تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 20

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یوسف آرامش و آسودگي گفته:
    مدت عضویت: 3559 روز

    روز پنجم ” کی باید تغییر کنم”

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همه یاران و همسفران و خانم شایسته گرامی

    من امروز برای اولین بار به این فایل گوش کردم اما

    من از استاد یادگرفتم و با تمام وجود درک کردم و باور کردم و در زندگیم هر لحظه دارم بکار میبندم و نتیجه اش همیشه درسته که

    که هر اتفاقی برای من میافته در اثر فرکانسی هست که من خودم ارسال کردم و همه چیز رو تو زندگیم خودم خلق میکنم با افکار و باورهام.

    که با خداوند رابطه نزدیک و دو طرفه دارم و اون همیشه پیش منه و نزدیکه و عاشقمه و داره هدایتم میکنه و با من صحبت میکنه … هر لحظه

    که اگر احساس بد دارم یعنی فکر بدی که معمولا از باور بدی نشات میگیره داره تو ذهنم کار میکنه و فورا دست به کار میشم و فکرم رو به زیباییها ، فراوانیها و چیزهایی که حس فوق العاده در من ایجاد کنه معطوف میکنم.

    که خواسته ام رو به خداوند بگویم و به او بسپرم و تسلیم باشم و گوش به الهامها و نشانه ها و هدایتش بدم…. و به راحتی تغییرات خود بخود و به راحتی و خیلی طبیعی اتفاق می افتند و من هم تو قایق از مناظر لذت میبرم

    که هر موقع ترسیدم از عمل به الهام یا ایده ای …خودم رو بسپرم و فقط عمل کنم و رشد کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    رها آزادی گفته:
    مدت عضویت: 3866 روز

    با سلام .

    رد پای پنجمین روز از سفر رویایی رو بر جا میذارم

    چیزی باید تغییرش بدم و در حال حاضر خیلی ضروری هست یک عمل بیرونی هست که مدتهاس میدونم مشکل بزرگی هست ولی هر بار شروع به انجامش میکنم بعد از مدتی سرد میشدم . در روز پنج سفرم نشانه ها من رو به اهرم رنج و لذت هدایت میکنه تا این سنگ رو بلاخره از سر راه زندگیم بردارم .

    مطمئن هستم خدا خداوند بقیه راه رو هم نشون میده

    تو خود پای در راه منه و هیچ مپرس

    راه خود گویدت که چون باید کرد

    این بیت شعر هم یهو اومد ?

    شاد و سربلند و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 3129 روز

    به نام خدا

    ستایش از آن یگانه قدرت جهان است.

    در پنجمین روز سفر فایل اینکه تغییر باور را از چه زمانی شروع کنیم ؟

    بهترین زمان همین الان است وقتی به این فکر می کنم تا ده سال آینده چه چیزی مانع از رسیدن به خواسته هام می شود, انرژیی مرا حرکت میدهد که هر روز باورهای جدید را تقویت کنم . و من تعهد می دهم که هر روز در مورد باورهای جدید بنویسم و تقویت شان کنم تجسم کنم و این بذر کوچک را به نهال و بعد به درخت تنومندی تبدیل کنم . من بهترینم و لایق بهترین ها من انسان ارزشمندی هستم من جزیی از خدا هستم من همواره در بهترین زمان و مکان قرار دارم و هم اکنون بهترین زمان برای شروع کردنه من تمام چیزی که برای شروع نیاز دارم را هم اکنون در اختیار دارم. خداوند عاشق منه و عاشقانه کمکم می کنه تا حرکت کنم . خدا من رو تنها نمی ذاره همیشه همیشه همیشه تمام لحظات با منه من رو به مسیرهای درست هدایت می کنه خدا فقط خوبی و خیر من رو می خواد من بهش توکل می کنم و پا روی ترس هام می ذارم .

