تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-24.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-11-23 13:10:002022-12-29 00:46:49تغییر شخصیت، جسارت می خواهدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
“تغییر شخصیت جسارت میخواهد.”
ردپایی از پنجمین قدمم در این چهل قدم :
برام جالبه با اینکه فکر میکردم این فایلو خیلی با دقت گوش دادم امروز که برای سومین بار دارم بهش گوش میدم تازه متوجه نکات به این مهمی توش شدم!! وای چقدر خوشحالم که تونستم نکاتشو دریابم!
بریم که درس امروزو داشته باشیم💃🏻 :
به روند زندگیت نگاه کن! چه مسیری رو داری میری؟عذابی که میخواد ده ساله دیگه برای شما پیش بیاد رو همین الان حس کن! اگه الان سخته، ده سال دیگه خیلی سخت تره!
من متوجه شدم که راهی که الان دارم میرم راه اشتباهی نیست، اما خیلی کنده!(میشه گفت بی ثمره) بخاطر اینکه سرعت عملم توی عمل به الهاماتم پایینه! بخاطر اینکه جسارت کافی ندارم!! بخاطر اینکه عادت کردم دیر تغییر کنم. فقط وقتی اوضاع خیلی خرابه. البته ما الان میخوایم از این پیش بینی ده سال آیندمون استفاده کنیم به عنوان سوختی برای حرکت به سمت خواسته هامون.
بهترین شیوه همینه! که شما آینده رو ببینی، ببینی که چقدر اوضاع قراره بد بشه و قبل از اینکه بیچاره و ناتوان بشی برای تغییر شرایطت دست به کار بشی.
هرچند اگر توی شرایط افتضاحم انسان شروع کنه و باور داشته باشه میتونه کم کم شروع کنه و نتایج بزرگی بیافرینه. ولی اصلا چرا بزاره شرایط انقدر سخت بشه؟
به قول استاد چرا بزاری یه بیماری ای که میتونه با استراحت و مراقبت درست زود خوب بشه بگذره و تبدیل بشه به بیماری سختی که کل جسمتو فرا بگیره و مجبور شی با عمل جراحی درستش کنی؟ چرا بذاری انقدر زجر بکشی وقتی میتونستی بدون یک هزارم این هزینه هایی که برای درمانت صرف کردی خودتو خیلی زودتر درمان کنی؟ با یه کارِ کوچیک!
قانون : جهان مدام در حال تغییر و ماهم باید باهاش تغییر کنیم. توی همه ی بخش های زندگی اَعم از کسب و کار، سلامتی و…
پس این فایل یه یادآوری به خودمه! که هرروز به خودم بگم : امروز چطور بهتر از دیروز باشم؟ توی کدوم قسمت از زندگیم باید تغییر ایجاد کنم که اوضاعم بدتر نشه که هیچ، خیلیم عالی بشه؟
خداوند داره از طریق نشانه ها با من حرف میزنه، فقط باید ببینمشون و به قول استاد مثله اون قورباغه ای که آروم آروم زیرشو زیاد میکنن و توی آب گرم میپزه و میمیره نباشه!(وای که چقد وحشتناکه)
اگه اوضاع کسبو کارت داره روز به روز بدتر میشه یعنی باید یه تغییری توش ایجاد کنی! نپذیر و نگو که این طبیعیه نپذیر که رکود اقتصادی توی کشور عادیه، اینو باور نکن! خیلییااا دارن توی این به اصطلاح رکود اقتصادی ثروت کسب میکنن. اونایی که زودتر به پیشواز تغییر رفتن!!!
– پس برای بار هزارم هواست به نشونه ها باشه! جهان داره از طریق نشونه ها باهات حرف میزنه بهت پیغام میده که تغییر کن.
– یادت باشه، توی هر شرایطی هستی بازم میتونه اون شرایط خیلی عالی تر بشه، هرچقدر خوب و هرچقدر بد! حتی اگه درآمد بییینظریییی داری بازم میشه بهترش کرد.(عجب بهشتیه این دنیاا خدایا شکرت) پس باید این تغییرو ایجاد کنی. مخصوصا توی باورهات ، مخصوصا توی تغییر فکرت.
تصمیم دارم از این به بعد هرروز دوتا ردپا از خودم بذارم. یکی ردپای صبحگاهی یکی ردپای شبگاهی! برای اینکه صبحا نکاتی که از فایلا یادگرفتم رو بنویسم و شبا بیام نتیجشو بنویسم! فکر میکنم اینجوری غوغا کنه! از اونجایی که هربار هم میفهمم چرا و بخاطر چه باورهایی اون اتفاقات در طول روز برام افتاد یا نیوفتاد. این تصمیمو اینجا مینویسم تا مصمم بشم به انجامش!
دعای آخر روز پنجم :
پروردگارم، تمام عیوبم رو بر من آشکار کن و به سمت راه حل ها هلم بده. ازت بخاطر اینکه هر لحظه باهام حرف میزنی و از ایده هات میگی سپاسگزارم🤍
راستی قرار بود از خودمون بپرسیم و بنویسیم که چه جنبه هایی از زندگیمون نیاز به تغییر داره و چجوری و با تغییر چه باورها و نگرشی میتونیم زندگی بهتری برای خودمون بسازیم و ایدمون برای اولین قدم چیه!
