگشتنی که صندلی گلی میشه نمیتونم تو کاورش
بزارم دستم خشک میشه رفتم تا بلاخره به دریا رسیدم صندلیم زدم 5 دقیقه ای نشستم که یه آقایی با دوربین اومد گفت میتونم از پشت فیلم بگیرم ازتون گفتم باشه
اون آقا مستند ساز بود گفت نمیخواستم خلوتتونو بهم بزنم ولی گفت اومدمو میخواستم فیلم بگیرم
بعدشم چندتا عکس ازم گرفت و در مورد فرکانس حرف زد که آدمایی که توی مسیر قرار میگیرن هم فرکانس چقدر برام جالب بود گفتم خدایا شکرت
چقدر من الان بهتر مدار و فرکانسو دارم درک میکنم
با اتفاقایی که تجربه کردم
اتفاقا همشهری خانم شایسته هم بودن
اهل کرمان بودن
برگشتنی هم صندلی منو خیلی لطف کردن خودشون برداشتن بعد گفتم خدایا شکرت من داشتم غصه برگشتو میخوردم که دستم خشک میشه دستم بگیرم تو یه نفرو تو مسیرم قرار دادی که کمکم کنه الهی شکرت
الهی شکر بابت غروب زیبا الهی شکرت بابت مرغ های دریایی زیبا
الهی شکر بابت دریای قشنگ
الهی شکر بابت شهر قشنگم
الهی شکر بابت اون صحنه زیبایی که یهو دسته جمعی مرغ های دریایی بالای سرمون پرواز کردن
بعد تو راه برگشت در مورد انرژی بالایی که امشب داره صحبت کرد گفتم چرا گفت چون ماه کامله
یعنی من گفتم خدااااایاا چقدر جالبه من مدت ها نیومدم بعد امروز منو کشوندی ساحل که ماه کاملو ببینم یه بار دیگه م این اتفاق افتاد وقتی ماه کامل میشه انگار دریا و ماه منو صدا میزن که برم اونجا و این انرژی زیبا رو دریافت کنم الهی صدهزار مرتبه شکر
بعدم دوست کرمانی مون منو دعوت کردن کنار چادرشو دخترخاله های گلشون رو دیدم تولدشون بود کیک تولد بهم دادن چایی و شیرینی کماج اگه اشتباه نکنم که مال کرمان بود ازم پذیرایی کردن
بعد دیگه ازشون خداحافظی کردم و رفتم دنبال کارام خدایا هزار بار شکر بابت روز عالی امروز
بابت پنجمین روز از سفرنامه شکرت