تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 114 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-24.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-11-23 13:10:002022-12-29 00:46:49تغییر شخصیت، جسارت می خواهدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
باز هم یه فایل دیگه و روز پنجم و استمرار در گوش دادن به فایلهای سفرنامه زندگی من باز هم می گویم خدارا هزاران مرتبه که مرا در این مسیر قرار داد مقید شدم که هر لحظه مراقب رفتار ام باشم چون میدونم که هر فرکانسی ارسال کنم جهان همون بهم برمیگردونه هر روز سعی میکنم یه تغییر ایجاد کنم و وای چه آرامشی با ایجاد هر تغییر دارم سپاس استاد عزیزم بخاطر این تجربه عالی که واقعا هر روز باید تغییر کرد و به دنبال تغییر بود و جسارتو شهامت پیدا کنی خدایا کمکم کن .
فتبارک الله احسن الخالقین
سلام براستاد عزیز خانم شایسته و تمام دوستان عزیز
امروز حس خوبی گرفتم اینکه قبل اتفاق جلوگیری کنم و نذارم کار به سختی و تصمیمات مهم برسه خداروشکر بابت انرژی مثبتی که دارم و خداروشکر بابت خدایی که هرلحظه منو هدایت میکنه مراقب منه خدایا من متوجه شدم روند قبلیم برای رفتارم اصلا خوب نبود ولی الان توقعم از فرزندم کم شده بدون توقع بهش محبت میکنم برایه همسرم دیگه انتظار ندارم فقط اون عامل خوشحالی و خوشبختیم باشه خودم قائم به ذات هستم نه قائم به غیر،فهمیدم که روند رفتارم با اطرافیان باید تغیر کنه و شکر خدا تغیر کردم متوجه شدم باید برم سر کار و این مهم رو فقط و فقط از خدا میخوام متوجه شدم باید زبان انگلیسی رو به جد شرو کنم و خداروشکر شرو کردم به یادگیری و فرایندشم خیلی خوب داره پیش میره شکر خدا متوجه شدم باید دیدم توجه ام به اطراف باید تغییر کنه و خیلی باورهای دیگه اینکه فقط از خوبی اطرافیان بگم بخصوص همسرم فقط ازخوشی و خوبی هاش بگم حتی با خدا از خوبی های همسرم با تمام وجود شکر گزارهستم و مطمعنم بهتر از اینارو بهم عطا میکنه
خدایا شکرت بابت تمام اتفاقات خوب زندگیم
شاد سلامت ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید
امروز باید بنویسم چه جنبه های از زندگی ام باید تغییر کند :
+ جسمم در سطح خوبی از سلامتی است ولی یک سری از باورها که برای عموم بدیهی شده برایم قابل قبول نیست در حالی که در من هم رخ می دهد باید بتوانم تغییر دهم احتمالا همین تغییرات یک زمینه جدیدی باز می کند که خود عامل ورود پادشها به زندگیم باشد
+ در زمینه یادگیری و شغلی به بسیاری از رشته ها علاقه دارم همین باعث پراکندگی ام شده باید یکی را بعنوان رشته اصلی انتخاب کنم و آنقدر تمرکز کنم و ادامه دهم تا متخصص آن حوزه شوم
۱.چه جنبه هایی از زندگیت الان نیاز به تغییر دارد؟
وابستگی به محیط امن و آرام خانه و خانواده بزرگترین پاشنه آشیل و سد حرکتی برای استقلال و آزادی مکانی و روحی برای بزرگ شدن ظرف وجودم بوده و این در جای خود موندن منو از ریسک کردن و جسارت و شهامت در تصمیم گیری های اساسی و مهم در مسائل باز داشته بود و همچنان هم بازداشته و محتاج تائیدیه گرفتن و حمایت دیگران کرده.