جنبه های نیازمند تغییر :
– کسب و کار (۱- نیاز دارم تمرکز بیشتر و دقیق تری روی کارم بزارم، نیاز دارم متخصص تر بشم ۲- خیلی خودمو با بقیه مقایسه میکنم، باید روی عزت نفسم توی این زمینه هم کار کنم. ۳- سعی کنم بیشتر از کارم لذت ببرم و کمتر نگران موفق شدن یا نشدنم باشم یا به قول معروف کمتر نگران نظر مردم باشم و انقد نخوام منو موفق ببینن ۴- باید بیشتر خودمو به چالش بکشم و با ترسهام توی این زمینه مواجه بشم!! ۵- ایده هامو به سرعت عملی کنم و انقدر توی شک و تردید نمونم. ۶-باورهای درست رو در جهت کارم پیدا کنم و مدام با خودم تکرار کنم چون هنوز خیلی ضعیفم و لازمه هی غذا برسونم به ذهنم، غذاهای سالم و مناسب)
– سلامتی (۱- با اینکه تونستم با کار کردن روی باورهام و پیدا کردن دلایل پرخوریم وزنمو به حد سالمی برسونم هنوزم میتونم خیلی بهتر از اینا بشم. خیلی سالمتر و خیلی خوش هیکل تر! پس باید وزن ایده آلمو انتخاب کنم و سعی کنم با باورهای درست خودمو بهش نزدیک و نزدیکتر کنم💪🏻 ۲- کتابی که برای کاهش وزن مطالعه میکردم رو باید بازم مرور کنم و تمریناتش رو هرروز به کار ببندم. چون تجربشو دارم و دیدم که جواب میده قراره کارم از دفعه ی پیش خیلی خیلی راحتتر باشه! ۳- ورزش باید جز برنامه ی روزانم باشه، تا همزمان که وزن کم میکنم بدنم فرم بگیره و عضله جایگزین چربی ها بشه، سالمتر بشم و سطح انرژی فیزیکیم بالا بره. ۴- چون چاقی و کلا هرنوع بیماری ای ریشه اش در ذهن بیماره باید خیلی حواسم به ورودیام باشه! خیلی بیشتر از قبل، باید خیلی با خودم مهربونتر باشم و مدام موفقیتای کوچیکو بزرگه گذشتمو توی این زمینه به یاد بیارم و با کوچکترین نشونه ای مطمئن بشم که داره جواب میده! ۵- آخری ولی نه کمتری میشه “قانون تکامل” ! توی لایو ۱۹ استاد خیلی قشنگ این قضیه رو باز میکنن و مثال خودشونو توی ورزش میزنن که جا داره واقعا ازشون سپاسگزاری کنم بخاطر این خودافشایی که انقدر صادقانه بود و به من و اینهمه ادم کمک کرد. واقعا جز اساسی ترین و اجتناب ناپذیرترین قوانین کیهانیه. باید یادم باشه که قرار نیست توی مثلا یک هفته ده کیلو وزن کم کنم، بلکه باید آرام آرام شروع کنم و بدون اینکه به بدنم فشار بیارم و زندگی رو برای خودم زهر کنم ادامه بدم!( خیلییی مهمه که برنامم جوری باشه که بتونم ادامه بدممم!)خداروشکر من توی این قضیه خیلی خوب شدم چون یه زمانی پاشنه ی آشیلم بود روش خیلی کار کردم. برای یادآوری به خودم و دوستانی که مثله من میخوان سریع وزن کم کنن( یا توی هر زمینه ی دیگه ای میخوان زود به یک هدف بزرگی برسن)یاد اوری کنم که من یکی از دوستام تونست توی یک هفته ده کیلو کم کنه! خیلی خوشحال بود اما چون باید از یه رژیم غذاییه خیلی سختگیرانه پیروی میکرد بیخیالش شد. بعد از یک ماه علاوه بر اون ده کیلویی که برگشت ده کیلوی دیگه ام بهش اضافه شد!! پس تصمیم گرفت دوباره رژیم بگیره اما بخاطر این شُک هایی که به بدنش وارد کرده بود پوستش خیلی شل شده بود و متابولیزمش بهم ریخته بود. ایندفعه راه سالمش رو در پیش گرفت، بدون هیچ عجله ای! توی حدود یکسال تونست به وزن ایده آلش برسه و علاوه بر اون هیچ رژیم سخت و طاقت فرسایی نگرفت و عاشق ورزش شد و بدنش تونست سلامت کاملشو بدست بیاره. و کلی الگو های دیگه هم داریم از افرادی که تصمیم گرفتن یک شبه یه کاریو انجام بدن و علاوه بر شکست سنگین عزت نفس و روحیه اشونم توی همه ی جنبه های زندگی نابود شده! پس فشرده کردن قانون تکامل نداریم!!)
در حال این دو جنبه هایی از زندگیم هستن که خیلی دوست دارم روشون کار کنم و نیاز به تغییر دارن!