    واقعا باور اینکه خدا همیشه هست به محض اینکه احساسم بد میشه می دونم احساسم بد شده و از مسیر درست خارج شدم سریع سعی می کنم باورهای قشنگ رو تکرار کنم ولی به محض اینکه یادم می افته خدا همیشه هست و من رو تنها نمی ذاره اشک تو چشمام جمع میشه و لبخند رو لبم میاد قربون اون خدای مهربون نزدیکم برم چقدر سریع آرامش میده قلبم رو. قربونت برم خدا که همه چیز رو فراوان آفریدی همسر خوب ؛ ثروت ، سلامتی ؛ آرامش …

    برای تمام همسفرای مهربونم و استاد عزیزم آرزوی شادی ,سلامتی ,ثروت ,خوشبختی و عشق می کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    رسول گفته:
    مدت عضویت: 2627 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همچنین دوستان همراهم

    در پنجمین روز از این سفر شیرین :

    اینکه من قبل از آشنایی با استاد عباسمنش، به دنبال تغییر و بهبود وضعیت خودم بودم، شرایط زندگی ام به شدت نا امید کننده شده بود و دیگه دچار افسردگی شدید شده بودم و نمی دونستم چیکار باید بکنم و بعد از مدتی من با این سایت آشنا شدم و از اینجا بود که زندگی ام دچار تغییرات زیادی شد هم در طرز فکرم هم در روابطم معنویت سلامتی و شغلی که تازه چند ماهیه شروع کردم که جزو مشاغل تاپ و درجه اول در کشور محسوب میشه.

    خداوند منو به این مسیر هدایت کرد، هر چقدر من در مورد زندگی ام و احساس خوبم و در مورد الطاف خداوند نسبت به خودم صحبت کنم سیر نمیشم، وقتی فهمیدم باید روی ذهن و باورهام کار کنم به شدت خودم رو متعهد کردم که برای رشد خودم زمان بزارم و ایمان اوردم که این مسیر، مسیره خوشبختی و سعادت منه،

    کنترل کردن ورودی های ذهنم باعث شده که رشد و پیشرفتم بیشتر بشه مثل حذف تلویزیون و اخبار، حذف دوستان منفی نگر و ناامید که با این کار باعث شده دوستای جدید پیدا کنم که مثبت نگرترن.

    باور من نسبت به خدا این که

    خداوند رزاقه توابه مهربانه وهابه و… در صورتی که قبلش اصلا این باورها نبود یا اگرم بوده با تردید بوده

    باور من نسبت به ثروت این که

    ثروت فراوانه من با ثروتمند شدن به خداوند نزدیک تر میشم با ایمان تر میشم بخشنده تر میشم و

    آدم ها رو دست خداوند میدونم که از طریق اونها می تونم به خواسته هام

    برسم و به آدم ها وابسته نیستم و میگم اگه این نشد اشکالی نداره و از یک نفره دیگه کمک می گیرم و همین هم میشه چون من فقط و فقط خدا رو می بینم و ازش میخوام که منو به مسیر های درست هدایت کنه …

    در روابط اول اینکه خودم رو دوست داشته باشم برای خودم ارزش قائل باشم خودم رو لایق بهترین ها بدونم که الانم خودم رو انسانی لایق و ارزشمند میدونم و گذشته خودم رو بخشیدم چون خداوند منو بخشیده و این تغییر باورها باعث شده روابطم خیلی زیباتر بشه چون خودم رو همیشه در اولویت قرار میدم نه اینکه فقط خودم رو ببینم، من در عین حال که خودم رو ارزشمند میدونم دیگران رو هم ارزشمند و محترم میدونم.

    در زمینه معنویت هم قرآن رو شروع کردم به خوندن و خیلی باور های غلط مذهبی داشتم که دارم میزارموش کنار.

    و خیلی چیزهای خوب دیگه که در ادامه در کامنت های بعدی خواهم گفت.

    همه چیز باوره و ما خودمون خالق زندگی خودمون هستیم.

    و در آخر

    آرزوی بهترین ها برای شما استاد مهربان و نازنین و خانم شایسته پر انرژی و دوستانی که در این مسیر و این سفر همراه هم هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    فرهاد کوکائیان گفته:
    مدت عضویت: 3921 روز

    سلام دوستان عزیز و استاد محترم.

    من تازه متوجه شدم که برنامه ای برای رشد روزانه افراد در نظر گرفته شده و من فعلا در روز ششم هستم. دیشب قسمت پنجم رو نگاه میکردم یه نکاتی به ذهنم رسید که دوست داشتم با دوستان به اشتراک بذارم.