همین امر توی روابط به شکل آدمها و الگوهای تکراری و انتخابهای محدود و از سر ترس که اونم هرگز پایدار نبوده که ناآگاهانه علت این بی ایمانی و محتاج بودن به انتخاب کردن دیگران برام همیشه با غرور اشتباه میگرفتم و تکون نمیخوردم تا مدتهای زیاد
این شرک همیشه منو منتظر دیگران برای پیدا کردن تکه های پازلم در کار روابط و زندگیم نگه میداشت
پس در حال حاضر،برای من هیچ چیز مثل اشتیاق استقلال و محیط جدید برای تمرکز روی خودم و پا گذاشتن روی این ترسم مهم تر نیست تا بتونم یه برنامه ریزی مجدد روی ذهنم بکنم بدون قضاوت و شرم از دیر شدن،مقایسه با دیگران هم رده ام و نگرانی از بالا رفتن سن و نجواهای کمبود وقت و فرصت ها..
۲.چگونه و با ایجاد چه تغییری در باورها و نگرشت میتونی زندگی بهتری برای خودت بسازی؟
اولین و منطقی ترین باور که به عینه میشه به تغییرش امیدوار بود،دیدن دوستان و همراهان و هم سن و سالهای خودمه که از دوره نوجوانی و دانشگاه در کنارشون بودم و دیدم که با جسارت و با داشتن شغلی معمولی و کارمندی مثل همون روزهای من،پا در دل مسیر ناشناخته استقلال و ازدواج گذاشتند و با موندن در مسیر پیشرفت،اتفاقات جدیدتر ،شغل بهتر و همراهی دیگران رو در امور دیدن که کارها براشون بهتر و راحت تر پیش میرفت ولی من باز هم عامل این موفقیت ها و دیدن میوه هاشونو ،شانس و پارتی و اتفاق گذرا میدیدم و اصل رو نفهمیدم که تغییر شخصیت،جسارت میخواد و بس.!!
و نتیجه این شرک و دخیل دونستن عوامل بیرونی چیه؟عدم تحسین و ناسپاسی حس بد و حسرت دور شدن از مسیر حتی قبلی خودم میبود
پس مهمترین باور درین زمینه برای من اینه اگه بقیه تونستن به این درجه از خوشبختی و رفاه برسن منم میتونم به شرط تمرکز روی یه موضوع و تا انتها رفتن مسیر و نتیجه رو لمس کردن با حس خوب
۳.الان چه ایده ای برای برداشتن اولین قدم داری؟
دیدن نشانه ها و توجهم به نعمت هایی که خداوند بهم داده بود ولی چشمام درست نمیدیدشون و بواسطه تمرین نوشتن و ستاره قطبی کم کم داره معجزات وارد زندگیم بصورت دلخواه و آگاهانه میشه؛باعث شده آرامشم کمی از روزهای قبلم بیشتر بشه تا بتونم فکر کنم و ایمان بیارم که اولین تغییر برای من رفتن به مکانی جدید و استقلال از دایره امن خانه پدری در حال حاضره تا بتونم یکی از خواسته هامو به لطف خدا عملی کنم و به واسطه دیدن نشانه های واضح مثل پیدا شدن مکان مناسب و عالی برای دفتر و زندگی با قیمتی که ظرف وجودی فعلیم توانایی هضم و درک و پرداختشو بدون دردسر داره اونم با تمام لوازم و امکاناتی که مد نظرم بوده؛همراستا با خواسته هام بشم چون ایمان بدون عمل رو دیدم چه نتیجه ای و چه سکونی داشته پس کارم الان آسونتره با اهرم رنج و لذت در خصوص این زمینه.
دوست دارم بعد از اتمام این مورد و به لطف همین سوالهای عالی که منو به فکر و شناخت از خودم وادار میکنه برای قدم های بعدی هم با این فرمول عالی ،تغییرات شخصیتی ام رو یکی پس از دیگری به نتیجه عملی برسونم
ممنونم از شما عزیزان عباسمنشی و یاران بامعرفتمون
خدایا شکرت ک منو در موقعیت و شرایط جدید قرار دادی.