دوست دارم بعد از این چهل روز بیامو ببینم چقدر تونستم به اهدافم نزدیک بشم!! مطمئنم اگه همینجوری پیش برم از نتایجم سوپرایز خواهم شد!!
الان ساعت دوازده شبه و من از ساعت ۱۰ صبح تا حالا دارم روی متنم فکر میکنم و هر نکته و تصمیم جدید که به ذهنم میرسه رو مینویسم! انقدر شورو شوق و در عین حال آرامش داشتم که نگووو. تازهههه استاد جاننن من دیشب دندون درد شده بودم و از اون دندون دردایی بود که معمولا هرکی دچارش میشه مادام العمره!(چون از لحاظ علمی مربوط به جنس دندان ها میشه) اما من یجا خونده بودم توی بحث قانون جذب اصلا روی علوم تجربی حساب باز نکنید که نا امید میشید. منم با همین باور خوابیدم و از اونجایی که قول داده بودم بهتر از دیروزم باشم تصمیم گرفتم احساسمو با این فکر که بدنم خودش تمام مواد لازم برای بهبود خودشو داره خوب کردم. خوابیدم و فردا ظهرش احساس کردم درد دندونم خیلیی کم شده! الانم که دارم مسواک میزنم ذرهههه ایییی درد احساس نمیکنم!! اتفاقا خیلیم سالمه! پروردگارم فقط میخوام بگممم شکرررتتتت🤍
۲۹ مهر ۹۹
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز❤️مریم جان ❤️و دوستان عزیز همسفر
خیلی خوشحالم که امروز و در این دوران از زندگیم این فایل رو گوش دادم. با آگاهی هایی که از دوره خوب ۱۲ قدم به دست آوردم بعد از ۱۰ سال معلمی تصمیم دارم که برای آینده ای که آرزوشو دارم قدم های جدیدی بردارم.
من هم به تضاد هایی در شغلم رسیدم که به قول معروف در اوج 😊با شغلم خداحافظی کردم یعنی زمانی که به لطف خدا همه چیز خوب بود و حقوق نسبتا خوبی داشتم و از لحاظ کاری یکی از بهترین ها در شهر بودم و چندین بار مقام استانی و منطقه ای رو به خاطر تدریس خوبم کسب کرده بودم و توسط اداره و مدیر و معاون خیلی تشویق شدم.
ولی خوب من به تضادهایی رسیده بودم که درکش برای هر کسی (از آشنایان)آسون نیست:
من نمیخوام ۳۰ سال جایی کار کنم که هر روز همه از حقوق کم و دردسرهای شغلتون صحبت کنند و منتظر باشند تا نماینده ای یا وزیری عوض بشه که شاید دو زار به حقوقشون اضافه بشه.و بعد از سی سال با حقوق بازنشستگی یه گوشه بشینم خسته و افسرده
من نمیخوام… نه بذار یه طور دیگه بگم😊
من میخوام شغلی داشته باشم که درآمدش از استعداد ها و خلاقیت های خودم(خدا) باشه و از خداوند بخوام که هر روز برای پیشرفتم به من ایده های بهتر و ثروت آفرین تر بده.
من میخوام طوری کار کنم که هر روز که خواستم زود یا دیر بیدار بشم یا اصلا استراحت کنم.
من میخوام اونقدر به ثروت و نعمت برسم که تا آخر عمرم بتونم باعث گسترش جهان بشم و با ثروت مند شدنم و پول خرج کردنم به پیشرفت جهان کمک کنم.
من میخوام طوری پول بسازم که بتونم در هر زمان از سال که خواستم به سفر برم و زیبایی های بیشتری رو ببینم.
من میخوام با هر تیپ و لباسی که راحت هستم کار کنم .
من میخوام آرامش داشته باشم و به تار های صوتیم استراحت بدم🤭
من میخوام سلامتی خیلی خوبی داشته باشم و هر روز صبح وقت داشته باشم پیاده روی کنم. و … کلی باورهای خوب
البته الان بیکار ننشستم و از اسفند گذشته راجع به شغل جدیدم دارم مطالعه میکنم و هر روز از خداوند تشکر میکنم که در مسیر هدایت گرفتم
سلام عضو محترم خانواده صمیمی ام ..واقعا لذت بردم از جسارت و تعغیر بزرگی که تو زندگیتون ایجاد کردین و تصیمی که گرفتین..برات بینهایت ثروت ،سلامتی ، آرامش آرزومندم
سلام خدای مهربونم سلام استاد عزیزم که اگه بگن اندازه جونم دوستت دارم اغراق نکردم و سلام مریم نازم گل زیبایم کا حرفات همه ازجتس و بوی گلهاست ، خدارو هزاران بار شکر که اینجا هستم و با این حال و هوا . اخه نمیدونین چندروزی دچار روز مره گی شده بودم با این اوضاع کرونا وهمش به فایل های استاد گوش میدادم و سعی میکردم حال خودمو خوب نگه دارم . امروز صبح وقتی خواستم شکر گزاریمو شروع کنم و خواسته های امروزو بنویسم از خدا خواستم حاله دلمو بهتر از اینی که هست بکنه خودش امروز هدایتم کنه به باور جدیدی و راه جدیدی و منم نشونه های این هدایتو درک کنم . همه چیزو به خودش سپردم و رفتم سراغ گلدونای قشنگم و بعد از کلی نازو نوازش و شکر و سپاس از وجودشون تو خونه کوچک قشنگم و اماده کردن یک غذای خوشمزه و کلی شکر گزاری و حال خوب رفتم سراغ سایت و هزار نفر به من گفتن برو سراغ روز شمار روز پنجم . خدای من دقیقا همون لطف پروردگار بود هدایتش بود ، همون چیزی بود که صبح ازش خواستم . خدایا شکرت .نمیدونین چقدر خدارو حس کردن نمیدونین چقدر تو اغوشش لذت بردم ، نمیدونین چقدر بیشترو بیشتر باورش کردم ، نمیدونین چقدر بیشتر بهش اعتماد کردم ….