    من بارها در موقعیتی که استاد محترم اون رو عنوان کردند قرار گرفته ام. اینکه مشغول انجام کاری میشید و وقتی به آخر آخر مسیر نگاه میکنید میبینید شاید این اون چیزی نبوده که من برای انجامش آفریده شدام. جایگاه من بزرگتر از این حرفاست و توانایی هایی که در خودتون میبینید رو فراتر از کار فعلی میدونید و موندن در اون شغل یا رشته شاید به نحوی از بین بردن تمام استعداد ها، علایق، خلاقیت ها و خدماتیه که میتونید به جهان بکنید وگرنه همونطور که خود استاد بارها گفته اند هر کاری پتانسیل درآمدهای میلیارد دلاری و حتی بیشتر رو داره. در مثالی که استاد بیان کردند درسته بعد از آتاری و کومودور میکرو اومد، بعدها سگا و بعد پلی استیشن 1 بعد 2 بعد 3 بعد 4 و در همین حین مراکزی تحت عنوان گیم نت به بازار معرفی شد که افراد گروهی و دسته جمعی بازی میکردند. من وقتی جوانتر بودم ایده ی برگزاری لیگ های محله رو داشتم جوری که در یک مکان بزرگ افراد کلوپ های مختلف با هم جمع میشن و بازی میکنند و برنده جایزه دریافت میکنه. بعد برای تیم های ضعیف کلاس آموزشی تکنیک های مثلا فوتبال آموزش داده بشه، جزوه چاپ بشه و هزاران ایده دیگه. پس نفس خود کار محدود نبوده و نیست. حتی الان دستگاه هایی اومده که شمشیر واقعی دست بازیکن ها هست و با دوربین ها و عینک های سه بعدی نهایت لذت رو از یک بازی تجربه میکنند.

    منظور استاد محترم رو خود من اینجوری درک کردم که وقتی به نهایت کار نگاه میکنی، پیش خودت میگی اصلا فرض کنیم من بزرگترین و بهترین کمپانی برگزاری بازی های رایانه ای و مسابقات و کلاس های آموزشی در جهان هم باشم، آیا ماموریت خلقت من این بوده؟ حتی اگر درآمد بسیار بسیار بالایی هم داشته باشه، این کار برای خیلی ها مثل خود من راضی کننده نیست.

    من یه زمانی برای کلاس گیتار الکتریک ثبت نام کردم و کلی تمرینات کسل کننده به عنوان مشق شب به من محول می شد. من همه رو در عرض یک ساعت آماده میکردم و خودم با خلاقیت خودم کلی تکنیک جدید رو تمرین میکردم. روزها و شب ها تو یوتیوب تکنیکهارو مرور میکردم و قطعه های خیلی خوبی رو برای هفته بعد آماده میکردم. وقتی اونها رو پیش استاد اجرا میکردم خیلی شگفت زده میشد. چون روز اول من رو دیده بود نمیتونست بگه که قبلا با گیتار کار کردی و همچنین پیشرفت من هم براش قابل باور نبود. روند خیلی خوبی داشتم تا اینکه یک روز یهو یه سوال اومد تو ذهنم که فرهاد قراره تکلیف آینده تو چطور رقم بخوره؟ میخوای گیتاریست بشی و در حوضه نوازندگی فعالیت کنی؟ تازه فرصت کردم در مورد این موضوع با خودم فکر کنم. کلی تو فکر فرو رفتمو به خودم گفتم اگر من بزرگترین و بهترین نوازنده گیتار الکتریک در دنیا هم باشم خب شاید از من ده، بیست، پنجاه یا بیشتر قطعه موسیقی باقی بمونه! شهرت عالی، درآمد عالی اما آیا من آفریده شدم تا بیامو چندتا قطعه از خودم به یادگار بذارمو برم؟ نشستمو با خودم کلی کلنجار رفتم. لیست توانایی هامو نوشتم و دیدم اگر اولویت بندی کنم شاید از لحاظ مفید بودن، این کار در آخر لیست قرار بگیره. هم تمام اون کارهای دیگه که تو لیست بود حس بهتری به خود من منتقل میکنه و هم برای آدمهای دیگه مفیدتره! شادی رو تو قلب خودم و قلب دیگران بیشتر میتونم احساس کنم. اگر در اون زمینه ها موفقیتی کسب کنم احساس غرور بیشتری میکنم و هزاران دلیل دیگه که باعث شد همون روز گیتار رو زمین بذارم و به دنبال یکی از علایقم که قلبم رو بیشتر آروم میکنه برم.