تحربه من از عدم تغییر از دست دادنه رابطم با بهترین دوستم بود،شاید اگ تغییر میکردم رابطمون بهتر از قبل ادامه پیدا میکرد،شاید هم باید اونو رها میکردم تابه موقعیت ها و شرایط جدید وارد بشم،شاید دیگه چیزی برای اموختن بهم دیگ نداشتیم و روحه ما دنبال روح های بزرگتری میگرده،خداروشکر میکنم بخاطر شنیدن این فایل،بخاطر یاداوری های هرروز،و تشکر میکنم از استاد بخاطر بیان کردن این اگاهی ها به راحتترین و صریح ترین شکل ممکن.
مطمئنم هرروز بهتر از دیروزم میشم با کمک خدای عزیزم
سلام استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان
سلام به خانواده دوست داشتنی عباسمنش،استاد من یک سالی هست که تصمیم گرفتم شغلم رو تغییر بدم چون برای دریافت درآمد حاصل از کارم می بایست وی پی ان میداشتم و این مساله با اینکه درآمدم خوب بود ولی اذیتم میکرد، روز گذشته تصمیم جدی گرفتم این جسارت رو داشته باشم و که این کار رو بذارم کنار بصورت کامل و زمانی دوباره این کار رو که دوسش دارم انجام بدم که تو کشوری باشم که بتونم بدون نیاز به وی پی ان درآمدم رو دریافت کنم و بعد اومدم تو سایت که روز پنجم سفرم رو شروع کنم که به این فایل برخوردم که تغییر شخصیت جسارت میخواد انگار دقیقا خدا داره با من حرف میزنه و میگه تصمیمی که گرفتی درسته، بی نهایت سپاسگزارم از خداوندم که من رو هر لحظه هدایت میکنه و بی نهایت سپاسگزارم از شما که این محیط دوستداشتنی رو برای ما فراهم کردید سپاسگزارم.
با سلام
۱۵ساله ازدواج کردم
هر از جندگاهی یه جرو بحث تقریبا سنگین بین شوهرم و خانپادم شکل میگیره که واقعا اذیتم میکنه
شده یکسال شوهرم با خانپادم قهر بوده شده تو هیچ مراسمی با ما نیومده تو هیچ مهمونی شرکت نکرده ولی چیزی عوض نشده
انروز من به این نتیجه رسیدم که باید یکاری بکنم
من همیشه هوای دو طرفو نگه داشتم به هرو رسیدگی کردم وظایف همسری و دختریمو در حد توانم انجام دادم اما درس نشده
امروز یه تصمیمی گرفتم که بهم الهام شده
می خوام ایمانمو ثابت کنم و تصمیمم رو عملی کنم
می خپام برای مدتی نرم خونه مامانم اینا و تو مراسم خواستگاری و ازدواج تنها خواهرم شرکت نکنم
چون تو تمام این سالها که مادرم فکر میکنه شوهر من ادم بدیه و بهش کم محلی میکنه و از طرفی شوهرمهم تحمل کم محلی رو نداری و فاطی میکنه و دعوا راه میندازه
من هر کاری از دستم بر میومده کردم با هرو شون صحبت مردم لی هیچکدوم حاضر نیستن اشتباه خودشون رو بپذیرن و مدام تقصیر گردن اون یکی میندازن
و این وسط منم که دارم اذیت میشم و هیچکدوم به فکر من نیستن و حاظر نیستن بخاطر من کوتا بیان و خودشونو تغییر بدن
پس من باید خودمو تغییر بدم
باید اونارو از خودم محروم کنم
اونوقت اگر واقعا من براشون مهم باسم بخاطر من حاضرن کوتاه بیان
این رد پای من
در تاریخ ۱۷مهر ۱۴۰۱
سلام دوست عزیز از دیدگاه من و باتوجه به صحبت های استاد شما باید کانون توجهتون رو از این قهر و کم محلی بردارید و اصلا توجهی به این موضوع نداشته باشید نه اینکه خودتون هم دامن بزنید به این موضوع و این نامهربانی هارو تشدید کنید وقتی شما به این کم محلی ها و قهر ها توجه بیش از اندازه نکنید و بی تفاوت باشید خودشون با هم کنار میان و میبینید این موضوع خیلی وقته از بین رفته و شما متوجهش نشدید