اون صدامو شنید ، ازش خواستم و با چه سرعتی جوابمو داد ،
مریم جان گفتن امروز باورهاتونو تغییر بدین و روی اونها کار کنین ولی خدای من هردو را برام انجام داد خدایا شکرت که چقدر بزرگی ، مهربانی ، دلسوزی ، رفیقی ، … تازه داشتم به ایده ای که به سرم زد فکر میکردم که دیگه ذوق مرگ شدم و به کامت دوست عزیزی هدایت شدم که تقریبا هم سن من با ایده هایی شبیه خودم هدایت شدم . … به خداوندی خدا نمیدونم چی بگم . من با ۵۰ سال سن و این همه تغییرو هدایت ؟؟؟؟اشکام میان و فقط میتونم بگم خدایا شکرت . استاد عزیزم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم عاشق همتون هستم و امیدوارم بهترینها رو بسازین و داشته باشین . در پناه الله یکتا باشین.راستی یادم شد بگم من ثروتمندم چون خدا و استاد و شما دوستان و دوتا بچه بی نظیر دارم . من خوشبختم و هزاران بار شاکر.
سلام
دوباره امروز هم اومدم با ب تعهد دیگه به انجام دادن کامنت از هر آنچه که درک کردم
بله چرا باید کاری کنیم که بیماری اونقدر جون بگیره که داستان دار بشه و آرامش و شب و روز ازمون بگیره
چرا نباید ب خودمون اهمیت بدیمو هر چیزی و ب ذهن خودمون ورودی بدیم
آدم باید جسارت داشته باشه خوشحالم که جسارت داشتم و خواستم نگاهم و عوض کنم .خاسته ام متفاوت عمل کنم .خاستم نشانه هارو ببینم و جدی بگیرمشون
خاستم عمل کنم به الهامات .و جدی بگیرم این مسیرو
در کل جدی گرفتن این مسیر جسارت میخاد که باید بگم خوشحالم که تونستم جسارت خرج بدم و تو این مسیر بمونم
درسته بعضی وقتها کم میاوردم و خالی میکردم اما بازم با جسارت میگم که خودم زیاد کار نکردم
و خودم متعهد نبودم
اما من یا باید موفق بشم یا باید بمیرم
من اومدم که زندگی کنم و این زندگی کردن از پل جسارت میگذره
از پل ایمان و امید میگذره
از پل توکل ب خدا میگذره
هر چند که باید باورهای درست باشه .اگه تو محل خودمون کسی هست که داره خوب فعالیت میکنه ونتایجخوب میگیره از کسب وکار أش .یعنی منم میتونم عمل کنم و جواب بگیرم از عمل کرد خودم
با باورهایی درست .
نمیخوام قورباغه باشم که کم کم بمیرم .کم کم بپزم.من میخام موفق باشم .من باید موفق بشم .خدای سلیمان و زلیخا خدای من هم هست .اون دست منم میگیره و مسیر و بهم نشون میده.اون جواب تمام دودلی های من و میده .با زبان نشانه ها.
الا ب ذکر الله تطمئن القلوب
پریسا شعبانی
عالی بود پریسا جان ممنونم برای کامنت عالی شما. پروردگارم سپاس
به نام خداوند هدایتگر
سلام خدمت استاد عزیز و بانو شایسته بزرگوار و تمام همسفران این راه سعادت و رحمت
خداروشکر می کنم که چقدر دقیق پازل هدایت آدم رو تکمیل می کنه.
از وقتی که با استاد و برنامه هاشون آشنا شدم تعهد بالایی روی تغییر باورها داشتم، اون موقع که برای تغییر آماده شده بودم هنوز اونقدر اوضاع برام بهم ریخته نشده بود اما خوب نشونه های وضعیت بد رو دقیق میشد حس کرد، خلاصه روی خودم با تعهد بالا کار می کردم و تونستم به لطف خدا در تمام جنبه چه از نظر مالی چه شخصیتی چه ارتباطی و توحیدی تغییرات بسیارخوبی رو ایجاد کنم به طوری که خانوادم هم یواش یواش باورشون نمیشد من همون آدم قبلی هستم،
خلاصه، بعد ازینکه تو روند بودم و یواش یواش احساس کردم که همه چیز رو میدونم(که این هم از ناآگاهی و درک ناقصم از قانون تکامل بود) دیگه به فایل ها گوش نمیدادم و به سایت نمیومدم و همین مسئله باعث شد که من در مداری قرار بگیرم که کاهش رشدم رو جدی نگیرم و تغییرات منفی زندگیم رو حس نکنم ، این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که من دوباره به صفر رسیدم و حتی کمی مقروض شدم، توجهم به نکات مثبت زندگیم و افراد تا حد زیادی کم شد به طوری که دوباره تبدیل به همون آدم ایراد گیر سابق با دوز بیشتر شدم و اعتماد به نفس و عزت نفسم به شدت مورد تهدید قرار گرفت و در نهایت احساس بدی پیدا کردم اما من این رو نمی خواستم ، من ثروت سلامتی عزت نفس و رشد می خواستم چون فانون رو میدونستم اما بهش عمل نمی کردم، حکایت اون ملایی که کتاب هاش رو با قاطرش فقط جابه جا می کرد شده بودم، اما به لطف قانون سریع الجواب بودن خداوند ازش درخواست کردم که من رو هدایت کنه و اولین تصمیمی که کرفتم اینکه با تمرکز بسیار بالا روی قوانین کار کنم،ساعت هم براش تعیین نکردم در تمام ساعات شبانه روز ، خدارو باور کردم ، قدرتی که میتونه من رو به هرجایی که می خوام برسونه با کانون توجهم با باورهام، چقدر این مثال باشگاه برای باورها عالیه ، یعنی اگه آدم این رو درک کنه همیشه روی سکل مثبت و رو به رشد خواهد بود.
برای اینکه بدنت رو قوی کنه باید تغذیه مناسب بهش بدی.
برای اینکه باورهات رو تغییر بدی باید ذهنت رو کنترل کنی و بهش ورودی های خوب بدی با توجه به نکات مثبت و اعراض از ناخواسته ها.
مرحله بعد اینکه بری باشگاه اولش مثلا سه روز در هفته بعد که قوی تر شدی چهار روز بعد پنج روز بعد شش روز و برای حرفه ای شدن هر روز.
برای باورها هم همینه هر چقدر که علاقه مند به تغییر باشی و پیشرفت کردی باید بیشتر روی خودت کار کنی چون میدونی که این مسیر تورو به تمام چیزایی که می خوای میرسونه
بدن به همون اندازه که نیاز به تمرین داره نیاز به استراحت هم داره
باورها برای منطقی شدن نیاز به تفکر دارن نیاز به پیدا کردن الگوهای هم جهت دارن
مهم ترین مرحله ادامه دادنه هر روز باید تغذیه خوب داشته باشی تمرین کنی و استراحت کنی و دوباره این مسیر رو ادامه بدی، هر چقدر که پیشرفت کردی تغذیت بهتر میشه تمرینات حرفه ای تر میشن و استراحت ارزش بیشتری پیدا می کنه و در نهایت بدنت قوی تر و زیباتر و سالم میشه
بایدباورهای مناسب رو پیدا کنی با ورودی های مناسب دربارشون فکر کنی با نوشتن با پیدا کردن الگوهای مناسب با قدم برداشتن و وقتی که نتایج اومد دوباره باورهای قوی تر ایجاد کنی و بیشتر رو خودت کار کنی چون مهارتت هم رفته رفته بالا میره حساس تر میشی رو ذهنت همونطور که وقتی در ورزش حرفه ای تر میشی حساس تر میشی درباره خودت و تغذیت و در نهایت نتایج لاجرم اتفاق میفته
همونطور که لاجرم وقتی تغذیه مناسب ورزش مستمر و استراحت کافی داشته باشی بدنت قوی تر میشه و سالم تر
وقتی رو باورهات کار می کنی متعهدانه و برای خودت منطقی می کنی مسیر رو و درجهتش گام برمیداری و ناامید نمیشی و این روند رو ادامه میدی لاجرم ثروت و موفقیت و آرامش در تمام ابعاد وارد زندگیت میشه.
این همون چیزی بود که من درک کردم
همون چیزی که به خودم قول دادم که با نیروی بیشتر از قبل اینکارو انجام بدم.
برای همین میگن به اتفاقات به ظاهر بد زندگیتون به دید مثبت نگاه کنید.
من ناامید نیستم که چرا دوباره به این نقطه رسیدم ،
من احساس گناه ندارم نسبت به خودم ، انفاقا خیلی خوشحالم
چون نقش احساس لیاقت، عزت نفس ، تکامل و باورهارو خیلی بیشتر از قبل درک کردم.
سعی می کنم خودم رو با کسی مقایسه نکنم و کاری به کار کسی نداشته باشم و دیگران رو نقد نکنم ، چون این بزرگترین پاشنه آشیلمه
هیچ آدم عالی وجود نداره
همه در تلاش بین صفر و یک های زندگیشون هستن
هرچقدر تعداد یک های زندگی بالاتر بره در مدار بهتری قرار می گیری و نعمت های بیشتری دریافت می کنی ، اما این دلیل نمیشه که هیچوقت اشتباه نکنی پس خودت رو سرزنش نکن.
این کامنت نوشتن خیلی به آدم کمک می کنه چیزایی که در درونش هست رو بیرون بریزه
من اینکارو دارم انجام میدم چون فهمیدم خیلی وقتا اشتباه گرفتم داستانو و به کامنتی قبلیم نگاه می کنم بعد چند وقت باورم نمیشه که من همچین چیزی رو نوشتم.
از خدا می خوام به همه ما کمک کنه تازندگی شادتر و سالم تری رو تجربه کنیم
سلام به عزیزانم
پنجمین روز سفرم رو شروع میکنم.
تغییر…….تغییر……تغییر…..
وای که چقدر من در مقابل این کلمه مقاومت داشتم.
مقاومت که هیچی باهاش میجنگیدم.
سر مسایل کوچیک هم نمیتونستم اونو بپذیرم.
اگه میخاستم وسایل خونه رو جابجا کنم وتغییر دکوراسیون بدم نمیتونستم وکلی اذیت میشدم وغر میزدم.
اصلا میترسیدم.
چه برسه بخام تغییرات بزرگ انجام بدم.
بعدش اومدم از کارای کوچیک شروع کردم.
مثلا اوایل محل نشستنم تو خونه رو عوض کردم.به جای اینکه همیشه یه جا بشینم.
جای گزاشتن وسایل شخصی رو عوض کردم وتغییر دادم.
مسیر رفت وبرگشت به خونه رو عوض کردم واز کوچه های دیگه اومدم خونه.
بعدش کم کم وسایل خونه رو جابجا کردم..بعدش وسایل اضافه رو دور ریختم یا به فروش گزاشتم ویا به دیگران بخشیدم.
بعد کل اشپزخونه رو به هم ریختم.
بعد انباری خونه رو هم ریختم ومرتب تر شد.
بعد وسایل جدید خریدم کم کم.
سپس تابلوهارو عوص کردم.
بعد دیگه کم کم مقاومتم کمتر شد والان دارم تصمیمات بزرگ میگیرم.
یکی شروع کسب وکارم هس.
یکی هم رشد اعتماد به نفسم که دارم روی اون کار میکنم..
خدایا شکرت که دارم رشدد میکنم وهر روز بهتر میشم……
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدای نیرومند و وهاب من
(خب نوشتن این کامنت چندین روز طول کشیده، امشب میخوام این ردپارو تموم کنم و تغییرات جدی در زندگیمو با تموم کردن این کامنت شروع کنم و مهمترین اصل اینه که این هدفم رو مدام باید تکرار کنم … باید شعله ی اشتیاق به تغییر رو مدام روشن نگه دارم و گرنه این هم مثل بارهای دیگه و تصمیماته دیگه مدتی هست و بعد فراموش میشه)
چند روزیه که بسم الله الرحمن الرحیم رو تو دفترم اول نوشته هام مینویسم هنوزم دلم یجوری میشه انقد که بهمون از بچگی گفتن اسم الله رو ننویسی که یه وقت زیر پا نیوفته یا دست بی وضو بهش نخوره :| چقد جهل که اصلا ندونیم الله یعنی چیو چرا اله اصلا الف و لام گرفته کلا ننویس و بهش فک نکن که نکنه یه وقت گناه کنی..
به خاطر شهادت حضرت فاطمه صدای روضه تو خونمون میومد و من اصن از حرفای روضه خان موندم… میگفت دنیا از ریشه دنی به معنی پست هست و عرب هرچیز پست رو بهش میگه دنیا، حالا اتفاقا من سرچ کردم که اولا ممکنه از ریشه دنو به معنی ذاتی و مکانی و مرتبه ای باشه و حتی اگه ریشه ی اول هم باشه منظور نسبت به عوالم دیگه است ، یعنی خدا این همههه زیبایی و نعمت و قشنگی آفریده بعد بهش بگی پست و آشغال ، از منظر قضاوت بهش نگاه نمیکنم از این منظر نگاه میکنم که الهی شکرت که من تغییر مسیر دادم از مسیری که هیچ وقت قلبم و حتی عقلم قبولش نکرد… بعد میگفت شراب چیه شَر+آب(کلا بی خیال ریشه شدن) و دینار هم یعنی دین +نار :) یعنی فقط بدبختی و فقر و زجر و بی پولی رو مایه ی خوبی میدونن…
روز پنجم سفرنامه، من برای قبول این بخش مقاومت داشتم و البته اصلا خودمو اذیت نکردم و با توجه به نیازهام فایل های دیگه ی استاد رو گوش میدادم به خصوص فایل خودتان را هم قضاوت نکنید را خیلی گوش دادم و این تیر خلاص بود به دلسوزی ها و قضاوت های بی جهت من که فقط گفتگوهای ذهنیمو بیشتر میکرد و حالمو خراب میکرد البته که این باورها مدام و مدام باید تکرار بشن.
و امروز روزی بود که ذهنم آمادگی این فایلو داشت و اتفاقا تضاد کوچکی باعث شد با تمام وجود گوش بدم و میل به تغییر رو در درونم روشن کرد و تمام کامنتهای لایک شده ی دوستان رو خوندم، واقعا نوشته ی روز سفرنامه که توسط مریم عزیزم نوشته میشه و نوشته ی خود فایل و آگاهی های فایل و بعد هم کامنتهای دوستان واقعا پکیج خارق العاده ای برای باورسازی و کسب آگاهی هاست
من به خودم فک کردم و تغییراتی که باید بدم
مهمترین چیزی که نیاز دارم بیشتر و بیشترش کنم ایمانم به خداست و توحید… اصلا همین توحید رو بتونم بهش ایمان واقعی بیارم و عمل کنم اینکه خدارو سرمنشا همه چیز بدونم… تو لبخند عزیزانم و زیبایی هایی که میبینم خدارو ببینم … وقتی بهم محبتی میشه بفهمم اصلش خداست که داره بهم محبت میکنه… بفهمم قدرت فقط و فقط از آن ربم هست و از هیچ کس نترسم و مطابق میل کسی رفتار یا عملی نکنم که بعدا خودمو سرزنش کنم(استاد این حرف شما که گفتید من حاضرم بمیرم ولی نترسم رو مدام با خودم تکرار میکنم چقدر تحسینتون میکنم)… دلسوزی یا خدایی نکنم برای کسی و بفهمم هرکس الان هرچیزی رو تجربه میکنه دقیقا همون چیزیه که خودش ایجاد کرده و همه چیز سرجای خودشه و خدای بی نظیر من ناظر عالمه و داره به بهترین شکل خدایی میکنه… خودم رو در زندگی دیگران بی قدرت ترین و دیگران رو در زندگی خودم بی قدرت ترین ببینم و خودم رو در زندگی خودم تواناترین توسط نیرویی که ربم بهم داده و همواره هدایتم میکنه بدونم… بتونم قضاوت نکنم و در لحظه زندگی کنم…قلبم رو آروم نگه دارم بقیه چیزها خودش حل میشه واقعا توحید و ایمان واقعی و قلبی و همیشگی به خدای مهربان و قدرتمندم تنها چیزیه که من نیاز دارم…خدایا هدایتم کن که در هر لحظه تو رو ببینم تو رو حس کنم با توکل به تو نیرو بگیرم و حرکت کنم…خدایا آرامش لحظاتی که به تو تکیه میکنم و انقدر عشق میکنم که واقعا دیگه در جسمم نمیگنجم و بیشتر و بیشتر بهم عطا کن… وقتی در لحظه زندگی میکنم همه ی چیزی که میخوام رو دارم … چند بار وقتی حالم بد بوده به خودم گفتم وحیده الان در همین لحظه بدون در نظر گرفتن آینده و گذشته چی نداری؟ و جوابم این بوده که همه چیز دارم
بعد باید بیشتر و بیشتر عاشق خودم بشم عاشق روح بزرگ و مقدس و لایتناهی خودم و عاشق جسم عزیز و با ارزشم… باید بره تو ناخودآگاهم که انقد ارزشمند بودم که بیام تو این جهان که تجربه کنم خلق کنم لذت ببرم زندگی کنم و عشق کنم… باید باور کنم لایق بهترین ها هستم … به قول یکی از دوستای خوبم در سایت من قدرتمند ترین فرد در جهان نیستم من تنها قدرت در جهانم فقط خودم نباید خودم رو محدود کنم… باید احساس لیاقت رو در وجود خودم بیشتر و بیشتر گسترش بدم
نباید روی خودم حساب کنم و بخوام یه تنه مسایل رو حل کنم که هم انرژی ازم میگیره هم من در برابر قدرت نامحدود خدایم ناتوانم. باید سکوت کنم و توکل کنم و کارها رو به خودش بسپارم و من فقط گام هایی که در هر لحظه بهم الهام میشه رو و ازشون لذت میبرم رو انجام بدم و بعد میبینم مثل خیلی روزا خدا با دستاش خودش بقیه کارها رو درست میکنه اگه من رهاش کنم. اصلا نباید زور بزنم برای کاری … تجربه ثابت کرده برای هر چیزی که به خودم فشار آوردم نتیجه همیشه معکوس بوده… بخدا تو ایام امتحانات دانشگاه برای یه درسی که خیلییی میخوندم و دیگه احساس میکردم همه رو بلدم و فقط روی خودم تکیه میکردم همیشه کمترین نمراتو گرفتم ولی برای درس هایی که تا جایی که میتونستم خونده بودمو بعدش ولش کرده بودم و حسمم خوب نگه میداشتم با اینکه فک میکردم نتونم نمره ی خوبی بگیرم همیشه نمره هام خوب میشد و نمیفهمیدم چرا…
در کل باید بیشتر و بیشتر از خدا بخوام و راضی نباشم به چیزی که الان هست ولی چون میدونم قدرت کامل از آن خداست و خدا هم حتما بهم میده حسمم خوبه و پس به هرچیزی که بخوام میرسم
راستش من همیشه میدونستم که من ثروتمند میشم و یه زندگی فوق عالی میسازم و به هرچیزی که میخوام میرسم ولی نکته ی اشتباهش اینجا بود که فک میکردم الان نمیشه چند سال بعد. و هر روز و هر سال میگفتم چند سال دیگه و اصلا به این فک نمیکردم که نه از همین امروز همه چیز باید قدم به قدم بهتر بشه نه اینکه یه دفعه ای چندسال دیگه( که هیچوقت نیومد) اوضاع بهتر بشه. الان قدم به قدم حرکت میکنم و روز به روز ثروت و آرامش و عشق و سلامتی و شادی رو همه روووو باهم در زندگیم ایجاد میکنم
و تصمیم دیگه ای که دارم اینه که یه طراح حرفه ای سایت بشم … چون بهش علاقه دارم و یه دوره هم گذروندم الان هم شروع به یادگیری انگولار کردم و نجواهای اینکه چرا زودتر شروع نکردی و دیره رو بهش توجهی نمیکنم و هم زمان هم دوره ای که گذروندم رو مرور میکنم تا بعد ببینم قدم بعدی چیه
الهی شکرت بلاخره میتونم برم روز ششم سفرنامه
سلام به همه عزیزان
به نظر من جسارت تو هر زمینه ای چه کار باشه و روابط و … با ایمان به هم گره خورده و تا ایمان به خدا قوی نباشه ، انسان جرات تغییر نخواهد داشت و باید اولا ایمان داشت و بعدش مسئولیت کارها رو پذیرفت و با امتحانات و آزمایشات به درستی و با ایمان برخورد کرد و فقققققط به خدا دلگرم بود.