    شاید مصاحبه خانم آنجلینا جولی رو خونده باشید که میگفت: با وجود اینکه بازیگر بودم، شهرت داشتم، ثروت داشتم، پیشنهادات خوب داشتم اما حس و حال خوبی نداشتم و احساس میکردم ماموریت من چیز دیگه ایه. باید سر جای خودم قرار بگیرم تا بتونم اون حس خوب واقعی رو که سالهاست در من گم شده بدست بیارم و بعدها فهمیدم با کمک کردن به دیگران این حس در من زنده میشه و از اون زمان به بعد ایشون بخشی از زندگیش رو برای کمک به افراد فقیر اختصاص میده.

    در نهایت با صحبت های استاد و اون چیزی که در ذهنم از تجربیاتم درک کرده بودم به این نتیجه رسیدم که بهترین زمان برای تغییر زمانیه که حس کنیم حس خوب داشتن بالاتر و مهمتر از چیزهای دیگه برامون ارزشمنده و حاضر باشیم وضعیت و دستاوردهای امروز رو برای بدست آوردن جایگاهی که حس میکنیم براش ساخته شده ایم فدا کنیم و مهم تر اینکه بدونیم، با قرار گرفتن در جایی که بهمون حس خوبی میده، میتونیم ثروت، سلامتی، شهرت و همه امکانات قبلی رو بارها و بارها بهتر و با کیفیت تر داشته باشیم.

    فرهاد کوکائیان هستم

    ممنونم از توجهتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    پریسا سلیم گفته:
    مدت عضویت: 3877 روز

    به نام خدا

    سلام میکنم به تمامی همسفران عزیزم

    پنجمین روزازسفرمن

    ازخیلی وقت پیش بایدتغییرمیکردم امابی ایمانی باعث شداینکاررونکنم اماالان میدونم اگه تغییرنکنم مخصوصادرزمینه ی باورهام ده سال دیگه که هیچی یکسال دیگه به شرایط خیلی خیلی سختی برمیخورم

    این عدم تغییرباعث شدکه من در4 سال گذشته درجابزنم والبته هرروزشرایطم خیلی بدتربشه وبارهاخیلی سخت شکست بخورم

    امامن تصمیمم روگرفتم

    ازروزی که این سفرروشروع کردم این تصمیم روگرفتم وخداروشکر5 روزاست که متعهدم

    بایدتغییربدم این باورهایی که میدونم ازاینجابه بعدزندگیم شرایطم روبدتروبدترمیکنن

    مگه من خالق زندگی خودم نیستم پس چرااین روندروادامه بدم وقتی اگاهم به نتیجه اش

    ایمانم روقوی میکنم، توکلم روهرروزبیشترمیکنم، بااهرم رنج ولذت انگیزه وشوروشوقم روبیشترمیکنم وباهمه ی وجودوامیدویقین به سمت ساختن زندگی زیبام حرکت میکنم وهمواره تمام تلاشم رومیکنم که تسلیم خداوندباشم والهامتش رادریافت کنم وبه نجواهای شیطانی بهاندهم

    خدایاشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    خورشید گفته:
    مدت عضویت: 2961 روز

    با سپاس از خانم شایسته و اقای عباسمنش برای سفر این خانواده، برنامه من در روز پنجم سفر، برای ارتقای بعضی از حوزه های زندگیم اینه:

    حوزه روابط:

    باید بیشتر و جدی تر از قبل، نکات مثبت اطرافیانم رو ببینم. باید حتما دقت کنم که بد نگفتن از آدمها پیش بقیه، خیلی خوب و باعث افتخاره، اما کافی نیست‌. بلکه قدمی که به همون اندازه و بلکه بیشتر مهمه، اینه که غیبت بقیه رو «توی دل خودم» هم نکنم.