سلام ممنونم دوست عزیزم
موقعی که این دیدگاه رو نوشتم خیلی عصبی و ناراحت بودم و تصمیم گرفتم با خانوادم قط رابطه کنم البته که این قط رابطه هیچ وقت اتفاق نیافتاد ولی تکاملی بود که باید طی می کردم بعد از کم کردن رابطه م و شرکت نکردن تو مراسم خواستگاری یسری نتایج هم گرفتم ولی خیلی زود متوجه شدم این کار منو به هدفم نمی رسونه و با خودم گفتم اونا دو تا ادم مستقلن و خودشون باید راجع به روابطشون تصمیم بگیرن و من فقط وظیفه دارم وظایف همسرس و دختریم رو در حد توانم انجام بدم شاید اصلا با روحیاتی که اینها دارن بهتر باشه باهم قط رابطه کنن و کاری بهم نداشته باشن من هم که با هیچکدومشون مشکلی ندارم زندگی خودمو می کنم شاید یه روزی خودشون به این نتیجه برسن که اشتباه می کردن و باید رفتارشونو تغییر بدن به هر حال از دست من کاری بر نمیاد من فقط باید روی خودم و خواسته های خودم تمرکز کنم بقیه چیزا خودش درست میشه
ممنونم از راهنماییت عزیزم اون موقع پیامتو ندیدم ولی خوشحالم که تونستم راه درست رو پیدا کنم
بنام فرمانروای کل جهان
استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته عزیز سلام
چقدر مطالب پر مغزی رو توی این فایل کوتاه بیان کردید و چقدر میتونه این مطالب به کمک بیاد برای اینکه فکر نکنیم زندگی همیشه به همین منوالی که داره پیش میره هستش.واقعا از الله مهربان سپاسگزارم که من را هدایت کرد به سمت استاد عباس منش با این خانواده بزرگ و مهربان شون.
سعادت و خوشبختی برای همه هم فرکانسی های عزیزم از الله مهربان خواستارم
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دیگر دوستان هم فرکانسی ام
روز پنجم
روز شمار زندگی من فصل اول
وای خدای من چقدر این فایل عالی بود
و دقیقا برای حال این روزای منه
واقعا خداوند همیشه داره به ما نشونه میده و مشکل از ماست که حواسمون نیست و نشونه ها رو دریافت نمیکنم
دقیقا منم باید تغییر کنم و یکسری تغییرات اساسی در کسب وکارم ایجاد کنم
یکسری توانایی هایم رو زیاد کنم
و مهمتر از همه پا رو ترسهایی که دارم بزارم با ایمان به خدا و باور اینکه
تو پای در ره بنه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
چه زیبا گفته عطار نیشابوری
خدا شکرت که اینقدر واضح نشونه میدی بمن
خدایا شکرت که اینقدر قسنگ آدمو هدایت میکنی
خدایا شکرت برای وجود همیچین انسان ارزشمندی که خلق کردی( استاد عباس منش ❤️❤️)و در مسیر ما قرار دادی که بدون چشم داشتی این آگاهی های ارزشمند رو در اختیارمان قرار میدهد و دستان توست در زندگی من و بقیه دوستان هم فرکانسی ام👌👌
به نام خدا سلامی گرم به هرکس که واسه بهتر شدن حالش تغییر میکنه،
چند روزی هست که به خاطر یک ویروس بیمار شده بودم و الان وقتی که این فایل ارزشمند رو شنیدم،کلی از اون ویروسه تشکر کردم شاید خنده دار باشه ولی اون ویروس به من فهموند که وقت تغییر رسیده ،وقتشه که با همین سرماخوردگی به خودم بیام و باورامو درست کنم ،اگه بخام با همین باور ها ادامه بدم خدا میدونه که سال های بعد قرار بوده چه بیماری های میگرفتم ،خدایا سپاس گزارتم که هر لحظه نشانههای تغییرو بهم نشون میدی