ممنون از همه دوستان و استاد عزیز
سلام کسانی که برای تغییر دست به کار شدن موفق باشید💪🏻💪🏻
مسیر زندگیتون ببینید که ۱۰سال بعد چه میشود برای شما اون دردو احساس کنید اینده که بد هسته بهتون کمک میکنه که تغییر میکنید و بهتون انگیزه میدهید
نشونه ها رو ببینید سلامتی عشق روابط ثروت و ..نگاه کنید و الان تغییر کنید نگزارید زندگی از این سخت بشه اینقدر سخت بشه که دیگه اینصدر سخت هسته که خیلی سخته تغییر درش چرا با تغییر کوچک درستش نکنیم چرا
پس خیلی خوبه که اول کار تا سخت نشده تغییر کنید روی خودتون فکر کتید نشونه ها رو ببیمید و تغییر کنید
هرروز دنبال تغییر باشید بگید امروز چکار کنم که تغییر کنم
بچه ها بهونه جامعه و مملکت نیازیین چون بعضی ها در همون شرایط زندگیشون رو میسازند پس بچه ها ببینید چجوری تغغییر کنید تغییر درباور و طرز فکر بسیار مهم هست
💪🏻
بچه ها به دنبال تغییر باشید حتی اگر نیاز هروز بک سحفه کتاب بخونید همین الان شروع کنید 💪🏻
براتون ارزوی تغییر در راه خواسته هاتون دارم
خدانگهدار خدایا شکرت که این فایل رو شنیدم❤️❤️❤️
سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز
سلام به همه دوستان و رفقای سایت
امروز فایل قسمت پنجم سفرنامه رو دیدم و موضوع بسیار مهمی رو استاد عنوان کردن،بحث به پیشواز تغییر رفتن قبل از اینکه دنیا ما رو مجبور کنه تغییر کنیم.
خیلی خوشحالم که تونستم تا اینجای سفرنامه رو با تعهدی که دادم بیام جلو و بعد از هر فایل ردپای خودمو بزارم و کامنت بنویسم کاری که تا الان انجام نمیدادم و چقدر خوشحالم از اینکه همین تعهدی که دادم به انجام این تمرین در سفرنامه خودش میتونه یه تغییر کوچیک باشه که همین تغییر در آینده نتایج بسیار بزرگی رو به بار میاره.
دوستان من تغییراتی رو که خودم امسال برا خودم در نظر گرفتم که بهشون عمل کنم رو واقعا تونستم پاشون وایسم و انجامشون بدم یه سری عادات بد بود کنار گذاشتم و یه سری عادات خوب بود که تونستم بهشون عمل کنم و انجامشون بدم، امیدوارم بتونم پای تعهدم وایسم همونطور که تا الان به تعهداتم عمل کردم..
دوستان مهمترین تغییری که من امسال در خودم ایجاد کردم متعهد شدن در کار رو باورهام از طریق برنامه های استاد بود با اینکه چند ساله عضو سایت هستم منتها نتایجم اون جوری که باید باشه نیوده و تصمیم گرفتم با ایمان و تعهد رو باورهام کار کنم از خداوند درخواست کنم و به الهامات عمل کنم و نتایج عالی که یه سری از دوستان گرفتن برا منم قطعا قابل دسترس هستش و میتونم به موفقیت برسم.
خدا رو شکر میکنم که استاد عباس منش رو تو مسیر من قرار داد و خدا میدونه به چه دستاوردهای بزرگی خواهم رسید و خوشحالم که تو این جمع صمیمی قرار دارم و خوشحالم که میام کامنت میزارم و قطعا هر تعهدی پیامد خوبی خواهد داشت.
ممنون از همه دوستان هم فرکانسیم 🙏🙏🙏