    حوزه تحصیلی:

    روند خوبی رو برای تغییر باورهام شروع کردم. باید این روند رو تثبیت و تشدید کنم. همین فردا یه فایل تاکیدی براش ضبط میکنم.

    حوزه مالی:

    به عنوان حوزه ای که فعلا در اولویت زمانیم نیست، به نظرم بهترین کار اینه که تا تابستون که درسم تموم میشه، موقع خرید، موقع استفاده از رفاهی که دارم، موقع دیدن فراوانی در جامعه و… عمیقا شکرگزاری کنم تا باور فراوانیم تقویت شه‌. به خصوص موقع هر خرید، خداروشکر کنم که ۱۰ برابرش وارد حسابم میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    معصومه میر گفته:
    مدت عضویت: 3523 روز

    سلام

    روز پنجم سفر، تغییر باور را از کی شروع کنیم

    جنبه ای از زندگی من که نیاز به تغییر دارد و هر لحظه هم روش کار میکنم بخش مالی است. من یه مدتی هست که دارم روی باورهای مالی و احساس لیاقت کار میکنم. و برای برداشتن اولین گام در این راستا ایده ای به ذهنم رسیده که باید آن را عملی کنم. جنبه دیگر از زندگی من به خاطر هدفم که ادامه تحصیل در آمریکاست این است که کلاس زبان را به صورت حرفه ای شروع کردم و روی باورهای لیاقت دارم کار میکنم. البته باید روی همه زمینه ها کار کرد ولی در این دو قسمت بیشتر تمرکز کردم. خیلی ممنون از گروه تحقیقاتی عباسمنش و خانم شایسته عزیز به خاطر این سفرنامه زیبا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    حامد امیری گفته:
    مدت عضویت: 2503 روز

    این سفر نامه فوق العاده ست و به این فایل رسیدم در پنجمین روز.

    هر روز دارم این پیامو می شنوم :” بازهم اوضاع و شرایطتت از این بهتر هم میتونه باشه ” و من هر روز دارم تعهد میدم نشانه ها رو میبینم و شهامت تغییر رو در خودم ایجاد کنم با ساختن باورها و کدهای قوی. هر روز دارم می نویسم و روی نکات مثبت تمرکز میکنم. مثل شکارچی نکات مثبت رو شکار میکنم و می نویسم و اینطوری اوضاع و شرایط هی روز به روز داره بهتر میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    طاهره جان گفته:
    مدت عضویت: 2805 روز

    سلام این فایل که گوش دادم واقعا مناسب من بود من اوضاع که کخراب شد شروع کردم به تغییر و باز سخت نچسبیدم بهش و اوضاع کامل کامل خراب شد از نظر روابط مالی و بیشتر از همه روابط و بعد چسبیدم به تغییر چسبیدم به خدا و قوانین متوجه شدم

    الان که فکر میکنم چقد خداوند بهم نشونه داد ولی من متوجه نبودم تا اینکه شرایطی جذب کردم که کلا رو.ابطم با همسرم رو زیر و رو کرد الان با شناخت قوانین متوجه شدم من چه شرک هایی به خدا داشتم من اصلا خداوند رو نمشناختم با اینکه نماز و رو.زه و خیلی کارهای دینی انجام میدادم

    من که سال ها گذشتم رو با خودم به دوش کشیدم و الان این دو سه ماهه که شروع کردم با ارامش دارم زندگی میکنم هر چند نجواهایی میاد سراغم اگه درخواست جدایی همسرم قطعی بشه ولی فورا میزنمش کنار چون قانون رهایی رو کار کردم و کار میکنم و همچی سپردم به رب تنها قدرت جهان

    و از خداوند میخام بهترین ها برام رقم بزنه

    خدایا سپاسگزارم که من رو هر لحظه هدایت میکنی سپاسگزارم که در زندگی و در وجود من معجزه کردی و منو زنده کردی.

    هزاران سپاس از فایل های رایگان که هزاران هزار قیمت دارن ولی همون فایل ها منو خیلی تغییر دادن .و فقط من تا الان کتاب رویایی که رویا نیست رو خیداری کردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: